شنبه ۲۰ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۳۳
خوابگرديسم!
برادرم در اين زمينه ركورددار است. چون يك شب از ديوار همسايه بالا رفته بود! خوشبختانه همسايه مان از بيماري وي اطلاع داشت 
صبح كه خانواده ام متوجه مسموميت من شدند، از اينكه من از كجا نفت پيدا كرده بودم، متعجب شده بودند
011160.jpg
دنياي عجيب خواب از زمان هاي قديم فكر و ذهن انسان ها را به خود مشغول داشته است. پرواز روح، رويا، كابوس، خوابگردي و... هر كدام از اين مقوله ها سال ها مورد تحقيق و بررسي قرار گرفته  و منشا بسياري از مقالات و كتب علمي بوده اند.
خوابگردي يكي از اين موارد است كه مثل اكثر ماجراهاي مربوط به خواب، ريشه  رواني دارد و احتمالا با خلقت بشر همراه او بوده است و با گذشت زمان و تغيير روش زندگي، تنها شكلش تغيير كرده است، يعني اگر بشر آن روز اسب را براي خوابگردي هاي شبانه خود انتخاب مي  كرد، امروزه قطعا به فراخور حال، ماشين را برمي گزيند!
خوابگردي انواع مختلف وگاه بسيار عجيبي دارد كه شنيدن آنها بسيار جالب است:
«اسمم مليحه است، ۱۶ سال دارم. از سن ۸ سالگي در خواب راه مي  روم. گشت و گذار در خواب نه تنها براي من بلكه براي كل خانواده ام به امري عادي تبديل شده است. به طور كلي اين قضيه بين خانواده و بستگان من، ارثي است. خود من سفر خوابگردي را ازكودكي با برادرم آغاز كردم. البته او رفيق نيمه راه شد و چند وقت پيش بر اثر يك حادثه، عادت خوابگردي از سرش افتاد.
وقتي در خواب راه مي  روم انگار كسي مرا به دنبال خود مي  كشاند، ولي صبح كه بيدار مي  شوم اصلا به ياد ندارم در طول شب چه كارهايي انجام داده ام. مثلا يك روز در حالي كه كف حمام خوابيده بودم بيدار شدم يا حتي شبي پا را فراتر گذاشته و كارم به خوابيدن سركوچه رسيده بود. البته مادرم فورا متوجه شده و مرا به رختخوابم برگردانده بود. خلاصه هر شب يك داستاني دارم، ظرفشويي، يه قل دو قل بازي كردن و... در حال حاضر به توصيه مشاور مدرسه نزد روانپزشك مي  روم كه البته داروهاي گياهي كه برايم تجويز كرده، خيلي تاثير نداشته است.»
پرفسور« باهر» فوق دكتراي مديريت رفتاري از كانادا در اين باره مي  گويد: «براي من ثابت شده است كه جسم از روح دستور مي  گيرد. لذا گاهي اوقات در خواب روح به جسم دستور مي  دهد بدون اينكه بخش خودآگاه مطلع باشد، مثل همين پديده راه رفتن در خواب، يعني روح به جسم دستور مي  دهد بلند شو، راه برو بچرخ و...
در صورتي كه در بيداري چنين نيست و اگر ناخودآگاه بخواهد كاري بكند، بايد از كانال خود آگاه كه نوعي خودسانسوري است عبور كند، ولي در خواب اين كانال غيرفعال است و هر دستوري كه ناخودآگاه مي  دهد، جسم اجرا مي  كند.»
خانمي كه خود را فروشنده پوشاك معرفي مي  كند در مورد مشكل خوابگردي دختر ۱۲ ساله اش اينگونه مي  گويد: «اوايل مشكل خوابگردي فرزندم را زياد جدي نمي  گرفتم و حتي راه رفتن او درخواب، حرف زدن يا ساير حركات غير ارادي اش دستاويزي براي خنده من و شوهرم بود. آن زمان هيچ گاه فكر نمي  كرديم اين مساله ادامه دار شده و پاياني نداشته باشد. به هر حال با تداوم قضيه كم كم خنده هاي من و شوهرم به گريه تبديل شد. روزي اينقدر گريه كردم كه شوهرم من و فرزندم را به عنوان بيمار نزد روانپزشك برد. دكتر مقداري دارو براي دخترم تجويز كرد كه البته نمي  گويم صد درصد تاثير داشت ولي بي  تاثير هم نبوده است.»
زهرا، ۱۹ ساله كه خود را دانشجوي رشته نقاشي معرفي مي  كند، ماجراهاي خود را اين طور تعريف مي  كند: «من كلا با خواب مشكل دارم! نمي  دانم چه مرضي دارم كه هر خوابي مي  بينم آن را به صورت عملي اجرا مي  كنم. مثلا يك شب خواب ديدم دارم سرم را به ديوار مي  كوبم والبته عملا هم داشتم همين كار را مي  كردم كه با واسطه مادرم از ضربه مغزي رهايي پيدا كردم. در آن حالت هيچ دردي احساس نمي  كردم. حوصله دكتر رفتن ندارم. گاهي سعي مي  كنم با تمرينات يوگا، مديتيشن و تلقين هاي مثبت به خود آرامش دهم ولي هنوز نتيجه اي نگرفته ام. گاهي در خواب بلند مي  شوم و شعرهاي بي  سروته روي كاغذ مي  آورم.»
پرفسور باهر مي  گويد: «خوابگردي درست مثل حالتي است كه در هيپنوتيزم اتفاق مي  افتد. در اين روش هيپنوتيزم كننده، شخص مديوم را به خواب مي  برد، خودآگاه او را سلب مي  كند و به ناخودآگاه دستور مي  دهد چه كارهايي را انجام دهد. خود من هم در اين زمينه تجربه دارم. زماني كه بچه بودم و در پشت بام خانه خواب بودم، احساس تشنگي كردم، بعد هم در همان حالت خواب از كلي پله پايين آمدم و رفتم در زيرزمين خانه مان، پيت نفت را سركشيدم و بعد هم برگشتم سرجاي اولم و به خواب رفتم.»
مردي ۵۲ ساله از اهالي سبزوار است و خوابگردي  برايش خيلي دردسر داشته مي  گويد: «مشكل من ابتدا از بچگي با شب ادراري آغاز شد كه بعد از چند وقت به خوابگردي تبديل شد. آن موقع ما در روستا زندگي مي  كرديم و مثل الان كه كولر و دم و دستگاهي نبود، مجبور بوديم روي پشت بام خانه همراه خانواده بخوابيم. يك شب كه در خواب راه مي  رفتم، از پشت بام سقوط كردم ولي خوشبختانه غذاي اسب ها (يونجه) مرا از مرگ حتمي نجات داد. يادم مي  آيد ۳۷ سال داشتم و تازه به شهر آمده بودم و براي اولين بار كت و شلواري خريده بودم تا به عروسي يكي از بستگانم بروم، ولي ۲ شب قبل از عروسي از خواب بيدار شدم، كت و شلوار را پوشيدم ودررختخواب دراز كشيدم! آن موقع فكر مي  كردم وقتي بزرگ شدم مشكلم حل مي  شود ولي ظاهرا اين طور نشده بود، به همين دليل همراه برادرم به روانپزشك مراجعه كردم. وي گفت كه اين قضيه ريشه  رواني دارد و برادر كج فهم من فكر كرده بود من از ريشه، رواني هستم، كل فاميل را پر كرده بود كه شعبان ديوانه است! مادرم زنگ زد و براي ديوانگي من كلي گريه كرد! من هم عصباني شدم و داروها را مصرف نكردم. البته حالا بعد از ۵۲ سال زندگي خوشبختانه سال هاست كه ديگر در خواب راه نمي  روم گرچه به دليل پا درد شديد، حتي راه رفتن در بيداري هم برايم مشكل است. ولي متاسفانه انگار اين معضل ارثي است چون بچه هايم هم همين مشكل را دارند و من فقط مواظبم آسيبي به خود نرسانند.» پرفسور باهر در اين زمينه مي  گويد:«خانواده ها متاسفانه به دليل اينكه آگاهي كافي ندارند، با اين قضيه خوب برخورد نمي  كنند و يك پديده ساده فرارواني را ننگ مي  شمارند و بعضا به بچه هايشان انگ ديوانه و خل و... مي  چسبانند. آنها نبايد نگران بروز حادثه براي فرزندان خود باشند. چون در خواب شعور دوم بر انسان حاكم است و احتمال بروز خطر خيلي كمتر است.» وي عقيده دارد كسي را كه در حال خوابگردي است نبايد از خواب بيدار كرد.
حال ببينيم دكتر سعيد قشوني زاده، روانپزشك و عضو هيات علمي دانشگاه بقيه ا... خوابگردي را چگونه تعريف مي  كند:
«خوابگردي يا سمنامبوليسم (Somnambulism) يك رشته رفتارهاي پيچيده است كه درحال خواب عميق شروع شده و اغلب (نه هميشه) به ترك بستر و راه رفتن منجر مي  شود. معمولا شخص در اين حالت هوشياري نداشته و روز بعد خاطره اي از فعاليت هاي شبانه در ذهن ندارد. بيدار كردن شخص دراين حالت ممكن است شخص را به مدت چند دقيقه دچار اغتشاش كند. خوابگردي معمولا از ۴ سالگي شروع شده و اوج آن در ۱۲ سالگي است. اين بيماري در پسرها شايع تر است. ولي به طور كلي ۱۵ درصد كودكان گه گاه به آن دچار مي  شوند.»
دكتر قشوني زاده علت اين پديده را اين طور بيان مي  كند:
«اين اختلال زمينه خانوادگي داشته و احتمالا يك ناهنجاري عصبي خفيف است. ناهنجاري هايي مثل تشنج هاي خفيف و ضايعات ارگانيك هم در آن نقش دارند. البته خستگي مفرط يا محروميت قبلي از خواب سبب تشديد اين حالت مي  شود كه گاهي اوقات اين اختلال به علت اينكه شخص هوشيار نيست، ممكن است باعث تصادف شود. استرس هاي خانوادگي مثل جر و بحث والدين، دعواهاي بچه ها در بازي و كوچه و مدرسه يا ديدن فيلم هاي وحشتناكي كه مناسب سن بچه  نيست ياحتي مصرف داروهاي سرماخوردگي كه حاوي مواد ضد حساسيتي هستند در ايجاد اين اختلالات نقش دارند.»
پيشنهادهاي وي براي حل اين مشكل از اين قرار است: «ابتدا بايد شخص از نظر ضايعات مغزي، تشنج و اختلالات فيزيكي، جسماني، متابوليك و كلا اختلالات داخلي بررسي شود. اقدامات پيشگيري از آسيب هم بايد انجام بگيرد، مثلا حفاظ براي تختخواب و يا تنها نگذاشتن بچه در يك اتاق.»
در خاتمه پرفسور باهر مي  گويد: «تجربه ثابت كرده افرادي كه روح سيالي دارند و داراي احساسات رقيق تري هستند، خوابگرد مي  شوند واگر اين افراد درست هدايت شوند ممكن است به سمت نابغه بودن پيش بروند و البته عكس آن هم صادق است. در جهت هدايت  اينگونه افراد، روانپزشك و خانواده هر دو نقش اساسي دارند».

تلفن همراه و باروري
محققان يكي از دانشگاه هاي مجارستان دريافتند كه حمل تلفن همراه مي  تواند به طور جدي بر باروري مردان تاثيربگذارد، چون امواج الكترومغناطيسي كه از تلفن همراه ساطع مي  شود، تعداد اسپرم هاي مرد را به يك سوم كاهش مي  دهد.
پژوهش مزبور كه نتايج آن در گردهمايي انجمن جنين شناسي و توليد مثل انساني اروپا ارايه شده است، نشان مي  دهد مرداني كه در طول روز تلفن همراه خود را روشن نگه مي  دارند در حدود يك سوم، اسپرم  كمتري نسبت به ساير مردان دارند و از سوي ديگر اسپرم هاي باقيمانده نيز به صورت غيرطبيعي وجود دارند و شانس باروري را در مردان كاهش مي  دهد.
البته در اين تحقيقات طبقه اجتماعي مختلف و ميزان سن مردان در نظر گرفته نشده و به همين علت مخالفاني هم دارد.

كارگاه  هيپنوتيزم
اولين كارگاه هيپنوتيزم (خوابوارگي) باليني و كاربردي ايران با هدف آشنا كردن دانشجويان پزشكي، دندانپزشكي و رشته هاي وابسته به پزشكي و كار درماني با جديدترين يافته هاي علم هيپنوتيزم و اثرات آن در درمان بيماري هاي مختلف از تاريخ ۳۱ تير لغايت ۲ مردادماه در مجموعه روانپزشكي بيمارستان امام حسين (ع) تهران برگزار مي  شود. دكتر شكرالله عبدالله زاده متخصص روانپزشكي و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و دبير اين كارگاه گفت: هيپنوتيزم درماني، جزو نخستين ابزار درماني بشر بوده و اقوام ايراني و هندو از اولين گروه هايي بودند كه از اثر آن در درمان بيماري ها سود بردند و امروزه با توجه به تحقيق ها و پژوهش هاي گسترده در مراكز دانشگاهي معتبر دنيا اثر درماني آن در بهبود علايم جسمي و روحي گوناگون در افراد مضطرب و با اعتماد به نفس كم، انكارناپذير بوده و آموزش باليني آن در بسياري از دانشگاه ها و مراكز علمي جهان پذيرفته شده است.

اطلس بهداشت كودكان
سازمان ملل متحد در اعلاميه هزاره خود به دولت ها اعلام كرد: تا سال ۲۰۱۵ ميزان مرگ و مير كودكان زير ۵ سال را تا دو سوم كاهش دهند.
دكتر كرستن لايتز، معاون دبيركل سازمان بهداشت جهاني در امر محيط زيست سالم و توسعه معقول گفت: اين يك «بيدارباش» براي ما و همه جهانيان است. تعداد مرگ و مير كودكان هشدار دهنده و نشانگر غفلت ما است. بايد اين مساله را بپذيريم كه واكنش امروز ما به اين مساله نويد آينده اي درخشان را به كودكان مي دهد.
در اين اطلس آمده است؛ آب ناسالم كه سبب اسهال مي  شود سالانه يك ميليون و ۸۰ هزار نفر را به كام مرگ مي  كشد كه از اين تعداد بيش  ۶۰۰ هزار نفر، كودكان زير ۵ سال هستند.

درمانگاه
ايرانشهر
تهرانشهر
در شهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |