محمد اميري- با طرح نظام هماهنگ پرداخت در سامانه اداري، اين پندار شكل گرفت كه مي توان با نگاه كارشناسي زمينه عدالت اجتماعي و استخدامي را در محيط هاي اداري فراهم كرد، اما اجراي آن نشان داد كه برخوردهاي غيراصولي و غيركارشناسي عملاً  اين قاعده را ناكارا ساخته است.
بنابراين دست اندركاران چنين طرحي در صدد برآمدند تا با اجراي طرح ارزشيابي و لحاظ ابزارهاي تنبيه و تشويق و برخوردهاي عاطفي از سوي مديران در حيطه كار به نوعي در راستاي اصلاح نقاط ضعف آن گام بردارند اما متأسفانه اين رويه ها نيز نتيجه منطقي و صحيحي را در پي نداشت.
سازمان بازرسي كل كشور طي تحقيقي در زمينه آسيب شناسي نظام هماهنگ پرداخت حقوق كاركنان دولتي به نتايج جالبي دست يافته است كه از يك منظر نشان دهنده آفت نظام اداري است و از سوي ديگر اين نوع ناهنجاري ها را در زمينه كاهش بهره وري و سازوكار سازماني موثر قلمداد كرده است. به باور كارشناسان اين سازمان شايسته سالاري زماني جنبه عيني به خود مي گيرد كه نظام عادلانه حقوق و دستمزد در تمامي سطوح نظام اداري كشوري جاري شود.
در اين گزارش تحقيقي آمده كه ضريب حقوق كاركنان دولت از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۴ همچنان در رقم ۱۰۰ ريال ثابت مانده است و هر چند از سال ۱۳۷۴ به بعد با انتخاب اعداد و ارقام تصادفي و غيركارشناسي بين ۲۰ تا ۳۰ ريال افزايش يافته، اما هيچ يك از اين ارقام با هزينه هاي زندگي و نرخ تورم واقعي ساليانه در جامعه تناسب قابل توجهي ندارد.
همچنين به استناد همين يافته هاي آماري، ضريب افزايش حقوق همه ساله نه تنها افزايش نيافته بلكه كاهش چشمگيري را در پي داشته است. به طوري كه از ۲۰ درصد در سال ۷۴، تا سال ۸۳ به ترتيب ۶/۱۶ درصد، ۲۸/۱۴ درصد، ۵/۱۲ درصد، ۱۱/۱۱ درصد، ۱۵ درصد، ۱۳ درصد، ۳۴/۱۰ درصد و ۳۷/۹ درصد كاهش يافته است. عليرغم اين كه در طول اين مدت نرخ تورم از سال ۷۰ تا پايان سال ۸۲ برابر با ۱۰۰۹ درصد افزايش يافته اما حقوق كاركنان مشمول نظام هماهنگ در همين مدت فقط ۲۵۰ درصد، رشد داشته است. بنابراين نرخ رشد ضريب حقوق كاركنان دولت هيچ تناسبي با هزينه هاي سرسام آور زندگي ندارد و اين مسأله به نوعي باعث رنجش كاركنان دولتي شده است.
ناهنجاري  موجود در حقوق كاركنان تنها به نحوه ضرايب حقوق و نرخ تورم محدود نمي شود بلكه همه ساله مجموعه حقوق و فوق العاده شغل تعداد بيشتري از كاركنان دولت حتي دارندگان مدارك علمي بالاتر غيرمشمول ماده ۸ قانون نظام هماهنگ، موجب مي شود كه دولت به ناچار مابه التفاوت حداقل پرداختي را به آنان مسترد نمايد. به طور مثال در سال ۸۱ بيش از يك ميليون و دويست هزار نفر از كارمندان دولت در تمامي مقاطع تحصيلي داراي چنين شرايطي بوده اند.
علاوه بر آن متغيرهايي چون مدرك بالاتر، سنوات، تاهل و تجرد و جديدالاستخدام بودن موجب بروز برخي ديگر از ناهنجاريهاي حقوق و مزايا در سامانه اداري است كه از حوصله اين بحث خارج است. عليرغم اين مسائل متأسفانه وجود آفت هاي ياد شده موجب انتقال اين مشكلات به دوره بازنشستگي مي شود.
درد كاركنان دولتي تنها به ناهنجاري هاي موجود در نظام هماهنگ پرداخت حقوق ختم نمي شود. با اين كه ۲ گروه به كاركنان شاغل داراي مدرك تحصيلي زير ليسانس و يك گروه به كاركنان دارنده مدرك تحصيلي ليسانس از سال ۷۵ تعلق گرفته است اما اين قاعده متأسفانه از سال ۷۸ تاكنون در مورد بازنشستگان و وظيفه بگيران اجرا نشده است.
همچنين مبناي تعيين حقوق بازنشستگي براي افرادي كه در سالهاي اخير بازنشسته شده اند حقوق، فوق العاده شغل و حق جذب بوده در حالي كه براي بازنشستگان سال هاي قبل فقط حقوق و فوق العاده شغل ملاك محاسبه بوده است و فوق العاده شغل هم در گذر زمان براي بازنشستگان مشابه با مبالغ متفاوتي اعمال گرديده است.
علاوه بر آن به بازنشستگان سالهاي اخير نيز پاداش پايان خدمت به ميزان هر سال خدمت معادل يك ماه آخرين حقوق و فوق العاده ها پرداخت گرديده، ليكن در خصوص بازنشستگان قبلي به ازاي ۳۰ سال خدمت فقط به ميزان ۲ ماه و در سال ۱۳۸۲ حداكثر معادل ۱۰ ماه آن هم به مأخذ حقوق سال ۱۳۸۰ و به صورت تدريجي پرداخت شده است.
روند تبعيض آميز، ناعادلانه و غيرمتعارف نظام پرداخت نسبت به نيروهاي كارشناسي، منحصر و محدود به حقوق و مزايا نبوده است. بلكه اين موضوع در هنگام بازخريدي نيز به شكل ديگري نمود پيدا مي كند. در سال ۸۱ كاركنان غيرماهر با دريافت ۵/۴ ماه آخرين حقوق و فوق العاده شغل قابل بازخريد بوده اند، در حالي كه نيروهاي ماهر و داراي تحصيلات دانشگاهي همچنان با دريافت ۵/۱ تا ۲ ماه به ازاي هر سال خدمت بازخريد مي شوند.
اخيراً  دولت در سال ۸۳ همانند سنوات گذشته بدون توجه به رشد ميانگين هزينه زندگي چند نوع ضريب حقوق تعيين و ابلاغ كرده است كه از يك منظر با توجه به شرايط تورمي براي همگان يكسان بوده است. در اين ضرايب حقوق، كاركنان دولت ۳۷/۹ درصد، قضات و اعضاي هيأت علمي دانشگاهها ۱۳ درصد و حداقل بگيرها، ۵/۳۲ درصد از مزاياي افزايش دستمزدها برخوردار شده اند.
بي گمان چنين رفتارهاي غيركارشناسي در سامانه اداري كشور مي تواند تبعات نامطلوبي را در پي داشته باشد، ناهنجاري و ناتواني مسئولان اداري در ايجاد تحقق شعار عدالت اجتماعي، بيشتر موجب بروز فساد اداري و اقتصادي، افسردگي روحي و بي نظمي در محيط كاركنان دولت شده است، به گونه اي كه طبق ارزيابي كارشناسان خبره ميزان كاركرد مفيد در اين نوع ادارات به يك ساعت نمي رسد. در حالي كه در كشور ژاپن از ۸ ساعت كار، حدود ۷ ساعت آن به طور مفيد در اختيار كارفرماست.

o ضرر ندارد
هر روز اگر اخبار راديو، تلويزيون، جرايد و بالاخره تمام رسانه هاي ديداري و شنيداري را گوش كنيد، متوجه خواهيد شد كه با همراهي مسئولان وزارت كشور و كميسارياي امور پناهندگان سازمان ملل متحد همين برادران و خواهران افغاني با ۱۰۰ دلار و يك گوني گندم و با كلي سلام و صلوات و ماچ و بوسه با چشم هاي گريان، اين خاك پربركت را ترك مي كنند. رئيس دفتر اتباع خارجي كرمان اخيراً مدعي شده كه در طول سال ۸۳ ، ۳۵۰۰ نفر از افاغنه به كشورشان بازگشته اند و همچنين تاكنون حدود ۱۳۸ هزار نفر و خرده اي هم شناسايي شده اند، اما معلوم نيست كه چطوري همين افاغنه محترم پس از دريافت جيره و مواجب دوباره سر از مرزهاي ايران در مي آورند؟
اگر در طول اين سال ها هم آمار آنهايي كه بازگشته اند و هم آنهايي كه دوباره از مرزهاي ايران به اين مملكت برگشته اند را با هم بررسي كنيم، متوجه نكته ظريفي خواهيم شد و آن اين كه هر فرد بازگشته توانسته دوباره ۲ نفر را در ايران صاحب شغل و كاسبي كند. اگر باور نداريد تحقيق كنيد. ضرر كه ندارد!

oحق زنان
به گفته معاون سياسي و امنيتي استانداري بوشهر بايد براي جذب و استفاده بهينه از ۲۵ صدم درصد اعتبارات دستگاه هاي دولتي براي امور بانوان برنامه ريزي شود. پارسال در مورد اعتبارات مختص بانوان هيچ اقدامي صورت نگرفت و اگر در سال جاري نيز به اين امر توجه نشود متأسفانه قادر به انجام كاري در ارتباط با امور بانوان نخواهيم بود.
گفتن اين نكته شايد از زبان يك مسئول استانداري بوشهر راحت باشد ولي مي توان حدس زد كه چه اتفاقي خواهد افتاد!
از غاز تاريخ تا حالا هيچ كس نتوانسته حق و حقوق اين خانم ها را بخورد چه برسد به استانداري بوشهر يا هركس ديگر كه قرار است ۲۵ صدم درصد اعتبارات آنها را قورت دهد. آن وقت بايد منتظر شد و ديد كه آيا تمامي زنها اعم از خانه دار و غيرخانه دار چگونه با مسأله برخورد مي كنند،مگر به همين راحتي است. درست است كه امسال براي همين زنان اعتباري اختصاص يافته ولي نبايد فراموش كرد كه تمامي اعتبارات مصوب استان با ارزيابي سن، جنسيت و يا قشر و گروه تقسيم بندي نمي شود وگرنه بايد انتظار داشت كه مردان نيز تقاضاي ۲۵ صدم درصد اعتبار را بكنند حالا اگر مردها چيزي نمي گويند از نجابتشان است!

o پست مشاوره
بالاخره معضل مشاوره در مقطع مدارس راهنمايي آموزش و پرورش قم نيز با راه اندازي كلاس آموزش روان شناسي و مشاوره معلمان حل شد. به گفته رئيس گروه مدارس راهنمايي آموزش و پرورش قم، در ساختار تشكيلاتي مدارس راهنمايي پست مشاوره وجود ندارد، در حالي كه دانش آموزان اين مدارس نياز شديدي به خدمات مشاوره اي دارند. با وجود اين كه در سال گذشته ۱۰۰ نفر از معلمان اين مقطع آموزش هاي روان شناسي ديدند، ضروري است امسال نيز ۵۰ درصد آنان از اين آموزش ها بهره مند شوند.
در شهري كه ۷۰ هزار دانش آموز در مقطع سني نوجوان دارد فاجعه  است كه هيچ پست مشاوره براي مسئولان آموزشي قم پيش بيني نشده است. آن وقت مدعي هستيم چرا نوجوانان دچار ناهنجاري هاي اجتماعي و افت تحصيلي مي شوند. يافته هاي آماري نشان مي دهد كه درصد افت تحصيلي در مدارسي كه داراي پست مشاوره هستند به مراتب پايين تر از مدارس بدون مشاوره است.

o جنازه مجهول الهويه
تا حالا اگر در محيط شهرها افراد مجهول الهويه براي شهروندان شرافتمند مشكل ايجاد مي كردند حالا اين موضوع به اجساد مجهول الهويه هم تسري پيدا كرده است.
به گفته رئيس شبكه بهداشت بروجرد، اجساد مجهول الهويه در بروجرد موجب بروز مشكلاتي براي بخش درماني بيمارستان شهيد چمران اين شهر شده است. هم اكنون سردخانه هاي بيمارستان اين شهر پاسخگوي نياز نيست و وجود ۹ جسد مجهول الهويه در اين سردخانه موجب بروز مشكلاتي براي ساير اجساد و بيمارستان شده است.
اگر اين ۹ مرحوم يا مرحومه زنده بودند و نيازمند ملاقات با مسئولان بروجرد مي شدند شايد اين همه وقت از آنان گرفته نمي شد ولي حالا كه هويت آنها گم شده متوليان شهر بروجرد در تكاپوي هويت بخشي به آنها هستند.
وضعيت شرعي چنين جنازه هايي معلوم است. بنابراين نيازي به نگهداري نيست. مي توان با تهيه عكس و مشخصات ظاهري و با هزينه شهرداري بروجرد به كفن و دفن جنازه هااقدام كرد.

با افزايش تعداد مبتلايان به سرطان پوست در فصل تابستان هيچ امري مهمتر از حفاظت از اين بافت بدن نيست و اين امر به راحتي با ايستادن در سايه قابل انجام است.
به گزارش ايسنا، به نقل از پايگاه اينترنتي هلت ديلي نيوز، علاوه بر اين، آكادمي آمريكايي درماتولوژي نيز توصيه مي كند كه به منظور حفاظت از پوست در برابر اشعه خورشيد استفاده از كرم يا لوسيون ضدآفتاب با فاكتور حفاظت خورشيدي (SPF) حداقل ۱۵ و بكارگيري از آن ۲۰ تا ۳۰ دقيقه قبل از قرار گرفتن در معرض نور خورشيد ضروري است.
اين آكادمي اعلام كرد كه مصرف كنندگان بايد اطمينان حاصل كنند كه تمام اعضاي بدن از جمله پاها، بازوها، صورت، گردن و مچ پا به پايين به ويژه در صورت پوشيدن سندل و دست ها بايد با اين محصول حفاظتي پوشيده شوند.
همچنين در صورت شنا كردن و يا عرق كردن زياد بهتر است كه به دليل احتمال پاك شدن پوشش قبلي مجددا از كرم در طول روز استفاده شود. كلاه مناسبترين پوشش براي جلوگيري از برخورد آفتاب با پوست صورت است، اما اگر از كلاه هاي كوچك استفاده مي كنيد ماليدن كرم ضدآفتاب به پشت گردن و گوش ها ضرورت دارد.
از سوي ديگر اگر تصور مي كنيد به دليل ابري و گرفته بودن هوا نيازي به اين پوشش محافظ نداريد اشتباه مي كنيد، چرا كه به گفته كارشناسان اشعه مضر فرابنفش خورشيد حتي از ابرها و آب نيز عبور مي كند.
همچنين شن، آب و برف مي تواند نور خورشيد را منعكس كرده و ميزان اين پرتو فرابنفش را افزايش دهد.
در چنين مواردي استفاده از كرم هاي با SPF بالاتر و ماليدن آن بر روي بيني و لب ها با اكسيد روي الزامي است. درصورتي كه پوست حساسي داريد خواندن برچسب روي كرم پيش از استفاده بسيار مهم است.
حتي در مواردي كه اين كرم ها به لحاظ مسايل آلرژي زا و آزمايش هاي درماتولوژي كنترل شده باشند باز هم در برخي موارد پوست افراد به آنها حساسيت مي دهد. در اين شرايط به مدت ۳ روز از اين محصولات و به مقدار كم بر روي پوست آزمايش كنيد و در صورت عدم مشاهده علايم حساسيت و آلرژيك از قبيل قرمزي و التهاب مي توانيد از آن استفاده كنيد.

به گزارش سازمان بهداشت جهاني (WHO) كودكان و نوجوانان مهم ترين مخاطبان برنامه هاي رسانه هاي جمعي در زمينه سرگرمي و تبليغات هستند.
مطالعات نشان مي دهد تماشاي تلويزيون در آمريكا از دو سالگي شروع مي شود و افراد ۸ تا ۱۸ سال به طور متوسط در سال بيش از ده هزار صحنه خشن در تلويزيون تماشا مي كنند.
البته اين نمونه ها در برخي كشورها به خصوص كشورهايي كه دسترسي زيادي به تلويزيون و فيلم هاي سينمايي ندارند قابل اثبات نيست اما به هرحال شكي وجود ندارد كه قرار گرفتن در معرض اين رسانه اثرات زيان باري خواهد داشت و به عنوان يك عامل فزاينده در خشونت در ميان جوانان در نظر گرفته مي شود.محققان در تحقيقات خود در طول ۴۰ سال تأثير رسانه ها را بر روي رفتارهاي خشونت آميز افراد مورد بررسي قرار داده و به اين نتيجه رسيده اند كه تصاوير خشن رسانه هاي جمعي به طور چشمگيري با افزايش مسايل جدي خشونت مانند قتل مرتبط است.
در تحقيقي كه در سال ۲۰۰۲ انجام شده است محققان رابطه مستقيمي ميان قرار گرفتن در معرض رسانه ها و افزايش خشونت يافتند. ۸۵ درصد افراد در سنين ۶ تا ۱۲ سال با تماشاي تلويزيون و صحنه هاي خشونت بار، رفتار خشني نسبت به دوستان، همكلاسي ها و افراد غريبه داشته اند و همچنين اين برنامه ها برروي كودكان و نوجواناني كه داراي تمايلات پرخاشگرانه بوده اند تأثير عميق تري داشته است.
از سوي ديگر اين تأثيرات در زندگي واقعي افراد نيز خود را نشان داده و حتي قابل كنترل نيز نبوده است. در يكي ديگر از اين تحقيقات رابطه مستقيم خشونت رسانه اي و ابعاد مختلف پرخاشگري در رفتار، عقايد و احساساتي مانند عصبانيت نيز به اثبات رسيده است.
تحقيقات بيشتر درباره ميزان قتل و استفاده از تلويزيون به اين مسأله اذعان دارد كه اختلافات اقتصادي و تغييرات اجتماعي و سياسي نيز در ميزان تأثيرگذاري اين برنامه ها موثر است.
تحقيقات ديگري در همين زمينه بيانگر اين مطلب است كه تلويزيون تأثير سريعي بر رفتار خشونت آميز جوانان دارد و تأثير بلند مدت آن به صورت خصوصياتي مانند دشمني، بي عاطفگي، بي تفاوتي و نبود اعتماد به نفس و همچنين ناتواني در تعيين هويت فردي بروز مي كند.

علي كوه وش- من و شما عادت كرده ايم . عادت به اين كه ببينيم چيزهايي را كه روزهاي قبل آنها را نديده بوديم و بعد از ديدن آن چند ساعتي و يا روزي را با تعجب سپري كنيم و در نهايت آن چيز جديد را نيز به يافته ها و آموخته هاي قبلي خود افزوده كنيم. اين يافته جديد مي تواند بشقاب پرنده اي سرگردان؟! باشد كه با دهان باز از روي پشت بام به نظاره آن برويم و يا جنازه اي كنار خيابان كه حتي هيچ كس حاضر به كشيدن پارچه اي بر روي آن نمي باشد و تعجب و سؤال كه چرا اين گونه؟
و از موضوعات عجيب و غريب ديگر كه اين روزها باز هم علامت سؤال را در ذهن ما روشن كرد و تجربه اي ديگر را در دفتر زندگي سراسر كنكوريمان رقم زد طرح جديد سازمان سنجش بود كه البته چند سالي قبل شروع شد و اكنون دوباره با برگزاري آزمون آن را به خاطرها آورد و آن چيزي نبود جز آزمون استخدام ادواري،كه نتايج آن اخيرا اعلام شده است. مسأله درست از آنجا شروع شد كه مسئولان با هشياري به موقع و سريع متوجه شدند كه بين فارغ التحصيلان دانشگاههاي مختلف (از قبيل دولتي و آزاد و ...) و نياز سازمانهاي دولتي هيچ تناسبي وجود ندارد،يعني آنها ناخواسته اقدام به آموزش تعداد زيادي فارغ التحصيل دانشگاهي نموده كه عملاً  هيچ نيازي به آنها در دستگاههاي دولتي و يا حتي شركتهاي خصوصي وجود ندارند چون مستقيم نمي توانند به آنها بگويند برويد و تمام اين سالها را كه براي آموختن سپري كرديد و تمامي مطالبي را كه آموخته ايد فراموش كنيد و اصلاً هم غبطه نخوريد كه از هم سن و سالهاي خود در كسب ديگر مهارت ها از قبيل كارهاي فني و امثال آن عقب مانده ايد و اين رو دربايستي سبب شد آزموني بوجود آيد به نام آزمون استخدام ادواري با سؤالاتي نسبتاً  مشكل و با زماني بسيار اندك تا به طور غيرمستقيم و تلويحي به دسته اي از فارغ التحصيلان كه موفق به كسب امتياز لازم نشدند اين مطلب گفته شود. البته پرواضح است كه آن دسته كه موفق به كسب امتياز لازم مي شوند نيز نبايد امتيازي براي خود قائل بشوند و كسب امتياز را شرط لازم و نه كافي بدانند.
البته مسئولان امر خود بايد بهتر از سايرين متوجه اين امر باشند كه پايين بودن سطح معلومات به نوعي متوجه خود آنها مي شود چرا كه دانشجوي تازه فارغ التحصيل شده كه معلومات سطح پاييني دارد نيز جزء كوچكي از سيستم اجتماعي بيمار بوده است و اين دانشجو ممكن است به دليل مشكلات مختلف مطالعه و كسب دانش را اولويت هاي آخرين خود قرار داده باشد، مثلاً دانشجويي كه مجبور بوده ساعتهاي متمادي را به كار كردن براي تأمين هزينه هاي زندگي (و خصوصاً شهريه هاي بسيار سنگين برخي دانشگاهها) مشغول باشد چگونه مي توانسته به علم بهاي ويژه اي بدهد و كسب مهارتهاي علمي را وظيفه خود بداند. البته ديگر در اين زمان نمي توان به مسائل زيربنايي توجه نمود و به كلام ساده تر كار از كار گذشته و ديگر اين دانشجو فارغ التحصيل سختي  هاي راه تحصيل را پشت سر گذاشته و بايد فكر چاره براي بعد از آن همه سختيها و مشقتها را نمود.
در بسياري از ادارات و ارگانهاي دولتي افرادي وجود دارند كه مدت خدمت آنها از ۲۰ سال گذشته و بسياري از آنها اگر با طرحي جامع و مناسب بازخريد گردند مطمئناً مايل به بازنشستگي پيش از موعد هستند، اما به شرطي كه براي آنها امتيازات مناسبي در نظر گرفته شود. اگر اين اقدامات به عنوان اهرمي براي اشتغالزايي استفاده شود مطمئناً از دو جهت مهم مي باشد از يك طرف بسياري از ادارات و ارگانهاي دولتي مي توانند نيروي تازه نفس و شايد در بسياري موارد خلاق را وارد سيستم اداري خود نمايند كه اگر انتخاب اين افراد به طرز صحيحي انجام گيرد مي تواند تحولي بزرگ در سيستم اداري ايجاد نمايد . از طرف ديگر افراد بازنشسته نيز مي توانند اقدام به ايجاد صنايع جديد نمايند و البته اين دومي باز هم به شرايط بازخريد اين دسته افراد بستگي دارد و در نهايت اگر باز هم آزموني به نام آزمون استخدام ادواري انجام شود لااقل نمره اي مي توان براي آن در نظر گرفت. چنين باد.

درصد زيادي از مراجعان مرد براي درمان ناباروري سيگار مصرف مي كنند و اين اثرات نامطلوب زيادي را در درمان ناباروري مردان دارد.
دكتر ناصر امير جنتي متخصص اورولوژي، افزود: كشيدن سيگار توسط مردان، مي تواند اثرات منفي زيادي را به صورت مستقيم و غيرمستقيم بر باروري آنها گذارد.
وي درباره اثرات مستقيم مصرف سيگاردر زمينه باروري جنسي مردان اظهار داشت: كشيدن سيگار در مردان مي تواند موجب ايجاد مواد «توكسي» بر اسپرم ها، كاهش حركت اسپرم ها، كاهش تعداد اسپرم ها و همچنين تغيير شكل در اسپرم هاي توليد شده، شود به گونه اي مي تواند شكل اين اسپرم ها را از حالت طبيعي خارج كند.
اين متخصص درباره علت عدم مراجعه مردان نسبت به زنان در زمينه ناباروري گفت: تعداد كم مراجعان مرد نسبت به زنان در زمينه درمان مسائل مربوط به ناباروري مي تواند به علت نوع بافت جامعه كشور باشد چرا كه در كشور ما تامين هزينه ها و درآمد هاي خانواده ها به عهده مردان است ، بنابراين آنها اغلب فرصت كمتري براي اين مسائل دارند.
وي تصريح كرد: كمرنگ بودن حضور مردان و كمي مراجعه آنها به پزشكان متخصص در درمان ناباروري اغلب در ميان مردان شهرستان هايي كه معمولا مردم در اين زمينه از اطلاعات و آگاهي كمتري برخوردار هستند، مشاهده مي شود ومتاسفانه هنوز در برخي از شهرستان هاي كشور باورهاي غلطي در اين مورد وجود دارد چون مواردي بوده كه حتي مرد فاقد اسپرم بوده است اما مراجعه اي از سوي مرد صورت نگرفته است.
دكترجنتي گفت: متاسفانه هنوز برخي از مردان براي مراجعه به پزشكان و درمان مشكلات مربوط به ناباروري اظهار شرم كرده و نمي توانند اين موضوع را قبول كنند كه بايد به درمان بپردازند، در صورتي كه حتي در
ناباروري هايي كه فقط زنان عامل آن هستند نيز ارزيابي مردان توسط پزشك متخصص مي تواند نقش مهمي در درمان اين بيماري داشته باشد.
وي گفت: در سال هاي گذشته با مراجعه به بايگاني پرونده هاي درمان ناباروري مشاهده مي شد كه اين پرونده ها فقط مربوط به زنان بوده و مردان به عنوان همسران اين زنان نقشي در پيگيري درمان ناباروري نداشته اند اما امروزه خوشبختانه اين پرونده ها به صورت زوج است و مردان نيز در رفع اين بيماري نقش خود را ايفا مي كنند.

گوريلي كه در آفريقاي جنوبي به دليل گرفتن يك دزد در حال فرار به يك قهرمان ملي تبديل شده بود، در يك باغ به يادماندني جاودانه مي شود. به گزارش ايسنا
باغ وحش يوهانسبورگ تصميم گرفته است در مكاني كه ماكس، گوريل معروف آفريقاي جنوبي در آن زندگي مي كرد، باغي را بسازد. اين گوريل از باغ وحش فرانكفورت در سال ۱۹۷۳ به يوهانسبورگ برده شده بود و در ماه مه به دليل كهولت سن درگذشت.
اين گوريل در سن ۳۳ سالگي به دليل نزاع با يك دزد به سمبل ملي آفريقاي جنوبي در سال ۱۹۹۷ تبديل شد.

دو دكتر پاكستاني كه عاشق يكديگر شده و با هم ازدواج كرده اند، از ترس جانشان دايما در سفرند.به گزارش ايسنا، صدها تن از زنان پاكستان كه بدون اجازه از خانواده هايشان اقدام به ازدواج مي كنند، هر ساله توسط خويشاوندانشان به قتل مي رسند.عفت مصطفي، دختر پاكستاني كه با غلام مصطفي بدون اجازه  خانواده اش ازدواج كرده، از اين موضوع بيم دارد كه در صورت برگشت به خانه اش، با چنين سرنوشتي روبه رو شود.عفت ۴۴ ساله به خبرگزاري رويتر گفت: برادرانم، من و شوهرم را خواهند كشت. در صورت برگشت به خانه هيچ تضميني براي زندگي ام وجود ندارد.