نگاهي به نقش مؤسسات تحقيقاتي در تعيين سياست در آمريكا
دانشگاه هاي بدون دانشجو
|
|
مترجم: وحيدرضا نعيمي - منابع: گاردين، جويش ورلدريويو
در خلال ۳۰ سال گذشته مؤسسات تحقيقاتي زيادي مانند قارچ در واشنگتن روييده اند كه تأثير فزاينده اي بر شكل گيري سياست دولت آمريكا دارند. مؤسسات تحقيقاتي (think tanks) مؤسسات پژوهشي غيرانتفاعي هستند كه با به كارگيري كارشناسان، مقامات سابق دولت و سايرين، به بررسي مسائل عمده روز مي پردازند تا بر تعيين سياست عمومي تأثير بگذارند. اين مؤسسات كارشناسان مورد نياز را جهت رسانه ها، نگارش گزارش در مورد رخدادهاي روز و ارائه شهادت در كميته هاي كنگره تأمين مي كنند.
متنفذترين اين مؤسسات به نوعي مانند دولت سايه و منبع تأمين افراد مورد نياز در دولتهاي بعدي هستند. مقامات سابق دولت آمريكا وارد اين مؤسسات مي شود و مقامات دولت هاي جديد از آن خارج مي شوند. جيمز مك گان صاحب شركتي است كه خدمات پژوهشي و مشاوره اي به مؤسسات تحقيقاتي ارائه مي كند. بنابر برآورد وي، تعداد مؤسسات تحقيقاتي از سال ۱۹۶۵ دو برابر شده است. وي مي گويد اكنون بين ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ مؤسسه تحقيقاتي در آمريكا فعاليت دارند كه بخش اعظم آنها در واشنگتن قرار دارند. بسياري از آنها كوچك و داراي كمتر از ۶۰۰ هزار دلار بودجه ساليانه و چند كارمند تمام وقت هستند. هر چند كه مؤسسات تحقيقاتي خود را غير حزبي مي خوانند، بيشترشان را مي توان با برچسب ايدئولوژيك يعني ليبرال يا محافظه كار توصيف كرد.
قديمي ترين موسسه تحقيقاتي در واشنگتن بروكينگز نام دارد كه در سال ۱۹۱۶ توسط يك تاجر اهل سنت لوئيز تأسيس شد. اين مؤسسه كه از جمله پرنفوذترين مؤسسات تحقيقاتي در پايتخت آمريكاست، در تمام موضوع ها از اقتصاد گرفته تا سياست خارجي فعاليت مي كند. مانند مؤسسه آمريكن انترپرايز كه ۶۱ سال پيش تأسيس شد، بروكينگز خود را «دانشگاه بدون دانشجو» توصيف مي كند، جايي كه هر نوشته را كارشناسان بررسي مي كنند.
پارسال ديويد فروم سخنراني نويس سابق جورج بوش كه عبارت محور شرارت را براي توصيف تهديد نظامي ايران، عراق و كره شمالي ساخت، به مؤسسه آمريكن انترپرايز پيوست. ريچارد پرل راهبردپرداز دفاعي برجسته كه روابط نزديكي با رامسفلد وزير دفاع دارد، محقق مقيم اين موسسه است. لين چني محقق ارشد خاورميانه است و همسرش ديك چني معاون رئيس جمهوري پيشتر محقق همين مدرسه بود.
دليل افزايش شمار مؤسسات تحقيقاتي چيست؟ مك گان معتقد است دليل اين امر آن است كه گروه هاي بيشتري براي كسب قدرت و نفوذ رقابت مي كنند. ضعف احزاب سياسي وجدايي قوا به شكل قوه مجريه و مقننه در آمريكا باعث شده است تا مؤسسات تحقيقاتي و گروه هاي نماينده منافع دسترسي بيشتري به مقامات دولتي و فرايند سياست گذاري داشته باشند.
كنت ويور محقق ارشد بروكينگز و استاد سياست عمومي و دولت در دانشگاه جورج تاون گفت تأسيس بنياد هريتج در سال ۱۹۷۳ نقطه عطفي در رشد مؤسسات تحقيقاتي بود. وي گفت رشد هريتج تا حدي ناشي از اين احساس در اردوگاه محافظه كاران بود كه مؤسسه امريكن انترپرايز «بيش از حد ملايم عمل مي كند و از نظر ايدئولوژيك استوار نيست.» هريتج شروع به انتشار مقالات توجيهي سياسي براي كنگره كرد. به علاوه هريتج پيشتاز تفكر ضرورت حضور رسانه ها و بازاريابي در اين عرصه است.
اسميت استاد دانشگاه جورج تاون معتقد است مؤسسات تحقيقاتي زيرساخت فكري خيزش جنبش محافظه كاري پيش از انتخاب رونالد ريگان را در سال ۱۹۸۰ پديد آوردند. لي ادواردز محقق بنياد هريتج و كارشناس جنبش محافظه كاري در آمريكا گفت: «ما دستور كار راهبري ريگان را با ۲۰۰۰ توصيه پس از انتخابات به ريگان داديم. حدود ۶۰ درصد آن در دوره زمامداري وي عملي شد. وي گفت: يك دليل تأسيس هريتج آن بود كه چيزي شبيه بروكينگز در جناح راست وجود نداشت.
در حالي كه بروكينگز، موسسه آمريكن انترپرايز و هريتج طيف وسيعي از مسائل موضوعات را پوشش مي دهند، ساير مؤسسات مانند موسسه بين المللي اقتصاد به حوزه هاي تخصصي پرداخته اند. اين مؤسسه كه در سال ۱۹۸۱ توسط سي فردبرگستن از مقامات سابق دولت هاي كارتر و نيكسون تأسيس شد، فعاليت هايي را در زمينه اصلاح صندوق بين المللي پول و ايجاد سازمان تجارت جهاني انجام داده است.
مركز پيشرفت آمريكا يكي از جديدترين مؤسسات تحقيقاتي در واشنگتن است كه پارسال با هدف اصلاح دستور كار ليبرال و رقابت با افكار محافظه كاري تأسيس شد. از ميان ۲۱ كارشناس ارشد و محقق مركز، تقريباً نيمي از مقامات ارشد دولت كلينتون هستند. جان پادستا رئيس كاركنان كاخ سفيد در دومين دوره رياست جمهوري كلينتون رئيس آن است. جين اسپرلينگ مشاور اقتصاد ملي آن دوران نيز از جمله محققان مركز است. سارا وارتل از مسئولان اين مركز مشاور كلينتون در امور سياست اقتصاد داخلي است.
بارزترين نشانه رشد مؤسسات تحقيقاتي در چند دهه اخير حضور فزاينده كارشناسان آنها به عنوان منابع خبري روزنامه نگاران است. در بنياد هريتج ۱۰ يا ۱۲ كارشناس رسانه ها فعاليت مي كنند كه كارشان ترتيب دادن حضور كارشناسان آن در تلويزيون و عرضه مقالات آنان به روزنامه مهم در آمريكا و ساير نقاط جهان است.
اين امر اغلب باعث به حاشيه راندن استادان دانشگاه مي شود كه معمولاً به سياست گذاران واشنگتن نزديك نيستند و غالباً به راحتي براي روزنامه نگاران قابل دسترسي نيستند.
كنت وارن استاد علوم سياسي در دانشگاه سنت لوئيز گفت مؤسسات تحقيقاتي معمولاً از نظر علمي صادق نيستند. وي گفت: «اين مؤسسات دانشجو و كلاس ندارند. معمولاً موضعي سياسي دارند كه بايد پيگيري كنند. به آن گرايش دارند كه به سياست عمومي جهت گيري بدهند و هدفشان عرضه پژوهش و تحليل هايي است كه موضعي خاص را اشاعه مي دهد، يعني ليبرال يا محافظه كار.» وي افزود: اين مؤسسات تحقيقاتي فعاليت هاي خوب زيادي مي كنند اما همواره بايد آن را واجد برچسب ايدئولوژيك خواند. بسياري از روزنامه نگاران مي گويند زدن برچسب ايدئولوژيك بر اين موسسات مشكل زا است. بيشتر مؤسسات ادعاي غير حزبي دارند و حتي اگر موسسه اي پيش داوري سياسي خود را برجسته كند، مانند مؤسسه آمريكن انترپرايز كه خود را «شاخه راست ميانه» مي داند، ممكن است تمام اعضاي آن اين ايدئولوژي را نپذيرند.
ديديد كيم بال استاديار علوم سياسي در دانشگاه ميسوري در سنت لوئيز گفت دانشگاهيان تا حدي به حجم توجه رسانه ها به مؤسسات تحقيقاتي حسادت مي كنند، اما افزود آنان مي توانند پل رابط سياست گذاري و مردم باشند. اسميت استاد دانشگاه جورج تاون گفت دبيران روزنامه ها و توليدكنندگان تلويزيوني آموخته اند در حيطه گسترده تري به دنبال كارشناس بگردند و اگر اين توازن به نفع مؤسسات تحقيقاتي تغيير كرده است، به اين دليل است كه بازار رسانه ها گسترش يافته است.
معلوم نيست چه كسي هزينه تحقيقات مربوط به تعيين سياست را در اين مؤسسات مي پردازد. برخي از اين مؤسسات پژوهشي قراردادي ناميده مي شوند، مانند رند و موسسه شهري جمع بيشتر درآمد خود را از دولت در قبال طرح هاي پژوهشي خاص دريافت مي كنند. اما بيشتر بقيه به بنيادهاي خيريه و افراد متحول متكي هستند. بر اساس قانون آمريكا كمك هاي بزرگ به سازمان هاي غيرانتفاعي و غير حزبي بايد در اظهارنامه ساليانه مالياتي آنها درج شود، هر چند كه لازم نيست هويت كمك كنندگان افشا شود.
بروكينگز ۲۲۸ ميليون دلار دارايي و هشت كمك كننده بالاي ۵۰۰ هزار دلار دارد. دارايي مؤسسه آمريكن انترپرايز در سال گذشته ۲۷ ميليون دلار بود.
مؤسسه تحقيقاتي صاحب نفوذ در تعيين سياست خارجي خاورميانه اي آمريكا
حقيقتي كه كمتر كسي درباره ريچارد پرل، از طرفداران اصلي سياستهاي افراطي در پنتاگون، مي داند اين است كه وي زماني يك رمان هيجان انگيز سياسي نوشت. داستان اين كتاب كه به درستي موضع سخت (Hard line) نام داشت، در روزهاي جنگ سرد با اتحاد شوروي مي گذرد. قهرمان آن يك مقام ارشد پنتاگون است كه شبها تا ديروقت كار مي كند و تقريباً دست تنها مي جنگد تا آمريكا را از دست افراد ليبرال در وزارت خانه خلاص كند. اين افراد درصدد آن هستند تا با امضاي قرارداد خلع سلاح با روسها، قدرت بازدارندگي هسته اي آمريكا را از بين ببرند.
پس از ده سال، پرل در زندگي واقعي در نقش قهرمان تخيلي خود قرار گرفته است، با اين تفاوت كه روسها ديگر تهديدي محسوب نمي شوند و بنا بر اين وي ناچار است به عراقي ها، سعودي ها و به طور كلي تروريسم بسنده كند. البته در زندگي واقعي آقاي پرل در اين نبرد دست تنها نيست. اطراف وي را شبكه استوار و هوشياري از به اصطلاح كارشناسان خاورميانه گرفته است كه در ديدگاه نومحافظه كاري با وي شريك هستند و اغلب در تلويزيون آمريكا، روزنامه ها، كتاب، شهادت در كميته هاي كنگره و ضيافتهاي شام در واشنگتن حضور دارند و صحبت مي كنند و مي نويسند.
وقتي كه سر وي در پنتاگون خيلي شلوغ نيست يا گرفتار اداره شركت هولينگرديجيتال نيست يا در جلسات هيئت مديره روزنامه جروزالم پست شركت ندارد، پرل در يكي از اين مؤسسات تحقيقاتي حضور دارد، مؤسسه امريكن انترپرايز (AEI).
دوست نزديك و متحد سياسي آقاي پرل در اين مؤسسه ديويد وورمسر است كه سرپرست گروه مطالعات اسلامي آن را برعهده دارد. پرل مقدمه كتاب وورمسر با عنوان «متحد استبداد: ناكامي آمريكا در شكست صدام حسين» نوشت. ميراو همسر وورمسر به همراه سرهنگ ييگال كارمون (عضو سابق اطلاعات ارتش اسرائيل) مؤسسه پژوهش رسانه هاي خاورميانه (MEMRI) را بنيان گذاشت. اين مؤسسه مطالبي را كه تصوير نامناسبي از اعراب به دست مي دهد، ترجمه و منتشر مي كند. ميراو روشنفكران چپگراي اسرائيل را تهديدي براي تل آويو مي داند. وورمسر مسئول بخش خاورميانه در مؤسسه هادسن بوده است كه پرل اخيراً به عضويت هيئت امناي آن درآمد. به علاوه وورمسر عضويت مؤسسه اي به نام ميدل ايست فورم نيز است.
مايكل روبين كارشناس ايران، عراق و افغانستان كه اخيراً از مؤسسه سياست خاور نزديك واشنگتن به امريكن انترپرايز رفت، دستيار پرل و وورمسر است. روبين نيز عضو ميدل ايست فورم است. يك نويسنده ديگر در امريكن انترپرايز لوري ميلروي است كه كتاب «جنگ تمام نشده صدام با آمريكا» را نوشت. وي در اين كتاب استدلال كرد عراق مسئول بمب گذاري مركز تجارت جهاني در سال ۱۹۹۳ بود. وقتي امريكن انترپرايز كتاب را منتشر كرد، پرل آن را «عالي و كاملاً قانع كننده، توصيف كرد. خانم ميلروي به همراه خانم جوديت ميلر، روزنامه نگار روزنامه نيويورك تايمز، پيشتر كتابي ديگر درباره صدام حسين و بحران خليج فارس نوشته بودند. اين دو با ميدل ايست فورم در ارتباط هستند. پرل ، وورمسر، ميلروي و ميلر همه مشتريان الينا بنادور هستند، يك زبانشناس پرويي تبار كه به نوعي عامل هماهنگي حضور كارشناسان خاورميانه و تروريسم در تلويزيون و گردهمايي هاست.
با وجود اين كه اين مؤسسات عقايدي را ترويج مي كنند كه فقط يك سوي طيف سياسي است، حجم توجهي كه از رهگذر كتابها، مقالات و حضور تلويزيون به آنها مي شود، فوق العاده است. مثلاً اعضاي مؤسسه واشنگتن در سال ۲۰۰۱ بيش از ۹۰ مقاله در روزنامه نوشتند. ۱۴ مقاله در لس آنجلس، نه مقاله در نيوريپابليك، هشت مقاله در وال استريت ژورنال، هشت مقاله در جروزالم پست، هفت مقاله در نشنال ريويوانلاين، شش مقاله در ديلي تلگراف، شش مقاله در واشنگتن پست، چهار مقاله در نيويورك تايمز و چهار مقاله در بالتيمورسالن درج شد. از اين تعداد ۵۰ مقاله را مايكل روبين نوشته بود. توجه رسانه ها به اين مؤسسات تحقيقاتي به علت كمبود كارشناس در اين قلمرو نيست. دانشگاه هاي آمريكا ۱۴۰۰ عضو هيئت علمي تمام وقت دارند كه تخصصشان خاورميانه است. از اين تعداد، برآورد مي شود ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر كارشناس جنبه اي از سياست معاصر منطقه هستند، اما عقايدشان به ندرت توسط رسانه ها يا دولت شنيده مي شود.
هوان كول استاد تاريخ در دانشگاه ميشيگان كه منتقد مؤسسات خصوصي است، گفت: «عده زيادي از افراد اين مؤسسات در تلويزيون ظاهر مي شوند. به ندرت يك استاد دانشگاه در اين برنامه ها حضور مي يابد. دانش تخصصي خاورميانه موجود در دانشگاه ها مورد استفاده قرار نمي گيرد، حتي در عرصه اطلاعات ابتدايي.» البته استادان انگشت شماري هستند كه واسطه هايي مانند الينا بنادور دارند كه درباره كارشان تبليغ كنند و عده بسيار كمتر از آنان ساكن واشنگتن هستند. در نتيجه حضور در تلويزيون يا ملاقات با مقامات وزارت خارجه برايشان دشوار است.
كساني كه در مؤسسات تحقيقاتي كار مي كنند، از عناوين دانشگاهي بهره مند مي شوند، مانند «محقق ارشد» يا «كارشناس پيوسته»، اما ماهيت تحقيقاتي آنان بسيار با دانشگاهيان متفاوت است. هدف آن تماماً شكل دهي به سياست دولت است.
آنچه كه كسي خارج از اين مؤسسات نمي دانند، اين است كه چه كسي هزينه اين مطالعات را تأمين مي كند. براساس قانون آمريكا، كمكهاي بزرگ به سازمانهاي غيرانتفاعي و غيرحزبي مانند مؤسسات تحقيقاتي در فهرست مالياتي اعلام مي شود. اما لزومي به افشاي هويت كمك دهندگان نيست. مؤسسه امريكن انترپرايز كه به جز خاورميانه به مسائل زيادي مي پردازد، در سال ۲۰۰۰ از دارايي معادل ۸/۳۵ ميليون دلار و درآمد ۵/۲۴ ميليون دلار برخوردار بود. اين مؤسسه هفت كمك دريافت كرد كه حجم آن يك ميليون دلار يا بيشتر و به صورت نقد يا سهام بود. بيشترين كمك ۳۵/۳ ميليون دلار بود.
دارايي و درآمد مؤسسه واشنگتن كه فقط به سياست خاورميانه مي پردازد، طي مدت يادشده به ترتيب ۲/۱۱ و ۴ ميليون دلار بود. اين مؤسسه مي گويد كمك دهندگان آن قابل شناسايي هستند چرا كه عضو امناي آن هستند، اما فهرست امناي آن شامل ۲۳۹ اسم است و در نتيجه نمي توان كمك دهندگان بزرگ را از كوچك تشخيص داد. درآمد ميدل ايست فورم در سال ۲۰۰۰ كمتر از ۵/۱ ميليون دلار و حجم بزرگترين كمك به آن ۳۳۵ هزار دلار بود.
مؤسسات تحقيقاتي از نظر توانايي تأثيرگذاري بر سياستها، چندين امتياز بر دانشگاه ها دارند. اول آنكه مي توانند بدون رويه اداري، استخدام كنند. در نتيجه آنها مي توانند گروه هايي از محققان را گرد هم آورند كه گرايش سياسي مشابهي دارند. به علاوه مي توانند بدون نياز به طي مراحل داوري علمي كه ناشران دانشگاهي مي طلبند، كتاب منتشر كنند و معمولاً در واشنگتن نزديك دولت و رسانه ها مستقر مي شوند.
به جز تأثيرگذاري بر سياست خاورميانه، مؤسسه واشنگتن و ميدل ايست فورم اخيراً برنامه اي را جهت بي اعتبار كردن گروه هاي دانشگاهي كه در مورد اين منطقه فعاليت مي كنند، آغاز كردند. پس از ۱۱ سپتامبر كه بسياري از دستگاه هاي دولتي متوجه كمبود افراد مسلط به زبان عربي شدند، اقداماتي جهت تقويت گروه هاي دانشگاهي صورت گرفت.
اما مارتين كرامر از مؤسسه واشنگتن، ميدل ايست فورم و مدير سابق مركز دايان در دانشگاه تل آويو عقيده ديگري داشت. وي با نگارش كتابي با عنوان برجهاي عاج بر شن از گروه هاي خاورميانه در دانشگاه هاي آمريكا انتقاد كرد. كتاب وي را مؤسسه واشنگتن منتشر كرد و نشريه ويكلي استاندارد مرور خوبي بر آن نوشت. ويليام كريستول سردبير نشريه همكار كرامر در ميدل ايست فورم است.
مؤسسه واشنگتن پرنفوذترين مؤسسه تحقيقاتي خاورميانه محسوب مي شود كه وزارت خارجه آن را جدي مي گيرد. مدير آن دنيس راس ديپلمات سابق وزارت خارجه است اين مؤسسه به جز چاپ كتاب و انتشار مقاله در نشريات، فعاليتهاي ديگري دارد كه به لحاظ حقوقي لابي كردن توصيف نمي شود. در غيراين صورت وضعيت مالياتي آن عوض مي شود. عموماً هفته اي سه بار ميهماني نهار و سمينار در آن برگزار مي شود. اين گردهمايي ها محل تبادل نظر و ايجاد ارتباطات سياسي است. در خلال پنج سال گذشته اعضاي آن نه بار در كنگره شهادت داده اند.
هرچهار سال يك بار كميسيوني دوحزبي موسوم به گروه مطالعه رياست جمهوري در آن تشكيل مي شود كه طرحي ابتدايي از سياست خاورميانه را به رئيس جمهور جديد عرضه مي كند. اين مؤسسه روابط گسترده خود را با اسرائيل پنهان نمي كند. اسرائيل متحد مؤسسه است و اين ارتباط به قدري روشن است كه مقامات و سياستمداران به هنگام مواجهه با مؤسسه آن را در نظر دارند.
مؤسسه واشنگتن نماينده صداي سنجيده و هشيار محافظه كاري آمريكايي - اسرائيلي است. سه عضو برجسته آن - رابرت ساتلوف، پاتريك كلاسون و روبين - عضو ميدل ايست فورم نيز هستند. دنيل پايپس كه با حقوق سالي يك صدهزار دلار رئيس ميدل ايست فورم است، به عنوان دانشيار مؤسسه و كرامر سردبير نشريه فورم، «محقق مدعو» آن است. پايپس در سال ۱۹۹۰ پس از نوشتن مقاله اي در نشنال ريويو مورد انتقاد سازمانهاي اسلامي قرار گرفت. وي در اين مقاله از «مهاجرت گسترده مردم پوست قهوه اي كه غذاهاي عجيب مي پزند و دقيقاً معيارهاي بهداشتي درماني را رعايت نمي كنند» صحبت كرد.
ميدل ايست فورم دو نشريه منظم دارد، فصلنامه خاورميانه و بولتن اطلاعات خاورميانه. به علاوه اين مؤسسه با گسيل سخنران به دانشگاه ها مي كوشد با آنچه اطلاعات غلط و غرض ورزانه استادان بي مسئوليت مي خواند، مبارزه كند.
در زماني كه بيشتر جهان از آنچه يك رشته سياستهاي غريب واشنگتن درباره خاورميانه مي داند، سردرگم شده است، فهم شبكه اي كه توصيف شد، مي تواند قدري اين سياستها را توضيح پذيرتر كند. البته اين افراد و سازمانها تنها كساني نيستند كه مي كوشند بر سياست آمريكا در خاورميانه تأثير بگذارند. كساني ديگري هم هستند كه مي خواهند اين كار را بكنند، البته در جهت متفاوت اما شبكه يادشده در فضايي سياسي عمل مي كند كه در حال حاضر پذيرش عقايد آن را دارد.
|