جمعه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۳۷۱
index
پيش بيني بزهكاري در نسل آينده
كاهش سن جرم
003597.jpg
آيا مي دانيد بيشترين تعداد افراد وارد شده به زندان در فاصله سال هاي ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ در رده سني ۱۹ تا ۲۵ سال بوده اند.
البته جاي شكر در اين آمار از اين جهت باقي است كه زير ۱۸ ساله ها فقط حدود پنج درصد زندانيان را تشكيل داده اند. اما باز هم اين مسئله را نمي توان به ديده اغماض نگريست كه ايران با داشتن دومين جمعيت جوان در دنيا چنين پتانسيل عظيمي را در زندان ها داشته باشد. با اين وصف است كه به نظر مي رسد نگاهي به مسئله جوان بودن سن زندانيان قابل تامل باشد. وقتي براساس آمار سازمان زندان هاي كشور بدانيم حدود ۳۶ درصد كل زندانيان را افراد زير ۲۵ سال تشكيل داده اند مي توانيم بهتر اين مسئله را درك كنيم كه ورود اين افراد به زندان مي تواند چه تبعاتي داشته باشد.
اما باز هم وقتي ماجرا نگران كننده مي شود كه بدانيم در حوزه بزهكاري و ارتكاب جرم زنان و دختران جوان هم سهم قابل توجهي طي سال هاي اخير به خود اختصاص داده اند.
اگر زنان مجرم شوند
كنار هم قرار گرفتن آمارهاي مربوط به بزهكاري جوانان و بعد زنان نتيجه اي نگران كننده دارد. وقتي سن ورود به زندان كاهش يابد و از سوي ديگر در اين كاهش سن بزهكاري دختران و زنان هم نقش بازي كنند بايد نگران نسل آينده بود زيرا دختران نوجوان و جوان بزهكار، مادران فرداي جامعه اند و با اين وضع چه انتظاري از فرزندان آنها مي توان داشت.
نگاهي به وضعيت جمعيتي جوانان نشان مي دهد اين قشر از جامعه در سال ۱۳۳۵ جمعيتي بالغ بر سه ميليون و ۲۶ هزار و ۱۰۶ نفر را شامل مي شده اند و در سال ۱۳۷۵ با افزايش قابل توجهي به رقم هشت ميليون و ۵۵۷ هزار و ۳۴ نفري رسيده اند.
اينك و با تخميني حساب شده سالنامه هاي آماري سازمان مديريت و برنامه ريزي حكايت از افزايش جمعيت اين قشر تا ۱۲ ميليون و ۷۴ هزار نفري دارد. آمارهاي رسمي در باب سوژه تكراري «فرار از خانه» در سال هاي ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۸ نشان مي دهد فرار دختران به طور متوسط ساليانه ۲۳ درصد رشد داشته است.
سازمان ملي جوانان در اين باره تحليلي دارد كه تشريح كرده است تعداد دختران فراري از ۴۷۹ نفر در سال ۱۳۷۵ به ۸۹۲ نفر در سال ۱۳۷۸ رسيده كه در مقابل فرار پسران از روند افزايشي كمتري برخوردار بوده تا آن جا كه نرخ رشد ۲/۱ درصدي داشته است.
در اين ميان آمار مركز ساماندهي كودكان و نوجوانان خياباني نيز قابل توجه است. براساس بررسي اين مركز در دوره زماني آذر ۱۳۷۹ تا مرداد ۱۳۸۰ بيشترين طيف سني فراريان نوجوان و جوان كشور را ۱۶ تا ۱۸ ساله ها با ۳/۶۲ درصد تشكيل مي دهند. پس از آن ، نوجوانان ۱۳تا ۱۵ ساله با ۷/۲۶ درصد و جوانان ۱۹ تا ۲۱ ساله با ۷/۵ درصد رتبه هاي دوم و سوم فرار را كسب كرده اند. با اين وصف و با توجه به رشد فرار در ميان دختران و توجه تبهكاران و سودجويان به اين قشر مي توان دريافت كه با افزايش اين پديده ما با دختران بزهكار نوجوان و جوان روبه رو مي شويم.
003600.jpg

در اين ميان آمار خودكشي زنان و دختران جوان نيز قابل توجه است. براساس آمار وزارت كشور و دفتر اقتصاد كلان سازمان مديريت و برنامه ريزي بين سال هاي ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۹، جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله به طور متوسط ۷/۲ نفر در هر يك صد هزار نفر دست به خودكشي زده اند كه نگاهي به جدول اين واقعه نشان مي دهد كه زنان جوان سهم بيشتري دا شته اند.
نگاهي به جدول نشان مي دهد كه در صورت ترسيم يك منحني از روند مرگ هاي ناشي از خودكشي در ميان مردان از يك حركت معمولي برخوردار بوده ولي در ميان زنان به شدت دچار نوسان است.
اين آمارها همگي از آسيب پذيري دختران جوان و زنان جوان كشور خبر مي دهد كه قرار است در آينده نسلي را تربيت كنند. البته نگاهي به آمار دستگيرشدگان جرايم مختلف زنان نيز سير صعودي را تاييد مي كند.البته مشخص است كه اين آمارها در مقايسه با ناهنجاريهاي كشورهايي مانند آمريكا،فرانسه ،برزيل و روسيه بسيار پايين تر است،اما با توجه به سنت هاي اخلاقي و ديني حاكم بر جامعه ايران بايد از اين ارقام رو به رشد نگران بود.
وقتي نگران كننده مي شود
آنچه در بخش قبل درباره جوانان به ويژه زنان گفتيم وقتي پررنگ مي شود كه بدانيم در پي زنداني شدن هر جوان امكان تربيت يك بزهكار فراهم شده و تجربه ها وآموزه هاي يك مجرم به او انتقال مي يابد.
در تازه ترين دستگيري انجام شده توسط پليس كرج تبهكاري كه دست به جعل كارت هاي شناسايي زده است، مي گويد: «جعل اسناد را در زندان از چند جاعل و سارق حرفه اي ياد گرفتم و پس از آزادي باندي براي جعل كارت شناسايي و گواهينامه پايه دو تشكيل داديم.»
در كنار انتقال چنين تجربه هاي مجرمانه در باب فساد و فحشا نيز مي توان به موارد مشابهي دست يافت. وقتي دختران نوجوان و جوان به اتهام رفتارهاي سوء اخلاقي بازداشت مي شوند و در بازداشتگاه در نبود فضاي كافي و يا حتي در زمان محكوميت به دليل نبود امكانات نگهداري به تفكيك از مجرمان سابقه دار در بازداشت به سر نمي برند بسياري از تبهكاران و مجرمان حرفه اي آنان را شناسايي كرده و زير بال و پرشان را مي گيرند.
بدين ترتيب است كه دختران نوجوان و جوان در پي اتهامي سبك در مدت كوتاه مدت حضور خود در بازداشتگاه ها با كوله باري از تجربه هاي تلخ باز مي گردند و بعد اگر در شرايط خوبي قرار نگيرند امكان تبديل شدنشان به مجرمان آتي بسيار است. بنابر همين وضع است كه اگر زنان و دختران جوان جامعه ما تبهكار و مجرم شوند خطرات به مراتب سهمگين تري دارند زيرا آنها فرزندان آينده ايران را تربيت مي كنند.
مادران خشن، فرزندان خشن
نگاهي به وضعيت كنوني قتل ها و پرونده هاي نزاع حكايت از اين دارد كه به طرز عجيبي خشونت در خانواده ها رواج مي يابد. وقوع قتل هاي متعدد خانوادگي و شيوه آنها نيز همين مسئله را تاييد مي كند. قتل با تعدد ضربات چاقو آن هم وقتي قاتل كسي جز پدر، برادر يا يكي از بستگان مقتول نيست مهر تاييديه اي تلخ است.
«عسگر نجفي» معاون اجتماعي و ارشاد نيروي انتظامي استان چندي قبل درباره خشونت و رواج آن در جامعه گفت: «بيش از يك هزار و ۴۰۰ همايش همگاني درباره آسيب هاي اجتماعي و مسايل فرهنگي به وسيله پليس تهران در سال ۸۲ برگزار شده است. اما تنها ساز و كار پليسي براي كنترل ناهنجاري هاي جامعه كافي نيست بلكه مشاركت عمومي در طرح هاي آموزشي مي تواند خشونت را به حداقل برساند.»
با اين وضع وقتي از زبان دكتر قاسم قاضي روان شناس مي شنويم كه والدين فقط پنج دقيقه وقت صرف گفت وگو با فرزندان خود مي كنند نبايد انتظار رواج مهر و عطوفت و دوستي داشت. با اين وضع از نوجوان و جواناني كه والدين فرداي جامعه هستند چه انتظاري مي رود؟

قتل هاي تهران
اجساد مجهول الهويه
003591.jpg
سرانجام ارديبهشت ماه سال ۱۳۸۳ نيز پس از يك هفته آرامش چند جنايت را به خود ديد تا پرونده قتل هاي تهران باز هم جريان بگيرد.
در نخستين روزهاي هفته سوم ارديبهشت  ۸۳ ماجراهاي جنايتكارانه اي روي داد. اما علاوه بر جنايت هاي اين هفته دو قتل در هفته دوم اين ماه نيز قابل توجه اند. به هرحال بعد از ماجراي قتل دختر ۹ ساله  به دست پدرش در آخرين روز فروردين ۸۳ هنوز قتل خانوادگي در اين ماه جديد روي نداده است.
قتل هاي قبلي
ماجراي قتل شاهرخ در سولقان به وسيله دو دوستش از سوي بازپرس محمد  عرفان پيگيري شد. كارآگاهان پليس دايره دهم در پي كشف جسد توانستند چهار روز بعد از آن مهدي و اصغر دوستان شاهرخ را كه خودرو او را به گاراژي در كن برده بودند شناسايي و راز جنايت را كشف كنند.
ديگر جنايتي كه با ابهام هاي بسيار از سوي بازپرس عرفان در حال پيگيري است ماجراي قتل جواني ۲۸ ساله در جاده قديم كرج است كه به ضرب يك گلوله از پشت به قتل رسيده است. هنوز جسد اين جوان شناسايي نشده تا بتوان سرنخ هاي جديدي براي كشف راز قتل به دست آورد.
يك مرگ مشكوك در آزادي
صبح روز جمعه گذشته يك جوان ۱۸ ساله در جنوب تهران در استخر غرق شد. ماموران كلانتري ۱۱۲ ابوسعيد ساعت هفت صبح ۱۱ ارديبهشت ۸۳ اين ماجرا را به بازپرس مجيد متين راسخ گزارش كردند. پدر اين جوان مدعي است پسرش از شش سالگي آموزش شنا ديده و به همين دليل غرق شدن او مبهم است. تحقيق در اين باره با انتقال جسد به پزشكي قانوني آغاز شده است.
در همين ايام دو نفر كه به اتهام قتل بازداشت و زنداني بودند آزاد شدند. شوهر ثريا كه در ۲۱ دي ۸۰ وي را به قتل رسانده بود در پي رضايت اولياي دم آزاد شد. از سوي ديگر پسري پس از ۱۷ سال با رضايت اولياي دم مادرش آزاد شد. وي در سال ۶۵ مادرش را كشته بود.
قتل زهرا و بازسازي صحنه
روز چهارشنبه هفته قبل يعني ۹ ارديبهشت مسعود پدر زهرا به همراه اكيپ كارآگاهان پليس جنايي تهران و بازپرس بهروز هنرمند در محل خانه اش حاضر شد و تمام مراحل قتل دختر خود را بازگفت.
هنوز نظريه پزشكي قانوني و اعلام نظر قطعي بازپرس هنرمند در اين باره منتشر نشده است ولي احتمال رواني بودن پدر قوت گرفته است.
اما قتل هاي اين هفته
قتل هاي اين هفته تهران با دو ماجراي متفاوت پيگيري شد. تحقيق درباره قتل بيگ محمد ۵۰ ساله اهل افغان  براي سرقت ۲۰ ميليون تومان اماناتي كه نزد وي نگهداري مي شد با ظن پليس به پنج همخانه وي ادامه دارد. همخانه هاي اين مرد مدعي اند سارقان مسلح دستان آنها را بسته و با كشتن بيگ محمد پول ها را سرقت كرده اند.
پليس نيز از آن جا مظنون به اين عده شده كه هم صحنه سازي سرقت ناشيانه است و هم اين پرسش مطرح است كه چرا سارقان فقط بيگ محمد را كشته اند و با ديگران كه شاهد ماجرا بوده اند كاري نداشته اند.
ديگر قتل تهران با كشف جسدي در فاز دو شهرك  پرديس مطرح شد. جسد جواني كه با ضربات متعدد چاقو به گردن، سينه و پشت به قتل رسيده بود به وسيله ماموران كلانتري ۲۰۷ پرديس كشف شد. بازپرس عرفان نيز در صحنه حاضر و ماجرا را از ساعت ۱۴ روز شنبه ۱۲ ارديبهشت  پيگيري كرد. ماجراي اين كشف جسد وقتي جالب تر شد كه ماموران گشت همين كلانتري صبح روز حادثه پژويي را توقيف كردند كه خون آلود بود و راننده آن كه دختر جواني است مدعي درگيري چند جوان و پاشيدن خون آنها روي خودروي خود است.
قاتل پشت در
قاتل پشت در نشسته بود تا ماموران بيايند و دستگيرش كنند. جرمش كشتن يك خانواده ـ پدر، مادر و پسر ـ بود. اين جنايت در خيابان  استرآبادي تهران رخ داد.
قاتل با استفاده ار يك كلت  كمري براي كشتن همه اعضاي خانواده چهار نفره آمده بود. اما دخترك ۱۱ ساله خانواده گريخت.
قاتل ابتدا پسر نوجوان خانواده را در كوچه به گلوله بست و پس از آن پدر خانواده كه با شنيدن صداي شليك از خانه بيرون آمد با سه گلوله قاتل كشته شد.
مادر خانواده با شنيدن سر و صدا از خواب بيدار شد و قاتل به محض رويارويي او را با ضربات چاقو به قتل رساند.
اما هانيه دختر خانواده دور از چشم قاتل به پشت بام گريخت. پدر و مادر خانواده بلافاصله كشته شدند و پسر خانواده در بيمارستان بستري است.

خبر
دو هفته پس از فرار
۷۵ درصد بزهكاري
۷۵ درصد نوجوانان فراري در همان دو هفته اول به بزهكاري كشيده مي شوند. يك جرم شناس معقتد است كه ۷۵ درصد نوجوانان فراري در دو هفته اول ترك خانه، در دام سرقت، اعتياد و ساير بزهكاري ها مي افتند و اين در حالي است كه مطالعات صورت گرفته بر روي نوجوانان فراري بيانگر اين امر است كه از هر سه نوجوان فراري يك نفر در عرض ۴۸ ساعت به باندهاي فساد مي پيوندند.
به گزارش خبرگزاري مهر دكتر شهلا معظمي گفت: «تجريه نشان داده كه واكنش قاطعانه پدر و مادر و مقامات قانوني در ساعت هاي اوليه گم شدن فرزند فاكتور مهمي در برگرداندن بي دردسر اوست.»
وي با بيان اين كه ۱۲ سالگي سن شروع فرار در ميان دختران و پسران است و در ۱۴ سالگي به اوج خود مي رسد كه گفت دختران تنها و بي سرپرست در صورت ترك خانه به دليل فقدان شخص يا اشخاص دلسوز در مورد پيگيري آنها در عمق اجتماع گم مي شوند و براي دوري از تنهايي و نيز ترس از بازگشت به هر شخصي كه به آنها پناه دهد اعتماد مي كنند.

طلاق هفت درصد زياد شده است
رئيس سازمان ثبت احوال ايران گفت: ميزان واقعه طلاق در كشور، سال گذشته هفت درصد نسبت به سال ماقبل افزايش يافت.
به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران «سيد محمدرضا آيت اللهي» گفت: «سال گذشته ۷۲ هزار و ۴۲۹ فقره واقعه طلاق در دفاتر ثبت احوال سراسر كشور ثبت شد كه اين آمار در سال ۱۳۸۱، ۶۷ هزار و ۲۵۶ فقره بود.»
وي ادامه داد: اين در حالي است كه آمار ازدواج ثبت شده در كشور سال گذشته ۶۸۰ هزار و ۹۳۱ فقره بود كه نسبت به سال قبل از خود ۶/۴ درصد رشد داشته است.
آيت اللهي خاطر نشان كرد: همچنين سال گذشته يك ميليون و ۱۶۸ هزار فقره ولادت و ۳۶۸ هزار و ۶۲۱ فقره گواهي فوت در كشور ثبت شده است. وي، به چهار درصد افزايش مواليد در كشور در سال ۱۳۸۲ نسبت به ۱۳۸۱ اشاره كرد و گفت: با توجه به جريان زلزله بم و كشته شدن بيش از ۲۸ هزار نفر در آن حادثه نمي توان رقم واقعي رشد و افزايش مرگ و مير در كشور را عنوان كرد.
وي، استان هاي سيستان و بلوچستان و كهكيلويه و بويراحمد را با ۱۴ درصد افزايش مواليد استان هاي داراي رشد مواليد در كشور برشمرد.
رئيس سازمان ثبت احوال كشور، در ادامه به صدور هفت ميليون و ۳۶ هزار كارت ملي در كشور اشاره كرد و گفت: اكنون بيش از ۸۵ درصد جمعيت كشور تحت پوشش طرح ابلاغ شماره ملي و كد پستي قرار گرفته اند و حدود ۱۰ ميليون نفر در كشور كارت ملي در اختيار دارند.

جرم دختران هشت ساله
دختران هشت ساله را به جرم مدرسه رفتن مسموم كردند. در پي اين حادثه كه در افغانستان رخ داد سه دختر بچه هشت ساله مسموم شدند.
يك مقام افغاني گفت: اين حادثه در مقابل تنها مدرسه دخترانه خوست رخ داده است. وي افزود: يك زن پودر آب ميوه مسموم را به دختران داد و گفت آن را در آب حل كرده و بنوشند. اين دختران پس از نوشيدن آب ميوه بيهوش شدند. به گزارش جام جم آن لاين رئيس جمهور افغانستان گفت كساني كه سه دختر مدرسه اي را مسموم كرده اند «عناصر تروريست» هستند. به گزارش آسوشيتدپرس حامدكرزاي گفت: غيرآدم هايي كه مخالف رفتن دختران به مدرسه هستند اين كار را كرده  اند. من كسي را كه يك دختر هشت ساله را صرفاً به اين دليل كه به مدرسه مي رود مسموم مي كند، افغاني يا مسلمان نمي دانم.
كرزاي گفت كه حال بچه ها بحراني است. گفتني است كه چنين افرادي در گذشته سعي كرده اند مدارس دخترانه را آتش بزنند اما حمله مستقيم به بچه ها كم سابقه است.

۲۰ قرباني يك سفر توريستي
با غرق  يك قايق توريستي ۲۰ تن كشته و ۸۰ نفر مفقود شدند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران در پي واژگون شدن اين قايق در ويتنام تلفات جاني زيادي به بار آمد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران به نقل از منابع خبري توريستي بيشتر از ۲۰۰ سرنشين حاضر در اين قايق به دليل برگزاري بيست ونهمين سالگرد استقلال ويتنام در اين برنامه تفريحي شركت كرده بودند.
به گفته پليس محلي، جست و جو براي كشف مفقودان حادثه ادامه دارد.
برخي حادثه ديدگان پيش از واژگوني  قايق با استفاده از تلفن هاي همراه سعي در برقراري ارتباط با ديگران را داشتند ولي به دليل شرايط بد جوي موفق نشدند.

۲۰ ميليارد قاچاق
پرونده قاچاق ۲۰ ميليارد ريالي در حال بررسي است. جانشين دبير ستاد مبارزه با كالاي قاچاق با اعلام اين خبر گفت: سال گذشته باتوجه به حجم بالاي قاچاق چاي كشور، محور تلاش بر كشف موارد تخلف و قاچاق اين محصول قرار گرفت.
عبدالكريم بابارضا در گفت و گو با خبرگزاري فارس با اشاره به اين كه پرونده هاي متعددي در زمينه قاچاق چاي و ساير كالاها در ستاد مبارزه با كالاي قاچاق در حال پيگيري است گفت: بسياري از اين پرونده ها به مراجع قضايي ارجاع داده شده است.وي با اشاره به قاچاق خودرو گفت: اين پرونده به دستگاه قضايي ارجاع داده شده اما هنوز از صدور راي نهايي آن خبر نداريم.
گفتني است كه گمرك جمهوري اسلامي شاكي پرونده قاچاق خودروست.

يادداشت
اگه قربانيا رو هم ببينيم
003594.jpg
مهشيد مجلسي
شما هم آمار سازمان بين المللي مهاجرت را درباره قاچاق زنان و دختران شنيدين؟ آره هموني كه مقرش تو «ژنو»ه. در آخرين آمار ارايه شده سالي ۷۰۰ هزار نفر قاچاق مي شوند. ۱۲۰ هزار نفر از اين آمار مربوط به زنان و دختران اروپاي شرقيه. اكثراً براي سوءاستفاده جنسي. آره اونارو مي فروشن. برده داري مدرن در عصر ارتباطات.
داشتم نگاهي به سايت هاي خبري مينداختم كه اينو ديدم. اما چيزي كه نظرمو جلب كرد ماجراي ديگه اي بود. خبرگزاري مهر در خبري اعلام كرده بود: «منبعي موثق براي ارايه آمار قاچاق زنان وجود ندارد». درواقع آماري وجود ندارد كه منبعي بخواهد آن را گزارش دهد.
برام موضوع جالب تر شد. اونقدر وقت داشتم كه بتونم يه گشتي در دنياي خبرا بزنم. منوي جست وجو رو آوردم و «قاچاق زنان» رو وارد كردم. موارد زيادي رو داد ولي باز هم يك خبر از «مهر» نظرم رو جلب كرد.
«جلالي زاده» عضو كميسيون فرهنگي مجلس گفته بود «قاچاق يك فعاليت محرمانه است كه نمي توان آمار دقيقي از آن تهيه كرد اما براساس آمار موجود هفته اي چهار هزار نفر به عناوين مختلف در مرزهاي كشور در حال تردد هستند.»
با خودم فكر كردم هفته اي چهارهزار تردد يعني چي؟ فكر كردم هفته اي چهار هزار تا در ۵۲ هفته سال مي شود ۲۰۸ هزار تردد. اگه از ميون اينها حتي يك سومش زن باشن ميشه ۶۵ هزارتا. شايد فكر كنيم غيرواقعيه ولي به هر حال يه تخمين محسوب مي شه كه مي تونه فرضيه خوبي رو مطرح كنه.
اگه از اين ۶۵ هزار تردد مربوط به زنها باز هم يك سومش مربوط به قاچاق و سوءاستفاده جنسي در كشورهاي حوزه خليج فارس باشه رقمش تامل برانگيزه چون مي شه ۲۱ هزار و ۶۶۶. پس احتمال قاچاق اين تعداد زن و دختر وجود داره.
چند وقت پيش مطلبي مي خوندم كه مربوط به يكي از همين قربانياي قاچاق زنان بود. داستان مرگ يه دختر كه به تصور يافتن يك كار باكلاس يا يه كار خوب تونسته بود خونوادشو راضي كنه تا بره به دبي و بعد اون جا فهميده بود كه از كار خبري نيس و براي ماجراي ديگه اي استخدام شده. وقتي تو اون مطلب خوندم كه دست آخر اون دختر بعد از اين كه با همسن و سالاي پدرش مدتي رو سر كرده بود به دليل بيماري و عفونت جون سپرده بود. خونوادش به جاي پيشرفتش جسدشو در فرودگاه مهرآباد تحويل گرفتن.
هنوز داشتم با خودم اين خبرا رو مرور مي كردم كه ديدم مدت هاست جلوي تلويزيون نشستم. كانال ماهواره بود. همش تبليغ دبي. همش تبليغ فروشگاهاش. حالم داشت بد مي شد. زدم يه كانال ديگه. بدتر شد. انواع لوازم آرايشي و بهداشتي. كلاساي آموزش آرايشگري. اَه همش جاذبه هايي كه مبهم و آلودس.
تو همين حسا بودم كه ديدم يه كانال ديگه يه مردي با لهجه اصفهاني داره به مجري مي گه «كي گفته دبي محل فساده، من سال هاس دارم اين جا زندگي مي كنم چرا هيچي نمي بينم.»
مونده بودم اون همه اطلاعات و اخبار رسمي و غيررسمي راجع به قاچاق زنان و حالا اين آقايي كه معلوم نبود از خودش دفاع مي كنه يا از دبي!
تلويزيونو خاموش كردم. دوباره ياد اون دختره افتادم. همون كه براي استخدام رفته بود. يادم به ضميمه هاي آگهي افتاد،ورق زدم،چقدر آگهي استخدام. اما دريغ از يك آگهي هشداردهنده يا پناه دهنده.
فكر كردم خوب حالا يكي يه اشتباهي مي كنه و به دام مي افته،ازش سوءاستفاده هم مي شه، اما چرا نبايد كمكش كرد برگرده و... .
بالاخره دلش كه نمي خواسته. مجبورش كردن. يا نه اصلاً خودش هم مي دونسته ولي فكر نمي كرده اين همه خشونت و تحقير بدبختي داره. نبايد كمكش كرد برگرده. نه تو دبي و نه تو ايران هيچ مركزي نيست كه كمك كنه اين دخترا برگردن. پليس مي تونه خيلي كمك كنه. حداقل به اونا، همون دخترا يا زنايي كه قرباني شدن اطمينان بده كه كمكشون مي كنه برگردن.
يا وزارت بهداشت، مي تونه مراكزي رو تدارك ببينه كه هم از لحاظ پزشكي و بهداشتي اونا رو درمان كنن و هم از لحاظ رواني و مددكاري.
اگه اين اتفاق بيفته فكر نمي كنين شايد كمتر شاهد حوادث تلخ باشيم نمي دونم ولي هزينه انجام اين كار حداقل سود اجتماعي و معنوي داره ولي هزينه برخورداري قهري چي؟

حوادث
هفته
جهان
چهره ها
ماشين
ورزش
هنر
|  هفته   |  جهان  |  چهره ها  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |