او بازيكنان خوبي دارد
سوبل: قول مي دهم قهرمان شويم
|
|
۱ـ اگر باز هم مشكلي پيش نيايد، ۴۸ ساعت ديگر عده اي يونيفرم پوشيده، در فرودگاه مهرآباد در انتظار ورود به گيت پرواز خواهند بود. پيراهن هاي سفيد و شلوارهاي سورمه اي را براي پيدا كردنشان به ياد داشته باشيد. آنها بازيكنان پرسپوليس هستند كه بليت سفر به تركيه در دست دارند.
۲ـ پوسترها را فراموش كنيد. بازيكنان مورد علاقه تان روبه روي شما ايستاده اند. پرچم سرخ را پايين بياوريد و لحظاتي برايشان دست تكان بدهيد. اينها همان جوان هايي هستند كه قرار است امسال قهرمان ليگ برتر فوتبال شوند. نه اين يك جانبداري كور نيست، اگر تا پايان حوصله كنيد، دليلش را متوجه خواهيد شد.
دور ميز كي نشسته؟
چند شب قبل، يك جايي توي اين شهر گرمازده كه وقتي از خانه بيرون مي زني از گرما و آفتاب سوزان كلافه مي شوي جلسه اي برگزار شد. كسي توي اين جلسه از كسي دعوت نكرد تا در انتخابات رياست جمهوري شركت كند. هيچ كسي از اين كه جنگ در فلان جبهه سياسي بالا گرفته يا طرفين توافق كرده اند كه سكوت كنند، صحبتي نكرد.
يك طرف ميز مردي نشسته بود كه جذبه اش براي قراردادهاي سفيد بازيكنان پرمدعاي امروز كافي است؛ «او شايد سواد دانشگاهي نداشته باشد اما قطعاً يك استاد مسايل اجتماعي است. به خوبي آدم ها را مي شناسد. سياسمتدار شده است و با فرهنگ خود مسايل و شرايط را كنترل مي كند.» طرف ديگر ميز يك آدم منظم خوش پوش با چشم هايي روشن نشسته و مترجمش كه حالا مدعي است دستيار اول اوست. هيچ جايي ننوشته اند كه او چيزي كمتر از مورينيو دارد شايد او هم يك روزي سرمربي يك تيم مطرح شد اما فعلاً همه چيز را فراموش كنيد او هنوز مترجم است. يك طرف ديگر مردي از شاهين. قديمي ها يكجور قداست خاصي براي شاهين و مكتبش قايل هستند. حركت مردمي باشگاه هر عضو ديرينه اي از اين جمع را هم مورد احترام مي كند.
دروازه بان اول: تكرار يك كشف
«من از تيمم راضي ام. خيلي خوبه. بازيكنانم هم خيلي خوب كار مي كنند.» راينار سوبل، سرمربي آلماني پرسپوليس اولين گزارشش از وضعيت پرسپوليس را اينگونه براي اعضاي كميته فني تشريح مي كند. پرسپوليس در روزهاي بي پولي بازيكن خاص جديد جلب نكرد. هرچه بود قديمي ها بودند. انصاريان، رهبري فرد و تنها كسي كه جذب شد محمدرضا مهدوي بود. تحليل هاي مطبوعات ورزشي بر اين نكته استوار بوده كه پرسپوليس با اين يارگيري در فصل آتي نمي تواند نتيجه مناسبي كسب كند.« من با اين نفراتي كه هستند كار مي كنم و از تمامي شان راضي هستم. همه شان خوبند.» معضلات او به كمبود بازيكن برنمي گردد. او تنها يك مدافع مي خواهد، يك هافبك و يك مهاجم؛ «يحيي را مي پسندم. او مدافع قابلي است» يحيي قصد ترك پرسپوليس را دارد. علي پروين اين را به خوبي مي داند و چندان حرف هاي سوبل را جدي تلقي نمي كند اما او همچنان بر خواسته اش مصر است؛ «او را حفظ كنيد» اعضاي كميته فني از اين پس بايد تلاش كنند كه او را حفظ كنند.
زماني كه بلاژويچ سرمربي تيم ملي فوتبال ايران بود، در يك مصاحبه مطبوعاتي در كمپ تيم ملي فوتبال اينگونه رضا چلنگر و خبرنگاران را متوجه فرد مورد نظر درون دروازه تيم كرد: «بگوويچ ـ مربي دروزاه بانان ـ در اين مدت كسي را براي شماره يك انتخاب كرد كه از نظر من دروازه بان سوم تيم بود.» پس از آن جلسه ابراهيم ميرزاپور شماره يك تيم ملي شد.
وقتي ميرزاپور در آخرين نقطه با گردش ۱۸۰ درجه اي با عقد قراردادي مشروط براي دو سال در فولاد ماندني شد بحث معضل دروازه پرسپوليس هم خود به خود وارد مرحله تازه اي شد. آنها حالا ساشا ايليچ را هم از دست داده بودند، اما باز هم تاريخ براي فوتبال تكرار شد؛ «محمد محمدي دروازه بان اول من خواهد بود. او در شرايط فوق العاده اي به سر مي برد. تمامي زمينه هاي لازم براي شماره يك بودن را دارد. فرشيد هم خوب است. داوود بيشتر بايد تمرين كند تا به اوج برگردد.»
اميد به اميد
«من بازيكنان اميد خوبي در اختيار دارم. قباخلو يك پديده است. فكر مي كنم بازيكنان تيم اميدتان را بايد ببينم، راستي كي با آنها بازي مي كنيم؟ من ۱۰ بازيكن اميد مي خواهم. با اين شرايط بازيكن ديگري نمي خواهم.» او يك مهاجم براي تيمش كم دارد؛ «يك مهاجم سنگالي مي شناسم. او را به پرسپوليس مي آورم. بازيكن فوق العاده اي است.» به اين ترتيب تركيب پرسپوليس، با۲۰ بازيكن بسته مي شود و براي جاي خالي تنها اميدهاي پرسپوليس در نظر گرفته شده اند. جالب ترين قسمت جلسه آن شب «تيم خيلي خوبي است. با اين وضعيت قول مي دهم قهرمان مي شويم.» و پايان ماجرا تعارفات مرسوم؛ «شما بايد در كنار ما باشي. من به كمك شما احتياج دارم.» علي پروين وارد تعارف زيركانه اي از سوي مربي آلماني شده و بايد پاسخ دهد؛ «ما يك تيم شده ايم تا از شما حمايت كنيم.» جلسه پايان يافت و همه راضي از شرايط موجود.
|