يكشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۲۳
يك روز در كارگاه علم سازي
علا مت هاي مقدس
اين داستان ساخته شدن علم است. علم هايي كه روز عاشورا مي رود روي دوش پير و جوان كه آمده اند به عشق: حسين(ع) سينه بزنند و نوحه بخوانند و اشك بريزند
003753.jpg
در كارگاه، هرچقدر علم قديمي تر باشد و سازنده اش معروف تر باشد، قيمت اش گران تر است 
اباذرمنصوري 
ساعت نزديك يازده شب. حتي پرنده ها رفته اند براي تماشاي داربي ميلان. اما ضربات متوالي چكش شيشه سكوت را مي شكند. عبدالله وتيمور روي تيغه ها كار مي كنند. كارگاه علم سازي استاد احد رونق تازه اي گرفته است.
يادمان نرفته. مي نويسيم. اينجا كارگاه علم سازي است... و محرم براي اين جوان ها شب بيداري است: «هميشه كار مي كنيم. اما باز دم محرم تيغه و شاه تيغه و شيردست كم داريم.» رونق امسال البته دليل ديگري هم دارد. «عراقي ها مشتري اند، بعد از سقوط صدام براي محرم، امسال برنامه مفصلي دارند.»
علم ساز قديم در آن روزهايي كه دينام و پرس وارد چرخه صنعت نشده بود تمام كارها را با وسايل ابتدايي و ابداعي خودش انجام مي داد. او مجبور بود تسمه فنري را كه از آلمان وارد مي شد خودش برش بزند تا بتواند الگوي موردنظر خود را كه فرقش با مال ديگر علم سازها در سر گل بالا هر تيغه بود آن طور كه مي خواهد ازكار در بياورد. سرگل بامهر موسوي كه شناسنامه كارش بود. امروز اما تيغه ها را با پرس و به صورت سري توليد مي كنند. امروز هم تسمه ها از آلمان وارد مي شوند ولي ديگر مثل آن روزها مهر موسوي ندارند.
بعد از بريده شدن تيغه كه اندازه آن بستگي به تعداد شيردست و شاسي و شاه تيغه دارد كار خطاطي روي تيغه ها شروع مي شود. آيات قرآن، احاديث، اشعار و روايات با لاك مخصوص نوشته مي شوند و بعد تيغه تحويل كارگاه داده مي شود تا آن را توي تشت اسيد بخوابانند. به اين ترتيب با خوردگي تيغه ها، خطوط برجسته مي شوند. قديم ها براي شستشوي تيغه با اسيد از روش الاكلنگي استفاده مي كردند. در يك طرف تشت را مي گذاشتند كه داخلش اسيد بود و تيغه ها را در آن خوابانده بودند و در طرف ديگر شخصي مي نشست و الاكلنگ را بالا و پايين مي برد. با اين كه كار در فضاي باز انجام مي شد اما عوارضي مثل سرطان ريه و ناي وبيماري هاي چشمي براي شخص به همراه داشت. امروز دينام موتور روي الاكلنگ قرار مي گيرد كه تشت را جا به جا مي كند هرچند آن عوارض به هر حال براي آدم هايي كه در محيط كار مي كنند وجود دارد.
حالا نوبت به سياه كردن تيغه مي رسد تا نوشته ها رويش به خوبي خوانده شوند. مخلوطي از دوده، الكل و روغن، تيغه را به خوبي سياه مي كند كارگرهاي ماهر در پرداخت كاري با سمباده به جان تيغه ها مي افتند تا تيغه ها براق شوند. و سفيدي نوشته ها روي تيغه كاملا به چشم بيايد. تيغه ها را با توجه به اندازه انبرك سوراخ كاري مي كنند انبرك ها از تسمه آهني ساخته شده اند و رويشان پايه پيچ اتصال به شيردست و شاسي تعبيه شده. انبرك ها از طرفي باعث صاف نگه داشتن تيغه و قرار گرفتن تبر و سرابي روي آن مي شوند. در مرحله بعد انبرك ها به وسيله پيل هاي مخصوص به تيغه متصل مي شوند.
در گذشته دور تيغه ها را با ورق هاي دور بشكه ها مي پوشاندند، اما امروز با برش دو لوله و جوشكاري آن دور تيغه اين كار سريع تر و مقاوم تر انجام مي شود. گاوسر را به لبه دور تيغه ها متصل مي كنند.
در دهان و متصل به زبان گاو سر، زنگوله آويزان نمي شود. تعداد زنگوله ها و تعداد پايه بر روي هر تيغه بستگي به نظر و سليقه مشتري و استاد علم ساز دارد. بعضي ها اصلاً زنگوله روي علم كار نمي كنند اما معمولاً «جابري» دو پايه يا سه پايه ساخته مي شود و ۷ زنگوله روي آن نصب مي كنند، سه تا بالاروي گلي و چهارتا در اطراف تيغه.
«شيردست و شاسي» پايه اي است كه همه تيغه ها رويش قرار مي گيرد. به فاصله ۲۰ سانتي متر از هر تيغه را براي اتصال به بدنه سوراخ مي كنند. علم ساز در مرحله بعد «دسته زير» را مي سازد. اين بخش باعث تعادل «علامت كش» در حالت ايستاده و يا درحال حركت مي شود. «پايه چوب» كه كل علامت بر روي آن قرار مي گيرد هم يك اندازه استاندارد دارد، اما بعضي از مشتري ها براي اينكه ارتفاع علامت شان بلندتر باشد، پايه چوب، با اندازه بلندتر سفارش مي دهند. بعضي از مشتري ها هم دوست دارند تيغه هاي بيشتري - با هزينه كمتر - به علامت شان اضافه كنند. استاد احمد مي گويد اين مشتري ها توجهي به سنگيني و اندازه علم در اين شرايط ندارند و معلوم نيست كسي بتواند آنها را بلند كند يا حركت بدهد. اگرچه خودشان معتقدند عشق امام حسين آن را بلند خواهد كرد.
علم يا علامت، وسايل جانبي مخصوص به خودش را دارد كه هركدام از آنها نماد يك چيز هستند. مثلاً شش گوش زير شاه تيغه و تيغه اول علامت مظهر ضريح شش گوش امام حسين (ع) است، گوي زير شاسي، نماد زمين و حيوانات هركدام مظهر خوبي هستند. شير نماد قدرت، آهو نماد گذشت، طاووس مظهر ياوري (مي گويند كه روز عاشورا طاووس با پر سايه اي بر روي بدن امام قرارداده) تبر و كشكول مظهر درويشي مولاست.
در كارگاه، هرچقدر علم قديمي تر باشد و سازنده اش معروف تر باشد، قيمت اش گران تر است. حسين يكي از كارگرهاي اينجا مي گويد: «همه چيز نو و جديدش خوب است، اما رفيق و علم، قديمي اش بهتر است»
علم ساز كيست؟  اين سوال را از استاد جوادي، يكي از قديمي ترين علم سازهاي تهران پرسيديم، او درحالي كه خسته بود و توي سرما بخار از دهانش بيرون مي آمد گفت كه علم ساز يك آهنگر است كه سخت كار مي كند. آهنگري كه آهن ساده را به نقشي درمي آورد كه براي همه مقدس مي شود و ديگران آن را مظهر واقعه بزرگ عاشورا مي بينند. شيئي مقدس كه زني نذر مي كند درصورتي كه خدا به او فرزند پسر عطا كند، او را علامت كش محرم (همان آهن) بار بياورد.
استاد از بدي هاي شغلش هم مي گويد. اين كه اگر حادثه اي در حين كار برايش پيش بيايد او ديگر در اين شغل از پاافتاده مي شود و آن را از دست مي دهد. صداي عزاداري از بلندگوي هيات آن طرف خيابان شنيده مي شود اما استاد علم ساز در برابر مشتري هايي قرار دارد كه بي صبرانه منتظر تمام شدن كار علم شان هستند تا پيش از بيرون آمدن دسته هاي عزاداري در شب هفتم محرم، علم ها را به هيات هايشان در گوشه هاي مختلف شهر برسانند. هرسال حداكثر ۱۲۰۰ علم در اين شهر ساخته مي شود. اما بازهم هر روز تقاضاهاي بيشتري به كارگاه ها مي رسد. شايد به زودي اين شغل به يك جور صنعت تبديل شود. صنعتي كه بايد سرمايه عظيمي در آن به كار انداخت و البته مي شود هميشه از وجود مشتري مطمئن بود. فراموش نكنيم كه محرم سال هاست كه زنده مانده و سال ها زنده خواهد ماند.

حوالي فلسطين، نمايشگاه پوستر
پرسه در جزيره متروك
003759.jpg
محمد جباري 
با ترديد در را تكاني داديم ولي در آهني بسته بود. دوباره به اعلان قرمز بالاي در نگاه كرديم: «طراحي گرافيك جوان سوئيس، ۲۷ بهمن تا ۲۷ فروردين، ساعت بازديد از ۱۰ صبح تا ۷ بعدازظهر، گالري سينما فلسطين.» ساعت ۱۲ ظهر بود. دوباره در آهني را تكاني داديم كه ناگهان در باز شد. پيرمردي كه پشت در نشسته بود گفت همان جا كه چراغ روشن است. با تعجب نگاهش كرديم. گفت برويد همان جا كه چراغ روشن است.
هفتمين نمايشگاه دوسالانه جهان پوستر در چند گالري و موزه تهران در حال برگزاري است و تا اواخر فروردين ماه فرصت داريد، اگر علاقه به پوستر و كارهاي گرافيكي داريد به اين مراكز سري بزنيد: نمايشگاه آثار محمد احصايي در گالري سينما فلسطين، نمايشگاه اسناد و قباله هاي ايراني در تالار اسناد كاخ صاحبقرانيه از مجموعه كاخ نياوران، پوسترهاي فرهنگ ايراني در موزه جهان نماي كاخ نياوران، نمايشگاه پوسترهاي سوئيسي ۱۰۰+۳ (مجموعه برگزيده زيگفريد ادرمات) در فرهنگسراي نياوران و همين نمايشگاه طراحي گرافيك جوان سوئيس، بخش هايي از اين دوسالانه را تشكيل مي دهند.
براي ديدن آثار همين گرافيست هاي جوان سوئيسي به گالري سينما فلسطين رفتيم. از پله ها كه پايين رفتيم به همان جايي رسيدم كه نگهبان پير گفته بود چراغش روشن است. هر چه دنبال بروشور نمايشگاه گشتيم خبري نبود و از راهنما و اين حرف ها هم كه اصلا. انگار به يك جزيره متروك قدم مي گذاشتي كه دو سه نفري هم در آن پرسه مي زدند. با احتياط وارد سالن شديم و اولين چهره اي كه ديديم، چهره «ملك ايمبورن» جوان بود. البته خودش را كه نه. عكسش كه به ديوار نمايشگاه خورده بود و توضيحاتي در مورد او و كارهايش داده شده بود: «ايمبورن با استفاده از عناصر گرافيكي خالص براي عامه مردم تصاويري را خلق مي كند كه به ندرت در آنها از عكاسي و همچنين رنگ استفاده شده و به جاي آنها، فرم ها و كلمات از اهميت زيادي برخوردارند. كارهاي ايمبورن اگرچه گاهي به سختي مفهوم مي شوند اما شكي نيست كه بسيار چشمگيرند. پوسترهاي او انتزاعي، منيمال و تكرار شونده هستند.» اگر قبل از ديدن پوسترها، اين مطالب را نخوانده بوديم كاملا از خودمان نااميد مي شديم اما خب «كارهاي ايمبورن گاهي به سختي مفهوم مي شوند.»
ولي جذاب تر از پوسترهاي ايمبورن، عكس هاي اوست. سه عكس از مجموعه آثار او در اين نمايشگاه وجود دارد كه قابل توجه و چشمگير هستند. «نمايشگاه زمان» عكسي سياه و سفيد از شهر و آسمانخراش ها به صورت محو و در هم تنيده با هاله هاي نور، «سيماي جاز» عكسي از يك ساكسيفون نواز كه بيشتر آن را سياهي پوشانده و فقط خطوط چهره و ساز او مشخص است و آخرين عكس او، عكس سياه و سفيدي از يك دختر كه انگشتر او در مركز توجه قرار دارد.
بعد از آثار ايمبورن به كارهاي مارتين وودلي مي رسيم كه «برخلاف بعضي از همكارانش به استفاده از كامپيوتر در طراحي گرافيك اعتقاد خاصي دارد.» او كه جوان ترين عضو اي.جي.آي (انجمن بين المللي گرافيك) است اعتقاد دارد «راه خوب براي خلق چيزي بديع و منحصربه فرد به طرز باورنكردني سخت و وقت گير باشد، آنقدر كه انجامش براي كس ديگري رغبت برانگيز نباشد. مثل كشيدن يك نقاشي در ابعاد ۱۶ فوت مربع با مداد سياه.» با خواندن اين مطالب انتظاري در بيننده به وجود مي آيد كه اصلا با ديدن آثار به نمايش درآمده در نمايشگاه از اين گرافيست برآورده نمي شود.
«مگي زومشتاين» آخرين نفري است كه آثارش در اين مكان به نمايش درآمده. يكي از پوسترهاي او كه توده هاي سياهي در زمينه سفيد نقش اصلي را در آن ايفا مي كنند، تاثيرگذار است. اكثر كارهاي به نمايش درآمده از او به كارهاي پايان نامه اي او مربوط مي شود كه در ميان آنها تجربه هاي او با استفاده از كلمات، تاثير گيج  كننده اي بر مخاطب داشت. زومشتاين در زمينه طراحي سايت هم فعال است و مي توانيد به سايت او سري بزنيد تا هم با او و هم با يكسري كارهاي تصويري و گرافيكي جذاب، آشنا شويد.
به پنجره نمايشگاه كه شيشه خاصي دارد رسيديم يك لحظه فكر كرديم اين هم جزو پوسترهاي نمايشگاه است! به كارهاي ايمبورن كه خيلي شباهت دارد. به دور وبر خود نگاه كرديم از همان دو سه نفري كه در ابتدا در سالن بودند هم خبري نيست. از پله ها بالا رفتيم و از گالري سينما فلسطين خارج شديم. يك نگاه به آسمان آبي كافي است تا از فكر همه آن پوسترهاي ذهني و انتزاعي بيرون بياييم.

ستون شما
حساب ۹۸۰ خزانه دولت 
معلمي كه ۱۲ سال سابقه كار دارد از مرودشت فارس در نامه اي با عنوان «من يك معلم هستم» از مشكلات پرداخت حقوق فرهنگيان نوشته است و اينكه واقعيت اضافه حقوق فرهنگيان كمتر از آن چيزي است كه عنوان مي شود. در جايي از نامه ايشان آمده است: «كاش مسوولان اعلام مي كردند كه همزمان با اضافه حقوق معلمان، حق بيمه و بازنشستگي و مقرري ماه اول و ماليات هم افزايش پيدا مي كند يعني هر چه اضافه مي شود، به حساب ۹۸۰خزانه دولت باز مي گردد.» ادامه نامه هم گلايه پردردي كرده است از مسوولان كه طبقه شريف و پرارزش معلم را به حال خود رها كرده اند و واقعيات آن را ناديده گرفته اند.
-چه كار مي توانيم بكنيم به جز نوشتن و انتظار كشيدن؟ وقتي درددل اين معلم را مي خوانيم بيشتر براي بچه هاي ايران نگران مي شويم، بچه هايي كه احتمالا معلمان فردا هم باشند.

دگر عضوها را نماند قرار
بچه اي كه آمدنش زندگي را شيرين مي كند، گاه نيامدنش هم باعث به هم ريختن يك زندگي مي شود. اين از شرح زندگي زوج ناباروري دستگيرمان شد كه براي بچه دار شدن دست به هر تلاشي زده اند اما در نهايت چيزي كه برايشان مانده فقر روزافزون است. آنها در نامه شان نوشته اند كه حالا به جز مشكلات روحي با مشكلاتي مثل اجاره عقب افتاده، اقساط بانكي، بهره بدهي و... دست به گريبانند و كار به جايي رسيده كه از پرورشگاه هم نمي توانند بچه اي به سرپرستي بگيرند. اما دغدغه و مشكل اصلي، ديگر بچه نيست آنها براي بهبود وضع زندگي و چشيدن طعم آسايش درخواست كمك كرده اند: «شما را قسم مي دهيم كمك كنيد، همينجوري عذاب مي كشيم.»
-در ابتداي نامه نوشته ايد بني آدم اعضاي يكديگرند. ما هم منتظريم تا اگر عضوي از بني آدم از درد شما بي قرار شد و قصد ياري داشت نشاني تان را بدهيم.

دلنشين 
دلنشين و گيرا، پرحس و حال، رنگين و رويه مبارك. اين تعريف و تمجيدها را خواننده اي از گفت وگوي چاپ شده با سهيل محمودي كرده است. ايشان در نامه اش نوشته كه از اين گفت وگو لذت زيادي برده چون خاطرات بسياري را برايش زنده كرده است و خواسته كه اين رويه را ادامه دهيم.
-قابلي نداشت استاد، نامه شما كه دلنشين تر بود. باز هم از اين كارها بكنيد. كسي نيست كه از تعريف و تمجيد خوشش نيايد.

تلخ شد كام جهان 
محمد جعفر منتظر رحمتي، غزلي در رثاي بم سروده است كه به قول خودش چون شعله اي از دل ايشان به هوا بلند شده است. اما در بين ابيات اين غزل پرسوز و گداز يك بيت بيشتر به چشم مي آيد: «درس گيريم از اين واقعه جانفرسا
كه طبيعت نزند بار دگر سنبل من»
-آقاي رحمتي يا «مجمر كرمانشاهي» عزيز دست كم به اندازه تمام كشته ها و زخمي هاي بم نام اين شهر و زلزله اش دو ماه اخير در مطبوعات آمده است اما... بگذريم.

بازتاب
مدير مسوول محترم روزنامه همشهري
سلام عليكم 
با احترام، پيرو انتشار مطلبي تحت عنوان «تهران شب ها شهر ديگري است» با تيتر اتوبان هاي خلوت در صفحه ۱۸ شماره مورخه ۲۴ آبان ۱۳۸۲، به اطلاع مي رساند: رعايت قانون، ساعات و اوقات خاصي را شامل نخواهد شد بلكه فرهنگ رعايت و التزام به قانون مي بايست در همه اوقات و مكان ها رعايت شود لذا به همين منظور گشت هاي انتظامي نيز فارغ از زمان يا مكان خاص اقدام به گشت زني كرده و مبارزه با هر گونه مظاهر خلاف قانون را جزو وظايف اصلي خود مي داند. لذا عوامل نيروي انتظامي در راستاي وظايف قانوني و سازماني خود با هر گونه خلافي كه موجبات سلب آرامش شهروندان را فراهم كند برخورد قاطع خواهد داشت و قطعا ساعات نيمه شب نيز براي خلافكاران ناامن است.
شايسته است مطابق قانون مطبوعات نسبت به درج جوابيه مذكور اقدام مقتضي به عمل آيد.
رئيس مركز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي تهران
طوراني

نوروز با زلزله زدگان بم
به منظور تسلي زلزله زدگان، مردم در ايام نوروز از بم بازديد كنند. مدير ايرانگردي استان كرمان پيشنهاد كرد گردشگران در ايام نوروز براي تسلي خاطر حادثه ديدگان و بازماندگان زلزله بم، از محل اسكان آنان در اين شهر زلزله زده ديدن كنند. محمدعلي رفيع زاده از رسانه هاي جمعي خواست به اين موضوع توجه كنند و يادآور شد: بازديد از مردم مصيبت زده بم و گفت وگو با آنها در چادرهايشان، تسكيني بر آلام آنها خواهد بود.
وي گفت: به همين منظور ستاد تسهيلات نوروزي استان تشكيل شده و براي اولين بار نيز ۸۰هزار نسخه راهنماي استان به زبان هاي فارسي و انگليسي چاپ و بين مسافران توزيع مي شود.

صبح تا شب
جواد رسولي 
امشب، شب تاسوعاست. دسته هاي عزاداري امشب و فرداشب، چهره شب را كاملا تغيير مي دهند. خيلي از برنامه هاي فرهنگي هم به دليل عزاداري تعطيل اند. شهرداري براي بزرگذاشت عاشورا آماده مي شود.
سينما
روي پرده سينماها، امروز - ونه امشب- اين فيلم ها نمايش داده مي شوند: بوي گل سرخ (استقلال ، صحرا، آستارا، كانون، پايتخت، گلريز و ميلاد)، ترميناتور۳ (آفريقا، سپيده، كريستال، پارس، ملت، جي، تهران ، ايران و فرهنگ)، صاعقه(فلسطين، شهر تماشا، رودكي و تهران)، پنج عصر(فرهنگ، عصر جديد، سروش) شب هاي روشن(عصر جديد، بهمن، گلريز و شقايق) بالستيك (كريستال، فرهنگ) رقص در غبار( فلسطين۳)
كتاب 
«اصول علم سياست» كتابي است قديمي كه تازگي انتشارات علمي فرهنگي آن را تجديد چاپ كرده و همان طور كه از اسمش پيداست درباره مباني سياست و نگاه آكادميك به آن است. كتاب را موريس دوورژه نوشته كه يك روزنامه نگار و استاد مشهور فرانسوي است. تا چند سال كتاب او در دانشگاه پاريس براي دانشجوهاي علوم سياسي و اقتصادي و جامعه شناسي تدريس مي شد. دوورژه در كتابش سياست را به ژانوس، دوچهره اي اساطيري تشبيه مي كند كه يكي از چهره هايش نماد سامان بندي است و چهره ديگرش نمايشگر چالش و پيكار. ابوالفضل قاضي كتاب را ترجمه كرده و قيمتش ۱۷۰۰تومان است.
نمايشگاه 
اين روزها بازار نمايشگاه هاي خارجي كتاب در تهران گرم است. غير از يكي دو نمايشگاه كه ويژه كتاب هاي دانشجويي و دانشگاهي بودند و روزهاي قبل خبرهايش را خوانديد، در ساختمان مركزي شهر كتاب، نمايشگاهي راه افتاده از كتاب هاي خارجي با موضوعات مختلف. بيشتر از ۶هزار عنوان كتاب با تخفيف ويژه در اين نمايشگاه عرضه شده و مجموعه كاملي از ديكشنري هاي سال ۲۰۰۳ را هم مي توانيد اينجا پيدا كنيد. نمايشگاه تا آخر اسفند در ساختمان مركزي شهر كتاب (تقاطع خيابان هاي حافظ و زرتشت) ادامه دارد.
فرهنگسرا
امروز و امشب، مراسم عزاداري امام حسين (ع) در فرهنگسراهاي مختلف شهر برگزار مي شود. اما اگر علاقه اي به مجلس تعزيه داريد، مراسم فرهنگسراي خاوران را از دست ندهيد. در سالن سوم خرداد(سالن روباز) اين مجموعه امروز ساعت۱۶ مثل روزهاي گذشته يك گروه تعزيه خوان، مجلس تعزيه اجرا مي كنند. گروه شهيد فلاحي، اينبار سراغ مجلس شهادت قمربني هاشم مي روند كه يكي از تراژيك ترين حوادث واقعه كربلاست. اگر دور و برميدان خراسان بوديد سري به فرهنگسراي خاوران بزنيد.
تلويزيون
اگر طرفدار فوتبال هستيد بهتر است بدانيد كه امشب بازي لاتزيو- ميلان از شبكه ۳ پخش نمي شود در عوض، ساعت۳۰:۱۵ مي  توانيد بازي ليورپول و ليدز را در چارچوب  بازي  هاي ليگ برتر انگلستان تماشا كنيد.
امشب تلويزيون پر از سريال ها و برنامه هاي ويژه ماه محرم است. به جز مراسم عزاداري و پخش مستقيم هايي كه طبيعتاً يكي شان مربوط به عزاداري هاي شهر كربلا مي شود، مي توانيد اين سريال ها را تماشا كنيد: حجر بن عدي ساعت ۱۹ از شبكه ۵پخش مي شود، شبكه ۲ يك قسمت ديگراز مجموعه پهلوانان نمي ميرند را پخش مي كند، آبي مثل دريا، ساعت۲۱ از شبكه تهران پخش مي شود، سريال وارث را مي توانيد از شبكه يك ساعت ۲۰:۲۲ تماشا كنيد. معصوميت از دست رفته، مجموعه اي كه سال گذشته همين موقع ها داوود ميرباقري فيلمبرداري اش را به پايان برد هم دارد از شبكه ۳ پخش مي شود.

روز حمايت
وقتي كه براي سال ۸۳ تقويم مي خريد نگاهي به روز ۹اسفند بيندازيد. از اين پس روز ۹ اسفند عنوان تازه اي برخود مي بيند.
با تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي اين روز به نام روز ملي حمايت از حقوق مصرف كنندگان نام گرفت.
مژده شفق عضو هيات مديره سازمان حمايت مصرف كنندگان و توليد كنندگان مي گويد: باتوجه به جامعه ۷۰ميليوني ايران و اهميت حقوق اين افراد به عنوان مصرف كنندگان كالاها و خدمات، تعيين چنين روزي از اهميت ويژه اي برخوردار است.
حالا حمايت از مصرف كنندگان حتي اگر فعلا تنها يك عنوان باشد باز هم اين قشر را به بهبود وضعيت بازار در آينده اميدوار مي كند.هدف اصلي از تعيين اين روز برآورده ساختن انتظارات مصرف كنندگان است. تنوع بخشي به محصولات، استفاده از تكنولوژي روز دنيا در توليد، افزايش كيفيت، كاهش قيمت و ايجاد شرايط مناسب عرضه كالا مانند فروش اقساطي و ارايه خدمات مناسب پس از فروش، نكاتي هستند كه توليد كنندگان بايد رعايت كنند.

هريسون فورد
اگر از اين مرد موبور كه نقش قهرمان هاي اكشن را با بلاهت خاصي در قالب يك انسان عادي بازي مي كند، خوش تان مي آيد، پس يك خبر خوب. قرار است تا يكي دو هفته ديگر فيلم كي ۱۹ كه فورد نقش اولش را به عهده دارد، در سينماهاي تهران به نمايش دربيايد. اين فيلم داستان يك زيردريايي اتمي روسيه در سال هاي جنگ جهاني دوم است كه در مسيرش با مشكلاتي مواجه مي شود. كي ۱۹ شاهكار نيست، اما كارگردانش خانم كاترين بيگلو، آن را جوري ساخته كه مايه غبطه هرمردي است. فيلم اصلا يكي دو سكانس عميقا مردانه هم دارد كه جزو بهترين سكانس هاي فيلم به حساب مي آيند. خيلي مردانه تر از آرنولد و ترميناتور ۳ كه اين روزها بر پرده سينماهاي تهران است.

سيدني پولاك
اين كارگردان معمولا موفق، عموما روي مرز بين تجاري سازي و جدي بودن حركت كرده. از آن قبيل كارگردان هايي است كه بلدند خودشان را جدي تر از اين كه هستند به تماشاگرشان معرفي كنند. پولاك هم سعي كرده كه به عنوان يك كارگردان متعلق به جريان اصلي، مقداري جسارت و انتقاد سياسي - اجتماعي وارد آثارش كند كه همين بدل ويژگي به يكي از وجه تمايزهاي او و آثارش شده است. و حالا او در آخرين كارش سراغ پروژه اي رفته كه داستانش در سازمان ملل مي گذرد و از همين حالا بازي هاي تجاري براي مطرح كردن فيلم شروع شده. اين كه پولاك و همكارانش توانسته اند اجازه كار در مقر اصلي سازمان ملل متحد را بگيرند و از فضاهاي دكوري استفاده نكنند، به يكي از مهم ترين خبرهاي سينمايي روز تبديل شده.

عمر شريف
اين بازيگر مصري در اوايل دهه شصت قرن بيستم ميلادي به هاليوود رفت و تبديل به مهم ترين و معروف ترين بازيگر عرب تاريخ سينما شد. پدران ما هم به خاطر فيلم هاي پرخرجي كه همان سال ها براي ديويد لين بازي كرد، شريف را به خاطر مي آورند. فيلم هايي مثل لورنس عربستان و دكتر ژيواگو، اما بعد از مدتي اوضاع و احوال شريف ناجور شد و موقعيتش به خطر افتاد. در غرب بيشتر نقش هاي دزدها و راهزن هاي شرقي را به او مي سپردند. شريف هم كه اوضاع را اين طوري ديد، بي خيال ماجرا شد و به كشورش مصر برگشت و البته كمتر خبري از او مي رسيد.
اما فرانسوي ها به يادش هستند. آن ها با اهداي جايزه سزار (معادل فرانسوي جايزه اسكار) به شريف، يك بار ديگر نامش را سر زبان ها انداخته اند

تهرانشهر
ايرانشهر
حوادث
در شهر
سفر و طبيعت
طهرانشهر
عكاس خانه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  عكاس خانه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |