عذر بدتر از گناه
|
|
مهدي قمصريان
استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي و ميكروبي در جنگ با ايران به قدري گسترده و وسيع بوده است كه حتي سكوت مرموز رسانه هاي غربي را هم مي شكند و آنها را وادار به سخن مي كند. اين سوءاستفاده گسترده از اين نوع تجهيزات ركورد بي سابقه اي را در تاريخ ثبت مي كند كه دور از ذهن است تا سالهاي سال شكسته شود. هشتم تيرماه روز مبارزه با سلاح هاي شيميايي و ميكروبي مي باشد، لذا در اين مقاله مروري به اين عمل غيرانساني رژيم بعثي در طول ۸ سال دفاع مقدس خواهيم داشت. نمونه اي از اين جنايت رژيم عراق كه با كمك برخي دولت هاي اروپايي صورت گرفت را مي توان در لوح بمباران شيميايي در مقابل سفارت آلمان مشاهده نمود.
عراق شيميايي
دولت بعث عراق با تظاهر به مقابله با اسرائيل از اواخر دهه ۶۰ ميلادي به فكر تحقيق براي توليد عوامل سلاح هاي شيميايي افتاد. اين تحقيقات از يك پايگاه كوچك موسوم به راشد در شمال شرقي بغداد آغاز شد و اولين محصولات آن گازهاي اشك آور و خردل و چند محصول ديگر بود. پس از گذشت چند سال سازمان جديدي با نام حسن ابن الميثم بنيان گذاشته شد. در اين محل رژيم عراق با استفاده از تجهيزات و فناوري شوروي سابق و برخي كشورهاي غربي توليد سلاحهاي شيميايي را در سطح گسترده تري پيگيري كرد. همچنين در اواسط دهه ۷۰ ميلادي تأسيسات بزرگي در بياباني در حدود ۷۰ كيلومتري بغداد تحت پوشش پروژه ۹۲۲ و با نام شركت توليد كود شيميايي آغاز به كار كرد. در اين مركز كه مانند كارگاههاي آموزشي آلمان شرقي ساخته شد كارشناسان بلوك شرق به آموزش كاربرد سلاحهاي شيميايي به عراقيها مي پرداختند. اينگونه فعاليت هاي عراق تا چندي پيش از جنگ تحميلي عليه ايران شدت يافت و اين كشور با تمام توان سعي در توليد و ذخيره سازي اين سلاحها نمود تا بتواند بعد از آغاز جنگ و در مواقع لزوم از آنها استفاده كند.
جنگ ناجوانمردانه
عراق در چند دوره مختلف در جنگ از جنگ افزارهاي شيميايي استفاده كرد. دوره اول از آغاز تهاجم ارتش عراق به خاك ايران اسلامي در ۳۱ شهريور تا آزادسازي خرمشهر بود كه عراق طي آن به طور پراكنده و براي درهم شكستن مقاومتهاي پراكنده رزمندگان اسلام و هموار كردن سير تجاوز خود به داخل خاك ايران از اين سلاحها استفاده مي كرد. هر چند تاكنون مدارك مستندي از به كارگيري سلاحهاي شيميايي در نخستين ماههاي جنگ به دست نيامده ولي شواهدي وجود دارد كه اين ادعا يعني استفاده رژيم عراق از اين نوع سلاحها را اثبات مي كند. يكي از اين شواهد انتشار خبر اعزام نمايندگان ارتش عراق به آلمان و گفت وگوي آنها براي خريد ۰۰۰/۱۵۰ ماسك ضدگاز بود. دليل ديگر كه بيانگر استفاده عراق از اين سلاحها در مقطع ابتدايي جنگ است وجود مجروحاني است كه در آن زمان به شدت از ناحيه چشم آسيب ديدند. در اين برهه از جنگ عراقيها از گازهاي ساده اي همچون گاز اشك آور و يا گازهاي موسوم به باران زرد استفاده مي كردند كه از نظر عملياتي پايداري كمي داشتند اما بعدها با پيچيده تر شدن اوضاع از انواع مخرب و كشنده اين سلاحها استفاده كردند كه به مراتب آثار سوء بيشتري نسبت به بقيه سلاحها داشت.
به كارگيري اين سلاحها در ابتداي جنگ حتي مورد توجه مطبوعات غربي هم قرار گرفت تا جايي كه هفته نامه فارن ريپورت چاپ لندن در گزارشي اظهار داشت: «عراق در جنگ خود عليه ايران از يك نوع گاز مهلك فلج كننده اعصاب استفاده مي كند كه گفته مي شود اين گاز از انواع «V» است. اين گاز به قدري كشنده است كه تنها در صورت تماس چند قطره از آن با پوست بدن، موجب مرگ مي شود. اين گاز مشتركاً توسط روسيه و آلمان شرقي توليد مي شود و گفته مي شود از طريق آلمان شرقي در اختيار عراق قرار مي گيرد.»
در سال ۶۰ به علت افت روحيه حاكم در جبهه ها اخباري از كاربرد گازهاي سمي در جبهه هاي كشور انتشار نيافت و اين مخفي كاري موجب شد كه در اين زمينه كمترين اطلاعات موجود انتشار يابد و اين موجب بروز يك خلأ بزرگ اطلاعات درباره كاربرد جنگ افزارهايي شيميايي از سوي عراق شد.
يك گام به پيش
دوره ديگري كه فعاليتهاي شيميايي عراق شدت بيشتري به خود گرفت به سالهاي ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵ مربوط است .در اين دوره ارتش عراق سعي كرد تا با كمك اين تجهيزات عمليات تهاجمي ايران را خنثي كند. در طول اين دوره بيش از ۲۳۰ بار مواضع نيروها، مراكز تداركاتي و حتي مناطق غيرنظامي ايران هدف حملات شيميايي عراق قرار گرفت و در حدود ۴۴ هزار نفر شهيد و مجروح شدند.
در فاصله اين چند سال نه تنها ميزان و دفعات به كارگيري سلاحهاي شيميايي به طرز چشمگيري افزايش يافت بلكه عوامل شيميايي به مراتب خطرناك تري همچون سم قارچي، گاز اعصاب با نام تابون، گاز تارول و دهها نوع سلاح مرگبار ديگر به كار گرفته شد. وال استريت ژورنال در شماره ۱۳ خود با اشاره به بكارگيري تجهيزات شيميايي توسط عراق در جنگ نوشت: «باران زرد ماده اي است كه به راحتي توليد و يك ميلياردم گرم از اين سم باعث از بين رفتن سلولهاي پوست بدن مي شود.»
در اين ميان عملكرد دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران نيز قابل توجه و تأمل است. ايران در آن زمان به دليل ناديده گرفتن تجاوز عراق از سوي شوراي امنيت سازمان ملل به اين سازمان چندان روي خوشي نشان نداد و بيشتر سعي كرد عمده قواي سياسي تبليغاتي خود را متوجه افكار عمومي جهان و محدود دولتهاي دوست خود سازد. در مقابل عراق با برخورداري از حمايت بنگاههاي رسانه اي غرب و شرق سعي مي كرد تمام واقعيات را انكار و حتي به نوعي نشانه ابهام را متوجه خود ايران سازد. مثلاً گاهي عراق براي اجراي برخي از سياستهاي خود حملات شيميايي خود را كاهش مي داد و ابتدا ادعا مي كرد كه ايران عليه عراقيها از سلاح شيميايي استفاده كرده است. پس از گذر اين مرحله با توجه به اينكه عراق دريافته بود براي درخواستهاي ايران در مجامع و سازمانهاي بين المللي گوش شنوايي وجود ندارد محدوديت به كارگيري جنگ افزارهاي شيميايي را تقريباً كنار گذاشت كه تنها به چند نمونه از به كارگيري وحشيانه اين سلاحها اشاره مي كنيم.
برگ هايي از تاريخ جنگ
يكي از نمونه حملات شيميايي عراق، پس از عمليات بدر در زمستان سال ۶۳ بود كه موجب شد جمهوري اسلامي ايران از دبيركل سازمان ملل در نامه اي بخواهد يك هيأت كارشناسي از منطقه بازديد كنند. در پاسخ به اين درخواست ايران دبيركل طرح ۸ ماده اي خود را تهيه و به دو كشور ايران و عراق ارائه داد. در اين طرح پيش بيني شده بود كه دو كشور با پذيرفتن كنوانسيون سلاحهاي شيميايي از ادامه حملات شيميايي جلوگيري كنند. درخواستي كه ايران آن را پذيرفت ولي عراق نه تنها از پذيرش آن سرباز زد بلكه از روز ۱۹ فروردين ماه ۱۳۶۴ موج جديدي از حملات شيميايي را در مناطق عملياتي بدر و خيبر آغاز كرد. در پي اين حملات ايران بار ديگر از دبير كل خواست تا هيأت كارشناسي ديگري به منطقه اعزام شود. نتيجه بازديد اين هيأت و گزارش آن به شوراي امنيت صدور بيانيه اي از طرف شورا بود كه در آن اتهام عراق مبني بر حمله شيميايي عليه نيروهاي ايراني تأييد شده بود.
رژيم بغداد پس از صدور اين بيانيه آنچنان برآشفت كه اعلام كرد: «سازمان ملل در حال انحراف از تاريخ و قدمت ۴۰ ساله خود است.»
با وجود اين عراق به خاطر فشار افكار عمومي جهان تا عمليات والفجر ۸ از به كارگيري سلاح هاي شيميايي به طور گسترده خودداري كرد. همانطور كه ذكر شد يكي ديگر از مقاطعي كه رژيم عراق به سلاح هاي شيميايي متوسل شد پس از عمليات حساب شده و منظم ايران در منطقه عمومي فاو (۲۰ بهمن ۱۳۶۴) بود كه در آن يكي از بي سابقه ترين حملات شيميايي توسط اين كشور انجام شد. آنها طي ۱۵ روز، هفت هزار گلوله توپ و خمپاره حاوي مواد شيميايي و همچنين بمباران منطقه بوسيله بيش از هزار بمب شيميايي موجب شهادت ۲۳ نفر و مجروح شدن ۸۴۷۷ نفر از رزمندگان ايراني شدند. در اين حملات عوامل شيميايي جديدي چون گازهاي خفه كننده و سيانور به كار گرفته شد. پس از اين حملات، جمهوري اسلامي ايران مجدداً از سازمان ملل خواست تا هيأتي را براي تحقيق به محل اعزام كند و اين بار هشدار داد كه در صورت عدم اقدام اين سازمان خود به مقابله به مثل خواهد برخاست. اين خواسته ايران موجب تصويب قطعنامه ۵۸۲ گرديد كه تنها در بند ۲ آن از به كارگيري سلاح هاي شيميايي در جنگ ايران و عراق اظهار تأسف شده بود. با وجود كاستي هاي فراوان قطعنامه ۵۸۲ جمهوري اسلامي ايران آن را گامي مثبت در جهت محكوم كردن عراق به عنوان متجاوز و پايان عادلانه جنگ برشمرد. همچنين چندي پس از قطعنامه ۵۸۲ شوراي امنيت نيز تشكيل جلسه داد و به كارگيري سلاح هاي شيميايي توسط عراق در جنگ عليه ايران را به شدت محكوم كرد. اما جنگ شيميايي در سال ۱۳۶۵ شكل تازه اي به خود گرفت. در اين سال تعداد حملات شيميايي عراق به ۷۹ مورد يعني ۲ برابر سال قبل افزايش يافت. در اين سال سلاح شيميايي به عنوان يك سلاح تهاجمي به كار رفت در حالي كه قبلاً تنها به عنوان يك استراتژي دفاعي از آن استفاده مي شد. محورهاي فاو، شهر مهران، حاج عمران عراق، منطقه شيخ صالح، جزيره مينو، خرمشهر و شلمچه مناطقي بودند كه در سال ۶۵ شاهد حملات شيميايي عراق بودند.
در پي اين حملات جمهوري اسلامي ايران بار ديگر به دبير كل سازمان ملل شكايت كرد و در مقابل، دبير كل نيز طي بيانيه اي كاربرد سلاح هاي شيميايي را محكوم كرد. آري سال ۶۵ يادآور مصدوميت شيميايي بيش از ۱۲ هزار نفر از رزمندگان اسلام بود ولي سال ۶۶ فاجعه بزرگتري رخ داد. پس از تغيير جبهه درگيري از جنوب به شمال عراق كه دست ايران را خوانده بود در همان آغاز سعي كرد براي مقابله با حملات نيروهاي ايراني به سلاح هاي شيميايي متوسل شود تا منطقه را براي ايرانيان ناامن سازد. از جمله اين حملات مي توان به حملات شيميايي عراق در مناطق سليمانيه، اربيل و ... اشاره كرد. در پي اين حملات اين بار عراق ادعا كرد كه ايران از تسليحات شيميايي استفاده كرده است. پس از فرستادن هيأت تحقيق سازمان ملل و جمع آوري اسناد و ارائه گزارش به شوراي امنيت، اين شورا بيانيه اي صادر كرد كه در آن بدون آوردن نام عراق، استفاده مكرر از سلاح هاي شيميايي را محكوم نمود. پس از اين بيانيه تنها ۴۰ روز حملات شيميايي متوقف شد چرا كه با آغاز عمليات نصر ۴ در ۷ تير ۱۳۶۶ عراق در يك حمله وحشيانه چهار نقطه شهر سردشت را با استفاده از گاز خردل بمباران كرد. بسياري در پي اين حمله سردشت را نخستين شهر قرباني جنگ افزارهاي شيميايي پس از انفجار بمب هسته اي در هيروشيما ناميدند. پس از اين فاجعه، كاردار ايران در سازمان ملل و دكتر ولايتي وزير خارجه وقت ايران طي نامه اي جداگانه خطاب به دبير كل، اين سازمان را فاقد قابليت برخورد با جنايت هاي رژيم عراق دانست. اما با ادامه سكوت مجامع بين المللي عراق با ادامه حملات شيميايي در مناطق قشن، دوقلو و اسپيدار تعداد زيادي از نيروي نظامي و غيرنظامي را مصدوم و شهيد كرد. بعد از اين حمله در اسفند ماه فاجعه اي اتفاق افتاد كه همه جهانيان را تحت تأثير قرار داد و آن بمباران شيميايي حلبچه بود كه به مصدوم شدن بيش از ۹ هزار نفر و كشته شدن قريب به ۵۰۰۰ نفر منجر شد. در پي اين حادثه گاردين حمله شيميايي عراق به حلبچه را بزرگترين جنايت جنگي عراق خواند. در پي اين حمله وزارت خارجه از دبير كل خواست هيأتي را براي تحقيق به منطقه اعزام كند ولي دبير كل اعلام كرد از آنجا كه حلبچه جزو قلمرو ايران نيست منع حقوقي براي اين بازرسي به وجود مي آيد.
طوفان بي پايان
عراق در سال پاياني جنگ با مشاهده پيروزيهاي ايران و براي توقف اين پيروزي ها از سويي و از سوي ديگر ايجاد فشار بر روي جمهوري اسلامي ايران براي پذيرش پايان جنگ با شرايطي كه مورد درخواست عراقي ها است، استراتژي استفاده تهاجمي از سلاح هاي شيميايي در دستور كار عراقي ها قرار گرفت. به نوشته آويگر ورهاسل كورن در كتاب طوفان بي پايان (عراق، سلاح هاي سمي و بازدارندگي) «عراقي ها دكترين تعرض مؤثر را كه جنگ شيميايي در آن گنجانده شده بود در پيش گرفتند.» از نمونه اين حملات مي توان به عمليات متقابل عراق در فاو اشاره كرد كه ارتش اين كشور با استفاده گسترده و شديد از اين سلاح ها در خلال چند ساعت توانست بندر فاو را از دست نيروهاي ايراني خارج كند. همچنين حملات شيميايي عراق در شلمچه و جزاير مجنون به قدري گسترده بود كه نيروهاي ايران مجبور شدند منطقه را ترك كنند و ارتش عراق با اتكا به اين روش توانست دوباره به برتري در جبهه هاي جنگ دست يابد.
مقصر اصلي
كاربرد گسترده جنگ افزارهاي شيميايي از سوي عراق در هشت سال جنگ تحميلي عليه ايران آنچنان چشمگير است كه بايد به عنوان مسئله اي پيچيده به طور جداگانه بررسي و تحليل شود. با اين حال همگان بر اين باورند كه عراق به تنهايي توانايي دستيابي به اين سطح از سلاح هاي شيميايي و بيولوژيكي را نداشت و در اين مورد حضور دو ابرقدرت شرق و غرب از سويي و حمايت هاي مالي كشورهاي عرب از سوي ديگر در تجهيز عراق به اين سلاح ها را نمي توان ناديده گرفت. رژيم عراق از ابتداي جنگ با اتخاذ سياست ويژه اي درباره كشورهاي اروپايي و با پشتوانه منابع مالي اعراب و بهره برداري از موقعيت يك كشور پروپاقرص به خريد وسائل و مواد اوليه از منابع گوناگون و تأسيس كارخانجات متعدد جنگ افزارهاي شيميايي مبادرت كرد. اما به كارگيري گسترده عراق از اين تسليحات به حدي بود كه كشورهاي فروشنده تا مدتي از فروش اين تجهيزات به عراق خودداري مي كردند. در هر حال براساس مستندات موجود حدود ۵۰ شركت اروپايي و آمريكايي تجهيزات و امكانات ساخت اين سلاح ها را به عراق فروختند و حتي در مواردي خود دولتها نيز آن را تأييد و اعلام كردند. با اين وجود امروز كه حدود ۱۶ سال از پايان جنگ تحميلي مي گذرد ابعاد مختلف اين موضوع بخصوص بعد حقوقي آن كه مي تواند مظلوميت مردم ايران را آشكار كند كمتر مورد توجه قرار گرفته است .
شعار تزوير (پوچ)
در پايان به اين نكته اشاره كنم كه امروز شاهد اشغال عراق توسط حاميان ديروز آن هستيم. كساني كه با داعيه حمايت از بشر و به بهانه مبارزه با تروريسم و آثار آن وارد عراق شدند و پس از اشغال اين كشور كه پديده اي بي سابقه در سال هاي اخير به شمار مي رود اعلام كردند كه عليرغم اطلاعات آنها در عراق سلاح كشتار جمعي پيدا نشده است. اين جمله موجب شد تا بسياري از رسانه ها از جمله رسانه ها و مطبوعات داخلي خودمان در واكنش هايي اين عذر اشغالگران را بزرگنمايي كرده و از آن به عنوان اشتباه استراتژيك اشغالگران نام ببرند. در صورتي كه با اندكي دقت در تاريخ و مستندات آن درمي يابيم كه پيدا كردن سلاح هاي كشتار جمعي عراق بيش از آنكه به ضرر افرادي چون صدام باشد به ضرر دولت ها و شركت هايي است كه آن را در اختيار عراق گذاشته اند و امروز در لباسي ديگر و با نام توسعه دموكراسي در عراق حضور پيدا كرده اند. امروز اين بستر مناسب مي تواند فرصت خوبي براي سردادن فرياد دادخواهي ملت ايران در مجامع بين المللي و احقاق حقوق پايمال شده شهيدان و جانبازان شيميايي باشد. فرصتي كه غربي ها از آن به خوبي استفاده كرده و با استفاده از هجوم گسترده تبليغات رواني عذر موجهي براي اشتباهات گذشته خود مي تراشند در حالي كه اين عذر بدتر از گناه است!
طرح ازفريد مرتضوي
|