سهيلا قاسمي
الكساندراي ۳۰ ساله نه تنها دختر جان كري، نامزد دموكرات انتخابات رياست جمهوري آمريكاست، بلكه محرم اسرار او نيز به شمار مي رود. در ميان چهل كارگردان جواني كه به جشنواره كن دعوت شده اند نام الكساندرا كري، سينماگر جوان، باهوش و سرزنده را هم مي بينيم. او عضو انستيتو فيلم آمريكا و دانشگاه لس آنجلس است و فيلم كوتاهش The last Measure (آخرين اقدام) نام دارد. اين فيلم خشونت و صدماتي را كه جنگ ويتنام به يك خانواده آمريكايي وارد كرده به تصوير مي كشد. البته مشخص است كه ساختن اين فيلم بي هدف نبوده و الكساندرا اهدافي براي پيروزي پدرش و راهيابي او به كاخ سفيد در سر داشته است. مي توان گفت كه اين فيلم بي ارتباط با سنگدلي جمهوريخواهان آمريكا در زمينه جنگ عراق نيست.
هفته نامه فرانسوي زبان اكسپرس در آستانه برگزاري جشنواره كن گفت و گويي با الكساندرا كري در مورد اين اثري كه طنين منحصر به فردي داشته انجام داده است كه از نظر مي گذرانيم:
براي نخستين بار فيلمي را در كن عرضه كرده ايد كه موضوع آن به هيچ وجه خنثي نيست. موضوع آن چيست؟
فيلم، داستان خانواده اي را روايت مي كند كه به واسطه جنگ، يعني جنگ ويتنام از هم متلاشي مي شود. البته اين جنگ مي تواند هر جنگ ديگري هم باشد. همچنين داستان قطع ارتباط يك پدر با دختر كوچكش هم نقل مي شود. جراحت هاي حاصل از جنگ آنها را كاملاً از هم دور مي كند.
اين پدر و دختر الكساندرا و جان كري هستند؟
آنها پدر و دختر كوچكي هستند كه هركدام به شيوه اي خاص و با توجه به صدمات جنگ، عميقاً آزرده خاطر و زخم خورده هستند. طبيعتاً در اين فيلم كوتاه دورنمايي از خاطرات من هم وجود دارد. وقتي بچه بودم در حالي كه روي زانوهاي پدرم نشسته بودم با او گفت و گو مي كردم؛ درست مثل همه دختر بچه هايي كه عاشق پدرشان هستند. اين تصوير را در فيلم هم آورده ام.
چه زماني تصميم گرفتيد كه فيلم كوتاه بسازيد؟
درست اوايل جنگ عراق، وقتي آمريكا آماده حمله مي شد. اگر مي بينيد ويتنام را انتخاب كرده ام به اين علت است كه حضور اين جنگ هميشه در اطرافم ملموس بوده است و همان طور كه مي دانيد پيش از هرچيز به واسطه پدرم كه در جنگ شركت داشت، اين كار انجام گرفته است. همچنين برخي از دوستان صميمي خانواده ام داستان هايي از آن تعريف كرده اند. بسياري از دختران بزرگ خانواده مدت هاي طولاني منتظر يك سرباز كه پدر يا برادرشان بود مانده بودند و او هرگز باز نمي گشت، چون آن جا در ويتنام مرده بود.
شايد اگر از گفت و گوهاي خانوادگي الهام نمي گرفتند هرگز چنين فيلمي كه به كودكي ام برمي گردد را نمي ساختم. ويتنام هنوز هم در كودكي ام جاي مهم و بزرگي دارد، هرچند واقعيت اين است كه پدرم بسيار ملاحظه كار است و در اين زمينه خيلي كم صحبت مي كند. وقتي بچه بودم تعطيلات را در سن برياك فرانسه مي گذرانديم و من و او در ميان بقاياي جنگ سال ۱۹۴۰ قدم مي زديم. در ساحل و در ميان گودال ها گشت مي زديم و گفت و گوهايي طولاني در مورد زندگي، مرگ و جنگ داشتيم.
پدرتان فيلم شما را ديده است؟
هنوز نه، اما از مضمون آن با خبر است حقيقت دارد كه با تغيير حوادث عراق ، غم انگيز شدن جنگ و تغيير افكار عمومي در آمريكا اين فيلم هرچند ساده است اما چهره اي متفاوت به خود مي گيرد.
نمي ترسيد جمهوريخواه ها براي متزلزل كردن پدرتان در مقابل ستاد انتخاباتي اش از عبارت «الكساندرا كري صلح طلب» استفاده كنند؟
من آدم ساده لوحي نيستم هر خطري وجود دارد. بخش قابل توجهي از آمريكايي ها و به خصوص جوانان با اين فيلم ارتباط برقرار كرده و آن را خواهند پذيرفت. پدرم كه اين داستان تحت تاثير قرارش خواهد داد، آن جا در ويتنام روابط دوستانه اي برجاي گذاشته است. اگر خطري هم باشد از عهده آن برمي آيم. آمريكايي ها امروزه در مورد اين مسئله مسايل زيادي را مطرح مي كنند.
روابط شما با پدرتان چگونه است؟
به او خيلي نزديكم. با هم خيلي حرف مي زنيم. از انتخابات و از ديدگاه او راجع به آمريكا مي گوييم. او مردي آزاد است و مي خواهم تا حد توانم براي موفقيت او در انتخابات تلاش كنم.