جمعه ۳ مهر ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۵۰۵
ورزش
Friday.htm

واقعيت رئال
ميليونرهاي مفلوك
006408.jpg
در رئال مادريد همه دارند فلاكت را تجربه مي كنند. آنها در اولين روزهاي لاليگا شكست را از اسپانول و در ليگ قهرمانان اروپا تحقير را از لوركوزن چشيدند. وضع آنقدر خراب شده كه آنتونيو كاماچو كه با آن همه هياهو جايگزين كرش شده بود استعفا داد. مديران رئال كه مشغول پارو كردن پول هاي تور آسيايي رئال بودند شوكه شده اند كه با اين همه ستاره و اين همه پول چرا تيم دارد اينقدر بي انگيزه بازي مي كند و چرا هي پشت سرهم شكست مي خورد. كاسياس ناجورگل مي خورد، والتر ساموئل چپ و راست جا مي ماند، روبرتو كارلوس به لاك پشت تنبلي تبديل شده كه كاري از پيش نمي برد، زيدان و بكام به سايه اي از گذشته مي مانند، فيگو دارد گذشته اش را به چالش مي كشد، رائول عاشق شكست خورده اي بيش نيست و رونالدو يك ترانه تكراري بدون جذابيت و مخزن گرانقيمت روي نيمكت هم نمي تواند به داد برسد. نتيجه اين كه رئال براي طرفداران متعصب خود به يك حسرت بزرگ و بغض باز نشدني تبديل شده. از آن طرف بارسلونا به شدت عالي بازي مي كند.
آنها كه كمتر از رئال پول خرج كرده اند اما همه نگاه ها را به خود معطوف كرده اند. ريكارد با لطف ستاره هاي واقعي اش چون رونالدينهو و ژولي دارد غوغا مي كند، هم خوب بازي مي كند و هم خوب نتيجه مي گيرد. بعيد نيست ال كلاسيكوي اين فصل نتيجه عجيبي براي بارسا رقم بزند.
رئال پول دارد. آيا با پول مي توان همه كار كرد. اين جاست كه مي توان به مضمون  انشاهاي هميشگي دبستان اشاره كرد. واضح و مبرهن است كه علم از ثروت برتر است. بحران رئال، بحران بي انگيزگي بازيكناني مثل بكام است كه براي دويدن به سوي موفقيت چيز دندان گيري در روبه رو نمي بينند. پول خوب است اما همه چيز نيست.

يادداشت
از رم تا يوونتوس
ترجمه شيرين نجوان
زماني كه پيش بيني شد جام قهرمانان امسال باشكوه، هيجان انگيز و جنجال آور برگزار خواهد شد همه چيز در حد يك نظر بود، اما امروز با آغاز متفاوت اين ليگ مي توان گفت پيش بيني ها تاكنون درست از آب درآمده اند.
از آغاز همه انتظارات ـ مثل هميشه ـ رو به بزرگان بود؛ آرسنال، رم، اينترميلان، آژاكس و...
همه هواداران توقع داشتند. آرسنال همانند فصل گذشته، مسابقات را پي در پي و بدون شكست ادامه دهد، آنها انتظار داشتند رم بيش از فصل گذشته به قله جدول نزديك شود و...
(۱)
مسابقات برگزار شده هشت گروه تا حدودي آنچه انتظار مي رفت برآورده كردند اما زمان مسابقه آ.ث.رم و ديناموكي يف فضاي ليگ را به همان بحث «جنجال آور» هدايت كرد. حالا فضا متحول شده بود...
چنين تحولاتي در فوتبال اروپا معناي ديگري دارد. شايد بتوان از دست رفتن زمام تيم را به عنوان بهترين تعبير انتخاب كرد. در چنين شرايطي هيچ كس، نه نيروهاي گارد پليس، نه مربيان و مديران و نه مسئولان و مقامات نمي توانند به كمك تيم بيايند، تنها و تنها همان آشوبگران ـ كه مانند اين بازي داور نگون بخت را مورد اصابت هر آنچه در دست داشتند، قرار دادند ـ هستند كه مي توانند به كمك تيم بيايند و...
به هرحال هر كس پيش بيني كرد كه اين جام غوغاكننده و جنجال برانگيز خواهد بود، مسابقه نيمه تمام رم و ديناموكي يف، شرايط مساعد را ايجاد كرد.
(۲)
... زماني كه همه هواداران تيم رم ناگهان ايستادند و به چرخش نيروهاي پليس ـ كه در زمين سبز مشغول آرام كردن فضا بودند ـ چشم دوختند، اين منظره براي بسياري تكرار دوباره ها بود. قطعاً شخصي كه امروز از نبودن در بطن چنين جريان هايي خشنود است كسي نيست جز كاپلو، مربي سابق رمي ها. هنوز خاطره مسابقه بين رم و لاتزيو در خاطره هاست و همواره جريان ناآرام و جنجالي هواداران متعصب ايتاليايي در اذهان خواهد ماند.
به هرحال كاپلو امروز خشنود است حتي با وجود عرق ريشه داري كه نسبت به رمي ها دارد.
امروز تيم يووه در مشت مصمم كاپلو آرام گرفته است و تا اين جاي كار سيري صعودي را طي مي كند. تاكنون دومين بازي آنها با موفقيت سپري شده است و كاپلو از اين بابت خشنود است.
«مهره هايم در جايگاهي كه برايشان در نظر گرفته ام به تعادل رسيده اند و بهترين كارآيي را از خود نشان مي دهند.»
از نظر كاپلو شرايط مثبت امروز به معناي حذف موانع و كوچك شمردن رقيب نيست. «من سعي مي كنم مرحله به مرحله پيش بروم به عقيده من مانع امروز آژاكس بود كه توانستيم با همت بايكنان با انگيزه يووه از آن بگذريم.»
كاپلو، رودي فولر مربي فعلي رمي ها را شايسته و لايق تيمي چون رم مي داند. از نظر او شرايط تيم رم هماهنگ و كاملاً ايده آل است. اما به شرطي كه جنجال ها و حاشيه هاي هر روزه هواداران آشوبگر اين اجازه را بدهند.
يوفا، امروز با نگاهي تند و گزنده رم را در مركز توجه خود دارد و اين شرايط قطعاً به ضرر تيم محبوب ايتاليايي ها خواهد بود. ضررهاي پي در پي رم رو به سوي تاريخي شدن دارند و شرايط نابسامان اين باشگاه گويا هر روز عمق بيشتري پيدا مي كند و...
با همه اين اوصاف روند امروز مشخص است. كاپلو رهبري يووه را به عهده دارد و فولر رم را. كاپلو از رم جداست. امروز ديگر نظر و عقيده او بعد از آشوب تيمش به سرتاسر جهان مخابره نمي شود و دهها تفاوت ديگر كه در تاروپود اين تضادها نهفته شده است.
(۳)
بعد از اتفاق افتادن چنين حاشيه هايي مهره هدايتگري چون رودي فولر در راس انتقادها قرار مي گيرد اما هنگام وقوع آشوب در مسابقه رم تنها دو هفته بود كه فولر در جمع ايتاليايي ها بود.
كاپلو معتقد است: «امروز وضعيت رم نيازمند بررسي عوامل ديگري، فراتر از مربيگري است.» اين جمله مربي سابق رم قطعاً صحيح است چرا كه چنين شرايط و وضعيت مشابهي است كه كاپلو، بارها آن را در باشگاه محبوب ايتاليايي ها تجربه كرده بود.
شايد عده اي اين جمله بيان شده را دليلي بر همه خلاءهايي بدانند كه كاپلو آنها را در رم گذاشت و به يوونتوس پناه برد. اما واقعيت به گونه ديگري است؛ شرايط هماني است كه تا چند ماه پيش وجود داشته است.
در همه سخنان كاپلو نكته اي وجود دارد و آن اين كه او هنوز به رم علاقه مند است. هنوز بعد از هر نتيجه  بازي هاي باشگاه سابقش را تحليل مي كند و گاهي فكر مي كند اگر او به عنوان مثال به جاي شخصي چون فولر بود چه تكنيكي را برمي گزيد و يا دهها شرايط ديگر. حتي امروز وقتي آشوب و هرج و مرج به جاي جاي رم رخنه مي كند او مي انديشد كه چه جريمه اي از همه آنچه گفته مي شود نصيب رمي هاي نگون بخت خواهد شد.
واقعيت اين  جاست كه كاپلو امروز در يوونتوس آرام گرفته است اما با نگاهي علاقه مند به همه آنچه در رم اتفاق مي افتد توجه مي كند.
(۴)
رمز كاميابي كاپلو در چيست؟ درماندن و به ثمر رساندن يووه؟ در بازگشت به رم؟ در ايجاد تحول در بافت باشگاه رم يا...
انتخاب او هرچه باشد از آن آينده است. آنچه امروز اهميت دارد در دست داشتن يووه است، آن هم آرام و بدون جنجال. كاپلو از شرايط اكنون خشنود است. از نظر او، مهره هايي در يووه وجود دارند كه با آنها مي توان به نهايت هر ليگي حتي قهرمانان اروپا دست پيدا كرد.
پاول ندود، زلاتان ابراهيموويچ، دل پيرو و... نقاط اتكاي كاپلو به حساب مي آيند. پاول ندود كه بعد از پشت سر گذاشتن دوره ملال آور آسيب ديدگي بار ديگر همراه يووه شده است، مهاجم مطمئني براي او به حساب مي آيد.
از نظر كاپلو ندود هماني است كه او هميشه در رم با كمبود آن مواجه بود. به هرحال امروز همه آنچه او در رم مي خواست و نبود امروز در يووه وجود دارد اما اين جمله كاپلو همچنان در ذهن سنگيني مي كند. «تيم محبوب من تا هميشه رم است.»
منبع: WWW.Sportinglife.com
دوستان قديمي دشمنان جديد
۱ـ دوستي هاي خاله خرسه هم ديگر ديده نمي شود. احترام دوستان قديمي را كنار گذاشته اند و چشم ها بسته و زبان هرچه دلش مي خواهد تحويل ديگران مي دهد. همان هايي كه وقتي در يك مهماني رو در روي هم قرار مي گيرند قربان صدقه هم مي روند، ماچ و بوسه تحويل هم مي دهند؛ وقتي از ميدان ديد همديگر فاصله مي گيرند هرچه مي خواهند مي گويند.
اتفاقاتي كه در طول هفته گذشته ميان ناصر حجازي و امير قلعه نويي رخ داد هرچند تازه نبود اما نتيجه اش هيجاناتي منفي بود كه به بدنه تيم استقلال وارد شد. صحبت هاي ناصر حجازي و حرف هاي متقابل امير قلعه نويي به دور از حتي احترام شهروندي بود چه رسد به همتيمي بودن. وقتي ناصر حجازي مي گويد:  «چوب را كه برداري گربه فرار مي كند»  اشاره به حرف هايي است كه او به صورت بسيار سربسته تقديم  قديمي هاي استقلال كرد و قلعه نويي جوابش را داد.
از گذشته ها به ياد داريم كه ناصر حجازي و منصور پورحيدري در مواردي با هم اختلاف داشتند. دامنه اختلافات اين دو هيچگاه به اين شكل كه امروز شاهدش هستيم به مطبوعات كشيده نشد. اما امروز با گوشه گيري پورحيدري و روي كارآمدن اميرقلعه نويي بحث ها و مصاحبه به قدري تند و تيز شده اند كه گاهي بي تفاوت ترين آدم ها را به واكنش وامي دارند.
طي فصل گذشته و اين فصل بارها مصاحبه هاي قلعه نويي و ناصر حجازي در مطبوعات به بدترين شكل ممكن وارد مطبوعات شد. آنها هرچه خواستند عليه همديگر گفتند و در پايان براي تطهير خود پاي مردم بيچاره و طرفداران بي خبر از حواشي و پشت پرده ها را به ميان كشيدند كه اي آقا مردم خودشان همه چيز را مي دانند. نه برادر من، مردم چه چيزي مي دانند. مردم مانده اند بين دو طيف. وقتي تيم نتيجه نمي گيرد، ناصر حجازي تشويق مي شود و وقتي نتيجه مي گيرد قلعه نويي. اين اتفاقات در يك بازي هم رخ مي دهد. اين مردمي كه در پايان تمامي مصاحبه ها مي شوند قاضي اما بي خبر، همان هايي هستند كه داخل استاديوم گيج مانده اند كه بالاخره كدام درست است، تشويق و همراهي با ليدرهاي طرفدار حجازي و يا طرفداران و ليدرهاي باشگاه و قلعه نويي. حتي اگر ناصر حجازي مدعي باشد با ليدرهاي استقلال رابطه خوبي ندارد اما نمي توان كتمان كرد كه برخي از آنها به صورت ذاتي به او علاقه مند هستند.
مردمي كه شده اند برگ حواله مصاحبه آدم هاي دوست داشتني استقلال همان هايي هستند كه نمي دانند چرا وسط يك بازي بايد عليه ناصر حجازي ـ مردي كه حالا هيچ سمتي در استقلال ندارد ـ شعار بدهند. آنها حتي نمي دانند عده اي آدم استخدام شده اند كه از استقلال زندگي شان تامين مي شود و براساس همين اصل به نفع گروهي يا فردي شعار مي دهند و طرف مقابل را شرحه شرحه مي كنند. اتفاقي هم نيست مردم يا جوان هايي كه براساس شور موجود در ورزشگاه ها، هيجان زده حتي برايشان سؤال پيش نمي آيد كه چرا بايد فلان آدم را حالا تشويق كنند و به فلان آدم هتاكي هما ن هايي هستند كه يك عده آدم مدام دم از آنها مي زنند.
اين يك اتفاق عجيب و غير قابل هضم نيست. باور كردنش هم كار بسيار ساده اي است. منفعت هركسي ايجاب مي كند كه در مورد يك مسئله يا يك آدم جبهه گيري كند يا برعكس. اما بهتر اين است كه هر كسي از ذخاير وجودي خودش در مصاحبه ها هزينه كند. استفاده از يك عده جوان كه داخل استاديوم براساس شرايط طبيعي حتي نمي دانند چرا بدترين الفاظ را نثار يك بنده خدا مي كنند بدترين شكل سوءاستفاده است.
۲ـ برخلاف استقلال در پرسپوليس هميشه يك آدم بوده كه گويي هميشه پررنگ تر از بقيه است. علي پروين زير سايه حضور يا عدم حضورش در پرسپوليس قرار نمي گيرد. او چه بيرون باشد و چه داخل، عضو برجسته پرسپوليس است، اين را فصل گذشته به راحتي تجربه كرديم.
اما وقتي او به پرسپوليس آمد چند نفر از قديمي هاي پرسپوليس در نقش مخالف بازي كردند. چند قديمي وقتي عليه پروين حرف مي زنند يعني از مرحله آسايش گذشته اند. آنها وقتي تيغ به سمت مديريت پرسپوليس گرفته اند نه اين كه مديران پرسپوليس بلكه پروين را هدف گيري كرده اند اما دقيقاً به همان دليل ذكر شده قادر به موضع گيري شفاف نيستند. تنها كسي كه در جمع قديمي هاي پرسپوليس به خود جرات داد مستقيم عليه پروين مصاحبه كند محمد مايلي كهن دستيار سابقش بود كه مدعي شد رفاقت با پروين اتوبان يكطرفه است. البته حرف هايي كه او به زبان آورد از نظر كساني كه طي تمام اين سال ها مايلي كهن و شخصيتش را تجربه كرده اند به خوبي قابل درك و لمس است. به هرحال او طي سال هايي كه از سايه پروين خارج و در تيم هاي ملي و باشگاهي نفر اول بود نشان داد كه هرچه فكر كند صحيح است مي گويد، بدون سياست و يا سياسي كاري.
اما وقتي يك قديمي مديريت پرسپوليس را عامل شرايط موجود مي داند قطعاً با درك اين نكته كه مرد اول فني پروين است و انتخاب و جذب ؟ هم كار او است اين صحبت ها را به زبان رانده. او خوب مي داند كه با هدف قرار دادن مديريتي كه تقريباً كل امور فني و تيم پرسپوليس را در اختيار پروين قرار داده، در حقيقت مدير فني امروز پرسپوليس را نقد خواهد كرد. جالب تر اين كه برخلاف استقلال كسي در پرسپوليس كه هميشه به لحاظ فرهنگي ضعيف تر از استقلال به جامعه تفهيم شد، از خط قرمز عبور نمي كند. كسي براي نقد يك مخالف، يك همتيمي قديمي از اصطلاحات نادرست و نابجا استفاده نمي كند. حتي اگر اين شرايط را درك كوچه بازاري احترام قديمي و پيشكسوت و بزرگتر و كوچكتر بدانيم، باز هم قابل احترام و تكريم است. استفاده از الفاظ ركيك در پرسپوليس ميان قديمي هاي اين تيم سال هاست كه در كمترين حد خود ديده شده است. هرچند تماشاگران اين تيم اداي دين كرده و هر آنچه در ظاهر آد م ها گفته نمي شود به بدترين شكلش روي سكوهاي سيماني صندلي هاي استاديوم بروز مي دهند.
۳ـ آنچه اين روزها اتفاق مي افتد نشان دهنده اين نكته است كه فرهنگ سازي از پايه را همه فراموش كرده ايم. وقتي دو همتيمي قديمي ـ هرچند هيچگاه با هم بازي نكرده  باشند ـ به جان هم مي افتند تا زماني كه اين حرف ها و اثراتش روي سكوهاي تماشاگران خودش را نشان مي دهد يعني ما فراموش كرده ايم به  هرحال محيط ورزش در تعامل با فرهنگ مناسب، محيطي جذاب و قابل تكريم است. محيطي كه هرلحظه چند نفري هستند كه به جان هم بيفتند كجايش جاي مناسبي به نظر مي رسد كه توقع داشته باشيم خانواده ها فرزندانشان را با خيالي آسوده به سمتش هدايت كنند؟

تنش هاي يك كميته
006567.jpg
اميرحسين ناصري
۱) يك روزي كنج خانه مي نشستند تا كلاغ ها آواز خداحافظي برايشان بخوانند. يك روزي گره سفيد بند كفش ها را كه باز مي كردند ديگر مي رفتند توي قاب عكس ها تا زماني كه يكي فرياد مي زد؛ «لااله الاا...» و بقيه پشت سرش. يك روزي بعد از كفن سفيد، به پهلو خوابيدن، خاك و سنگ مشكي قبر با يك سخنراني زنده مي شدند و بعد براي هميشه يك آه مي ماند و چند تا عكس سياه و سفيد كه كسي حتي رغبت نمي كرد قربان صدقه شان برود. اما حالا گويا يك اتفاقي افتاده حالا وقتي يكي از توي زمين مي آيد بيرون، چهارگوشه سبز را مي بوسد كفش هايش را مي آويزد، مي رود توي خانه مثل تمام آنهايي كه يك عمر از پا به توپ شدنش لذت مي بردند، بازي را از خارج مستطيل تماشا مي كند، فوتبال برايش تمام نشده حالا متوجه شده اند تاريخ مرگشان در نظر مردم، روز خداحافظي شان مي تواند نباشد. مي شود رفت توي زمين، بازي كرد، فوتبال را از نزديك پيگيري كرد و هزار كار ديگر، طوري كه يادشان نرود يك روزي فوتباليست بوده اند.
۲) يك ميز. بهاي ميزها فرق مي كند. اين كه داخل يك فدراسيون مطرح باشد به نام فوتبال ارزش اش را چند برابر مي كند وقتي اين ميز مي شود چند نفره و چند نفر دورش مي نشينند تا در مورد يك مسئله نسبتاً مهم صحبت كنند. مهم اين نيست كه نتيجه چه مي شود، مهم اين است كه رئيس دور ميز چه كسي است، چون اوست كه دست آخر نتيجه را تعيين مي كند. بقيه بايد چكار كنند؟ يك عمل و يك عكس العمل ساده قانون سوم نيوتن.
بار اول
دوره رياست مهندس صفايي فراهاني بر فدراسيون فوتبال است. بر اساس چارت  سازماني فدراسيون هاي ورزشي يكي از كميته هاي زيرمجموعه هر فدراسيون «كميته پيشكسوتان» است. رئيس فدراسيون در مورد راه اندازي آن با چند نفر مذاكره مي كند. در ميان كساني كه او را به سمت تشكيل كميته پيشكسوتان هدايت مي كردند، گوش او حرف آنهايي را شنيد كه با به وجود آمدن اين كميته مخالف بودند. دليل ساده آنها براي يك آدم سياسي مقبول بود؛ «آمدن آنها و جمع شدنشان يعني دردسر. خودشان را صاحبنظر مي دانند. اگر ولشان كني هر كدام ادعاي رياست فدراسيون را هم دارند. فردا برايت شاخ مي شوند.» و به همين راحتي او تا زماني كه بر مسند رياست فدراسيون فوتبال نشست حتي يك لحظه فكر تشكيل كميته پيشكسوتان را حوالي ذهنش راه نداد.
بار دوم
006573.jpg
رفتن صفايي فراهاني و آمدن دكتر محمد دادكان تعريف ساده تري هم داشت؛ رفتن يك مدير سياسي و آمدن يك مدير ورزشي، يك پيشكسوت. ديگر كسي نمي توانست از ورزشي نبودن دادكان بهانه گيري كند او هم در مقابل بايد بهايش را مي پرداخت؛ بهاي آن درك شرايط تمام آنهايي بود كه خود به نوعي در اين رشته ورزشي يا عمر سپري مي كنند و يا موي سفيد كرده اند.
شعار دادكان استفاده از تجربه نه درگذشتگان بلكه پيشكسوتان بود. تشكيل كميته پيشكسوتان توسط خود او اولين بار طرح شد و قديمي هاي توپ و كفش استوك از شرايط پيش آمده بهترين بهره برداري را كردند و طرح عملي نزد رئيس بردند.
سال گذشته با توافق طرفين ـ فدراسيون و پيشكسوتان ـ طرح به مرحله اجرا رسيد. اعضاي اصلي كميته به پيشنهاد عده اي پيشكسوت و انتخاب دادكان اين نفرات بودند؛ نوريان، جاسميان، جمالي، بهزادي، قراب، فرزامي، ظلي، ميرزاحسن، كاشاني، آشتياني، اربابي، دادكان و نوآموز. انتخابات برگزار شد و طي آن همايون بهزادي به عنوان رئيس هيات مديره، فرزامي مدير، ظلي دبير و قراب خزانه دار انتخاب شدند.
اين كميته قرار شد حامي منافع پيشكسوتان باشد، ليگ پيشكسوتان را راه اندازي كند، بازوي حمايتي فدراسيون باشد و البته شرايط رفاه عمومي قديمي هاي فوتبال را فراهم كند.
در اين ميان قرار شد در هر سفر برون مرزي كه تيم هاي ملي انجام خواهند داد، يكي از پيشكسوتان به انتخاب كميته همراه تيم باشد. از سوي ديگر پيشكسوتان به عنوان ناظران بازي هاي ليگ هاي مختلف حضور داشته باشند. شناسايي پيشكسوتان بي بضاعت و حمايت مالي و مادي از ديگر برنامه هاي اين كميته و فدراسيون فوتبال بود.
صندوق حمايت از پيشكسوتان
006576.jpg
يكي از فعاليت هاي اين كميته، پيگيري موضوع صندوق حمايت از پيشكسوتان در رشته فوتبال است. همايون بهزادي به عنوان نماينده فدراسيون در اين بخش فعاليت ها را اينگونه تشريح مي كند:
«حدود پنج هزار پيشكسوت فوتبال داريم كه از طريق اين صندوق قادر به حمايت آنها خواهيم بود. برنامه هاي اين صندوق در دو بخش بيمه و پرداخت حقوق ماهيانه تقسيم مي شود. پرونده فوتبال از ۶۰ سال پيش تاكنون بررسي و پيشكسوتان فوتبال و سابقه شان تا حدي مشخص شده است. اما بخش بيمه شامل پيشكسوتاني مي شود كه سابقه المپيك هاي آسيايي را داشته اند. قهرمانان و مدال آوران اين مسابقات و جام ملت هاي آسيا در اين حوزه قرار مي گيرند. در اين برنامه پيشكسوتان يك تا پنج ميليون بيمه خواهند بود و در صورت فوت تا ۱۰ ميليون به خانواده آنها تعلق خواهد گرفت.  تا ۸۰ درصد هزينه هاي درماني پيشكسوتان توسط بيمه دانا پرداخت مي شود.
براي دريافت حقوق ماهيانه، صندوق جدول امتيازي خاصي تنظيم كرده است كه در آن اگر پيشكسوتي عضو تيمي بوده و آن تيم قهرماني استان را كسب كرده باشد يك امتياز دارد، اگر قهرماني كشوري را در كارنامه داشته باشد يك امتياز، اگر سابقه عضويت در تيم ملي يا حضور در مسابقات مختلف در سطوح و اعتبار امتيازات خاصي را كسب مي كند كه بر اساس اين جدول ماهيانه مبلغي به عنوان حقوق دريافت خواهد كرد.»
به زودي طرح صندوق حمايت از پيشكسوتان جامعه داوران را نيز در بر خواهد گرفت. اما عمده ترين مشكل فدراسيون فوتبال در اين زمينه عدم آگاهي و آشنايي پيشكسوتان فوتبال از مزايا و شرايط اين صندوق است.
يك ليگ و آغاز مناقشات
«سعي مي كنيم با برگزاري مسابقات پيشكسوتان را از انزوا و منازلشان بيرون بكشيم. آنها نياز به روحيه اي مضاعف و نشاط ميادين ورزشي دارند.» فرزامي ديگر عضو كميته پيشكسوتان ليگ پيشكسوتان را اينگونه تعريف مي كند.
مسابقات ليگ پيشكسوتان از ۱۰ مهر در ورزشگاه حيدرنيا آغاز مي شود. مسابقاتي كه آغاز تنش هاي پنهان در لايه هاي كميته پيشكسوتان و فدراسيون  فوتبال است، در سه رده سني از ۳۸ تا ۴۶ سال، از ۴۷ تا ۵۵ سال و از ۵۶ سال به بالا برگزار مي شود.
در دو رده اول ۱۲ تيم و در رده سني ۵۶ سال به بالا، هشت تيم براي حضور در مسابقات اعلام آمادگي كرده اند. هر تيم در رده ۳۸ تا ۴۶ سال شامل هفت بازيكن اصلي خواهد بود و رقابت هاي دو رده بعدي در دو تيم هشت نفري برگزار مي شود.
006570.jpg
اين مسابقات روزهاي شنبه، دوشنبه و سه شنبه هر هفته انجام مي شود و در هر روز از اين رقابت ها سه تا چهار بازي برگزار مي شود.
با هماهنگي هاي صورت گرفته مسابقات مهم از تلويزيون پخش خواهد شد. باشگاه ها نيز مي توانند با جذب اسپانسر بخشي از هزينه هاي مالي را جبران كنند. در اين زمينه فدراسيون فوتب۰ال باشگاه ها و تيم ها را ياري مي دهد و بازي ها در دو زمان ۲۰ دقيقه برگزار خواهد شد. دور تا دور زمين را هم تبليغات در برخواهد گرفت، درآمدها و هزينه ها در تمامي شرايط زمينه ساز تنش ها هستند. فدراسيون و كميته پيشكسوتان هم از اين نصيب بي بهره نبودند.
اعضاي كميته پيشكسوتان معتقدند با افتتاح حساب جداگانه تمامي امور مالي مسابقات و مسايل مربوط به اين كميته بايد راساً در اين بخش پيگيري شود اما مسئولان فدراسيون با تشكيل دولت در دولت مخالفند؛ آنها مدعي هستند كه كميته پيشكسوتان بخشي از فدراسيون فوتبال است، مانند كميته داوران، انضباطي و... همان طور كه هيچ كميته اي تشكيلات و دفاتر مالي جداگانه ـ خارج از عرف فدراسيون ـ ندارد، لزومي بر اين بدعت وجود ندارد.
مناقشات داخلي كه كسي ـ نه اعضاي كميته و نه مديران فدراسيون ـ حاضر به تاييد آن نيستند، به پشت ميز مذاكرات كشيده شد تا جايي كه فدراسيون با دستور محمد دادكان، ناصر نوآموز را رسماً مسئول مسابقات ليگ پيشكسوتان معرفي كرد. وقتي قدرت برتر به خشم مي آيد چاره اي جز پذيرفتن نيست.
برخورد از موضع قدرت فدراسيون فوتبال، كميته پيشكسوتان را فعلاً به عقب نشيني وادار كرد. يكي از اعضاي كميته مي گويد: «قرار است فدراسيون سال اول برگزاري مسابقات، به صورت آزمايشي امور را در اختيار داشته باشد. اين كار يك آزمايش است چون كميته قادر به تامين مسايل مالي ليگ نيست امسال اين مسابقات زير نظر فدراسيون است تا سال ديگر كه...»
محل مناقشه
اهرم هاي فشار در اختيار كساني است كه قدرت تفكر دارند. اعضاي كميته پيشكسوتان در مقابل تهديد فدراسيون در پي يك عمليات انتحاري هستند. از شواهد اينگونه پيداست كه پيشكسوتان فوتبال به دنبال تاسيس سازماني مستقل از فدراسيون براي جمع قديمي هاي فوتبال هستند. آنها طرح تشكيل اين سازمان را به فدراسيون برده اند اما اين كار آنها از نظر مسئولان فدراسيون يعني اعلام استقلال و حاكميت جداگانه.
توجيه فرزامي از اعضاي اين كميته در اين باره نكات جالبي را در پي دارد؛ «كميته پيشكسوتان يك بخش وابسته و محدود است. امكان دارد با آمدن رئيس ديگري بر راس امور فدراسيون تمامي تشكيلات در خطر انحلال باشد حيات اين كميته به افراد بستگي دارد اما تشكيل يك سازمان يا NGO در كنار كميته و با هويتي مستقل به تداوم حركت پيشكسوتان كمك خواهد كرد.»
مطرح كردن اساسنامه سازمان پيشكسوتان فوتبال جرقه اي مي تواند بودن در مجاورت يك بشكه باروت باشد. وكلاي حقوقي بنا بر ادعاي برخي از پيشكسوتان در حال پيگيري اين فعاليت هستند. تشكيل سازماني فوتبالي جداي از تشكيلات فدراسيون فوتبال از نظر مديران فدراسيون مي تواند يك حركت موازي و به خطر انداختن واحدها و حوزه هاي فعاليت يك نهاد رسمي در فوتبال باشد.
بحث دولتي بودن فدراسيون فوتبال مي تواند مانعي براي تشكيل سازمان فوتبال پيشكسوتان باشد. اما قديمي هاي فوتبال معتقدند فدراسيون دولتي نيست، يك سازمان مستقل تحت نظارت دولت است. آنها براي ادعاي خود به اين نكته اشاره مي كنند كه سه سال است فدراسيون فوتبال ذي حساب و نماينده سازمان بازرسي ندارد.
فرزامي از اعضاي اين كميته مي گويد: «ما به دنبال سازماني جداي از فدراسيون هستيم. كار ما فعلاً در حد يك كميته است. ما به دنبال يك NGO، غول اجتماعي هستيم. سعي هم مي كنيم با فدراسيون هماهنگ باشيم و مسلماً از فدراسيون جدا نخواهيم بود.»
بروز معضل به سادگي قابل پيش بيني است هرچند اعضاي پيشكسوت براي جلب نظر مسئولان فدراسيون براي مديران آن دعوتنامه جهت حضور در NGO ارسال كرده اند، دعوتنامه اي كه به نظر مي رسد با واكنش تند مسئولان فدراسيون فوتبال پاسخ داده شود . در اين حالت، بيان اين جمله بسيار خوشبينانه خواهد بود كه «سعي مي كنيم اصطكاكي نباشد. در نهايت قصد و نيت همه ما پيشرفت فوتبال است. رفاه حال همه اعضاي فوتبال است...»
پيگيري هاي مصرانه پيشكسوتان فوتبال در آينده مساوي خواهد بود. با خودزني فدراسيوني كه با شعار استفاده از تجربيات قديمي هاي فوتبال وارد ميدان شد. تشكيل يك سازمان موازي كار قطعاً موردنظر سازمان تربيت بدني نيز نخواهد بود زيرا آنان خواهان تضعيف فدراسيون ها و بازوهاي اجرايي خود نيستند.
به هرحال به زودي تنش درون سازماني فعاليت هاي فدراسيون فوتبال را در برمي گيرد البته اگر وضع به همين منوال پيش برود.
تيم ملي ايران-بازي هاي آسيايي تهران

|  ايران  |   هفته   |   جهان  |   پنجره  |   داستان  |   چهره ها  |
|  پرونده  |   سينما  |   ديدار  |   حوادث   |   ماشين   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |