چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۲۴
گزارشي تكان دهنده از كشتار درخت ها و آدم ها
هيزم كشان جنگ
چگونه بعضي ازدولت ها امتياز بهره برداري از الوار را به گروه هاي شورشي اختصاص مي دهند، جنگل ها نابود مي شوند تا انسان ها سلاح به دست آورند و يكديگر را بكشند
تجارت الوار اغلب مورد بهره برداري و سوءاستفاده شركت هاي بي مسووليت چوب بري، دولت ها و گروه هاي شورشي به منظور تسهيل واردات اسلحه و تحريك جنگ و كشمكش قرار مي گيرد
003798.jpg
چگونه الوار، اين كالا ي ارزشمند، مورد سوء استفاده بشر طماع قرار مي گيرد و در بدترين راه ها-آدم كشي- به مصرف مي رسد؟!
آليس بلوندل 
ما به طلا، الماس و نفت به عنوان منابع ارزشمندي نگاه مي كنيم كه ميان دولت ها براي خريد اسلحه و كسب درآمد دادوستد مي شود. اما اين الوارهايي كه غيرقانوني قطع شده اند منابع مالي خمرهاي سرخ و بسياري از مناقشات معاصر آفريقا را فراهم كرده اند.
الوار موجبات برخي از وحشيانه ترين جنگ هاي جهان را فراهم كرده و ازتجارت غير قانوني اسلحه و سربازان مزدور و شبه نظامياني حمايت مي كند كه مردم را شكنجه داده، محبوس كرده، موردسوء استفاده جنسي قرار داده، ارعاب كرده و به جا به جايي جمعيت منجرمي شود. قوانين مربوط به اسحله و تجارت آن كه به درستي اجرا نمي شودو صنعت حمل ونقل بي نظم و ترتيب، راه سوء استفاده را باز گذراده و الوار، قاچاق اسلحه و جنگ را با يكديگر پيوند داده و دست جنايتكاران را در اين كسب و كار بازگذارده است.
الوار كالاي ارزشمندي است كه براحتي مورد بهره برداري قرار مي گيرد و به منبع مطلوبي براي جناح هاي درگير جنگ، شبكه هاي جنايتكاران و فروشندگان سلاح تبديل شده و منابع مالي ولجستيكي آنان را فراهم مي كند. دولت هاي ميزبان يا گروه هاي شورشي، گاهي به نشانه سپاس از حاميان خود امتياز انحصاري بهره برداري ازالوار را به آنان اختصاص مي دهند.
اين امر هيچگاه مورد توجه وبررسي قرار نگرفته است و همچنان الوار در كامبوج، سيرالئون، ساحل عاج، جمهوري دمكراتيك كنگو(DRC) برمه وليبري تامين كننده هزينه جنگ و درگيري ها است. جنگ داخلي سيرالئون كه تا سال ۲۰۰۱ متوسط طول عمر را در منطقه به ۹/۲۵ سال كاهش داده بود تا حدي به وسيله عوامل صنعت الوار ليبريا تامين مالي مي شد.در آوريل ۲۰۰۳ رئيس جمهوري سابق ليبريا، چارلز تايلور كه به اتهام جنايات جنگي و جنايت عليه بشريت، به دادگاه ويژه سازمان ملل فراخوانده شده بود به خريد تسليحات جنگي بر خلاف مقررات منع خريد اسلحه سازمان ملل با استفاده از پول حاصل از تجارت الوار اعتراف كرد.تحقيقات نشان داد كه دولت ليبريا در ساحل عاج نه تنها از شورشيان حمايت كرد ه و به آنها تجهيزات جنگي داده، بلكه از انبار يك شركت الوار به عنوان محلي براي نگهداري اسلحه و اردوگاه آن شركت براي اسكان جنگجويان شورشي نيز استفاده كرده است. حتي دركشورهاي در حال صلح  مثل كامرون، قطع غيرقانوني درختان به فساد و كاهش عايدي دولت منجر شده است.
در ديگر نقاط آفريقا هم معدودي از افراد عرضه اسلحه درمقابل منابع طبيعي از جمله الماس و الوار را ساماندهي مي كنند. به گفته سازمان ملل شخصي به نام لئونيد مينين كه اهل كشور اكراين است از راه روابطي كه از بابت فروش اسلحه داشت، امتياز انحصاري قطع درختان در ليبريا و واسطه گري فروش اسلحه را به دست آورد. او در سال ۲۰۰۰ ۱۰هزارو ۵۰۰ تفنگ ۴۷AK، هشت ميليون فشنگ، آر- پي جي ۲۶و تفنگ دورزن وارد كرد. اين محموله از طريق ساحل عاج حمل شده و توسط شركتAViatrend كه دفتر مركزي آن در مسكو است ارسال شده است.
آنگونه كه از شواهد و قرائن پيداست، دو مساله مهم در اين باره وجود دارد، اول الوار براي جنگ و دوم الوار غير قانوني سازمان غير دولتي (شاهد جهانيGlobalwitness ( الوار براي جنگ را چنين معني مي كند الواري كه به شكلي معامله وخريد و فروش مي شود كه به مناقشات نظامي شديد مي انجامد و امنيت ملي و منطقه اي را تهديد مي كند. الوارهاي غير قانوني هم، با نقص قوانين بين المللي و ملي قطع مي شوند. در هر دو صورت وجوه حاصله از بودجه هاي ملي كسر مي شوند و عمدتا از ديد جامعه بين المللي پنهان مي مانند. تجارت الوار اغلب مورد بهره برداري و سوءاستفاده شركت هاي بي مسووليت چوب بري، دولت ها و گروه هاي شورشي به منظور تسهيل واردات اسلحه و تحريك جنگ و كشمكش قرار مي گيرد كه ۴۰ تا۵۰ درصد از تجارت جهاني سلاح هاي كوچك غيرقانوني را سبب مي شود، اما از آنجاييكه تعداد قابل توجهي از سلاح هايي كه به شكل قانوني خريد و فروش مي شوند در نهايت وارد عرصه غير قانوني مي شوند، اين رقم خيلي از اين حد بالاتر است و تازماني كه نظارت مناسبي بر اين وضعيت نباشد اين تجارت همچنان جذاب و سودمند خواهد بود و توافق نامه هاي بين المللي كه تجارت بسامان بين كشورها را راحت تر كرده اند همچنان مورد بهره برداري واقع مي شوند. در سال ۲۰۰۲ فقط شش كشور در اين رابطه اقدامات ويژه اي انجام دادند.
سلاح ها اغلب از طريق هوا حمل و نقل شده و گاه به طور فزاينده اي از راه هاي دريايي هم وارد مي شوند همانطور كه جهانيان بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دريافتند، صنعت حمل و نقل به ويژه زماني كه تحت عنوان تسهيلات عمل مي كند، فضاي سري خطرناكي ايجاد مي كند كه از حداقل نظارت برخوردار است. كالاها در داخل كانتينر حمل مي شوند و صادركنندگان، گزارش محموله را تهيه مي كنند و كانتينرها به ندرت مورد بازرسي و كنترل قرار مي گيرند. در نتيجه شركت هاي حمل كننده به ندرت از آنچه كه حمل مي كنند اطلاع دقيق دارند. بسياري از كشتي ها ظرفيت حمل پنج تا هفت هزار كانتينر را دارند و در نتيجه با اين وضعيت، قاچاق اسلحه در ميان آنها كار بسيار راحتي است.
واژه الوار براي جنگ، اولين بار در سال ۲۰۰۱ و توسط هيات كارشناسان سازمان ملل جهت بررسي بهره برداري غيرقانوني از منابع طبيعي درDRC به كار برده شد. از سال ۱۹۹۸ الوار به تامين مالي جنگي كمك كرده است كه به كشته شدن ۳/۳ تا ۷/۴ ميليون نفر انجاميد كه بعد از جنگ جهاني دوم بيشترين تعداد مرگ و مير محسوب مي شود. حجم چوب منتقل شده توسط دسته ها و گروه هاي شورشي، شركت ها و نيروهاي مسلح دولتي كشورهاي همسايه آنقدر زياد بود كه قيمت بازار كشور همسايه، اوگاندا به نصف كاهش پيدا كرد. اين هيات دريافت كه تا وقتي منافع مالي هر يك از طرفين وابسته به تداوم درگيري ها باشد، اين كشمكش ها دايمي و ماندگار خواهد بود. همچنين اين هيات شبكه هاي بزرگ و گسترده اي را كشف كرد كه توسط اوگاندا، رواندا و زيمبابوه تشكيل و اداره مي شوند و از فهرست اسامي حدود ۵۰ كنگويي و اتباع خارجي نام برد كه بايد مجازات شوند و در مورد ۸۵ شركت ديگر حكم داد كه از خط مشيOECD موسسات چندمليتي تخطي كرده اند.
فروش الوار به كشورهاي ديگر در دهه ۱۹۹۰ در فصل خشك ماهيانه ۱۰ تا ۲۰ ميليون دلار براي خمرهاي سرخ در كامبوج درآمد داشت كه صرف تامين مالي جنگ هاي آنان شد. اين تجارت نه تنها فعاليت هاي خمرهاي سرخ را تداوم بخشيد، بلكه كنترل بر منابع الواري را به دستاويزي براي مناقشه بدل كرد. در ۱۹۹۱ رهبر خمرهاي سرخ، يعني پل پوت گفت: «دولت ما از سرمايه كافي براي افزايش قدرت و نفوذ خود يا گسترش و توسعه ارتش برخوردار نيست، در نتيجه بايد از منابع (مناطق آزاد شده يا نيمه آزاد) به عنوان سرمايه استفاده كرد.»
در برمه كه رژيمي فاسد و وحشي بر آن حكومت مي كرد، دولت عمدتا بر جنگل ها تكيه داشت كه دومين منبع صادراتي ارزشمند بوده و در سال ۲۰۰۱به حدود ۲۸۰ ميليون دلار بالغ مي شد. اين در حالي است كه مقادير قابل توجه الوار كه به صورت مخفيانه از طريق دريا صادر شده در اين رقم به حساب نيامده است.
با وجود آنكه همه دولت ها حق مطلقه استفاده از منابع طبيعي در مرزهاي كشور خود را دارند اما بايد قوانين داخلي خود و مقررات بين المللي را در بهره برداري از منابع به نفع همه مردم رعايت كنند. اغلب در جايي كه الوار براي تامين مالي كشمكش ها مورد استفاده قرار گرفته است، دولت ها، گروه هاي شورشي و يا اشخاص از جنگ براي چپاول منابع طبيعي، تامين مالي و اهداف سياسي يا ثروت اندوزي شخصي استفاده كرده اند. اين منابع و ثروت ها از جمعيت محروم و فقير گرفته شده و به گروه كوچكي از برگزيدگان داده مي شود. موقعيت شركت هاي چوب بري متفاوت است: برخي ممكن است به طور مستقيم در كشمكش ها شركت كنند و برخي ديگر به زور مجبور به اين كار شده اند. اما به هر صورت نتيجه آن براي مردم محلي يكسان است (سوءاستفاده، فساد و عدم ثبات). در ليبريا طبق اعلام سازمان ملل، متجاوزين عبارتند از مينين از موسسهETTE ، گاس كوون هون از شركتOTC و فروشندگان اسلحه ويكتوربوت و سانجيران راپرا كه هر چهار نفر آنان به دليل ارايه كمك و پشتيباني مالي و نظامي به جبهه متحد انقلابي(RUF) در جنگ داخلي سيرالئون در فهرست ممنوعيت مسافرت سازمان ملل قرار دارند.شركت هايي كه الوار براي جنگ وارد مي كنند مدعي هستند كه اگر مشكل و مساله اي باشد در كشور عرضه كننده است. دلالان همچنان به خريد از شركت هايي كه در واردات اسلحه دخيل بوده اند ادامه مي دهند. چندين شركت واردكننده فعاليت هاي گسترده  اي در جهت جلب افكار عمومي آغاز كرده اند. آنان ادعا مي كنند كه نگران حقوق بشر و محيط زيست هستند و به دروغ به خريداران خود مي گويند محصولات آنان هيچ ارتباطي با تخريب محيط زيست و فلاكت بشر ندارد و با اين ادعا الوار مي فروشند اما واقعيت را پنهان مي كنند.
گزارش هيات كارشناسان سازمان ملل در مورد سيرالئون در سال ۲۰۰۰ چكيده اي از نقش عوامل صنعت ليبريا در حفظRUF را ارايه داد. گزارشات بعدي در مورد ليبريا به نقش برخي از شركت هاي چوب بري در خريد و واردات اسلحه اشاره كرده است. شركت Globalwitness و ديگر سازمان هاي غيردولتي سال هاست اطلاعات مربوط به سوءاستفاده و استفاده بي رويه افراد بسياري را در صنعت چوب بري ليبريا در اختيار واردكنندگان قرار مي دهند.
شركت دانماركيDLH-Nordisk با اينكه واردات از شركت هاي ليبرياييILC وMGC را متوقف كرده است تا فوريه ۲۰۰۳ محصولات ليبريا را خريداري مي كرد. به نظر مي رسد فقط تحريم اخير كليه توليدات الواري ليبريا توسط سازمان ملل مانع از ادامه كار واردكنندگان اين محصولات شود. مادامي كه شركت هاي تحت حمايت از قبول هرگونه مسووليت سر باز زنند تاثيرات مخرب صنعت الوار براي جنگ بر شهروندان و افراد غيرنظامي نخستين پيامد آن است. مردمي كه در ارتقاي شركت هاي الواربري و واردكنندگان ادعا مي كنند نگران آنان هستند، به ندرت شاهد بهبود در زندگي خود و در نتيجه درآمدها هستند. با تسهيل واردات اسلحه شرايط بدتر هم مي شود و دولت و شبه نظاميان شركت چوب بري مرتكب سوءاستفاده از حقوق بشر و تخريب بلندمدت جنگل ها مي شوند و زيربنايي از خشونت و چپاول ايجاد مي كنند. افرادي كه از محل حق بهره برداري قطع درختان يا نزديك آن زندگي مي كنند نحوه زندگي شان تخريب شده و ديگر به جنگل ها دسترسي ندارند، چون به واسطه جنگل زدايي به دليل آنكه آنان اغلب به اجبار از زمين هاي خود رانده مي شوند تغييرات اكولوژي محلي اغلب به توفان و خشكسالي مي انجامد. اين بحث غلط كه صنعت الوار زندگي را بهبود مي بخشد معمولاً ادعاي افرادي است كه در اين تجارت منافعي دارند.
تاثيرات مناقشات الوار بلندمدت است چراكه منابعي را از بين مي برد كه براي افراد فقير و محروم منبع درآمد محسوب مي شود و بخش اعظم درآمد در كوتاه مدت مستقيماً به جيب گروه خاصي سرازير مي شود و كشمكش تقاضا براي الوار را ايجاد مي كند كه آن نيز كشمكش بدتري است چون موجب تقاضا و درگيري هاي بيشتري مي شود.
متاسفانه هنوز هم جنايي شدن تجارت الوار در جامعه بين المللي زياد بررسي نشده و قوانين حمل و نقل تغيير زيادي نكرده است.
جامعه ملي داخلي نيز واكنش صحيحي نسبت به قوانين تجارت شان نداده، به ويژه قوانين مربوط به تجارت اصلي و ابزارهاي جنگلي - در نتيجه تجارت الوار براي جنگ با دولت ها، شورشيان، شبكه هاي جنايي بين المللي، فروشندگان كوچك اسلحه و شركت هاي بي مسووليت را به فساد و تباهي مي كشاند.
