جمعه ۱۲ تير ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۲۵
index
خاطرات يك خبرنگار از بغداد
ترجمه: رضا كاشاني
پيرزني در حالي كه اشك هايش را پاك مي كند در مورد انتقال قدرت مي گويد دعا مي كنم اتفاق خوبي بيفتد ما مي خواهيم جوانانمان در كنارمان باشند نمي خواهيم دوباره آنها را از دست بدهيم
«عمر رازق» خبرنگار سايت بي بي سي عربي است. متن زير خاطرات او از حضور در بغداد چند روز پيش از انتقال قدرت در عراق است.
004338.jpg

بغداد، پنج شنبه، ۲۴ ژوئن، ساعت ۱۲ ظهر (به وقت گرينويچ)
براي ماموريت جديدم، شش ماه بعد از آخرين حضورم در بغداد، دوباره به عراق برگشته ام. ديشب شبي آرام را در امان، پايتخت گرم اردن گذراندم و ظهر با پرواز خطوط هوايي رويال جردن وارد فرودگاه بين المللي بغداد يا همان «فرودگاه صدام» سابق شدم. اين تنها پرواز غير نظامي به اين فرودگاه مخروبه است. منطقه اطراف ترمينال فرودگاه بزرگترين محل تجمع نيروهاي آمريكايي در پايتخت عراق است. در ميان ۷۰ عراقي كه از هواپيما پياده مي شوند تنها يك خانواده عراقي مي بينم. فكر مي كنم براي تعطيلات به اردن رفته بودند. بقيه يا خبرنگارند يا به دلايل شغلي به اين جا آمده اند. ترسناك ترين زمان در تمام پرواز لحظه فرود آمدن در فرودگاه بغداد بود. البته خلبان هواپيماي فوكر ۲۸ قبلاً هشدار داده بود براي به حداقل رساندن خطر آتش دشمن يا شليك هاي پراكنده خودي، هواپيما بسيار سريع و با بيشترين زاويه ممكن خواهد نشست.
در بين راه فرودگاه تا دفتر بي بي سي در بغداد همان شعارها و ديوار نوشته هايي را ديدم كه شش ماه قبل ديده بودم، شعار هايي عليه اشغال عراق، حزب سابق بعث و صدام حسين. وقتي كه رسيدم، فضايي تكان دهنده و آكنده از هراس و وحشت به دليل حملات امروز حاكم بود. ۸۵ نفر كشته شده بودند.

بغداد، جمعه، ۲۵ ژوئن، ساعت ۲ بعد از ظهر
هرچه به تاريخ انتقال قدرت در عراق نزديك تر مي شويم، شايعات بيشتري در خيابان و در ميان مردم مي شنويم. عده اي از موج غارت و چپاولي سخن مي گويند كه روزي كه آمريكايي ها مسئوليت امنيت را به عراقي ها مي سپارند، رخ خواهد داد. برخي ديگر نيز از جوخه هاي مرگي خبر مي دهند كه فرمان دارند هر كه را در حال خرابكاري ديدند از پاي درآورند. دولت موقت عراق سخت تلاش مي كند تا به اين شايعات پايان دهد و روز سي ام ژوئن را روزي براي شادي و جشن گرفتن معرفي كند، نه موعدي براي ترس و وحشت. صفحه آخر تمام روزنامه هاي عراقي امروز يك آگهي تمام صفحه بود با اين متن: «روز سي ام ژوئن خانه مان را باز پس خواهيم گرفت.» بالاي صفحه نيز عبارت «بسم ا... الرحمن الرحيم» به چشم مي خورد همراه با طرحي از يك «چشم» براي دور كردن چشم بد از عراق كه نقشه كامل آن در صفحه چاپ شده بود.
اين جا همه مشتاقانه يا نگران در انتظار روز انتقال حاكميت هستند. همزمان با درج آگهي هاي تبريك در روزنامه ها تدابير امنيتي و به همان ميزان حملات مخالفان نيز تشديد شده است. من هيچ لذت حقيقي و ارضاكننده اي ميان عراقي ها نمي يابم - چيزي كه فكر مي كردم به دليل باز گشت حاكميت به خودشان براي اولين بار پس از سقوط صدام خواهم ديد - و نمي دانم چرا.

بغداد، شنبه، ۲۶ ژوئن، ساعت ۴ بعد از ظهر
با وضعيت فعلي بغداد كه انفجار و تركيدن ماشين ها به مسئله اي عادي و روزمره تبديل شده است و در هر لحظه و هر مكان ممكن است رخ بدهد، از گشتن در خيابان ها، احساس امنيت نمي كنم. وقتي خورشيد در بغداد غروب مي كند دماي هوا از ۴۵ درجه سانتيگراد به ۲۸ درجه مي رسد. به نظر مي آيد اين افت گرما برخي عراقي ها را ترغيب مي كند تا از پشت ديوار هاي ترس بيرون بيايند و شب را ديگر در خانه نمانند. شايد هم ديگر آنقدر به زندگي در موقعيت خطرناك عادت كرده اند كه ديگر وحشتي از بيرون آمدن ندارند. من و همكارانم نيز براي شام به رستوران القوته رفتيم؛ از معدود جاهايي كه تا ساعت ۱۱ شب باز است. آن جا خانواده هاي عراقي زيادي را ديدم كه براي صرف شام آمده بودند. ديدن كودكان، زنان و مردان عراقي كه از شب نشيني در يك مكان عمومي لذت مي بردند نشانه اي اميدواركننده از بازگشت بخشي از امنيت از دست رفته بود، اما آيا اين روز ها ادامه خواهد يافت؟

بغداد، يكشنبه
۲۷ ژوئن
ساعت
۴ بعد از ظهر
004341.jpg

از زمان آغاز اشغال عراق، ستاد فرماندهي حاكميت موقت ائتلاف (CPA) در «منطقه سبز» در بغداد مستقر شده است. منطقه سبز هم اكنون شامل يك سالن كنفرانس براي جلسات رسمي، سفارت آمريكا در بغداد و يكي از كاخ هاي صدام حسين است كه محل اقامت «پل برمر» حاكم آمريكايي عراق است. يك ويلاي كوچك نيز اين جا هست كه گفته مي شود خانه «حسين كامل» داماد صدام بوده؛ كسي كه سال ۱۹۹۵ از عراق به اردن گريخت و برخي اسرار نظامي صدام را براي غربي ها فاش كرد. صدام براي كامل پيغام داد كه اگر به عراق بازگردد او را خواهد بخشيد. او برگشت و همراه برادرش اعدام شد. خانه او نيز بعد از اشغال عراق، محل دفتر مركزي شوراي حكام عراق بود كه با انتخاب دولت موقت اين شورا منحل شد.
از منطقه سبز بازديد كردم. اين جا در بغداد، عراقي ها به طعنه اين محل را «امپراتوري سيا» مي نامند. در زمان بازديد به ما گفتند پس از انتقال قدرت به عراقي ها عبور و مرور در منطقه سبز آزاد خواهد شد. طبيعتاً تصور من اين بود كه ايستگاه ها و نقاط بازرسي در اين محل از دفعه قبل كمتر شده باشد. اما اين طور نبود. تعداد آنها و مردان مسلح حاضر در آنها بيشتر شده بود. بعد از سخنگوي حاكميت موقت ائتلاف شنيدم كه قرار است سفارت آمريكا در همان منطقه باقي بماند. به اين دليل كه اوضاع امنيتي، ساختن سفارت خانه در هرجاي ديگر را با مشكل جدي رو به رو مي كند.

بغداد، دوشنبه، ۲۸ ژوئن
ساعت ۲ بعد از ظهر
عراقي ها مثل روز هاي ديگر به دنبال كسب و كار روزانه شان هستند و روياي صلح و امنيت را در روز واگذاري قدرت به عراق - دو روز زودتر از برنامه اعلام شده - در سر مي پرورانند. در خيابان ها خبري از جشن و پايكوبي نيست. نه تظاهراتي ديده مي شود و نه پارچه و پرچمي. تنها چند پرچم بر بام ساختمان هاي دولتي در منطقه سبز نصب شده است. قدرت، پيش از آن كه مردم بغداد از خواب بيدار شوند، به صورت پنهاني و دو روز پيش از موعد مقرر به عراقي ها منتقل شده است. همه از شنيدن خبر يكه خورده اند.
عراقي هايي كه من ديدم آرزو هاي ساده اي دارند. پيرزني در حالي كه اشك هايش را پاك مي كند، مي گويد: «دعا مي كنم اتفاق خوبي بيفتد. ما مي خواهيم جوانانمان در كنارمان باشند. نمي خواهيم دوباره آنها را از دست بدهيم.» مردي ميانسال كه به نظرش انتقال قدرت چيزي جز يك نمايش نيست،  مي پرسد: «نخست وزيري كه اينقدر از جانب آمريكايي ها حمايت مي شود چطور مي تواند مستقلاً براي كشورش تصميم گيري كند؟»
از مرد جواني مي پرسم چه انتظاري از دولت جديد دارد. مي گويد: «بايد رستوران ها و مراكز تفريح را دوباره باز كنند.» عراقي ها اتفاقات جديد را ناديده نمي گيرند، اما آموخته اند قبل از آن كه به اميد و آرزو هايشان پر و بال بدهند، نسبت به همه چيز بدبين باشند.

موز و كلاشينكف
004335.jpg
سهيلا قاسمي
چيكيتا براندز، غول آمريكايي توليد ميوه به نيروهاي چريكي دست راستي كلمبيا كمك هاي مالي بسياري كرده است. گفته مي شود اين شركت تا جايي پيش رفته كه حتي سلاح نيز در اختيارشان گذاشته است. در واقع هيچ كس در كلمبيا در اين باره ترديدي نداشت، اما پذيرش اين حقيقت از سوي خود شركت و اعلام عمومي آن براي اولين بار كمي غيرمنتظره است. چيكيتا براندز (يونايتد فروت سابق) اخيراً خودش اعتراف كرد كه به واسطه يكي از شعبش تحت عنوان مدلين بانداكس  اس اي كمك هاي قابل توجهي به گروه هاي مسلح كلمبيا كرده است.
درواقع اين موسسه در پي اختلافات و برگزاري نشستي داخلي در نهايت مقامات آمريكايي را مطلع كرد كه يكي از شعبش به گروهي كه در ليست سياه گروه هاي تروريستي از آن نام برده شده كمك كرده است. پس از اين جريان بود كه تحقيق مفصلي توسط دادگستري آمريكا صورت گرفت. اين طور كه به نظر مي رسد دليل اصلي اين پرداخت ها تهديد اين نيروهاي چريكي بوده و شركت براي حفاظت از جان كاركنان خود را ايجاد رابطه اي مسالمت آميز با آنها دست به معامله زده است. البته هنوز دقيقاً اعلام نشده كه پول به حساب كدام گروه واريز شده است.
در اوربا، منطقه اي واقع در شمال غربي كلمبيا جايي كه چيكيتا هنوز شش هزار هكتار از اراضي اش را به پرورش موز اختصاص داده هيچ كس جرات نمي كند كه حتي در مورد اين ماجرا حرف بزند. خوسه آنتونيو بنيتس، مسئول سنديكاي پرورش دهندگان موز سنتريناگرو مي گويد: «ما اين جا همه جور جناح و نيروي مسلح داريم و نمي توانيم بگوييم اين سرمايه ها به حساب كدامشان واريز شده است. نيروهاي مسلح انقلابي كلمبيا (فارك) از مدت ها پيش در اين منطقه قدرت گرفته اند. به احتمال خيلي زياد نيروهاي چريكي براي سران شركت هاي توليدكننده موز «مالياتي انقلابي» تعيين كرده اند. در آغاز سال هاي دهه ۱۹۹۰، گروه مسلح ديگري شامل ارتش چريكي ضد ماركسيست يا نيروهاي متحد تدافعي كلمبيا شكل گرفتند.
شركت ها كه از باج گيري نيروهاي فارك و ساير گروه هاي چپي افراطي خسته شده بودند براي رهايي از دست شورشيان و از طرف ديگر براي آرام كردن سنديكاها كه در آن زمان مدام دست به اعتصاب مي زدند به اين گروه جديد روي آوردند. به هرحال اوربا در اين زمان تبديل به صحنه درگيري هاي خونين ميان گروه هاي ماركسيست و ارتش چريكي راست افراط طلب شده بود. در نهايت اين راستي ها بودند كه موفق شدند. آنها نيروهاي چريكي را به سمت كوه ها كشاندند. از اين زمان به بعد با توجه به كنترل دقيق مزارع و باغ هايي كه در سراسر منطقه گسترده شده اند اعتصابات كاهش چشمگيري يافت. گلوريا كوارتاس، شهردار سابق اوربا مي گويد: «شركت هاي بزرگ پرورش دهنده موز هزينه اين آرامش را پرداخت كرده اند و هيچ كس ترديدي ندارد كه چيكيتا در پرداخت هزينه هاي اين جنگ نقش بسيار مهمي ايفا كرده است.»
مسايل حاد ديگري را نيز به اين شركت آمريكايي نسبت مي دهند. هفتم نوامبر سال ۲۰۰۱ حدود سه هزار كلاشينكف كه در نيكاراگوئه توسط يك قاچاقچي اسلحه اسرائيلي خريداري شده بود در اسكله بانادكس  اس اي، جايي كه معمولاً صندوق هاي حاوي موز چيكيتا بارگيري مي شوند، تخليه شد. در گزارش كاملي كه از اين جريانات تهيه شده مي خوانيم كه آن روز سلاح ها و مهمات بسياري در بندر تخليه شد و شركت حمل و نقلي كه بانادكس اس اي نام داشت مسئول حمل آن بود در صورتي كه محموله آن در تملك نيروهاي ضد ماركسيست كلمبيا بود.
به هرحال اين اولين باري نيست كه شركت هاي بزرگ آمريكايي به علت همدستي با راستي هاي افراطي در كلمبيا انگشت نما مي شوند. پانامكو و ببيداس اي آليمنتوس، كه زيرنظر كوكاكولا فعاليت مي كنند به علت مشاركت در قتل بسياري از سران سنديكاي كلمبيا توسط نيروهاي مسلح كلمبيايي تحت پيگرد قضايي قرار گرفته اند. شركت معدني آمريكايي دروموند كه در شمال شرق كشور به استخراج كربن مي پردازد نيز به علت مرگ سه نفر از اعضاي سنديكا تحت پيگرد قرار گرفته است. بسياري شركت هاي ديگر نيز ضمن همكاري با اسكادرانان مرگ دست هاي خود را به خون آلوده كرده اند. به عنوان مثال شركت انگليسي پتروليوم نيز از سوي سنديكاها متهم به جا دادن به نيروهاي چريكي شده است. فرانسيسكو راميرز كه مسئول نظارت بر نيروهاي چندمليتي كلمبيا و همچنين حقوق بشر در اين كشور است مي گويد: «اكثريت اين شركت ها در كلمبيا رفتاري جنايت آميز در پيش گرفته اند. پس از ۴۰ سال درگيري در اين كشور راميرز درسي كه گرفته اين است: «سرمايه گذاري در كشوري كه در حال جنگ است به معناي سرمايه گذاري در جنگ است.»
منبع: اكسپرس

خبر
نمره صفر براي طرفداران جنگ عراق
004350.jpg

معلم دبيرستاني در ژاپن كه سؤالات كتبي اي در مورد تاريخ به بچه ها داده بود، در نهايت به كساني كه تمايل خود را براي اعزام سربازان ژاپني براي مشاركت در جنگ عراق اعلام كرده بودند نمره صفر داد.
اين معلم كه در ميان سؤالات امتحان پايان ترم درس تاريخ ژاپن اين سؤال را جاي داده بود، از ۸۰ نفري كه در امتحان شركت كرده بودند به مخالفان نمره كامل داد. مشاور آموزشي وزارت آموزش كشور اين كار او را احترام نگذاشتن به آزادي عقايد عنوان كرد. والدين بچه ها نيز به خاطر نمره صفر فرزندانشان در مدرسه تجمع كرده و شكايتي را نيز تسليم دادگاه كردند.
در حال حاضر ۵۵۰ سرباز ژاپني در جنوب شرقي عراق مستقر هستند. اپوزيسيون هاي ميانه، چپ و صلح طلب با اين حركت ارتش كه براي نخستين بار پس از جنگ سال ۱۹۴۵ صورت مي گيرد كاملاً مخالفند.
004326.jpg

تب فوتبال در ميان سياستمداران
تب بازي هاي يورو ۲۰۰۴ همه گير شده و محافل سياسي را نيز كاملاً به خود جذب كرده است.
هفته گذشته وقتي فرانسه براي بازي آخر در برابر يونان آماده مي شد نمايندگان پارلمان كه قرار بود در جلسه آن روز خود رفرمي را مطرح كنند، به يكباره اعلام كردند كه به خاطر اين بازي پارلمان تعطيل است. از سوي ديگر شكست تيم ملي ايتاليا در مرحله مقدماتي اين ديدارها نيز بازتاب هايي در ميان سياستمداران داشت كه هنوز هم ادامه دارد. سناتور ليويو توگني چند روز پيش گفت: «خوشحالم كه لاجوردي پوشان حذف شدند. در اين تيم تعداد بچه ها خيلي بيشتر از افراد بالغ بود. در ضمن ديگر وقتش رسيده بود كه تراپاتوني را كنار بگذاريم.» يكي ديگر از سناتورها كه عضو حزب فورتزا ايتاليا، متعلق به نخست وزير برلوسكوني است نيز به شدت از سرمربي تيم انتقاد كرده و گفت: «معلوم است كه با چنين آدمي بچه ها نمي توانستند موفق شوند.» يكي ديگر از سناتورهاي حزب دموكرات چپ (اصلي ترين اپوزيسيون كشور) نيز چند روز پيش در اظهارنظري اعلام كرد «وقتي به فوتباليست ها اين همه دستمزد مي دهند معلوم است كه آنها هم اينقدر بد بازي مي كنند. دوسوم اين افراد بايد از تيم ملي اخراج شوند.»
004332.jpg

منفورترين رهبران دنيا
در نظرسنجي صورت گرفته توسط يك موسسه مالزيايي براي تعيين منفورترين رهبران جهان، جورج بوش رتبه اول را كسب كرد. اين نظرسنجي كه نتيجه آن روز دوشنبه اعلام شد ۵۴ درصد افراد شركت كننده بوش را اولين انتخاب خود قرار داده بودند. ۱۲ درصد نيز آريل شارون، نخست وزير اسرائيل را در راس ليست جاي داده بودند. از نظر ۵ درصد مردم نيز صدام حسين، رئيس جمهور سابق عراق از همه منفورتر بود.
004329.jpg

كانادايي ها قول دادند راي شان را نخورند
كانادايي ها روز دوشنبه به پاي صندوق هاي راي رفتند تا نمايندگان خود را انتخاب كنند. در اين ميان كميسيون انتخاباتي از آنها خواهش كرد: «لطفاً برگه راي خود را نخوريد.» اين كميسيون در سايت اينترنتي خود و همچنين در پارچه نوشته هايش جداً خواسته بود برگه هاي خود را نابود نكنند يا اين كه آن را نخورند. در شعارها نيز پس از سؤال مهمي مثل «چرا بايد راي دهم؟» اين مسئله مطرح شده بود. سال ۲۰۰۰ سه نفر از چهره هاي سياسي در جريان آخرين انتخابات پارلماني برگه هاي راي خود را خوردند. دليل آنها هم اين بود كه از ميان كانديداهاي موجود هيچ كس را با صلاحيت نمي دانند.

يادداشت
رئيس جمهور اوكراين در تنگناي قتل روزنامه نگار
004344.jpg
تحقيقات انجام شده در مورد مرگ گئورگي گونگادژه، روزنامه نگار اوكرايني كه سپتامبر سال ۲۰۰۰ به قتل رسيد و نكات جديدي كه در پرونده او مشاهده شده و روزنامه  انگليسي زبان اينديپندنت آن را منتشر كرده فرضيه مشاركت بلند پايه ترين مقامات اوكراين در قتل او را پررنگ تر مي سازد.
در اوكراين با وجود گذشت چهار سال از مرگ گئورگي گونگادژه روزنامه نگار ۳۱ ساله اي كه مخالف دولت به شمار مي رفت هنوز اين بحث بر سر زبان هاست. او كه روزنامه اي اينترنتي به راه انداخته بود، تحقيقاتي در مورد فساد موجود در جلسات دولتي را آغاز كرده و به اين ترتيب رئيس جمهور لئونيد كوچما و نزديك ترين همكاران او را متهم كرده بود.
سپتامبر سال ۲۰۰۰ به ناگهان او ناپديد شد و بعد جسد بي سرش را پيدا كردند. پس از گذشت اين همه مدت از فعاليت كميسيون تحقيق پارلمان اوكراين به نظر مي رسد تحقيق جديدي براي بررسي رابطه رئيس جمهور و اين قتل آغاز شده است.
گرگوري اوملچنكو، رئيس كميسيون تحقيق روز ۱۷ ژوئن در كنفرانسي مطبوعاتي از احتمال چنين كاري سخن گفت و چندي بعد هفته نامه محلي زركالوندلي آغاز آن را تاييد كرد.
هم اكنون چهار سال از مرگ گونگادژه مي گذرد و هنوز كسي موفق به پيداكردن سرش نشده هيچ كس هم محكوم شناخته نشده است. تلاش هاي آسكولد كروشلينكي، يكي از روزنامه نگاران اينديپندنت ابعاد جديدي به اين مسئله داده است. او با استفاده از اسنادي اختصاصي و شاهداني منحصر به فرد چندين تن از مقامات اوكراين من جمله رئيس جمهور اين كشور را تحت فشار گذاشته است. رئيس جمهور پيش از اين نيز توسط يكي از محافظان شخصي اش متهم شده بود. اين محافظ هم اكنون در تبعيد به  سر مي برد. افراد بسياري كاملاً متقاعد شده اند كه لئونيد كوچما در حذف گونگادژه دست داشته اما هيچ كدام نتوانسته اند آن را ثابت كنند.
تا اين جاي كار مدارك روزنامه نگار ايندپندنت نشان مي دهند كه مقامات اوكرايني تلاش كرده اند در مرگ روزنامه نگار سرمايه گذاري كنند چرا كه او سد راه و مزاحم آسايش رئيس جمهور شده بود. ايندپندنت مي گويد اين مدارك را از طريق اعضاي سازمان هاي مخفي اوكراين به دست آورده است، اما به علت تلاش مقامات براي حذف اين مدارك، هم اكنون در داخل اوكراين اسناد از بين رفته اند. به گفته منابع سرويس هاي مخفي كوچما سال گذشته دادستاني را مامور كرده كه روي تحقيقات سرپوش بگذارد. اسناد بسياري موجود است كه گفت و گوهاي طولاني وزراي كشور سابق و فعلي اوكراين را در بر مي گيرد و در ميان سخنان آنها مي توان به وجود جاسوساني كه گونگادژه را از ماه ژوئيه ۲۰۰۰ زير نظر گرفته اند پي برد.
004347.jpg

در روزنامه اينترنتي كه گونگادژه باني آن بود چندي پيش گزارش مفصلي نوشته شد كه نگراني اوكراين و انگليس را خاطرنشان مي كرد. در اين گزارش اظهارات ايهور هونتچاروف مامور ويژه سابق وزارت كشور ذكر شده است، او يوري كراوچنكو وزير كشور را متهم مي كند كه اين قتل را انجام داده و آن را به پاي رئيس جمهور گذاشته است. اين شاهد كليدي كه مدام احتمال مي داد او را بكشند سال گذشته بر اثر بيماري جان باخت. اما ايندپندنت مدعي است مدارك معتبري در دست دارد كه حاكي از قتل او هستند. طبق اين مدارك وزيركشور به او داروهايي مرگبار خورانده است. گفته مي شود دادگاه اوكراين نيز به صورت غيرعلني صحت مدارك را تاييد كرده است.
از سوي ديگر مقامات اوكرايني اخيراً ادعا مي كنند قاتل اين روزنامه نگار را دستگير كرده اند و هنوز نام او را فاش نمي كنند اما رئيس  كميسيون تحقيق مي گويد اين قتل تنها يك عامل نداشته است. فرضيه رئيس كميسيون اين است كه هيچ كس قصد كشتن روزنامه نگار را نداشته بلكه فقط مي خواسته اند او را به كيف برده و بترسانند و مقاومت او كار را به اين جا رسانده است.

جهان
ايران
هفته
پنجره
داستان
چهره ها
پرونده
سينما
ديدار
حوادث
ماشين
ورزش
هنر
|  ايران  |  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  داستان  |  چهره ها  |  پرونده  |  سينما  |
|  ديدار  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |