مهدي طاهباز
با اين كه فصل بهار براي سينماي ايران مژده از سالي پربار به لحاظ اقتصادي مي داد اما روند فروش خوب فيلم هايي مانند «مارمولك»، «كما» و «بوتيك» در ماه پاياني بهار و آغازين تابستان ادامه نيافت.
مسابقات فوتبال اروپا امتحانات،كنكور و ... از جمله دلايل و يا بهانه هايي بودند كه مي توان سينما نرفتن مردم را با آنها توجيه كرد. طي هفته اي كه گذشت نه از فوتبال خبري بود نه امتحان. اما فروش فيلم هاي روي پرده تغيير چنداني نكرد و فقط يك فيلم خوب فروخت.
«معادله» چهارمين ساخته بلند ابراهيم وحيدزاده تاكنون فروش خوبي داشته كه اين امر نشان از استقبال مخاطبان از اين فيلم دارد. باز هم يك فيلم كمدي و باز هم استقبال از آن. معادله بازيگر ستاره ندارد و فيلمي نيست كه مردم با تماشاي عكس ها و يا سر در سينما به تماشايش بروند. اما با همه كاستي هايي كه دارد، اثري است كه مخاطب عادي سينما را از سالن راضي بيرون مي فرستد و حتي براي لحظاتي مخاطب جدي سينما را نيز مي خنداند. اينها همه دلايلي است كه باعث مي شوند معادله رفته رفته مخاطب خود را به دست آورد و هرچه مي گذرد با تبليغ دهان به دهان بر فروشش افزوده شود. گويا بالاخره ابراهيم وحيدزاده رگ خواب تماشاگران را پيدا كرده است. فيلم او در مدت ۱۲ روز نمايش ۵۵ميليون تومان فروش داشته كه رقم مناسبي براي اين فيلم به نظر مي رسد.
تازه اين فيلم هنوز سينماي سرگروه خود يعني استقلال را در اختيار ندارد و اگر اين سينماي پرمخاطب تهران نيز به جمع سينماهاي معادله اضافه شود. قطعاً فروش فيلم بيشتر خواهد شد. اما بايد به «شهر زيبا» لقب نخستين قرباني اكران ۸۳ را داد. فيلمي كه انتظار مي رفت بسيار بيشتر از رقمي كه فروخته، بفروشد. فيلم خوش ساخت اصغر فرهادي اگر تبليغات بهتري داشت حتماً فروش بهتري مي كرد ولي اين فيلم تنها به بيلبوردهاي معمولي شهر كفايت كرد و راه ديگري را براي جذب مخاطبان به سينما در پيش نگرفت. شهر زيبا در مدت ۳۳ روز اكران خود تنها ۵۳ ميليون تومان فروش داشته كه در شرايط فعلي سينما يك شكست مطلق محسوب مي شود. اكران اين فيلم هفته آينده به پايان خواهد رسيد و به نظر مي رسد دومين فيلم اصغر فرهادي در مجموع حدود ۷۰ ميليون تومان فروش كند.
اما «زهر عسل» بسيار بيشتر از آن چيزي كه تصور مي رفت، فروش كرد.با اين كه تبليغات چنداني نيز در موردش صورت نگرفت طي ۵۸ روز نمايش ۱۶۲ميليون تومان فروش كرد تا ثابت كند ستاره هاي امروزي سينما مي توانند يكي از دلايل سينما رفتن مردم باشند. اتفاقي كه براي ستاره هاي ديروز سينما يعني نيكي كريمي و فريبرز عرب نيا در «باج خور» رخ نداد.
زهر عسل رفته رفته مخاطب خود را پيدا كرد و به لطف حضور محمدرضا گلزار، مهناز افشار، شهاب حسيني و فضاي خوش آب و رنگ فيلم به يك فروش مناسب و قابل قبول دست يافت. نكته قابل توجه در مورد زهر عسل و يك فيلم ديگر روي پرده يعني «هم نفس» اختلاف فاحش رقم فروش فيلم بين آن چيزي كه فارابي اعلام مي كند و آنچه پخش كننده فيلم مي گويد است. زهر عسل در مدت ۵۸ روز اكران خود به قول فارابي ۱۶۲ميليون تومان فروش كرده و در همان مدت به قول پخش كننده ۱۹۰ ميليون تومان يعني در حدود ۳۰ ميليون تومان اختلاف كه رقم قابل توجهي به نظر مي رسد. هم نفس نيز بنا به اعلام فارابي در مدت ۴۷ روز نمايش ۱۱۴ميليون تومان فروخته است.
هم نفس مهدي فخيم زاده فروش متوسطي داشت. اگر فيلم در شرايط يا زمان بهتري روي پرده مي رفت شايد بيشتر مي فروخت. به هر حال نوع طنزي كه در اين فيلم به كار رفته چندان مطبوع تماشاگر امروزي سينما نيست و فضاي ميان جدي و شوخي فيلم نمي تواند مورد پسند مخاطبان عام سينما قرار گيرد.
اما «باج خور» فرزاد موتمن اوضاع چندان مناسبي ندارد. اكران فيلم از چهارشنبه به پايان رسيد ولي فروش آن نتوانست از مرز ۱۰۰ ميليون تومان فراتر رود كه يك شكست براي موتمن و تهيه كننده فيلم به شمار مي رود. حسن توكل نيا تهيه كننده باج خور پيش از اكران آن در مورد فيلمش گفته بود كه حدود ۱۵۰ ميليون تومان مي فروشد. اما اين اتفاق رخ نداد و سومين ساخته فرزاد موتمن ۵۰ ميليون كمتر از پيش بيني تهيه كننده اش فروخت.
«جوجه اردك من» نيز اوضاع چندان مناسبي ندارد. بامشاد نيز نتوانست به داد فيلم برسد و به فروش آن كمك كند. اين فيلم كودك كه در فصل تابستان و زمان تعطيلي مدارس اكران شده نتوانست از شرايط و زمان ويژه نمايش خود بهره ببرد و تنها در مدت ۲۶روز نمايش خود ۳۳ ميليون تومان فروش كرده كه رقم پاييني است.
از «مرباي شيرين» ساخته مرضيه برومند و «من و نگين دات كام» به كارگرداني حسين قناعت به عنوان فيلم هاي بعدي اكران كودك و نوجوان نام برده مي شود.
اما از چهارشنبه «برگ برنده» سيروس الوند جايگزين «باج خور» شده است. برگ برنده يك فيلم تجاري تقريباً خوش ساخت است كه اگر شرايط اكران و تبليغات مناسب باشد مي تواند فروش خوبي بكند. در مورد اين فيلم تنها مي توان گفت همه چيز بستگي به شرايط دارد.
|
|
|
|
از هفته آينده هم دو فيلم از دو كارگردان نسل قديم ايران روانه سينماها مي شود. «مهمان مامان» ساخته داريوش مهرجويي و «سربازهاي جمعه» اثر مسعود كيميايي. در مورد مهمان مامان پيش بيني ها اينگونه است كه اين فيلم توان آن را دارد كه در زمره پرفروش ترين هاي سال و در كنار كما و مارمولك قرار بگيرد. اما با توجه به محدوديت هفت هفته اي اكران در تابستان رسيدن به رقم ۶۰۰ ميليون تومان طي هفت هفته توسط مهمان مامان كمي دور از انتظار (ولي دست يافتني) به نظر مي رسد. سربازهاي جمعه هم شرايط يك فيلم پرفروش را داراست، اما اين فيلم بيش از ۳۰ دقيقه نسبت به نسخه جشنواره كوتاه شده كه اين امر كمك زيادي به برقراري ارتباط با تماشاگر مي كند. فيلم ستاره هاي فراواني نيز دارد. اما به نظر مي رسد سربازهاي جمعه از آن دسته آثاري است كه با يك فروش خوب آغاز مي كنند و سپس با افت فروش مواجه مي شوند. يكي دو هفته تحمل كنيد.