جمعه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۳۷۱
هنر
Friday.htm

سينماي كودك از توليد تا نمايش
بچه ها بزرگ شده اند
003609.jpg
مهدي طاهباز
عكس:امير عابدي
حدود چهار ماه تا آغاز نوزدهمين دوره جشنواره بين المللي فيلم هاي كودكان و نوجوانان اصفهان
باقي مانده است.
با اين حال هنوز برنامه ريزي دقيقي چه به لحاظ توليد آثار شركت كننده در اين جشنواره و چه نحوه برگزاري آن صورت نگرفته است و به نظر مي رسد باز هم طبق سنت همه ساله در يكي دو ماهه باقي مانده تا آغاز جشنواره همه كارها به صورت عجله اي انجام خواهد شد.
توليد
معمولاً رسم بر اين بوده (و به نظر مي رسد خواهد بود) كه هر ساله در نزديكي هاي جشنواره كودكان همه اعم از مسئولان و فيلمسازان به فكر توليد فيلم براي اين رده سني مي افتند و با ابراز علاقه به اين ژانر اعلام مي كنند در اين زمينه كارهايي را انجام خواهند داد.
سال گذشته با تاسيس و به راه افتادن واحد كودك و نوجوان در بنياد سينمايي فارابي به نظر مي رسيد تحولي شگرف در زمينه توليد و پخش فيلم كودك در ايران شكل بگيرد.
در آغاز راه، اين واحد بسيار پرانرژي و با برنامه ظاهر شد و با اعلام حمايت از فيلمسازاني كه قصد ساختن فيلم كودك داشتند، وعده توليد چند فيلم كودك در سال ۸۲ را به علاقه مندان داد. اما با پايان جشنواره هجدهم كودك در اصفهان و گذشتن يكي دو ماه از اين رويداد، تقريباً همه چيز به فراموشي سپرده شد و كارگرداناني كه مي خواستند كار كودك انجام بدهند يا منصرف شدند و يا پروژه هايشان متوقف شد.
در اين ميان شايد واحد كودك و نوجوان فارابي
به وظيفه خود عمل كرده باشد و انرژي زيادي صرف به راه انداختن چرخه توليد فيلم كودك كرده باشد ولي در عمل نتايج چندان جالبي به بار نيامده است.
در ميان آثاري كه در شش ماهه دوم سال گذشته و نيز دو ماهه اول سال ۸۳ توليد شده اند تقريباً مي توان گفت سهم سينماي كودك در اين ميان صفر بوده است و هيچ فيلمي كه مناسب اين رده سني باشد توليد نشده است. (شايد تنها اثر قابل توجه «گل يخ» ساخته كيومرث پوراحمد باشد كه به نظر مي رسد بيشتر درباره كودكان است تا براي كودكان!)
با اين اوصاف زنگ خطر براي جشنواره نوزدهم كودك و نوجوانان به صدا در آمده است. در حال حاضر به هيچ وجه خوراك مورد نياز اين جشنواره از لحاظ فيلم بلند ۳۵ ميلي متري موجود نيست و اگر اوضاع به همين منوال سپري شود، با جشنواره اي نه چندان مطلوب روبه رو خواهيم بود . هم اكنون حدود چهار ماه تا جشنواره فرصت داريم. يعني چيزي حدود دو يا سه ماه زمان مفيد براي پيش توليد و فيلمبرداري يك فيلم سينمايي.
با يك برنامه ريزي دقيق مي توان كار را از همين جا آغاز كرد تا حداقل به لحاظ كمي در جشنواره كودك امسال، شاهد حضور آثار سينمايي مختص اين رده سني باشيم.
نمايش
از نوروز امسال بالاخره و پس از مدت ها گروه سينماهاي نمايش دهنده فيلم كودك و نوجوان با اكران فيلم «علي و دني» ساخته وحيد نيكخواه آزاد آغاز به كار كرد. اين گروه قرار بود اواسط سال گذشته تشكيل شود كه با تاخيري چند ماهه به راه افتاد و اميد است بتواند تا پايان سال به كار خود يعني اكران فيلم هاي نه چندان كم كودك و نوجوان ادامه دهد.
سال گذشته تنها چهار فيلم «كفش هاي جيرجيرك دار»، «مرد كوچك»، «خورشيد مصر» و «تنبل قهرمان» فرصت اكران يافتند كه آمار چندان خوبي به نظر نمي رسد. علي و دني تاكنون فروش تقريباً خوبي داشته است.اين فيلم در چند سينماي به نمايش درآمده حدود ۷۵ ميليون تومان فروش كرده كه رقم مناسبي براي يك فيلم كودك به نظر مي رسد. البته نبايد از نقش مثبت به تعويق افتادن اكران «مارمولك» و تصاحب سينماهاي آن توسط اين فيلم بگذريم.
هنوز فيلم بعدي اين گروه مشخص نشده ولي آثار زيادي وجود دارند كه مي توان آنها را در اين گروه به نمايش گذاشت.
فيلم هايي چون «من و نگين دات كام»، «مرباي شيرين»، «بهشت جاي ديگريست»، «قناري»، «رسم عاشق كشي»، «سلام»، «كولي»، «قطار كودكي»، «جوجه اردك من»،  «كودكانه»، «روز كارنامه»، «كودك شاعر»، «سفر به شرق» و ... از فيلم هاي كودك در انتظار اكران هستند كه البته به نظر نمي رسد در سال جاري به همه آنها نوبت نمايش تعلق گيرد.
جشنواره
طي هفته گذشته يكي از خبرگزاري ها هشدار مناسبي پيرامون عدم برنامه ريزي براي جشنواره نوزدهم علي رغم وعده هاي داده شده منتشر كرد. يك منبع آگاه در گفت وگو با خبرگزاري مهر گفته بود: «شهرداري اصفهان چند روز قبل از برپايي جشنواره به تكاپو مي افتد و بي آن كه اشكالات و كمبودها و نواقص سال هاي گذشته را برطرف كند، همه چيز مانند گذشته طبق يك تفاهمنامه غير كارآمد و باقي مانده از گذشته اجرا مي شود.»
جشنواره كودك و نوجوان چه به لحاظ نوع برگزاري و چه به لحاظ سياست هايش نيازمند تحولاتي اساسي است. صحبت پيرامون سياست هاي فارابي در مورد جشنواره مجالي گسترده تر لازم دارد اما فقط چيزي كه اين جا مي توان گفت اين است كه بايد از همين الان دست به كار شد. حتي شايد هم اينك نيز دير شده باشد...

درباره فيلم مستند اشغال
يك جنبش به روايت مستند
شهرام تابع محمدي
امسال براي سينماي مستند سال خوبي است. بعد از موفقيت دو سه فيلم از اين نوع بر پرده سينماها، جشنواره فيلم هاي مستند هات داكس كانادا هم به گفته گردانندگانش با ۶۰ درصد افزايش در تعداد تماشاچي روبه رو شده است. سينماي مستند در مقابل سينماي داستاني هميشه بازنده بوده است. بيننده ها از هر طبقه و گروه اجتماعي كه باشند به صراحت نشان داده اند كه سينماي داستاني را بر مستند ترجيح مي د هند. اما موفقيت جشنواره هات داكس گوياي اين است كه به طور موقت، سينماي مستند تعداد بيشتري بيننده را نسبت به گذشته به خود جلب كرده است.
در جشنواره امسال ۹۷ فيلم كوتاه، متوسط و بلند از ۲۴ كشور شركت داشتند. از ايران تنها يك فيلم در بخش بازار فيلم حضور داشت. زيباترين فيلمي كه تاكنون در اين دوره جشنواره نمايش داده شده «اشغال» (The Take) نام دارد كه شانس زيادي براي دريافت چند جايزه از جمله فيلم منتخب تماشاچيان را دارد.
نائومي كلاين را آنها كه اهل سياست هستند به خوبي مي شناسند. موضع گيري هاي ضدجنگ و ضدجهاني شدن سرمايه از او شخصيت انسان دوست فراموش نشدني اي ارايه كرده. اوي لوييس شوهر نائومي هم همين طور. نائومي روزنامه نگار و نويسنده است و اوي تهيه كننده تلويزيون. هر دو به تازگي از عراق آمده اند و تا چند  روز ديگر به آن جا بازخواهند  گشت. «اشغال» براي هر دو اولين تجربه سينمايي است.
اشغال به بررسي يك جنبش نوين كارگري در آرژانتين مي پردازد كه توجه زيادي را به خود جلب كرده است، به دليل اين كه خارج از راهنمايي هاي سنتي ماركسيستي توانسته موفقيت هاي بزرگي را نصيب خود كند. اين جنبش چند سال پيش به دنبال سقوط ناگهاني اقتصادي در آرژانتين متولد شد. به دنبال اين بحران، سرمايه گذاران داخلي و خارجي در عرض يك شب تا صبح ۴۰ ميليارد دلار از اين كشور خارج كردند. اين حركت، اقتصاد آرژانتين را چنان به زانو درآورد كه صبح فردا بانك ها براي پرداخت پس اندازهاي ناچيز مردم پولي نداشتند. به دنبال اين بحران آرژانتين درگير يك فاجعه شد. نزديك به نيمي از جمعيت كشور به زير خط فقر رانده شدند و بيكاري به بالاترين حد خود رسيد. اغلب كارخانه ها تعطيل شدند يا توليد خود را به حداقل رساندند. بسياري از صاحبان كارخانه ها دستگاه ها و ماشين هاي صنعتي با ارزش را پنهاني به خارج از آرژانتين منتقل كردند و فروختند.
نتيجه اين كه هزاران كارگر صنعتي آرژانتيني نه تنها كارشان را از دست دادند بلكه حقوق عقب افتاده شان را هم نتوانستند دريافت كنند. گروهي از اين كارگران به فكر افتادند كارخانه هايي را كه در آنها كار مي كردند اشغال كنند و آنها را دوباره راه اندازي كنند و توليد را از سر بگيرند. اين جنبش به سرعت گسترش پيدا كرد و بيش از ۲۰۰ كارخانه متروك و از كار افتاده دوباره به خط توليد پيوستند. بازدهي اين كارخانه ها به طور محسوسي افزايش پيدا كرد و توليدات آنها با قيمت كمتري روانه بازار شدند. شعار اين جنبش «اشغال، مقاومت، توليد» بود. مديريت كارخانه به صورتي دموكراتيك و با حضور همه كارگران انجام مي شد. در اغلب موارد براي تصميم گيري ها از همه كارگران راي گيري مي شد و در موارد ديگر نمايندگان آنها كارها را به پيش مي بردند. از همه مهم تر اين كه هر كارخانه به صورت مستقل تصميم گيري مي كرد و هيچ مركزيتي نبود كه خط مشي هاي از پيش ساخته را به اين شوراهاي كارگري تحميل كند. لولا يكي از بنيانگذاران اين جنبش در صحنه اي از فيلم مي گويد: «اين پروسه دموكراسي براي ما خيلي آموزنده بود. مهم تر از همه اين كه ما ياد گرفتيم كه در راي گيري ها ببازيم، اما به راي اكثريت احترام بگذاريم.»
اشغال، داستان اين جنبش است. اوي لوييس و نائومي كلاين از روزهاي نوزادي تا دوران بلوغ با اين حركت همراه شدند و تحولات آن را ثبت كردند. رويايي كه روز اول دست نيافتني و ناشدني به نظر مي آمد به تدريج به واقعيت نزديك شد تا بالاخره به پيروزي رسيد. موانع بسياري بر سر راه اين جنبش قرار داشت. مهم ترين آنها صاحبان كارخانه ها بودند كه بعد از اين كه شاهد راه اندازي و توليد دوباره كارخانه ها شدند بازگشتند و مدعي مالكيت دوباره اين كارخانه ها شدند. آنها با حمايت دولت حتي موفق شدند چند كارخانه را از كارگران بازپس بگيرند و با استفاده از نيروي پليس مانع ورود آنها به محوطه كارخانه شدند. كارگران به دادگاه ها مراجعه كردند و مدعي شدند كه حقوق عقب افتاده شان از قيمت كارخانه ها ـ آن هنگام كه متروك شدند ـ بيشتر بوده و اين حق آنهاست كه طلبشان را از اين طريق دريافت كنند. منطقي كه مسلماً نتوانست هيچ يك از قاضي هاي دادگاه ها را راضي كند. آنها حداكثر قول دادند كه در صورت برگرداندن كارخانه ها به صاحبانشان، شغل آنها تضمين خواهد شد. كارلوس منم رئيس جمهوري كه با ندانم كاري هاي خود باعث آن بحران شده بود بار ديگر نامزد رياست جمهوري شد و توانست بيش از چهار نامزد ديگر راي بياورد، هر چند آراي او به اندازه اي نبود كه بتواند در همان دور اول به رياست جمهوري برسد. كارگران كه مي دانستند با سر كار آمدن مِنِم كه قول بازگرداندن كارخانه ها به صاحبانشان را مي داد تمام اميدهايشان بر باد مي رود، تبليغات مردمي شان را بيشتر كردند و با حمايت بخش بزرگي از مردم بالاخره موفق شدند طرحشان را به پارلمان ببرند و آن را از تصويب لازم بگذرانند و قانوناً صاحب كارخانه هاي شان شوند.
آنچه اوي لوييس و نائومي كلاين سعي در اثبات آن دارند اين است كه در اين دوران كه به نظر مي رسد جهاني شدن سرمايه در اوج قدرت خود قرار دارد و هر مقاومتي را درهم مي شكند احتياج به افكار جديد و راه حل هاي جديد براي برخورد با موانع هست.
پيروزي اين جنبش در آرژانتين نور اميدي است كه نشان مي دهد اين ماشين غول پيكر بي رحم هم نقاط ضعفي دارد كه مي توان با استفاده از آنها حركتش را اگر نه متوقف، حداقل كند كرد. زيبايي كار اوي لوييس و نائومي كلاين در اين است كه از اين جنبش تنها به عنوان يك نمونه صحبت مي كنند و نمي خواهند با الگو كردن آن براي تمام بشريت يك بار ديگر مردم را به همان چاهي بيندازند كه چپ سنتي در تمام طول قرن بيستم در آن گرفتار بود. آنها به صراحت مي گويند كه هر شرايطي راه حل خودش را دارد. تجربه پيروزي مردم در آرژانتين اگر چه بايد مورد استفاده بقيه ملت ها قرار گيرد، اما الگوبرداري از آن يك اشتباه محض است.
اشغال يك تابوي بزرگ ديگر را هم مي شكند و آن اين كه براي بهبود اوضاع لازم نيست منتظر يك انقلاب شد. حتي شايد بهتر باشد پيشرفت را مجموعه قدم هاي كوچك اما بازگشت ناپذير دانست. اگر چه اين تفكر در يكي دو دهه گذشته نظر موافق بسياري از متفكران و دوستداران چپ را به خود جلب كرده اما تازگي «اشغال» در اين است كه شاهد موفقي از اين تفكر را بر پرده مي آورد كه تاييدي بر درستي اين گرايش جديد است.
مشكل جنبش چپ در طول قرن بيستم اين بوده كه فرصت تجربه و خطا نداشته است. در حالي كه سرمايه داري هر روز دست به تجربه و خطا مي زند و براساس همين تجربه هاست كه آهسته اما پيوسته به پيش رفته و هنوز مي رود. از آن طرف جنبش چپ و هسته اصلي آن ماركسيسم برخلاف باور اصلي خود به شدت ايده آليست و آرمان گرا باقي مانده و همواره به دنبال كشف يك «حقيقت» و يك «راه حل» براي حل مشكلات همه كشورها و ملت ها بوده است. باوري كه هنوز هم در نوشته هاي چپ سنتي به راحتي مي توان رگه هايش را پيدا كرد.
اشغال نشان مي دهد كه براي دستيابي به زندگي بهتر لازم نيست منتظر انقلاب و سرنگوني دولت هاي دست نشانده شد، بلكه مي توان به تلاش ها و پيروزي هاي كوچك اما بازگشت ناپذير دل بست. اوي لوييس و نائومي كلاين متعلق به نسل جوان جديدي هستند كه در سرپيچي از پدران فكري شان همان قدر لجباز هستند كه در نشان دادن مخالفتشان به جناح راست و جنگ طلب ها. اين دو در نيمه هاي سي سالگي شان هنوز فرصت زيادي براي توليد فكر و انديشه تازه دارند.

يك هفته بر روي صحنه
رونق در خارج ركود در داخل
آرتا پورملك
003603.jpg

تئاتر شهر همچنان در انتظار رونق از دست رفته است و اين امر جز با اجراي نمايش هاي جديد به دست نخواهد آمد.
با پايان يافتن هفته دوم ارديبهشت، دو نمايش ديگر هم اجرايشان در تئاتر شهر به پايان رسيد و آنها مجموعه تئاتر شهر را ترك كردند.
«قرمز و ديگران» كاري از محمد يعقوبي، اجرايش با ۳۸۳۱ تماشاگر و مجموع ۱/۳ ميليون تومان فروش در تالار قشقايي به اتمام رسيد. اين نمايش مجموعاً ۳۱ اجرا داشت و از ۱۷۳۰ بليت مهمان استفاده كرد.
«قصه شهر فرنگ» كاري از نصرا... قادري جايگزين اين نمايش در تالار قشقايي خواهد بود.
«زنان مهتابي، مرد آفتابي» هم كارش با ۳۰ اجرا و ۶/۱ ميليون تومان فروش در تالار سايه به اتمام رسيد. اين نمايش در مجموع ۱۶۰۹ تماشاگر داشت كه از ميان آنها ۵۴۲ نفر از كارت مهمان استفاده كردند.
در تالار سايه نمايش «خانه در گذشته ماست» كاري از حامد محمدطاهري بر روي صحنه خواهد رفت.
نمايش «سراب» كاري از حسين پارسايي همچنان اجراي خود را طي هفته گذشته ادامه داد. اين نمايش تا اوايل هفته ۲۵ اجرا داشته و توانسته ۸۵۵ تماشاگر را به تالار چهارسو بكشاند. سراب حدود ۴۶۰ هزار تومان فروش كرده است.
«تيغ كهنه» كاري از نادر برهاني، نوشته محمد ياراحمدي جايگزين «سراب» در تالار چهارسو خواهد بود.
تالار نو هم پس از مدت ها خالي ماندن، ميزبان نمايش مجلس شبيه خواني شازده كوچولو كاري از علي اصغر دشتي شده است. اين نمايش اجراي ستايش برانگيزي را در جشنواره آييني سنتي سال گذشته داشته است.
از نمايش هايي كه در ديگر تالارهاي تهران اجرا مي شوند مي توان به «مرگ و استعاره» كاري از بابك مهري در تالار اصلي مولوي و «ب مثل بازيچه» كاري از فردين نظري در تالار كوچك مولوي، «سعدي هملت مي شود» كاري از محمود عزيزي در تالار سنگلج، «شاپرك و رقص برگ ها» كاري از رضا عبدالعلي زاده در تالار هنر اشاره كرد.
سفرهاي خارجي گروه هاي نمايشي
اما از هفته دوم ارديبهشت ماه سفرهاي گروه هاي نمايشي ايراني به خارج از كشور آغاز شده است.
003606.jpg

گسترده ترين برنامه حضور نمايش هاي ايراني در خارج از كشور، بهار ايراني در پاريس است كه گروه هاي نمايشي با نمايش هاي «۲۳۴۲ روز بد» نوشته و كار بهروز غريب پور، «روي خط خاكستري» نوشته و كار خسرو اميري روز ۲۲ ارديبهشت عازم پاريس خواهند شد. ۲۴ و ۲۵ ارديبهشت خسرو اميري «روي خط خاكستري» و ۲۶ و ۲۷ ارديبهشت غريب پور «۲۳۴۲ روز بد» را اجرا مي كند.
كيومرث مرادي نمايش «شكلك» را ۲۸ و ۲۹ ارديبهشت و نادر برهاني مرند «تيغ كهنه» را ۳۰ و ۳۱ ارديبهشت بر روي صحنه خواهند برد.
محمد رحمانيان هم با گروه تئاتر پرچين روز ۲۹ ارديبهشت نمايش خياباني «ترانه هاي نوروزي» را در يكي از ميادين شهر پاريس اجرا خواهد كرد.
اما هادي مرزبان هم قرار است نمايش «حماسه انقلاب سنگ» را اواخر اين ماه در لبنان اجرا كند.
در هر حال به نظر مي رسد با اين كه تئاتر در داخل با ركود مواجه است اما در خارج از ايران حضور نمايش هاي ايراني پربار و قابل توجه جلوه مي كند.

هفت از هفت
جواد قادري
اكران آزاد سينماها تا به اين جا،به جاي اين كه به سينماها و سينماروها كمك كند كمي مشكل ساز شده است. هم اكنون به جاي اين كه اكران آزاد كمك كند تا سينماها رونق بگيرد و فيلم ها فارغ از ضوابط و قوانين از پيش تعيين شده و به نوعي دست و پاگير اكران شوند، باعث شده تا فقط به خاطر داشتن قرارداد، فيلمي كه مخاطب ندارد روي پرده بماند.
در حال حاضر فقط به علت برداشته شدن كف فروش و توافق سينمادار و تهيه كننده (يا پخش كننده) فيلم هاي كم مخاطب در حال اكران است كه با توجه به شرايط كنوني سينما (كه با اكران مارمولك رونق از دست رفته را بازيافته است) چندان جالب به نظر نمي رسد.
«ملاقات با طوطي» به هيچ وجه آنگونه كه بايد مي بود، نشد. فيلم نه دنيا را به دست آورد و نه آخرت را. فروش اين ساخته عليرضا داوودنژاد به ۱۰۰ ميليون تومان رسيده است و اين در حالي است كه پيش بيني مي شد ملاقات با طوطي يكي از پرفروش ترين هاي سال ۸۳ باشد. به هر حال سينماست ديگر. گاهي جواب نمي دهد و گاهي باز هم جواب نمي دهد!
جشنواره كن هم با حداقل سهميه فيلم ايراني در راه است. امسال برخلاف چند سال گذشته هيچ فيلمي از ايران در بخش مسابقه حضور ندارد.
سهم ايران دو فيلم در بخش دو هفته كارگردانان، يك فيلم در نوعي نگاه و يك فيلم در بخش خارج از مسابقه است. همين و بس.
به هر حال گويا نمي شود هم خر را داشت و هم خرما را. يا رونق داخلي يا رونق خارجي. راستي علم بهتر است يا ثروت؟!
در حال حاضر سينماهاي تهران (و يا كشور) به شدت نيازمند خوراك خوب هستند. خوراك سينماها كه چيزي جز فيلم نيست و بايد در حال حاضر چند فيلم جديد اكران شود تا حال و هواي سينما رفتن (كه اين روزها در مردم ديده مي شود) از بين نرود.
هم اكنون مارمولك و كما فروش خوبي دارند و اگر يكي دو فيلم پرمخاطب ديگر نيز به اين مجموعه (در اسرع وقت) اضافه شود، مي توان به موفقيت اقتصادي سينماي ايران در سال ۸۳ بيش از پيش اميدوار بود. راستي شما چند بار مارمولك را ديده ايد؟!
مسئله اكران خارجي در سينماهاي تهران،
هم اكنون به لوث ترين وضعيت ممكن رسيده است. پس از «بچه هاي جاسوس ۲» هنوز فيلم جديدي اكران نشده و برنامه بعدي مشخص نيست.
«مصائب مسيح» هم كه ماجراي خاص خود را دارد. هر روز خبر جديدي از اين فيلم و نمايشش در تهران به گوش مي رسد. اين فيلم كه گويا از كانال ديگري به غير از واحد بازاريابي و خريد فيلم خارجي بنياد  فارابي خريداري شده، هنوز به نمايش درنيامده بحث هاي متفاوتي را (البته بيشتر به لحاظ مضمون) برانگيخته است.
در حالي كه در برخي جاها عنوان شده بود امسال حدود ۵۰-۴۰ فيلم خارجي در تهران به نمايش در خواهد آمد، اما با شرايط كنوني اين امر بعيد و دور از ذهن به نظر مي رسد.
جمعه ظهر قرار است فيلم «هدف» ساخته آلن آري لازار كارگردان آفريقايي با حضور بازيگراني چون جان لايت و جفري لاتاوان از شبكه اول به نمايش درآيد. اين فيلم داستان جواني به نام جان و دانشجوي كامپيوتر است كه اعتقاد زيادي به درس هاي دانشگاهي ندارد و مي خواهد با استفاده از نبوغش شركتي خصوصي را هر چند با سرمايه اي اندك راه اندازي كند. استاد جان مردي به نام داكلر را به او معرفي مي كند كه حاضر به سرمايه گذاري براي اين كار است. جان شركت خود را راه اندازي مي كند و ...
اين فيلم محصول سال ۲۰۰۲ است.
برنامه سينما چهار هم اختصاص به پخش فيلم «ترن» ساخته جان فرانكن هايمر دارد. اين اثر محصول سال ۱۹۶۴ و با حضور بازيگراني چون برت لنكستر، پل اسكافيلد، ژان مور و ... است و يكي از آثار مهم كلاسيك سينماي جهان به شمار مي آيد. فيلم داستان حمل گنجينه اي با ارزش توسط قطار در زمان جنگ جهاني است. اگر حوصله كرديد حتماً به تماشاي اين فيلم بنشينيد.

|  هفته   |   جهان  |   چهره ها  |   حوادث   |   ماشين   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |