چهارشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۸۳
گزارشي از پشت صحنه مجموعه تلويزيوني مختارنامه
روايتي از مختار
«مختارنامه» پس از حكايت مسافر گمنام، گرگ ها، رعنا، امام علي(ع) و معصوميت از دست رفته، ششمين اثر تلويزيوني داوود ميرباقري است. وي در اين اثر قصد دارد زندگي مختار ثقفي، رهبر يكي از قيام هاي شيعيان را به خونخواهي شهداي عاشورا روايت كند.
002418.jpg

به گزارش خبرگزاري فارس، مختارنامه از آخرين روزهاي زندگي امام حسن (ع) در زمان جواني مختار آغاز و با مرور وقايعي همچون رويدادهاي منتهي به صلح و شهادت امام حسن(ع)، مرگ معاويه، دوران خلافت يزيد، وقايع منتهي به شكل گيري قيام عاشورا، شهادت امام حسين(ع) و يارانش در كربلا و نهضت توابين، قيام مختار و در نهايت تشكيل يك دولت شيعه توسط وي و سركوبي قيام و شهادت مختار و يارانش به تصوير كشيده مي شود.
اما پشت صحنه توليد سريال مختارنامه تصويري ديگر از قيام مختار در برابر ديدگان قرار مي دهد. براي كسي كه شاهد توليد اين مجموعه است، مختاربن ابوعبيده ثقفي، به جاي اينكه در كوفه قيام كند، قصد دارد از منطقه «احمدآباد مستوفي» در جنوب غربي تهران به مبارزه برخيزد تا تجسم گر خون شهيدان كربلا و پيروان سيدالشهداء(ع) باشد.
هوا گرم است و خورشيد مستقيم مي تابد، حتي گرماي هوا به داخل ماشين نفوذ كرده و صندلي از فرط گرما قابل نشستن نيست. از ماشين بيرون را نگاه مي كنم كه درختان اين منطقه با گرماي هوا چه راحت كنار آمدند و شكايتي ندارند. گاه و بيگاه نسيم گرمي مي وزد و با اين نسيم برگ ها نت زيبايي را مي نوازند. شهرك از دور خودنمايي مي كند. وقتي به نزديكي در ورودي شهرك مي رسم، نگاهم به يك گاوداري مي افتد كه در سمت چپ در شهرك واقع شده و بوي تند آن، بيننده را از جست وجوي بصري بي نياز مي سازد.
وارد شهرك مي شوم. شهر كوفه چنان خلوت و ساكت است كه حتي تيك تيك عقربه هاي ساعتم را مي شنوم. از كوچه پس كو چه هاي كوفه رد مي شوم، خاك روي زمين زير نور آفتاب مثل دانه هاي الماس مي درخشد. در خانه هاي كاهگلي به روي مهمان باز است، بدون اين كه خبري از ميزبان باشد. با ترديد پيش مي روم تا اين كه صداهايي از دور به گوشم مي رسد، آهنگ صداها اگرچه آهسته است، اما به وضوح شنيده مي شود. از قرار صداها از خانه مختار مي آيد. از آنجايي كه در اين خانه مثل بقيه درها باز است، بنابراين بدون اجازه وارد خانه مي شوم، خانه اي كاهگلي كه از دو طرف پله هايي به سوي پشت بام دارد. در وسط خانه پله هايي منتهي به اتاق  ها ديده مي شود. در وسط حياط، حوضي قرار دارد كه آب كمي در آن به چشم مي خورد. دور تا دور حياط  در كنار نخل هايي بلند كه سايه اي هرچند ناچيز را تشكيل داده، باغچه اي كوچك خودنمايي مي كند كه وجود گل هاي رنگارنگ، جلوه اي سحرآميز به آن داده است. علاوه بر آن دور تا دور ديوارهاي حياط سوراخ هايي به شكل مثلث ديده مي شود، درست مثل تاقچه  و در هر سوراخ كوزه هاي كوچك و بزرگ قرار دارد. در حياط حصيري روي چهارچوبي آويزان است. در گوشه اي ديگر از حياط، نردباني است. كنار حوض دو زن سبزه رو ديده مي شوند، يكي نشسته و ديگري ايستاده، يكي از آن ها روبنده اي بر چهره دارد، زيورآلات متعدد بدلي بر گردن و دستانشان آويزان است. نقش ونگارهاي حنايي دست هايشان خودنمايي مي كند و جالب اين كه براي به چشم آمدن قدوقامتشان ، كفش امروزي پاشنه بلند به پا دارند كه البته كفش ها از نگاه دوربين مخفي مي ماند.
زني كه روبند به چهره دارد و نامش جاريه است رو به زن ديگر «ناريه» مي كند و با حالتي رويايي مي گويد: عمر امروز كه بيايد هردوي ما را خوشحال مي كند، تو به شوهرت(مختار) مي رسي و من هم به شاه بانوي ملك ري. يك ماه است كه باروبنه سفر ري را بسته ام. جاريه بعد از اينكه با حالتي آرزوگونه از شاه بانو شدنش سخن  مي گويد، عزم رفتن از خانه مختار را مي كند كه ناگاه جيغ مي كشد.
002412.jpg

كات!
داوود ميرباقري، با گفتن اين كلمه ضبط اين سكانس را قطع مي كند و رو به ماه چهره خليلي (بازيگر نقش جاريه) مي گويد: خانم صداي جيغ شما خيلي آرام بود، بهتر است بلندتر جيغ بكشيد كه بيننده اضطراب و ترس شما را متوجه شود، چون صداي جيغ در اين صحنه به خاطر اين است كه با صولت مختار مواجه مي شوي!
پس از آن كه ميرباقري نكات لازم را به نسرين مقانلو (ناريه) و ماه چهره خليلي(جاريه) گوشزد مي كند، سه پايه دوربين روي ريل تراولينگ قرار مي گيرد و عظيم جوانروح، مدير فيلمبرداري پشت دوربين. براي اين كه حركات بازيگران در نقاط، دقيق باشد يكي از دستياران فيلمبرداري،متري را از دوربين تا فاصله اي كه بايد بازيگران بايستند، در دست مي گيرد.
هوا گرم است و آفتاب مستقيم مي تابد، اما بازيگران همچنان با انرژي كار مي كنند. از طرفي ديگر دستياران گريم به خاطر عرقي كه بازيگران مي كنند و گريم صورتشان به هم مي ريزد، مرتباً در جنب وجوش هستند. البته چند دقيقه اي هم پنكه هاي كوچك دستي را به آن ها مي دهند تا خود را خنك كنند. يكي از عوامل هم سايباني مي آورد و جلوي كارگردان قرار مي دهد. يك نفر هم با آب پاشي كه دارد مرتباً روي زمين آب مي ريزد كه گرد و خاك به پا نشود.
ميرباقري به عوامل مي گويد اگر تا ۱۰ دقيقه ديگر اين سكانس را نگيريم، وضعيت نوري خراب مي شود. با اين صحبت عوامل به كار خود سرعت مي بخشند.
بعد از چند دقيقه ضبط مجدداً شروع مي شود، ولي اين بار ايرج شهزادي، مدير صدابرداري كات مي دهد، چرا كه ميكروفن هايي كه داخل لباس بازيگران گذاشته شده بود، به دليل جابجا شدن بازيگران، جايشان تغيير كرده و صداي خش خش به وجود مي آورد، به همين دليل مدير صدا به يكي از دستيارانش اشاره مي كند كه جاي ميكروفن داخل لباس بازيگران را تغيير دهد. ضبط مجدداً شروع مي شود، ولي يك بار ديگر ميرباقري كات مي دهد، آن هم به اين دليل كه موبايل يكي از دستياران فيلمبرداري در اثر برخورد با يكي ديگر از دستياران روشن مي شود و زنگ مي خورد.
ميرباقري قبل از شروع مجدد ضبط به يكي از دستيارانش مي گويد: به همه بگوييد كه موبايل ها را موقع ضبط خاموش كنند.
مقانلو كه تا كنون در فيلم ها و مجموعه هاي بسياري همچون قرباني، دو نيمه سيب، اميد، بازيچه، همسر، همه دختران من، نابخشوده و مسافري از هند بازي كرده و هم اكنون فيلم مهمان مامان را در اكران دارد، درباره پذيرش بازي در مجموعه تاريخي مختارنامه گفت: در درجه اول خيلي علاقه مند بودم كه با ميرباقري كاري انجام دهم، از طرفي ديگر بازي در مجموعه هاي تاريخي تلاش مضاعفي مي طلبد كه اين امر برايم خيلي جذاب بود، چون تا به حال كارهاي رئال امروزي انجام داده بودم و بازي در اين مجموعه تاريخي تجربه خوبي است.
وي افزود: در اين مجموعه من نقش ناريه(همسر مختار) را بازي مي كنم كه عاشق همسرش است و با سختي هايي كه در زندگي برايش پيش مي آيد، مبارزه مي كند. وي درباره شخصيت جاريه توضيح مي دهد: جاريه، خواهر مختار و زني جاه طلب و سركش است كه به دنبال قدرت مي گردد. در كل زني است كه پاي حرفش مي ماند و خيلي سياست مدار است و از زيبايي اش براي پيشبرد كارهايش استفاده مي كند.
وي درباره مشكلات كار تاريخي مي گويد: در هواي گرم تابستان، پوشيدن اين لباس ها و آويزان كردن اين همه زيورآلات مسلماً خيلي مشكل است، به ويژه آن كه جاريه يكي از زنان ثروتمند است، بنابراين زيورآلات بيشتري آويزان مي كند و پارچه هاي سنگين تر مي پوشد، اما خوشبختانه آقاي ميرباقري تمام اين مشكلات را درك مي كنند.
بعد از ضبط چند پلان ميرباقري به عوامل استراحت مي دهد كه براي ناهار و استراحتي كوتاه بروند. من نيز همراه عوامل خانه مختار را ترك مي كنم و براي گفت وگو با مسعود ولدبيگي سري به اتاق گريم مي زنم. اتاق گريم بزرگ است و جلوي هر آينه عكس هاي زيادي از بازيگران نصب شده است. علاوه بر آن ماكت هاي سر با آرايش هاي مختلف در اين اتاق ديده مي شوند. ولدبيگي يكي از اين ماكت ها را در حالي كه در دست دارد، زير آب مي شويد تا براي يكي ديگر از بازيگران استفاده كند.
مسعود ولدبيگي از سال ۴۶ وارد دنياي گريم شده و تا كنون در طراحي گريم ۵۵ فيلم سينمايي و ۳۰ سريال بلند همچون پرده آخر، از كرخه تا راين و روزي روزگاري حضور داشته است. وي درباره گريم هاي مختارنامه مي گويد: بعد از مطالعه فيلمنامه و تست زدن هاي مكرر سعي كردم كار مطلوبي انجام دهم، البته به دليل احترامي كه براي آقاي اسكندري قائل هستم در بعضي از مواقع با ايشان مشورت مي كنم.
وي درباره تست گريم فريبرز عرب نيا به عنوان ايفا كننده نقش مختار گفت: ۵ تا ۶ ساعت هر تست گريم زمان مي برد و ۵ بار عرب نيا تست شد، تا اين كه نظر كارگردان را جلب كرديم.
در كل ما فريبرز عرب نيا را در سه مقطع جواني، ميانسالي و پيري داريم و به اين نكته بايد اشاره كنم كه چهره ايشان براي هر تست كاملاً جواب مثبت داده است.
ولدبيگي ادامه داد: تا كنون نزديك به ۴۰ بازيگر تست شدند و جلوي دوربين رفتند و كارگردان از گريم آن ها راضي بود.

نگاه
رسانه نابينايان
تأكيد بر جذب نابينايان در متن جامعه اي كه در آن زندگي مي كنند باعث مي شود بسياري از ابزارهاي عادي زندگي به جهت قابل استفاده شدن براي آنان تغيير شكل دهند.
يكي از مهمترين اين ابزارها، «رسانه ها» هستند كه سهم عمده اي در ارتقاي فرهنگي، اعتماد به نفس و ايجاد ارتباط هاي فعال ميان نابينايان دارد. در حال حاضر تنها روزنامه اي كه براي نابينايان منتشر مي شود، روزنامه «ايران سپيد» است. «ايران سپيد» به عنوان تنها روزنامه اي كه براي نابينايان در منطقه خاورميانه انتشار مي يابد، همه روزه اخبار و اطلاعات مختلف را با خطر بريل در اختيار آنان قرار مي دهد. اگرچه تاكنون اين روزنامه قدم مهمي در جهت ورود نابينايان به حوزه رسانه و گسترش آگاهي هاي آنان ايفا كرده است، در عين حال نياز به كسب اطلاعات و اخبار از طريق ساير وسايل ارتباطي به ويژه راديو و تلويزيون همچنان از اهميت فراواني برخوردار است.
«نسرين اطيابي» يكي از كم بينايان در اين زمينه گفت: نابينايان به دليل داشتن حس شنوايي قوي به عنوان مهمترين ابزار كسب اطلاعات، بيشترين استفاده كننده رسانه  شنيداري(راديو) هستند و براي استفاده از تلويزيون نيز تا حدودي مي توانند از اعضاي خانواده خود براي درك مفاهيمي كه از طريق تصاوير منتقل مي شود، كمك بگيرند ولي از رسانه هاي نوشتاري به طور كامل نمي توانند استفاده كنند و تنها قادر به خواندن خط بريل مي باشند.وي افزود: خط بريل انعطاف ناپذير، حجيم و داراي علايم استاندارد و كاملاً ثابت است و از طرفي تهيه منابع نوشتاري براي نابينايان با خط بريل، نيازمند كاغذ مخصوص است كه براي دولت ها، غيراقتصادي و وقت گير است.
وي درباره چگونگي استفاده نابينايان از تلويزيون گفت: نابينايان هم اكنون فقط با كمك اعضاي خانواده و يا نزديكان خود مي توانند تعريفي از تصاويري كه پخش مي شود، داشته باشند، در صورتي كه در برخي از كشورها، صدايي جانبي بر روي برنامه هاي مختلف تلويزيون گذاشته مي شود كه نقش همان همراه را براي نابينا دارد كه تصاوير را توضيح مي دهد.
وي افزود: نابينايان انتظار دارند سيماي جمهوري اسلامي ايران همچنان كه براي ناشنوايان امكانات ويژه فراهم كرده، براي نابينايان نيز مطابق نيازشان امكاناتي را فراهم كند.
اطيابي در زمينه مطبوعات و رسانه هاي نوشتاري مخصوص نابينايان نيز گفت: برخي نشريات ادواري طي سال هاي اخير در مقاطعي براي نابينايان منتشر شد كه فصل نامه «بصير» از جمله آنهاست كه توسط سازمان بهزيستي منتشر مي شد.وي در زمينه نشريات فعالي كه هم اكنون منتشر مي شوند، به وجود روزنامه «ايران سپيد» و ماهنامه «پيك روشندلان» اشاره كرد.
«سهيل معيني» سردبير روزنامه «ايران سپيد» گفت: ايران سپيد از تاريخ ۲۸ آبان ۱۳۷۵سه روز در هفته منتشر مي شد و از اواخر سال ۱۳۷۶ به معناي واقعي يك روزنامه، انتشار يافت.به گفته وي، در سراسر دنيا تنها دو روزنامه براي نابينايان منتشر مي شود كه يكي از آنها «ايران سپيد» و ديگري يك بولتن خبري روزانه است كه در هنگ كنگ منتشر مي شود.وي افزود: البته در اروپا و آمريكا نشريات الكترونيك براي نابينايان وجود دارد و هفته نامه و ماهنامه نيز براي آنان منتشر مي شود.
معيني، مشكلات مربوط به حجم و تيراژ «ايران سپيد» را از مشكلات اين روزنامه دانست كه تناسبي با خواست مخاطبان ندارد.
منبع: ايرنا

سايه روشن رسانه
داستاني با موضوع قرآن
براي نخستين بار مجموعه تلويزيوني «كلام نور» به صورت مستند- داستاني با موضوع قرآن ساخته مي شود.
به گزارش ايسنا، اين مجموعه تلويزيوني كه به كارگرداني و تهيه كنندگي سعيد تقدسي در گروه فيلم و سريال شبكه قرآن سيما آماده مي شود، متشكل از ۲۵ قسمت ۶۰ دقيقه اي است.
گفتني است كه مجموعه مستند- داستاني «كلام نور» مي كوشد تا فعاليت هاي قرآني را به عنوان محور تمام رويدادها، روايت ها و كنش هاي دراماتيك قرار دهد.
چراغ ها و شهر
مجموعه تلويزيوني «چراغ ها و شهر» با مضموني بر گرفته از اهميت اطلاع رساني در جامعه از مهرماه امسال كليد مي خورد.
به گفته علي لدني، تهيه كننده مجموعه تلويزيوني متن اين مجموعه تلويزيوني كه به وسيله دكتر محمود فلاحيان نوشته شده است و در حال حاضر مراحل نهايي آماده سازي متن را پشت سر مي گذارد، بر اساس پيش بيني هااز اوايل پاييز در تهران كليد خواهد خورد.
وي افزود: مضمون اين اثر جنبه اجتماعي دارد كه البته در كنار آن راجع به اطلاع رساني در جامعه و نيز مسائل و مشكلات اقتصادي هم مطرح مي شود. كارگرداني اين مجموعه تلويزيوني را سيروس مقدم در گروه فيلم و سريال شبكه دو سيما بر عهده دارد.
فرهاد اصلاني و مختارنامه
002415.jpg

فرهاد اصلاني براي بازي در يكي از نقش هاي منفي مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» به كارگرداني داود ميرباقري آماده مي شود. فرهاد اصلاني كه قبلاً در مجموعه تلويزيوني «خانه اي در تاريكي» به ايفاي نقش پرداخته است مي گويد: براي بازي در مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» به توافق رسيده ام و به زودي براي ايفاي نقش «ابن زياد» به اين گروه مي پيوندم.
وي مي افزايد: به تازگي بازي در فيلم سينمايي «غروب شد بيا» به كارگرداني انسيه شاه حسيني را به پايان رسانده ام. اين فيلم در بندرعباس فيلمبرداري شد و مضمون اثر هم درباره ماهيگيران و ساحل نشينان جنوب كشور است.
لازم به ذكر است كه مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» زندگي رهبر يكي از مهمترين قيام هاي پس از واقعه عاشورا را روايت مي كند.اين مجموعه تلويزيوني كه به شيوه ۳۵ ميليمتري در مركز سيما فيلم توليد مي شود، ششمين تجربه ميرباقري در زمينه ساخت مجموعه هاي مذهبي به شمار مي رود. اين اثر در قالب ۲۶ قسمت ۵۰ دقيقه اي تهيه و توليد مي شود.

سينما
اقتصاد
انديشه
روانشناسي
سياست
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |  انديشه  |  روانشناسي  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |