پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۸۳
گفت وگويي بي پرده با معاون پشتيباني سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري
شكوائيه اي براي پيگيري
003213.jpg
سيد افشين امير شاهي
حدود دو ماه پيش بود كه بازرس و دو تن از اعضاي هيأت مديره انجمن صنفي روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي نشست مشتركي را با حسين مرعشي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري برگزار كردند. موضوع اين نشست حول اعتراض هاي شديد اعضاي هيأت مديره انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي نسبت به روند فعاليت هاي انجمن و چرخش وظايف و مسئوليت هاي اين انجمن به سمت هر چه بيشتر دولتي شدن آن بود. نشست اعضاي انجمن با رئيس جديد سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در حالي برگزار شد كه پيش از آن اعضاي هيأت مديره انجمن و حتي اعضاي مستعفي آن بارها و بارها به روند فعاليت هاي انجمن اعتراض كرده بودند ولي هيچ يك از اين اعتراض ها به نتيجه نرسيده بود. به همين خاطر آخرين چاره كار را در گفت و گو با رئيس جديد سازمان و تشريح وضعيت انجمن ديدند. متعاقب اين ديدار نيز كه با استقبال رئيس جديد مواجه شد گزارشي از روند تخلف هاي مربوط به فعاليت هاي انجمن تقديم حسين مرعشي شد و او نيز اين گزارش را به منظور پيگيري ويژه براي معاون خود علي هاشمي فرستاد. قرار بود نتيجه بررسي ها و پيگيري هاي علي هاشمي اعلام شود اما ظاهراً اين مسئله در بخش ميراث و گردشگري مسكوت مانده است. اما اصل ماجرا چيست؟
عزمي براي يك امضا
در آخرين روزهاي فعاليت «سازمان ميراث فرهنگي كشور» و پيش از آن كه دو سازمان «ميراث فرهنگي» و «ايرانگردي و جهانگردي» با يكديگر ادغام شوند، تلاشي فراوان در جريان بود تا قراردادي امضا شود كه اين قرارداد پس از ادغام سازمان ميراث فرهنگي با بخش گردشگري به عنوان يك ميراث دردسرساز به رئيس جديد دو سازمان به ارث برسد:قرارداد دومين سال فعاليت خبرگزاري هنوز بدون مجوز ميراث فرهنگي (ميراث خبر) كه به اندازه روزهاي فعاليت خود، حاشيه داشته است.
خبرگزاري ميراث فرهنگي بيست و سوم فروردين سال ۱۳۸۲ در موزه ملت مجموعه سعدآباد و به پشتوانه نام انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي تشكيل شد. انجمني كه يك NGO مستقل، غيرانتفاعي و غيرسياسي بود و اعضاي آن را گروهي از روزنامه نگاران باسابقه و شناخته شده كشور تشكيل مي دادند. در واقع جمع شدن همين نامها بود كه اين انجمن را به رئيس وقت سازمان ميراث فرهنگي (سابق) شناساند و به پشتوانه نام و تلاش آنها خبرگزاري ميراث فرهنگي شكل گرفت. به طوري كه سيد محمد بهشتي رئيس سازمان ميراث فرهنگي در مراسم افتتاح خبرگزاري ميراث، به كمبود NGO ها در ايران بويژه حضور مؤثر آنها در شرايط بحراني اشاره كرد و گفت: انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي فارغ از هر نوع گرايش سياسي است و اين انجمن تنها براي عرض اندام فعاليت نكرده است.
بهشتي اين مسأله را مطرح كرد كه انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي چه كار مؤثري مي تواند انجام دهد و در ادامه صحبت هايش راه اندازي خبرگزاري ميراث فرهنگي را از كارهاي مؤثر اين انجمن ذكر كرد.
رئيس سازمان ميراث فرهنگي كشور همچنين چندين و چند بار ازجمله در مراسم افتتاح خبرگزاري ميراث به متشكل كردن افرادي كه خارج از حوزه ميراث فرهنگي و در قالب NGO براي ايفاي نقش مسئولانه فعاليت مي كنند اشاره كرد و انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي را يكي از مهمترين اين NGOها توصيف كرد.
003210.jpg
اما در مراسم افتتاحيه احمد مسجدجامعي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز حضور داشت و مهمترين توفيق انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي را سازماندهي افكار عمومي به نفع فرهنگ ذكر كرد. اما سخنراني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مراسم افتتاحيه ميراث خبر به علاقه شخصي او به تشكل هاي غيردولتي برمي گردد. اما در زماني كمتر از چهار ماه پس از فعاليت خبرگزاري ميراث فرهنگي، «انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي» به حاشيه كشيده شد و خبرگزاري ميراث فرهنگي در يك چرخش ناگهاني وابستگي رسمي و حقوقي خود به انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي را از دست داد و به شخص مدير عامل خبرگزاري و به نمايندگي از شركت خصوصي نمارسانه وابسته شد.
انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي، مهر سال ۱۳۸۱ به همت تعدادي از روزنامه نگاران و نويسندگان علاقه مند به فرهنگ و تمدن غني ايران و ميراث فرهنگي كشور تشكيل شد. چرا كه موضوع ميراث فرهنگي از چنان جذابيتي در ميان روزنامه نگاران كشور برخوردار بوده و هست كه به محض اطلاع پيدا كردن از ايجاد تشكلي غيردولتي به نام «انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي» از راه افتادن چنين تشكلي استقبال كردند و حتي همه توان خود را صرف راه اندازي اين تشكل كردند. به طوري كه در نخستين جلسه هايي كه با حضور اعضاي هيأت مديره انجمن و گروهي از روزنامه نگاران نام آشنا و علاقه مند به ميراث فرهنگي درباره تعيين خط مشي فعاليت هاي انجمن برگزار شد خطوط عملكردي انجمن به طور شفاف ترسيم و اهدافي مشخص براي اين انجمن غيرانتفاعي، غيرسياسي و غيردولتي- طبق اساسنامه آن- تعيين شد.
يكي از اعضاي هيأت مديره انجمن صنفي روزنامه نگاران و حامي ميراث فرهنگي به اين موضوع اشاره مي كند كه انجمن صرفاً با اهداف فرهنگي و با هدف خدمت به ميراث و تمدن غني كشور راه اندازي شده و در اين باره توضيح مي دهد، قرار گذاشته بوديم كه از اعتبار و تجربه خودمان براي سامان دهي ميراث فرهنگي كشور استفاده كنيم، ولي پس از مدتي متوجه شديم كه انجمن از اهداف اصلي خود دور مي شود و جرياني مي خواهد آن را به تشكلي انتفاعي و تجاري كه حامي «سازمان ميراث فرهنگي» باشد، تبديل كند.
انجمن هاي غيرفعال
جدول ارزيابي انجمن هاي دوستداران ميراث فرهنگي نيز گفته هاي عضو هيأت مديره انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي را تأييد مي كند. انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي سراسر كشور در جدول ارزيابي كه از سوي سازمان ميراث فرهنگي سابق تهيه شده است به پنج گروه «انجمن برتر» ، «انجمن خيلي فعال» ، «انجمن فعال» ، «انجمن غيرفعال» و «انجمن در حال ثبت» تقسيم شده اند و جالب اين كه در ميان ۱۰۵ انجمن دوستدار ميراث فرهنگي تنها دو انجمن غيرفعال ارزيابي شده اند. انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي متعلق به مديرعامل ميراث خبر و انجمن روزنامه نگاران دوستدار يادگارهاي فرهنگي متعلق به همسر مديرعامل ميراث خبر.اما انجمن روزنامه نگاري و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي امروز در حالي به يك انجمن غيرفعال تبديل شده است كه در فراخوان اوليه تشكيل اين انجمن و تنها در مدت كوتاهي آن طور كه مديرعامل انجمن پانزدهم آگوست سال ۲۰۰۲ در گفت وگو با بي بي سي اعلام كرد، سيصد عضو داشته است.
م.ش مديرعامل انجمن توضيحات مفصلي به بي بي سي داده بود و حتي از تمايل روزنامه نگاران خارج از كشور براي عضويت در اين انجمن خبر داده است. موضوعي كه هرگز به اجرا در نيامد، چون ظاهراً هدف چيز ديگري بوده است.
طبق گفته هاي مديرعامل انجمن، قرار بود اين انجمن يك سازمان غيردولتي (NGO) باشد و حتي پيش بيني شده بود كه هزينه هاي انجمن از طريق حق عضويت، كمك هاي مردمي، انجام پروژه هاي تحقيقاتي و ارايه مطالب مربوط به ميراث فرهنگي به مطبوعات و صدا و سيما تأمين شود.
اين روزنامه نگار در اين باره به خبرگزاري جامعه جوانان ايراني گفته است: سازمان ميراث فرهنگي در پي اين بود كه انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي را به تشكلي وابسته به دولت تبديل كند و عملاً انجمن تبديل به ابزاري شد تا يك سري كارهاي اقتصادي غيرشفاف در آن صورت پذيرد ولي ما خواستار رسيدگي مراجع ذي صلاح و بازرسي رسمي از اين عملكرد هستيم و اگر سازمان به نام انجمن، حمايت و كمكي كرده است بايد به تمام جزئيات اين كار رسيدگي شود.
شكوائيه اي براي پيگيري
چند وقتي است كه بازرس انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي، گزارش بازرسي انجمن را به سيدحسين مرعشي معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ارايه كرده است. در اين گزارش كه با امضاي دو تن از اعضاي هيأت مديره انجمن به معاون رئيس جمهوري تقديم شده، اظهار اميدواري شده است نسبت به مواردي كه موجبات به انحراف كشيده شدن اهداف متعالي پايه گذاران اين انجمن را فراهم كرده رسيدگي شود تا مقدمات عضوگيري و برپايي انتخابات هيأت مديره منصفانه و قانونمند طبق اساسنامه انجمن و قوانين موجود فراهم شود.بازرس انجمن در اين شكوائيه، بيست ودو مورد تخلف را برشمرده و خواستار رسيدگي مسئولانه و قانونمند حسين مرعشي شده است.
بازرس انجمن مي گويد: انتقال امتياز بهره برداري پايگاه اطلاع رساني ميراث فرهنگي از «انجمن» به شركت خصوصي «نمارسانه» كه مديرعامل و مديرمالي انجمن عضو هيأت مديره آن هستند با تصويب هيأت مديره انجمن صورت نگرفته است. ضمن اين كه بين هزينه هاي مربوط به ايجاد سايت «ميراث خبر» براي سازمان ميراث فرهنگي و مبلغ دريافتي از سازمان مذكور تناسب منطقي وجود ندارد و مستندات كافي بابت برخي از هزينه هاي كلان انجام شده در خصوص اين امر به بازرس ارائه نشده است.
توكلي با اشاره به اين كه هيچ گونه تراز مالي اعم از آزمايشي و سالانه تاكنون از سوي مديرعامل به هيأت مديره و بازرس ارائه نشده است مي گويد: عملكرد مالي سال ۸۱ انجمن كه به اداره كل امور اقتصادي و دارايي ارسال شده فاقد دو امضاء مجاز بوده و به تصويب هيأت مديره و بازرس نرسيده است. همچنين گزارش مالي ارائه شده به آقاي طالبي ذيحسابي سازمان ميراث فرهنگي درخصوص قرارداد شماره ۱۱۳۳۶- ۱/۱ مورخ ۳۰/۱۱/۸۱ بدون اطلاع هيأت مديره بوده است و اين گزارش مالي با گزارش مالي ارائه شده به معاونت هماهنگي و پشتيباني سازمان ميراث فرهنگي (آقاي دوايي) متناقض بوده و مورد تأييد نيست. به خاطر معاف شدن از ماليات
بخشي از صحبت هاي بازرس انجمن به نامه هايي برمي گردد كه پس از انعقاد قرارداد ۴۹ ميليون توماني با سازمان ميراث فرهنگي (سابق) تهيه شده است. يكي از اين نامه ها خطاب به محمد دوايي معاون هماهنگي و پشتيباني سازمان ميراث فرهنگي است كه در آن تصريح شده ۴۴ ميليون تومان از كل مبلغ قرار داد تاريخ ۳۰/۱۱/۸۱ يعني ۹۰ درصد مبلغ قرارداد صرف هزينه هاي مكانيكي شده و نيروي انساني در آن دخالتي نداشته است. در حالي كه مدير عامل ميراث خبر در نامه ديگري به ذيحسابي سازمان (آقاي طالبي) اعلام كرد كه بيشتر هزينه ها مربوط به نيروي انساني بوده است. از اين رو راهي براي فرار از ماليات پيدا كرده است.وي در بخش ديگري از سخنانش به صحبت هاي مديرعامل با راديو بي بي سي اشاره مي كند و مي گويد: گفت وگوي مديرعامل انجمن با بي بي سي در تاريخ ۱/۳/۸۱ مبني بر اين كه انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي داراي ۳۰۰ عضو روزنامه نگار است، خلاف واقع به شمار مي رود. ضمن اين كه نامه نگاري با معاون مدير اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه در تاريخ ۱۵/۱۱/۸۱ به شماره ۱۸۶/ ح از سوي مديرعامل نيز مورد تأييد نيست.
واريز به حساب شخصي
محمد افشار مديرسابق اداري و مالي خبرگزاري ميراث فرهنگي است كه نكات مبهم نحوه اجراي قراردادهاي ميراث خبر با سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري را نمايان مي سازد.
افشار به انعقاد سه قرارداد بين سازمان ميراث فرهنگي سابق و انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي و شركت نمارسانه اشاره مي كند و مي گويد: اولين قرارداد سازمان ميراث فرهنگي با انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي به مبلغ ۴۹ ميليون تومان براي چهار ماه منعقد شد و قراردادهاي بعدي با شركت نمارسانه به ترتيب ۱۸۵ ميليون تومان و ۳۵۰ ميليون تومان بوده است.
وي به اين موضوع اشاره مي كند كه مجموع هزينه هاي خبرگزاري ميراث اعم از پرداخت حقوق كاركنان ثابت و حق التحرير و ساير موارد در ماه در زمان مديريت او در بخش هاي مالي و اداري حداكثر هشت ميليون تومان بوده است. وي مي گويد: در آن زمان حداكثر ۲۵ نفر تعداد كاركنان ثابت ميراث خبر بوده اند.
افشار توضيح مي دهد: همه بودجه اين خبرگزاري به حساب شخصي خانم«م .ش » مديرعامل خبرگزاري واريز مي شد و سپس مبالغ مورد نياز براي پرداخت حقوق كاركنان و ساير هزينه ها كه سالانه حدود ۹۶ ميليون تومان بود برداشت مي شد و مابقي در حساب شخصي ايشان باقي مي ماند. وي درباره اين كه چرا اعتبارات مالي انجمن به شماره حساب شخصي مديرعامل ميراث خبر واريز مي شد مي گويد: سازمان مديريت و برنامه ريزي بايد به اين پرسش پاسخ دهد. چون دولت به ازاي اعطاي منابع مالي، تضمين دريافت مي كند، بنابراين هر قراردادي كه با سازمان ها يا ارگان هاي دولتي تنظيم مي شود، بايد طبق اساسنامه مشخص كند كه اسناد تعهد آور به تصويب هيأت مديره و يا به امضاي دو نفر با معرفي اعضاي هيأت مديره برسد. افشار اين پرسش را مطرح مي كند كه چرا اين قرارداد به طور مستقيم توسط رئيس سابق سازمان ميراث فرهنگي و يك شخصيت حقيقي امضاء مي شود و تصريح مي كند، اين در حالي است كه ذيحسابي سازمان بايد انجمن را به عنوان طرف قرارداد به رسميت بشناسد. مطابق اساسنامه انجمن، اصل قرارداد مي بايست به امضاي دو تن از اعضاي انجمن مي رسيد، اما سازمان ميراث فرهنگي در برابر اعتراض انجمن بر قرارداد منعقده كه مغاير با اساسنامه بود، پافشاري مي كرد.
دومين قرارداد
پيگيري هاي فراوان اعضاي هيأت مديره انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث فرهنگي باعث مي شود كه قراردادهاي دوم و سوم از اختيار قانوني انجمن خارج شود . آن طور كه منصور حسيني رئيس انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي توضيح مي دهد كه مشكل اصلي انجمن، سازمان ميراث فرهنگي (سابق) بود كه برخلاف اساسنامه عمل مي كرد. در شرايط كنوني نيز مسائل انجمن و خبرگزاري ميراث بايد به عنوان دو مقوله جدا از هم مورد بررسي قرار گيرد و متأسفانه اعضاي انجمن بر اين عقيده هستند كه اين تشكيلات در خدمت خبرگزاري ميراث و سازمان ميراث فرهنگي (سابق) قرار گرفت. در واقع از انجمن به عنوان پوششي براي رسيدن به مقاصد مالي، سوءاستفاده شد و بازرس انجمن از اين سوءاستفاده ها گزارش مبسوطي تهيه كرده كه به اعضاي هيأت مديره ارائه شده است.رامين رادنيا يكي ديگر از اعضاي هيأت مديره انجمن روزنامه نگاري حامي ميراث فرهنگي نيز كه همكاري خود با انجمن را در همان ماههاي نخست آغاز به كار انجمن قطع مي كند، مي گويد: نبود چشم اندازي روشن از فعاليت هاي انجمن، دليل اصلي ادامه ندادن همكاري هايم با انجمن بود. چون مشاهده مي كردم كه يك NGO مستقل، دولتي مي شود.
سومين قرارداد
در آخرين روزهاي حيات سازمان ميراث فرهنگي سابق و پيش از اين كه رئيس جديد دو سازمان ادغام شده «ميراث فرهنگي» و «ايرانگردي و جهانگردي» مشخص شود قراردادي امضا شد كه نكات مبهم فراواني در آن مشاهده مي شود. اين قرارداد به امضاي محمد دوايي معاون هماهنگي و پشتيباني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري رسيده است در حالي كه سربرگ قرارداد متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است. قرارداد زماني امضاء شده كه هنوز رئيس سازمان جديد كار خودش را آغاز نكرده بود و مشخص نيست كه آيا نماينده سازمان جديد اساساً حق امضاء داشته است يا خير. حتي اگر در نظر بگيريم كه امضاي اين قرارداد براساس حكم رئيس جمهوري اعتبار داشته است، پس مسئولان وقت سازمان ايرانگردي و جهانگردي نيز مي توانستند به سرعت و شتابزدگي اين قرارداد، قراردادهاي ديگري را در زمينه هاي مختلف امضاء و اجرا كنند.
رقم اين قرارداد در حالي ۳۵۰ ميليون تومان تعيين شده است كه در قرارداد ۱۸۵ ميليون تومان سال قبل اين شائبه به شدت وجود داشته است كه كل رقم تخصيص يافته، هزينه نشده است.
محمد دوايي معاون پشتيباني و هماهنگي حسين مرعشي است. كسي كه سومين قرارداد را امضا كرده و ظاهراً اعطاي امتيازات فراواني به مجري از چشمان او كه سالها است در حوزه هاي امور مالي و اداري كار مي كند، دور مانده است. از او درباره انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي و قراردادهاي مربوط به ميراث خبر مي پرسيم.
- نمي دانم از دست اين خبرنگارها چه كار كنم. اين قضيه را يك موقع هوا كردند، بعد هم تب آن خوابيد. حالا چي شده كه دوباره آمديد؟
* راستش من تب آن را نمي دانم فقط چند سئوال دارم براي گزارشم.
- اين قضيه تب كرد و مرد. تمام شد.
* اما به نظر من اين قضيه ايراد زياد دارد.
- اين سئوال هايي كه داريد، همان موقع هم مطرح بوده است، پرسيديد و نوشتيد.
* ولي من اولين بار است كه با شما صحبت مي كنم.
- بالاخره همقطارهاي شما بودند.
* من كاري به همقطارهايم ندارم. خبرنگارم و چند سئوال دارم و براي اولين بار است كه به شما تلفن مي زنم.
- من يك سؤال بكنم؟
*بفرمائيد.
- اين قضيه كه روزنامه نگارها علاقه مند به پيگيري آن هستند چيست؟
* من مي خواستم از شما بپرسم كه انتهاي اين قضيه چيست و چرا يك انجمن فعال با روزنامه نگاران باسابقه اي كه عضو آن بودند كنار رفت؟
- خب مي خواستيم به امر معرفي ميراث فرهنگي بپردازيم. مي خواستيم كاري كنيم كه فعاليت ها و اهداف سازمان ميراث فرهنگي معرفي شود و به اصطلاح تبليغ كنيم.
* جنابعالي به عنوان يك آدم باتجربه كه معاون پشتيباني سازمان هستيد و امور مالي و اداري زير نظر شما انجام مي شود، چطور شد كه ۳۵۰ ميليون تومان را در يك قرارداد به كسي مي دهيد و بحث نظارت را هم به خودش واگذار مي كنيد؟
- اصلاً چنين چيزي نيست؟
* پس بحث نظارت با چه كسي است؟
- شما از كجا مي  گوئيد كه بحث نظارت با خودشان است؟
* براساس مفاد همان قرارداد.
- شما قرارداد را داريد؟
* بله، دارم
- اگر قرارداد را درست بخوانيد اين طور نيست.
* براساس ماده يك قرارداد توسعه كيفي و كمي و نظارت بر كيفيت سايت در همه موضوعات مربوط به ميراث فرهنگي و گردشگري به مجري واگذار شده است.
- كدام قرارداد؟
* همين قرارداد ۳۵۰ ميليون توماني در سايت ميراث خبر.
- سايت يعني چي؟
* همان ميراث خبر.
- ميراث خبر كه سايت نيست يك خبرگزاري است.
* ببينيد در قرارداد اين طور آمده كه مديريت و توسعه و بهره برداري از سايت خبري و پايگاه اطلاع رساني ميراث خبر.
- خب اين قرارداد يك جاي ديگر بحث نظارت را ديده است.
* كجا؟
- در بخش هاي بعد نگاه كنيد يك جا ديده است.
* هيچ جاي اين قرارداد بحث نظارت را نديده است.
- چرا آنجا كه تأييد مي كند نظارت هم مي كند. چون آنجا كه قرار است پرداخت ها صورت بگيرد خب هر قراردادي بايد تأييد بگيرد. ولي من الان قرارداد را ندارم كه بگوئيم نظارت كجا ديده شده است.
* ببينيد، اين طور نيست كه ما تا حالا قراردادهايي از اين دست را نديده باشيم. اين قرارداد هم بحث نظارت را نديده است و هم امتيازات فراواني به مجري داده است. امتيازاتي مثل واگذاري محل استقرار، اعطاي امكانات و ميز و صندلي، حق گرفتن اسپانسر و آگهي، افزايش ۲۰ درصدي هزينه ها.
- افزايش ۲۰ درصدي چيه؟
* براساس ماده هفت قرارداد اگر موضوع ديگري توسط كارفرما در نظر گرفته شود و يا مجري درخواست كند و كارفرما تأييد، مبلغي معادل ۲۰ درصد افزايش مبلغ كل قرارداد در نظر گرفته مي شود.
- خب طبيعي است. چون قبلاً پيش بيني نشده است. به هر حال من الان قرارداد را ندارم و شما مي گوييد و من هم گوش مي كنم.
* مگر شما قرارداد را امضا نكرده ايد؟
- چرا ولي من ممكن است يك روز چهار تا قرارداد امضا كنم. همه را كه حفظ نيستم. قرارداد مي رود در بخش قرارداد ها و تنظيم مي شود، مغايرت هاي قانوني آن هم در مي آيد و بعد امضا مي كنيم.
* ولي درباره اين قرارداد شما مي گوييد بسياري از خبرنگاران با شما تماس گرفته اند، خب قدري بيشتر بايد درباره اين قرارداد حضور ذهن داشته باشيد؟
- من كي گفتم. من چنين حرفي نزدم كه خبرنگاران چنين كردند.
شما خودت داري مي گويي. اين قرارداد مال چند ماه پيش است و دليلي ندارد كه حضور ذهن داشته باشم. شما قرارداد جلويت است و مي بيني. من چون مي دانم عرف قضيه چيست مي گويم و مثلاً نمي آييم يك دفعه ۲۰ درصد مبلغ قرارداد را افزايش دهيم.
* آيا شما اين قرارداد را تأييد مي كنيد؟
- مي خواهي در گزارش ات بنويسي؟
* به اين سؤال من اگر جواب بدهيد، بله مي خواهم بنويسم، ببينيد اولين قرارداد ۴۹ ميليون تومان بوده درسته؟
- خب
* اين قرارداد مربوط به انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي بود. شما يك بار در پاسخ به پرسش خبرنگار ايرنا كه گفته بود چرا يك دفعه قرارداد انجمن به نام شركت نمارسانه  منعقد مي شود گفتيد وضعيت انجمن چندان برايتان شفاف و شاخص نبوده است. در حالي كه انجمن روزنامه نگاران حامي ميراث مجوز فعاليت خودش را از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گرفته بود. خب چطور مي شود كه يك انجمني كه از بخش نظارت بر تشكل هاي مردمي شما مجوز گرفته و همه مراحل قانوني خودش را طي كرده است داراي فعاليتي مبهم و غيرشفاف است ولي شركت نمارسانه اين وضعيت را ندارد. آيا به اين معني نيست كه شما چيزي كه سازمان متبوع شما به آن مجوز داده است را قبول نداريد و زير سؤال مي بريد؟
- آن انجمن يك NGO بود.
* چرا قرارداد ۴۹ ميليون توماني راه اندازي ميراث خبر با آن NGO منعقد مي شود ولي وقتي خبرگزاري ميراث راه مي افتد قرارداد بعدي با شركت خصوصي نمارسانه منعقد مي شود؟
- با آن انجمن به اين علت قرارداد بستيم چون اول كار بود و ما بحث راه اندازي را با آنها انجام داديم. ولي سؤال من اين است آيا يك دستگاه دولتي اين اختيار را ندارد كه طرف قراردادش را انتخاب كند؟
* ولي طرف قرارداد شما در حقيقت يك شخص است.
- طرف قرارداد ما شخصيت حقوقي است.
* پس چرا آن زمان كه قرارداد ۴۹ ميليون توماني منعقد شد و قرارداد با يك بخش حقوقي بود چك ها براي شخص صادر مي شد؟
- حتماً نماينده آن جمع بوده كه انجمن معرفي كرده است.
* اگر اين طور نبود شما مي توانيد مورد را پيگيري كنيد، يعني اگر تخلفي شده باشد، مي توانيد پيگيري كنيد؟
- شما دنبال مچ گيري هستيد.
* نه، مي خواهم ببينم اگر تخلف شده باشد و چك ها براي شخص صادر شده باشد و بازرس انجمن و اعضاي هيأت مديره انجمن گزارش مكتوب بدهند و اعلام كنند كه تخلف شده است آيا پيگيري مي كنيد؟
- اگر تخلف حقوقي شده باشد، به هر حال با آن برخورد مي كنيم.
* چه جور برخوردي.
- به هر حال قانون هست.
* خود شما را مي گويم. شما چه كار مي كنيد؟
- من چه كاره ام.
* شما همان كسي هستيد كه اين قراردادها را امضا كرده ايد؟
- بالاخره ضابطه دارد، قانون برايش پيش بيني شده است، هر جا تخلفي شده باشد طبق ضابطه و مقررات با آن برخورد مي شود.
* اگر بازرس انجمن گزارشي به شما بدهد. مثلاً درباره قرارداد ۴۹ ميليون توماني كه دو نامه نوشته شده است كه در يكي از آنها تصريح شده بيشتر هزينه ها مربوط به خريد وسايل و تجهيزات بوده و شما آن را امضا كرده ايد و ديگري را به ذي حسابي سازمان آقاي طالبي داده اند كه بيشتر هزينه ها مربوط به نيروي انساني بوده است.
- ببينيد اين همان چيزي است كه روزنامه كيهان نوشته است. من كه بچه نيستم. شما مي گوييد او رفته براي خودش ميز و صندلي خريده است. خب خريده كه خريده. ما كه بابت ميز و صندلي پول نداديم. ما يك قراردادي  بستيم و طبق ضوابط پرداخت كرديم.
* ولي شما در تمام مدت محل استقرار نيروها و وسايل و امكانات و تجهيزات را فراهم كرديد.
- خب، بله.
* ولي يك گزارش مالي داده شده كه بيشتر مبلغ قرارداد ۴۹ ميليون توماني صرف خريد وسايل و تجهيزات شده است.
- به چه كسي داده شد.
* به شخص شما ، اين گزارش براي معافيت از ماليات تهيه شده و به تأمين اجتماعي هم رفته است. در حالي كه همان موقع يك گزارش مالي ديگر هم به ذي حسابي سازمان داده شده كه با آن گزارش اول خيلي فرق دارد. بر اساس آن گزارش بيشتر هزينه ها صرف نيروي انساني شده است در حالي كه بيشتر كساني كه كارشان را در ميراث خبر آغاز كردند از اوايل اسفند آمدند و بسياري از آنها هم فروردين سال بعد به مجموعه اضافه شدند. در حالي كه سندهايي كه موجود است نشان مي دهد كه مدير عامل ميراث خبر از دي ماه سال قبل به آنها حقوق داده است. يعني دو ماه قبل از اين كه آنها به مجموعه اضافه شوند.
- اين برداشت جزو مسائل شخصي شماها است. اين وسط هم به ما گير مي دهيد. اگر نمي توانيد مسائل شخصي خودتان را حل كنيد بگوييد ما بياييم و برايتان حل كنيم.
* ولي مسئله اصلاً شخصي نيست.
- من اين طور احساس مي كنم.
* ببيند حرف من اين است. انجمني تشكيل شد به نام انجمن روزنامه نگاران و نويسندگان حامي ميراث فرهنگي حتي اين انجمن راه انداز خبرگزاري ميراث فرهنگي بود و حتي در مراسم افتتاحيه ميراث خبر، مدير عامل آن تمام صحبت هايش حول شكل گيري انجمن بود. اين انجمن در ابتدا غير انتفاعي، غير سياسي و غير دولتي بود كه روزنامه نگاران خوبي هم در آن عضويت داشتند. در ابتدا هم همه مسئولان سازمان ميراث فرهنگي از اين انجمن صحبت مي كردند. حتي آقاي بهشتي در مجموعه سعدآباد و در جمع مديران ميراث در سخنراني مفصلي درباره برخي از خبرهاي ميراث خبر كه گاه به تندي مي زند از غير دولتي بودن انجمن گفت و اين كه انجمن يك NGO  مستقل است و هيچ ربطي به سازمان ميراث فرهنگي ندارد. ولي چه طور شد كه يك دفعه كل انجمن كنار رفت؟
- اشكال اين موضوع چيه؟
* خب اين سؤال من است. شما به عنوان كسي كه در اين قضايا دخيل بوده ايد بگوييد ايراد كار كجاست؟ و اصلاً چرا انجمن را كنار زديد؟
- اشكالش چيه؟
* اشكالش اين است كه يك گروهي از روزنامه نگاران، انجمني را راه  انداختند و با تلاش آنها اين انجمن به آقاي بهشتي معرفي شد ولي ناگهان وقتي مي خواستند كارشان را شروع كنند همه كنار گذاشته شدند.
- شما اشكالش را بگو.
* به نظر شما اين اشكال ندارد؟
- ما سال بعد با انجمن قرارداد نبستيم با كس ديگري بستيم. اشكال دارد؟
* اشكال كه فراوان دارد. مسائل حقوقي فراواني در اين قضيه وجود دارد؟
- يكي از آنها را بگو.
* جاي ميراث خبر در چارت سازماني ميراث فرهنگي و گردشگري كجا است؟ آيا ميراث خبر بودجه مي گيرد؟
- بله مي گيرد.
* خب جاي آن در چارت سازماني كجا است؟
- مگر حتماً بايد در چارت باشد.
* نبايد باشد؟
- نه، الزامي نيست. ما به عنوان يك ابزار براي معرفي مقوله ميراث فرهنگي در كشور اين كار را كرديم. حالا ۳۵۰ ميليون تومان كه چيزي نيست. براي معرفي بخش ايرانگردي و جهانگردي اين قدر كوتاهي در امر معرفي صورت گرفته است كه حالا حالاها بايد تلاش كنيم.
* بودجه بخش اطلاع رساني سازمان چقدر است؟
- اين قدر اين شاخه اون شاخه نپر، بحث اطلاع رساني آن قدر جا دارد و بايد از اين خرج ها بشود كه ۳۵۰ ميليون تومان كه رقمي نيست. استفاده معنوي كه سازمان ميراث فرهنگي در قبال معرفي توسط اين خبرگزاري بهره برده است شايد قابل قياس و شمارش مادي نباشد. ما بايد بيشتر از اينها هم خرج كنيم. مطمئن باشيد نه تنها ۳۵۰ ميليون تومان كه در امر معرفي بيشتر از اينها هم بايد هزينه  كنيم و اين رقم هيچي نيست.
* اين رقم نسبت به چي هيچي نيست؟ وقتي اين شائبه وجود دارد كه از رقم ۱۸۵ ميليون تومان قرارداد دوم حدود ۹۰ ميليون تومان پرداخت نشده است آيا رقمي نيست؟
- ما اين شائبه اي كه مي گوييد نشنيديم.
* خب وقتي قرارداد شخصي باشد، نظارت هم نباشد وقتي مجري به جاي ۱۰ تومان، ۹ تومان خرج كند يك تومان تو جيب خودش مي رود. اگر مثلاً ۵ تومان خرج كند خب ۵ تومان مي برد. آيا ايراد ندارد؟ آيا قراردادها ايراد ندارد.
- نخير.
* اگر از ۱۸۵ ميليون تومان بخش زيادي پرداخت نشده باشد چي؟
- به كي پرداخت نشده باشد؟
* در ميراث خبر خرج نشده باشد. به نوعي سهم مديريت باشد.
- نمي دانم. ببينيد ما به اين كارها، كاري نداريم.
* پس چگونه نظارت مي كنيد؟
- ما يك قرارداد بستيم و به ازاي كار انجام شده نيز پرداخت كرده ايم. اين مسئله در خود قرارداد و نحوه پرداخت مشخص است. ميزان پيشرفت كار هم مشخص است و اسناد و مداركي هم كه براي مراحل پرداخت كار بايد مشخص شود موجود است كنترل هاي مالي و نظارتي هم شده است. ديوان محاسبات كنترل مي كند و پرداخت نيز انجام شده است. از نظر ماهوي، اين قضايا هيچ مشكلي ندارد.
* آيا اين مسئله را نبايد به مناقصه مي گذاشتيد؟ ناظر آن چه كسي بوده است. اصلاً سازمان ناظر ندارد؟
- الزامي به مناقصه ندارد و ناظر هم قطعاً دارد.
* ناظر كيست؟
- الان حضور ذهن ندارم.

نكته ها
نقدي بر وضعيت ميراث طبيعي غار عليصدر
حفظ اين موهبت الهي ضروري است

به عنوان مقدمه روايتي از حضرت علي (ع) و يك جمله از گلستان سعدي ذكر مي كنيم و آنگاه اصل مطلب را.
روايت است حضرت علي(ع) بعد از هر نماز دو چيز از خداي متعال درخواست مي فرمود؛ يكي اينكه خدايا اول به من ظرفيت بده و بعد ظرف و دوم اينكه خدايا مرا از انجام اولين گناه برحذر بدار.
روزي اصحاب سئوال كردند، اين دو خواسته به چه معني است. حضرت فرمودند اگر ظرفيت نباشد و ظرف باشد، شخص نمي داند از ظرف چگونه استفاده و يا نگهداري كند و اولين گناه هم با ترس و لرز است و بعد از آن طبق عادت. مثل اينكه ملت ما با داشتن اين همه موهبت الهي در اين كشور اكثراً مشمول هر دو هستند. اما جمله اي از گلستان سعدي: گويند بزرگي، انوشيروان را به خواب ديد كه تمام اعضاي بدنش خاك شده، مگر چشمانش كه در چشمخانه مي گردد. معبر خواستند تعبير نمود هنوز نگران است كه ملكش با دگران است.
بنده دبير رياضي بازنشسته و به انتهاي عمر رسيده ام. به تصور خودم عاقلم شايد درصدي ديوانگي هم داشته باشم كه مبادرت به نوشتن اين نامه كردم و موضوعي را مي گويم شايد به من ربط نداشته باشد ولي چه كنم عرق ملي وادارم كرده بنويسم ولو اينكه بي نتيجه باشد.
اينجانب در سال ۱۳۵۳ از غار عليصدر ديدن كردم كه هنوز راه درستي براي رفتن به غار وجود نداشت ولي غار با زيبايي خيره كننده اش مثل سالن هاي آئينه كاري كه در آن سيستم رقص نور تعبيه شده باشد جلوه اي بي نظير داشت.
در سال ۱۳۶۶ دوباره از اينجا بازديد كردم، آنچنان تغييراتي ايجاد نشده بود و هنوز زيبايي خاص خود را داشت و ديدن طبيعت زيباي غار لذت بخش بود.
اما شهريور سال ۸۳ وقتي از غار بازديد كردم با هزار افسوس به ياد فرمايش حضرت علي(ع) افتادم.
غار بي نظير دنيا را به صورت بازار مكاره درآورده اند. از قايقران سئوال كردم مديريت غار با كيست گفت: اينجا را اجاره داده اند. گفتم از طرف چه ارگاني ؟ گفت: از طرف استانداري همدان. شوكه شدم با خود گفتم مگر مي شود سرمايه ملي را به اجاره زالو صفتاني داد كه جز به تحصيل پول فكر ديگري ندارند.
جناب استاندار آنچه ديدم به تصور من شايد اين غار كمتر از ۵۰ سال ديگر غيرقابل استفاده خواهد شد.
زيرا اولاً كافي شاپ اواسط غار انواع نوشيدني و چاي و خوراكي ها را سرو مي كند كه پوشش آنها بر اثر بي توجهي بازديدكنندگان به مرور زمان محيط غار را آلوده و منظره را زشت خواهد كرد.
ثانياً در خروجي غار(اندرون غار) انواع آش ها و خوردني ها را سرو مي كنند و شاهد بودم كه آب از درياچه پمپاژ مي شد و كارگر محوطه را كه پس مانده آش و جلد پفك و ته سيگار و غيره را بدرون درياچه ميشست و آب درياچه آلوده و چندش آور بود.
آن بلورهاي شفاف در اغلب تونل ها كه دفعات قبل ديده بودم و رقص نور را تداعي مي كرد، چهره دودآلود و كدر و غمزده به خود گرفته بود. مشاهده اين مناظر دلم را بدرد آورد. به ياد غاري در شهر خودم كرمان افتادم كه چون قابل استفاده نيست مي گويند غار كفتار. احتمالاً در آينده نزديكي غار عليصدر به همان سرنوشت دچار خواهد شد.
درست است كه امروز همه ارزش ها ظاهراً به پول خلاصه مي شود،  ولي نه به هر طريقي، نه به بهاي نابودي سرمايه ملي. آخر اين مملكت غنيمت جنگي نيست كه به سرنوشت موزه بغداد دچار شود و هر كس هر كاردلش خواست بكند.
ضرورت دارد متوليان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و مسئولان مربوطه استان، بر اين قضيه نظارت بيشتر و بهتري مبذول دارند و با كار فرهنگي و نظارت بيشتر از تخريب و آلودگي اين قطب مهم گردشگري جلوگيري كنند.
مهدي نعمتي راد

مصيبت بزرگ فرهنگي با زبانه هاي آتش در آلمان
آتشي كه در يكي از ارزشمند ترين كتابخانه هاي آلمان رخ داد اگر چه طبق گفته مامورين دولت، شش هزار منبع كه شامل ۱۵۴۳ مورد كتاب مقدس مارتين لوتر بود را نسوزاند، اما به دهها هزار كتاب ديگر خسارتهاي جبران ناپذيري وارد كرد.
به گفته كارشناس معماري سنتي قصر ويمر (الريك بستگن)، كتابخانه «دوش آنا آمليا» ي قصر ويمر در قرن ۱۶ ميلادي با سبك معماري سنتي ركوكو ساخته شده بود كه در آتش سوزي اخير، طبقه بالاي قصر آتش گرفت و حدود ۲۵ هزار كتاب نابود شد. ۴۰ هزار كتاب ديگر نيز در اثر مجاورت آب و دود حاصل از آتش آسيب جدي ديد.
كريستا ويس، وزير فرهنگ آلمان اظهار داشت: ۵/۴ ميليون دلار كمك فوري براي بازسازي بناي كتابخانه و بازيابي كتاب هاي خسارت ديده اختصاص يافته است. وي اين آتش سوزي را يك مصيبت فرهنگي بين المللي توصيف كرد كه فقدان بزرگ ميراث جهان را منجر خواهد شد.
بعد از ۲ ساعت آتش سوزي ۳۳۰ نيروي آتش نشان براي مهار كردن آن اقدام كردند و بازرسين نيز سعي داشته علت اصلي آتش سوزي را كه آن شب بعد از تعطيلي كتابخانه رخ داده كشف كنند.
به نقل از مدير مسئول اين كتابخانه (ميشل نوچ)، از ميان كتابهاي از بين رفته مي توان مجموعه كتابهاي موسيقي متعلق به قرن ۱۸ كه توسط خانم آنا اميليا به كتابخانه هديه شده بود و همچنين كتابهايي كه نخستين كتابدار اين كتابخانه» دنيل اسچورزفليسچ «توسط ۳۵ گاري اسبي در سال ۱۷۲۲ به محل كنوني كتابخانه انتقال داده بود را ذكر كرد.
در حالي كه هر لحظه ممكن بود سقف كتابخانه فرو بريزد كارگران موفق شدند ۶ هزار كتاب كه شامل كتابهاي مقدس مارتين لوتر و خاطرات مسافرت كاشفي به نام الكساندر هامبولت بود را نجات دهند.
هر چند قصر، مخزن اصلي اين كتابخانه بود و حدود يك ميليون كتاب اين كتابخانه در چندين جاي قصر نگه داري مي شد. موضوع اكثر كتاب هاي اين مجموعه ادبيات آلماني به ويژه كتاب هاي مربوط به سال هاي ۱۸۵۰-۱۷۵۰ بوده است. در آن زمان نويسنده مشهور آلماني يوهان ولفگانگ در اين قصر زندگي مي كرده است. جايي كه در حال حاضر به صورت محل عمده جذب توريست آلمان درآمده است. معروف ترين نمايشنامه نويس كلاسيك آلماني فريچ اسچيلر كه در سال ۱۸۰۵ فوت كرد نيز آخرين سالهاي عمر خود را در اين قصر سپري كرد.
ساختمان قصر ويمر در ۱۵۰ مايلي جنوب غرب برلين واقع شده است و بر اساس نقشه فرهنگي آلمان توسط آنا اميليا و پسرش دوك كارل آگست در نيمه اول قرن ۱۸ بنا كردند و اين آنا اميليا بود كه طبقه بالاي قصر را به كتابخانه تبديل كرد و درهاي آن را بر روي عموم گشود.
مريم پاكدامن نائيني

فرهنگ
اقتصاد
زندگي
سياست
كتاب
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  زندگي  |  سياست  |  فرهنگ   |  كتاب  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |