به تصوير كشيدن جنگ در سينماي ايران با توجه به دفاع هشت ساله ملت ايران در برابر دولت بعثي عراق، رويكرد متفاوتي با ساير آثار ساخته شده اين ژانر سينمايي در ديگر كشورها دارد.
پس از حمله عراق به ايران در شهريور ماه سال ۵۹ پرداختن به جنگ ايران و عراق در سينما تبديل به يكي از موضوعات مهم براي برخي سينماگران شد و آثار متعددي در اين زمينه توليد و روي پرده رفت.
تعداد زيادي از فيلمسازان با فيلم هاي جنگي پا به عرصه سينما گذاشتند و برخي از آنها كه (جنگ را از نزديك نيز حس كرده بودند و به نوعي واقعيت را تصويرسازي مي كردند) در سينماي ايران آثار ماندگاري را خلق كردند. سينماي جنگ را در سينماي ايران مي توان به چند بخش تقسيم كرد.
بخش اول آثاري كه به دور از قهرمان سازي و قهرمان پروري و با پرهيز از هيجان سازي هاي كاذب فضاي معنوي جنگ را به تصوير كشيده اند و رشادت ها و ايثارگري هاي سربازان ايران را در برابر مزدوران عراقي ثبت كرده اند.
اين دسته از آثار هرگز قهرمان به معناي سينمايي نداشته و فضايي معنوي و عرفاني را تصويرسازي كرده اند. البته ميزان تاثيرگذاري اين دسته آثار به توان سينمايي كارگردان برمي گردد و بوده اند آثاري كه هرچند كارگردان مي خواسته فضاي خالص و صادقي را ثبت كند اما به علت عدم تسلط كافي بر ابزار سينما در كار خود آنطور كه بايد موفق نشان نداده است.
دسته دوم آثار جنگي، فيلم هايي است كه فقط از جنگ و اكشن براي جلب مخاطب و كشاندن او به سينما استفاده كرده است. اينگونه آثار سينمايي جنگ را بهانه قرار داده تا با ايجاد زد و خورد و قهرمان پروري و هيجانات عمدتاً كاذب تماشاگران علاقه مند به اين نوع سينما را جذب خود كند. اگرچه نمي توان اين نوع آثار را به لحاظ سينمايي انكار كرد و مانع ساخته شدن آنها شد ولي اكثر اين فيلم ها به علت عدم توانايي در خلق صحنه هاي اكشن و جنگي و ضعف در حادثه پردازي تبديل به آثاري سطحي و عوامانه شده اند و به جز چند اثر انگشت شمار، بقيه فيلم ها در زمره آثار معمولي و حتي بد سينماي ايران قرار مي گيرند.
دسته سوم آثار جنگي، فيلم هايي را شامل مي شوند كه به اثرات جنگ پس از اتمام آن مي پردازند و تاثيرات دفاع هشت ساله ايران در برابر عراق را بر جامعه و افراد آن به تصوير مي كشند. در اينگونه سينماي جنگ آثار مهمي در سينماي ايران ساخته شده كه در جاي خود به آنها اشاره خواهيم كرد.
اما دسته چهارم فيلم هايي هستند كه جنگ تنها بهانه اي براي پيشبرد داستان است و تاثير چنداني در روند و حتي شكل گيري اثر ندارند. اينگونه كه تعداد محدودي از آثار سينماي ايران را تشكيل مي دهند را مي توان با كمي اغماض زيرمجموعه دسته سوم فيلم هاي جنگي سينماي ايران قلمداد كرد.
آغازگران سينماي جنگ
اولين فيلم جنگي ايراني كه موضوع جنگ ايران و عراق را دستمايه ساخت خود كرده بود، در سال ۶۰ و توسط جمشيد حيدري ساخته شد. «مرز» با بازي سعيد راد، آهو خردمند و داوود رشيدي و براساس فيلمنامه اي از سيروس الوند. مرز داستان اهالي يك روستاي مرزي را روايت مي كرد كه با خطر حمله نظامي ارتش دشمن مواجه مي شوند. ريش سفيد روستا اهالي را به مقاومت دعوت مي كند. يك استوار اخراجي ارتش به نام مختار، كه تا آن لحظه از مردم كناره مي گرفته، روستاييان را آموزش نظامي مي دهد. اهالي روستا مسلحانه و زير رهبري مختار، به سوي مرز مي روند و بر دشمن پيروز مي شوند.
مرز چيز بيشتري از فيلم هاي ضد فئودالي آن دوران ندارد. فقط اين بار به جاي خان و ايادي ستمگرش، عراقي ها به مردم روستا ظلم مي كنند. ساخت فيلم هاي جنگي طي سال هاي ۶۱ و ۶۲ با ساخت آثاري چون عبور از ميدان مين (جواد طاهري)، جانبازان (ناصر محمدي)، بازداشتگاه (كوپال مشكوة)، كيلومتر پنج (حجت ا... سيفي)، رهايي (رسول صدرعاملي) و ... ادامه يافت.
طي سال هاي ۶۳ ، ۶۴ و ۶۵ آثار متفاوتي در عرصه سينماي جنگ ساخته شد. طي اين سال ها تقريباً براي تمام گونه هاي سينماي دفاع مقدس و جنگ كه بيشتر ذكر شد، سياه مشق هايي توليد و روانه اكران شدند.
فيلم هايي مانند ديار عاشقان (حسن كاربخش)، پيشتازان فتح (ناصر مهدي پور)، پرچمدار (شهريار بحراني)، ايستاده ايم (اكبر حر)، عقود (علي اصغر شادروان) و... به بطن جنگ پرداختند و آثاري چون عقاب ها (ساموئل خاچيكيان)، پايگاه جهنمي (اكبر صادقي)، پلاك (ابراهيم قاضي زاده) و... در رده سينماي حادثه اي و اكشن جلوي دوربين رفتند.
رسول ملاقلي پور نيز به عنوان مهم ترين فيلمساز جنگي آن دوران آثاري چون نينوا و بلمي به سوي ساحل را جلوي دوربين برد.
اما نقطه عطف سينماي دفاع مقدس در ايران به سال هاي پاياني جنگ مربوط مي شود. طبيعي بود كه پس از اتمام جنگ، صنعت سينما و فيلمسازي رونق دوباره اي پيدا كند و بالطبع آثار جنگي مهم تر و متفاوت تري نيز ساخته شوند؛ به طوري كه در سال ۶۸ و يك سال پس از پايان جنگ حدود ۱۷ فيلم مرتبط با دفاع مقدس ساخته شدند كه آمار قابل توجهي در سينماي ايران محسوب مي شود.
تصوير گران جنگ
رسول ملاقلي پور، ابراهيم حاتمي كيا، جمال شورجه، شهريار بحراني، احمدرضا درويش، عزيزا... حميدنژاد، محمدبزرگ نيا و ... مهم ترين تصويرگران جنگ در سينماي ايران محسوب مي شوند.
ملاقلي پور آثار بسيار متفاوتي را در زمينه سينماي جنگ جلوي دوربين برده است. از پرواز در شب و افق گرفته تا سفر به چزابه، نجات يافتگان و هيوا.
او هم در حادثه پردازي موفق نشان داده (افق) و هم در به تصوير كشيدن روابط آدم ها در جنگ (سفر به چزابه و نجات يافتگان). ابراهيم حاتمي كيا هم كارش را با ساخت فيلم «هويت» در سال ۶۶ و براي شبكه دو سيما آغاز كرد. او سپس فيلم هاي «وصل نيكان»، «ديده بان» و «مهاجر» را ساخت كه از آثار مهم سينماي دفاع مقدس به شمار مي آيند.
حاتمي كيا پس از اين آثار هرگز به طور مستقيم به جنگ نپرداخت و با ساخت آثاري چون «از كرخه تا راين»، «برج مينو»، «بوي پيراهن يوسف»، «آژانس شيشه اي» و ... تاثيرات جنگ بر آدم ها و بازتاب هاي آن بر جامعه را به تصوير كشيد.
احمدرضا درويش با ساخت «آخرين پرواز» به عنوان كارگردان وارد سينماي ايران شد. فيلمي حادثه اي درباره خلباني كه خانواده اش گروگان گرفته مي شوند تا او از انجام ماموريت خود منصرف شود. درويش پس از ساخت دو فيلم ابليس و آذرخش بار ديگر به سينماي دفاع مقدس روي آورد و آثار مهمي چون كيميا و سرزمين خورشيد را ساخت. او در متولد ماه مهر به طور غير مستقيم به جنگ پرداخت و سپس عظيم ترين فيلم جنگي ايران، دوئل را كارگرداني كرد.
فيلمسازاني نظير جمال شورجه، شهريار بحراني، رحيم رحيمي پور، عزيزا... حميدنژاد، محمد بزرگ نيا و... نيز در آثارشان به دفاع مقدس و جنگ ايران و عراق پرداخته اند. برخي ديگر از فيلمسازان نظير عبدالحسين برزيده، علي شاه حاتمي، احمد مرادپور و... نيز با ساخت آثار قابل توجهي چون دكل، آخرين شناسايي و سجاده آتش در زمره فيلمسازان دفاع مقدس قرار مي گيرند.
بهرام بيضايي نيز با ساخت «باشو غريبه كوچك» فضاي جنگ را از خوزستان و جنوب به شمال كشور آورد و تاثيرات جنگ بر روي كودكان را در قالب فيلمش نشان داد.
از هوا تا دريا
برخي از فيلمسازان دفاع مقدس به جنبه هاي مختلف جنگ پرداخته اند و جنگ هوايي و دريايي را نيز علاوه بر جنگ زميني به تصوير كشيده اند. آثاري مانند عقاب ها (ساموئل خاچيكيان)، حمله به H3 (شهريار بحراني)، دايره سرخ و خلبان (جمال شورجه)، آخرين پرواز (احمدرضا درويش)، پرنده آهنين (علي شاه حاتمي) و... از زمره فيلم هاي جنگي هوايي طبقه بندي مي شوند. در ميان آثار فوق حمله به H3 اثر شاخصي به شمار مي رود و جنگ هاي هوايي اش ديدني از آب درآمده.
فيلم هايي نظير طوفان و جنگ نفتكش ها (محمد بزرگ نيا)، باشگاه سري (جمال شورجه) و... به جنگ روي آب ميان ايران و عراق پرداخته اند. ساخت فيلم هاي هوايي و دريايي امكانات و حمايت هاي خاصي را مي طلبد و كمتر شرايط توليد چنين آثاري مهيا مي شود. دليل هم روشن است عدم بازگشت سرمايه مسئله اي است كه حتي دست بخش دولتي را هم مي بندد.
حادثه پردازي و دفاع مقدس
تعداد زيادي از فيلم هاي جنگي در سينماي ايران كه به مقابله سربازان ايراني و عراقي مي پردازند، حادثه و اكشن را دستمايه قرار داده اند.
عمدتاً در اين آثار يك يا چند قهرمان ايراني وجود دارند كه به جنگ حريفان مي روند و دروغ پردازي هاي سينمايي به راحتي بر آنها غلبه مي كند و پيروز از ميدان خارج مي شوند. در اين آثار دشمنان بسيار احمق فرض شده اند و منطق خاصي در داستان وجود ندارد.
اين آثار كه عمدتاً در شهرستان ها با استقبال مواجه مي شوند، به خاطر كمبود فيلم هاي اكشن مناسب و نياز برخي مخاطبان به اين نوع فيلم ها، هنوز در برخي سينماهاي تهران براي بار چندم به نمايش گذاشته مي شوند.
فيلم هايي مانند پاتك، گارد ويژه، هفت گذرگاه، منطقه ممنوع، فرار مرگبار، ارابه مرگ، يورش و... در زمره اين آثار قرار دارند. در ميان فيلم هاي حادثه پرداز جنگي تنها چند اثر قابل توجه وجود دارد و شاخص ترين آنها «كاني مانگا» ساخته سيف ا... داد است.
ضمناً فيلم دوئل ساخته احمدرضا درويش نيز توانسته تناسب خوبي ميان حادثه پردازي و نشان دادن رشادت هاي رزمندگان و ايثارگري هاي آنها برقرار كند.
ديگرگونه هاي سينماي جنگ
كودكان نيز از سينماي جنگ سهم خاص خود را داشته اند. فيلم هايي مانند بازي بزرگان (كامبوزيا پرتوي)، آتش در خرمن (سعيد حاجي ميري)، پايان كودكي (كمال تبريزي)، با شو غريبه كوچك (بهرام بيضايي)، قله دنيا (عزيزا... حميد نژاد) و... به ارتباط كودكان و دفاع مقدس پرداخته اند. در برخي آثار دفاع مقدس ورزش نيز به نوعي به تصوير كشيده شده است. آثاري مانند تا مرز ديدار (حسين قاسمي جامي)، پرواز از اردوگاه (حسن كاربخش)، ياس هاي وحشي (محسن محسني نسب) و... به نوعي ورزش را با جنگ پيوند داده اند.
حتي كمال تبريزي در «ليلي با من است» توانست طنز را به ميان جنگ، جبهه و خاكريزها ببرد و براي اولين بار با حركت بر لبه تيغ فيلمي طنز را در رابطه با جنگ بسازد.
وضعيت امروزي جنگ در سينما
در حال حاضر تعداد زيادي از كارگرداناني كه در زمينه فيلم هاي دفاع مقدس و جنگ فعاليت مي كردند، از اين نوع سينما دور شده اند.
ابراهيم حاتمي كيا مدت هاست فيلم جنگي نمي سازد و رسول ملاقلي پور اعلام كرده ديگر فيلم جنگي نخواهد ساخت. جمال شورجه نيز به مسايل اجتماعي روي آورده و شهريار بحراني گونه هاي ديگري را تجربه مي كند.
تنها تعدادي معدود از كارگردانان مانند احمدرضا درويش، محمد بزرگ نيا و... همچنان به ساخت فيلم هاي مرتبط با جنگ مي پردازند و بقيه يا به ژانرهاي ديگر مشغولند و يا به تاثيرات جنگ بر جامعه مي پردازند. ديگر كمتر فيلمي ساخته مي شود كه اشاره مستقيم به جنگ داشته باشد و داستانش در دل جبهه ها بگذرد.
البته كارگرداناني نظير رخشان بني اعتماد (با فيلم ننه گيلانه) به اين ژانر روي آورده اند كه مي تواند نقطه عطفي در سينماي جنگ باشد.