مكه گام ها ي كودكي را بر روي خاك خود تجربه كرد كه قرار بود آ ينده جهان در كلام او رقم بخورد.
قريش به پيامبر اكرم (ص) چند تهمت مهم مي زدند: ۱- پيامبر (نعوذبالله) مجنون است. ۲- پيام ايشان يعني قرآن، اسطوره است ۳- مطالبي كه مطرح مي كنند شعر است و گاه منجر به اين مي شود كه اذهان دچار تشويش شده و برادر جلوي برادر و فرزند مقابل پدر بايستد تا سنت هاي كهن به خطر بيفتند.
چرا نظام قبيلگي و آباء و اجدادي قريش پيام تابناك پيامبر اكرم (ص) را برنمي تافت؟
پاسخ، به نظم حاكم بر چگونگي تامين منافع قريش برمي گردد. نظام بردگي، ملاك ها و معيارهاي اساسي بقاي نظام سلطه قريش را تعريف و توضيح مي كند. در نظام بردگي مكه،طبقه نژادي و طبقاتي به همراه اصالت قومي مانع از خروج قدرت از قريش به ديگر قبايل مي شد. در نظام تابع- حامي هر نيرويي كه در قبيله، كاركرد و بقاء نظام موجود را تامين مي كرد، ارتقاء مي يافت. در اين نظام عناصري چون بردگان و زنان، به عنوان عناصر فرودست جامعه، تحقير شده و در نظام تجاري - جنسي، منبع درآمد تجار به شمار مي رفتند. علاوه بر اين نظام تعبدي باقيمانده از حج ابراهيم (ع) به عنوان اهرم مقوم نظام جاهليت علي الخصوص جهت از ميان بردن ارزش هاي انساني و احياي ارزش هاي قبيلگي به كار مي رفت. تا آنجا كه بيت الله الحرام به جايگاهي جهت تامين منافع و احياي ارزش هاي سرمايه اندوزان و قدرتمندان درآمده بود.
آنان سبك و شيوه رفتاري خاص خود را داشتند. جامه هايي بلند و فاخر مي پوشيدند و مناسبات دروني بسته خويش را با تحميل و زور در جامعه، تداوم مي دادند. خوي برتري جويي و ارزشگذاري اقتصادي بر روي بردگان و زنان براساس نژاد و جنس، اجتماع جزيره العرب را آماده دريافت پيام تازه اي كرده بود. پيامي كه بتواند ترس را از اذهان بزدايد، جهل را از ميان ببرد و نفع را با ارايه آگاهي و مقايسه ميان وضعيت آرماني با وضع موجود براي همگان تبيين و اعلام نمايد كه بهشت آخرت از ساختن بهشت بر روي زمين مي گذرد، بهشتي كه تنها با قيام به قسط ايجاد مي شود. بهشتي كه در ايجاد آن افلاطون و يا يك گروه خاص، تنها نيروهاي شايسته براي حكومتداري شمرده نمي شوند. بلكه هركس و هر نيرويي كه به قواعد وفادارتر و عامل تر بود،  براي تامين منافع مردم صالح تر و به خدا نزديك تر شمرده مي شد. قواعدي كه ظلم به حيوانات، زنان و سياه پوستان را برنمي تافت و اين بدعت بزرگي براي هرم ارزش هاي خدايان آباء و اجدادي قريش محسوب مي شد. آيا حيات و ممات زنان و دختران به دست مردان نبايد باشد؟  آيا سياه پوستان و بردگان مثل برده داران داراي حقوق هستند؟ حاشا كه چنين بينشي جز برهم زدن نظم سلسله مراتبي ميان بالا و پايين مفهومي ديگر در نزد سران قريش نداشته و برهم زدن چنين هويتي جز پايين كشيدن ذات اقدس هبل، لات و منات و عزي تعبيري ديگر ندارد. از اين رو آيا نبايد پيامبر قرآن، ترور مي شد؟ در هجرت، به امر الهي تارهاي عنكبوت جان پيامبر (ص) را حفظ مي كند و در نهايت برگزيده خداوند، براساس خواست مردم با اتكاء بر تمامي آنچه ازنظر قريش اسطوره، شعر و جنون و بدعت ناميده مي شد، سدهاي تاريخي و محكم قريش را زدود و قواعد و قوانيني پايه گذاري كرد كه تا قبل از آن سابقه نداشت، قواعدي كه براي فلاح و رستگاري انسان ها، پيامبر دروني آنان يعني عقل فردي را مخاطب و براي سامان دادن به جامعه، شورا و عقل جمعي را ملاك اساسي تمدن سازي و حركت جمعي قرار مي داد.
اكنون ديگر گام هاي يتيم مكه را تنها جزيره العرب در خود به يادگار ندارد. در يك نمونه كوچك تنها يك ميليارد مسلمان در سراسر جهان در پنج نوبت بنابر آنچه او از خود به جاي گذاشت،  به سوي معبود خود مي روند، به آ ن اميد كه آموزه هاي آزادي خواهانه و عدالت طلبانه و انساني او دگربار در آنچه جهاني شدن نام دارد، احياء شود.