دوشنبه ۲ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۷۵
ليسانس حقوق،فوق ليسانس معماري
پايان محدوديت
مي توانيد پس از فارغ التحصيل شدن در هر رشته اي كه تحصيل كرديد، در رشته دلخواه ديگري پس از قبولي در آزمون ورودي، ادامه تحصيل دهيد
013884.jpg
اين بخشنامه در جهت تغيير رشته دانشجويان حين تحصيل نيست. اين كار قوانين خاص خودش را دارد كه عمدتا امكان پذير نيست.
عكس : هادي مختاريان 
عليرضا كيواني نژاد
چند سال قبل حتي فكر كردن به اين موضوع هم براي دانشجويان سرابي بيش نبود. اينكه مثلا در رشته مديريت صنعتي، ۴ سال تحصيل كنيد و ليسانس بگيريد، اما نتوانيد در مقطع فوق ليسانس - كارشناسي ارشد كه پيوسته و ناپيوسته اش زياد هم فرقي نمي كرد - رشته ديگري امتحان دهيد و وارد دانشگاه شويد.
اما به تازگي اين مساله هم حل شده، البته فكر نكنيد مي توانيد از اين رشته به آن رشته در دانشگاه تغيير وضعيت بدهيد كه پربيراه رفته ايد. حتي اگر تمام معادلات هم درست باشد، اين كار فعلا ميسر نيست. بگذريم. اما مي توانيد پس از فارغ التحصيل شدن در هر رشته اي كه تحصيل كرديد، در رشته دلخواه ديگري پس از قبولي در آزمون ورودي، ادامه تحصيل دهيد. اين بخشنامه جديد وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري است كه به تمام دانشگاه ها ارسال شده. در همين راستا، دانشگاه آزاد اسلامي هم اين بخشنامه را به تمام واحدهاي خود ارسال كرده و دانشجويان اين دانشگاه هم مي توانند از تسهيلات اين قانون جديد استفاده كنند.
- اين بخشنامه جديد وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري است و ما هم تابع آنيم.
اين اول جمله مهندس «محمود هراتيان نژادي» است، مدير روابط عمومي دانشگاه آزاد اسلامي كه در اتاق كوچكش پشت يك دستگاه كامپيوتر نشسته. با پيراهني سفيد به رنگ محاسنش و عينكي كوچك و ظريف كه فقط مناسب صورت اوست، انگار. ميز كارش چندان بزرگ نيست. اول فكر مي كنيد بايد ميز او هم مديرعاملي باشد و از جنس چوب بلوط كه اين طور نيست. هراتيان درباره طرح جديد اين دانشگاه مي گويد: «تنها دانشگاه آزاد، مجري اين طرح نيست. تمام دانشگاه ها بايد از اين بخشنامه پيروي كنند، ولي باز هم تاكيد مي كنم كه اين بخشنامه در جهت تغيير رشته دانشجويان حين تحصيل نيست. اين كار قوانين خاص خودش را دارد كه عمدتا امكان پذير نيست.» هراتيان مجبور است هر از چند گاهي به تلفن ها هم جواب دهد. اولين تلفن از بخش خبري راديوست، درباره همين بخشنامه. بعد مي گويد: «اين بخشنامه از ابتداي سال تحصيلي ۸۳-۸۲ اعمال شده و حتي هزينه هاي دانشجويان نيز مثل سنوات قبل است، اما تاكيد مي كنم كه فارغ التحصيلان بايد دروس پيشنياز درس مورد نظر را پاس كنند. بدون اين دروس، ادامه تحصيل امكان ندارد.
از ادامه تحصيل كه صحبت مي كند باز هم تلفن زنگ مي زند. هراتيان حرف هايش را يكبار ديگر براي فرد مورد نظر تكرار كرده، بعد هم مي گويد: «با اين طرح ايراداتي كه قبلا بوده رفع شده و سعي كرديم تا حدودي محدويت ها را نيز برطرف كنيم. هميشه در بحث آموزش محدويت هايي داشته و داريم كه اين مساله طبيعي است. دليل آن هم بسته بودن دست مسوولان آموزش در مبحث ظرفيت است. با اين مصوبه راحت تر مي شود كار كرد. اما همين حالا هم نمي توان ادعا كرد كه با مشكل محدوديت ظرفيت ها روبه رو نيستيم. اين طرح درست در جهت احقاق حقوق مردم صورت گرفته تا بلكه بتوانيم ظرفيت ها را افزايش بدهيم. احقاق حقوق مردمي كه خودشان هزينه تحصيل خود را مي پردازند.»
و اما بحث داغ هزينه هاي دانشگاه آزاد. صحبت هزينه هاي دانشگاه كه به ميان مي آيد انگار داغ دلتان تازه مي شود. هراتيان هم خودش را آماده مي كند تا ازموضع سازمان متبوعش دفاع كند. زنگ تلفن، تنها چيزي است كه حواس مدير روابط عمومي دانشگاه آزاد را پرت مي كند. قبل از پاسخگويي به تلفن، از منشي خود مي پرسد كه پشت خط كيست؟
- آقاي ... هستند. درباره يك رشته سوال دارند.
هراتيان حالا آماده است. اول جواب تلفن را مي دهد بعد مي گويد: «اين طرح مزاياي خاصي هم دارد. منتهي بايد به ساير جوانب كار هم توجه داشت. با اين طرح حتي دانشجوياني كه در خارج از كشور تحصيل كردند مي توانند با در دست داشتن مدرك تحصيلي خود براي ادامه تحصيل در اين دانشگاه ثبت نام كنند، اما قبل از اين كار بايد مدرك تحصيلي آنها به تاييد كميسيون مستقر در دانشگاه برسد. آنها اين مدارك را بررسي كرده و ارزشيابي مي كنند و متناسب با آن به فرد متقاضي اجازه ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر - پس از كسب مجوز قبولي آزمون ورودي - داده مي شود.»
اما برويم سر اصل مطلب. البته جاي پرسيدن اين سوال اينجا نبود، ولي بهتر است از آب گل آلود، اصطلاحا ماهي گرفت.
- چرا اين قدر هزينه هاي دانشگاه آزاد بالاست؟
عينكش را روي صورتش جابه جا مي كند. شايد مي خواهد براي اين پرسش جواب يا جواب هاي مناسبي پيدا كند. انگار پيدا هم كرد. اول آن رامزه مزه مي كند و بعد مي گويد: «شما براي هزينه هاي دانشگاه آزاد، اين سه نكته را درنظر بگيريد. اگر در پايان به اين نتيجه رسيديد كه هزينه دانشگاه آزاد بالاست و ما كاري خلاف انجام مي دهيم، بگوييد. اولا دانشگاه ما بودجه دولتي ندارد. پس اين هزينه ها بايد از محل شهريه تامين شود. هزينه دانشجوي ما يك پنجم دانشجويي است كه در دانشگاه سراسري درس مي خواند و از محل خزانه دولت به دانشگاه پرداخت مي شود. ثانيا درست است كه اسم اين دانشگاه، خصوصي است ولي صاحب خصوصي ندارد. عام المنفعه است. حتي آقاي جاسبي هم سهامدار اين دانشگاه نيست. نه تنها ايشان كه هيچ فردي، سهامدار نيست. پس همه سرمايه هاي اين دانشگاه تا ابد به نام دانشگاه آزاد است و غيرقابل تبديل به پول يا چيز ديگري است. ثالثا تمام هزينه هاي ورودي، خرج دانشگاه مي شود.»
هراتيان حرف هايش را مي زند. از موضع سازمان متبوعش دفاع مي كند، اما مي داند كه اين حرف ها براي بسياري از خانواده ها، شنيدني نيست. پس اين را هم اضافه مي كند: «اما مي دانيم همين شهريه هم كه به نظر ما كم است، براي خانواده ها سنگين است. به خصوص كه بعضي از خانواده ها دو يا چند دانشجو دارند و اگر قرار باشد با اين شهريه، خرج زندگي را هم بدهند كه...»
اوقبول دارد كه پرداخت شهريه براي خيلي از خانواده ها مشكل است. پس بهانه اي باقي نمي ماند كه اين بحث را ادامه بدهيد. اما او مي خواهد موارد ديگري نيز به اين نكات اضافه كند. مي گويد: «شما شهريه يك دبيرستان با امكانات خوب را با دانشگاه آزاد مقايسه كنيد. ما نمي گوييم كه امكاناتي كه در اين دانشگاه به متقاضيان ارايه مي دهيم، در بالاترين سطح خودش قرار دارد، اما با اين بضاعتي كه داريم، خوب كار مي كنيم. راهكارهايي را هم درنظر داريم كه اميدواريم در رفع اين مشكلات موثر باشد.»
از صندوق دانشگاه آزاد مي گويد كه تا حالا نزديك به ۲۰ ميليارد تومان وام داده. اين مبلغ بسيار كم است و حداقل بايد ۱۰۰ ميليارد تومان وام بدهيم.
بازهم برمي گردد سر اصل مطلب. اينكه فارغ التحصيلان هر رشته اي مي توانند در رشته دلخواه خود در مقطع بالاتري ادامه تحصيل دهند. اين قانون در تمام دانشگاه هاي تهران و ايران قابل اجراست.
اگر شما هم فارغ التحصيل رشته حقوق هستيد و به سرتان زد در رشته معماري ادامه تحصيل بدهيد، فقط در كنكور شركت كنيد. همين. كسي ديگر جلويتان را نمي گيرد.

طبقه دوازدهم، شركت مخابرات
سميناربين المللي يك نفره
سالن كنفرانس طبقه ۱۲ شركت مخابرات ايران اغلب وقت ها فقط يك ميهمان دارد، بقيه مدعوين كيلومترها آن طرف تر و در شهري ديگر در جلسه شركت مي كنند. دوربين روي صورت هر يك از آنها به اشاره دبير كنفرانس، زوم مي كند و امكان برقراري گفت وگوي چند نفره برقرار مي شود.
تمام اين فرايند از طريق مركز ويدئو كنفرانس در شركت مخابرات ايران صورت مي گيرد. سيستمي كه به واسطه آن امكان برقراري ارتباط به صورت صوتي و تصويري بين ۲ يا چند نقطه از كشور فراهم مي شود.
اگر ساكن يكي از استان هاي كشور هستيد و قرار است در يك جلسه مهم شركت كنيد، شايد ديگر لازم نباشد كلي هزينه صرف كنيد تا يك بليت هواپيما يا قطار براي رسيدن به اداره كل مركزي تهيه كنيد. كافي است كه به سايت ويدئو كنفرانس مركز استان محل اقامت خود برويد تا با استفاده از امكانات صوتي و تصويري به صورت مجازي در جلسه شركت كنيد.
اولين بار در سال ۱۳۷۶ بود كه سيستم ويدئو كنفرانس در كشور مورد بهره برداري قرار گرفت. مركز كنترل اين سيستم در شركت مخابرات استان تهران قرار دارد و استان هاي خراسان، خوزستان، فارس، اصفهان، همدان، آذربايجان غربي و شرقي و مازندران جزو مشتركان اين سيستم هستند.
سوئيچ مركزي روشن شد و حالا ارتباط برقرار است اتاق كنفرانس بر روي صفحه مانيتور پديدار شد با ۴۰ صندلي خالي كه فقط يك مرد روي يكي از آنها نشسته است. قرار است يكي از مهمترين جلسات مديرعامل سازمان... با معاونت هاي مستقر در ساير استان ها در اين اتاق برگزار شود. هيچكس نيست، اما همه هستند. مرد، جلسه را با نام خدا آغاز مي كند و صورتجلسه را براي تمام حاضران قرائت مي كند. اتاق خالي است و به جز دو مانيتور و يك دوربين هيچ چيز در اتاق نيست، اما جلسه از هميشه شلوغ تر است و حالا چهره تك تك حاضران بر روي صفحه تلويزيون نمودار مي  شود.
«محمدطاهر شمس» مدير امور ارتباطات و راه بين الملل شركت مخابرات است. او از سال ۷۳ كار بر روي پياده كردن اين سيستم را آغاز كرده است و معتقد است: «با توجه به اهميت زمان و هزينه بالاي سفر براي شركت در يك جلسه آموزشي يا حتي كنفرانس. استفاده از اين سيستم مي تواند از تعداد برنامه هاي سفر كوتاه و اجباري بكاهد. ويدئو كنفرانس، سيستمي است كه به موجب آن امور آموزشي، تجاري و پزشكي مي تواند با حذف بعد مسافت و به صورت رويارويي شركت كنندگان انجام شود.»
استوديو شامل يك مانيتور و دوربين است كه به صورت اتوماتيك به سمت ميكروفني كه باز است مي چرخد.
به گفته طاهر شمس در حال حاضر قابليت برنامه ريزي اين سيستم به گونه اي است كه استان هاي مختلف مي توانند به صورت همزمان با سايت مركزي در تهران ارتباط برقرار كرده يا با نظارت اين مركز با ساير سايت ها در استان هاي ديگر ارتباط دو يا چند نفره برقرار كنند.
سيستم ويدئو كنفرانس سال هاست كه در كشورهاي توسعه يافته به اجرا درمي آيد و كاربران اين سيستم به نحوي از انحاء در مقولات آموزشي، پزشكي و تجاري از آن استفاده مي كنند, اما به دليل عدم اطلاع رساني كافي هنوز بسياري از مسوولان و شهروندان از امكانات دين سيستم اطلاعي ندارند.
شمس مي گويد: «البته سازمان بهزيستي تاكنون بيشترين متقاضي اين سيستم بوده است و تقريبا بيشتر كنفرانس هاي مهم با معاونت هاي استاني خود را در اين اتاق انجام مي دهد. همچنين سازمان مديريت و برنامه ريزي هم درجهت برگزاري كلاس هاي آموزشي براي كارشناسان مربوطه ازاين امكانات بهره برداري مي كند.

طرحي كه بلندپروازانه آغاز شد و برنامه هاي سه شهردار را از سر گذراند
وصله بزرگي به نام نواب
رازقي: در قسمت هاي باقي مانده و ساخته نشده تا حد امكان اشكالات را رفع مي كنيم. تاكيد داريم كه در بازنگري طرح قبلي پاركينگ هاي دوطبقه وجود داشته باشد، هم براي مراكز تجاري و هم اداري و مسكوني درمورد فضاهاي آموزشي كم، به دنبال زمين هاي مناسب ساخت مدرسه هستيم ، اما بعضي چيزها را نمي شودتغيير داد
مهرداد مشايخي 
نواب از دور زيباست. نگاه با فاصله به نواب مثل نگاه به دامنه كوه هاي تهران است در يك هواي تميز, نگاهي به دوردست هاي يك پايتخت با برج ها و ساختمان هاي كوتاه و بلند و كوه هاي زيباي پشت سرش.
اما كافيست كه پايين بروي و كافيست كه هنگام قدم زدن در خيابان ها و گوشه هاي شهر به جاي خيره شدن به ويترين مغازه ها به پياده روها, جوي ها، نيمكت  پارك ها, چهره عابران، در و ديوار و خيابان ها دقت كني، آن وقت است كه با خودت فكر مي كني چطور ميليون ها آدم در چنين شرايطي زندگي مي كنند، آن وقت است كه انبوه زباله، جولان موش ها، در و ديوار كثيف، خيل آسيب ديدگان اجتماعي، ترافيك سنگين، ساختمان هاي نامتناسب، چهره هاي عبوس و گاه پريشان شهروندان و ده ها تصوير آزار دهنده ديگر را مي بيني.
ذهن خالي از محله 
نواب هم از دور زيباست. وقتي كه نزديك مي روي و در بزرگراه قدم مي زني يا وقتي كه به خيابان هاي پشتي اش سرك مي كشي احساس مي كني دلت لك مي زند براي چند تا درخت و چند متر چمن. از كنار آپارتمان هاي دورنگ غول آسا كه رد مي شوي تا بخواهي حس قدم زدن در يك محله مدرن و امروزي را بگيري تصوير زبا له  ريخته شده در محوطه ساختمان ها و كثيفي اطراف آپارتمان ها افسرده ات كرده است. دستپاچه مي شوي كه نكند اين محل قرار است تا ابد به اين شكل بماند و هيچ اتفاقي نيفتد و بعد گيج مي شوي كه درمورد كثيفي يك محله درنگاه اول چه كسي مقصر است؟ كار سختي نيست كه بفهمي, اما ادامه سوال و اينكه پس چرا اين همه اين محله درهم و كثيف مانده است پاسخ را مشكل مي كند. قاعدتا شهرداري نظافت منطقه نواب را مثل هر منطقه ديگري به عهده دارد و اهالي محل هم مثل اهالي دو محله ديگر منطقه زندگي شان را نظافت مي كنند, اما اين اتفاقات به طور كامل نمي افتد. ارايه خدمات ازطرف شهرداري به پروسه پيچيده اي وابسته است كه تا حل مشكلات ثبتي آپارتمان هاي نواب, به طور كامل ميسر نمي شود. اتفاقي كه در محلات ديگر, به خصوص در بافت هاي قديمي شهر از طرف مردم درمورد نظافت محله مي افتد, در اينجا جايي ندارد و آب و جارو كردن جلوي ساختمان و پله ها و زيرپله ها كار متعارفي نيست. نه تنها اين كار, كار متعارفي نيست كه ريختن آشغال در اطراف ساختمان ها با بي اعتنايي كامل ساكنان, به امري معمول تبديل شده است. در ميان ساختمان ها كه قدم مي زني و از كنار ساكنان آنها كه مي گذري احساس مي كني گرچه اهالي ساكن ساختمان هاي نواب هستند, اما انگار دلشان هيچ وقت آنجا نبوده و نيست. به طرز گيج كننده اي احساس مي كني كه حتي مالكان آپارتمان ها هم خود را ساكن محله اي به اسم نواب نمي دانند, انگار موقتي در آنجا زندگي مي كنند و بالاخره يك روزي از آنجا به جايي كه آشناتر باشد مي روند. اصلا آنجا را محله نمي دانند. انگار كسي در آنجا صدها آپارتمان ساخته و آدم ها را مثل مجسمه هاي سربي گرفته و داخل آپارتمان ها جا داده است. هركسي را از جايي بلند كرده و داخل محله و ساختمان هاي از پيش ساخته شده اش نشانده است.
013911.jpg
سازمان نوسازي به دنبال اين است كه كليه ساختمان هاي نيمه كاره نواب تكميل شود, اما بيشتر تلاش آن روي ۶۰۰ هزار متر زيربناي باقيمانده در مراحل بعدي طرح متمركز است.

حالا بايد با هم زندگي كنند, به قيافه يكنواخت و شكل پيش بيني شده محله عادت كنند و اميدوار باشند كه وضع زندگي و خدمات شهري در چنين محله اي روز به روز بهتر شود. فرد با هويت قبلي در محله جديد ساكن شده است و ذهن اش نمي داند كه با اين توده هاي يك شكل ساختماني چه كند؟
يكي از ساكنان آپارتمان هاي نواب مي گويد: «روانشناسان به موقعيت سكونتي ما حس لامكاني مي گويند. حس لامكاني به وجود مناظر نسبتا يكسان و استاندارد شده اي اشاره دارد كه نتيجه از دست رفتن تدريجي تنوع محلي است.» به نظر او با احداث آپارتمان هاي نواب بافتي به وجود آمده است كه فاقد هرگونه سازگاري با بافت پيراموني است. او مي گويد: «نوسازي شهري فن گرايانه - مانند آنچه در نواب انجام شد - نوعي برنامه ريزي مدرنيستي از بالا به پايين است كه در آن برنامه ريز به عنوان فردي فني و آگاه و حرفه اي بدون مشاركت مردمي كه مستقيما از نوسازي مناطق مسكوني تاثير مي پذيرند و بدون توجه به احساسات و عواطف ساكنان محله هاي مسكوني, تخريب اين محله ها را توصيه و تجويز و به جاي آنها, فضاهاي يكسان و همانند و فاقد اصالت تاريخي و فرهنگي را طراحي و اجرا مي كند.» ديگر اهالي نواب هرچند ممكن است نتوانند به اين خوبي شرايط زندگي در چنين محله اي را ازنظر فرهنگي و هويتي تشريح كنند, اما رفتار آنها و بيگانگي شان با محيط, خود به تنهايي بهترين توضيح در آن مورد است.
طرحي به قدمت چند دهه 
نواب طرح بزرگي است. هر كار بزرگي هم به نسبت بزرگي اش مشكلات خودش را دارد. نواب طرح بزرگي است. از ابتداي بزرگراه كه با ماشين تا انتها بروي شايد چند دقيقه بيشتر در راه نباشي اما در همان چند دقيقه مي تواني حدس بزني كه چند خانه فرسوده خراب شده است تا اتوباني به آن وسعت و صدها هزار متر مربع آپارتمان هاي اطرافش ساخته شود. اين طرحي است كه قدمتي طولاني دارد, اما از آنجا كه هر طرحي با طولاني شدن بارها تغيير مي كند و برعكس ساخت و اجراي آن به ابتداي دهه ۷۰ رسيد. ابتدا در اولين طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۷ به طور كلي به نيازهاي جامعه شهري تهران اشاره شده بود كه متعاقب آن مي شد اجراي چنين طرحي را نتيجه گرفت، اما آن طرح جامع تا سال ۵۷ در حدود ۴۰ بار تغيير كرد و بازنويسي و اصلاح شد. طرح ساماندهي, طرحي بود كه در سال ۷۰ به بازنگري طرح جامع سال ۱۳۴۷ پرداخت. در اين بازنگري اتصال شبكه بزرگراه هاي شهري پيشنهادي, مورد تاييد قرار گرفت و بر پيشنهاد طرح جامع براي عريض كردن نواب صحه گذاشته شد. درواقع در طرح ساماندهي, احداث معابر جزو اولويت هاي اول قرار داشت كه احداث نواب و اتصال آن به شريان شمالي - جنوبي و همچنين اتصال اين شريان به مسيرهاي غربي - شرقي هم شامل اين اولويت ها مي شد. اما در طرح جامع, پيشنهادهاي ديگري هم ارايه شده بود كه با تعريض نواب و ساخت آپارتمان هاي محدوده آن همسو بود. افزايش تراكم و ثابت نگه داشتن وسعت اراضي, اختصاص اراضي به كاربري هاي خدماتي و تشويق بلندمرتبه سازي, ارتقاي سطح كيفي سيماي شهري, ارتقاي كيفيت ساخت ابنيه. براي تحقق هدف ترميم بافت فرسوده شهر و همچنين ساكن كردن جمعيت متراكم منطقه در بافت جديد آپارتماني, منطقه درنظر گرفته شده، جاي مناسبي بود. ازطرفي اجراي طرح و احداث بزرگراه هم بر سودآور بودن فروش آپارتمان هاي ساخته شده منوط بود.
درواقع پروژه بازسازي مناطق اطراف بزرگراه نواب شايد اولين پروژه بزرگي باشد كه به طور كامل براساس استفاده از ارزش افزوده و افزايش ارزش ناشي از اجراي طرح هاي عمراني شهري اجرا شده است, اما كاستي هاي پروژه، آن را از شكل يك تجربه ناب و بدون نقص خارج كرد و باوجود دلايل توجيهي بسيار براي اجراي طرح, معايب و مشكلات آن بارها مجريان را با ترديد روبه رو كرد, مشكلاتي كه بعدها كارشناسان با تحليل طرح به آن رسيدند در دهها مورد ذكر شده است، ازجمله: جدايي ارتباط مناطق و بافت همجوار، ركود اقتصادي در خيابان هاي بن بست شده، افزايش بار ترافيكي معابر نفوذي به داخل مناطق, عملكرد ضعيف در فضاي سبز حاشيه مسير، حذف بخش عمده خدمات شهري مستمر در حاشيه خيابان، فقدان تنوع بصري در طول مسير بزرگراه، دسترسي مشكل آفرين حمل و نقل عمومي با مناطق همجوار، بالا بودن تراكم جمعيت, نبود فضاهاي باز شهري، عدم انطباق معماري با مسايل زيست محيطي, تغيير سيماي شهري ناهمگون با سيماي مجاور، ساخت و ساز شتابان، دگرگوني هاي اجتماعي - فرهنگي به دليل ارايه شهرسازي جديد و تعارض اجتماعي بين بافت ساخته شده با بافت هاي همجوار.
وقتي كه ديگر چاره اي نيست 
دكتر حميدرضا رازقي، رئيس سازمان نوسازي شهر تهران مي گويد كه حالا ديگر چاره اي ندارند, بيشتر از دو مرحله از طرح نواب ساخته شده است و آنها را نمي توانند خراب كنند و دوباره بسازند. راست هم مي گويد, آنها در سازمان نوسازي خيلي كه تاثيرگذار باشند طرح هاي آينده را اصلاح مي كنند و طراحي ادامه نواب را رفع نقص مي كنند. رازقي خود قبول دارد كه نواب فضاي سبز, فضاي آموزشي و فضاي بهداشتي ندارد و جمعيت آن تا حدي متراكم است, اما به دنبال راهكارهايي است كه بتواند نقايص را از نيمه راه رفع كند. به او مي گوييم كه پروژه نواب از انديشه اي قديمي مبتني بر ساخت بزرگراه از محل درآمد فروش آپارتمان ها ناشي شد, اما از ابتدا بيمار بود. در اين پروژه نه پاركينگ ها مشخص است، نه وضعيت مشاغل. جمعيت زيادي در منطقه متراكم شده است, بدون اينكه تاسيسات جانبي موردنياز مهيا باشد. فضاهاي اطراف آن قابليت جرم خيزي دارد و از آنجا كه فضاهاي پنهان و زيرگذر زيادي دارد برقراري امنيت آن كار مشكلي است و توضيح مي دهيم كه اين پروژه براي سه شهردار مايه دردسر بود. مي گويد: «اشكالاتي كه در بخش هاي ساخته شده نواب وجود دارد سال ها دامنگير شهر خواهد بود و مشكلي دراين موضوع نيست. ما هم به اين نكته انتقاد داريم كه با ديد شهرسازي به اين پروژه نگاه نشده است, بلكه با نگاه تامين هزينه ساخت بزرگراه اجرا شده است. اما حالا كار تا اينجا پيش رفته است و اگر هزار شهردار و مدير و مسوول بيايند نمي توانند كار را برگردانند. درعوض ما داريم در قسمت هاي باقي مانده و ساخته نشده تا حد امكان اشكالات را رفع مي كنيم. تاكيد داريم كه در بازنگري طرح قبلي پاركينگ هاي دوطبقه وجود داشته باشد, هم براي تجاري و هم براي اداري و مسكوني. درمورد فضاهاي آموزشي كم، به دنبال زمين هاي مناسب ساخت مدرسه هستيم و به دنبال آن هستيم كه آن دسته از مشكلاتي كه قابل حل است را حل كنيم. مثلا به دنبال زميني هستيم تا در قسمت باقي مانده طرح, پاركينگ طبقاتي بسازيم، اما بعضي چيزها را نمي شود تغيير داد مثل فرم معماري كه البته تاثير زيادي هم در مسايل رواني دارد.» البته رازقي در ادامه صحبت هايش توضيحات متفاوتي هم مي دهد: «بايد انصاف را رعايت كرد, مشاوراني كه نواب را طراحي كردند, از معتبرترين مشاوران كشور هستند... به هر حال آن مشاوران اين طرح را دادند ديگر.»
سازمان نوسازي به شدت به دنبال اين است كه كليه ساختمان هاي نيمه كاره نواب تكميل شود, اما بيشتر تلاش آن روي ۶۰۰ هزار متر زيربناي باقي مانده در مراحل بعدي طرح متمركز است: «وقتي كار مشاورانمان تمام شد, آن طرح را فعال مي كنيم.» رازقي كه با تاكيد ما بر تراكم جمعيتي بسيار زياد نواب مخالف است, مي گويد: «اگر جمعيتي كه از سطح باند كندرو و تندروي اتوبان حذف شده را درنظر بگيريم و فرض كنيم اين جمعيت به داخل آپارتمان ها منتقل شده است مي بينيم كه چيز زيادي به تراكم اضافه نشده است.» او در حالي اميدوار است كه دو مرحله و نيمي از مرحله سوم نواب تا پايان امسال كامل شود كه مي داند كه براي تكميل اين مراحل بايد فقط به درآمدهاي خود طرح اتكا كند. اما نواب ۴ مرحله دارد و تا به اتمام رسيدنش راه زيادي مانده است, راهي كه حتما پرهزينه خواهد بود، آن هم با رشد سريع قيمت ها.
رازقي مي گويد: «اگر حساب كنيد هزينه ها مشخص مي شود, حدود ۶۰۰ هزار متر زيربنا داريم كه اگر متري ۲۰۰ هزار تومان هزينه داشته باشد بيشتر از ۱۰۰ ميليارد تومان بودجه مي خواهد.
براي پروژه اي كه به تكامل و درستي آن اعتقاد كامل ندارند پول زيادي است, اما كاري جز اين از دست آنها برنمي آيد كه گوشه هاي ناراست طرح را صاف كنند و اگر جا داشت نقايص آن را بگيرند. دوباره اوج بگيريد و از بالا به شهر نگاه كنيد, اما اين بار با ديدي متفاوت. نواب اگرچه وصله نچسبي به نظر مي آيد, اما بافت اطرافش را ساختمان هاي فرسوده اي تشكيل مي دهد كه با كوچكترين تكاني ازهم مي پاشد, درحاليكه اين وصله ظاهرا نچسب روزي جزيي از همان بافت سست بوده كه حالا محكم شده است.

جهانشهر
شهرداري دبي بندر سعيد را بازسازي مي  كند
013917.jpg
شهرداري دبي قصد دارد تا بندر سعيد اين شهر را با طرحي مدرن و متفاوت بازسازي كند. در اين رابطه مذاكرات مقدماتي براي تملك زمين هاي اطراف بندر شامل جاده هاي الاتحاد، المراقبت ، ابوبكر الصديق و آل مكتوم صورت گرفته است.
هدف اصلي پروژه، گسترش فضاي شهري بندر سعيد تا ۳۰ هزار هكتار اعلام شده و بنا است تا معوضه زمين هاي اين طرح به مالكان آنها ارايه شود. تمام نيازهاي شهري شامل پاركينگ، معابر فرعي، پل عابر و مراكز ارايه خدمات شهري در اين طرح گنجانده شده است.
طرح را حسين ناصر لوتاح معاون شهردار دبي در بخش محيط زيست و بهداشت و سلامت، عبدالله عبدالرحيم مدير اداره طراحي شهري و ناصر حامد بوشهاب مدير اداره مطالعات و برنامه ريزي شهرداري دبي به طور اشتراكي تهيه و ارائه داده اند.
بوشهاب در رابطه با پروژه ياد شده در گفت وگويي با روزنامه هاي امارات بر لحاظ شدن استانداردهاي جهاني خدمات شهري در اين طرح و نيز تاسيس ميدان هاي زيبا براي تجمعات عمومي، روشنايي معابر، فضاي سبز، جايگاه هاي تبليغات تاكيد كرده و گفته است: اجراي طرح، از فشار و تمركز كنوني در بندر سعيد خواهد كاست و حتي سرمايه گذاران را به سوي منطقه جذب خواهد كرد.
عبدالرحيم نيز اظهار داشته ساختمان هاي قديمي منطقه به كل بايد فروريخته و با بهره گيري از مدرن ترين ايده هاي معماري جهان بازسازي شوند. به گفته وي، برج هاي آسمانخراش در اين طرح جايي ندارند، چون بندر سعيد در اساس، ظرفيت پذيرش برج را ندارد. وي در عين حال تاكيد كرد كه آميزش معماري سنتي اسلامي با معماري غربي از گزينه هاي اصلي در بافت ساختمان هاي جديد خواهد بود.
دخالت شهرداري دبي،در فاكتورهاي جواهرفروشان 
طبق مصوبه جديد شهرداري دبي، جواهرفروشان دبي موظف شده اند از اين پس در فاكتورهاي فروش، علاوه بر ذكر قيمت، مشخصات كامل جواهر را هم درج كنند. تجارت سنگ هاي قيمتي و جواهري چون الماس، ياقوت، زمرد، فيروزه و مرواريد دراين شهر بندري، از رونق فراواني برخوردار است و در كنار تجارت هاي ديگر، كماكان بر ثروت و رفاه عرب ها مي  افزايد. عرب ها تبحر چنداني براي تجارت ندارند اما با اعمال قوانيني چون لزوم به شراكت گرفتن يك طرف اماراتي براي هر نوع فعاليت اقتصادي خارجيان، جز افزايش ثروت اماراتي ها چيزي ديگري به ارمغان نياورده است؛ آنچه در عمل، اماراتي ها را رفته رفته متوسل به تجارت غيرنفتي كرده و از طلاي سياه مستقل شان ساخته است.

دردسرهاي تازه فرودگاه امام(ره)
احتمال نشست باند همچنان وجود دارد
013914.jpg
هم اكنون ترمينال اصلي فرودگاه با خطر نشست مواجه است. همچنين باندهاي فرودگاه نيز به دليل امكان نشست، تحمل فرود هواپيماهاي پهن پيكر را ندارد.
عكس : هادي مختاريان 
يك كارشناس فني فرودگاه امام گفت: طبق گفته هاي مشاور كانادايي فرودگاه امام تاكنون اقدام اساسي براي يافتن و پر كردن حفره هاي قنات تحت محوطه فرودگاه انجام نگرفته است.
به گفته اين كارشناس فني در تاريخ ۲۸ ارديبهشت ماه امسال، مشاور كانادايي فرودگاه در جلسات فني با چند شركت پيمانكار داخلي اعلام كرد با مشكل وجود قنوات برخورد كرده است و از نظر آنان تا كنون اين موضوع مورد توجه جدي قرار نگرفته بود. اين آخرين خبر حاشيه اي درباره فرودگاه است كه مثل هميشه به دليل اخبار حاشيه اي سر زبان هاست.
شريف نيوز مي نويسد: مشاور كانادايي از شركت هاي داخلي خواست تا با روش تراكم، اين مشكل را حل كنند، ولي متخصصان اعلام كردند براي كشف دقيق محل حفره ها انجام راديوگرافي الزامي است. اين كارشناس فني در تشريح راه هاي حل مشكل قنات و جلوگيري از نشست سازه ها گفت: براي پر كردن حفره هاي قنات، ابتدا بايد راديوگرافي زميني انجام گيرد تا محل حفره ها به همراه انشعابات متعدد كاريزهاي آن كشف شود. پس از آن براي پر كردن حفره ها دو راه وجود دارد.
اولين روش كه كم خرج ترين هم هست، روش انفجار است كه بوسيله ديناميت، لايه هاي فوقاني حفره ها نشست پيدا مي كند و حفره ها مسدود مي شوند. دومين راه، استفاده از دستگاه هاي خاص براي تزريق بتون است كه با توجه به پراكندگي تونل هاي قنات و نيز لزوم تامين دستگاه هاي پيشرفته، زمان زيادي مي برد. يك كارشناس فني مي گويد: از تاريخ ۲۸/۲/۸۳ هيچ كدام از اقدامات فوق براي رفع مشكلات قنوات انجام نشده است.
وي با تاكيد بر سخنان پيشين خود ادامه داد: هم اكنون ترمينال اصلي فرودگاه با خطر نشست مواجه است. همچنين باندهاي فرودگاه نيز به دليل امكان نشست، تحمل فرود هواپيماهاي پهن پيكر را ندارد. اين كارشناس در پاسخ به سازمان هواپيمايي كشور كه مدعي شده بود تا سال ۷۸ اقدامات لازم براي پر شدن قنات ها انجام شده است، اظهار كرد: اگر واقعا اقدامات لازم تا سال ۷۸ انجام شده است، چه لزومي داشت كه مشاور كانادايي در سال ۸۳ از متخصصان داخلي براي پر كردن قنات ها درخواست كمك كند.
وي همچنين در مورد استفاده از فونداسيون هاي يكپارچه نيز گفت: استفاده از اين سازه ها مي تواند در كوتاه مدت موثر باشد، ولي وزن بسيار زياد اين سازه ها نيز در صورتي كه روي حفره ها قرار گرفته باشد، در آينده احتمال نشست را افزايش مي دهد.
اين كارشناس فني ضمن رد استفاده از عكس و نقشه هوايي و عمليات صحرايي كه طبق اعلام سازمان هواپيمايي كشوري از آن براي شناسايي و پر كردن قنوات استفاده شده است، گفت: عمليات صحرايي و نقشه برداري براي شناخت عوارض طبيعي بستر زمين مناسب است و اصلا امكان مكان يابي قنات را ندارد و تنها راه كشف اين حفره ها راديوگرافي است.
وي ضمن بيان اينكه مشكل قنات ها قابل حل است افزود: هر چند كم خرج ترين راه حل مساله انفجار است، ولي به دليل آسيب رسيدن به سازه هاي موجود، تزريق بتون را با وجود قيمت گرانترش پيشنهاد مي كنيم.
نكته: اين دومين خبر پايگاه اينترنتي دانشگاه شريف در اين باره است. بار اول خبرگزاري فارس خبر را نقل كرده و خبر با پاسخ روابط عمومي سازمان هواپيمايي روبه رو شده بود.

مرمت موزه هدايا با سرعت
با وجود زيبايي هاي معماري و با توجه به كاربري پيشين موزه مردم شناسي (كاخ شمس) در مجموعه تاريخي، فرهنگي سعدآباد كه در دوران پهلوي دوم به موزه هدايا تبديل شده بود، امكان دارد كاربري اين بنا پس از اتمام عمليات ساختماني و تاسيساتي، به ماهيت اوليه خود بازگردد.
«محمد عبدالعلي پور»، مدير مجموعه تاريخي، فرهنگي سعدآباد، گفت: «در حال حاضر يكي از موزه هاي مجهز مجموعه به ويژه در زمينه تهويه، دما و رطوبت سالم، ساختمان شمس است. چنان چه با مستندات موجود بتوانيم وسايل موجود در اين بنا را مشخص و جمعآوري كنيم، آن را به موزه هدايا تبديل خواهيم كرد. البته تغيير كاربري اين موزه هنوز روشن نيست و بايد با مطالعه كارشناسان مجموعه صورت پذيرد.»
«مهتاب آقايي»، كارشناس دفتر فني سعدآباد نيز در خصوص اين موزه و عمليات انجام شده در آن گفت: «اين موزه سال گذشته به دليل آغاز عمليات تاسيساتي تعطيل شد، در حال حاضر نيز مراحل پاياني مرمت را پشت سر مي گذارد. ساختمان آن به سيستم هواساز مجهز و سيستم گرمايش و سرمايش آبي آن از ميان برداشته شد. بنابراين ديگر نگران نفوذ رطوبت به موزه نيستيم.»
او در خصوص ميزان عمليات باقيمانده در اين موزه گفت: «با عبور كانال هاي هوارسان مقداري از گچبري هاي ساختمان دچار آسيب شد، در حال حاضر گچ كاران مشغول احياي گچبري ها و مرمت آنها هستند. علاوه بر اين در انتظار تخصيص بودجه براي تعويض پاركت كف ساختمان، انجام مرمت هاي كوچك و محوطه سازي اين بنا هستيم.»

صنوف
خواسته هاي پرستاران اجرا نشده
013887.jpg
خيلي از مشاغل سخت است. خيلي از شاغلان مزد مناسب با سختي شغل خود را دريافت نمي كنند. اما اغلب اعتراضات صنفي يا عقيم مانده يا منحرف شده است. مثلا تجمع هاي پي در پي معلمان. بگذريم .پرستاري هم از همان مشاغل سخت است. اگر خداي نكرده يكي از افراد خانواده تان بيمار شود، پرستاري از او به شما ثابت خواهد كرد اين شغل سخت است. به خاطر همين، اين شاغلان از چند ماه پيش خواهان اضافه دستمزد و در نظر گرفتن سختي كار خود شدند. محمد شريفي مقدم، دبيركل خانه پرستار ايران گفته تاكنون ۱۵ جلسه با مديران و مسوولان ذي ربط داشته ايم، اما هنوز نتيجه ثمربخشي نگرفته ايم. وي افزود: در مورد ۲۰۰ ميليارد ريال كارشناسي پرستاران و ارتقاي شغلي آنها بحث هايي صورت گرفته، اما نتيجه بخش نبوده است. دبيركل خانه پرستار از تجمع پرستاران سخن به ميان آورده و افزوده، تجمع پرستاران جدي است و منتفي نشده. به گفته وي شرايط پرستاران بد است. آنان هر روز شاهد فوت بيماران هستند و اين ماجراها روي كيفيت كار و روحيه پرستاران تاثيرات بدي مي گذارد. به دليل همين سختي هاست كه پرستاران دچار پيري زودرس، بيماري هاي روحي و افسردگي مي شوند. با اين حال به گفته شريفي مقدم، مسوولان شرايط كاري اين حرفه را درك نمي كنند و باديدگاه هاي غيركارشناسي وغيرعلمي در مقابل خواسته هاي پرستاران مانع ايجاد مي كنند. شايد هم مسوولان شرايط اين حرفه و بسيار از حرفه هاي ديگر را درك مي كنند، اما امكانات پاسخگويي به خواسته هاي شاغلان اين حرفه ها را ندارند. به هر حال بودجه ها محدود است، ديگر.

آي تي
درس مجازي
013890.jpg
آقاي عزيز. خانم محترم. هرچه ما مي گوييم برويد كامپيوتر ياد بگيريد، شما از گراني كامپيوتر مي گوييد. ولي باور كنيد هر روز به اين نتيجه نزديك تر مي  شويم كه ندانستن كامپيوتر و عدم داشتن اطلاعات در به كارگيري اينترنت واقعا ضايعه بزرگي محسوب مي شود. اگر تا چند سال ديگر هم ديديد كه دانشجويان احتياجي به رفتن و حاضر شدن در كلاس ندارند تعجب نكنيد.
دكتر كاروان مسوول واحد آموزش هاي مجازي دانشگاه صنعتي اميركبير درباره ابتكار جديد اين دانشگاه مي گويد: «يك درس از گروه علوم انساني در مهرماه به صورت مجازي به دانشجويان متقاضي ارايه مي شود. ابتدا اين درس را به صورت «پايلوت» ارايه مي كنيم و در صورت موفقيت اين طرح و تصويب مسوولان ارايه دروس مجازي را از بهمن ماه گسترده تر مي كنيم.» خب تا اين جاي كار كه اشكالي نيست. اما اگر قرار باشد امتحاني برگزار شود كه مي شود باز هم فكر مي كنيد پاي برگه امتحاني به ميان مي آيد؟
دكتر كاروان در اين باره نيز مي  گويد: «امتحانات اين دروس با حضور دانشجو در دانشگاه برگزار مي  شود زيرا امكانات برگزاري امتحانات مجازي درايران هنوز فراهم نشده يعني براي حصول اين امر لازم است دوwebcam براي نظارت نصب شود كه هنوز اين امكان را نداريم. ضمن اينكه پهناي باند لازم نيز براي اين كار در ايران وجود ندارد».
اين هم از عواقب نبود امكانات. اين بار كه حتي پاي رفيق ناباب هم وسط نيست و يك نفر مي خواهد كار خير انجام دهد، webcam نداريم. پيشنهاد ما اين است كه سري به خانه ها بزنيد. بچه هايي كه براي يك «چت» خشك و خالي از پيشرفته ترينwebcamها استفاده مي كنند شايد دلشان به حال دانشگاه ها بسوزد و مثلا نفري يك دوربين به دانشگاه قرض دهند. خدا را چه ديديد؟

آموزش
نقش آموزش پيش دبستاني
013893.jpg
همه چيز از كودكي شروع مي شود. مي دانيم كه زياد از اين موضوع خوانده ايد، اما چه مي شود كرد. يافته هاي جديد مدام بر اين نكته تاكيد مي كند كه همه چيز از كودكي شروع مي شود. شما هم حتما هنوز آموخته هايي ملكه ذهنتان شده كه در كودكي فراگرفته ايد. عباس حاجي آقالو مديركل دفتر آموزش و پرورش ابتدايي گفته اگر دوره پيش دبستاني با معيارهاي استاندارد سپري شود، نرخ مردودي در مقطع ابتدايي به حداقل مي رسد. بااين حال تنها ۲۵ درصد از كل نوآموزان كشور،دوره پيش دبستاني را سپري مي كنند و از اين ميان سهم نوآموزان مناطق محروم تنها ۵ درصد است. همچنين حاجي آقالو گفته، براساس تحقيقاتي كه انجام شده، نمره معدل دانش آموزاني كه دوره پيش دبستاني را گذرانده اند نسبت به دانش آموزان ديگر به طور ميانگين ۳ نمره بالاتر است. اين نكته بعدي براي پدر مادرهايي كه در تربيت فرزندانشان حساس هستند، جالب است. آنان بنا را بر همان روزهاي اول نوزادي بگذارند. كارشناسان مي گويند: «۸۰ درصد ظرفيت مغز افراد تا سن ۸ سالگي تكميل مي شود.» بنا بر نظرات كارشناسي آنان, بين صفر تا ۴ سالگي، ۵۰ درصد ظرفيت مغز و بين ۴ تا ۸ سالگي ۳۰ درصد و ۲۰ درصد مابقي تا پايان ۸ سالگي پر مي شود. اگر امكانات و تجهيزات لازم براي آموزش افراد تا سن ۸ سالگي فراهم نباشد، بعد از گذشت اين زمان تنها مي توان ۵۰ درصد از ظرفيت ذهني كودكان را برگرداند. خودتان قضاوت كنيد؛ بهتر نيست از همان سال هاي ابتدايي كودكي، آموزش نوآموزان را جدي گرفت؟ با اين حال تا سال ها، آموزش پيش از دبستان جدي گرفته نمي شد و نوعي هزينه اضافي به حساب مي آمد.

جامعه
استخدام معلولان اجباري شد
013896.jpg
به شكر توانمندي هم كه شده، بايد ناتوانان را جدي گرفت. كاري كه مردم جوامع پيشرفته سال هاست انجام مي دهند. با اين حال و با وجود نرخ بالاي معلوليت در كشور ما كه خود نتيجه شمار بالاي حوادث است، هنوز معلولان جايگاه ويژه اي در ميان جامعه ندارند. گويا چشم مردم ما هم عادت كرده است كه معلولان و ناتوانان را بيشتر در جايگاه طفيلي هاي جامعه ببينند تا افرادي مستقل. اما بخوانيد، خبري خوش درمورد استخدام معلولان. دكتر مسعود حيدرنژاد، معاون هماهنگي امور اشتغال سازمان بهزيستي از اجرايي شدن قانون ۳ درصد استخدام معلولان در دستگاه ها, ادارات و سازمان هاي دولتي خبر داد. قانون اجبار استخدام معلولان از مهرماه امسال اجرا مي شود. براساس اين قانون سازمان ها و ادارات دولتي بايد ۳ درصد از سهميه استخدامي خود را به معلولان اختصاص دهند. حيدرنژاد گفت: با ابلاغ اين قانون از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي، تمام دستگاه هاي دولتي موظف مي شوند كه ۳ درصد از سهميه استخدامي نيروهاي خود را به مددجويان و معلولان تحت پوشش بهزيستي اختصاص دهند. با اين حال هنوز سازمان مديريت و برنامه ريزي نتوانسته شركت ها و ادارات خصوصي را ملزم به اجراي اين قانون كند. اما ادارات دولتي اگر از اين قانون سرپيچي كنند، كل سهميه استخدامي آنها لغو خواهد شد. دكتر حيدرنژاد، از سازمان هاي دولتي خواسته تا شرايط استخدامي خود را به سازمان بهزيستي اعلام كنند، تا واجدين شرايط با گذراندن آزمون تئوري و عملي در اين سازمان ها پذيرفته شوند. وي اظهار اميدواري كرده, اين قانون در مهرماه با ضمانت صددرصد اجرا شود. با اجراي اين قانون استقلال معلولان تضمين خواهد شد و قطعا استقلال مالي بيشتر از هر چيزي به حضور ثمربخش و سرافرازانه آنها در جامعه كمك خواهد كرد.

جوانان
موج جوانان بيكار در راه است
013899.jpg
اين موج را كه هر طوري بود، رد كرديم. بايد به فكر موج بعدي باشيم. گو اينكه آثار موج اولي هنوز هم دامنگير جامعه ماست. موج جوانان جوياي كار را مي گوييم. تحقيقات جديد سازمان ملي جوانان نشان مي دهد در سال هاي آتي با موج جديدي از جوانان مواجه خواهيم شد كه وارد بازار كار خواهند شد. براساس اين تحقيقات در سال ۱۳۸۵ با خيل عظيم جوانان بيكار مواجه مي شويم.
اين تحقيقات همچنين حاكي از آن است كه ۳۹درصد نيروي فعال جوان مربوط به جوانان بين ۱۵ تا ۱۹ ساله مي شود كه از اين ميزان حدود ۳۱ درصد آنان بيكار هستند. همچنين سهم نيروي كار فعال مردان جوان در بازار كار به مراتب بيشتر از سهم نيروي فعال زنان جوان است. با اين حال نقش جمعيت جوان فعال زنان دراقتصاد دايما در حال تقويت است.يافته هاي سازمان ملي جوانان از نرخ بيكاري ۳۴ درصدي در گروه سني ۱۵ تا ۱۹ ساله و ۲۰ تا ۲۴ ساله حكايت دارد. همچنين ميزان بيكاري بين گروه سني ۲۵ تا ۲۹ ساله ۱۶ درصد است.با اين حساب به زودي موج جديدي از جوانان ۱۵ تا ۱۹ ساله كه پس از فارغ التحصيلي جوياي كار خواهند بود، به بازارها سرازير خواهد شد. مسوولان هنوز يكي، دو سال ديگر فرصت دارند تا با برنامه ريزي و اشتغال زايي، موج در راه جوانان بيكار را به نحوي شايسته مهار كنند. شما چه فكر مي كنيد؟ آيا برنامه ريزان جامعه ما اين موج دومي راتاب خواهند آورد؟ يا تبعات دومي آنقدر وسيع خواهد بود كه كنترل نابساماني هاي اجتماعي را از دست آنان به درخواهد آورد؟

رفاه
قوانين شهري و كتاب هايي با موضوع زن
013902.jpg
همه ما كه در شهر تهران زندگي مي  كنيم مسلما قوانين وآداب و رسوم زندگي در يك شهر بزرگ را مي  دانيم. اماگاهي حتما برايتان پيش آمده كه به مسايلي برخورد كنيد و در ذهنتان سوالي به وجود آورد.
به همين علت هم فرهنگسراي سالمند براي آشنايي بيشتر كودكان و نوجوانان با قوانين زندگي شهري و شهروندي و مشاركت بيشتر سازمان ها و نهادهايي كه به نحوي پاسخگوي مسايل شهري و زيست محيطي شهروندان هستند، برنامه اي با عنوان «من يك شهروندم» را برگزار مي  كند. در اين برنامه همراه باسخنراني كارشناسان، مسابقه و توزيع بروشورهاي آموزشي، فيلم هاي آموزشي هم پخش مي  شوند. براي شركت در اين برنامه مي  توانيد به نشاني: ميدان امام حسين- خيابان ۱۷ شهريور-خيابان خشكبارچي- پارك خيام مراجعه كنيد يا با شماره  هاي ۹-۳۳۵۸۶۸۸ تماس بگيريد. همچنين فرهنگسراي انقلاب كه هر هفته نمايشگاه هاي موضوعي كتاب را برگزار مي  كند، در اين هفته كتاب هايي را با موضوع زن به نمايش مي  گذارد. براي بازديد از اين نمايشگاه مي  توانيد هر روز از ساعت ۳۰:۸ تا۳۰:۱۹ به نشاني: بزرگراه نواب- خيابان كميل شرقي مراجعه كنيد يا با شماره تلفن هاي ۹-۵۴۱۹۰۵۷ تماس بگيريد.

خارجي
چيزي از مريخ
013905.jpg
قرار نيست كه از فيلم هاي تخيلي، ارواح و از اين كارها حرف بزنيم. بعدهم نتيجه بگيريم كه مثلا بشقاب پرنده ها وجود دارند يا نه؟ ولي هر از چند گاهي خبرهايي مي آيد كه بستر مناسبي براي درآوردن شاخ روي سر فراهم مي كند. اين هم نمونه اش.
ساكنان قبيله اي در آمازون دايما اسامي خود را تغيير مي دهند چون معتقدند كه ارواح دايما آنها را احاطه مي كنند و به خودي خود، ذات آنها را تغيير مي دهند. اين قبيله اسمش «پيراها» است. درضمن اگر فكر مي كنيد كه از اين قبيله اثري هنري يا تاريخي پيدا مي كنيد بايد بگوييم زهي خيال باطن. چون هيچ افسانه، اسطوره و اثر هنري قابل ذكري ندارند و تمام اسامي را ظاهرا از زبان هاي ديگر گرفته اند. افراد اين قبيله در مدت ۲۰۰ سالي كه با برزيلي ها در تماس بودند، كارشان فروش ميوه هاي مغزدار به مردمان سرزمين قهوه بوده و اگر فرصتي پيدا مي كردند، از آنها زن هم مي گرفتند. از زندگي اين افراد در بيش از ۲ نسل پيش، هيچ اطلاعي در دست نيست. تازه افراد اين قبيله فقط ۲ ساعت در شبانه روز مي خوابند و اگر هم غذا داشته باشند،اغلب گرسنگي مي كشند. حتي به بچه هاي خودشان هم غذا نمي دهند. اين قبيله آمازوني تنها گونه بشري هستند كه هيچ مفهومي از اعداد و شمارش در زبان خود ندارند.
بزرگسالان اين قبيله هم نمي توانند شمارش را ياد بگيرند و دركي از ارقام و اعداد ندارند. اين ويژگي باعث شده دانشمندان كه روي ۳۰۰ نفر از اعضاي اين قبيله تحقيق كردند، آنها را با لفظ «چيزي از مريخ» نامگذاري كنند.
جالب آنكه يك رياضيدان و زبانشناس آمريكايي به نام «دانيل اوريت» مدت ۲۷ سال در اين قبيله زندگي كرده است. مردم اين قبيله حتي زبان نوشتاري هم ندارند و رنگ ها نيز برايشان بي مفهوم هستند.

شهرستان
يادگاري نويسي روي تاريخ
013908.jpg
همه دنيا آثار تاريخي شان را روي سرشان مي گذارند و حلوا حلوا مي كنند اما در كشور ما آثار فرهنگي و تاريخي عن قريب از دست يادگاري نويسان محترم نيست ونابود شود.
به طوري كه هجوم يادگاري نويسان، آثار تاريخي رشتخوار را با خطر تخريب مواجه ساخته است.
شهرستان رشتخوار با وجود داشتن ۵۰ اثر ثبت شده در فهرست آثار ملي يا داراي شناسنامه، اداره ميراث فرهنگي مستقل ندارد. حالا خودتان حدس بزنيد كه چه بر سر اين آثار تاريخي بدون محافظ خواهد آمد.
آثار تاريخي اين شهرستان سال به سال مورد هجوم سودجويان قرار گرفته و رو به ويراني مي روند. در اين ميان يادگاري هايي كه با زغال يا خودكار يا با كنده كاري بر در و ديوار اين آثار نوشته شده است بيش از پيش آنها را با تخريب روبه رو كرده است.
در همه جاي آثار تاريخي رشتخوار، مانند مسجد جامع مربوط به دوران تيموريان، بناي ميرقوم الدين مربوط به دوره سلجوقيان، مسجد شاه سنجان و ميل معروف سالار ساخته حاجي خان ياور و ... با مشكلات فراواني روبه روست.
اداره ميراث فرهنگي تربت حيدريه كه شهرستان رشتخوار را نيز تحت پوشش قرار مي دهد به دليل كمبود اعتبارات قادر به مرمت خسارت هايي كه مردم بومي و غيربومي به اين آثار وارد مي كنند نيست. شهرستان رشتخوار به شهر فروغ آفتاب معروف است و داراي ۷ اثر ملي ثبت شده و ۵۰ اثر تاريخي داراي شناسنامه است.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |