فوتبال، زندگي و داستاني كه بايد دوباره خوانده شود
جوجه اردك زشت
بين شما كسي هست كه نام بازيكنان يونان را بداند؟ همه تنها يونان را به عنوان شگفتي مي شناسند. چه ايرادي دارد كه روزي تهران فارغ از نام هاي بزرگ و كوچكي كه در آن زندگي مي كنند، بهترين شهر آسيا باشد؟ كاش قهرماني يونان را فراتر از فوتبال مي ديديم
|
|
پدر اعتياد بسوزد. چند شب است كه زود به رختخواب مي رويم اما خواب به چشم هايمان نمي آيد. اين پلك هاي بي قرار، بي خوابي را جواب كرده اند و به هم نزديك نمي شوند. عقربه هاي ساعت بي رحمانه دنبال يكديگر مي دوند، پشه ها از گرما سوء استفاده مي كنند و بي جنبه بودن خود را با وزوز و خوردن خون ما ثابت مي كنند، ما از اين پهلو به آن پهلو مي شويم، خواب به سراغ چشمانمان نمي آيد. پدر اعتياد بسوزد. ما معتاد شده ايم، معتاد به فوتبال!
گستاخي ما را ببخشيد كه مطلب را با وصف اعتياد آغاز كرديم. حق داريد بپرسيد كه: «مگر قرار نبود شنبه ها مطالب ورزشي بنويسيد و ورزش چه ربطي به اعتياد دارد؟» حق با شماست اما اعتياد به فوتبال هم معضل بزرگي است كه ما اين روزها با آن دست به گريبانيم. آنها كه ۲۳ روز را به عشق فوتبال پشت سر گذاشتند، مفهوم اين اعتياد را مي فهمند. اين است كه ما دنبال بهانه اي مي گرديم تا از خاطرات يورو ۲۰۰۴ بنويسيم؛ چه بهانه اي بهتر از اينكه مطلب اصلي شنبه هاي ما به ورزش اختصاص دارد.
جاي خالي فوتبال
كور شويم اگر قدر برنامه هاي طنز- تبليغاتي تلويزيون را ندانيم اما راستش هر چه تلاش مي كنيم، جاي خالي فوتبال پر نمي شود كه نمي شود . دوست داريم باور كنيم برنامه هاي تلويزيون جذاب است، كه ياد شب زنده داري هايمان مي افتيم. حالا ديگر حتي خانم هاي عميقا خانه دار كه شيفته سريال هاي ايراني بودند هم براي فوتبال دلتنگي مي كنند. همه ياد روزهايي مي افتند كه يونان تبديل به معمايي بزرگ شده بود. ياد روزهايي كه يك تيم بي ستاره اشك رائول، زيدان، ندود وفيگورا در آورد. آن روزها ديگر كسي بابت همه گير شدن تب فوتبال در شهر، گلايه اي نداشت. تا جايي كه ما مي دانيم براي اولين بار هيچ جنگ داخلي و شكسته شدن هيچ بشقابي در خانه اي بابت درگيري بر سر تماشاي فوتبال يا سريال گزارش نشد. اين بار همه با اشتياق اسير تب فوتبال شدند. اين تفاهم را شايد مديون حماسه يونان باشيم و شايد هم مديون چهره گريان ستاره ها كه شبيه سريال هاي ايراني بود. به هر حال جاي خالي فوتبال اين روزها در تلويزيون حس مي شود. اين جاي خالي پرشدني نيست.
برداشت فلسفي
گفتيم يونان وادامه مطلب آسان شد. البته ما وارد بحث فني نمي شويم كه نه اجازه اش را داريم و نه با حضور ۱۳-۱۲ روزنامه تخصصي (!) فوتبال روي كيوسك ها، جرا‡ت ورودبه چنين بحثي را داريم؛ ما قهرماني يونان را از زوايايي بررسي مي كنيم كه به درد زندگي بخورد.
برداشت فلسفي از موفقيت يونان كار چندان دشواري نيست، مخصوصا كه ما در دوره اي زندگي مي كنيم كه در هر كافه اي دست كم ۱۵-۱۰ روشنفكر ديده مي شود. نشان به همان نشان كه حتي گزارشگر بازي فينال هم از ايلياد، اوديسه و اسطوره هاي يونان حرف مي زد. خلاصه اينكه يونان با قهرماني اش مرزهاي فوتبال را پشت سر گذاشت و به ما درس زندگي داد. يوناني هابا تاريخي غني و سرشار از نمادها و اسطوره هاي فراموش نشدني، همواره از سرخوردگي در فوتبال رنج مي بردند. آنان در تاريخ، فاتح نبردهاي بزرگ بودند و سرداراني بي نظير داشتند، ولي در عرصه فوتبال هرگز اسطوره اي نداشتند. يونان، تيمي كه پيش از به صدا درآمدن سوت آغاز، تنها از لتوني بخت بيشتري براي قهرماني داشت، حالا قهرمان اروپاست، بالاتر از تمام تيم هايي كه پر از اسطوره بودند. يونان اين بار بدون اسطوره ، اسطوره شد! بحث را به شرطي ادامه مي دهيم كه بپذيريد ما آدم هاي فردگرايي هستيم.
بين ما انگشت شمارند كساني كه پيشرفت جمعي را به موفقيت هاي فردي ترجيح دهند. اين معضل از كوچكترين مسايل، يعني انجام امور روزمره شروع مي شود و به جايي ختم مي شود كه خودتان بهتر مي دانيد. خلاصه اينكه ما استفاده از روح جمعي و به موفقيت رساندن مجموعه را بايد از يونان الگوبرداري كنيم. بين شما كسي هست كه نام بازيكنان يونان را بداند؟ همه تنها يونان را به عنوان شگفتي مي شناسند. چه ايرادي دارد كه روزي تهران فارغ از نام هاي بزرگ و كوچكي كه در آن زندگي مي كنند، بهترين شهر آسيا باشد؟ كاش قهرماني يونان را فراتر از فوتبال مي ديديم. قهرماني يونان ما را ياد داستان «جوجه اردك زشت» مي اندازد. حتي براي نااميدها هم پاياني جذاب، غيرممكن نيست. داستان جوجه اردك زشت را با حماسه سازي يونان باور كنيد و اميدوار باشيد شايد هم روزي «قو» شديم.
داروهاي جايگزين
از بحث فلسفي مي گذريم اما با درد اعتياد به فوتبال چه كنيم؟ ما دوست نداريم بي دليل شما را اميدوار كنيم. راستش طعم خوش يورو ۲۰۰۴ تا آغاز جام جهاني ۲۰۰۶ زير زبانمان مي ماند.
اين بدن درد كه ناشي از اتمام مسابقه هاي فوتبال است تا ۲ سال ديگر ادامه دارد اما تا آن زمان مي توانيد داروهاي مسكن خودتان را كنترل كنيد. مثلا جام ملت هاي آسيا از چند روز ديگر آغاز مي شود.
مي توانيد خودتان را با بازي هاي ايران سرگرم كنيد. مثلا بازي ايران- ژاپن كه روز ۳۰ تير برگزار مي شود، بايد براي فراموش كردن موقتي يورو ۲۰۰۴مفيد باشد. بعد از اين مسابقات نوبت المپيك آتن است. آنجا دوباره يونان را ملاقات مي كنيم. فاصله باقي مانده تا جام جهاني۲۰۰۶ را هم مي شود با ليگ قهرمانان اروپا يا ملاقات ستاره ها در بازي هاي باشگاهي كشورهاي مختلف اروپا پر كرد. البته هيچ كدام از اين مسكن ها جاي خالي يورو ۲۰۰۴ را پر نمي كنند، اما فراموش نكنيد كه ما بايد از اين جاي خالي هم استفاده كنيم؛ ما صبوري را تمرين مي كنيم!
|