آمار آتش سوزي ها نسبت به پارسال دو برابر شده است. اگر پارسال 80-70 حريق در كل سال داشتيم، امسال كه برج ششم هستيم اين تعداد آتش سوزي رخ داده است 
آخرين ماه خدمتش را مي  گذراند. مي  گويند تا دم صبح ماموريت بوده است.
اتاقش بوي دود مي  دهد و اين نشانه تازه از سر ماموريت آمدن است. باز هم قسمتي از بازار سوخت. آنها ديشب زود رسيدند ولي انبار چوب به طرفه  العيني آتش مي  گيرد.
مي  گويد: بعد از 30 سال كار كردن، ديشب براي اولين بار بود كه براي فرار از دود آتش سوزي كمك خواستم. درست مثل آدم هايي كه غرق مي  شوند. از تعداد مصاحبه هايي كه طي اين هفته در مورد آتش سوزي در بازار داشته فكر مي  كند شايد مسوولان خواسته اند در مورد بازار تصميم بگيرند.

لي پرويزي زاده مي  گويد: آمار آتش سوزي ها نسبت به پارسال دو برابر شده است. اگر پارسال 80-70 حريق در كل سال داشتيم، امسال كه برج ششم هستيم اين تعداد آتش سوزي رخ داده است. تعداد حوادث بازار تصاعدي بالا مي  رود.
او در مورد علل آتش سوزي دربازار مي  گويد: بازار ديگر كهنه شده است. زماني اين مكان خريد و فروش، براي مراجعه 300 نفر در روز ساخته شده بود اما حالا، روزانه بيش از 5/1 ميليون نفر به جز كسبه در آن رفت و آمد مي  كنند.
به نقشه بالاي سرش كه محدوده بازار را نشان مي  دهد، نگاه مي  كند و مي  گويد زماني خيابان هاي 15 خرداد، امام خميني(ره)، مولوي و خيام اين محدوده را مشخص مي  كرد ولي الان تمام محدوده هاي اطراف هم تبديل به بازار شده است. اصناف مختلف جمع شده اند در اينجا. آنها مي  دانند بالاخره در اين مكان حتما مشتري  خواهند داشت.
وقتي قطار خط يك مترو به ايستگاه 15 خرداد مي  رسد، تقريبا 70 درصد مسافران پياده مي  شوند. راه پله  رو به پايين ايستگاه پر مي  شود از زنان و مرداني كه از ساعت 8 صبح براي خريد يا مقايسه قيمت هاي كالاها به بازار آمده اند.
رئيس ايستگاه 7 آتش نشاني بازار، افزايش مراجعات مردم به اين منطقه را يكي از عوامل دير رسيدن به سر صحنه آتش سوزي ها مي  داند.
بازار و راسته هاي آن پر است از آدم هايي كه قيمت مي  گيرند و نظر بغل دستيشان را در مورد جنس كالا مي  پرسند. حتي راسته فرش فروش ها كه به نظر مي  رسد مراجعه كننده  خاص داشته باشند شلوغ است.
پرويزي زاده گلايه مي  كند كسبه تنها چيزي كه رعايت نمي  كنند نكات ايمني است: <بيشتر آتش سوزي هايي كه شده به خاطر رعايت نكردن نكات ايمني است. كسبه فكر مي  كنند چون پول به دارايي مي  دهند بايد خدمات كامل ارايه شود. اما آنها توجه نمي  كنند آيا در اين مكان كه از داخل تكثير مي  شود، مي  توان به طور مساوي خدمات ارايه كرد؟!
استفاده بيش از حد وسايل برقي آتش سوزي ايجاد مي   كند. بازار احتياج به لوله كشي براي استفاده از فشار آب قوي دارد ولي ميزان رفت و آمدها طوري است كه اين امكان وجود ندارد. آنقدر فضا نامناسب است كه اگر يك لوله بتركد فاجعه اي بدتر از آتش سوزي رخ خواهد داد.>
نمي  توان بازار را بدون گاري دستي و موتورسوار تصور كرد. حضور آنها باعث شده است كه بعضي وقت ها آتش نشانان خيلي دير بر سر صحنه برسند. خيلي از آنها هم با خيال راحت موتور خود را سر راه پارك مي  كنند و عين خيالشان نيست كه امكان دارد جايي آتش بگيرد. آن وقت آتش نشانان مي  مانند و پاي پياده و لوله هاي  آبي كه وقتي به محل مي  رسند ديگر قدرت پاشيدن آب با فشار قوي را ندارند. با اينكه <زنگ آتش> ايستگاه مولوي هم كه بيرون از بازار است همزمان با ايستگاه داخل بازار زده مي  شود، اما باز آنها مجبورند خيلي دورتر از محل حادثه شروع به عمليات كنند. با ماشين هاي موجود تنها به مدت 5 دقيقه مي  توان آب دهي به حريق هاي بزرگ را تامين كرد اما بار ترافيكي موجود و نبود پمپ هاي آب، خدمات رساني را محدود مي  كند.
پياده رسيدن آتش نشانان بر سر صحنه آتش سوزي در حالي است كه وجود سقف هاي شيرواني فلزي مانع از درست كار كردن سيستم هاي آنها مي  شود.
ساعت 10 صبح است و خواب، تازه از سر رئيس ايستگاه 7 بازار پريده است. او تمام بازار را مثل كف دستش مي  شناسد.
او ادامه مي  دهد: از آن بدتر اين است كه به مغازه اي كه تازه آتش گرفته مي رسيم و مي  بينيم درهاي مغازه قفل است. آنجاست كه متخصصان ما مجبورند بيشترين وقت شان را براي بريدن قفل ها بگذارند. قفل هايي كه هر روز مدلي جديد از آنها مي  آيد و به قدري محكم اند كه دستگاه هاي ما به كندي اقدام به بريدن آنها مي  كند. وقتي آتش سوزي در زيرزميني كه تبديل به پاساژ شده اتفاق مي  افتد امكان بريدن قفل ها وجود ندارد چون دستگاه هاي برش بنزيني است و براي احتراق، به هوا نياز دارد. از دستگاه هاي برقي به هيچ وجه نمي  توان استفاده كرد، چون امكان گسترش آتش سوزي را بالا مي  برد.
استفاده از اين همه وسايل خنك كننده و گرمازاي برقي علاوه بر مصرف بي  رويه برق، امكان آتش سوزي را بالا مي  برد. سيم كشي هاي غلط و فرسوده بالاخره يك روز باعث آتش سوزي مي  شود.
اكثر كسبه اين منطقه تا اسم آتش سوزي به دليل اتصال برق مي  آيد، اداره برق را مقصر مي  دانند ولي هيچ وقت نشده حتي پريزهاي مغازه خود را چك كنند كه خداي ناكرده باعث آتش سوزي نشود.
پرويزي زاده در مورد صنفي كه بيشترين خطا را مي  كند، مي  گويد: توليدكننده ها بيشترين خطا و كم ترين هزينه را به خود اختصاص داده اند. زماني اين بيشترين تعداد مربوط به صنف چاپ سيلك بود. آنها موقعي كه بنزين را با مواد مخصوص هم مي  زدند ايجاد جرقه مي  كرد و آتش سوزي و انفجار صورت مي  گرفت. خوشبختانه صنفشان از ناحيه بازار جمع شد ولي هنوز پارچه بافي ها و جوراب بافي ها و كفاشي ها در اينجا، توليد مي  كنند و بوي تينر و چسب در راسته شان به مشام مي  رسد. بوي تينر با خطر انفجار برابري مي  كند. يك روز اين اتفاق خواهد افتاد. هنوز در بازار كارهاي شيميايي انجام مي  شود. چسبيده ايم به ناصر خسرو كه انبار موادهاي شيميايي است و هر لحظه امكان وقوع يك فاجعه وجود دارد. تازه حرفمان گل انداخته است. او مي  گويد: در همين <حمام چال> بازار، زماني دو، سه سرا وجود داشت با 30-20 مغازه. الان در يكي از سراها 2050 و در سراي ديگر 1050 مغازه ايجاد شده. اين مغازه ها با ابعاد غيرمنظم و غيرقابل پيش بيني براي آتش نشانان معضلي شده است كه نمي  دانيم در هنگام حريق از كجا وارد شويم. هر كدام از اين مغازه هاي يك در دومتري حداقل در روز 300 مراجعه كننده دارد. اگر تعداد مراجعه كننده ها و تردد موتورسيكلت سواران و بافت فرسوده و بي  احتياطي مغازه دارها را به پيشخوان هاي مغازه داران و دكه هاي آهني متحرك اضافه كنيد، عملا راهي براي زود رسيدن بر سر صحنه حادثه باقي نخواهد ماند.
او از جابه جايي ميدان تره بار بازار مي  گويد كه كلي جمعيت را از اينجا منتقل كرده و معتقد است يكي از كارهايي كه مي  توان براي بازار كرد خروج صنف هاي پرخطر از محدوده بازار است.
مي  توان در نقاط مختلف شهر يا حتي يك جاي ديگر غير از بازار با ضريب امنيتي بالا مركز خريد ايجاد كرد. اما كسبه به اين راحتي ها اين نقطه از شهر را ترك نخواهند كرد.
وقتي سرقفلي مغازه اي 20 ميليون تومان است و در كمتر از 6 ماه به 80 ميليون تومان مي  رسد، معلوم است كه كسي حاضر به جابه جايي از اين منطقه نيست.
از زماني كه تك فروشي جاي عمده فروشي را در اكثر مغازه هاي بازار گرفته است، براي بسياري از مردم سر زدن به بازار تفريح شده است.
وي در مورد قوانين موجود براي جلوگيري از تخلفات مي  گويد: بيشترين مبلغي كه چرخ دستي داران و موتورسواران متخلف جريمه مي  شوند، 500 تومان است. اين مبلغ بازدارنده نيست. ما به موتورسواراني كه دقيقا دم در محل آتش نشاني پارك مي  كنند و بعضا مانع از خروج ما از اينجا مي  شوند، نمي  توانيم چيزي بگوييم. آنها اصلا حرف شنوي ندارند. آنها نمي  خواهند بدانند لحظه ها براي آتش نشانان مهم است. نمي  خواهند بدانند در عرض يك دقيقه، يك شيرواني با خاك يكسان مي  شود. اينها را هم كه مي  گويي، مي  گويند: <فقط 5 دقيقه، زود برمي گرديم.>
علي پرويزي زاده مي  گويد: جمع شدن كارتن هاي خالي اجناس كه به نوعي درآمد براي سرايداران مقيم بازار شده، يكي از عوامل آتش سوزي است. خيلي از اين سرايدارها وقتي به محل آتش سوزي مي  رسيم با ما همكاري نمي  كنند. مي  ترسند اجناس باقيمانده دزديده شود. به درهاي انبارها هم كه مي  رسيم مي بينيم سه قفل از داخل و سه قفل از بيرون زده اند. سرايدارها نه دوره ضد حريق ديده اند و نه دوره ضد سرقت. فقط ياد گرفته اند قفل محكم بزنند.
او مي  گويد حاضر است به همه كسبه بازار به صورت رايگان آموزش دهد، اما نه كسبه به سراغ آنها مي  آيند و نه هيات امناي بازار.

اعضاي يك شبكه سرقت خودرو كه با شگردي خاص اقدام به جعل اسناد و مدارك مي كردند باتلاش كارآگاهان اداره آگاهي تهران شناسايي و دستگير شدند.
رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار قرار گرفت كه پرونده هاي متعدد و مشابهي مبني بر سرقت خودرو از نقاط مختلف شهر تهران به ديراه 2 اداره اگاهي ارسال شد.
به دنبال شكايات متعدد، تيم ويژه اي از كارآگاهان مامور رسيدگي به پرونده شدند. آنان در بررسي هاي مقدماتي دريافتند كه سرقت خودروها توسط افراد يك شبكه سرقت و به صورت هماهنگ صورت مي گيرد. همچنين عامل يا عاملان سرقت پس از دزديدن خودرو با جعل اسناد و مدارك آن را به شركت هاي وابسته ايساكو مي فروختند.
بنابراين شناسايي عاملان اين سرقت ها در دستور كار ويژه قرار گرفت و در عمليات ضربتي، كارآگاهان توانستند سركرده اين شبكه را كه مجيد معروف به مجيد باتري ساز بود شناسايي و دستگير كنند.
بعد از دستگيري سر كرده شبكه، وي در نخستين بازجويي ها عنوان كرد با همدستي 3 نفر از دوستانش كه از سابقه داران در زمينه سرقت خودرو بودند يك شبكه سرقت تشكيل داده و پس از شناسايي خودروهاي مدل بالا و سرقت، آنها را به گاراژي در اطراف ميدان خراسان انتقال داده و بعد از جايگزين كردن موتور هيلمن به جاي موتور خودرو يكسري اسناد و مدارك جعلي تهيه كرده و اقدام به فروش خودرو مي كرديم.
كارآگاهان با توجه به اظهارات سركرده شبكه، بقيه اعضا را دستگير كردند. تحقيقات و بازجويي تكميلي از آنان ادامه دارد.

غلتك آسفالت كاري عامل يك مرگ
عصر روز سه شنبه هفته جاري بود.هوا كم كم رو به تاريكي مي رفت. كارگري كه مشغول آسفالت كاري خيابان دربند بود ديگر بدنش از سختي كار خسته شده بود. ناگهان غلتك از دستانش رها شد كارگر خيلي سعي كرد تا غلتك را متوقف كند ولي حركت غلتك هر لحظه بيشتر شد و پاهاي خسته كارگر نتوانست به سرعت غلتك برسد. فرشته۲۱ ساله بي خيال از حادثه اي، كه در حال وقوع بود آرام در خيابان دربند قدم مي زد، غلتك از پشت سرش به او نزديك مي شد.
وقتي غلتك به فرشته خورد ديگر فرصت مقاومت براي دختر نماند، ضربه وارد باعث شد فرشته روي زمين افتاده و دراثر شدت جراحت جان بسپارد. دقايقي بعد از وقوع اين حادثه ماموران انتظامي منطقه درمحل حاضر شدند. تحقيقات پليس آغاز شد.
مراتب به اطلاع بازپرس اصغرزاده رسيد. جسد دختر 21 ساله به پزشكي قانوني انتقال يافت. كارگر شركت پيمانكار بازداشت شد و عامل اصلي مرگ كه يك غلتك بود در گوشه خيابان باقي ماند.
حكم شهرام جزايري هفته آينده  صادر مي شود
قاضي رسيدگي كننده به پرونده شهرام جزايري اعلام كرد كه هفته آينده حكم اين پرونده را صادر و ابلاغ خواهد كرد.
پرونده شهرام جزايري د ر حال حاضر درمرحله تايپ و گذراندن مراحل اداري است و هنوز ابلاغ نشده است.
حسيني، درعين حال اخبار منتشره در هفته گذشته درباره صدورحكم پرونده شهرام جزايري را رد كرد و اظهارداشت: در خصوص اين پرونده راي صادر نشده است و به محض صدور و ابلاغ اين حكم، اصحاب جرايد و مردم شريف را مطلع خواهيم كرد.
فرار زن به خاطر ازدواج اجباري
چندي قبل مردي با مراجعه به دايره 11 اداره آگاهي تهران مدعي شد كه همسرش به طور ناگهاني ناپديده شده است.
وي در اظهاراتش بيان كرد: 3 سال پيش با همسرم در شاهين دژ ازدواج كردم. در اين مدت من در تهران كار مي كردم و همسرم در شهرستان بود. بعد از مدتي وقتي همسرم براي ملاقات با من به تهران مي آمد فهميدم كه ظاهرا با مردي رابطه دارد. چند روز قبل وقتي با همسرم به پارك رفتيم وي به بهانه رفتن به دستشويي از من جدا شد اما ديگر بازنگشت. با طرح شكايت، گروهي از كارآگاهان رسيدگي به پرونده را آغاز كردند و متوجه شدند كه وي با پسري به نام <مجتبي> رابطه دارد. به اين ترتيب محل سكونت وي تحت شناسايي قرار گرفت و كارآگاهان توانستند زن جوان را به همراه مجتبي كه در خانه اي حوالي رسالت بودند، شناسايي و دستگير كنند. زن جوان بعد ازدستگيري به داشتن رابطه با مجتبي اعتراف و تنها انگيزه خود را ازدواج اجباري عنوان كرد. متهمان هم اكنون با قرار در بازداشت به سر مي برند تا تحقيقات تكميلي در خصوص پرونده صورت گيرد.
بازداشت گردنبند قاپ خيابان تيموري
حسين سوار موتور سيكلت خود در خيابان تيموري در حال تردد بود . ناگهان برق گردنبند زن جوان توجه اش را جلب كرد . در خيابان منتظر يكي از دوستانش بود اما مقداري دير كرده بود . فكر گردنبند از ذهنش خارج نمي شد . خيلي دلش مي خواست آن را براي خواهرش به دست آورد . ناگهان تصميم عجيبي گرفت . پايش را روي گاز گذاشت و به سرعت حركت كرد. عرض خيابان را دور زد و به صورت مخالف به طرف زن جوان رفت .
همان موقع دستش را دراز كرد و گردنبند را قاپيد. فرياد هاي زن جوان توجه عابران و مغازه داران را جلب كرد . حسين تنها در فكر فرار از محل بود، ناگهان صداي آژير پليس را شنيد. فكر نمي كرد تا اين حد بدشانس باشد، بنابراين فقط در حال سرعت دادن به موتور سكليت بود كه پيچيد داخل يك كوچه . همان جا بود كه ناگهان روي زمين افتاد و پليس او را دستگير كرد. صبح ديروز حسين (23 ساله ) نزد بازپرس رضايي تحت بازجويي مقدماتي قرار گرفت. وي تا كنون به هيچ مورد مشابه ديگري اعتراف نكرده و با دستور بازپرس رضايي در بازداشت به سر مي برد تا تحقيقات تكميلي صورت گيرد .

ماجرا از خيابان آفريقا شروع شد. مهرداد با خودرو ماكسيما نقره اي رنگ خود مقابل ستاره توقف كرد. قصد دوستي داشت. دختر پاسخ مثبت داد. آن روز به صحبت وگفت وگو گذشت. قرار ملاقاتي براي فردا شب در خانه مهردادگذاشتند. در ساعت از قبل تعيين شده ستاره واردخانه شد. مهرداد متوجه شد كه ستاره در خانه اش را نيمه باز رها كرده است. چند دقيقه بعد آن دو داخل اتاق بودند كه پسر جواني وارد خانه شد. مهرداد و پسرجوان با يكديگر گلاويز شدند، مهرداد تصور مي كرد دزد وارد خانه اش شده است ولي وقتي ستاره به ياري مرد مهاجم شتافت، واقعيت برايش روشن شد. ستاره و پسر جوان با تهديد چاقو 30 ميليون تومان تراول چك، 150هزارتومان وجه نقد و تلفن همراه مهرداد را ربودند و بعد از حبس كردن مهرداد در اتاق خواب،خانه را ترك كردند.
مهرداد بعد از رهايي از حبس به نزديكترين كلانتري مراجعه كرد و با تعريف ماجرا از سوي او، تحقيقات پليس آغاز شد.
ماموران اداره آگاهي با يكسري تحقيقات پليسي موفق به شناسايي متهمان فراري شده و آنان را دستگير كردند.
پسر جوان در بازجويي ها به افسر پرونده گفت:ستاره نامزد من بود. مهرداد قصد توهين به او را داشت و به همين دليل خواستم به او درس بدهم.
اين دو متهم كه با البسه هايي بسيار شيك و گرانقيمت بازداشت شده بودند، در دايره يك اداره آگاهي مركز تحت بازجويي قرار دارند.

فارس- رئيس پليس 110 كشور گفت: پليس 110 كشور با استفاده از نرم افزارهاي جديد و پيشرفته، خدمات رساني خود به مردم را متحول مي كند.
سردار محمدرضا رويانيان ديرروز در جمع خبرنگاران و شهروندان تهران در مورد دوره جديد حيات پليس 110 افزود: به زودي تغييرات بنيادي نرم افزاري پليس به نتيجه مي رسد و يكي از بهترين نرم افزارها در پليس براي ارتقاي عمليات پليسي در بخش آگاهي، راهنمايي و رانندگي و مواد مخدر با محوريت سيستم 110 در صحنه جرم طراحي مي شود .
وي ادامه داد: با تغيير در نظام آموزشي پليس، اپراتورهاي 110 فني تر مي شوند و خدمات رساني به مردم به صورت فني تر و تكنيكي تر انجام مي شود كه اين امر موجب ارتقاي سطح همكاري و هماهنگي در عمليات امداد و نجات پليس مي شود.
رويانيان فوريت هاي پليس را به سه دسته تقسيم كرد و گفت: فوريت هاي پليسي موارد قابل رسيدگي و پاسخگويي به سوالات مردم، در زمينه مشاوره و پاسخگويي به درخواست هاي مردمي جزو اين سه دسته هستند و نحوه عملكرد آن از طريق رسانه ها و دستگاه هاي مرتبط آموزش داده مي شود.
وي در زمينه فعاليت بوتيك داران كه برخي نگراني ها را فراهم كرده اند،گفت :نظارت بر اماكن عمومي وظيفه نيروي انتظامي است و در صورتي كه فعاليت آنها برخلاف اصول شرعي و اخلاقي باشد از نگاه تيز بين پليس دور نمي ماند و با هر گونه تخلف به شدت برخورد مي شود.
رويانيان در زمينه برخورد با مساله بي حجابي در جامعه گفت: مسوولان مملكت بايد اين مساله را براي نيروي انتظامي روشن و شفاف كنند كه چه نوع هنجاري منكر است و حدود برخورد با اين پديده چقدر است.
وي مشكل بروز اين ناهنجاري را شفاف نبودن قوانين در اين زمينه دانست و افزود: علت اين ناهنجاري فقدان آموزش مناسب به نوجوانان در مقطع ابتدايي است و جواناني كه با رفتار خود الگويي غلط را به جامعه ارايه دهند بر اساس قانون و مقررات اجتماعي با آنها برخورد مي شود زيرا اين امر به ارزش هاي جامعه و شهروندان آسيب مي رساند.
رويانيان اقدامات اخير نيروي انتظامي در برخورد با موتور سواران متخلف را در راستاي ايجاد امنيت عمومي پايدار و مطلوب دانست و افزود:با برقراري نظم و انضباط اجتماعي پايدار در تهران و ديگر شهرها به امنيت مطلوب خواهيم رسيد و دستگاه هاي قضائي آموزش و پرورش و شوراي شهر مي توانند براي نهادينه كردن اين نظم مطلوب با پليس همكاري كنند .
گفتني است مسوولان نيروي انتظامي پنجشنبه هاي هر هفته طي ارتباط مستقيم با مردم به مشكلات و خواسته هاي آنان در ارتباط با نيروي انتظامي كشور پاسخ مي دهند.

اجراي قانون 
قوانين و مقررات براي سياه كردن كاغذها و پركردن كتاب ها چيز مفيدي است اما در زندگي روزانه ما جاي به خصوصي (به جز كتابخانه) ندارد. اما افرادي هم هستند كه مو را از ماست مي كشند و اجازه نمي دهد حتي يك تبصره و تذكر هم در مجموعه قوانين زيرپا گذاشته شود. يكي از اين افراد مارك لينكس است كه در بازي هاي فوتبال ليگ جنوب انگلستان سوت مي زند.
تيم هاي شهر ليتون و هارلو آماده شروع مسابقه بودند اما مارك دستور شروع بازي را نداد. به نظر او تير افقي يكي از دروازه ها 5 سانت بالاتر از حد استاندارد بود. او مسوول فني و رئيس ورزشگاه را صدا زد و از آنها خواست تا اين مشكل را برطرف كنند. در كمال ناباوري تماشاچيان، مسابقه 45 دقيقه به تاخير افتاد تا همه چيز دوباره آماده شود. البته بد نيست بدانيد نتيجه اين مسابقه در پايان 2-2 مساوي بود و يكي از ضربات تيم هارلو به علت برخورد با تير دروازه اي كه ارتفاعش تنظيم شده بود به گل تبديل نشد.
گربه ماهي، سگ را خورد
از گذشته هاي دور در اروپا داستان هاي زيادي درباره هيولاهاي درون درياچه ها نقل مي شود. اما اين بار به جاي يك حيوان تخيلي عجيب و غريب، يك گربه ماهي، وحشت آفريني مي كند. اين حيوان در درياچه كوچكي در منطقه گولدندورف در نزديكي فرانكفورت اندرار زندگي مي كند. اين غول درياچه تا به حال تمام ماهي ها را خورده است و همه تلاش ها از جمله استفاده از قلاب، تور، تفنگ و شوك الكتريكي براي شكارش بي نتيجه مانده است. البته به تازگي نام توله سگي هم به فهرست قربانيان اين گربه ماهي افزوده شد. توله سگ كوچكي به همراه صاحبش به كنار درياچه رفته بود. صاحب، يك تكه چوب را به درون آب پرتاب مي كند و توله سگ به درون آب مي پرد تا آن را بياورد. پريدن در آب همانا و خورده شدن توسط گربه ماهي همانا. اعضاي باشگاه هاي ماهيگيري بر سر شكار اين هيولا شرط بندي كرده اند.
زباله 10 هزار يورويي 
پيدا كردن محلي امن هم در منزل براي پنهان كردن پول و جواهرات از تخصص هايي است كه زنان خانه دار در آن تبحر خاصي دارند. برخي ثروت خود را زير گلدان پنهان مي كنند و برخي در انتهاي كشوهاي لباس. <الوارو وين> مردي است اهل فورتالزا در برزيل. او يك تاجر موفق است و شركت بزرگي براي خود تاسيس كرده است. يك روز مبلغ 10 هزار يورو به دست الوارو رسيد و او هر چه فكر كرد، جايي به ذهنش نرسيد تا پول را پنهان كند. دست آخرنگاهش به سطل آشغال افتاد و با خود انديشيد كه حتي عقل جن هم به آنجا نمي رسد. پس پول ها را پنهان كرد و به منزل رفت. سرايدار ساختمان در حال نظافت اتاق رئيس بود و مطابق هميشه زباله هاي (10 هزار يورويي!!) الوارو را به دور انداخت. فرداي آن روز الوارو به حماقت خود پي برد. او براي هركس كه پول هاي او را به او بازگرداند مبلغ 2 هزار يورو جايزه مي دهد.
بيماري كه خود را جراحي كرد
27 سال پيش دكتر ايوز جرارد ايلوز اهل پاريس جراحي ليپوساكشن (خارج كردن چربي از بدن با وسيله اي شبيه جاروبرقي) را براي اولين بار انجام داد. از آن زمان تا به حال ميليون ها نفر تحت اين عمل جراحي قرار گرفته اند اما شنبه اين هفته براي نخستين بار ليپوساكشن توسط خود بيمار انجام شد. اين بيمار كه دكتر رابرت ارسك نام دارد مشهورترين جراح پلاستيك تگزاس است. او در يك برنامه تلويزيوني در برابر ديدگان همه روي تخت جراحي خوابيد و به خود آمپول بي حسي موضعي تزريق كرد و پس از بي حس شدن ران و شكمش، با استفاده از دستگاه ليپوساكشن چربي هاي خود را خارج كرد. در اين عمل كه در كلينيك خود دكتر ارسك برگزار مي  شد دكتر ايلوز هم شركت داشت و از دور به همكارش كمك مي كرد تا عملي موفق را انجام دهد.