چهارشنبه ۱۰ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۲۳
تصوير زندگي ۱ ميليون و ۴۰۰ هزار داوطلب ورود به دانشگاه
۳۶۵ روز دلهره و نگراني
009936.jpg
امروزه تقريبا هر جواني كه ديپلم مي گيرد،نخستين هدفش شركت در آزمون سراسري دانشگاههاست. با توجه به اين كه حدود نيمي از جمعيت كشور ما را كودكان، نوجوانان و جوانان تشكيل مي دهند،به طور طبيعي و به موازات رشد جمعيت، گرايش به دانشگاه و كسب مدارك تحصيلي عالي نيز نسبت به گذشته افزايش يافته است. البته داشتن تحصيلات عالي و احراز مشاغلي كه متناسب با رشته تحصيلي باشد، هدف بسيار باارزشي است، اما چه بسا افرادي كه با اهداف ديگري در آزمون سراسري دانشگاه شركت مي كنند. به راستي افرادي كه داوطلب تحصيل در دانشگاه هستند و يا آناني كه به عنوان دانشجو مشغول تحصيل اند، چه نوع اهدافي را از تحصيل در دانشگاه دنبال مي كنند؟ آيا انگيزه طيف بي شمار علاقه مندان و مشتاقان ورود به دانشگاه، يكي است؟ چه انگيزه هاي دروني و بيروني در گرايش افراد به تحصيل در دانشگاه، مؤثر است؟چرا مي خواهند به دانشگاه بروند؟!
هدف هر جواني از شركت در كنكور، به طرز تلقي و ديدگاه او نسبت به موفقيت در آزمون سراسري، كسب مدرك تحصيلي عالي، فعاليت در اجتماع و... بستگي دارد. در اينجا به بررسي مختصر برخي طرز تلقي ها و ديدگاهها نسبت به كنكور و هدف از ورود به دانشگاه مي پردازيم:
عقب نشيني يا فرار
در بين جواناني كه ديپلم مي گيرند، عده اي هستند كه به قول معروف در مواجهه با كنكور عقب نشيني مي كنند. اين افراد معتقدند هر چه تلاش كنند بي نتيجه خواهد بود و موفق نخواهند شد. عذرا اسكندري- كارشناس امور تربيتي در اين باره مي گويد: «ديدگاه برخي از جوانهايي كه قصد شركت در آزمون سراسري را ندارند، به طرز تلقي و تربيت خانوادگي آنها بستگي دارد. اصولاً  در بعضي از خانواده ها نظر خاصي در مورد درس خواندن و شركت در كنكور ارائه نمي شود. معمولاً  در خانواده هايي كه والدين جايگاهي براي كنكور و كسب مدارك تحصيلي عالي قائل نيستند، فرزندان نيز علاقه و اشتياقي براي شركت در آزمون سراسري نشان نمي دهند.»
البته در اين بين گروهي نيز هستند كه با توجه به بحث فارغ التحصيلان بيكار كه واقعيتي تلخ به شمار مي آيد، ترجيح مي دهند در برنامه ريزي زندگي خود، راههاي ديگري را جايگزين كسب علم و دانش كنند.
طرز تلقي واقعي+ هدف آگاهانه - موفقيت
انتخاب آگاهانه:
اغلب افرادي كه تحت تأثير عوامل بيروني ادامه تحصيل مي دهند، در نهايت با مشكل مواجه مي شوند، اما آنهايي كه با شناخت درست و آگاهانه رشته مورد علاقه خود را متناسب با استعدادها و توانايي هايشان انتخاب مي كنند، معمولاً  موفقترند.هدفهاي غيرواقعي: ابرهاي آسمان، جايي كه درهاي دانشگاه در آنجاست- گروهي كه با هدفهاي غيرواقعي و خيال پردازي هاي واهي، رشته و دانشگاهي خاص را انتخاب مي كنند خيلي زود دلسرد و نااميد شده و به اين نتيجه مي رسند كه بدون آگاهي و شناخت كافي، هدفي را در مجموعه خيال پردازيهاي خود انتخاب كرده اند كه رسيدن به اين هدف نيز ارضاء شان نمي كند. خانم اسكندري در اين باره مي گويد: «تجربه نشان داده است كه اين گروه از افراد بعد از يكي دو ترم خسته و به نحوي سرخورده مي شوند، چون هدف آنها نياز خاص و لحظه اي بوده كه مرتفع شده،  ولي آنها را راضي نمي كند.»
شناخت توانايي و استعداد هاي شخصي: اهدافي كه بدون شناخت انتخاب مي شوند، چون با توانايي هاي فرد سازگار نيستند، به سختي قابل دستيابي اند و از طرف ديگر به علت در دسترس نبودن باعث ناكامي فرد مي شوند. همه ما با مسئوليت هاي بزرگي روبه رو هستيم، يكي از بزرگترين اين مسئوليت ها در قبال توانايي  ها ، استعدادها و علاقه هايي است كه در ما وجود دارد كه اگر در شناسايي و استفاده از آنها سهل انگاري كنيم، اين مسئوليت بزرگ خود را ناديده گرفته ايم.
نقش خانواده ها
نقش مؤثر خانواده ها در ايجاد تصوير ذهني و ديدگاه نوجوان و جوان نسبت به زندگي و ... غيرقابل انكار است. خانواده به عنوان نخستين تجربه اجتماعي هر فرد، سازنده ترين نقش را در شكل گيري شخصيت همه افراد دارد، در واقع تصوير ذهني هر فرد از خودش يعني ميزان شناخت او از توانايي ها و ضعف هايش در خانواده شكل مي گيرد. علي كريمي پژوهشگر اجتماعي و مدرس دانشگاه در مورد نقش خانواده ها در ايجاد تصوير ذهني جوانان مي گويد: «در خانواده هايي كه به نوجوان و جوان به حد كافي بها داده نمي شود، جوان چون از جايگاه خوبي برخوردار نيست، براي احياء شخصيت، ابراز وجود و جلب توجه (در محيط خانواده، دوستان و جامعه) به دنبال راهي مي گردد تا آنچه را از دست داده، كسب كند و چه بسا ورود به دانشگاه و به دست آوردن جايگاه مناسب اجتماعي در اين مسير، راهگشاي اين افراد باشد. وي معتقد است در بعضي از موارد نيز چون پدر و مادرها خود تحصيلات عالي ندارند و از سطح دانش كافي برخوردار نيستند، از ديدگاه جوانان مي خواهند با موفقيت فرزندانشان و ورود آنها به دانشگاه و رسيدن به پرستيژ اجتماعي خاص، كمبودها و خلأهاي رواني و روحي خود را پر كنند.
هدف: گذشتن از سد كنكور
متأسفانه امروزه جوانان آنقدر كه به قبول شدن در كنكور فكر مي كنند، به بعد از قبولي نمي انديشند، به طوري كه سالانه تعداد بسياري از دانشجويان سال اولي تقاضاي تغيير رشته، انتقال و حتي انصراف مي دهند. اينها كساني هستند كه فقط به قبولي فكر كرده اند. البته در اين بين نكته قابل تأمل اين است كه در برخي جوامع، مدرسه رفتن و گرفتن مدرك تحصيلي به عنوان مهمترين عامل در پيشرفت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي افراد به حساب مي آيد. موفق نشدن در تحصيل براي برخي از افراد سرچشمه بسياري از نگراني  ها و ناسازگاريهاي فردي و اجتماعي است. گاهي هم موفق نشدن در درس و ناسازگاريهاي ناشي از آن (در برخي موارد) تا حدي پيشرفت مي كند كه بعضي از دانش آموزان تصميم به ترك تحصيل مي گيرند و برخي ديگر هم با وجود ناموفق بودن، به علت فشار ارزشهاي اجتماعي به تحصيل ادامه مي دهند و سپس دچار مشكلات فردي و اجتماعي ديگري مي شوند.
صعود به قله كنكور= دروازه ورود به اجتماع؟!
مه ناز ياوري روانشناس اجتماعي در پاسخ به اين سؤال كه آيا كنكور دروازه ورود به اجتماع است، گفت: «همه جوانها بعد از پايان دوره متوسطه خواه ناخواه وارد جامعه مي شوند و تنها تفاوت آنها در اين است كه مسيرشان با هم فرق مي كند، ولي با توجه به طرز تلقي خانواده و جامعه نسبت به فرد تحصيلكرده، جوان درمي ِيابد اگر وارد دانشگاه شده و مدرك تحصيلي عالي كسب كند، از جايگاه بهتر و مناسبتري در جامعه برخوردار خواهد بود.در اجتماع توجه بيشتري به او مي شود و مسئوليتهاي بسياري نيز به او خواهند داد، بنابراين صعود به قله كنكور را انتخاب مي كند تا درصدي از موفقيتش تضمين شده باشد.»
دكتر مهدخت بروجردي- مديركل روابط عمومي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري نيز در اين باره مي گويد: «از ديدگاه جامعه شناسانه، افزايش جمعيت، نگاه سنتي به دولت به عنوان منبع درآمد، حقوق كارمندي به عنوان «آب باريكه»، تحصيلات دانشگاهي به عنوان مجوز ورود به دستگاه عريض و طويلي به نام «دولت» در سالهاي گذشته، تب ورود به دانشگاه را افزايش داده بود. البته از ديدگاه خوش بينانه، اشتياق ورود به نظام آموزش عالي را بايد بسيار مثبت ارزيابي و حمل بر صحت كرد كه جمعيت جوان ايران مشتاق يادگيري علم و دانش هستند و حاضرند در اين راه همه سختي ها را تحمل كنند، ولي واقعيت اين است كه اين نگرش خوش بينانه، هميشه و در همه موارد قابل تعميم نيست و عشق به پيدا كردن مشاغل دولتي، پرستيژ اجتماعي و عوض كردن طبقه اجتماعي، انگيزه بسياري از افراد براي ورود به آموزش عالي است كه البته به نظر مي رسد، اشكالي هم نداشته باشد.
جوان كنكوري در پي شغلي مناسب
به گفته دكتر بروجردي يكي از جديد ترين تحقيقات انجام شده در انگلستان نشان مي دهد كه تمايل به ورود به دانشگاه در انگلستان بسيار پايين است و علت اين امر كسب درآمدهاي بالا در حرفه هاي ديگر از جمله آرايشگري و خياطي است. امير- ن- داوطلب آزمون سراسري ۸۳ در مورد هدفش از شركت در كنكور مي گو يد: من فقط مي خواهم در رشته... قبول شوم چون در جامعه ما بازار كار دارد، پول درآر است و سازمان (يا شركت)... به كارشناسان اين رشته حقوق بالايي پرداخت مي كند. البته در مقابل اين ديدگاه افرادي نيز هستند كه با هدف ارتقاء و سطح علمي و دانش خود،در كنكور شركت مي كنند، هدف حميدرضا- م- داوطلب آزمون سراسري امسال از شركت در كنكور، ارتقاء سطح علمي و پيشرفت فردي و اجتماعي است.
واقعيت اين است كه همه كساني كه وارد دانشگاه مي شوند، لزوماً قصد ادامه تحصيل ندارند و به قول خودشان مي خواهند با كسب مدرك جايي براي خود در جامعه داشته باشند و آينده شغلي روشني براي خود ايجاد كنند. البته هيچ عيب و ايرادي در اين بحث نيست و يكي از كاركردهاي دانشگاه در تمام دنيا تربيت نيروي حرفه اي براي بازار كار است. اما اگر مدرك مساوي است با يك برگه كاغذ بي محتوا به عنوان مدرك تحصيلي كارداني، كارشناسي و يا حتي دكتري، بسيار مايه تأسف است. مدركي براي ميهماني ها- عده اي در امتحان كنكور شركت مي كنند و فقط و فقط مي خواهند در رشته و دانشگاه خاصي قبول شوند. اين افراد به دنبال مدركي براي پرستيژ اجتماعي، پز دادن و براي ميهماني ها هستند.
مريم- ج- داوطلب كنكور ۸۳ در مورد هدفش از شركت در اين آزمون مي گويد: من فقط مي خواهم مدركي داشته باشم تا پيش دوستان و آشنايان خجالت نكشم. وقتي براي شب نشيني و ميهماني به خانه دوستان و آشنايان مي روم، از اين نظر خود را تحقير شده احساس مي كنم، انگار چيزي گم كرده ام. در نتيجه نداشتن يك مدرك دانشگاهي برايم غيرقابل تحمل است. دوري از خانواده- دوري از خانواده، زندگي مستقل و فرار از زير ذره بين(والدين) هدف تعداد ديگري از كنكوري هاست. البته در ظاهر اين گروه اندك نمي دانند زندگي و درس خواندن در خوابگاه (يك اتاق ۱۲ متري براي ۴ يا ۵ نفر) چقدر مشكل است. علاوه بر اين در بيشتر دانشگاهها امكان استفاده از خوابگاه در دوران تحصيل وجود ندارد و حداكثر براي نيمي از دوره تحصيل، خوابگاه تعلق مي گيرد و بقيه دوران تحصيل نيز بايد با اجاره خانه و دردسرهاي زندگي مجردي به سر شود.
***
البته ديدگاهها و طرز تلقي هاي ديگري نيز در مورد كنكور و ورود به دانشگاه وجود دارد ولي به راستي در مواجهه با اين ديدگاههاي متفاوت، بايد چه راهكارهايي ارائه كرد؟ آيا راهكار و ايده جديدي وجود دارد؟ دكتر مهناز ياوري با اشاره به ضرورت فرهنگ سازي در اين زمينه و نقش مؤثر خانواده ها، مي گويد: «به عقيده من بهترين راهكار اين است كه از همان مراحل ابتدايي و راهنمايي، آموزشهاي لازم در قالب الگوهاي مثبت به فرزندان ارائه شود. در اين مورد فراهم كردن امكاناتي كه نوجوان را به سوي درس خواندن سوق دهد، نيز بسيار مؤثر است. ارتباط با افراد تحصيلكرده و موفق نيز بي تأثير نخواهد بود. والدين بايد اين طرز تفكر را در نوجوانان ايجاد كنند كه تحصيل محدوديت ندارد و كسب علم و دانش مختص زمان، مكان و شرايط خاصي نيست. كنكور فقط وسيله اي براي كسب دانش، ارتقاء سطح علمي (با هدف فردي يا اجتماعي) و احراز شغلي متناسب با تحصيلات و علاقه فرد است.»
دانشگاه را مي توان محيطي براي رشد كردن دانست. محيطي كه بايد انتظار داشته باشيم در آن افراد بالغ تر، سنجيده تر، جدي تر و سختكوش تر شوند و شرايطي فراهم شود تا در آنها رشد ذهني و رواني لازم صورت گيرد. دانشگاه از يك سو تأثير اجتماعي دارد ،چون به افراد كمك مي كند تا وظايف و نقشهايي را فرا بگيرند كه آنان را به افرادي مفيد و مؤثر تبديل كند و از سوي ديگر اثر انگيزشي دارد چون دانشجويان را در شرايط جديدي قرار مي دهد و آنها را وادار مي كند تا نگرشها، تمايل ها، طرح ها و دورنماهاي جديدي را در فكر خويش پرورش دهند. به طور كلي هدف دانشگاه، ايجاد شرايط مناسب براي رسيدن افراد به رشد و بلوغ فكري و اجتماعي و عاطفي است. افرادي از راه دانشگاه به پيروزي و موفقيت دست مي يابند كه به مرحله رشد و بلوغ رسيده باشند. شكست و ناكامي در تحصيل نتيجه خودداري از مواجهه با خواستها و رقابتهاي سالم محيط دانشگاهي، خودداري از پذيرش مسئوليتها و ناديده گرفتن فرصت ها براي رسيدن به نكات شخصي و اجتماعي است.
دكتر مهدخت بروجردي مديركل روابط عمومي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، در مورد بهترين و مؤثرترين راهكار براي تغيير نگرشها گفت: «به نظر من راهكار مناسب براي تغيير نگرش مردم و تقويت اين نگرش كه با قبول نشدن در كنكور، آسمان به زمين نمي آيد، اين است كه بايد در اين زمينه كار فرهنگي جدي صورت گيرد و مجري اين كار فرهنگي سازمان صدا و سيما باشد كه با انجام مصاحبه هايي با افراد موفق دانشگاه نرفته و يا مصاحبه با افراد ناموفق دانشگاه رفته و تحصيلكرده، در عمل به مردم نشان دهد كه داشتن تحصيلات عالي فقط يكي از راههايي است كه مي تواند به موفقيت ختم شود؛ آن هم با تلاش و كوشش و عشق به علم و دانش. موفقيت در هر زمينه اي در گرو پشتكار، تلاش، صبوري و به قول معروف «دود چراغ خوردن» است، نه اين كه با ورود به دانشگاه همه چيز را تمام شده و مسائل را حل شده فرض كنيم. اگر انسان در هر كاري كه مي كند بهترين باشد، فرد موفقي است». وي افزود: «اين فرهنگ بايد در كشور تقويت شود كه هر كسي چه به دانشگاه برود چه نرود، بايد در زمينه هاي مختلف مطالعه كند، به روز باشد و مشاركت فرهنگي، اجتماعي و سياسي داشته باشد، هدفهاي روشني را براي خود ترسيم و براي رسيدن به اهدافش تلاش كند.» دكتر بروجردي به تمام كساني كه مي ترسند در كنكور پذيرفته نشوند گفت: چشم ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد.
***
ما زندگي را با نگاهمان، با طرز فكرمان و تصوراتمان شكل مي دهيم. راههاي مختلفي به زندگي ختم مي شود، هرچه اطلاعات و آگاهي ما از خود و محيط اطرافمان بيشتر باشد، داراي شخصيت كامل تري خواهيم بود و براي آينده خود راههاي متفاوت بيشتري در نظر خواهيم گرفت، بنابراين در مقابل هر مشكل كوچكي به راحتي تسليم نخواهيم شد.
زهرا هوشيار

نوعي زندگي
شادمانه زيستن را بياموزيم
تقريباً همه ما معتقديم كه هيچ رابطه عميقي بدون خنده و شادماني و خوش خلقي ممكن نيست شايد به همين دليل است كه مي گويند افراد مقدس، پرهيزكاراني بوده اند كه موجب شادماني و خنده مردم مي شده اند ولي متأسفانه به قول لويي استيونسن، ما هيچ وظيفه اي را همچون وظيفه شاد بودن حقير نشمرده ايم. در حقيقت همگي مي دانيم كه در دنيايي كه از آغاز مكتوب آن، پيوسته درگير كشتن، هتك حرمت، ويراني و آزار يكديگر بوده ايم، خنديدن شجاعت مي خواهد و به گفته فيلسوف ايتاليايي، لئوپاردي، آن كس كه شجاعت خنديدن دارد، همچون كسي كه آماده مردن است، سرور دنياست.
اغلب ما هنگامي كه شاد هستيم، احساس گناه مي كنيم! غالباً متقاعد شده ايم كه يا به خاطر شاد بودن تنبيه مي شويم و يا خيلي نمي گذرد كه دلتنگ خواهيم شد. كم پيش مي آيد كه ما خنده اي پرصدا و بي اختيار را بشنويم اگر هم بشنويم،  با نگاهي از سر تأسف به آن شخص خيره مي شويم. براي آن كه ما را بخندانند به كمدين هاي حرفه اي پول هاي كلان مي پردازيم تا حتي با مسخره كردن سرو وضع خودمان، ما را به بازي گيرند و بتوانيم به كمك آنان از بند غم رها شويم و زندگي روزمره و انتظاراتي را كه از ما دارند به يك سو نهيم.
همگي بايد به اين باور برسيم كه خنده نزديكترين فاصله بين دو انسان است. به طوري كه «برنارد شاو» فيلسوف بزرگ نيز اشاره مي كند كه: «با خنده مي توان بدي را بدون بدخواهي از بين برد و رفاقتي خيرخواهانه و بدون كينه توزي برقرار ساخت.»
چگونه شاد باشيم؟
ما مي توانيم همانطور كه دنبال يك تكه لباس گمشده مي گرديم، دنبال شادي بگرديم. ما خودمان هستيم كه شادماني مان را مي سازيم. هيچ كس نمي تواند به ما بگويد كه چگونه مي توانيم خوشحال باشيم. شايد بخش اعظم شادماني هنگامي از بين مي رود كه در پي آن هستيم. براي شاد بودن بايد راهي را كه مي رويم رها كنيم و دنبال چيزي برويم كه اصلاً  ارتباطي به راه اصلي ندارد. ما بايد اين توانايي را در خود بوجود بياوريم كه بتوانيم هر چند وقت يك بار امور دنيوي را رها كنيم و به سوي بي اختياري حركت كنيم. در چنين نقطه اي است كه آزادي و خطر كردن معني پيدا مي كند و يك محيط فعال پر از شگفتي  بوجود مي آيد. شادي، خوش خلقي و خنده همه شگفت انگيزند، ابزاري كه  آسان در اختيار ما قرار مي گيرند و در يك ارتباط، آرامش و آسودگي خيال مي آورند. هنگامي كه با يكديگر مي خنديم، با منطق و دليل سروكار نداريم در چنين مواقعي با زبان جهاني سخن مي گوييم و احساس مي  كنيم به يكديگر نزديكتر شده ايم.
خنده و سلامتي
طبق آخرين تحقيقات، خنده به هضم غذا كمك مي كند (اسيدهاي معده را كاهش مي دهد)، عضلات قلب را تقويت مي كند (بي نظمي عضله قلب را كاهش مي دهد)، كارآيي مغز را بالا مي برد و هميشه انسان را هوشيار نگه مي دارد.
لذت و شادي حالات ذهني هستند و به همين دليل به ما كمك مي كنند تا بتوانيم راه حل هاي ابتكاري پيدا كنيم. با احساس شادي، سرور و نشاط آزادتر زندگي مي كنيم، مسائل را واضح تر مي فهميم و با تنش ها و فشارهاي روزمره بهتر كنار مي آييم. هنگامي كه انسان مي خندد، بدن او هورمون خاصي را ترشح مي كند كه به طور طبيعي درد را از بين مي برد.
لادن نصيري

زندگي
اقتصاد
انديشه
ايران
سياست
علم
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  زندگي  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |