دوشنبه ۲۹ تير ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۴۲
نوشته اي از دكتر محمد خوانساري
منش اخلاقي
استاد دكتر مهدوي گذشته از مقام علمي، مثل اعلاي فضايل اخلاقي و مجموعه مكارم بود. رعايت اعتدال در گفتار و كردار، اهتمام شديد در نشر علم و فضيلت و حقيقت، تواضع جبلي توام باوقار و متانت، محبت و شفقت نسبت به ديگران، گره گشايي از كارهاي فروبسته، دفاع از حق و حقيقت، صدق و صفا و حيا و امانت، مراقبت بي حد در ارزشيابي كارهاي تحقيقي دانشجويان، دقت شديد در نمره دادن، تشويق دانشجويان ممتاز و حمايت از آنان، اوراقي است از كتاب مكارم ايشان.اگر توصيه ناروايي به ايشان مي شد، از طرف هر مقامي كه بود، با صراحت لهجه ترتيب اثر نمي داد. و چه بسا كه برخي از دوستان از راه دوستي ايشان را نصيحت يا حتي ملامت مي كردند؛ اما ايشان از آنان بود كه لا يخافون في الله لومه لائم. در رژيم سابق چندين پست و مقام به ايشان پيشنهاد شد، كه هيچ يك را نپذيرفتند.سالهاي متمادي حقوق ماهيانه خود را براي چاپ كتاب و تشويق دانشجويان به دانشگاه تهران بخشيدند و از ممر آن، كتابهاي بسيار ارزشمند در سلسله انتشارات دانشگاه به چاپ رسيد. گذشته از اين، كتابخانه بسيار بسيار نفيس خود را به كتابخانه مركزي دانشگاه تهران هديه كرده اند. به قول مولانا:
مال را كز بهر دين باشي حمول‎/نعم مال صالح خواندش رسول
‎/آب در كشتي هلاك كشتي است‎/آب اندر زير كشتي پشتي است
نه تنها حقوق خود و كتابخانه خود - آن گنجينه نفيس - را به دانشگاه بخشيدند، بلكه اساسا خويشتن خويش را وقف بر دانشگاه و شغل دانشگاهي خود كرده بودند. عمل ايشان از هرگونه شائبه سودجويي و حسابگري مبرا بود. خير را براي نفس خير مي خواست، و اين خصلت را وظيفه خود مي دانست. سر سوزني اعجاب به نفس وخودبيني نداشت. از اين سه امر مهلك در گفته رسول اكرم(ص) كه «ثلاث مهلكات: شح مطاع، و هومتبع، و اعجاب المرءبنفسه» رها بود.سعدي مي گويد:
ساقي قدحي در ده از آن ساغر مستي
تا از سر صوفي برود علت هستي
«علت هستي» يعني بيماري خودبيني و انانيت و خودشيفتگي. اين بيماري در سراسر عمر گريبان ايشان را نگرفت، زيرا همواره مواظب بهداشت رواني و توازن روحي و تهذيب نفس خود بودند. مانند حارث محاسبي پيوسته نفس را در معرض محاسبه قرار مي داد و دستور گرانبهاي «حاسبوا قبل آن تحاسبوا» را به كار مي بست. وجدان اخلاقي بس سختگير و دقيق داشتند. در انجام وظايف اخلاقي و فرهنگي و انساني به اعلي درجه مقيد بودند. مي توانم بگويم همچنان كه برخي افراد در نجاست و طهارت حساسيت بيش از حد داشتند، يا در رعايت بهداشت و نگراني از گرفتار آمدن به بيماريها و آلوده شدن به ميكروب مبالغه مي كنند، ايشان در انجام وظايف اخلاقي چنين بودند و در برابر آلوده شدن به رذايل نگراني داشتند. يادشان گرامي باد.

نگاهي به يكي از شاخص ترين ترجمه هاي استاد يحيي مهدوي
بحث در مابعدالطبيعه
011187.jpg
دكتر يحيي مهدوي در طول عمر دراز و پرثمرش خدمات فرهنگي فراواني صورت داد. از جمله اين خدمات كه در دهه آخر عمر شان ظهور و بروز يافت ترجمه كتاب مهم «ژان وال» فيلسوف و مدرس فرانسوي، با عنوان «بحث در مابعدالطبيعه» بوده است.
كتاب گردآمده خطابه هايي است كه مؤلف در جمع دانشجويان فلسفه دانشگاه پاريس ايراد كرد، به همين جهت لحن خطابي و صميمي تري دارد و برخلاف آثاري از اين دست در ذيل صفحات يا در آخر فصلها منبع و مرجعي نيامده است. گذشته از اين، كتاب بيشتر به كار خواص مي آيد، تا مبتديان، چرا كه مخاطبان اين كتاب (در كلاس درس) كساني بودند كه تقريباً با مباحث فلسفي آشنايي قبلي داشتند و مراحل ابتدايي فلسفه را پيموده بودند.
استاد مهدوي خود در مقدمه كتاب نوشته اند:
گويي استاد (ژان وال) پس از سالها مطالعه و تأمل در آراء و اقوال و آثار متفكران و فيلسوفان و هنرمندان درباره مباحث و مطالب و مناظري كه عناوين آنها سرفصلهاي كتاب بزرگ طبيعت عالم و آدم است و نمايشگر جلوه هايي از آن، خواسته است آنچه را در اين سير معنوي در عوالم افكار و عواطف به چشم حكيمي متعاطي مابعدالطبيعه آمده است، به جملگي باز در مدنظر آورد و آنها را بيشتر جالب توجه مي نموده و مظهر خصوصيات و شاخص وجهه نظري بوده است، يادداشت بكند، تا شايد از اين راه بتواند به خصوصيات ذهن و روان انسان و به نحوه حركت و جريان فكر و ذوق آدمي و به مبادي و غايات آن و مراحل و مقامات آن، آگاهي يابد. اين كتاب پرحجم كه ترجمه فارسي آن بالغ بر ۱۰۰۰ صفحه مي شود، داراي يك ديباچه و يازده بخش است. هر بخش شامل چندين فصل. هر يك از اين بخشها و فصلها لبريز از مطالب ظريف و دقيق است.
اين كتاب در سال ۱۳۷۱ جايزه كتاب سال را از آن خود كرد. جالب توجه اينكه وقتي ۵۰ عدد سكه براي استاد فرستاده شد، وي به هر يك از دوستاني كه قسمتي از كتاب را ترجمه كرده بودند، دو سكه و به دكتر علي محمدكاردان كه حجم ترجمه شان دو برابر ديگران بود، چهار سكه دادند. بقيه را هم براي خريد كتاب و برطرف كردن كمبودها به كتابخانه مرحوم مجتبي مينوي اهداء كردند.

گزارش نشست يحيي مهدوي و فلسفه در ايران
استاد استادها
011166.jpg
صدو سي وسومين نشست كتاب ماه ادبيات و فلسفه به چهارمين سال درگذشت استاد زنده ياد،  دكتر يحيي مهدوي اختصاص داشت. اين نشست با حضور دكتر غلامعلي حداد عادل، احمد مسجد جامعي و جمع كثيري از علاقه مندان فلسفه و استاد مهدوي و برادر مرحومشان اصغر مهدوي، سه شنبه گذشته در محل خانه كتاب برگزار شد. متن زير گزارشي است مختصر از آن نشست كه از نظر شما گراميان مي گذرد.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي: كتاب سال در دو اثر
اگر چه نشست هاي كتاب ماه ادبيات و فلسفه قاعدتاً پرهوادار است، اما اين نشست ازدحام بيشتري را شاهد بود. در ابتداي نشست احمد مسجد جامعي، وزير فرهنگ
و ارشاد اسلامي با اشاره به مشغله كاري دكتر حداد
عادل گفت: اگر چه حضور دكتر حداد عادل در اين
جلسه به سوابق پيشين وي و علائقش به فلسفه و فرهنگ
باز مي گردد، اما براي من، با توجه به مشغله كاري
ايشان در سمت رياست مجلس،  اين حضور تازگي دارد و قابل تحسين است و بسيار خوشحال شدم كه تعلقات
فرهنگي رئيس مجلس همچنان جايگاه ويژه اي براي او دارد و اميدوارم، بودن ايشان در سمت جديد، راه هايي براي بسط و گسترش و هموار كردن مسائل فرهنگي كشور باشد.
مسجد جامعي به حضور چهره هاي شناخته شده علم و فرهنگ در اين نشست اشاره كرد و گفت: اين حضور و علاقه نشان مي دهد كه اعتماد اجتماعي نسبت به طبقه معلم و اساتيد در بالاترين سطح قرار دارد و اين نوع بزرگداشت ها در حقيقت نوعي حق شناسي نسبت به كساني است كه پيشينه دانش را در كشور مي شناختند و بر علم، دانش و فرهنگ اين كشور افزوده اند و خاندان مهدوي در زمره اين افراد قرار مي گيرند.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي درباره فعاليت هاي فرهنگي دكتر مهدوي گفت: يك جنبه از فعاليت هاي فرهنگي ايشان ترجمه و ارائه آثار ارزشمند به جامعه فرهنگي ما بوده است. دكتر مهدوي پس از انقلاب ۴ اثر تأليف كردند كه ۲ اثر ايشان به عنوان كتاب سال برگزيده شده و بسيار نادر هستند افرادي كه در ۲۰ سال اخير، بيش از يك اثرشان به مرحله نهايي رسيده باشد، اما دكتر مهدوي جزو اين دسته از افراد قرارگرفتند. علاوه بر اين، ايشان از مؤسسات فرهنگي و چهره هاي علاقمند حمايت مي كردند. وي شخصاً گنجينه هاي متعددي از آثار را حفظ كردند و پس از آن در اختيار مراكز مختلف نهادند، همچنين علاقه ايشان به حوزه زبان و ادب فارسي در آثارشان مشهود است و شاگردان ايشان كه هر يك استادان بنام روزگار ما هستند نيز به اين امر اشاره كرده اند.
دكتر حداد عادل: براي او ايران قلب عالم بود
در ادامه اين نشست دكتر حداد عادل درباره سجاياي اخلاقي دكتر يحيي مهدوي و برادر فقيدشان، دكتر اصغرمهدوي سخن گفتند و افزودند: دكتر مهدوي به خانواده اي متمول تعلق داشت، اجداد او از تجار بنام تهران محسوب مي شدند، اما با اين حال دكتريحيي و دكتر اصغر مهدوي همه محاسن اعيان زادگي را داشتند و در مقابل معايب آن را نه. محاسن اعيان زادگي آنها را بزرگ منش بار آورده بود، نسبت به مال دنيا حريص نبودند و علم را تنها به خاطر علم و فرهنگ را به خاطر فرهنگ دوست داشتند. از خصوصيات دكتر مهدوي اين بود كه با امكانات مالي اي كه داشتند، هر جا دانشجوي با استعداد يا استاد جوان با استعدادي مي ديدند، بدون آنكه تظاهري بكنند، به آنها كمك و مساعدت مي كردند. ايشان ۳۰ سال به دانشگاه تهران خدمت كردند و همه حقوق خود را به دانشگاه تهران برگرداندند كه آن حقوق صرف چاپ كتاب شد.
رئيس مجلس شوراي اسلامي در ادامه سخنان خود افزود: دكتر مهدوي به دانشكده ادبيات و گروه فلسفه، عشق مي ورزيد و تعصب و غيرتي خاص نسبت به دانشگاه تهران داشت. او مردي فرهيخته و فرهنگ دوست و فرهنگ پرور بود. براي او ايران قلب عالم بود و براي بزرگداشت ايران، دانشمندان ايران و تربيت دانشمندان در ايران از هيچ كوششي فروگذار نمي كرد. تنها خود اوست كه مي داند، چه مايه رنج و زحمت در كتابخانه ها متحمل شد تا نخستين بار فهرست مصنفات ابن سينا را فراهم آورد و آن كتاب را منتشر كند. آن اثر كه در زمينه فلسفه مشا و شرح حال ابن سينا بود، از جمله آثار كلاسيك جهان
011193.jpg
محسوب مي شود كه همه اش نتيجه  همت و دقت مرحوم مهدوي است. نظير چنين كاري را دكتر مهدوي در زمينه بابا افضل انجام داده است.
دكتر حداد عادل سپس به علاقه دكتر مهدوي به فلسفه سخن گفت و افزود: او استاد فلسفه بود و در فلسفه خواني، فلسفه داني و آموزش فلسفه فردي سختكوش و خستگي ناپذير بود. وي مدير بود و بسيار منضبط و گروه فلسفه دانشگاه تهران به همت و تلاش و كوشش آن بزرگوار پا گرفت و به نهالي برومند بدل شد. قدر و اعتبار امروزين گروه فلسفه دانشگاه تهران ناشي از صبر، استقامت و بزرگواري دكتر مهدوي است كه توانست پايه هاي گروه فلسفه را صحيح و استوار بنا نهاده و هنوز كه هنوز است اين گروه متانت خود را پس از سال ها حفظ كرده است. حداد عادل ادامه داد: دكتر مهدوي در كنار فلسفه، ادبيات عرب، زبان خارجي مي دانست و با حوزه وسيعي از علوم انساني آشنايي عميق داشت.
رئيس مجلس شوراي اسلامي و رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي سپس به نثر دكتر يحيي مهدوي پرداخت و گفت: زنده ياد مهدوي نويسنده اي توانا بود و بايد در زمان موسعي خصوصيات زباني و ادبي نثر فارسي او تشريح شود. مهدوي با تمام متون اصيل ادبي فارسي آشنا و بر ادبيات كهن فارسي تسلطي عميق داشت، اما اين آشنايي او با ادبيات فارسي كهن به هيچ وجه به نثر او رنگ كهنگي نداد. دكتر حداد عادل در پايان سخنان خود شعري را در رثاي دكتر مهدوي خواند.
دكتر محمد خوانساري: جاري در زمان
پس از آن دكتر محمد خوانساري ضمن اشاره به فضائل اخلاقي دكتر يحيي مهدوي درباره ايشان گفت: گرچه حيات دنيايي و جسماني دكتر مهدوي چهار سال پيش پايان يافت، اما حيات روحاني و معنوي وي همچنان جريان و سريان دارد و تا سال هاي متمادي زنده و پايدار خواهد ماند. دكتر مهدوي باقي و موجود است و وجودش در شاگردان، دست پروردگان و افرادي كه از آثارش استفاده مي كنند، سريان دارد. آثار ايشان مانند نهرهاي جاري اي است كه جريان آن قطع ناشدني است.
وي در ادامه سخنان خود درباره شخصيت اخلاقي دكتر مهدوي يادآور شد: ايشان وجدان اخلاقي سختگير و دقيقي در گفتار، كردار و قضاوت داشتند و دائماً دغدغه اعمال خود را داشتند. او به نوعي در وظايف اخلاقي وسواس داشت. از جمله خصوصيات بارز او، صبر و استقامت و حوصله بسيار در كارها بود. او هيچ كاري را سرهم بندي نمي كرد و حق هر كاري را ادا مي نمود.
ايشان در نگارش و چاپ كتاب بسيار دقيق و وسواس داشتند و حتي فهرست اعلام آثارشان را خود به تنهايي و با كمال دقت استخراج مي كردند و همين امر سبب شد كه ۱۳ اثر باقي مانده از ايشان، همگي شاهكار و در اوج افتخار در زمينه هاي مختلف تأليف و ترجمه باشند.
دكتر كريم مجتهدي: شبيه صبحدم
در ادامه اين نشست دكتر كريم مجتهدي به عنوان همكار دكتر مهدوي در باب خاطرات همكاري خود با ايشان مطالبي را ارائه كرد. وي در باب ترجمه كتاب مابعدالطبيعه به دست دكتر يحيي مهدوي تصريح كرد: دكتر مهدوي مدت ها براي ترجمه اين اثر مردد بودند، چرا كه معتقد بودند مطالب اين اثر از مسائل جزمي آغاز مي شود و به مرور از جزميت آن كاسته مي شود و نهايتاً نتايجي از اين مباحث حاصل نمي شود و اين مسئله شايد براي دانشجويان ما مفيد نباشد. اما پس از مدتي تغيير عقيده دادند و مصمم به ترجمه اين اثر شدند.
وي در ادامه افزود: گاهي با خواندن برخي مباحث جديد بايد به اين فكر افتاد كه چگونه مي توان به اين مباحث حيات بخشيد و آن را ادامه داد و به نظر مي رسد نويسنده كتاب مابعدالطبيعه نيز خواستار چنين امري بوده است. چرا كه كار اصلي فيلسوف بستن پوشه ها و مسكوت گذاشتن مسائل نيست، برعكس فلسفه هميشه آغاز است و از اين حيث شبيه صبحدم است، يعني آغاز نور است و گمان مي رود دليل ترجمه اين اثر به دست دكتر مهدوي همين امر بوده است.
011190.jpg

دكتر مجتهدي در باب سه مشخصه اصلي دانشگاه و نظر دكتر مهدوي در اين باره گفت: سه مشخصه اصلي دانشگاه عبارت از تربيت متخصص، اشاعه فرهنگ و پژوهش است. تا زماني كه روحيه تحقيق با صداقت، وجدان كاري و انضباط به نحو اصولي نياميزد نمي توان پيشرفت كرد و اگر چنين شرايطي در فلسفه ايجاد شود، اين اثر در ديگر رشته ها نيز نفوذ مي يابد، چرا كه اگر درست فكر شود، نواقص ما در ساير رشته ها نيز مرتفع مي گردد. تا تفكر عمق نيابد بقيه امور هم سطحي مي ماند. اين عمق نيز به نحو صوري نمي تواند ايجاد شود، زماني اين عمق به وجود مي آيد كه انگيزه تحقيق واقعي باشد. دكتر مهدوي نيز چنين برنامه اي را در ذهن داشت و به اين مسئله اشراف داشت كه علوم نيازمند زير بنايي نظري است و فلسفه مي تواند اين زيربنا را ايجاد كند و انگيزه لازم را فراهم نمايد.
وي درباره نثر متون دكتر مهدوي گفت: دكتر مهدوي در مورد كلمات فارسي تعصب خاصي داشت و در زمينه يافتن معادل ها دقت بسياري مي كرد و به همين دليل در نهايت تواضع با ديگران در باب يافتن معادل مناسب مشورت مي كرد. نثر او شايد مورد پسند روزنامه نگاران امروزي نباشد، اما صلابتي كه نثر او داشت، در نوشته هاي ديگران كمتر يافت مي شود. اگر چه ارزش  كارهاي فلسفي ايشان در جاي خود محفوظ است، اما جا دارد كه در كتاب هاي دوران دبيرستان و حتي در سطوح بالاتر نمونه هايي از نثر او چاپ شود تا نسل جديد با صلابت آن آشنا شوند. نثري كه در عين كوتاهي، مطالبش را به بهترين نحو بيان مي كند.
دكتر نصرالله پورجوادي:
ركن مديريت دانشگاه تهران
در ادامه دكتر نصرالله پورجوادي درباره تأثير دكتر يحيي مهدوي در اداره دانشگاه تهران اظهار داشت: وي هيچ گاه رئيس دانشگاه تهران يا رئيس دانشكده ادبيات نبود، اما همه در دانشگاه ادبيات مي دانستند كه يكي از اركان مديريت اين دانشگاه دكتر مهدوي است. افكار، روشن بيني و اهتمامي كه دكتر مهدوي به جايگاه فرهنگ، تفكر و علم نشان مي داد، از نكات مهمي بود كه اين امر را اثبات مي كند.
پس از آن دكتر مهدي محقق با اشاره به پيگيري هاي دكتر مهدوي براي تدريس ايشان در دانشگاه و همچنين تشويق ايشان و دكتر مينوي به تصحيح ديوان ناصرخسرو درباره نقش دكتر مهدوي در دانشگاه تهران اذعان داشت: دكتر مهدوي علاقه و غيرت بسياري نسبت به دانشگاه تهران داشت و همين امر سبب مي شد تا سعي كنند افراد قوي جذب اين دانشگاه شوند تا به نحوي اين دانشگاه و دانشكده ادبيات در خاورميانه بي همتا باشد. وجود دكتر مهدوي در اين دانشكده سبب مي شد كه دانشكده ادبيات در زمان ايشان مورد اقبال افاضل دنيا قرار گيرد و در زمان ايشان بود كه هانري كوربن، ايزوتسو و لندلت به ايران آمدند و حتي افرادي كه براي مدت كوتاهي به ايران مي آمدند جذب اين دانشكده مي شدند و در آنجا مي ماندند. خدمات دكتر مهدوي تا زماني كه دانشگاه تهران برقرار است، مشكور و مأجور مي ماند.
در پايان اين نشست دكتر احسان نراقي ضمن بيان خاطراتي از دكتر يحيي مهدوي خصوصيات بارز اخلاقي او را تقوا، متانت، عشق به استقلال دانشگاه و شجاعت اخلاقي دانست.

ادبيات
اقتصاد
انديشه
ايران
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |