چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۲۴
كافه اي براي ورزشكاران تهران
برگ سبزيست تحفه درويش
يك مرام لوطي. يك چيزي مثل مرام زورخانه اي. بله دقيقا يك سلك درويشي. بله همه اينجا را به قهوه خانه درويش مي شناسند
003852.jpg
آدم هايي كه پشت ميزهاي قهوا خانه مرام و سلوك خاصشان را در قليان مي دمند و شايد آن را تمرين مي كنند
مهران ملكوتي 
يا علي! مرامتو داداشمي! نوكرتم! اينها جملاتي هستند كه بعد از بالا رفتن از پله هاي ناجور فلزي با شيب زياد مي شنويد. دم در نوشته شده: «به دستور وزارت ارشاد ورود افراد معتاد به داخل قهوه خانه ممنوع است.»
نه، تصميمتان عوض نشود. پايتان را داخل بگذاريد و بنشينيد. كلي چيز براي ديدن و لذت بردن هست. دو رديف صندلي و ميزهاي فلزي روبه روي هم در يك راهروي بيست و پنج، سي متري كه از يك سر به آشپزخانه و دخل و از يك طرف به پنجره قدي رو به خيابان منتهي مي شود. كلي آينه قدي دو متري كه عرض قهوه خانه را چند برابر آنچه هست نشان مي دهد. اگر وقت نهار نباشد يا صبحانه نخواهيد بخوريد، يك قليان از قهوه چي بخواهيد و راحت بنشينيد و در و ديوار را نگاه كنيد، محلي كه براي قليان ها و چاي در نظر گرفته شده دقيقا وسط راهرو است يك سماور ده ليتري كه احتمالا از صبح تا پايين آمدن كركره ها روشن است و يك سيني هم پر از استكان هاي تميز دمر و كنار سماور، كتري ها و قوري هاي چاي. بيشترين نظم براي محل قليان هاست. با يك حساب سرانگشتي حدود پنجاه شصت قليان خواهيد شمرد كه براي هر كدام از قليان هاي خوانسار و كاشان يا ميوه اي، نوع خاصي از قليان ها در نظر گرفته شده است.
تازه اينجا سيگار هم نبايد بكشيد. چون مي گويند اينجا همه ورزشكار هستند. اگر هم خيلي ادعاي سيگار كشيدنتان مي شود پيش پاي قليان خوانسار كه لااقل يك ربع طول مي كشد تا چاق شود، بايد زانو بزنيد.
اما يك چيز ديگر اينجاست كه با نگاه كردن به تزيينات و دكور اينجا احساسش مي كنيد؛ يك مرام لوطي. يك چيزي مثل مرام زورخانه اي. بله دقيقا يك سلك درويشي. بله همه اينجا را به قهوه خانه درويش مي شناسند. قهوه خانه اي حدود غرب ميدان جمهوري در خيابان آذربايجان. جايي با تزييناتي فراتر از يك قهوه خانه. پر از تصاوير و احاديث ائمه اطهار، پر از نوشته هايي به رنگ سبز. چيزهايي مثل زنگ و ضرب زورخانه ايي. عكس هايي از پهلوانان اين ورزش از جمله جهان پهلوان تختي.
و تمام سعي درويش كه مي خواهد به شما بفهماند «به قهوه خانه كه آمدي احساس غريبي نكن. كلبه درويش به تو تعلق دارد.» از آشپزخانه با سادگي، لگن شكستن قند و سيني هاي مسي تا راديو ضبط و تلويزيون كوچك.
و اين فضاي صميمي كه با روبه روي هم قرار دادن ميزها ايجاد مي شود با خودماني بودن پسران درويش. چيزي كه حتي كمال تبريزي را هم براي ساخت فيلم اينجا مي كشاند.
و بعدازظهرها يك صندلي خالي گيرتان نمي آيد. همه از ورزشكاران زورخانه شيرافكن تا پيرها و جوان هايي كه براي گذراندن وقت پشت قليان ها و ميزها، همان اثبات مردانگي قديم را با كام هايي سنگين از قليان به شما نشان مي دهند. اين تمام اين قهوه خانه است و اگر گذر كرديد يادتان نمي رود كه «برگ سبزيست تحفه درويش بي نوا چه كند همين دارد.»

نقاشي خط
003855.jpg
وقتي كه اين خبر را مي خوانيد ۸ روز از افتتاح نمايشگاه طرحي نو گذشته و البته هنوز ۷ روز ديگر هم براي تماشاي طرح هاي موجود در آن فرصت داريد.
جذابيت هاي اين نمايشگاه از نام خالق آثار آغاز مي شود. اين نمايشگاه نقاشي خط را «سعيد نقاشيان» برپا كرده. اينكه او به پيروي از نام خانوادگي اش حرفه اش را انتخاب كرده هم نكته جالبي است. بگذريم، در اين نمايشگاه شما مي توانيد تابلوهايي از نقاشي خط را ببينيد. درك اغلب آثار نياز به دقت فراوان دارد. اسامي در هم پيچيده روي تابلو، اشكال جذابي را به وجود آورده اند كه كمي دقت در آنها تصاوير جالب تري را هم مقابل چشم هايتان قرار مي دهد.
اين نمايشگاه كه از ۵ اسفند شروع به كار كرده تا ۲۰ اسفند ادامه دارد. محل برپايي نمايشگاه طرحي نو (نقاشي خط) هم در گالري فرهنگسراي هنر است. احتمالا محل فرهنگسراي هنر را مي دانيد اما اگر هم نمي دانيد ما اين مشكل را برايتان حل مي كنيم: خيابان شريعتي، خيابان جلفا، خيابان ارسباران.

نامه اي براي افراد بدشانس
مراقب انفجار باشيد
003858.jpg
«به نام صاحب شانس ،با عشق همه چيز ممكن است.»
فرض كنيد يك روزصبح كله سحر كه به زور از خواب بلند شده ايد. به سر كار برويد، يكي از دوستان، شما را در خيابان ببيند و بعد از سلام و احوالپرسي برگه اي را به شما بدهد كه با جمله هاي بالا شروع مي شود و بعد هم با اين جمله ها ادامه پيدا مي كند:«موقعي كه اين نامه رادريافت مي كنيد كسي را كه دوست داريد ببوسيد و منتظر يك معجزه باشيد.»البته خوشبختانه يا متاسفانه در آن لحظه كسي كه شما دوستش داريد، در دسترس نيست. پس فعلا به خواندن ادامه مي دهيد:«نسخه اصلي اين نامه درنيوزيلند است اين نامه۹ بار در دنيا چرخيده و شانس، آن را براي شما فرستاده است. ظرف مدت چهار روز پس از دريافت اين نامه شما اخبار خوشي دريافت خواهيد كرد. به شرط اينكه شما هم به نوبه خود آن را براي ديگران ارسال كنيد. اين شوخي نيست». به ياد آن نامه هاي قديمي مي افتيد كه مايه هاي مذهبي داشتند ودر آنها از خوابي صحبت مي شد و اينكه اين نامه را فلان بار بنويسيد و بين ديگران توزيع كنيد و گرنه هزار جور بلا بر سرتان مي آيد.
مدت ها اين نامه ها در همه جا مشاهده مي شد و حتي روي جلد قرآن و كتاب دعاها در مساجد، ولي واكنش تعدادي از علما باعث برچيده شدن و كم شدن اين نامه ها شد، ولي اين يكي نامه به جاي مايه هاي مذهبي دست روي نكته ديگري گذاشته، اعتقاد به شانس و خرافه:«پول نفرستيد. كپي نامه را براي اشخاصي بفرستيد كه فكر مي كنيد به شانس نياز دارند. پول نفرستيد. چون تقدير قيمت ندارد.»
به اين جمله هاي قصار كه مي رسيد واقعا ديگر از خود بي خود مي شويد. اصلا بحث ماديات نيست. يك امر كاملا معنوي! حواستان هم باشد اين نامه را نگه نداريد و گرنه يك بلاي درست و حسابي مثل انفجار برسرتان مي آيد: «يك نفر به دليل اينكه اين نامه را به جريان نينداخته، ۶روز پس از دريافت آن همسر خود را از دست داد.» براي افرادي هم كه اعتقاد به اين چيزها ندارند. اين نامه حرف هاي خودش را دارد:«اين يك حقيقت است. حتي اگر شما خرافاتي نباشيد. توجه كنيد كنستانتين ارنست در سال ۱۹۸۵ نامه را دريافت كرد و از منشي اش خواست كپي آن را تهيه كرده و آن را ارسال كند. چند روز بعد او در لاتاري ۲ ميليون دلاربرد. مي بينيد راه پولدار شدن چقدر آسان است. كار و اين حرف ها را ول كنيد و بچسبيد به كپي كردن اين نامه و ارسال آن به دوستان ديگر، وگرنه مثل فاروفته كه نامه را دور انداخت ۸ روز بعد مي ميريد!
از اين جورنامه ها در اينترنت هم پيدا مي شود. گاهي  ايميل هايي به دستتان مي رسد كه از شما مي خواهند اين ميل را براي فلان تعداد دوستانتان بفرستيد تا صاحب يك موقعيت حسابي شويد و كلي پول ببريد! اين خرافه ها حتي در دنياي اينترنت هم نفوذ كرده تنها فرقش مدرن شدن و نوع كپي كردن آن است. در قديم بايد با هزار زحمت تعدادزيادي نسخه از آن را مي نوشتي، كمي بعدتر با اختراع دستگاه كپي، ارسال كنندگان اين نامه ها به كپي كردن رضايت دادند. الان هم كه به «كپي پيست» كردن و ايميل كردن راضي شده اند.
خلاصه اگر تا چند روز ديگر ديديد كل ۸ صفحه ايرانشهر نابود شده ودر همشهري هم يك انفجار عظيم رخ داده، بدانيد همه اش زير سر اين نامه است. خوبي و بدي از ما ديديد حلالمان كنيد كه نامه مذكور تا چند لحظه ديگر در دستان ما به چند تكيه كاغذ پاره تبديل مي شود.

ستون شما
ساغ قالين 
اينكه تشكرها و تعريف و تمجيدها هميشه اولين مطلب «ستون شما» است اتفاقي نيست؛ مي گرديم و از بين نامه ها، نامه اي را براي اولين مطلب انتخاب مي كنيم كه كمي از ايرانشهر قدرداني و تعريف كرده باشد. بالاخره بچه هاي ايرانشهر همشهري هم به روحيه قوي احتياج دارند.
«جبرائيل حسين زاده» در نامه كوتاهي كه از پلدشت ماكو آذربايجان برايمان فرستاده است در نامه اي از «محضر تك تك» عزيزان همشهري تشكر كرده است. شايد فكر كنيد اينكه به خوانندگان ربطي ندارد و همان كاركنان همشهري بخوانند و بدانند كافي است، اما جالب اينجاست كه ايشان نوشته است: «راستش را بخواهيد مي خواستم نامه اي در انتقاد از شما بنويسم و پيشنهادي بدهم، اما هر چه به اين ور و آن ور زدم و گشتم عيب و نقصي نديدم.» در آخر نامه هم بعد از آرزوي موفقيت نوشته است: «ساغ قالين» (سلامت بمانيد).
حالا كه اين همه لطف داريد بگذاريد پيش از هر چيز، از اينكه نامه شما اين قدر دير چاپ شده است از شما پوزش بخواهيم و ديگر اينكه نامه شما هر چند كوتاه و ساده، صادقانه و محبت آميز بود. ممنونيم.
جزيره سرگرداني 
پاكت مربوط به دانشگاه سمنان، نشان از آن دارد كه احتمالا مقاله اي كارشناسي براي ايرانشهر فرستاده شده است، مقاله اي كه شايد خيلي ها حوصله خواندن آن را ندارند. اما برخلاف تصور، «ف.ع مداح»، عضو هيات علمي دانشگاه، زندگي يك زن شاغل را كه مجبور است علاوه بر كار در خانه براي تامين مالي خانواده در بيرون از خانه هم كار كند، در غالب داستاني خواندني نوشته و برايمان فرستاده است. ايشان با نقل زندگي، فرضي چنين خانواده اي نتيجه گرفته است كه خانه و زندگي امروزي با اين دردسرها و مخارج بالا، نيازي به تجملات و هزينه كردن هاي بي مورد ندارد. در جايي از نامه ايشان آمده است: «چه اشكالي دارد به جاي مبلمان استيل چند قطعه پتو در كنار ديوار قرار دهيم؟ چرا به جاي لوستر و چلچراغ هاي رنگين و گران از لامپ هاي ساده و كم مصرف استفاده نكنيم؟» خلاصه اينكه همه به قناعت توصيه شده ايم.
كاملا حق با شماست استاد، بدون شك همه با قناعت براي زندگي بهتر موافقند، اما نمي دانيم چرا هيچ وقت اتفاق نمي افتد. شايد هم به همين دليل است كه آمار ازدواج روز به روز كمتر مي شود.
امان از دست شوهران 
در اول نامه نوشته است: «اين نوشته را شوهران خوش قلب ولي ساده لوح بخوانند كه به خاطر اعتماد بيش از حد به گرگ ها و زالوهاي اجتماع، خانواده  خود را سرگردان نكنند! »شوهر اين خانم كه نامه اش را با امضاي محفوظ فرستاده است، به خاطر اعتماد به دوستان و اطرافيان كه البته هميشه زالو در بين شان پيدا مي شود، چند سال است كه خانواده را با مشكلات مالي و روحي درگير كرده است. اين مشكلات مالي به خانواده اين زوج چنان فشاري  آورده است كه احتمال ترك تحصيل بچه هايشان مي رود. اين خانم در پايان نامه نوشته است: «از مردان پاك و با شرف مي خواهم هوشيار باشيد تا به دام گرگ هاي كثيف جامعه نيفتيد و به فكر خانواده خود باشيد.
از اينكه ما را براي خواندن درد دلتان قابل دانستيد ممنونيم و اميدواريم كه اين مشكل حل شود.
تشكر از ستون ما
اول و آخر ستون شما تقدير است و تشكر. البته آخرين تشكر مربوط به «ستون ما» است. خواننده عزيزي در تماس تلفني اش از يادداشت «ستون ما» نوشته علي اكبر اشعري كه به كار فرهنگي در شهرداري مربوط مي شد تشكر كرده است.

نمايشگاه عكس و خوشنويسي ويژه محرم
فرهنگسراي بهمن در اين روزها براي بزرگداشت واقعه عاشورا و ايام محرم، برنامه هايي را تدارك ديده است. در گالري شهيد آويني اين مجموعه نمايشگاهي از عكس هاي مرتبط با محرم برپا شده كه شامل ۵۰قطعه عكس از آيين ها و مراسم ويژه اين ماه است. نمايشگاه تا۱۴اسفند در اين گالري ادامه دارد. واحد هنرهاي تجسمي فرهنگسراي بهمن هم، آثار خوشنويسي اساتيد و مدرسان مشهور را در گالري شماره يك اين مركز به نمايش گذاشته. در اين نمايشگاه هم مي توانيد ۷۰ اثر خوشنويسي با مضامين ويژه حضرت سيدالشهدا و واقعه عاشورا و آثار ديگري در زمينه حالات مذهبي و معنوي راتماشا كنيد. اين نمايشگاه با همكاري انجمن خوشنويسان ايران تا ۱۴اسفند برقرار است. آدرس فرهنگسراي بهمن اين است: ميدان راه آهن ، ميدان بهمن، فرهنگسراي بهمن.

صبح تا شب
جواد رسولي 
سينما
امروز براي رفتن به سينما و تماشاي فيلم، اين انتخاب ها را داريد: دختر ايروني ( قدس، بهمن، كارون، ايران، مركزي و ...) بوي گل سرخ(استقلال، صحرا، آستارا، كانون،  پايتخت و ...) كفش هاي جيرجيرك دار (شيدا، جي، پيوند، سعدي ، كانون مردم شناسي ايرانيان و...) ترميناتور۳(آفريقا، سپيده، كريستال، پارس، ملت، ايران ،فرهنگ و ...) صاعقه(فلسطين، شهر تماشا، رودكي، تهران) پنج عصر(عصر جديد، فرهنگ و  سروش) و شب هاي روشن(عصر جديد، بهمن، گلريز و شقايق)
كتاب
«دن آرام» رمان كلاسيك ميخائيل شلوخوف نويسنده روس با ترجمه احمد شاملو به بازار آمده. كتاب را انتشارات مازيار چاپ كرده و فضاي كتاب روسيه تحت تاثير سوسياليست ها راتوصيف مي كند. نكته اصلي چاپ كتاب نوع ترجمه اي است كه شاملو ارايه داده و اصطلاحات رمان را بر اساس فرهنگ عاميانه كوچه و بازار (همان هايي كه خودش در مجموعه كتاب كوچه معضل آورده)ترجمه كرده است. شايداين ترجمه يك جورهايي نچسب به نظر برسد اما نمي شود انكار كرد كه يك قدم بزرگ رو به جلو در ترجمه فارسي برداشته شده است.
تئاتر
از فردا نمايش «كربلا به روايت آسمان» به كارگرداني رسول صانعي در تالار مولوي روي صحنه مي رود. داستان اين نمايش اقتباسي است از آنچه عمان ساماني در ديوانش از وقايع عاشورا به صورت شعر آورده است. در اين كار بازيگراني مثل بابك والي، مهدي صباغي، سعيد چنگيزيان،  سعيد رياحي فر، حسين رنجبر،  مهدي ركني، صادق پيراندخت، مريم سروري، طيبه سبحاني و سميه حسيني بازي كرده اند.
فرهنگسرا
واحد مذهبي فرهنگسراي جوان(خاوران) به مناسبت اين روزها- يعني ايام عزاداري براي امام حسين(ع)- يك مسابقه برگزار مي كند. هدف مسابقه هم «آشنايي نوجوانان با ويژگي ها و ابعاد مختلف شخصيتي ياوران امام حسين (ع) است. اگر مي خواهيد در اين مسابقه شركت كنيد بايد جزوه هايي را كه واحد مذهبي فرهنگسرا در اين شب ها و روزها تهيه كرده بگيريد و بخوانيد وبعد در مسابقه كتبي شركت كنيد. تا ۲۳ اسفند هم براي فرستادن پاسخ هايتان به سوال هاي واحد مذهبي فرهنگسراي جوان فرصت داريد.
فرهنگسراي انقلاب (بزرگراه نواب، خيابان كميل شرقي، پلاك ۸۴) تصميم گرفته با آغاز ربع قرن دوم انقلا ب اسلامي براي حضور بيشتر جوان ها و نوجوان ها در عرصه هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي و آشنايي آنها با تاريخ انقلاب يك كانون ايجاد كرده به نام «كانون جوانان تاريخ انقلاب اسلامي» قرار است نسل دوم و سوم انقلاب با عضويت در اين كانون و شركت در برنامه هايش با تاريخ، شكل گيري و چگونگي پيروزي انقلاب بيشتر آشنا شوند. اگر دوست داشتيد عضو كانون شويد بد نيست سري به اين فرهنگسرا بزنيد.
نمايشگاه
اگر داريد خودتان را براي خريد لباس عيد آماده مي كنيد، نمايشگاه پوشاك بهاره همين روزها (از فردا) شروع مي شود. امسال نمايشگاه به دو قسمت تقسيم شده و در دو جاي مختلف شهر بر پا مي شود تا حجم ترافيك ناشي از آن هم در اين دو جا قسمت شود. يك بخش مثل هميشه در محل دايمي نمايشگاه ها (رو به روي اوين) برگزار مي شود وبخش ديگر امسال به مصلي منتقل شده است.
نگارخانه
نگارخانه نقش فرهنگسراي اشراق به مناسبت ايام ماه محرم يك نمايشگاه آثار خوشنويسي برگزار كرده است به نام «ديار آشنا» در اين نمايشگاه مي توانيد از خوشنويسي هاي دكتر ابراهيم الفت و آثار قلم زني روي استيل محمود ميرمحمدي ديدن كنيد. آثار خوشنويسي شامل ۶۵ اثر نستعليق، شكسته و ثابت هستند و ۳۰تا اثر قلم زني استادمير محمدي هم در كنار آنها قرار گرفته است. نمايشگاه تا ۱۵ اسفند در اين نگارخانه (فلكه دوم تهرانپارس،انتهاي خيابان جشنواره، فرهنگسراي اشراق )برقرار است.
تلويزيون
امشب دو تا سريال پرطرفدار هفته هاي اخير يعني خانه اي در تاريكي و بچه هاي خيابان را مي توانيد تماشا كنيد. اولي ساعت ۱۵:۲۰ از شبكه ۳ پخش مي شود و بچه هاي خيابان را ساعت ۲۳ از شبكه تهران مي توانيد ببينيد. بقيه برنامه هاي امشب ويژه محرم اند. مجموعه وارث (شبكه يك، ساعت۱۵:۲۲) معصوميت از دست رفته(شبكه۳،ساعت۱۵:۲۱) حجربن عدي (شبكه۵، ساعت۱۹) فرستاده(شبكه۲، ساعت۲۱) و آبي مثل دريا(شبكه۵، ساعت۲۱)

مردم
مل گيبسون 
«مل گيبسون» احتمالا حالا از مخالفت محافل صهيونيستي با ساخته شدن فيلم «مصائب مسيح» خوشحال است. مل گيبسون بابت تبليغات منفي صهيونيست ها ناچار شد ساخت فيلم اش را چند ماه به تعويق بيندازد. او به دشواري توانست استوديويي براي توليد فيلم مصائب مسيح پيدا كند اما اينكه فضاي محدود ايجاد شده باعث شد مل گيبسون روي اين فيلم شخصا ۲۵ ميليون دلار سرمايه گذاري كند حالا به نفع اش شده است. مصائب مسيح از هفته گذشته در ۳۰۰۶ سالن سينما روي پرده رفت و فروشي خيره كننده داشت.در شرايطي كه پيش بيني مي شد فروش روز اول، رقمي بين ۱۵تا ۲۰ ميليون دلار باشد، مصائب مسيح به ركورد ۶/۲۳ ميليون دلار دست يافت. نكته جالب اينكه با توجه به سرمايه گذاري شخصي گيبسون، نيمي از رقم فروش به خودش مي رسد.
كاوه ميرعباسي 
او را مدت هاست كه با ترجمه آثار پليسي جهان مي شناسيم. ميرعباسي حالا تصميم گرفته خودش نوشتن رمان پليسي را تجربه كند و براي شروع يك چهارگانه را كليد زده. اولين كتاب اين چهارگانه نامش هست «من، شرلوك و سلطان صاحب قران.» اين رمان يك داستان پليسي تمام عيار است كه دو تا روايت دارد. يكي يادداشت هاي دكتر واتسون دستيار شرلوك هولمز در مورد دو قتلي است كه در سفر ناصرالدين شاه به لندن رخ مي دهد و ديگري يك معماي عاطفي است. اين كه ميرعباسي خودش دست به كار نوشتن داستان پليسي شده و چنين پروژه بزرگي را دارد دنبال مي كند، يك جورهايي باعث دلگرمي است؛ آن هم در شرايطي كه ادبيات پليسي چندان در كشور ما به رسميت شناخته نمي شود.
جهانگير الماسي 
اگر صداي يكي از بازيگران را بشنويد كه در حال صحبت درباره عرفان است، دو گزينه پيش روي شماست. داريوش ارجمند و نام ديگر جهانگير الماسي است. بازيگري كه اين روزها دوران كم كاري خود را مي گذراند ، نه در سينما و نه در تلويزيون خبر زيادي از او نيست. او در اين دوران كم كاري، در حال بازي در نقشي بوده كه مطمئنا توجه برانگيز است. او در سريال امام حسين(ع) به كارگرداني شهريار بحراني، عهده دار نقش امام حسين(ع) بوده، نقشي كه شايد هيچ تصوير مشخص و واضحي از بازيگر آن ديده نشود. البته فعلا ساخت اين سريال به دليل مشكلاتي متوقف شده و معلوم نيست ادامه اين پروژه چه وقتي ممكن مي شود. طبق شنيده ها يكي از دلايل توقف اين سريال، به مشكلات محتوايي فيلمنامه آن بر مي گردد.

تهرانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |