نويسندگان و ناشراني كه تمايل به معرفي كتاب خود در ستون خواندني ها دارند مي توانند يك نسخه از اثر خود را به آدرس خيابان آفريقا، بلوار گلشهر، مركز خريد آي تك، طبقه چهارم بخش داستان ارسال كنند.
ماجراهاي خاندان مكازلين
برخيز اي موسي
نويسنده: ويليام فاكنر
ترجمه: صالح حسيني
ناشر: نيلوفر
ويليام فاكنر، نويسنده معروف و جريان ساز آمريكايي در مجموعه داستان «برخيز اي موسي» باز هم به سراغ سرزمين خيالي اش يوكناپاتافا رفته و حكاياتي را از مردمان آن سرزمين روايت كرده است. در اين ميان، تمام داستان ها سرگذشت خانواده مكازلين را در بر مي گيرد. خانواده اي كه در دوره ها و نسل هاي گوناگونش با بردگان سياه پوست درگيري ها و چالش هايي را از سر گذرانده است. داستان هايي كه در اين مجموعه آورده شده عبارتند از: بود، آتش و اجاق، دلقك داغدار، پيران قوم، خرس، پاييز دلتا، برخيز اي موسي.
در بخشي از داستان «بود» مي خوانيم:
«بعدها دايي باك به اشتباه خودش اقرار كرد و گفت: چيزي را كه بچه كوچولو هم مي داند از ياد برده بودم و آن اين است كه آدم وقتي بخواهد كاكاسياهي را بترساند نبايد جلو يا عقبش بايستد، بايد كنار بايستد. دايي باك اين را فراموش كرده بود. رو به در جلويي، آن هم درست روبه رويش ايستاده بود و توله هم جلوش و با هر نفسي كه تازه مي كرد چنان قيل وقالي راه مي انداخت كه آن سرش ناپيدا بود. او گفت تا آمدم به خودم بجنبم توله هه جيغي كشيد و دور خودش تاب خورد و تاميز ترل را ديدم كه پشت سرش وايستاده.»
استعدادهاي درخشان
تعاليم گائوتمه بودا براي گوسفندان
مصور: كريس ريدل
مصنف: لوييز هاوارد
ترجمه: هرمز رياحي، نسرين طباطبايي، ناتاليا ايوانوا
ناشر: پيكان
در كتاب تعاليم گائوتمه بودا براي گوسفندان، درس ها و آموزه هايي پيرامون اين حيوان به زبان طنز و كاريكاتور آورده شده است.
در پشت جلد اين كتاب آمده:
«هنگامي كه سخن از معنويت به ميان مي آيد، گوسفندان را بيش از هر جاندار ديگري دست كم مي گيريم. كتابي كه در دست داريد استعدادهاي درخشان اين جانوران نجيب را محترم شمرده و به رسميت مي شناسد و به گوسفندان دانش پژوه در سراسر جهان امكان مي دهد كه استعدادهاي خود را بپرورانند و سالك طريقت روشنگري باشند.»
همچنين مترجمان اين كتاب نوشته اند:
«سه تن تا ايستگاه آفتابي ترجمه اين كتاب از روزن فلسفه هندي و چيني و نوشته هاي بودايي و دائو، كلمات و تصاوير كتاب را خوانده و تماشا كرده و همنوا شديم. معناي اين سويي و آن سويي متن را از انگليسي به فارسي، از سايه خيال تا روشنايي چاپ كشانديم. متن كوتاه چون آه، مي گريخت و به كالبد كلمات ناخوش بنشيند مي گداخت - در عصر گداخت - نخست در مقوله عقل، اخلاق، فكر و اجتماع نمي آمد و آمد. حضور شعور و عشق فرد در ميدان، بي لاف و گزاف دوستي او با روستاي بينواي جهان است.»
نقش آدم بزرگ ها
محبت
نويسنده: ادموندو دي آميچيس
ترجمه: بهمن فرزانه
ناشر: آفرينگان
در مقدمه كتاب پيرامون نويسنده ايتاليايي اين اثر نوشته شده:
«ادموندو دي آميچيس در سال ۱۸۴۶ در شهر ايمپريا در شمال ايتاليا متولد شد. از همان سنين نوجواني نبردهاي گاريبالدي براي اتحاد ايتاليا او را سخت تحت تاثير قرار داد چنان كه حتي در چهارده سالگي به اين فكر افتاد كه از خانه فرار كند و به ارتش ملحق شود. در سال ۱۸۶۱ پس از مرگ پدرش، در مدرسه نظام نام نويسي كرد. سپس همزمان با شركت در نبرد سوم استقلال همكاري خود را با روزنامه هاي معتبر آغاز كرد. مجموعه مقالات و خاطراتش در سال ۱۸۶۸ با عنوان زندگي نظامي به چاپ رسيد و آن چنان مورد استقبال قرار گرفت كه ارتش را ترك كرد و صرفاً به نويسندگي پرداخت. ۱۰ سال از عمرش در سفر سپري شد و سفرنامه هاي خود را به چاپ رساند. اسپانيا در سال ۱۸۷۲، هلند و خاطرات شهر لندن در سال ۱۸۷۴، مراكش در سال ۱۸۷۶، قسطنطنيه در سال ۱۸۷۸ و خاطرات پاريس در سال ۱۸۷۹.
داستان محبت به روايت ماجراي بچه هاي يك مدرسه مي پردازد كه تصميم گرفته اند در زندگي نقشي همانند نقش آدم بزرگ ها ايفا كنند. در پشت جلد كتاب آمده كه اين نخستين كتابي به شمار مي رود كه بهمن فرزانه (مترجم رمان صد سال تنهايي و...) براي نوجوانان به فارسي برگردانده است.