پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۳
هنر
Front Page

گزارش
گزارش سمينار تكنيك در آواز
و تربيت صدا در خانه هنرمندان
صداي خويش را دريابيم
«محسن پورحسيني» در سمينار تكنيك در آواز و تربيت صدا كه در خانه هنرمندان برگزار شد به مسائل مطرح در اجراي موسيقي آوازپرداخت.
به گفته  پورحسيني «مسئله هنرجويان آوازي از طريق نوشتن كتاب يا مقاله حل نمي شود»، بلكه مثال هاي عملي مي تواند راهگشا باشد. او با مقايسه صدادهي انسان در مقابل سازهاي مختلف به اين نكته اشاره مي كند كه «انسان همواره كمبود صدادهي را حس مي كرده» بنابراين به تكميل سازها مي پردازد و پس با تكميل سازها، خود نيز مجبور است وسعت صدايش را بيشتر كند و سازش، كه همان بدنش مي باشد را كامل تر كند. بنابراين انسان در طي سال ها با خودشناسي - شناخت فيزيك خويش و نوع صدادهي- تكنيك خود را گسترش مي دهد و به حجم و رنگ صداي خود غناي بيشتري مي بخشد. بنابراين آهنگسازها مي توانند براساس توانايي هاي خواننده براي وي صداهاي بيشتري بنويسند. او با اشاره به ساختار سيستم هاي صوتي انسان به مبحث «صدا» اشاره مي كند. به گفته  پورحسيني، انسان از نظر قامت و پهنا همانند سازها نمي تواند تغيير كند. بنابراين براساس رپتواري كه دارد خودش را وسعت مي بخشد. او در اين بخش به زمينه هاي اجراي موسيقي آوازي اشاره مي كند. به عقيده  پورحسيني «در قسمت آوازي، خواننده با نيازي كه آهنگ ساز و متن به او دارند، خودش را گسترش مي دهد و در اختيار آنها مي گذارد. او اعتقاد دارد «فضا» مسئله بسيار مهمي است و در كشورهايي كه ساز و آواز گسترش پيدا كرده اند، فضا در اختيار توليد كنندگان و اجراكنندگان بوده تا بتوانند در آن فضايي كه در اختيارشان گذاشته شده، رشد كرده و ارتقا يابند. پورحسيني سپس با طرح چند سئوال ادامه مي دهد:«موسيقي ما در  آواز به چه صورت مي تواند خود را باز كند؟» و آيا اين ضرورت وجود دارد؟ و آيا اين قابليت را دارد يا نه؟» و «آيا خواننده مي تواند اين ماده  خام را در اختيار آهنگساز بگذارد؟»او به اين سئوالات به صورت مستقيم پاسخ نمي دهد. به اعتقاد پورحسيني او فقط روي تكنيك هاي آوازي كار مي كند و آموزش مي دهد پس كساني كه بعد از شناخت فيزيك و صداي خود به خوانندگي مي پردازند مي توانند بين موسيقي ايراني و كلاسيك انتخاب كنند و به قابليت هاي مختلف آوازي اين دو پي ببرند.
پورحسيني در ادامه به مسائلي كه خوانندگان را در معرض خطر قرار مي دهد، مانند خطر خود نشان دادن، خطر تخريب نرسيدن به بدن و تخريب بدن (به عنوان ساز خواننده) و وجود استرس اشاره مي كند. او سپس به حذف صداي بم در خواننده هاي ايراني اشاره كرده و مي گويد: «گوش ما از نظر زيبايي شناسي عادت كرده كه صداهاي بم زيبا نيستند» در صورتي كه بدون داشتن صداي بم نمي توان صداي زير داشت و به اعتقاد پورحسيني ما از ۴ اكتاو صدا، ۲ اكتاو ونيم استفاده مي كنيم و اصلاً معلوم نيست كه از اين ۲ و نيم اكتاو به صورت كامل استفاده مي كنيم يا خير. او يكي از علت هاي حذف صداي بم را نپرداختن خوانندگان به فرم قبل از اين كه صداي خود را بشناسند» مي داند.به گفته  او اگر خواننده اي از محدوده  صداي خودش خارج شود، صدايش را گم مي كند و همين مسئله است كه سبب مي شود كپي برداري از يك صداي الگو پديد آيد. او با تأكيد بر اين مسئله كه يك خواننده بايد فيزيك خود را خوب بشناسد گفت: «خوب خوابيدن، درست خوردن، تمرين مرتب، فضاي مناسب براي تمرين و آگاهي» از عواملي هستند كه در حفظ و نگهداري صدا كمك مي كنند.
پورحسيني اعتقاد دارد كه «فضا» از موسيقي آوازي ما گرفته شده و به همين دليل است كه تفاوت آشكاري ميان آوازهاي «قمر» كه در باغ دلگشا مي خواند و آوازهاي امروزي وجود دارد. پس اعتنا به فضاي مناسب كه به رنگ هاي باز آراسته باشد در پرورش صدا بسيار مؤثر است. «زبان» نيز يكي ديگر از نكاتي است كه بايد به آن بسيار توجه كرد. خوانش درست حروف بي صدا و با صدا و توجه به خصوصيات زباني ما از اين جهت كه زبان ما پائين رونده است و اصولاً انتهاي جمله ها، نزديك به فعل شنيده نمي شود. او در اين مورد به كتاب معروف استاد دهلوي به نام «ساختار زبان و نقش آن در صدادهي» اشاره كرد و آن را يكي از منابع بي نظير در موسيقي دانست. به اعتقاد او گوش ما از نظر زيبايي شناسي بعضي عادت هاي غلط را زيبا مي داند و درست خواني را از ياد برده. پس يك خواننده براي ارتقاء زيبايي صداي خويش بايد كلمات را با «بعد» بيان كند كه حجم، شدت و رنگ آن معلوم باشد.پورحسيني اعتقاد دارد هيچ هنري به اندازه  آواز مهجور نمانده است و خوانندگان هستند كه با تمرين و شناخت درست مي توانند آن را احياء كنند.
اين جلسه كه با حضور استاد «حسين دهلوي» توسط «محسن پورحسيني» و شاگردانش در خانه  هنرمندان ايران برگزار شد، مقدمه اي بر جلسه اي كه روز ۲۲ مرداد، به مناسبت بزرگداشت استاد دهلوي، توسط همين افراد در همين مكان برگزار مي شود.محسن پورحسيني كه موسيقي آوازي كلاسيك و مسائل تئوريك و عملي آواز را در آلمان فراگرفته پس از مراجعت به ايران در دانشكده هنر و دانشگاه تهران به تدريس اصول و اجراي آواز پرداخته، برگزار كننده  اين جلسه بود كه بسيار مورد توجه و علاقه  مخاطبان قرار گرفت.
فعاليت هاي انجمن موسيقي فارس متوقف شد
فعاليت هاي انجمن موسيقي فارس به دليل تغيير و تحولات در اداره كل ارشاد فارس به طور كامل متوقف شده است.
رئيس انجمن موسيقي فارس در گفت وگويي با خبرنگار ايسنا افزود: پس از توقف كامل فعاليت هاي انجمن با برنامه ريزي هاي خود، تعدادي برنامه هنري اجرا كرديم تا حيثيت انجمن پابرجا بماند.
ممتحن گفت: به مدير كل جديد ارشاد فارس نامه اي نوشته و از او خواسته ايم تا اعضاي جديد هيات مديره انجمن موسيقي فارس را معرفي كند چرا كه نزديك به يك سال است كه جلسات انجمن تشكيل نشده است.وي ادامه داد: با اين وجود هنوز براي مشخص كردن تركيب اداري انجمن موسيقي جوابي از سوي ارشاد به ما ارائه نشده است.رئيس انجمن موسيقي شيراز با اشاره به لطمات جبران ناپذيري كه تغييرات مديريتي در ارشاد به موسيقي وارد كرده به ايسنا گفت: به دليل آنچه كه مسئولان ارشاد فارس آن را كسري بودجه مي دانند تاكنون به هيچيك از برنامه هاي هنري ما ريالي اعتبار تخصيص نداده اند.وي افزود: اين در حالي است كه حتي براي در اختيار گذاردن تالار حافظيه و تبليغات نيز از ما پول طلب مي كنند در حالي كه در گذشته نه تنها پول اجازه پرداخت نمي كرديم بلكه ارشاد بخشي از هزينه گروه هاي هنري را نيز تقبل مي كرد.ممتحن در پايان خواستار اهتمام مدير كل جديد ارشاد فارس به برنامه هاي انجمن و برنامه هاي موسيقي استان فارس شد.
از سوي ديگر شنيده شده است كه هنرستان موسيقي فارس نيز در معرض تعطيلي دائم قرار گرفته است. كاظم پويانيا يكي از فعالان موسيقي شيراز در گفت و گويي با همشهري كه مشروح آن، هفته آينده به چاپ خواهد رسيد، گفت كه اگر براي هنرستان موسيقي شيراز فكري نشود، اين مركز آموزشي هنري تعطيل خواهد شد.

نگاه
موسيقي رسمي و موسيقي مردمي
نقدي بر بنيان هاي موسيقايي غرب

001068.jpg

اديب وحداني
برخي از موسيقي نويس هاي غربي طوري موسيقي مردمي را يكپارچه زير سؤال مي برند كه انگار بدون وجود هيچ پشتوانه فرهنگي و سنت موسيقايي، قارچي است كه يك شبه از زمين روييده. دسته ديگري از منتقدان را رويه بر آن قرار گرفته كه چون «موسيقي مردمي بدون هيچ حمايت دولتي و به صرف پشتوانه مردم به حيات خود ادامه مي دهد» نقدي را بر آن لازم نمي دانند. عده سوم (كه عمدتاً آثارشان مورد توجه نشريات ايراني قرار مي گيرد و ترجمه مي شود) با معيارهاي ساخت موسيقي رسمي- مجلسي- كلاسيك به آثار مردمي نگاه مي كنند و نقد مي نويسند و در نهايت خواسته هاشان و برگزيده بهترين هاشان امثال ياني و سلين ديون و خوليو و امثال اينهاست. گروه آخر كه به تفسير موسيقي مردمي با توجه به سنت موسيقي مردمي مي پردازند در ايران كمتر شناخته شده اند. در اين نوشته سعي مي شود با توجه به سنت موسيقي غرب به بررسي معيارهاي طبقه بندي موسيقي رسمي و موسيقي كلاسيك پرداخته شود.
موسيقي غرب مشابه انواع ديگر موسيقي جهان، از دو سنت بهره مي برد. در يك سوي آثار موسيقي كلاسيك و يا مجلسي جاي گرفته اند كه طبق تعريف منحصر به طبقه هاي خاص اقتصادي- اجتماعي اند و در سوي ديگر، انواعي از موسيقي قرار دارند كه از ميان مردم و توسط مردم و براي مردم عادي (توده ها) ساخته شده اند و ساخته مي شوند. تقسيم بندي موسيقي براساس اجتماعي طبقه يا طبقه هاي مخاطب و توليد كننده با برخي معيارهاي آكادميك نيز متناظر است. به اين ترتيب كه در آثار كلاسيك و يا مجلسي آهنگسازها اول آهنگ را روي كاغذ مي نوشتند - مي نويسند و سپس نوازنده ها از روي نت اجرا مي كنند. اين درحالي است كه در موسيقي مردمي، معمولاً زمزمه اي بر روي چند آكورد با يك تم مشخص به توليد يك آهنگ مي انجامد كه مرتب پيش روي مخاطب ها نواخته شود و با توجه به اقبال مردم به قطعه ها ويرايش شود و شايد روزي روزگاري نت آن هم نوشته شود. در سنت موسيقي كلاسيك- مجلسي اگر ترانه اي همراه آهنگ باشد به جاي آهنگساز، معمولاً توسط يك چهره حرفه اي شاعر- ترانه سرا نوشته مي شود، در حالي كه در سنت موسيقي مردمي معمولاً خود  آهنگ نويس ترانه را مي نويسد و برخلاف موسيقي كلاسيك- مجلسي، كمتر پيش مي آيد كه يك آهنگ براي يك متن مشخص (شعر يا قصه) نوشته شود.
تاريخ آنچه كه امروز به عنوان موسيقي مردمي غرب معرفي مي شود عمدتاً تاريخ موسيقي راك اندرول بعد از دهه ۱۹۵۰ ميلادي است. همه گير شدن موسيقي راك اند رول بعد از جنگ دوم جهاني به حدي بود كه انواع موسيقي اي كه توسط آهنگسازها ساخته مي شد نيز طوري بنابه سفارش شركت هاي توليد كننده موسيقي شكل مي گرفت كه شباهت تامي به آهنگ هاي راك اندرول داشته باشد و اصطلاح «پاپ/ راك» به عنوان نمونه مردم پسند موسيقي راك اند رول در مقابل اصطلاحاتي مانند راك  و هارد راك (كه تندتر و خشن تر و عمدتاً مورد اقبال فقط جوانان است) مصطلح شود.
موسيقي راك اند رول آميزه اي از دو سبك موسيقي بود. موسيقي بلوز كه منحصر به طبقه كارگري سياهپوستان و داراي ويژگي هاي منحصر به فرد و بارز موسيقايي و حس و حال خاص خود بود، وقتي با موسيقي كانتري كه مخصوص طبقه كارگري سفيدپوستان و سرعت بالا و انرژي فراوان بود درآميخت موسيقي راك اند رول متولد شد. تأكيد بسياري از منتقدان نژادپرست به خصوص در نيمه اول قرن بيستم بر اهميت موسيقي كانتري در شكل گيري موسيقي راك اند رول قرار گرفته بود، اما بي  آن كه بتوان منكر اهميت مخاطبان سفيدپوست در تقويت بنيه اقتصادي (و به تبع آن، اجتماعي) هنر موسيقي بلوز شد. امروزه بسياري از منتقدان و شارحان موسيقي مردمي بر اين باورند كه در بيان اهميت موسيقي كانتري، اغراق صورت گرفته است و بنيان اصلي موسيقي راك اند رول، شاخه هايي از موسيقي بلوز بوده است.
تئودوراكيس موسيقي المپيك را مي سازد
مردي كه چهار دهه پيش با ساخت موسيقي فيلم «زورباي يوناني» موسيقي يوناني را به جهان معرفي كرد براي ساخت موسيقي مسابقات المپيك آتن انتخاب شده است.
به نقل از خبرگزاري رويتر، موسيقي «ميكيس تئودوراكيس»، كه پيش از اين در سراسر پايتخت يونان شنيده شده است براي بازي هاي المپيك نواخته خواهد شد. اين موسيقيدان اميدوار است موسيقي «زندگي پر از يونان» براي كشورش كه در حال حاضر درگير مسايل سياسي است، شادي به ارمغان آورد. وي با بيان اينكه موسيقي اش شخصي نيست، گفت: اين موسيقي داستان من نيست، بلكه داستان تمام يونان است.
اين هنرمند در يونان قهرمان چپ گرا خوانده مي شود چرا كه وي براي مبارزات اجتماعي و سياسي اش مدتي در زندان به سر برده و موسيقي هايش نيز از سوي رژيم هاي راستگراي ممنوع شده است.
وي همواره معتقد بوده است كه آهنگ هايش قوي تر از تانك ها بوده است.اين فعال سياسي اخيراً نامزد جايزه صلح نوبل شده است.
تئودوراكيس از فعالان اصلي مخالف جنگ هايي عليه كوزوو، افغانستان و عراق بوده و در اين راه نيز بارها در حمايت از مردم فلسطين سخنراني كرده است.

گلايه هاي احمدرضا مؤيد محسني از سرقت يكي از آثارش
كرمان موسيقي فولكلور ندارد
001065.jpg

احمدرضا مويد محسني در سال ۱۳۲۷ در سيرجان كرمان به دنيا آمد. از كودكي به موسيقي علاقه مند مي شود و سازهاي چون ني لبك، سرنا و ضرب را با كوشش خود فرامي گيرد. وي چنان كه خود مي گويد: از ۱۴ سالگي جديت افزونتري در آموزش موسيقي صرف مي كند و با تشويق خانواده ساز سنتور را انتخاب و پس از آشنايي با مرحوم مرتضي حنانه به تهران آمده و در رشته موسيقي موفق به اخذ درجه ليسانس مي شود. وي در اين مدت با راديو كرمان همكاري داشته و مدتي سرپرستي اركستر راديو و تلويزيون كرمان را عهده دار مي شود. وي همچنين تئوري و قواعد آهنگسازي را نزد استاد مصطفي كمال پورتراب فرا مي گيرد. حاصل تلاش اين هنرمند شهرستاني چندين كنسرت و كاست است كه از جمله آنها كاست يكتاپرستي، دردمحبت كه به مناسبت بزرگداشت خواجوي كرماني و با صداي بهزاد اجرا شد، گل در بهاران، سپس «تاب بنفشه»، «مگه يار»، «مرغك بي آشيونه» با صداي بهرام حصيري و نيز تعدادي موسيقي فيلم سينمايي و تلويزيوني. وي دستي در سينما و نقاشي دارد و حتي ۵ فيلم داستاني هم ساخته است. وي هفته گذشته به دفتر تحريريه آمد و از استفاده بدون اجازه از يكي از آثارش شكوه داشت. مطالب زير توضيحات اين هنرمند كرماني تبار است، درباره پيشينه كارش و اين كه اثرش فولكلور نبوده كه كسي ديگر به عنوان آهنگساز آن را مال خود كند، وي البته شكايت به مركز موسيقي برد، اما چنان كه خود مي گويد، اميدي به حل مسأله ندارد و نهايت كاري كه مي تواند انجام دهد، ريش سفيدي و خواستن دو طرف براي صلح و صفا دادن است. در حالي كه وي معتقد است بايد از وي و اثرش احياء حيثيت و نام شود. اين گلايه هاي كوتاه را بخوانيد.
سال ۵۲ آهنگي به نام نازنينم ساختم و نام ديگر آن «با كه گويم» كه در مركز راديو تلويزيون كرمان ضبط كرديم و بعد از يك سفر تحقيقي كه مرحوم مرتضي حنانه به كرمان آمدند و پي بردند كه كرمان همانند ساير شهرهاي ايران از نظر موسيقي فولكلور غني نيست، آهنگي كه من ساخته بودم را براي تنظيم با اركستر بزرگ صدا و سيما انتخاب كردند. همين كار سبب شد تا به تهران آمده و موسيقي را به صورت علمي فرا بگيرم و شروع كارمان هم آموزش تئوري موسيقي نزد ايشان بود و سپس وارد دانشگاه موسيقي ملي شدم.
اين آهنگ در سال ۱۳۵۴ به نام «نازنين» به خانم سيما بينا براي اجرا داده شد كه اجرا كردند. اين آهنگ در سال ۱۳۷۰ هم به نام «با كه گويم» با صداي هاي «مهذبيه» اجرا و در كاست «مگه يار» به بازار آمد.
اخيراً نواري به نام «باباطاهر» با صداي عليرضا افتخاري و با آهنگسازي جمشيد عندليبي به بازار آمد كه همين آهنگ «نازنينم» را به نام خودشان انتشار داده اند. بنده معترض اين كار شدم و به وزارت فرهنگ و ارشاد نامه دادم و كاست را هم برايشان فرستادم.

گفت وگو با محمدرضا صادقي مدرس آواز كلاسيك و خواننده گروه كُر اركستر سمفونيك
گروه كُر را فراموش كرده اند
هنوز كُر صاحب يك اساسنامه حرفه اي نيست و حدود وظايف آن در عرصه موسيقي تعريف شده نيست. وضعيت استخدام اكثريت افراد گروه ثابت نيست و تعدادي از افراد هنوز بيمه نيستند.
و غالباً جواناني در اين حوزه فعاليت دارند كه تمام هم و غم خود را در دفاع از موسيقي علمي صرف كرده اند كه با مشكلات معيشتي بسياري براي اداره زندگي خود روبرو هستند

گفت وگو: مژگان بنان
001074.jpg

* آقاي صادقي! ابتدا از موسيقي  آوازي و ارتباط معنوي با آن شروع كنيد.
- در خلقت اعجاب انگيز خداوند، تمامي پديده ها از قانون و نظم خاصي پيروي مي كنند. در اين راستا انسان مخلوقي قابل تأمل است. آدمي با درك تمام زيبايي ها و شگفتي هاي عرصه طبيعت، راه را براي پيوند با سرچشمه اين همه زيبايي مي جويد و گويي آدمي با تمام پديده هاي طبيعت، در يك سمفوني بزرگ نغمه هماهنگ مي سرايد. از گذر باد در لابه لاي شاخسارها، نغمه پرندگان، صداي ريزش آب آبشارها تا حنجره هايي كه از آن صوت داودي مي تراود، همگي در كلام مولانا متجلي مي شوند كه:
كز نيستان تا مرا ببريده اند
از نفيرم مرد و زن ناليده اند
سينه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بخوانم درد شوق اشتياق
* جايگاه كُر در موسيقي جدي (علمي) چگونه است؟
- با مطالعه در تاريخ مغرب زمين در مي يابيم كه اصوات آوازي كُر در كليساها، عاملي در معنويت بخشيدن به عبادات مسيحيان بود و بيشتر اين آواها مضامين مذهبي داشته اند و از عوامل جاذب و پيوندبخش آنان به شمار مي آمدند. گروه كُر در همخواني هماهنگ، قطعات آوازي را اجرا مي كنند. در اين گروه از خوانندگان عليرغم تفاوت هايي كه در نوع صدا وجود دارد، در يك همسرايي زيبا، يك صدا به گوش مي رسد كه تأثيري عميق در روح و انديشه مخاطب مي گذارد و اين از رموز يك اثر موسيقيايي با كلام است. گويي همصدايي افراد، ساز هماهنگي را مي سرايد و چون كلام بر موسيقي بي كلام جاري مي شود، موسيقي غناي بيشتري مي يابد و مصداقش سمفوني نهم بتهوون و تأثير شگرفت آن برمخاطبين است.
* هم اكنون در جامعه ما نگاه به كُر چگونه است؟
- در جامعه ما، موسيقي كرال جايگاه واقعي خود را نيافته است و شايسته است آهنگسازان جامعه ظرفيت و استعداد واقعي اين گروه را در اين عرصه بيش از گذشته، مدنظر قرار دهند و جهت آشنايي و آگاهي مردم از اين نوع موسيقي تلاش هاي فرهنگي صورت پذيرد و در شيوه بهره گيري از اين موسيقي در كارهاي اجرايي پاپ بازنگري انجام شود و همگي به اين باور برسيم كه كُر شكوه يك اثر موسيقيايي را دو چندان مي كند. چنانكه هم آوايي گروه كُر، عمق بيشتري به سروده هاي ملي هر كشوري در راستاي وحدت ملي مي بخشد.
* علاقه مردم به كُر چگونه است؟
- عليرغم اينكه مردم از موسيقي كرال شناخت كافي ندارند و تعداد گروه هايي كه در اين حوزه به فعاليت اجرايي مي پردازند، و فرصت هاي اجرايي آنان محدود است، معياري علمي براي سنجش ميزان علاقه مردم به اين نوع موسيقي وجود ندارد. اما حضور مردم در كنسرت هاي اجرايي گروه كُر و استقبال و هيجان آنها نشانگر پذيرش اين نوع موسيقي و علاقمندي به آن است.
ما اميدواريم با ارتقاي سطح آگاهي افراد جامعه، شاهد استقبال بيشتري از سوي مخاطبين خود باشيم.
* از مشكلات كار در كُر بگوييد.
- قابل تأمل است كه كار كُر يك كار بسيار فني است و صرفاً فعاليت در اين گروه ها محدود به كسب اطلاعات حرفه اي نيست، بلكه نياز به موهبتي خداوندي دارد كه استعداد صوتي است و بايسته است در زمينه هاي مختلف به طور ويژه به اين گروه از هنرمندان در جامعه توجه كارشناسي شود.
براي نمونه در مورد زمان تمرين و فعاليت  اين گروه ساعات صبح در نظر گرفته شده است كه با توجه به يافته هاي پزشكي، فعاليت صوتي شديد در اين اوقات به تارهاي صوتي آسيب مي رساند و شايد به همين دليل در كشورهاي پيشرفته ساعات تمرين اين گروه را در بعدازظهر هر روز برنامه ريزي شده است. از سوي ديگر ساعات صبح مفيدترين ساعات براي فعاليت هاي اقتصادي است و وقتي كارمند اين گروه از صبح تا ساعت ۱۳-۱۲ مشغول فعاليت است، امكان حضور در ساير عرصه هاي اقتصادي را نمي يابد، لذا حقوق پرداختي به اين افراد بايد معيشت زندگي آنان را تأمين كند و نگاهي به مبالغ پرداختي ( ۴۵ تا ۹۰ هزار تومان) به اين كارمندان كه به عنوان كارمندان نيمه وقت به حساب مي آيند، دلسردكننده است.
در كنار اين مشكل، امتيازهايي ديگر كه در ساير سازمان ها وجود دارد، مانند فعاليت تعاوني هاي مسكن براي خانه دار شدن، صندوق هاي وام، بن هاي غيرنقدي و بيمه هاي تكميلي،  صندوق هاي ذخيره و ... در سازمان ما وجود ندارد و اين عدم پشتوانه هاي كافي، امنيت خاطر لازم براي افرادي كه در اين حوزه نهايت تلاش و علاقمندي را دارد، فراهم نمي سازد.
مشكل ديگر اجراهاي محدودي است كه براي گروه تدارك مي بيند كه عاملي در كاهش انگيزه جدي براي تمرين است. در زمينه اشاعه اين نوع از موسيقي در كنار اين مرز و بوم نيز تلاش ها بسيار محدود است و ارتباط با ساير گروه هاي كُر در كشورهاي خارجي نيز وجود ندارد، لذا ما با شيوه هاي جديد ارائه كار و ... آشنا نمي شويم. البته چند بار برنامه هايي تدارك ديده شد مثل سفر ما براي حضور در فستيوال كُر در شهر پْل هايم كشور آلمان كه در شب پرواز به دلايلي نامعلوم لغو گرديد، يا اخيراً مسافرت ما به كشور روماني (كه چندي قبل به ايران آمده بودند و بطور مشترك كارهايي اجرا شد) نيز لغو گرديد.
* آيا با ساير گروه هايي كه در عرصه موسيقي فعاليت دارند نيز همين گونه برخورد مي شود؟
- ما در طي اين چند سال شاهد بوديم كه همكاران عزيز ما در اركستر ملي ايران چندين مسافرت داخلي و خارجي جهت اجراي برنامه داشته اند و بعضي از گروه هاي موسيقي پاپ و سنتي نيز با حمايت سازمان ارشاد اسلامي اجراي كنسرت در خارج از ايران داشته اند، كه اميدواريم اين بذل توجه در مورد همكاران گروه كُر نيز صورت گيرد.
* علت اين كم توجهي را در چه مي بينيد؟
- طبيعي است وقتي شناخت كافي وجود نداشته باشد و پشتيباني لازم صورت نمي گيرد. ما مي بينيم كه هنوز كُر صاحب يك اساسنامه حرفه اي نيست و حدود وظايف آن در عرصه موسيقي تعريف شده نيست. وضعيت استخدام اكثريت افراد گروه ثابت نيست و تعدادي از افراد هنوز بيمه نيستند. و غالباً جواناني در اين حوزه فعاليت دارند كه تمام هم و غم خود را در دفاع از موسيقي علمي صرف كرده اند كه با مشكلات معيشتي بسياري براي اداره زندگي خود روبرو هستند و بسيار شايسته است كه مسئولين امر براي افزايش انگيزه و علاقمندي در جهت رفع اين نارسائي ها، برنامه ريزي نمايند.
* آيا رشته كُر در دانشگاه تدريس مي شود؟
001071.jpg

- در دانشگاه دولتي و آزاد خير. اما به تازگي در آموزشگاه هايي كه مدرك معتبر جامع علمي كاربردي مي دهند تدريس مي شود و البته ما با مشكل كمبود معلم آواز كه بطور علمي و تخصصي تدريس نمايد روبرو هستيم نه فقط آواز، بلكه معلم هم نياز داريم. در هنرستان هاي موسيقي كُر تدريس مي شود. پيشنهاد من اين است به واسطه علاقمندي زياد به اين رشته،  دوره هاي كاربردي، زير نظر مستقيم سازمان ارشاد اسلامي برگزار شود تا براساس روش هاي علمي، جوانان با اين رشته آشنا شوند.
* معمولاً رسانه هاي ارتباط جمعي در شناساندن و آگاهي دادن براي مردم بسيار مؤثر عمل مي كنند، فكر مي كنيد نقش رسانه اي چون صدا و سيما براي نشان دادن جايگاه موسيقي كرال چگونه است؟
- انتظار داريم همانطور كه برنامه ريزان صدا و سيما در زمينه هاي مختلف زندگي روزمره، ورزش و ... برنامه تهيه مي كنند، در پرداختن و شناساندن موسيقي علمي به مردم نيز، گام هاي مؤثري بردارند تا جوانان مشتاق به تدريج موسيقي غني و معنوي را جايگزين انواع ديگر موسيقي نمايند. همچنين براي ارتقا بخشيدن به فرهنگ شنودي موسيقي و رشد درك موسيقي مردم، ترانه هاي توليدي سازمان به نقد گذارده شود و كارشناسان و اهل فن از اين طريق ويژگي هاي يك موسيقي علمي و قوي را معرفي نمايند. همين طور از گلچين كردن بعضي از كارها بپرهيزند و سعي در پخش تمام كارهاي توليدي كه پس از انقلاب ضبط شده است بنمايد.
* جايگاه كُر در بين موسيقي هاي ديگر چگونه است؟
- موسيقي كرال چارچوب موسيقي كلاسيك را داراست و بسيار قانونمند است. خواننده كُر بايد تابع نت هاي نوشته شده باشد و قطعه را در سرعت - ريتم و نوانس مشخص شده اجرا نمايد. از آنجا كه اصول موسيقي كلاسيك به كُر حاكم است، بداهه خواني معنا ندارد. در موسيقي سنتي خواننده تكخوان در دستگاه خاصي كه مورد نظر است، مي تواند به بداهه خواني بپردازد و روحيات خواننده در لحظه اجرا، مي تواند حس خاصي را به كار او ببخشد، اما خواننده كُر در اجراي يك قطعه كلاسيك تابع خواست آهنگساز است.
* آيا هر علاقمندي مي تواند كُريست خوبي شود؟
- ورود به كُر، با دارا بودن استعداد صوتي لازم، و داشتن گوش موسيقي، نيازمند به گذراندن دوره هاي فني خاصي مانند تئوري موسيقي - سلفژ و صداسازي در محضر معلم آواز است. در اين راستا اگر افراد علاقمندي كه شرط اوليه صداي خوب را دارند جهت فعاليت مراجعه كرده اند اما هنوز دوره هاي تخصصي را طي نكرده اند، بعد از دستيابي به سطح قابل قبول، به گروه راه مي يابند. براي قابليت بيشتر در اين عرصه، آشنايي با متون انگليسي و ايتاليايي و آلماني مؤثر است.
طبيعي است كه با استفاده از روش ها و تكنيك هاي علمي اين هنر فعاليت هاي ارزشمندي صورت مي پذيرد. طبيعي است كه با استفاده از روش ها و تكنيك هاي علمي اين هنر فعاليت هاي ارزشمندي صورت مي پذيرد. اين رشته نيز همچون ساير رشته هاي هنري، نيازمند به صبوري و طي مراحل آماده سازي است و لذا ما شاهد آن هستيم كه استاداني كه در اوج مي درخشند، روزگاري طولاني را به تمرين پرداخته اند و زحمات و رنج هاي بسياري را متحمل شده اند. اين پشتكار و اعتماد به نفس در كنار دانشي كه كسب مي كنند، پشتوانه بسيار خوبي براي موفقيت و رشد در اين حوزه هنري است و آنان كه يك شبه مي خواهند ره صد ساله بپيمايند، بيشتر به بيراهه مي روند و به تصور من از همان ابتداي كار، هر كسي بايد خود را محك بزند و چنانچه مي تواند صبورانه اين مراحل را طي كند، وارد اين فعاليت هنري شود.
* كمي پيرامون كار اخيرتان با دكتر سرير صحبت كنيد.
- فكر و انديشه خميرمايه يك هنر است. مدتي اين فكر ذهن مرا به خود مشغول كرده بود كه چگونه مي توان با توجه به هجوم انواع موسيقي با فرهنگ هايي خاص از نقاط مختلف دنيا از طريق اينترنت و ماهواره و ... كه با نيازهاي جامعه امروز و فرهنگ خاص، همخواني ندارد، با استفاده از ويژگي هاي موسيقي علمي به غني سازي آثار توليدي پاپ در ايران بپردازيم و جاي خوشوقتي بسيار است كه در پي مشاوره با جناب دكتر سرير و تأكيد ايشان هم بر اين باور، با زحمات ايشان قطعاتي آماده شده كه از نظر موسيقي و كلام ابعاد علمي داشته باشد. در حال حاضر يك قطعه به نام «اي بهارم» با شعري بسيار زيبا از دوست فرهيخته و فهيم جناب علي اصغر معيني آماده شده كه بزودي از صدا و سيما پخش خواهد شد؛ اين نمونه بارز اين حركت علمي است.
* آيا شما به موسيقي سنتي علاقمنديد؟
- البته. اين نوع موسيقي ريشه در فرهنگ و اصالت ما دارد. البته روند كندي را در اين سال ها پيش رو داشته است و علت آن هم به عقيده من ارتباط ضعيف با دغدغه هاي امروز نسل جوان است. اخيرا ً استاد عليزاده به همراه ژيوان گاسپاريان - نوازنده ساز دودوك - كنسرتي را به روي صحنه بردند كه بسيار جذاب بود. فراموش نكنيم شناساندن اين هنر ناب و اصيل ايراني به جهان يك رسالت هنري است؛ استاد عليزاده اين حركت را هر چند كوچك شروع كرده است كه جاي قدرداني دارد.
* و اما سخن آخر:
- همانطور كه مي دانيد زندگي امروزه به نسبت ديروز داراي ريتم تندتري است و بواسطه اين نوع زندگي موسيقي هم داراي ريتم تندتري شده و آثار نه چندان هنري كه در بازار به وفور يافت مي شود و استقبال جوانان از اين نوع موسيقي كمي بانيان موسيقي جدي (چه سنتي، چه كلاسيك) را نگران كرده است؛ چرا كه در توليد اين آثار كمتر به ماندگاري آن و تأثير آن بر جامعه فكر شده است. لذا اميدواريم در آينده اي نزديك با مساعدت صدا و سيما و پخش آثار جدي توليدي و بحث پيرامون آن زمينه اي را آماده كنند تا جوانان ما با پرداختن به اين هنر ناب كمي به درك علمي موسيقي بپردازند.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   ايران  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |