جمعه ۲۶ تير ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۳۹
index
يادداشت
ابتداي شروع ها
اميرحسين ناصري
از فردا قرار است دوباره تلويزيون ها را جزو املاك خود كنيم. بنشينيم جلوي تلويزيون و فوتبال تماشا كنيم. براي آنهايي كه در خانه شان آدم هاي ذي نفوذي زندگي مي كنند كه فوتبال دوست ندارند، واقعاً متاسفم. اين انتهاي وضعيت نامطلوب است كه مي شود تصورش را كرد. به هرحال بازي هاي آسيايي جام ملت ها، حدود دو هفته پس از پايان مشابه اروپايي اش آغاز مي شود. به شما حق مي دهم اگر دلتان نخواهد مثل جام ملت هاي اروپا، نمونه آسيايي اش را با جديت پيگيري كنيد و تمام بازي ها را ـ هرچند خسته باشيد ـ تماشا كنيد، اما شايد تنها موردي كه مي تواند شما را به پاي تلويزيون بكشاند همين تيم ملي خودمان است. بازي هاي تيم ملي همچنان ارزش حرص خوردن را دارد. ضمن اين كه پيگيري بازي هايي كه در سرنوشت تيم ملي فوتبال تاثيرگذارند خالي از لطف نيست. البته از آن جايي كه ما عادت داريم در تمامي مواردي كه روي كره خاكي اتفاق مي افتد اظهارنظر كنيم، پس آناليزه فني بازي هاي تيم هاي ديگر هم خالي از جذابيت نمي تواند باشد. خاطرات بد دوره قبلي ـ چهار سال پيش ـ را مي شود در اين دوره ريخت سطل زباله و فراموش كرد. آن دفاع مضحك كاپيتان دائي در بازي با كره جنوبي كه منجر به حذفمان از رقابت ها شد، شايد اين بار با يك خاطره خوش براي هميشه به خاطره ها بپيوندد اما البته اگر بتوانيم صعود كنيم و به مرحله نهايي برسيم.
۱ ـ چند وقت پيش فيفا رده بندي جديدش را اعلام كرد. شده بوديم هجدهم. بين اين همه كشور كه فوتبالشان دل آدم را مي برد يك تيم ملي كه هر روز سر موضوعات مختلف به حاشيه مي رود جاي گرفته بود. اين اتفاق بود؟ شايد هم نه، ولي چه تيمي با اين رده ها به مرحله بعدي مسابقاتي رسيده است؟ همان روزها بود كه از اردن باختيم تا به همه مان ثابت شود با رده بندي فيفا حتي نمي شود اردن را هم برد، چه برسد به ژاپن و كره. به هرحال ما چندوقت بعد سقوط كرديم. امروز رسيده ايم به رده بيست و يكم فيفا. در سايت كنفدراسيون فوتبال آسيا مطلبي قرارداشت كه در آن ذكر شده بود برانكو و تيم ملي ايران براي اين كه جلوي اين سقوط هاي آزاد را بگيرند تصميم دارند در جام ملت هاي آسيا حضوري جالب توجه داشته باشند.
۲ ـ وقتي اسم ۲۲ نفر تيم ملي اعلام شد، همه شوكه شدند. برانكو همه را به تعجب واداشت. شايد اگر او ديويد بكام يا لوئيس فيگو را به تيم ملي ايران دعوت مي كرد راحت تر هضمش مي كرديم اما وقتي بين اين همه آدمي كه به آلمان رفتند، با تيم ملي تمرين كردند، خودشان را كشتند تا جزو نفرات انتخابي باشند يك نفر مي آيد كه تا ديروز اصلاً رنگ دعوت را هم نديده بود، بايد تعجب كرد. نمي توان مدعي شد كه اين انتخاب عجيب، اشتباه يا درست بوده. اصولاً معيارهاي انتخاب يك بازيكن توسط مربيان مختلف فرق مي كند. شما امكان دارد يك روز حس كنيد زيدان به درد تاكتيك تيمي ات نمي خورد. به راحتي دعوتش نمي كني و به يك بازيكن گمنام كه به زعم شما موثرتر است ميدان مي دهي. بعضي ها هم آنقدر انتقاد مي كنند كه يا مغلوب مي شوند يا شما را به خاك سياه مي نشانند. اما اين كه تمام مدت يك نفر را نديده اي و يك شبه به اين نتيجه برسي كه آقاي X بودنش خيلي خوب است كمي فراتر از مرزهاي تعجب است. شما نمي توانيد فكر كنيد تمام اين ماهها فكر كرده اي فرزاد مجيدي به دردت نمي خورد، يا اصلاً اين همه بازي، او را نديده اي ولي يك شبه در يك اتفاق غيرمنتظره به اين استدلال رسيده باشي كه او به سيستم بازي ات مي خورد. البته براي اين موضوع هم مي توان دليل داشت اما براي هماهنگي و همراهي تيم ملي در بازي هاي مهمي مثل جام ملت ها چطور؟ شما بازيكني را به اين تورنمنت مي بري كه حتي يك دقيقه هم كنار ديگر نفرات تمرين نكرده. از سيستم بازي شما هيچ سابقه ذهني ندارد. در اين صورت يا شما يك توريست به چين خواهيد برد و يا بازيكني كه شما انتخاب كرده اي ضريب هوشي بالايي دارد و در حقيقت جزو تيزهوشان است.
۳ ـ يك عده اي در دنيا هستند كه به قول جلال طالبي «از زميني كه روي آن راه مي روند هم شاكي هستند» به همه چيز انتقاد مي كنند. بازي هاي آسيايي بوسان را فراموش نكرده ايم. پيش از شروع بازي ها يك عده فقط تلاش مي كردند به مسئولان بفهمانند كه تيم ملي در اين بازي ها آبروي همه ايراني ها را خدشه دار مي كند. آن تيم رفت و قهرمان بازي ها شد. وقتي تيم ملي قهرمان شد همان ها مدعي شدند كه اين تيم در بين تيم هاي ضعيف قهرمان شده يا به خاطر غيرت ايراني مان قهرمان شده ايم. آن وقت رئيس سابق فدراسيون كه مدعي مي شود با پول و رشوه شرايط صعود ايران به جام جهاني ۱۹۹۸ فرانسه را فراهم كرده در سرزمين عجايب زندگي مي كنيم. در هر كشور ديگري بود دادگاه اين آقا را مي كشاند پاي ميز محاكمه، روزنامه ها ماجرا را هر روز جنجالي ترش مي كردند اما ما كمي مانده مدال يا نشان شجاعت اهدا كنيم. وقتي يك نفر كارش را آغاز مي كند بدون وقفه او و تيمش را به مسلخ مي بريم. هر دم ذبحش مي كنيم، و در پايان دو روز مانده به مسابقات وقتي حريف ديگر جاني براي دفاع ندارد خودمان را مظلوم به گوشه اي مي كشيم تا شاهد جنگش با حريفان خارجي باشيم. بيچاره تيم ملي كه با دو حريف خارجي و داخلي مي جنگد.
۴ ـ جام ملت هاي اروپا تاريخ جداگانه اي براي فوتبال به وجود آورد. تاريخي كه در آن تيم هاي نامي هميشه قهرمان نخواهند بود. قانون دنياي فوتبال تغيير كرده است. به گمان ما، تيم ايران بايد قهرمان شود چون ما فكر مي كنيم اگر تاكنون دوبار، سه بار يا چهاربار قهرمان مسابقاتي مثل جام ملت ها شده ايم پس براي هميشه مدعي قهرماني خواهيم ماند. به نظر شما چند نفر در كل دنيا مي توانستند در ذهن شان تصور كنند كه يونان قهرمان جام ملت هاي اروپا شود؟ باور كنيد حتي خود يوناني ها هم اينگونه فكر نمي كردند. به همين راحتي معادلات فوتبال تغيير مي كنند. هيچ تضميني هم وجود ندارد كه يك روزي تايلند بيايد و قهرمان آسيا شود. مگر همين اردن با پيگيري و برنامه ريزي منظم از رده صدوچندم، پنجاه پله صعود نكرد؟ متاسفانه ما فكر مي كنيم اگر در موردي از مزيت نسبي برخورداريم، اين مزيت تا تاريخ هست باقي خواهد ماند.
۵ ـ چه لذتي دارد تماشاي بازي هاي جام ملت هاي آسيا. از حالا مي شود هيجان روزهاي بازي را لمس كرد. روزهاي خيلي زيادي است كه ما ميزبان بازي هاي مهمي مثل بازي هاي آسيايي يا جام ملت ها نشده ايم. سال هاست طعم هيجان اين بازي ها را دورادور و از فاصله هاي بسيار زياد چشيده ايم. سال هاست كه يادمان نمي آيد دلمان را خوش كرده باشيم به اين كه مي توانيم ميزبان خوبي باشيم. سال هاست بهانه اي پيدا نشده تا ورزشگاه بزرگ جديدي ـ در تهران ـ بسازيم. سال هاست رنگ و بوي تازگي استاديوم ها را حس نكرده ايم. اين بازي ها هم در چين خواهد بود. ما باز هم از دور بازي ها را تماشا مي كنيم. از دور هيجان زده مي شويم و تنها از تعريف خاطرات ديگران لذت مي بريم. باز هم مي نشينيم پاي تلويزيون و از تماشاي اين بازي ها لذت مي بريم.

گذري در مراحل توردوفرانس
پيراهني طلايي از سرتاسر فرانسه
ترجمه و تلخيص: شيرين نجوان
004851.jpg

ابرهاي تيره آسمان بندر ماهيگيران برتون را فراگرفته است. پرچم هاي كوچك و بزرگ در دستان تماشاچي ها جابه جا مي شود. همه منتظرند.
رعد و برق هاي پيوسته و باران شديد جمع پرهياهوي چند ساعت پيش را به سكوتي غيرمنتظره مي كشاند. باران اوج گرفته است. هر يك از تماشاچي ها به دنبال سرپناهي مي دوند. در سرتاسر بندر برتون اعلام مي شود كه تور دوچرخه سواران فرانسه وارد شدند. هياهو برپا مي شود و پرچم ها در زير بارش پيوسته باران به رقص درمي آيند. همه نگاه ها به پيچ جاده دوخته شده است. اين «تور هاشاود» ۲۶ ساله است كه از ميان مه و باران قابل تشخيص مي شود. پس بار ديگر همه پيشگويي ها واژگون شد و مرحله هشتم به نام دوچرخه سوار نروژي رقم مي خورد.

مابقي مسافران باشتاب و خسته ركاب مي زنند. همه آنها مي دانند كه بندر برتون ايستگاهي براي شروعي دوباره است بنابراين هريك دست به ترمز مي برند و يكي بعد از ديگري مي ايستند. خبرنگاران كه تا قبل از ورود آنها در گوشه اي كمين گرفته بودند هر كدام طعمه شان را پيدا مي كنند. هاشاود همچنان در حال نفس زدن است . «راه سخت و دشواري بود. حدود ۲۱۰ كيلومتر سپري شد و آنچه علاوه بر راه تيم را اذيت كرد، آب و هواي متغير بود. البته ما نروژي ها به چنين هوايي علاقه خاصي داريم.»
«لنس آرمسترانگ» با وجود تمام بد شانسي ها از شرايط حاضر خشنود است. «همه چيز به خوبي پيش مي رود. ما در كناره هاي شهر فلوت ركاب مي زديم كه دچار سانحه شديم و اين جريان زمان زيادي از ما تلف كرد.»
مسير طي شده مرحله هشتم يكي از پرفراز و نشيب ترين و در عين حال دشوارترين مراحل در مسابقات تور دوفرانس به شمار مي رود. دوچرخه سواران حاضر در تور زماني كه مرحله هفتم را سپري مي كردند، زمان گذشته را روزهاي سخت و طاقت فرسا خواندند. مسير مرحله هفتم از شاتوبريان تا سن بريو را شامل مي شد. با اين وجود آنچه تور دوفرانس را مهيج و با شكوه تر از تورنمنت هاي ديگر مي سازد، مسير طولاني سرتاسر كشور فرانسه و راههاي جديد و بكر براي دوچرخه سواران است.

در حاشيه بندر ماهيگيران برتون قابي بزرگ از نقشه پنج گوشه كشور فرانسه نصب شده است و راههاي پرپيچ و خمي كه دوچرخه سواران بايد آنها را سپري كنند، در آن مشخص شده است. هركدام از ورزشكاران در حال رفت و آمد نيم نگاهي به قاب بزرگ مي اندازند و گويا با خودشان مرور مي كنند كه هنوز زمان زيادي باقيست. وقتي مرحله هفتم به پايان رسيد نام  هاشاود هنوز زبانزد خبرها نشده بود. شرايط اينطور ايجاب مي كند كه دوچرخه سواران با تواني متغير مسابقات را دنبال كنند. در هر لحظه امكان وقوع حادثه اي وجود دارد؛ حادثه اي كه دوچرخه سوار كلاسيك و ماهري را به عقب ترين شرايط ممكن بكشاند. به عنوان مثال «فيليپو پوتزاتو» جوان ترين دوچرخه سوار مسابقات در پايان مرحله هفتم بود كه توانست درخشش ويژه اي از خود نشان دهد اما در مرحله هشتم اثري از او نبود. اما تحليلگران معتقدند نمي توان با بروز اثرات منفي از سوي يك دوچرخه سوار در دور بعدي از او نااميد شد. آنچه پوتزاتو
بيست و دو ساله را از سايران متمايز مي كند سرعت و باهوش بودن او براي گريز از شرايط سخت و حساس است. طي بررسي هاي انجام شده به ثبت رسيده است كه پوتزاتو جوان با قدرت و خونسردي ويژه اي در گريز از شرايط يكسان براي سايران تبحر دارد و قطعاً به همين دليل است كه او را در فاصله هاي تقريباً زياد از جمع مشاهده مي كنيم؛ گاهي بسيار پيش تر از گروه و گاهي پس تر. پوتزاتو از ايتاليا آمده است و با وجود همه شرايط و امتيازهاي مثبت براي تيم ملي كشورش بدشانسي را علت كاستي هاي تيم مي داند. «آلساندرو پتاكي،
هم تيمي ايتاليايي من بود كه به علت افتادن پي درپي در دام هاي معمول راه و به واسطه همان بدشانسي هايي كه گفتم مجبور به ترك اين دوره از مسابقات شد.» پوتزاتو شرايط سخت مرحله هفتم را به خاطر مي آورد: «علايم نشان مي داد كه بيش از دويست كيلومتر سپري شده است تازه از شهر كوچك ايفيناك خارج شده بوديم. كمي شتاب گرفتم و خودم را در جمع هفت در نهايت پوتزاتو همه اين هفت نفر را پشت سرگذاشت و مرحله هفتم را از آن خود كرد. عده بسياري از تحليلگران معتقدند آينده دوچرخه سواري ايتاليا با حضور جوانان خوش آتيه اي چون پوتزاتو اميدواركننده خواهد بود.
004857.jpg

قبل از شروع تور يعني زماني كه بازار پيشگويي ها داغ بود اكثر شرط بندي ها بر سر لنس آرمسترانگ آمريكايي و تيمش us-postal بود. در مراحل اول يعني تا قبل از شروع مرحله چهارم همه چيز معلق و بي ثبات بود. اما با آغاز اين دوره وقتي تيم هاي قدر كامبراي و آراس كنار رفتند، شك ها به يقين تبديل شد. لنس آرمسترانگ به عقيده بسياري قهرمان اين دوره از رقابت هاي تور دوفرانس است اما رقيب اصلي او تيم تي موبايلT-Mobile قابل كتمان كردن نيست. اگر كومر، مدير ورزشي
تي موبايل سريع تر بجنبد قطعاً مي تواند روياي ششمين قهرماني لنس آرمسترانگ را نقش برآب كند. با مروري به فصل گذشته و تغييرات رخ داده در جريان ساختار تيم مدعي قهرماني مي توان به اين نتيجه رسيد كه خريدهاي انجام شده آرمسترانگ دقيقاً همان است كه در به روز كردن و جوان كردن تيم موثر افتاد و اين جرياني است كه تي موبايل از آن بي نصيب بوده است. رقيب آرمسترانگ - كومه - معقتد است: «هرچند لنس آرمسترانگ گاهي از خود ضعف هايي را نشان مي دهد اما وقتي مصمم و آماده باشد شكست ناپذير مي شود.»
«شرط بندي بر سر قهرمانان تور دوفرانس ريسك بزرگي است.» اين جمله اي است كه همه آن را مي دانند اما همچنان به پيشگويي هايشان ادامه مي دهند. دور پنجم تور فرانسه همه چيز را منقلب كرد و لنس آرمسترانگ را كه تا قبل از آغاز مرحله پنجم قهرمان مي دانستند به حاشيه كشاند. اين مرحله شامل طي مسير بيش از دويست كيلومتر بود. در آغاز راه وقتي تيم از منطقه ايمي ين ركاب مي زد لنس با اعتماد به نفس ويژه اي در تيم حاضر بود چرا كه مرحله چهارم از آن دو رقم خورده بود. اما وقتي تور به شارتره رسيد اين استوارت اوگريدي ركابزن استراليايي بود كه با صرف بيش از پنج ساعت در صدر ايستاده بود.

پيشگويي ها همچنان مي تواند ادامه داشته باشد با وجود همه تغييرات و تحولات هر روزه تور دوفرانس. چه كسي قهرمان خواهد شد؟! ريسك بزرگي است اما حدس مي زنيم: لنس آرمسترانگ، نه اوگريدي يا شايد ...
منبع: WWW. Cyclingnews.com

مردان فوتبال در يك هفته
004848.jpg
لوئيز فابيانو ـ اين سياهپوست برزيلي عنوان شگفتي ساز كوپا آمريكا را از آن خود كرد. تيم برزيل كه در مقابل شيلي قرار بود بدون مهره هاي اصلي اش به پيروزي برسد به كمك يكه تاز ميدان به پيروزي رسيد. هرچند از نظر بسياري مسابقه اي كه برزيل در دقيقه ۹۰ پيروزي را با تك گل فابيانو به دست آورد، نمايش كسل آوري بود اما تاكتيك هاي تنها مهره قدر ميدان يعني لوئيز قابل تحسين بود. رناتو كادار كه مسئوليت گروه طرفداران برزيلي را به عهده دارد، مي گويد: «بازي فوق العاده كسل آوري بود تا آن حد كه ما در نيمه دوم بازي به شعار دادن عليه تيممان مشغول شديم اما وقتي فابيانو همه آنچه مي خواستيم به دست آورد، تنها نام او را فرياد زديم.»
ادگار داويدز ـ با پايان يافتن اين هفته نقل و انتقالات داويدز نيز سرانجام به انتها رسيد. محل انتخابي او اينتر است. داويدز تجربه توپ زدن در تيم هاي متعددي را تجربه كرده است چنانچه شش ماه گذشته را در بارسلونا طي كرده است. پس از اتمام قراردادش تيم هاي متعددي از جمله چلسي براي به دست آوردنش دندان تيز كردند اما داويدز تصميمش را گرفته بود سن سيرو جايي بود كه او براي قدم گذاشتن به آن جا لحظه شماري مي كرد.
004854.jpg

اتورهاگل ـ جام ملت هاي اروپا به پايان رسيده است اما نام او همچنان در صدر خبرهاست. مذاكرات او با مقامات آلماني بي فايده بود رهاگل تصميم اش را گرفته است؛ او به آلمان باز نمي گردد و مي خواهد با تيم قهرمان اروپا تا سال ۲۰۰۶ بماند. جام ملت ها همه چيز را براي اتورهاگل متحول كرد او حالا يك مربي ساده آلماني نيست او كه در مسابقات يورو با دستمزدي معادل ۵/۲ ميليون يورو حضور داشته است حالا ادامه دادن با چنين دستمزدي او را قانع نمي كند به همين منظور فدراسيون فوتبال به افزايش حقوق او به طور جدي مي انديشند.

مقاله
المپيك و زنان
شمارش معكوس آغاز شده است. ديگر فاصله اي با آغاز مسابقات المپيك آتن ۲۰۰۴ نداريم. به زودي مشعل صلح المپيك از سفر به دور جهان باز خواهد گشت و فروزان و باشكوه زينت بخش افتتاحيه اي باشكوه تر خواهد شد. المپيك ۲۰۰۴ با چه تفاوت هايي آغاز خواهد شد و چه تغييراتي در ساختار آن به وجود آمده است. شايد نتوان به طور قطع تغييري اساسي ذكر كرد اما حضور زنان ورزشكار از سرتاسر دنيا در تمامي رشته هاي ورزشي تحولي باشكوه به شمار مي رود. آتن ۲۰۰۴ باشكوه و با عظمت خواهد بود چرا كه از كشور جنگ زده اي مانند افغانستان نيز دو مسافر كوچك از جنسيت مورد ظلم قرار گرفته افغان شركت دارند. فريبا رزيهي و روبينا معيار همان دو ورزشكار دختر نوجوان هستند كه در رشته هاي دو و ميداني و جودو براي شركت در المپيك آتن دعوت شده اند. نام اين اتفاق چيست؟! غير از تحول و انقلاب مي توان نام مناسب تري برگزيد؟
زنان ايران نيز از شركت در دنياي جهاني المپيك بي نصيب نيستند. نسيم حسن پور در رشته تيراندازي نماينده جمعيت ورزش زنان ايران است. همه نگاه ها به سوي او و به سوي همه زنان مسلمان خيره شده است مي خواهند بدانند اسلام و پوشش ورزشي چطور به هماهنگي رسيده اند. قطعاً وسعت و جهاني بودن بازي هاي المپيك مانعي بر تغييرات جزيي ورزشكاران زن مسلمان ايجاد نمي كند به همين علت در مقابل عده مخالفي كه پوشش متفاوت زنان مسلمان را نوعي ناهنجاري مي دانستند ايستادند و به اعتبار نام مسابقات جهاني پذيرفتند. امروز زنان ورزشكار مسلمان با پوشش هاي كاملاً اسلامي در رشته هاي مورد نظر فعاليت دارند و اين نيز انقلابي باشكوه به شمار مي رود.
در سال هاي گذشته، هنگام برگزاري مسابقات جهاني رشته هاي ورزشي به دو گروه مختص زنان و مردان تقسيم مي شد اما امروز اين ديوار بي اعتبار نيز برداشته شده است و نام زنان در تمامي رشته ها ديده مي شود.
زنان در آتن ۲۰۰۴ همه فرمول ها را واژگون كرده اند و مروري بر نتايج برنامه هاي كمپ هاي تداركاتي برگزار شده دليلي بر اين مدعاست.
كشتي هاي عظيم با سكان هاي بزرگي كه گويا تنها در دستان مردان جاي مي گيرد امروز در دستان زنان مي چرخد. نام پنج زن اروپايي براي شركت در اين رشته اختصاصي كه تا سال هاي پيش رشته اي مختص مردان بوده است،وجود دارد. كشتي هاي غول پيكر در بندر كوآلين آرام گرفتند تا با آغاز مسابقات المپيك موج هاي دريا را بشكافند و قهرمانان اصلي را به نمايش بگذارند،قهرماني اي كه شايد در سال ۲۰۰۴ به نام يك خانم رقم بخورد.
در اين بين رشته هاي اختصاصي زنان كه امروز حتي از مردان نيز پيشي گرفتند جزو گزينه هاي برتر و پشتوانه اصلي ورزشكاران سرتاسر دنيا به حساب مي آيد. شگفتي سازان رشته تنيس در گروه زنان كه با كسب نتايج حيرت انگيز در دور مسابقات تداركاتي توانايي بالاي خود را به نمايش گذاشته اند به عنوان اولين گزينه، امتيازي زنان انتخاب شده اند. كاترين لوئيز مدير تداركات و هماهنگي در رشته تنيس المپيك آتن مي گويد: «رشته تنيس زنان در مسابقات آتن از توجه ويژه اي برخوردار است و اين موضوع به بازدهي بالاي آنان در دوره هاي گذشته باز مي گردد. كسب مدال طلا و چندين مدال نقره كه مزين به پنج  دايره صلح بوده است به نام زنان تنيسور رقم خورده است.»
وي اضافه مي كند: «نمايش هاي باشكوهي بود. كمپ نظارتي اختصاصي المپيك شامل گروهي بود كه ما براي گزارش روشن از فعاليت آنها به نقاط معتبر فرستاده بوديم. همگي آنها متفق القول بودند كه نمايش هاي باشكوهي ارايه شده بود. همچنين گزينه هاي معتبر نيز خانم هاي ويليامز، كخ، كاترين جوانا و ... ذكر شدند.»
كمپ هاي نظارتي المپيك امروز دريافت هاي خودشان را سر و سامان مي دهند. اين گروهك ها كه جزو تغييرات ساختاري المپيك ۲۰۰۴ به شمار مي آيد تاثير بسيار زيادي در هماهنگي تبليغات، اطلاعات رسانه ها و غيره دارد اما هدف اساسي آنها تهيه آرشيو اطلاعاتي ويژه المپيك است. در حقيقت در نظر گرفتن اين بخش به عنوان يكي از اصول امنيتي آتن به شمار مي آيد. چرا كه تيم هاي مدعي علاوه بر اين كه دين ملي به گردن هموطنانشان دارند به نوعي اعتبار المپيك را سازماندهي مي كنند. در همين راستا كارنامه اخلاقي ورزشكاران نيز مورد بازرسي و تحقيق قرار مي گيرد تا درصورت مواجهه با هرگونه تخلفي ورزشكار مذكور را علاوه بر امور امنيتي عمومي از قبيل تست دوپينگ مورد اعمال ويژه و حفاظت هاي كامل قرار دهند.
كمپ اختصاصي و اطلاعاتي آتن امروز اطلاعات جامعي را در اختيار مركز مسابقات قرار داده است. مربيان برگزيده، بازيكنان برگزيده، تيم هاي برگزيده و ... اين نيز به نوعي سنجش است، سنجشي قبل از برگزاري هرگونه مسابقات و كسب هرگونه نتايج.
در اين بين مربي برتر زينا گريسون در رشته تنيس از كشور آمريكا انتخاب شده است. كارنامه عملكرد او مملو از نتايج درخشان و قابل قبولي است كه قطعاً در موفقيت او قبل از حضور در مسابقات المپيك تاثير بسيار زيادي داشته است. موفقيت ويژه او در سري مسابقات فدكاپ در سال ۲۰۰۳ نقطه عطف موفقيت هاي او به شمار مي آيد. او قبل از آغاز مربيگري بارها به عنوان تنيسور قهار در مسابقات المپيك شركت كرده است. سال ۱۹۹۲ و ۱۹۹۸ زينا كسي بود كه توانست براي تيم ملي كشورش ـ آمريكا ـ كسب مدال كند. المپيك سال ۲۰۰۰ نيز فرصتي جديد براي گريسون بود چرا كه توانست به وسيله انتخاب بيلي جين كينگ مدير المپيك بانوان سمت سرپرستي زنان تنيسور المپيك ۲۰۰۰ را از آن خود كند. در طول ۱۵ سال زندگي ورزشي حرفه   اي او گريسون بارها مقام آفريني كرده است؛ سال ۱۹۹۰ و يا ۱۹۹۵. اين كارنامه از زينا گريسون تحويل دايره اطلاعاتي المپيك داده شده است. هريك از مسافران به سوي دنياي پنج دايره اي چنين كارنامه اي را در بايگاني اطلاعاتي المپيك ثبت شده دارند چرا كه قرار است علاوه بر اعتبار ملي، اعتبار المپيك را نيز حفظ كنند.
منبع: www.vsta.com

حقمان را بدهيد
004986.jpg
جان ما به همراه تيم ملي آرژانتين بالا آمد. در شبي كه
نيمه شرقي كره زمين در خواب بود،تيم ملي فوتبال آرژانتين سومين بازي خود در گروه B مسابقات كوپا آمريكا ۲۰۰۴ را در پرو با برد ۴ بر ۲ در مقابل اروگوئه به پايان برد تا همه طرفداران بي شمار اين تيم بزرگ زير لب اين جمله را تكرار كنند:
«پرنده آبي اوج بگير. ما شگفتي نمي خواهيم. همه شگفتي ها تو هستي.»
آرژانتين اولين بازي خود را به روشي كه بيشتر به قيام برده ها شبيه بود شروع كرد. آنها نيمه اول بازي را با مساوي به پايان رساندند. همه نااميد بودند، چرا كه آرژانتين ضعيف ترين نتايج خود را داشت مي گرفت. پس از باخت ۳ بر ۱ از برزيل روي سه ضربه پنالتي در بوينس آيرس همه مارچلو بيلسا را نكوهش كردند كه پرنده آبي را در قفس آزار مي دهد. بيلسا پس از افتضاح جام جهاني زير آوار انتقادات و در حالي كه از رقيب سنتي باخته بود وارد مسابقات كوپا آمريكا در پرو شد. از دقيقه ۲۶ نيمه دوم توفان آبي به راه افتاد. پنج گل يكي پس از ديگري به اكوادور اجازه نداد كه شگفتي بيافريند و آرژانتين كه در ميان تيم هاي مدعي با روحيه پايين تري به مسابقات آمده بود جان تازه اي گرفت.
بيلسا در اين مسابقات سعي كرده است تيم تازه اي از آرژانتين را به داخل زمين بفرستد. از ستاره هاي اروپايي ساويولا، آيالا، دلگادو، گونزالس، زانتي و سورين در تيم حضور دارند و سيري، هانيتزه، لوييس گونزالس، ماسچرانو و دي آلساندرو ستاره هاي تازه تيم محسوب مي شوند. دراين ميان دي آلساندرو با شماره جادويي ۱۰ ستاره پرفروغ پرنده هاي آبي در اين مسابقات محسوب مي شود. او در بازي دوم ستاره مسابقه بود اما آرژانتين مي خواست ما را جان به لب كند و بعد صعود كند. آنها بازي دوم خود را برابر مكزيك باختند. فقط يك گل كافي بود كه تن همه طرفداران اين تيم فراملي به لرزه بيفتد. نه شگفتي نمي خواهيم. حوصله قهرماني اكوادور، هندوراس و بوليوي را نداريم. فقط بايد آرژانتين و برزيل بالا بيايند تا آرژانتين انتقام سخت خود را بگيرد.
004938.jpg
۱ ۰۷ ۰
004935.jpg
۱ ۱۹ ۱

حمله به بيلسا شروع شد. او عادتي دارد كه همه طرفداران آرژانتين را عذاب مي دهد. او هنگامي كه تيمش عقب مي افتد در كنار زمين قدم مي زند. اين كار او به شكل عميقي مانند راه رفتن روي اعصاب مردم است. در سومين بازي تيم آرژانتين در جام جهاني ۲۰۰۲ در مقابل سوئد او آنقدر اين كار را كرد تا تيم در گرداب غرق و پر اميدترين تيم جهان به نابودي كشيده شد. بازي سوم بازي سختي بود. آرژانتين بايد در برابر اروگوئه قرار مي گرفت. بازي آرژانتين و اروگوئه يك فينال كلاسيك آمريكاي لاتين است. دو تيم سرشار از كركري هاي تاريخي در برابر هم قرار گرفتند. آرژانتين اگر مي باخت، يعني وداع با كمترين سهم آرژانتين از فوتبال جهان و براي ما كه كابوس يونان را به خاطر داشتيم شب سختي در پيش بود. شب شرجي ۱۳ جولاي ۲۰۰۴ شب گرم و طولاني و سختي بود. در نيمكره شرقي خيلي ها پاي اينترنت شب را به صبح رساندند و خيلي ها خوابيدند تا مبادا دچار نحسي عدد ۱۳ شوند.
004944.jpg
۱ ۲۰ ۲
004950.jpg
۲ ۴۰ ۲

صبح شد و آرژانتين پرنده آبي پرواز كرد. ۴ بر ۲ اروگوئه درهم كوبيده شد تا آرژانتين با شش امتياز بالاتر از اروگوئه و اكوادور به عنوان تيم دوم گروه B پس از مكزيك كه با هفت امتياز صعود كرده بود به مرحله يك هشتم برسند. اما همه چيز به همين راحتي اتفاق نيفتاد. ابتدا اروگوئه در دقيقه هفت يك هيچ جلو افتاد. بعد گونزالس در دقيقه ۱۹ با يك ضربه پنالتي بازي را به تساوي كشاند. يك دقيقه بعد فيگورا آرژانتين را جلو انداخت. اما نتيجه نيمه اول چيز ديگري بود. پنج دقيقه مانده به پايان نيمه اروگوئه گل تساوي را زد. تا نيمه اول ۲ بر ۲ تمام شود.
هيجان به اوج خود رسيده است. آيا آرژانتين حذف خواهد شد. آيا بيلسا همچنان روي اعصاب ما راه خواهد رفت. آيا بايد با آنها خداحافظي كنيم. همه اين اماها و اگرها ۳۵ دقيقه در نيمه دوم ادامه داشت. آرژانتين سراپا حمله بود. با همه وجود خودش را به در و ديوار مي زد تا رها شود ولي رهايي امكان پذير نبود. همين كه ساعت بازي روي دقيقه ۸۰ ايستاد، روبرتو آيالا مدافع پيش تاخته عجيب ترين ضربه سر ممكن را به تور اروگوئه كوبيد. جهان آبي ها به آسمان پريد. اروگوئه حمله را شروع كرد. خدايا بازي مساوي نشود. آرژانتين حمله كن ،حمله كرد و يك دقيقه قبل از پايان بازي اين فيگورا بود كه نتيجه را محكم تر از قبل كرد و بازي با نتيجه ۴ بر ۲ به سود آرژانتين تمام شد.
004947.jpg
۲ ۸۰ ۳
004941.jpg
۲ ۸۹ ۴

اگر هيچ اتفاق خاصي نيفتد بايد منتظر ديدار برزيل و آرژانتين در ديدار نيمه نهايي باشيم. آيا اتفاق خاصي خواهد افتاد؟
كي و كجا بود كه نويسنده اي اين  جمله طلايي را بركاغذ ثبت كرد: «آرژانتين تيم ملي همه پاپتي هاي جهان است.»
اين راه راههاي آبي كه ما را به ياد ميله هاي پيرامون جهان خود مي اندازند چون همه مرزبندهاي جهان به نظر مي رسند. آنها برخلاف همه فقر و نكبت پيرامون خود از گرداب اقتصاد، تاريخ، جغرافيا و سياست پرواز مي كنند و دل همه ما را به ساعتي فراموشي دعوت مي كنند. وقتي آرژانتين گل مي زند نيمي از جهان به هوا برمي خيزد و ما منتظريم كه آنها حق خود را بگيرند. حق ما را و حق نيمي از جهان را.

ورزش
ايران
هفته
جهان
پنجره
حوادث
ماشين
هنر
|  ايران  |  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |