سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۳۷
نگاه امروز
مديريت جشن و شادي
مسعود تويسركاني
روزهاي پاياني سال فرصت مغتنمي است براي جمع بندي از نقاط قوت و ضعف آنچه در طول سال يا سالهاي گذشته انجام داده ايم و بهره گيري از آن براي آينده اي كه پيش رو داريم. فروردين، نوروز و بهار طبيعت از اين منظر مي تواند بهار انديشه و عمل و روش و منش باشد. با اين مقدمه مروري بر نحوه مواجهه با نوروز و بطور كلي جشن ها و مناسبت هاي شاد ضروري به نظر مي رسد.
بدون شك مناسبت ها و ايام شاد در تقويم كشور ما كم نيست، از جشن هاي سياسي پيروزي انقلاب و جنگ (فتح خرمشهر) گرفته تا اعياد مذهبي غدير و قربان، جشن هاي بعثت و ولادت پيشوايان ديني و نيز جشن هاي اجتماعي نيكوكاري، جشن عاطفه ها و نوروز و جشن هاي سال نو.
با وجود اين همه ايام شاد فرهنگ شادي و نشاط در جامعه ما ساري و جاري نيست يا حداقل در مقايسه با فرهنگ عزا چنين به نظر مي رسد كه از فرهنگ شادي غني و پرباري برخوردار نيستيم.فقدان فرهنگ شادي و نشاط براي ملتي كه عزم و اراده سازندگي و توسعه دارد ضعف كوچكي نيست. با روحيه ياس و دلمردگي كمتر مي توان انرژي و شور نشاط لازم براي كار و كوشش را در مردم برانگيخت.
رشد و پويايي در عرصه انديشه و عمل و كار و فعاليت نيازمند محيطي سرزنده، شاد و متعادل است.متأسفانه چنين تعادلي اكنون در رفتار ما ايرانيان كمتر به چشم مي خورد. مشكل كجاست؟ چه بايد كرد و از كجا آغاز كنيم؟به نظر مي رسد ريشه مشكل را بايد در عدم به رسميت شناختن نياز به شادي و به تبع آن فقدان برنامه ريزي كلان براي امور و مناسبت هاي شاد جستجو كرد. از مديريت شادي بعنوان نوعي برنامه ريزي كلان براي ترويج فرهنگ شادي و نشاط و نيز ساماندهي مناسك، آداب و فعاليت هاي شاد نام مي برند.كشور ما در طول سالهاي گذشته عليرغم ضرورت و نياز جمعيت فوق العاده جوان و نيز تلاشهاي محدود برخي مسئولين دستگاههاي اجتماعي و فرهنگي فاقد چنين برنامه ريزي و مديريتي كلان براي گذران ايام شاد بوده است.
پيشداوريها و جوسازي ها طي سالهاي گذشته مانع از طرح مسئله مديريت شادي و به بارنشستن تلاشها در اين جهت شده است. اما تغيير و تحولات فضاي فرهنگي و اجتماعي كشور طي دو، سه سال اخير، باز خورد منفي سياست هاي قشري و مهمتر از آن بروز و ظهور نياز به شادي و نشاط در سطح افكار عمومي بويژه جوانان زمينه و بستر اجتماعي را بيش از پيش براي حركت در جهت مديريت شادي فراهم كرده است. به همين دليل چندي است دستگاهها و نهادهاي اجتماعي مسئول چون وزارت كشور، شهرداري و نيروي انتظامي و نهادهاي فرهنگي چون شوراي فرهنگ عمومي و وزارت ارشاد در اين زمينه فعال شده اند. اگر چه تلاشهاي اين نهادها و دستگاهها هنوز مراحل اوليه را طي مي كند اما به رسميت شناختن نياز به شادي از سوي اين دستگاهها و حركت در جهت برنامه ريزي و تهيه و تدارك خوراك و محتوا براي گذران اين ايام، مسرت بخش است. اميد مي رود اين حركت عمق گرفته و تداوم يابد و به برنامه ريزي و مديريت كلان شادي و نشاط بيانجامد و به فعاليت هاي گذرا و مقطعي چون ستاد استقبال از بهار محدود نشود.

نگاهي به مراسم سال نو در ملل مختلف
نوروز در جهان
003990.jpg
اشاره:
كشورهاي جهان سال نو را در يك زمان و به يك شيوه جشن نمي گيرند زيرا از تقويم هاي متفاوتي استفاده مي كنند. در زمان هاي دور، مردم زمان را به روزها، ماه ها و سال ها تقسيم بندي كردند. بعضي  از تقويم ها بر اساس حركت ماه، برخي ديگر بر اساس جايگاه خورشيد و بعضي ها نيز بر اساس حركت ماه و خورشيد تنظيم شده اند. مردم سراسر جهان داراي عقايد خاصي در خصوص سال نو هستند.
جشن هاي دوران باستان مصري هاي باستان
در مصر باستان، جشن هاي سال نو زماني برگزار مي شد كه رود نيل طغيان مي كرد. اين رويداد برابر با اواخر سپتامبر بود. طغيان رود نيل امري بسيار مهم تلقي مي شد چرا كه بدون آن مردم قادر به كشاورزي در صحرايي خشك نبودند. در سال نو، مجسمه خدايان آمون، همسر و پسرش با قايق به روي نيل به حركت در مي آمدند و مردم به مدت يك ماه به آوازخواني، پايكوبي و خوشگذراني مي پرداختند و سپس مجسمه ها به معبد بازگردانده مي شدند.
بابلي ها
بابل سرزميني  بود كه امروزه كشور عراق ناميده مي شود. سال نوي آنها در بهار بود و در خلال جشن ها، پادشاه لباس هاي رسمي اش را در مي آورد و براي چند روز، هركسي مي توانست كاري را بكند كه دوست داشت. سپس، در مراسمي مجلل، پادشاه دوباره ملبس به لباس هاي اشرافي مي شد. بنابراين هر سال نو شروعي تازه براي زندگي آن مردمان به حساب مي آمد.
رومي ها
در دوران گذشته رومي ها اول مارس را به عنوان سال نو جشن مي گرفتند تا اينكه در سال ۴۶ قبل از ميلاد، امپراطور ژوليس سزار تقويم جديدي را پايه گذاري كرد. اين همان تقويمي است كه امروزه نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. سپس آغاز سال نو به روز اول ژانويه تغيير يافت. ژانويه از اسم خداي روم، ژئوس، گرفته شده است كه دو سر داشت. او با يك سر به سال گذشته نگاه مي كرد و با سر ديگر انتظار سال نو را مي كشيد. جشن سال نو رومي ها كندز ناميده مي شد و مردم خانه هاي خود را تزئين مي كردند و به يكديگر هديه مي دادند. برده ها و اربابان با هم مي خوردند و مي نوشيدند و براي چند روزي هر كسي آزادانه هر كاري را كه مي خواست انجام مي داد.
سلتي ها
سلتي ها مردمي بودند كه در گل، فرانسه كنوني و بخش هايي از بريتانيا، قبل از آمدن رومي ها مي زيستند. جشن سال نو آنها سمهين نام داشت كه در اواخر اكتبر برگزار مي گرديد. سمهين به معني پايان تابستان است. مردم سلت در سمهين به جمع آوري دارواش مي پرداختند تا ارواح را دور نگه دارند زيرا آنها معتقد بودند كه در اين زمان ارواح مردگان برمي گردند تا جان زندگان را بگيرند.
سال نو يهوديان
سال نو يهودي روش هاشانا خوانده مي شود. اين دوران زمان مقدسي است كه مردم به اشتباهاتي فكر مي كنند كه در گذشته انجام داده اند و قول مي دهند تا كارهاي بهتري را در آينده به انجام برسانند. مراسم مخصوص در ديرها برگزار مي شود و آلتي موسيقي به نام شوفر، كه از شاخ قوچ ساخته شده است، نواخته مي شود. بچه ها لباس هاي نو هديه مي گيرند، نانهاي سال نو پخته مي شود و مردم به خوردن ميوه مي پردازند تا روزهاي ترك مصر در خاطرشان زنده شود.
سال نو مسلمانان
تقويم مسلمانان براساس حركت ماه مي باشد، بنابراين هرساله، سال نو يازده روز زودتر شروع مي شود.
ايران كشوري مسلمان است كه در قديم پارس ناميده مي شد. مردم ايران سال نو را در ۲۱ مارس جشن مي گيرند و چند هفته قبل از آن، دانه هاي گندم را در ظرفي كوچك مي گذارند تا سبز شوند. با فرا رسيدن سال نو، اين دانه ها جوانه مي زنند و سبز مي شوند و مردم را به ياد بهار و سال نو حيات مي اندازند.
سال نو هندوها
اگرچه بيشتر هندوها در هند زندگي مي كنند اما تمام آنها سال نو را به شيوه اي واحد يا در زماني واحد جشن نمي گيرند. مردم بنگال غربي، در هند شمالي، تمايل دارند كه در سال نو خود را با گل بيارايند. آنها معمولاً گل هاي صورتي، قرمز، بنفش يا سفيد را استفاده مي كنند و زنها به گل هاي زرد علاقه دارند كه رنگ بهار است. در كرالا، واقع در هند جنوبي، مادران غذا، گل و هدايايي كوچك را در طبقي مخصوص قرار مي دهند و در صبح سال نو، بچه ها بايد چشم هايشان را ببندند تا به سمت طبق راهنمايي شوند. در هند مركزي، مردم در چنين روزي پرچم هاي نارنجي رنگي را از ساختمان هايشان آويزان مي كنند. در گوجارات، واقع در هند غربي، مردم سال نو را در آخر اكتبر جشن مي گيرند كه همزمان با جشن هندي ديوالي است. در جشن ديوالي، چراغ هاي نفتي كوچك در سراسر بام ساختمان ها روشن مي شوند هندوها در سال نو بيش از همه به الهه ثروت، تاكشمي، توجه مي كنند.
خاور دور
ويتنام
سال نو در ويتنام تت گوين دان يا به طور خلاصه تت گفته مي شود كه بين ۲۱ ژانويه و ۱۹ فوريه اتفاق مي افتد و روز دقيق آن هر ساله تغيير مي كند. آنها معتقدند كه در هر خانه يك خدا وجود دارد كه در سال نو به آسمان سفر مي كند و آنجا او در مورد خوبي و بدي هر كدام از اعضاي خانواده در سال گذشته سخن مي گويد. آنها عقيده داشتند كه خدا سوار بر ماهي اي به نام كپور سفر كرده است. به همين جهت امروزه گاهي اوقات يك ماهي كپور زنده مي خرند و آن را در رودخانه يا حوض رها مي سازند. آنها همچنين معتقدند اولين شخصي كه در سال نو وارد خانه آنها شود، خوش بختي يا بدبختي را برايشان رقم خواهد زد.
ژاپن
سال نو در ژاپن مصادف با اول ژانويه جشن گرفته مي شود. ولي ژاپني ها عقايد مذهبي شينتو را نيز حفظ كرده اند. آنها براي دور نگه داشتن ارواح خبيثه، رشته اي از كاه را مقابل خانه هايشان آويزان مي كنند و اين امر شادي و خوشبختي را مهمانشان مي كند. ژاپني ها در لحظه سال نو شروع به خنديدن مي كنند زيرا معتقدند كه اين خنديدن باعث خوشبختي آنها در سال جديد مي شود.
سال جديد چيني
سال جديد چيني زمان بين ۱۷ ژانويه و ۱۹ فوريه، در آغاز ماه نو، جشن گرفته مي شود و يو آن  تان ناميده مي شود. چينيان در سراسر جهان اين روز را جشن مي گيرند و مهيج ترين بخش سال نو را مراسم خياباني تشكيل مي دهد. مراسم خياباني آنها جشن فانوس هاست كه هزاران فانوس در سال نو مسير را روشن مي كنند. مردم چين معتقدند كه در سال نو ارواح خبيثه در اطراف وجود دارند، بنابراين آنها ترقه مي اندازند تا ارواح را بترسانند. همچنين گاهي اوقات در و پنجره ها را با كاغذ مي پوشانند تا مانع ورود آنها شوند.
سال نو در غرب
مراسم روز سال نو به همراه حلقه ها و نوارهاي تزيين شده بخشي از جشن را تشكيل مي دهند و همچنين در روز سال نو مسابقات فوتبال در سراسر ايالات متحده برگزار مي شود. سال نو در اروپا زماني براي خرافه گويي و طالع بيني بود. امروزه در بخش هايي از سوئيس و اتريش، مردم براي شركت در جشن شب سنت سيلوستر لباس هاي خاصي مي پوشند. در سال ۳۱۴ ميلادي، پاپي به نام سنت سيلوستر زندگي مي كرد. مردم معتقد بودند كه او هيولاي دريايي وحشتناكي را تسخير كرده است و تصور مي كردند كه اين هيولاي دريايي در سال ۱۰۰۰ ميلادي فرار خواهد كرد و جهان را ويران خواهد ساخت. اما از آنجا كه چنين اتفاقي روي نداد، مردم شادمان شدند و از آن زمان در بخش هايي از اتريش و سوئيس اين داستان در سال نو يادآوري مي شود. در اين روز، مردم ملبس به لباس هاي عجيب و غريب مي شوند كه سيلوستر كلاسس ناميده مي شوند. در يونان، روز سال نو مصادف با جشن سنت باسيل است كه به خاطر مهرباني و عطوفتش مشهور بود. كودكان يوناني در روز سال نو كفش هاي خود را كنار آتش مي گذارند با اين اميد كه او خواهد آمد و كفش ها را با هدايا پر خواهد كرد. سال نو در اسكاتلند هاگمني خوانده مي شود و در برخي دهكده ها، بشكه هاي قير آتش زده و در خيابان ها غلت داده مي شوند. بدين ترتيب، سال كهنه سوخته مي شود و سال جديد اجازه ورود مي يابد. مردم اسكاتلند معتقدند اولين كسي كه در سال نو به خانه شما وارد شود بدبختي يا خوشبختي را برايتان به همراه خواهد داشت. بهترين شانس اين است كه چنين شخصي فردي با موهاي تيره و هديه اي در دست باشد. اين رسم «اولين قدم» نام دارد. سرود الد لانگ سين در نيمه شب سال نو خوانده مي شود و امروزه اين رسم در سطح وسيعي برگزار مي گردد.
محبوبه شاهسوار

ايران
ادبيات
اقتصاد
انديشه
زندگي
علم
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  زندگي  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |