هم انديشي اديان مختلف
در آتن
گروه ورزشي- هم انديشي اديان با موضوع «مذهب، صلح و آرمان هاي المپيك» در روزهاي ۲۰ و ۲۱ مرداد در آستانه بازگشايي بازي هاي المپيك در شهر آتن يونان برگزار مي شود و ۸۰ شخصيت به نمايندگي از اديان توحيدي و مذاهب مختلف در آن شركت خواهند داشت.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از آتن، شركت كنندگان در اين سمپوزيوم علماي مذهبي سه دين توحيدي شامل اسلام، مسيحيت و يهود و مذاهب بودايي و هندو هستند. اين هم انديشي را اسقف اعظم كليساي استانبول و شهرداري شهرك ماروسي كه دهكده المپيك آتن در آن واقع است، ترتيب داده اند.
يكي از رهبران كليساي ارتدكس شهر بوردو فرانسه با اعلام اين خبر گفته است كه موضوعي كه در اين سمپوزيوم تبيين و روي آن بحث و تبادل نظر خواهد شد، اين است: گفت و گوي بين اديان بهترين راه براي پيشگيري از بروز جنگ هايي با ماهيت فرهنگي- مذهبي است.
همچنين در اين سمپوزيوم تبيين خواهد شد كه مذهب، سنخيت ماهوي با آرمانهاي المپيك كه همان گسترش صلح در جهان است، دارد.
نمايندگاني از ايران، ليبي و نيز نمايندگاني از مذاهب ارتدكس، پروتستان و كاتوليك، رئيس كنگره جهاني يهوديان و نيز شخصيتي به نمايندگي از دالايي لاما رهبر بوداييان جهان در اين هم انديشي شركت خواهند داشت.
تاكنون چندين هم انديشي با موضوعاتي مشابه ميان نمايندگان مذاهب مختلف جهان ترتيب يافته است.
غيبت وزير ورزش بيلوروسي
در بازي هاي المپيك
اتحاديه اروپا حضور وزير ورزش بيلوروسي را در بازيهاي المپيك آتن كه قرار است در رأس هيأت اعزامي اين كشور در بازي ها شركت كند، ممنوع كرد و دولت يونان و برگزاركنندگان بازي ها هم اعلام كردند كه براي اين وزير ويزا صادر نخواهند كرد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از بروكسل و مينسك، اتحاديه اروپا در بيانيه اي اين موضوع را اعلام كرده و يادآور شده است كه طبق گزارش مستدل كميسيون اروپا، ژنرال «يوري سيواكوف» كه سمت وزير ورزش بيلوروسي را در اختيار دارد، مسئول اصلي قتل چند تن از شخصيت هاي سياسي معترض كشور در سالهاي ۲۰۰۰-۱۹۹۹ بوده است.
مجمع پارلماني كميسيون اروپا اين گزارش را ۹ ارديبهشت منتشر كرده بود.
بين سالهاي ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ كه ژنرال سيواكوف وزير كشور بيلوروسي بود، چهار تن از برجسته ترين مخالفان سياسي كشور شامل وزير سابق كشور، نماينده سابق پارلمان، يك سرمايه دار صاحب نفوذ و يك فيلمبردار تلويزيون به طرز نامعلومي به قتل رسيدند.

فيفا به آفريقاي جنوبي
كمك مي كند
گروه ورزشي: مسئولان فيفا در صدد بازگشايي دفتري در آفريقاي جنوبي در اوايل سال آينده براي كمك به اين كشور به منظور آمادگي براي برگزاري جام جهاني فوتبال در سال ۲۰۱۰ مي باشد. به گزارش خبرگزاري رويترز از ژوهانسبورگ، كميته اضطراري فيفا برنامه هايي را براي حضور خود در آفريقاي جنوبي به منظور كمك به اين كشور در برگزاري جام جهاني ۲۰۱۰ تصويب كرده است.
به گفته مقامات فيفا، كميته موقت سازماندهي جام جهاني ۲۰۱۰ در آفريقاي جنوبي كه متعهد به ايجاد زيرساخت ها و استخدام كاركنان براي تشكيل يك كميته سازماندهي محلي شده بود، در حال حاضر در تلاش براي تسريع برنامه هاي خود مي باشد. فيفا اعلام كرده بود كه سازماني را براي انجام امور كليدي مانند مديريت، هماهنگي، فروش بليت و راهكارهاي فن آوري اطلاعات با مسئولان آفريقاي جنوبي تشكيل خواهد داد.
فيفا كه خود امتياز بازاريابي و حق پخش تلويزيوني رقابت هاي فوتبال را در اختيار دارد، در بيانيه اي اعلام كرده است كه اين فدراسيون در حال حاضر وظيفه مهمتري را نسبت به رقابت هاي گذشته بر عهده دارد. بنابراين نه تنها ناچار به انتقال فنون به آفريقاي جنوبي است، بلكه وظيفه استقرار گروهي كارشناس در كشور ميزبان را نيز به عهده دارد. در اين بيانيه آمده است فيفا دفتر خود را در اوايل سال ۲۰۰۵ مستقر خواهد كرد.
ايران شايسته قهرماني بود
دبير فدراسيون واليبال امارات گفت: تيم ملي واليبال ايران در هشتمين دوره مسابقات بين المللي جام راشد شايستگي قهرماني داشت.
جاسم رجب اظهار داشت: تيم ايران در كنار تيمهاي مصر، چين و هند از توان و قدرت بالايي برخوردار بود و عملكرد خوبي در اين مسابقات داشت.
وي بابيان اينكه مسابقات بين المللي جام راشد از سال۱۹۹۶ در دبي برگزار مي شود، گفت: تيم ايران در دومين حضور خود در رقابتها به مقام قهرماني رسيد و اين نشان از قابليت بالاي آن داشت.
در دوره هفتم مسابقات جام راشد كه در سال۲۰۰۲ برگزار شد، يك تيم باشگاهي ايران پس از هند موفق به كسب عنوان دومي اين رقابتها شد.
مدير برگزاري مسابقات جام راشد افزود: تيم ايران در برابر چين و مصر بازيهاي سختي را برگزار كرد و توانست به پيروزي برسد.
جاسم رجب از بهنام محمودي ملي پوش كشورمان به عنوان بهترين بازيكن مسابقات جام راشد ياد كرد و گفت: وي شايسته كسب اين عنوان بود.

معراج مژده- آغاز دهه نود ميلادي بود كه ژاپن گام در راه تازه اي گذاشت. مديران شرقي عزمشان را جزم كرده بودند تا فوتبال ژاپن را به سطح اول آسيا برسانند و تيم ملي كشورشان را از مجموعه اي درجه دو، به دسته اي پرقدرت و باتجربه تبديل كنند كه نه براي قهرماني آسيا، كه براي برابري با بزرگان مي جنگد.
براي اين منظور، سرمايه گذاري هاي كلاني در سطح اين ورزش انجام گرفت. ورزشگاه ها و تسهيلات زيادي بنا شدند و برنامه هاي دقيقي به اجرا در آمدند كه مهمترين شان جذب ستاره هاي فوتبال دنيا بود. بازيكنان پرآوازه اي كه به آخر خط مي رسيدند يكي دو سال پاياني حرفه شان را در ژاپن سر مي كردند؛ مرداني مثل گري لينكر به اين كشور رفته تا هم پول قابل توجهي به جيب بزنند و هم با يك فصل راحت و بي دردسر، فوتبال خود را به آخر برسانند. اين طرح جواب داد و ژاپن در مسيري افتاد كه اين روزها به درخشش تيم هاي ملي آن رسيده است. جوانان اين كشور در جام جهاني دوم شدند، اميدهايشان به المپيك رسيده اند و بزرگسالان آنها هم در جام جهاني فوق العاده عمل كردند.
پا جاي پاي ژاپن
اين روزها انگار تقدير بازيكنان بزرگ پا به سن گذاشته را به يك جا مي كشاند: قطر. تجربه ژاپن بود كه عرب ها را به فكر انداخت درست پشت سر شرقي ها گام بردارند تا شايد طي سالهاي آينده به جايي مطمئني برسند، به جايي ميان غول هاي فوتبال آسيا. به همين خاطر شرايط را مهيا كردند تا از گابريل باتيستوتا، روماريو و تي تي كامارا تا گوارديولا، فرناندو هيرو و فرانك لبوف ،ستاره اي كه طي يك دو فصل اخير، جايي در باشگاههاي بزرگ اروپايي پيدا نكرده، چمدان هايشان را به مقصد قطر ببندند و به دنبال شرايط ساده و درآمد گزاف، به آسيا بيايند.
مديران فوتبال قطر مي خواستند مثل ژاپن، بازيكنان بزرگ پا به سن گذاشته را به خدمت بگيرند تا بازيكنان خودشان تجربه هاي آنها را فرا بگيرند و به مرداني كارآزموده تبديل شوند كه قابليت حضور در رقابت هاي تنگاتنگ تراز اول را دارند. حتي به همين خاطر بود كه فيليپ تروسيه، مربي سابق ژاپن را روي نيمكت تيم ملي شان نشاندند تا ديگر هيچ جا را به خطا نرفته باشند اما در تمامي موارد، تير عرب ها به سنگ خورد.
نه ستاره  هاي ديروز اروپا در قطر خوش درخشيدند و آموزه اي درست و حسابي را به عرب ها منتقل كردند و نه تروسيه توانست فوتبال اين كشور را متحول كند.
فراتر از همه، آنان يك عامل مهم را از ياد برده بودند: ژاپني ها بسيار سخت كوش هستند و به واسطه پشتكارشان نسل پراستعدادي را پرورش داده اند، اما در قطر، نه تلاش مدام و پشتكار يافت مي شود و نه نسل پرشمار مستعد در فوتبال، چه، جمعيت اندك اين كشور اجازه يافتن گروهي كثير از بازيكنان كم سن و سال با كيفيت فني در خور اعتنا را نمي دهد.
به همين خاطر است كه مانفرد هانر به كار گرفته شد. مدير فني ژرمن فدراسيون فوتبال قطر با برنامه  اي پنج ساله به خاورميانه آمده تا طليعه دار دگرگوني ژرف در حاشيه خليج فارس باشد. دست كم آلماني ها اين مزيت را دارند كه زود مايوس نمي شوند و با صبري تحسين برانگيز، آنقدر كارشان را پي مي گيرند تا سرانجام به نتيجه برسند، حتي اگر خودشان در اين راه از رمق بيفتند. يكي از طرح هاي اساسي او محدود كردن استفاده از بازيكنان خارجي است. از فصل بعد، تيم هاي قطري مي  توانند از تنها چهار بازيكن خارجي استفاده كنند و سطح فني اين بازيكنان بايد مورد تأييد مربي آلماني قرار بگيرد: «فدراسيون فوتبال قطر از نمايش بازيكنان مشهور در اين كشورها برآشفته شده و حالا قرار بر آن است كه تعداد كمتري از بازيكنان خارجي به قطر بيايند كه همگي شان بايد زير سي سال سن داشته باشند.»
طرح فريبنده و كارسازي به نظر مي رسد اما حتي اگر اين چهره هاي جديد هم بتوانند سطح ليگ قطر را بالا ببرند نخواهند توانست فوتبال ملي آن را متحول كنند و مقامات قطري دوباره به هدفشان نخواهند رسيد. فيليپ تروسيه پيش از آغاز جام ملت هاي آسيا اعلام كرد بعد از بازي ها اين تيم را رها مي كند چون اصلاً آنچه انتظارش را مي كشيده، در حاشيه خليج فارس پيدا نكرده است. استعداد، نسل طلايي، گروهي كه آينده فوتبال قطر را تضمين كنند در اين كشور پيدا نمي شود. به همين خاطر به نظر نمي رسد حتي برنامه هاي هانر هم راه به جايي ببرند.
بارقه اميد
با وجود تمام كاستي هايي كه به رغم صرف مخارج، هنگفت در ليگ قطر وجود دارد،  مي توان بارقه هاي اميدي را هم در باشگاههاي آن پيدا كرد. برخي از بازيكنان خارجي كه به اين نقطه كوچك از دنيا آمده اند، بسيار فراتر از انتظارات ظاهر شده اند و باشگاههايشان را متقاعد كرده اند كه پرداخت دستمزدهاي كلان به آنها، ارزشش را داشته. فرانك لبوف ۳۶ ساله يكي از آن خارجي هايي است كه در قطر همه را سر وجد آورده.
مدافع فرانسوي كه مدال قهرماني جام جهاني و جام ملت هاي اروپا را در آرشيو افتخاراتش دارد، در عرصه باشگاهي چندان نيكبخت نبوده، در چلسي چند فصل نه چندان خوب را پشت سر گذاشت و بعد به مارسي رفت اما در نهايت روانه قطر شد. لبوف پارسال بازوبند كاپيتاني السد را بر بازو مي بست و با حضور قاطعانه در خط دفاع اين تيم، نه تنها آن را به سوي قهرماني ليگ رهنمون شد كه السد در تمام طول فصل، تنها يك بار، در آخرين بازيش شكست خورد. طعنه آميز است كه اين باخت برابر الوكره اي بود كه حالا لبوف به آن پيوسته.
اگر چه اينجا ديگر لبوف خيلي جلوي دوربين هاي تلويزيوني قرار نمي گيرد يا با سماجت خبرنگاران حادثه جو روبه رو نمي شود اما خب، پولي كه عرب ها مي پردازند مي تواند هر كسي را پايبند كشورشان كند: «وقتي از تيم هاي بزرگ كنار گذاشته شدم به نظرم آمد تا همچنان فوتبال بازي كنم. البته همه خيال مي كنند سطح مسابقات در اينجا زياد بالا نيست و بازي كردن در ليگ اش خيلي ساده است اما گرماي هوا را نبايد فراموش كرد. من فصل قبل در اين گرما ۳۱ بازي انجام دادم. تازه بايد در هر ديدار نود دقيقه مي دويدم و با صد در صد توان مبارزه مي كردم. دست آخر هم پر از شوق و انگيزه بودم. خب، درست است كه اينجا مثل ليگ برتر انگليس نيست اما هر چه بازيكنان جوان با تجربه تر مي شوند، ليگ قوي تر و قوي تر دنبال مي شود.»
از سوي ديگر لبوف اين نظريه كه بازيكنان خارجي مسئول سطحي كيفي نازل قطر هستند را رد مي كند، در حقيقت او فرضيه ديگري دارد كه بسيار به واقعيت نزديك تر است: «قطر كشور ثروتمندي است، بنابراين بيشتر مردم واقعاً  كار نمي  كنند. در فوتبال بايد انگيزه زيادي براي رسيدن به موفقيت داشته باشي براي همين فرهنگ حاكم بر اينجا بايد عوض شود.»
تروسيه فصل پيش، پس از آزموني كه از بازيكنانش گرفت اعلام كرد كلسترول بدنشان مثل ۴۰ ساله هاست.به همين خاطر پيش از شروع جام ملت هاي آسيا اعلام كرد قطر آن كشوري كه مي خواسته نيست. او به دنبال بنا كردن ژاپني ديگر بود اما با كمي ماندن در اين عرب نشين، دريافت بيهوده خيال پردازي مي كرده است. اما مديران قطري به جاي انديشيدن تمهيدي به جا، راهي ناصواب را در پيش گرفتند و پس از حذف از جريان جام ملت ها، حكم به اخراج مرد فرانسوي دادند. به نظر مي رسد آنها در راه درستي گام برنمي دارند.