ليگ قهرمانان اروپا
اروپا در تسخير فوتبال فرانسه و پرتغال
امشب در گلزن كرشن آلمان پورتو - موناكو
|
|
گروه ورزشي: موناكو و پورتو به فينال جام قهرمانان رسيده اند. برخي ها معتقدند حضور اين دو در چنين مسابقه مهمي، مصيبتي براي حاميان مالي يوفا و بازي ها است.
شبكه هاي تلويزيوني رغبت چنداني به پخش بازي ها نشان نمي دهند، ستاره هاي زياد و پولساز در ميدان نيستند و رسانه ها آن طور كه بايد و شايد به دو تيم اهميت نمي دهند و در نتيجه، فينال، چنان كه انتظار مي رفت سودآور نخواهد بود.
گروهي هم جدال موناكو- پورتو در ديدار پاياني معتبرترين رقابت هاي فوتبال باشگاهي دنيا را معلول بخت بلند دو تيمي مي دانند كه اشتباهات داوري آنها را روانه گلزن كرشن كرد.
عده اي هم با اطمينان مي گويند كه هر دو تيم جرقه هايي زودگذر بودند كه با جدايي قريب الوقوع دشام و مورينيو، خاموش مي شوند و ديگر نشاني از آنان در اروپا پديدار نخواهد شد.
جذابيت پنهان
شايد تمام گفته ها به نوعي درست باشند. بازي امروز در گلزن كرشن، بسان سال هاي قبل، جدال ستاره هاي پرزرق و برق نخواهد بود. معروف ترين بازيكن پورتو، «دكو »است كه به رغم تمام قابليت هايش، كسي نيست كه يك تنه قادر به راهبري تيمي در بالاترين سطح اروپا باشد. موناكو هم فرناندو مورينتس را دارد كه بهترين گلزن بازي هاست، اما در عين حال بازيكني است كه با همين توانايي ها، تابستان گذشته، بسياري از بزرگان اروپا از خريدش صرفنظر كردند، همان گونه كه مديران مادريد، او را سزاوار حضور در جمع ستاره هاي تيمشان ندانستند. موناكو براي رسيدن به نيمه نهايي ليگ قهرمانان به قانون گل زده در خانه حريف نياز پيدا كرد و مقابل چلسي،هوگو ايبارا، با دست گل زد تا فرانسوي ها به فينال برسند. اگر داوران هم در اعلام آفسايد مرتكب خطا نمي شدند، اين منچستر بود كه مي بايست پورتو را كنار مي زد و چه بسا به ديدار پاياني در آلمان مي رسيد.
با توجه به تمامي شايعات، هم مورينيو و هم دشام خيلي زود جذب يووه، چلسي يا نظاير آنها مي شوند و دست مديران باشگاه هايشان را خالي مي گذارند.
اما تمامي اين تفاسير و سفسطه گري ها، هيچ يك، از ارزش ديداري كه قرار است يكه تاز اروپا را معرفي كند، نمي كاهد. درست است، هيچ يك از اين دو، در زمره بهترين هاي اروپا جاي نمي گيرند. در واقع معمولاً اين بهترين ها نيستند كه به فينال مي رسند كه تداوم، استحكام و انگيزه است كه فاصله ها را مشخص مي كند، نكاتي كه در پورتو و موناكو، به وفور يافت مي شوند و همين راز جذابيت پنهانشان براي هواداران فوتبال است.
اشتباه در ارزيابي
پورتو، شايد هميشه در چشم نبوده اما اغلب بسيار تاكتيكي عمل كرده، شيوه اي كه خيلي ها آن را در نيافته اند و بيش از هميشه، مقابل لاكرونيا و منچستر يونايتد جلوه كرده. پورتو را هميشه دست كم گرفته اند اما ستاره هايي نظير پائولوفريرا و نونو والنته، به رغم محو شدن شان زير سايه ستاره هاي بزرگ، امسال در اروپا توان كم نظير خود را به رخ كشيدند؛ حتي خيلي ها مانيچه را با پاتريك ويرا مقايسه مي كنند.
اما از رويكردي تاكتيكي، تمام اين قهرمانان گمنام ديروز و مهره هاي جذاب امروز، هر يك نقشي مهم و از پيش تعيين شده در روند حركتي پورتو دارند.
دكو و كارلوس آلبرتو با خلاقيت فوق العاده شان آزادند تا هرگونه دوست دارند مدافعان رقيب را آزار دهند و از غناي تكنيكي شان بهره بگيرند. مورينيو به گونه اي طرح ريخته كه وظيفه جرج كاستا و كاستينيا، نبردهاي رو در رو و تصاحب توپ باشد؛ اما در مجموع، تعادل در تيم همچنان پابرجا مي ماند و اين سر موفقيت پورتو است. زماني كه بازيكني خوب در منطقه اي مناسب، تحت هدايتي به جا قرار گيرد، مي تواند مثل يك ستاره بازي كند و تخصص مورينيو در اين است كه بازيكنان خوب را در موقعيتي مناسب قرار دهد تا بتوانند ستاره وار ظاهر شوند. قطعاً پورتو پس از او تماشايي خواهد شد. بايد ديد جانشين مرد پرتغالي چگونه مي تواند راه جانكاهي را كه او طي كرده، بپيمايد.
در موناكو، دشام تيمي ساخت كه در خيال پرورده بود. هافبك سابق فرانسه، دوران موفق مربي گري اش را ؛ مرهون استعدادش براي اين كار، كه مديون هوش سرشار، سخت كوشي و از همه بالاتر، تسليم ناپذيري اش است. دقيقاً به همين سبب است كه موناكو در مسابقات حذفي دائم، عقب افتادگي اش را جبران مي كرد و پيروزي را زيرنگين خود در مي آورد. نمونه بارز ديگر اين تلاش سخت، از دست ندادن اميد و حس مبارزه جويي است كه در نتايج موناكو عيان است . آنها دو سال پيش در ليگ فرانسه پانزدهم شدند. تابستان پيش هم عملاً ورشكسته شدند و سقوط به دسته پايين تر را تنها به واسطه حضور دير هنگام يك سرمايه گذار خصوصي، زدودند. دشام خود را در برابر اندك سرمايه اي براي خريد، كوهي از بدهي ها و مجموعه اي از بازيكنان يافت كه به نظر مي رسيد راه به جايي نخواهند برد.
در نخستين گام، او چند بازيكن قرضي خريد كه بيشترشان توسط باشگاههاي بزرگ ديپورت شده بودند و تنها سرمايه شان، آميزه يأس و حس انتقام بود: ادوارد سيسه (پاري سن ژرمن)، هوگو ايبارا (پورتو!) و البته مورينتس. دشام ماند، با تيمي كوچك اما پراميد كه حتي بهترين گلزن فصل قبل خود، شعبان نوندا را به خاطر مصدوميت از دست داده بود. اما به زانو در آمدن، در قاموس كاپيتان سابق مارسي جايي نداشت. او سمت چپ خط دفاع را به پاتريس اورا سپرد كه تنها تجربه بزرگش به بازي در دسته سوم ايتاليا محدود مي شود اما در موناكو، به بدلي از روبرتو كارلوس تبديل شد.
دادوپرسويي كه تا يك سال قبل از آن به شمار نمي آمد زير نظر او به يكي از برترين هاي اروپا تبديل شد و لودويك ژولي و جروم روتن، با نكته سنجي دشام به تأثير گذارترين بازيكنان كناري جام قهرمانان دگرديسي يافتند.
يكي از اين دو تيم، تاج قهرماني اروپا را بر سر خواهد گذاشت اما هيچ يك از آنان بازنده نيستند؛ موناكو و پورتو مدت ها است اروپا را فتح كرده اند.
شايد حضور اينان در فينال مسابقات غيرمنتظره باشد اما نه براي آناني كه انديشه هاي دو مربي جوان را در اروپا يگانه مي دانند.
اسامي بازيكنان پورتو و موناكوبا شماره هاي روي پيراهن
پورتو:
۹۹- ويتور بايا، ۲۲- پائولو فرارا، ۲- جرج كاستا، ۴- ريكاردو كارولهو، ۸- نونو والنته، ۶- فرانسيسكو كاستينها، ۱۸- مانچي ريبرو، ۲۳- پدرو مندس، ۱۰- دك سوزا، ۱۱- درالي سيلوا، ۷۷- بني مك كارتي
موناكو:
۳۰- فلاويو روما، ۴- هوگو ايبارا، ۲۷- ژولين رودريگرز، ۱۹- سباستين اسكولسي، ۳- پاتريك ايورا، ۳۲- ژولي ژيوت، ۷- لوكاس برناردي، ۱۴- ادواردو سيسه، ۸- لودويك ژولي، ۱۰- فرناندو مورينتس، ۲۵- جرومي روتن
|