دوشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۶۷
خبرسازان
Front Page

و سپس ميدان آرژانتين خلوت شد
عكس ها: ساتيار
006321.jpg
گل آقا خندان، مردم گريان، مي رفتند.

فرهاد فرجاد-زمان: شنبه، دوازدهم ارديبهشت هشتاد و سه، ساعت ۳۰:۸ صبح 
مكان: ميدان آرژانتين، خيابان زاگرس، موسسه گل آقا
آدم ها دسته دسته حركت از جنوب به شمال را آغاز كردند تا مقابل پلاك هفت خيابان زاگرس رسيدند. يك نفر اعلاميه گل آقا را بالا گرفته بود و به ماشينهاي در حال گذر نشان مي داد. عكاس ها و فيلمبردارها به دنبال يافتن زواياي مختلف دايم از اين طرف به آن طرف مي رفتند، كم كم سر و كله نامي ها پيدا مي شد. محمود دعايي - سرقفلي دار «دو كلمه حرف حساب »- و به دنبالش موسوي لاري، حسن حبيبي ،مسجد جامعي، شريعتمداري و بالاخره خود صابري، سوار بر الگانس. او را سريع از درب بزرگ موسسه به داخل بردند. يك ربع بعد بر فراز دستان لرزان، به موازات ده، بيست دوربين بيرونش آوردند. محسن رضايي، پورنجاتي، لاريجاني، عطريانفر هم رسيدند. پيام رهبر را حداد عادل قرائت كرد، بعد پيكر دوباره بالاي دست ها رفت و فرياد لااله الاالله بدرقه راهش.
جمعيت همراه صابري، زاگرس را بالا آمد، دور زد و به سمت آرژانتين سرازير شد. محسن رضايي اصرار داشت تا لحظه آخر زير برانكارد را بگيرد. پوپك، دختر صابري را گريستن وقفه اي نداشت. در ميانه راه، بهزاد نبوي و رضا خاتمي و بورقاني وعبدا... نوري هم رسيدند... لااله الاالله. دسته گل تقديمي رئيس جمهور را ابطحي با خودش آورد و پيشرو جمعيت جا داد. حالا ديگر جمع داغداران مطبوعاتي، هنري، سياسي و خويشاوندان صابري بيش از سيصد نفر را شامل مي شد.
006324.jpg
حبيبي، مشهورترين صفحه يكي گل آقا، چه گريه اي مي كرد.
006327.jpg
سوار بر مركب جديد، غريبه اي در مدار جنوب.
از خيابان احمد قصير سرازير شدند. كمي جلوتر، صابري سوار الگانس شد تا به همراهانش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا ملحق شود. تا ده دقيقه پس از رفتنش، نامي ها گپي با هم مي زدند و سري تكان مي دادند. بعد يكي يكي عزم رفتن كردند:
-بهزاد نمي آي؟
-الياس كجا مي ري؟
-چرا از چمن رد نمي شي؟
-اي بابا، ما كه مشروعيت نداريم.
و رفتند. گل آقا سوار بر الگانس رو به جنوب، بعضي از آقايان پياده تا خيابان زاگرس رو به شمال. ميدان آرژانتين خلوت شد. همه چيز تمام شد.

عبدالله كوثري
احترام به حرفه ترجمه و روح آثار
006333.jpg
امير مهنا-خدا پدر اين آمريكاي لاتيني ها را بيامرزد. اين آدم هاي عجيب و غريب معلوم نيست كه اين حس قصه گوئي وحشتناك را از كجا مي آورند.
معلوم نيست كه اين حس همراه با چه تسكيني براي نويسندگان و خواننده شان در كشورهاي خودشان است. ولي تا آنجا كه شنيده و گفته مي شود اغلب اين آثار در ديگر كشورها غوغا به پا كرده و مي كند. مترجماني در سراسر دنيا هستند كه تمام توان خود را فقط و فقط گذاشته اند روي ترجمه آثار آمريكاي لاتيني ها. ترجمه آثار نويسندگان كشورهاي يادشده چنان مترجم هاي قدري تحويل دنيا داده كه حالا حالاها نامشان سر زبان هاست. اينها را گفتم كه بگويم كشور خودمان هم صاحب يكي از نام آورترين مترجم هاي آثار آمريكاي لاتيني است. درست است. عبدالله كوثري را مي گويم. اگر بگويم كه نويسندگان آمريكاي لاتين در ايران بايد خود را مديون كوثري بدانند اغراق نكرده ام. از زماني كه اهل كتاب و كتابخواني يادشان مي آيد نام كوثري و نويسندگان بي بديل آمريكاي لاتين با هم گره خورده است. اعتمادي كه اين نويسنده در خواننده ايراني ايجاد كرده كمتر از تاليف يك اثر نيست. او ظاهراً توانسته تمام روح آثار آن ارواح سرگردان را آن طور كه بايد و شايد بيرون بكشد. تا آنجايي كه خواننده وقتي در اثري سترگ مانند «سوربز» غرق مي شود به ناگاه حس مي كند كه با حال و هوايي اينجايي روبه رو است. كوثري با تمام آثار نويسندگاني چون «يوسا» و «فوئنتس» نفس مي كشد و ما را هم در اين لذت شريك مي كند. اين كاركشته حرفه ترجمه در ايران آنقدر آدم فروتني است كه آدم با ديدار اول اصلاً باورش نمي شود كه بتواند چنين قشقرقي راه بيندازد. آنقدر متواضعانه برخورد مي كند و حوصله نشان مي دهد كه كوچكترها را شرمنده مي كند. انگار نه انگار كه همين آدم محترم اهل مشهد است كه گويي به ادبيات كشورهاي ديگر گره خورده. كوثري حالا ديگر به عنوان عظيم ترين دژ ترجمه ايران به ثبت رسيده و هيچ كاريش هم نمي توان كرد. او حالا ديگر چنان در رگ و پي  ترجمه و ادبيات ريشه دوانده كه همه كارهايش بايد تا سالها بعد به عنوان كلاس درس آيندگان به كار گرفته شوند.
عبدالله كوثري زياد اهل حرف و حديث و مصاحبه و از اين جور كارها نيست. حدود بيست سالي مي شود كه در خلوت خودش نشسته و خوانندگان ادبيات يكهو مي بينند اي دل غافل يك اثر چندصد صفحه اي از فلان نويسنده ترجمه و چاپ شده و توي مطبوعات هم گرد و خاك راه انداخته.
تازه تا چشم باز مي كنند مي بينند كه بايد چاپ دوم يا سوم را تهيه كنند. مترجمي كه خوانندگان براي ترجمه هايش سرودست مي شكنند با تمام شكسته نفسي معتقد است كه مدام درحال مشق كردن است. او گويي كه از غرور بيجا و خودبزرگ بيني و از اين جور حرف ها ده ها فرسنگ فاصله دارد. كوثري مترجمي است كه كلمه به كلمه آثار فارسي تاليفي و ترجمه را خوانده و در آنها تدقيق كرده است. يادم مي آيد كه در جايي گفته بود: «غيرممكن است كاري چاپ شود و من آن را نخوانم.» همين مساله نشان مي دهد كه عشق و علاقه او به عنصر ادبيات ذاتي است. ادبيات براي كوثري دنيايي است كه مانند دريا مي ماند. يعني هرچقدر كه به شناكردن ادامه بدهيم كارمان مشكل تر و نفس برتر مي شود. گمان مي رود كه اين مترجم به شدت به داوري زمان اعتقاد دارد. چون با چنان وسواس و دقتي با كارهايش برخورد مي كند كه لذت خواندن را در خواننده ده چندان مي كند. كوثري گويي براي صد سال آينده ترجمه مي كند. او به ماندگاري كارش مي انديشد. وقتي مي گوييم كه نويسندگان آمريكاي لاتين مديون اين مترجم در ايران هستند ريشه در همين امر دارد. اگر بنا باشد كه يك مترجم به روح اثر احترام نگذارد به طور قطع و يقين اثري درخور خواندن و ماندگار ترجمه نخواهد كرد. وقتي كه اثري بزرگ چون «آئورا» را مي خوانيم متوجه درهم تنيدگي در روح آنجايي و اينجايي خواهيم شد. مترجم با تمام وفاداري به متن يك يوسا ديگر مي سازد اما دنيا همان دنياست. كلمات همان كلمات و پيچ و خم هاي داستاني دست نخورده و پاكيزه و خلاصه مو از لاي درز هيچ چيز رد نمي شود. كوثري به عنوان يك تكنيسين ترجمه در ايران چنان اشرافي به اثر با زبان اصلي دارد كه گويي كار را در همان زمان جرقه در ذهن نويسنده خوانده و تحليل كرده. كوثري اهل ترجمه هاي آنتيك است. نونوار و مخصوص به امروز. خواننده اش را زجر نمي دهد. در انتظار نمي گذارد و هياهو نمي كند. خلاصه اين كاره است.
وقتي به كتاب «نويسندگان آمريكاي لاتين» كه مجموعه داستان هاي كوتاه است برخورد مي كنيم درمي يابيم كه دغدغه كوثري ريشه دارتر از اين حرف هاست. او سعي دارد كه خود را به اصول و قواعد حتي نويسندگان كلاسيك آنجا نزديك كند. كتاب «گونزالس اچه وريا» را چنان با دقت و تعصب ترجمه كرده كه آدم يك نمونه همخوني را در روح آثار تجربه مي كند. خدا كند كه كوثري به زودي كتاب ديگري را روانه بازار كند آخر رمان خونمان پايين آمده و دوايمان هم در دستهاي توانمند عبدالله خان است. مترجم تا الان يك كرور كتاب چاپ كرده. حالا ديگر بايد به مجموعه هاي ترجمه او به مثابه يك پروژه عظيم بنگريم. آثاري كه بي گمان جزو ماندگارهاي ترجمه فارسي هستند.
آثار سترگي كه تاكنون توسط اين مترجم به چاپ رسيده «جنگ آخر الزمان»،  «آئورا»، «داستان هاي كوتاه آمريكاي لاتين»، «سوربز»،  «پوست انداختن» و ده ها اثر ديگر است.

نوحه هاي سمفونيك
شاپور مجد-صداي حاج صادق آهنگران براي بسياري بي واسطه يادآور خاطره هاي شب هاي اشك و شور و خون و عاشقي و ارادت است و از بهترين آن خاطره هاست و براي تقريبا هر كسي كه به وقت جنگ در ايران بوده و حتي شايد فقط پيگير اخبار جنگ شده، سوز صداي آهنگران است كه از هر چيز بيشتر يادآور حال و هواي معنوي و انگيزه اي براي باور كردن خاطره هاي عرفاني جنگاوران است. غم و غصه صداي آهنگران غيرقابل انكار است و چيزي در تناسب جدي با بسياري از دستگاه هاي موسيقي ايراني، اما صداي او گرمي منحصر به فرد خودش را دارد كه در عموم آوازخوانان موسيقي ايراني، اگر هم باشد زير سيطره نوعي افسردگي ايراني پنهان مي شود و با تكنيك(تحرير)هاي متعارف، اين شور و هيجان از ترس مطربي شدن موسيقي حذف مي شود. در ميان نوحه خوانان اين شور، حضور عمده تري دارد اما معمولا با اشتباهاتي توام است كه به كمبود يا نبود فاحش علم لازم براي آواز خواندن بر مي گردد و دست آخر شنونده را بدون لذت خاصي در باديه شنيدن فقط شعر نوحه رها مي سازد. اخيرا در گفت وگويي، آهنگران درباره نوحه هاي زمان جنگ حرف هايي را مطرح كرده كه به نظر مي رسد چند سالي دير گفته شدند، اما باز هم خواندني اند  و عمل كردني: «از بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس انتظار مي رود كه در كنار ضبط و حفظ اشعار حماسي ونوحه هاي زمان جنگ براي ماندگاري، اين نوحه ها را به آثار سمفونيك تبديل كند.»
آهنگران با اشاره به جا نيفتادن موسيقي سمفونيك در ايران گفت: «توليد آثاري چون فلك الافلاك و حماسه خرمشهر نشان داد كه توان زيادي در ملودي نوحه ها و اشعار حماسي ما براي تبديل شدن به سمفوني وجود دارد.» جمله اي كه خوانديد به دقت بيان شده بود، چون فقط به «توليد» آثار اشاره شده بود و ادعاي غيرعلمي اي مثل «توجه مخاطبان به اين آثار» مطرح نشد. گفتيم «ادعاي غيرعلمي»، چون واقعا اگر بخواهيم اقبال عمومي به هر كدام از اين آثار را بررسي كنيم، هر كدام بايد دست كم ده ها شب در تالارهايي كه با بليت هاي مجاني پر نمي شود اجرا شوند.
آهنگران در رابطه با جنگ با عراق و شهادت امام حسين به نكته قابل توجهي اشاره كرد: به بركت هشت سال دفاع مقدس نوحه هايي كه از زمان شهادت امام حسين(ع) شكل گرفته بود در اين دوران نيز به شكل بارزي نمود پيدا كرد. يعني در اصل حماسه ها و اشعار حماسي را ما از قضيه كربلا گرفتيم و اگر اكنون، جهت تغيير پيدا كرده و در بيشتر مداحي ها تلاش براي گريه كردن است، خود ما مقصريم.»
بسياري نوحه خواني و موسيقي را دو اتفاق مجزا و گاه ضد هم مي دانند و اين در حالي است كه بسياري از خواننده هاي پاپ ايراني در واقع عمدتا نوحه مي خوانند. چه چهره هاي پاپ ايروني (لس آنجلسي) در خارج از كشور و چه بسياري از توليدات ژنريك مشابه آنها در ايران، با گرايش به تنظيم هاي موسيقي فيلم هاي دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ آمريكا و اروپا (به خصوص فرانسه) ملودي هاي مرسوم در نوحه ها را به عنوان موسيقي پاپ مي خوانند. آهنگران در پاسخ به اين پرسش كه «آيا با اصل جريان ورود موسيقي به مداحي و نوحه خواني موافق است يا نه؟» گفت: «ما نوحه هاي هشت سال جنگ را بدون موسيقي مي خوانديم، با اين حال اگر ورود موسيقي به سنتي خواني لطمه نزند دليلي براي مخالفت با آن نمي بينيم و اگر طرح جديدي ارايه شود كه خلا سينه زني و كف زني را پر كند، در ورود موسيقي به نوحه خواني حرفي نيست، چرا كه امروزه ديگر نمي توان با برخي اشعار حماسي كه در زمان جنگ با آن سينه زده مي شد، سينه زد.»
طبيعتا نوحه ها و آثار حماسي قسمتي از حافظه قوي ما محسوب مي شود و حذف آنها از تاريخ فرهنگ كشور به معني مثله كردن اين فرهنگ است. برخي از پژوهشگران دل در گروي ضبط و حفظ موسيقي هاي محلي دارند و به زحمت هاي آنها در آينده ارج نهاده خواهد شد يا نخواهد شد، اما هر گوشه از سنت موسيقي ايراني وتكه تكه موسيقي اقوام در ايران، از حادثه ها و اتفاقات واقعي در زندگي آدم هاي آن قوم تاثير گرفته است و تغييرهايي كه در جبهه ها و بنا به مقتضيات جنگ هاي امروزي در نوحه هاي قديمي ايجاد شده، درست مثل نوحه هايي كه در پاسخ به نياز زمان جنگ ايجاد شده است، اهميت فراواني دارند كه گاه با شايبه پرداخته شدن به آنها از سوي نهادهاي مسوول، مغفول واقع مي شود و در زمان هايي به خاطر بي ميلي به فعاليت هاي شخصي در اين زمينه حساس، پژوهشگراني كه عمدتا به ميل و هزينه شخصي به اين نوع موضوعات مي پردازند، از كنار نوحه ها سرسري رد مي شوند. از نهادهايي مثل واحد موسيقي هنري هم كه اصولا بيشتر از آنچه كه كرده اند، كاري بر نمي آيد. آهنگران در همين مصاحبه با ايسنا، بدون توجه به نكاتي كه ذكر آنها آمد با به كار بردن واژه «نگراني» براي توصيف موضع خود درباره اين موضوعات گفت: «نگراني ما بر اين است كه در صورت تبديل كليه نوحه ها و اشعار حماسي به موسيقي چند سال ديگر اصل اين نوحه ها از بين برود. لذا در كنار تبديل نوحه ها به آثار سمفونيك، اصل نوحه ها و اشعار حماسي نيز بايد انتشار يابد.»

دبير كل سازمان ملل:
جهان ناعادلانه تر شده است
«كوفي عنان» دبير كل سازمان ملل، طي سخناني در گردهمايي كشورهاي عضو گروه ۷۷ تاكيد كرد: جهان در مقايسه با ۴۰ سال قبل ناعادلانه تر شده است .
006330.jpg
عنان كه به مناسبت چهلمين سالگرد تشكيل گروه - ۷۷ در جمع نمايندگان دائم و سفراي كشورهاي عضو اين گروه درمقر سازمان ملل در نيويورك سخن مي گفت، افزود: بسياري از كشورها، پيشرفتهاي اقتصادي اندكي داشته اند و برخي ديگر حتي رو به قهقرا رفته اند.
وي اظهار داشت : به مسايل كليدي اين كشورها از جمله جريان سرمايه گذاري شكننده بخش خصوصي، ميزان بدهي خارجي در بسياري از كشورهاي خارجي، فقدان دسترسي به بازارهاي كشورهاي توسعه يافته و اعمال محدوديتها در زمينه جابجايي مردم از كشورهاي توسعه يافته، هنوز پاسخي گفته نشده است.
عنان افزود: بسياري از كشورهاي در حال توسعه براي تمامي درآمد صادراتي خود، به صادرات مواد اوليه خود متكي هستند و اين امر آنان را در برابر سقوط و شكنندگي قيمتها آسيب پذير مي كند.
دبير كل سازمان ملل گفت: بيش از نيمي از درآمد صادراتي دو سوم از كشورهاي در حال توسعه را صادرات مواد اوليه تشكيل مي دهد و براي نيمي از اين كشورها درآمد صادراتي تنها از طرق صادرات سه كالا تامين مي شود.

معترضان به آزمون وزارت بهداشت
جمعي از داوطلبان شركت كننده در آزمون پذيرش دستياري وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در اعتراض به نحوه برگزاري آزمون و عدم سلامت آن برابر ساختمان معاونت آموزشي اين وزارتخانه تجمع كردند.
به گزارش ايسنا، همزمان با توزيع كارنامه هاي سي و يكمين دوره آموزش پذيرش دستيار وزارت بهداشت، حدود ۵۰ نفر از داوطلبان اين آزمون در اعتراض به نحوه برگزاري، كيفيت سئوالات و نمرات خود اعتراض كرده و خواستار پاسخگويي مسئولان وزارت بهداشت شدند. اين افراد به ادعاي تغيير بي سابقه زمان برگزاري آزمون، كمبود دفترچه سئوالات، فاقد شماره داوطلب بودن دفترچه ها، تأخير ۲۰ دقيقه اي در زمان شروع آزمون، فاقد ضريب افتراق بودن سئوالات، تغييرات پاسخنامه از سوي وزارتخانه و تراكم بي سابقه در نمرات بالا و در نتيجه احتمال فروش سئوالات، طي نامه اي خواستار رسيدگي به اين اعتراضات شدند.
يكي از داوطلبان با بيان اين مطلب كه بين نمرات كسب شده و رتبه اعلام شده هيچ همخواني وجود ندارد به شايعه اي مبني بر لو رفتن سئوالات آزمون و خريد و فروش آن تا مبلغ ۱۰ ميليون تومان اشاره كرد. برخي ديگر از داوطلبان نيز با اشتباه خواندن ۲۳ سئوال آزمون، وجوه سهميه هاي مختلف در اين آزمون را ناعادلانه دانستند و با تخصصي خواندن اين شغل خواستار حذف سهميه ها يا كاهش آن شدند.
يكي از داوطلبان اظهار داشت: از ميان ظرفيت ۱۱۰۰ نفري پذيرش، تنها ۴۵۰ سهميه به داوطلبان آزاد تعلق دارد و از اين رقم ۲۵ درصد سهميه بومي، در برخي رشته ها ۵۰ درصد سهميه زنان است.
در عين حال دكتر حميد هنرپيشه معاون دبيرخانه آموزش پزشكي و تخصصي وزارت بهداشت در گفت و گو با ايسنا با تأكيد بر سلامت آزمون گفت: به كليه اعتراضات رسيدگي خواهد شد. وي از افرادي كه ادعا كرده اند سئوالات آزمون امسال لو رفته است، خواست تا مدارك و شواهد خود را جهت بررسي و برخورد با متخلفين به وزارت بهداشت ارائه كنند.
وي با بيان اين موضوع كه نمرات و نتايج نمرات افراد در آزمون امسال در مقايسه با سالهاي گذشته بالاتر است دليل اصلي آن را برگزاري كارگاه هاي طراحي سئوال، كاهش سئوالات پيچيده و در نهايت آسانتر شدن سئوالات دانست.
وي در پايان درخصوص نحوه انتخاب رشته داوطلبان آزمون سال جاري گفت: به دليل تغيير نمرات و رتبه هاي آخرين افراد پذيرفته شده، تغيير سهميه ها و وجود تغييراتي در آزمون سال جاري از داوطلبان خواست طبق مصوبات شورا و با در نظر گرفتن علايق خود و مكان ارائه خدمت و آموزش انتخاب رشته كنند.

ايران و يونان يك قدم به هم نزديك شدند
006336.jpg
چهارشنبه شب گذشته در آتن يونان، يك همايش بسيار مهم و استراتژيك برگزار شد كه نتيجه آن چيزي به جز نزديكي بيش از پيش دو فرهنگ ايراني و يوناني نبود.
گردهمايي اساتيد فلسفه و جامعه شناسي با عنوان «ارسطو، پلي بين شرق و غرب» از يك سو يوناني هاي شاخص مثل اسقف اعظم و معاون نخست وزير يونان و از ديگر سو گروهي از برجسته ترين پژوهشگران ايران را به خود مي ديد.
ايراني ها به پيام تاريخي آيت الله جوادي آملي - پرچمدار عرصه فلسفه در ايران- مجهز بودند كه از قضا قرائت آن، افتتاح كننده همايش هم بود.
البته همانطور كه از نام همايش پيدا است قرار بود از ارسطو و نقش وي درتعامل دو فرهنگ شرق و غرب صحبت شود، اما آيت الله جوادي آملي در پيام خود بر لزوم پيروي از انديشه و ديدگاه هاي رسولان وحي تاكيد كرد و گفت: پيامبران ، آموزگاران بي همتاي جهان انسانيت هستند.
جناب اسقف اعظم يونان نيز در پي قرائت پيام افتتاحيه، نقش فيلسوفان مسلمان به ويژه ايرانيان در قرون وسطي براي ترجمه متون فلسفي را بسيار ارزشمند خواند.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   خبرسازان   |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  زيبـاشـهر  |   يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |