فرانسه نا اميد...
مريم شاهسون
امه ژاكه ۶۲ ساله، مدير فني اتحاديه فوتبال فرانسه و مربي قهرمان جام جهاني ۱۹۹۸ از حذف فرانسه، ايتاليا و آلمان مي گويد.
***
* آقاي ژاكه، حذف تيم فرانسه در مرحله يك چهارم نهايي در مقابل يونان يكي از بزرگترين رويدادهاي جام ملت هاي اروپا مي باشد.شما چه توضيحي براي حذف مدعي قهرماني داريد؟
- در واقع من براي خودم هم نمي توانم توضيحي پيدا كنم.اما به نظر من بدترين چيز اين بود كه ما در عين لياقت و شايستگي بازي را باختيم. ما در نيمه اسفناك اول همانطوري بازي كرديم كه آلمان در مقابل چك بازي كرد و منجر به حذف آن شد يعني: كند، ساكن و به نوعي نااميد. به نظر من نااميدي بسيار مهتمر از حذف دو سال پيش از جام جهاني است.
* بازيكنان فرانسه طوري بازي مي كردند كه انگار نگران شكست و ناكامي بودند و به نظر مي رسيد به شوك رسوايي و آبروريزي در جام جهاني ۲۰۰۲ هرگز به تمام معني فكر نكرده اند.
- نه اينطور نيست. من بعد از بازي هاي يك چهارم نهايي مطمئن شدم كه اين تيم مي توانست در چنين تورنمنتي بازي كند، چون آنها مي دانستند كه چطور بايد با فشار ناشي از جبران آن خسارت و باخت كنار آمد.
* از بعد از قهرماني ۱۹۹۸ چه چيزي در تيم فرانسه تغيير كرده است؟
- بازي هايي چون بازي فرانسه در مقابل يونان نشان داد كه هر كسي مي خواهد فرانسه را شكست دهد. به همين دليل براي چنين بازي بزرگي نيروهاي اضافي هم بسيج مي شوند. اما در تيم فرانسه يك مشكل روحي و رواني هم وجود داشت و آن اين بود كه بهترين بازيكنان فرانسه در بهترين باشگاه هاي اروپا بازي مي كنند. آنها هدف هاي بالايي داشتند و در شروع چنين تورنمنتي از نظر فيزيكي بسيار خسته و كوفته بودند.
* ولي بازيكنان شما در مقايسه با جام جهاني گذشته دو هفته وقت بيشتري براي آمادگي داشتند.
- البته. ولي اين خيلي سخت است كه رقابتي بزرگ را به پايان رسانيد و بلافاصله بعدي را شروع كنيد. واقعاً در اين بين تعطيلاتي لازم است. همين مشكل را ايتاليايي ها هم داشتند. آنها زماني به تلاش دست زدند كه ديگر خيلي دير شده بود و سرانجام حذف شدند.
* ما در اين جام پايان عصر زين الدين زيدان را شاهد بوديم، اينطور نيست؟
- فكر نمي كنم. تا آنجا كه اطلاع دارم زيدان و ديگر ستون هاي تيم مي خواهند تا جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان براي فرانسه بازي كنند.
* در حالي كه مهاجمان بزرگ و نو كيسه اي چون تيري هانري يا رائول اسپانيايي مأيوس و نااميدند، در جام ملت هاي اروپا ،چهره هاي جديدي به جمع اين نيروهاي مهاجم جوان اضافه شدند، از جمله وين روني انگليسي، ميلان باروش چكي، ابراهيموويچ سوئدي و كريستيانو رونالدو پرتغالي. آيا اينها ستارگان جهاني آينده اند؟
- بايد ديد كه آيا آنها در قدم آخر هم موفق خواهند بود يا نه. آنها در آسانسوري سوارند كه رو به بالا در حركت است . زيبايي فوتبال هم به همين دليل است. در حالي كه عده اي از آبرو و حيثيت خود دفاع مي كنند، عده اي ديگر از اين سود مي برند كه هنوز شناخته شده نيستند. در عين حال همگي اينها روي يك تشك باديند و همديگر را به بالا پرتاب مي كنند.
* آيا امروزه به دليل حمايت از بازي هاي كاملاً تهاجمي و بي دغدغه، بازيكنان جوان و تازه نفس راحت تر مي توانند خود را نشان دهند؟
- امروزه چنين جواناني خيلي سريعتر در گروه خود پذيرفته مي شوند. ديگر شكافي بين بازيكنان كهنه كار و بازيكنان مستعد وجود ندارد. جواني مثل وين روني شجاع است و چندان به مسئوليتش در زمين فكر نمي كند و البته حق هم دارد. ما اكنون در اينجا شاهد ظهور نسل جديدي هستيم كه همه آنها را از تلويزيون مي شناسند و هيچ چيز هم از نظر آنها مخفي نمي ماند. به همين دليل چنين بازيكناني زودتر پخته مي شوند. آنها رك و خودماني هستند و حقيقتاً در زمين مانند يك بمب ساعتي عمل مي كنند. شما همه جا در سوئد، دانمارك و اسپانيا چنين جواناني پيدا مي كنيد.
* و در آلمان؟
- حذف تيم آلمان بازتابي است از وضعيت كنوني فوتبال آلمان. چنين جواناني با جنون گلزني در تيم آلمان وجود ندارد.
* امروزه اكثر تيم ها براي مهار دريبل هاي محكم مهاجمان حريف حركت مستقيم را در فوتبال آتي پيشنهاد مي كنند.
- گرايش هميشه به سوي راحت تر و آسان تر كردن بازيست. كسي كه به توپ مسلط نيست، مسلماً نمي تواند در تيم شركت كند. امروزه توقعات و انتظارات آنقدر بالا رفته كه بازيكنان مجبورند در يك فضاي محدود حركات استثنايي و فوق العاده از خود نشان دهند. امروزه ما شاهد پيشرفت فوتباليم.
* آيا اكنون با سرعت بالاي بازي به مرزهاي آرماني براي فوتبال رسيده ايم يا اينكه در تورنمنت هاي آتي باز هم پيشرفتي پديد خواهد آمد؟
- امروزه پاس ها با بالاترين سرعت ممكن و مستقيم با بيرون پا زده مي شود و اين نوع پاس ها تقريباً همه كاري مي كنند. سابقاًً وقتي پاس داده مي شد، استوپ مي كرديم و بعد پاس مي داديم و شوت مي زديم، ولي امروزه همه چيز در حركت است. اما در مورد حد و مرزها هم بايد بگويم كه فكر مي كنم اين حد و مرزها به ساختمان فيزيكي ما برمي گردد، به عنوان مثال نمي توان سر را بيشتر از ۱۸۰ درجه به عقب برگرداند.