البته پيشرفت هاي مثبتي نيز در اين باره وجود داشته است. در ماه مه ۲۰۰۳، شوراي امنيت سازمان ملل تحريمي عليه تجارت الوار ليبريا تصويب كرد كه در ۷ ژوييه ۲۰۰۳ به اجرا درآمد. آخرين گزارش هيات كارشناسي، ليبريا و صنعت الوار را شديدا مورد انتقاد قرارداد كه نبود منافع براي مردم محلي و امكان استثمار توسط بيگانگان مسلح از آن جمله بود. گزارشات هيات كارشناسي سازمان ملل درموردDRC ، شركت هاي فوق الذكر را وادار كرد تا سياست هاي شغلي خود را بازنگري كنند درحالي كه بسياري از دارايي ها بلوكه شده و چندين نفر از مقامات دولتي معلق شدند و شركتGlobal Witness در كامبوج به عنوان ناظر مستقل جنگل جهت كاهش ميزان تباهي و تجارت غيرقانوني الوار معرفي شد.البته جامعه بين المللي به تعداد زيادي از پيشنهادات هيات كارشناسي درمورد DRC توجه نكرد. در كامبوج ناظر مستقل باوجود انجام درست وظايف خود عزل شد درحالي كه جامعه اهداكننده بين المللي عقب نشيني كرده و اميدوار بود در اين ميان شفافيتي كه رو به زوال مي رفت ايجاد شود.
پيشرفت ناشي از اعمال تحريم الوار در ليبري احتمالاً با برنامه پيشنهادي چوب در مقابل غذا تهديد مي شود كه به صنعت الوار امكان مي دهد تا براي عرضه مايحتاج انساني كار خود را از سر بگيرد،  در مقابل ،جديدترين گزارش هيات كارشناسي نه تنها پيشنهاد كرده بود كه مهلت قانوني تمامي صنايع بايد تا زمان برگشت صلح و ثبات و برقراري دولت كارآمد به قوت خود باقي بماند بلكه شوراي امنيت نيز بايد مسووليت تاثير منفي تحريم الوار را پذيرفته و تضمين كند كه كمك هاي اضطراري ارايه مي شود. اقدام براي برداشتن تحريم الوار به معني ناديده گرفتن ارتباط ميان صنعت الوار ليبري و تجارت اسلحه، سوءاستفاده از اعضاي ميليشياي شركت و اين واقعيت است كه دولت و گروه هاي شورشي هردو حق بهره برداري از الوار را داشتند و از آن سود مي بردند. همچنين تعديل تجارت در كشوري كه تا اين حد درگير كشمكش و منازعه است تقريباً غيرممكن خواهد بود.
جامعه بين المللي، سازمان هاي تجاري و واردكنندگان بايد در مبارزه با اين تجارت به جاي كنارگذاردن آن، مسووليت بيشتري بپذيرند. عدم واكنش و وارد عمل نشدن، برخي از بدترين موارد سوءاستفاده از حقوق بشر و خشونت را در جهان مجاز مي كند. اين عدم واكنش از طرف شهروندان و مشتريان كشورهاي واردكننده غيرقابل قبول است و شركاي تجاري آنها حق دارند اطمينان داشته باشند كالاهايي كه مي خرند دليل بروز كشمكش و برخورد نيست.
برگردان: شيرين معتمدي 

تازه هاي بازار سفر
آرامش در دريا
يكي از مخاطرات سفر به دريا و شنا در آب هاي آبي و دلپذير آن، تماس بدن با موجودات آبزي سمي و آلوده است. در اين ميان ستاره دريايي، اسب دريايي، عروس دريايي، شپشه دريايي، گزنه دريايي و مرجان ها مثال زدني است.
اخيراً به دنبال پژوهش هاي زياد، دارويي ساخته شده كه با ماليدن آن به بدن، مي توان از شر اينگونه عوارض شنا در دريا فارغ شد. مثلاً ستاره دريايي درصورت تماس با بدن در يك لحظه ده هزار سلول نيش مانند وارد پوست مي كند. اين سلول ها سمي را وارد پوست مي كنند كه باعث سوزش، خارش، درد و قرمزشدن و جوش زدن پوست مي شود. داروي ساخته شده بدن را در مقابل عوارض ناشي از تماس بدن با جانواران فوق محافظت مي كند.
پمادهاي مختلفي هم براي حفاظت پوست در برابر اشعه آفتاب در بازار وجود دارد كه نوعاً حاوي ويتامينe است.
داروخانه سفر
003801.jpg

كيت دارويي بقا

طبيعت مردان معمولاً يك كيت (يا جعبه) دارويي به همراه دارند كه حاوي داروهاي ضروري در شرايط سفرهاي طبيعي است. شركت هاي مختلف نيز كيت هاي دارويي مختلفي به بازار آورده اند كه نمونه اي را ملاحظه مي كنيد.
در كيتي كه در عكس مشاهده مي شود مسايل و شرايط مختلفي درنظر گرفته شده است:
۱- كمك هاي اوليه ۲- دارو ۳- وسايل استريل ۴- تصفيه كننده آب ۵- تامين آب.
در كيف حاوي اين اقلام جاهاي خالي براي داروهاي اضافي مثل قرص هاي ضدمالاريا وجود دارد. اين كيت ها ارزان قيمت است.
003804.jpg

كيت هاي استريل 
كيت هاي استريل نيز از واجبات رفتن به طبيعت است.
اين كيت ها معمولاً حاوي سرنگ، باند، گاز استريل، سوزن هاي سبز، آبي و نارنجي، بخيه پروانه اي و ... براي مناطق مختلف اعم از جنگلي، كوهستاني، سردسير، قطبي، مناطق مختلف آفريقا و امثال آن، كيت هاي ويژه اي نيز وجود دارد كه حاوي داروها و وسايل موردنياز همان مناطق است.
تصفيه آب
هر طبيعت مردي به خوبي مي داند كه آب مهم ترين چيزي است كه در طول سفر بايد به همراه داشت و درصورت تامين آب از طبيعت بايد نسبت به سلامت آن اطمينان حاصل كرد.
آب آلوده علاوه بر اينكه باعث ايجاد ناراحتي شده و لذت سفر را از بين مي برد، مي تواند خطرات جدي به دنبال داشته باشد. به همين سبب تصفيه كننده هاي گوناگوني براي آب در طبيعت تهيه شده كه در اين شماره با چند نمونه آن آشنا مي شويد.
003807.jpg

قطره يد
در زمان جنگ جهاني اول كشف شد كه يد يكي از بهترين تصفيه كننده هاي آب است و سربازان مي توانند از آن در جبهه و شرايط دشوار استفاده كنند.
يد در سنگرها و راه پيمايي هاي نظامي در بيابان و جنگل به كار مي رفت و سربازان هرجا كه مي خواستند از آب مشكوك به آلودگي بنوشند، بايد آنرا تصفيه مي كردند.
هنوز هم اين ماده شگفت در ارتش مورد استفاده قرار مي گيرد. يد براي شست و شو و ضدعفوني كردن زخم و خراش نيز بسيار مناسب است.
۵ قطره يد را در يك ليتر آب صاف و زلال بريزيد و بگذاريد ۲۰ دقيقه بماند. يك شيشه ۲۰ ميلي ليتري براي تقريبا۲۰۰ ً ليتر آب كافي است. درصورت احتمال آلودگي زياد از ۱۲ قطره يد استفاده كنيد و ۳۰ دقيقه صبر كنيد.
خنثي كننده يد
براي خنثي كردن رنگ و طعم يد، خنثي كننده هايي هم وجود دارد كه گاه به همراه قطره يد عرضه مي شود.
003810.jpg

قرص يد
«پوتابل آكوا» قرص يد است كه براي سهولت استفاده به بازار آمده است. ممكن است شيشه حاوي قطره يد در كوله بشكند يا بريزد. در اين صورت قرص قابل استفاده تر و حمل آن بي خطر است. البته اين قرص ها براي شرايط اضطراري به وجود آمده اند و علاوه بر يد حاوي مواد ديگري هم هستند كه بيشتر باكتري هاي مضر آب را ازبين مي برد.
003813.jpg

تصفيه كننده جيبي 
انواع مختلف تصفيه كننده هاي حاوي فيلتر نيز در بازار وجود دارد.
نوعي را كه در عكس ملاحظه مي كنيد، بسيار كوچك و قابل حمل است. مي تواند ۶۰ ليتر آب  (تقريبا۳۰۰ فنجان) را تصفيه كند.
003816.jpg

بطري تصفيه 
اين تصفيه كننده به شكل يك بطري و از پلاستيك ساخته شده؛ در بطري را باز كنيد، آن را از آب پر نماييد و بنوشيد.
داخل اين بطري لايه اي از يد قرار دارد كه پس از ۱۵ دقيقه آب را كاملاً سالم و عاري از هر نوع باكتري و ويروس مي كند.
003819.jpg

دفع كننده طبيعي 
پيش از اين راجع به انواع كرم و اسپري دفع كننده حشرات نوشته ايم.
براي مناطق طبيعي مختلف، دافع هاي گوناگوني با قدرت دفع كنندگي متفاوت ساخته شده، ازجمله به تازگي مدرسه بهداشت و پزشكي استوايي نوعي دفع كننده حشرات ساخته كه از مواد طبيعي تهيه شده است. اين پماد از گياهاني استخراج شده كه براي پوست بدن نه تنها مضر نيست بلكه نرم كننده و مفيد نيز هست.
003822.jpg

مداواي نيش 
آنچه در عكس مي بينيد مسكن و مداواكننده جاي نيش پشه و ديگر حشرات است. لوله روي محل گزيدگي قرار مي گيرد و با چندبار فشاردادن دكمه انتهايي خراش و جاي نيش خوب خواهد شد. اگر لازم به تجديد درمان باشد، هرچند ساعت يكبار تكرار مي شود تا محل گزيدگي كاملاً بهبود پيدا كند.
البته با فشاردادن دكمه، پماد يا اسپري از لوله خارج نمي شود بلكه اين وسيله، برقي با ولتاژ بالا و جريان كم توليد مي كند كه شفابخش جاي نيش حشرات است. دستگاه نياز به باتري ندارد و تا سه هزار بار كليك كردن دكمه كار مي كند.

ماجراهاي طبيعت
حيوانات شگفت انگيز زندگي من
003180.jpg
ريموند ديتمارس 
برگردان: حميد ذاكري 
قسمت ششم 

طوري به من نگاه كرد كه برخورد تند وخشونت  ظاهري اش را لومي داد. با كمي درنگ گفت:«مي خواهي گزارشگر بشوي؟»
بي اختيار شروع به گفتن داستان زندگي ام كردم، از جمله مارها و مسايل حاشيه اي آن را با ذكر جزييات برايش گفتم و او با علاقه گوش داد. آن خشونت ظاهري به سرعت جاي خود را به سيمايي دوستانه داده بود. در اين بين، مرد چهارشانه خوش قيافه اي كه سي ساله به نظر مي رسيد وارد اتاق شده بود آقاي لرد به او گفت: «گودوين، اين هم ماجراي جالبي براي تو. اين مرد جوان مي خواهد گزارشگر بشود. بهش گفته ام كه جاي خالي نداريم.» رو به من برگشت:«چند گزارش از مطالعاتت درباره مارها برايم بفرست؛ و براي كار به روزنامه هاي ديگر هم سري بزن.»
مرد جوان تر مرا تا دم در مشايعت كرد و دستي به شانه ام زد. احتمالا كمي رنگم پريده بود. او «جوگودوين» بود، كه بعد فهميدم يكي از بهترين گزارشگران نيويورك سان است.
دم در كه رسيديم گفت:«كوتاه نيا، آنقدر اين در وآن در بزن تا كاري پيدا كني، و اگرجايي مشغول شدي بيا و به رئيس بگو، مي دانم كه الان اينجا كاري براي يك تازه كار نداريم. اما رئيس هميشه دلش مي خواهد بچه هايي مثل تو وارد اين حرفه اي شوند و رشد كنند و دلش مي خواهد از حال و روز شماها خبر داشته باشد. پس بي خبرش نگذار.»
اين آغاز دوستي پايدار من با جوگودوين بود.
روز بعد معرفي نامه اي از سردبير روزنامه تايمز به دستم رسيد كه در آن به من مژده داده شده بود كه پس از گذراندن امتحان مي توانم شغلي در روزنامه داشته باشم. وقتي به روزنامه رفتم وبا سردبير ملاقات كردم به سادگي وضعم را گفتم و او پس از شنيدن حرف هايم به همان سادگي گفت كه ازهمان لحظه مي توانم مشغول كار شوم. اين اولين ملاقات من با «هنري لوونتال» سردبير تايمز بود. مردي كه بعدا به رايزن و دوست مورد احترام من تبديل شد.
مديريت جدي وشايسته او در روزنامه، درخشان بود و يكي از شاخص ترين دوران هاي روزنامه تايمز همان دوره اي است كه تحت مديريت او اداره مي شد. اين وجه از شخصيت او را همه مي  دانند و در سطح بين المللي او را به عنوان مديري لايق وكارآمد در كار نشر مي شناسند، اما از مهرباني شخصي و علاقه مفرط او به روزنامه نگاران جوان و تازه كار كمتر كسي آگاه است.
به عنوان يك گزارشگر بي تجربه شروع به كار كردم و تمام توان خود را صرف نوشتن و نوشتن كردم. خيلي ازكارهايم خوب از آب درنمي آمد، بعضي  ها قابل چاپ تشخيص داده مي شد. كم كم با كار روزنامه نگاري آشنا شدم و ستون مخصوصي درويژه نامه يكشنبه نيز به من واگذار شد.
خيلي زود، پستي دايمي به من محول شد و آن پوشش خبري دادگاه  جنايي بود، به علت كاري كه روزهاي يكشنبه به عهده گرفته بودم، اجازه داشتم بعضي بعد از ظهرها زودتر روزنامه را ترك كنم و در زمينه مورد علاقه ام به سخنراني بپردازم.
براي راحتي كار، در اين اوقات كيف محتوي كارهاي سخنراني ام را با خود به تحريريه روزنامه مي بردم.

حيات وحش ايران
۲۱-راسو
003825.jpg
گونهMustela nivalis :
خانواده:راسوهاMustelidai
راسته: گوشتخوارانCARNIVORA
رده: پستاندارانMAMMALIA
003828.jpg
راسو يا همان قاقم، كوچكترين گوشتخوار ايران است و گاهي با موش ها اشتباه مي شود اما با تمام كوچكي  جثه اش بدون معطلي به حيوانات بزرگتر (خرگوش) حمله ور مي شود. بدني دراز و باريك دارد و موهاي پشت بدنش در فصول گرم قهوه اي و پايين بدن سفيد است اما در فصول سرد رنگش روشن تر مي شود و شايد حتي به رنگ سفيد هم ديده شود. طول بدنش ۱۵ تا۲۳ سانتيمتر است، البته بدون احتساب دم. بيشتر در مناطق جنگلي، مناطق كوهستاني و اراضي كشاورزي و ساختمان هاي روستايي ديده مي شود. در ايران هم از شمال خراسان تا آذربايجان، كردستان، كرمانشاه، شمال خوزستان و لرستان ديده مي شود.حيواني بسيار كنجكاو است و به خوبي شنا مي كند، از درخت هم بالا مي رود و تا ارتفاع حتي يك مترمي پرد. حس بينايي قوي هم دارد.
بيشتر در شكاف سنگ ها به دنبال طعمه هايي نظير موش، ول، همستر، خرگوش، پرندگان و تخم آنها و خزندگاني از قبيل مار و حشرات مي گردد. اين حيوان معمولا با گاز گرفتن پشت سر، طعمه را خفه مي كند، گاهي به مرغ و خروس ها هم حمله مي كند. طعمه را شكار مي كند و به پناهگاه مي برد اگر باز هم در محل طعمه باشد باز مي گردد و ديگري را هم مي برد و اين كار را تا زماني كه ديگر طعمه اي در محل نباشد، انجام مي دهد. تاكنون مطالعاتي در مورد وضعيت اين گونه صورت نگرفته است. مشاهده تعدادي از آن در مناطق مختلف كشور، نشانه بقاي اين حيوان در شرايط موجود است.

سفر و طبيعت
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |