دوشنبه ۲ شهريور ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۷۵
شما براي اين رشته ساخته شده ايد
قهرمان، هستي يابودي يا شدي؟
گزارش اول 
آيا ورزشكار هستيد؟ فكر مي كنيد نوع بدنتان با نوع ورزشي كه انتخاب كرده ايد همخواني دارد؟ هيچ وقت ورزشكار مطرحي را ديده ايد كه فكر كنيد شما هم مي توانيد درست مثل او باشيد؟
قابليت هاي انساني به عوامل بسيار متفاوتي از قبيل، شرايط فيزيولوژيك، ميزان تمرينات، تجهيزات در دسترس، حس جنگندگي لازم در لحظه مناسب، حمايت پزشكي و ... بستگي دارد
لاله ميراسكندري 
حسين رضازاده، عليرضا حيدري، عليرضا دبير، آرش مير اسماعيلي و خيلي هاي ديگر را مي شناسيم كه مردان طلايي ايران هستند و در اكثر تورنمنت هاي جهاني و المپيك ها مدال هاي طلا را به راحتي تصاحب مي كنند، ولي براي من (و شايد بعضي از شما) هميشه سوال بوده است كه اگر مثلا حسين رضازاده به جاي رشته وزنه برداري از ابتدا رشته دو استقامت را انتخاب مي كرد، مي توانست مثل دونده هاي كنيايي مدال طلاي جهاني اين رشته را هم كسب كند؟ يا مثلا عليرضا حيدري مي توانست يك فوتباليست مطرح جهاني مثل رونالدو يا زين الدين زيدان باشد؟ يا به طور كلي اگر جاي قهرمان هاي رشته هاي مختلف عوض مي شد، چه بر سر مدال هاي جهاني مي آمد؟
اين عقيده خيلي هاست:«داشتن بدن مناسب براي يك ورزش خاص رمز موفقيت يك قهرمان است.» چون بهترين دونده هاي ماراتن لاغر اندام و سبك هستند، ستاره هاي شنا، بدن هاي پيچ در پيچ، پاهايي بسيار بزرگ و طلا داران وزنه برداري قطعات سختي از عضله با دست ها و پاهاي كوتاه هستند! به عقيده اين افراد، اين قاعده در مورد بدن شما هم صدق مي كند.
013878.jpg
او همه چيز را براي ستاره شدن دارد.شايد شما هم يك قهرمان مادرزاد باشيد.
عكس:ساتيار

در مقابل كساني هستند كه اصلا به لزوم داشتن فيزيك مناسب براي انتخاب يك ورزش خاص عقيده اي ندارند و به نظر آنها تمرين و فعاليت بدني در كنار تكنيك مناسب، فيزيك لازم براي يك ورزش را مي سازند.
ولي ظاهرا آنچه واقعا صحيح است، تاثير هر دو عامل يعني نوع فيزيك بدني و تمرينات مناسب هر دو است. منيژه نوروزيان دكتر فيزيولوژي ورزشي در اين زمينه مي گويد:«فيزيك مناسب بدني، در حقيقت مي تواند به توفيق ورزشكار كمك كند، البته به شرطي كه اين فيزيك بدني، خوب پرورانده شود و اين كار توسط تمرينات خاص و مناسب تحقق مي يابد، به عبارت ديگر داشتن فيزيك بدني مناسب براي يك رشته ورزشي خاص، تضمين كننده موفقيت در آن رشته نيست و همين طور عكس آن هم صادق است، يعني نداشتن فيزيك بدني معمول براي يك ورزش به هيچ وجه نمي تواند به معني عدم موفقيت مطلق در آن رشته باشد.» پس مي توان گفت: «داشتن يك بدن مناسب شرط لازم است ولي كافي نيست. مثلا اگر شما ۱۵۰ سانتي متر قد داشته باشيد. شانسي براي تبديل شدن به يك بسكتباليست شاخص نداريد ولي اگر هم ۱۸۵ سانتي متر قد به همراه زانوهاي فنري داشته باشيد، باز هم مسلما براي كسب مدال المپيك كافي نيست.»
«مايك رني» پرفسور فيزيولوژي از دانشگاه ناتينگهام انگلستان مي گويد: «در اين زمينه ميزان تاثير ژن ها به تمرين ۵۵ به ۴۵ است.»
وي روي يك جفت دوقلوي همسان تحقيق مي كرد كه يكي از آنها ورزشكار استقامت و ديگري يك ورزشكار قدرتي بود. يعني با وجودي كه فيزيك اين دو نفر از ابتدا كاملا شبيه هم بود ولي بر اثر تمرينات متفاوت به دو نوع ورزش مختلف گرايش پيدا كرده بودند.
اين در حالي است كه جاناتان رابينسون دانشمند ورزش كاربردي از دانشگاه بت انگلستان، تاثير تمرين و تكنيك را بسيار بيشتر مي داند و مي گويد: «تاثير تمرين به ژن ها ۷۵ به ۲۵ است.»
وي روي ۳ شناگر، تحقيقات مبسوطي انجام داد و نهايتا به اين نتيجه رسيد كه اگر اين افراد، تكنيك شناگري بالايي نداشتند هيچگاه نمي توانستند استانداردهاي بالاي جهاني دست پيدا كنند، چون تنها ۵ تا ۱۰ درصد نيروي رانشي اين افراد از طريق پاها توليد مي شود، پس تكنيك آنها بسيار حياتي است. در مقابل نظريه اين دو گريك شارپ، پرفسور علوم ورزشي دانشگاه برونل همين كشور معتقد است كه اصولا وجود هر گونه محدوديت براي قابليت هاي انساني بحث برانگيز است. چون اين قابليت ها به عوامل بسيار متفاوتي از قبيل، شرايط فيزيولوژيك، ميزان تمرينات، تجهيزات در دسترس، حس جنگندگي لازم در لحظه مناسب، حمايت پزشكي و ... بستگي دارد.
ولي با همه اين حرف ها، داشتن فيزيك مناسب، براي ورزش مناسب مسلما شروع خوبي است. متخصصان ورزشي، فيزيك بدني هر فرد را با پارامترهاي مختلف از قبيل نوع بدن، نوع عضلات و نوع فيزيولوژي بدن مشخص مي كنند.
انواع مختلف بدن به ۳ دسته اكتومورف، مزومورف و اندومورف تقسيم مي شود.
- مزومورف ها عضلات برجسته و استخوان هاي درشت با كمر باريك دارند. هيكل مردان اين گروه تقريبا مستطيلي شكل است.
- اكتومورف ها، لاغر با عضلات نازك، كمر و مچ هاي باريك هستند.
- اندومورف ها، گرد و نرم هستند با دست و پاهاي كوتاه، كمرپهن، دستان و پاهاي كوچك.
اكثر افراد مخلوطي از انواع مختلف بدني هستند ولي كساني كه خاصيت مزومورف بيشتري دارند، براي ورزش هايي مثل وزنه برداري مناسب هستند، در صورتي كه ورزش هايي مثل دوندگي استقامت احتياج به هيكل اكتومورف دارد.
نوع عضلات به ۲ دسته تند انقباضي و كند انقباضي تقسيم مي شوند:
عضلات از دو نوع رشته مختلف تشكيل شده اند : «تند انقباضي» كه قادرند مقادير بسيار بالاي انرژي را براي چند ثانيه دريافت كنند و «كند انقباضي» كه قادرند انقباض طولاني را براي دقايق و ساعات طولاني بپذيرند. نسبت اين ۲ رشته به هم از طريق وراثت معلوم مي شود. كساني كه رشته هاي كندانقباضي بيشتري دارند، براي ورزش هاي استقامتي و كساني كه رشته هاي تند انقباضي بيشتري دارند براي ورزش هايي كه نياز به قدرت ناگهاني دارند مثل وزنه برداري مناسبند.
فيزيولوژي بدن شامل دو نوع با قدرت بالا و با ظرفيت بالا است.
براي تعريف فيزيولوژي بدن مي توان آن را به اين شكل توضيح داد: فكر كنيد كه عضلات شما با باتري كار مي كنند (عضلات در حقيقت با ۳ نوع مختلف سوخت سلولي فعاليت مي كنند. ) عضلات بعضي افراد قادرند انرژي بسيار بالايي براي مدت كوتاه توليد كنند و عضلات بعضي ديگر، انرژي كمتر در مدت طولاني تر توليد مي كنند.
گروه اول براي ورزش هاي قدرتي و گروه دوم براي ورزش هاي استقامتي مناسب هستند.
دكتر نوروزيان عقيده دارد: «كسي كه بدن مزومورف دارد مي تواند يك شناگر يا دونده سرعت بسيار خوبي باشد، ولي اين بدان معني نيست كسي كه بدن اكتومورف دارد نبايد هيچگاه به سراغ ورزش شنا برود، يا كسي كه بدن اندومورف دارد اصلا بايد فكر ورزش كردن را از سرش بيرون كند. چه بسا كساني كه بدن مزومورف بسيار مناسبي دارند براثر انتخاب غلط رشته ورزشي ، يا تمرينات نامناسب هيچگاه موفق نشوند.»
ولي با اين وجود وي مزيت تشخيص نوع بدن را اين گونه تعريف مي كند: «در جوامع پيشرفته اي كه سيستم صحيح استعداديابي وجود دارد، تشخيص نوع فيزيك بدني مي تواند در سوق دادن افراد به سوي ورزش مناسب بسيار موثر باشد. باوجودي كه نوع فيزيك بدني حرف آخر را نمي زند ولي انتخاب صحيح براساس نوع فيزيك بدني يكي از عوامل بسيار موثر در ميزان موفقيت است.»
در سال ۱۹۸۷، موسسه ورزش استراليا يك برنامه استعداديابي ملي اجرا كرد كه دانش آموزان ۱۴ تا ۱۶ سال را دربرمي گرفت. يكي از اولين كساني كه در اين برنامه كشف شد، مگان استيل بود. وي تا آن سال هرگز يك پارو در دست نگرفته بود، ولي فيزيك مناسبي براي پاروزني داشت. وي در سال ۱۹۹۶ پس از تمرينات زياد، موفق شد مدال طلاي قايقراني المپيك آتلانتا را كسب كند.
برنامه استعداديابي استراليا خيلي از كشورهاي ديگر را هم به فكر انداخت و اين روش به سرعت در جهان باب شد. انقلابي كه در علم ژنتيك رخ داد هم باعث شد تا تحقيقات گسترده اي در زمينه ژن هاي دخيل در قابليت هاي بدني انجام شود. به عنوان مثال: قابليت به كارگيري اكسيژن كليدي براي رسيدن به قله پيروزي است. ژن EPOR پروسه توليد گلبول قرمز را آغاز كرده و سپس خاموش مي شود. يك موتاسيون (جهش ژني) كوچك مي تواند به معني عدم خاموش شدن ژن مذكور و ادامه عمل توليد گلبول قرمز شود، يعني به وجود آمدن مقادير غيرطبيعي گلبول هاي قرمز. دانشمندان فنلاندي، يك خانواده بزرگ  از اشخاص داراي ژن EPOR موتاسيون يافته شناسايي كرده اند كه خيلي از آنها قهرمان هاي جهاني ورزشي هستند، ازجمله دارنده مدال طلا ي اسكي كشور فنلاند، ارو مانتيرانتا. اين موتاسيون بي شك تاثير تقويتي بر فعاليت بدني دارد.
013881.jpg
حسين رضازاده كشف يك مربي بلغا ري بود.آيا او وزنه بردار به دنيا آمده است؟

گريك شارپ معتقد است كه مي توان ورزشكاران موفق آينده را از ميان همين افراد كه خواص فيزيولوژيك  شان دچار تغييرات مثبت شده است، پيدا كرد. فقط يك مشكل كوچك وجود دارد و آن پيداكردن آنهاست!
بعضي دانشمندان تاثير ژن ها را در موفقيت ورزشكاران تا سطح نژاد و قوم هم تعميم مي دهند. مثلا اعتقاد بر اين است با وجودي كه يك هشتم جمعيت جهان را سياهپوستان تشكيل مي دهند، ولي ورزشكاران آفريقايي (نژاد) هميشه در صدر اخبار مربوط به رشته دو و ميداني قرار دارند و البته در اين ميان كنيايي ها (قوم)، ۴۰ درصد رتبه هاي اول دوهاي استقامت را به خود اختصاص داده اند.
اين دونده هاي كنيايي پاهاي باريك و عضله پشت پاي كشيده اي دارند (يك خاصيت ژنتيك) كه يك آناتومي كاملا مناسب براي دوندگي است. اهالي كنيا در ارتفاع ۲ هزار فوتي زندگي مي كنند كه باعث مي شود تا ميزان گلبول هاي قرمز خونشان، علاوه بر ظرفيت قلبي - عروقيشان بالا برود، هردو اين فاكتورها براي دويدن در مسيرهاي طولاني ضروري هستند. خب از آنجايي كه دونده ها، قهرمان هاي ملي هستند و البته هيچ تجهيزات خاص جز يك جفت كفش هم لازم ندارد، پس رشته مناسبي براي تمرين و پيشرفت است.
حقيقت اين است كه تنوع ژنتيك بسيار بيشتر از تنوع رشته هاي مسابقه است ولي آنچه معلوم است، اشتياق براي تمرين در يك رشته خاص بين جمعيت هم نژاد بيشتر است.
آنچه تا به حال درمورد تطابق شرايط فيزيولوژيك مختلف و رشته هاي ورزشي متفاوت مي دانيم به اين ترتيب است:
- قايقراني: يك قايقران كامل يك گونه فيزيولوژيك غيرطبيعي است. وي قدبلند، سنگين ولي با درصد چربي بسيار پايين (۱۰ درصد براي مردان)، داراي شانه هاي پهن، دست و پاهاي بلند و قدرتمند است. قلب وي قادر است ۴۰ ليترخون در دقيقه به داخل عروقش پمپ كند, قايقرانان بالاترين ميزان ممكن برداشت اكسيژن و فروبردن هوا را نسبت به ساير ورزشكاران دارا هستند.
- تيراندازي: شايد به نظر شما، هيچ تناسب خاصي احتياج نباشد ولي يك تيرانداز كامل، تناسب قلبي - عروقي بسيار خوب و ضربان قلب پايين دارد كه حتي در لحظات شليك پايين تر هم مي آيد. آنها مي توانند ندانسته ضربان قلب خود را تا ۲۰ ضربه در دقيقه پايين آورده و درست بين ضربان ها شليك كنند. البته تيراندازي با تفنگ پيستوني به بالاتنه عضلاني هم احتياج دارد.
- شنا: يك شناگر كامل قدبلند و دست و پاهاي بسيار بلند دارد، مخصوصا دستان بلند. شناگران بسيار سطح بالا، پاهاي بزرگي دارند كه قدرت رانشي بالايي به آنها مي دهد. آنها دست هاي بزرگي هم دارند كه به منزله دو پدال عمل مي كنند، باسن باريك براي كم كردن اصطكاك و شانه هاي پهن براي حداكثر قدرت بازوها. شناگران سرعتي، مزومورفيم بالا با سيستم قدرتي بالا دارند.
- دو سرعت: يك دونده سرعت كامل قد بلند با هيكل مزومورف است. دونده هاي برتر اكثرا پاهاي بلند و كشيده با باسن باريك (كه يك مزيت بيومكانيكي ايجاد مي كند)، دارند. اين دونده ها درصد بالايي از رشته هاي تند انقباضي (بيش از ۸۰ درصد)، دارند و آنچنان به سرعت از سوخت و منابع انرژي خود استفاده مي كنند كه تقريبا در انتهاي مسير خالي مي شوند.
- دو ماراتن: اين دونده ها اكثرا بدني سبك با پاهاي كشيده و قد كوتاه تا متوسط دارند. اين افراد درصد بالايي از رشته هاي كند انقباضي داشته و قدرت جذب اكسيژن بالايي دارند. آنها نسبت به كاهش آب بدن بسيار مقاوم بوده و تمرينات زياد به عضلات آنها ظرفيت نگهداري سوخت عضلاني (گليكوژن) بالايي مي بخشد.
- ژيمناست ها: يك ژيمناست كامل، كوچك اندام و كشيده است با يك نسبت قدرت به وزن بالا و بسيار عضلاني. بدن باريكي براي انجام چرخش هاي سرعتي و حفظ تعادل داشته و احتياج به ظرفيت ذخيره انرژي بالا دارند. به طور كلي متناسب ترين بدن ها متعلق به همين ورزشكاران است.
- وزنه برداري: يك وزنه بردار كامل، هيكل عضلاني متوسط با قد و دست و پاي كوتاه دارد كه به وي قدرت بالابرندگي بيشتري مي دهد. آنها سيستم قلبي - عروقي دارند كه مي تواند يك افزايش ناگهاني در فشارخون ايجاد كند. اين گروه، رشته هاي تند انقباضي زيادي دارند.
حالا با تمام اين تفاسير، شما چه نوع بدني داريد؟ آيا ورزشكار هستيد؟ فكر مي كنيد نوع بدنتان با نوع ورزشي كه انتخاب كرده ايد همخواني دارد؟ هيچ وقت ورزشكار مطرحي را ديده ايد كه فكر كنيد شما هم مي توانيد درست مثل او باشيد؟
يك سيستم استعداديابي روي خودتان پياده كنيد، چرا شما يك رضازاده يا دبير ديگر نباشيد؟

ستون ما
امكانات و استفاده ها
با هر بدني تقريبا به سراغ هر كاري مي  شود رفت، چرا كه انسان مي  تواند تمرين كند. از يك زاويه ديگر هم كه نگاه كنيم بعضي از كارها به ويژگي هاي بدني مشخصي نياز دارند، پس هر كسي نمي  تواند هر كاري بكند.
در مدارس پيشرفته و حتي عادي امروز دنيا سه زمينه اصلي به دانش آموزان معرفي مي  شود كه تقريبا به صورت اجباري به فعاليت بپردازند. طبق تعريف سنتي مدرسه ها اولين زمينه علمي است. يعني وسايل و امكانات و كتاب هاي ساده فهم و نشريات در خدمت دانش آموزان قرار مي  گيرد تا بتوانند به تجربه آن چيزي بپردازند كه در علم جست وجو مي  كنند.
زمينه دوم فعاليت آدم ها، هنر است. از مدادرنگي تا ساز و گل رس و سالن اجراي نمايش در مدرسه ها موجود است تا هر كس به سراغ آني برود كه بهتر مي  پسندد.
همان طور كه احتمالا تا الان و با توجه به موضوع اين سرمقاله حدس زده ايد، زمينه سوم فعاليت دانش آموزها، ورزش است. زمين هاي بازي و تيم هاي با برنامه در خدمت اند تا آن كس يا كساني را كه كوشا و مستعد اند به سمت قله موفقيت  هل بدهند و آنها را كه كمتر تواناترند دست كم به كمركش كوه ورزش برسانند.
دانش آموز قصه كوتاه ما در دوره تحصيلي خود مي  تواند هر كدام از اين سه رشته يا فقط يكي از آنها را دنبال كند و جدي بگيرد و در اين زمينه پيشرفت كند يا نكند. اين فرد يا افراد در دوران تحصيل خود ياد مي  گيرند كه با توجه به توانايي هاي ذاتي،  آني را دنبال كنند كه بهترين و متناسب ترين براي خودآنهاست. اگر كسي اصراري داشته باشد، صد البته مي  تواند بدون توجه به آن چه در او بالقوه است پيش برود و به آنجايي كه مي  خواهد برسد (فهرست بلند بالايي از آدم هايي كه بدن و حرفه شان به صورت عادي بدون تناسب انگاشته مي شود وجود دارد). اما ذات چنين سنجش (كه با توجه به كليه توانايي هاي بشري انجام مي  گيرد) و روش انجام اين سنجش (كه به كل تجربي است) موجب مي  شود كمتر كسي دچار سرخوردگي شود و درجست وجوي راه هاي صعود، كمتر دچار زحمت يا مزاحمت هاي ناشي از نادانايي نسبت به توانايي  هاي خود شود.
نگاهي به آمارهاي تكان دهنده تعداد مبتلايان به بلاهايي مثل اعتياد، افسردگي، ايدز و امثال اين موارد نشان مي  دهد كه بسياري از مردم، يا به جست وجوي توانايي هاي خود نرفته اند، يا راه را غلط رفته اند و تعدادي از پيش باورها و انواعي از مديريت ها جزو دلايل آسيب هاي جدي  است كه به مردم مي  رسد. اما مومن مايوس نمي  شود و راه هاي نرفته فراوان.

تلفن تحريريه ايرانشهر:
۹۰-۲۰۵۹۳۸۶ (داخلي۵۰۸)
نمابرايرانشهر: ۲۰۵۸۸۱۱

ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
طهرانشهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |