چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۳
نوشتاري درباره ساماندهي تخصص ها در آموزش و پرورش
معلمان پزشك
اشاره: منظور از تخصص در اين مقاله توانمندي هاي غيرآموزش و پرورش معلمان است. فرهنگيان زيادي علاوه بر معلمي، پزشك، پرستار، روان شناس و مشاور، نويسنده، كارشناس حقوقي، مهندس، هنرمند، مخترع و صاحب نظر در رشته هاي مختلف علمي هستند. اين افراد چه جايگاهي در آموزش و پرورش دارند؟ تخصص هاي آنان تا چه حد مورد استفاده قرار مي گيرد؟ بررسي و تعمق در اين باره از ابعاد مختلف مي تواند حائز اهميت باشد.
دكتر ولي الله گرايلي ملك/ ابراهيم اصلاني
تخصص ها در آموزش و پرورش
004044.jpg
«تخصص ها» در هر سازمان مجموعه گرانبهايي هستند كه اگر به درستي و در جايگاه خود مورد استفاده قرار گيرند، به ارتقاي كيفيت امور در سازمان كمك مي كنند و انگيزه هاي تلاش و پويايي را افزايش مي دهند. آموزش و پرورش با بيش از يك ميليون شاغل، نيروهاي تخصصي زيادي را در اختيار دارد. بسياري از ليسانس هاي آموزش و پرورش در رشته هاي فني مدرك گرفته اند و علاوه بر كار در هنرستان هاي فني و حرفه اي و كار و دانش، از تخصص خود به شكل هاي ديگر نيز استفاده مي كنند. ليسانس هاي پرستاري، كشاورزي، مددكاري و ساير زمينه هايي كه به نوعي در بيرون از آموزش و پرورش بازار كار دارند هم كم نيستند.
آموزش و پرورش فوق ليسانس هاي زيادي دارد كه علاوه بر معلمي، در زمينه هاي حرفه اي ديگر هم تخصص دارند. علاوه بر فوق ليسانس ها، تعداد نسبتاً  زيادي پزشك و دكتراي رشته هاي مختلف در آموزش و پرورش اشتغال دارند. به طور معمول، در مورد نيروهاي فوق  ليسانس به بالا دو مشكل وجود دارد: اولاً  بسياري از آنها در جايگاه واقعي خود مورد استفاده قرار نمي گيرند و شايد به مفهوم درست تر، جايگاهي براي آنها در نظر گرفته نشده است. ثانياً  به هيچ وجه به قابليت هاي واقعي اين افراد توجه نمي شود و براي آموزش و پرورش، توانمندي هاي آنها اهميت چنداني ندارد. نيروهاي متخصص آموزش و پرورش، در خارج از اين مجموعه بسيار بيشتر مورد توجه هستند و هم از لحاظ جايگاه اجتماعي و هم از لحاظ درآمد، وضعيت مناسب تري دارند. تعداد زيادي از نيروهاي تخصصي آموزش و پرورش، در كنار معلمي، جذب مراكز دولتي و خصوصي مي شوند و با شأن و احترامي بالاتر مورد توجه قرار مي گيرند.
بي تدبيري در استفاده از تخصص ها
آموزش و پرورش ايران هيچ گاه رويه ثابت و مشخصي در قبال متخصص ها نداشته است. زماني ادامه تحصيل در آموزش و پرورش، نه تنها مقبوليتي نداشت، بلكه در مواردي با ممانعت هم مواجه مي شد. در زماني ديگر، سياست تغيير يافت و ادامه تحصيل به شدت مورد تبليغ و تقويت قرار گرفت و همه اجازه يافتند در هر رشته اي كه تمايل دارند مدرك بگيرند. اگر چه، طي ساليان گذشته سعي مي شد كه متقاضيان ادامه تحصيل با نيازهاي آموزش و پرورش هماهنگ شوند، اما در عمل، افراد درحوزه هاي مختلف ادامه تحصيل دادند و آموزش و پرورش با خيل نيروهاي متخصصي كه فكري براي آنها نشده بود، مواجه شد.
در هر حال، آنچه فعلاً مشهود است، نابساماني وضعيت نيروهاي تخصصي به دليل عدم برنامه ريزي و پيش بيني لازم است. به دلايل آشكار و پنهان زيادي، از ابتدا، فكر و برنامه اي براي سامان دهي تخصص ها در آموزش و پرورش وجود نداشته است و در واقع، وجود چنين نيروهايي هيچ گاه جدي گرفته نشده است.
شرايط فعلي معلم- پزشك ها
به عنوان نمونه اي جالب، در بيشتر مناطق آموزش و پرورش تهران و شهرستان ها، درمانگاه فرهنگيان تأسيس شده است؛ از طرف ديگر تعداد قابل توجهي معلم- پزشك هم داريم كه تكليف آموزش و پرورش با آنها روشن نيست. آموزش و پرورش از اين افراد بيشتر توقع معلمي دارد تا پزشكي؛ چرا كه آنها را به عنوان معلم استخدام كرده است، نه پزشك!
مشكل عدم ساماندهي از همين مورد مشهود است. آموزش و پرورش عده اي را به عنوان معلم استخدام كرده و اينان بعد از مدتي، ادامه تحصيل داده- حتي با مساعدت خود آموزش و پرورش و اعطاي امكاناتي چون مأمور به تحصيل و يا مرخصي بدون حقوق و غيره - پزشك شده اند، اولاً اگر به تخصص آنها نيازي نداشت، چرا از ابتدا، شرط ادامه تحصيل را خروج از آموزش و پرورش تعيين نكرده است و ثانياً اگر امكان و شرايطي براي استفاده بهينه از تخصص آنها وجود دارد، چرا اين كار را نمي كند؟
كسي كه نيروي آموزش و پرورش است و در اختيار اين مجموعه قرار دارد، بايد با نيازهاي آن هماهنگ شود. اگر او قصد دارد به سمت و سويي برود كه مورد نياز مجموعه نيست، از ابتدا چه اصراري به حفظ وي بوده است؟ آموزش و پرورش در زماني كه به نيرو نياز داشت با خيلي چيزها كنار مي آمد و در هر حال كسي كه در آموزش و پرورش بود، به نوعي مي توانست در زمينه مورد علاقه اش به تحصيل و كسب تخصص بپردازد. شايد كسي آن زمان فكر شرايط فعلي را نمي كرد و به همين دليل، ضرورتي هم براي ساماندهي تخصص ها احساس نشده است!  عواقب بي برنامگي گذشته، الان ديده مي شود و آموزش و پرورش از نيرويي كه با امكانات خودش به تخصصي رسيده،  نمي تواند استفاده اي بهينه بكند. يا نبايد اجازه داده مي شد كه افراد در درون سيستم، تخصص بگيرند و يا وقتي فردي تخصص گرفته، بايد مورد استفاده قرار گيرد.
004041.jpg
ضرورت سامان دهي تخصص ها
سامان دهي تخصص ها در آموزش و پرورش بايد از جايي به طور جدي شروع شود. اگر در اين امر تأخير شده، بايد هر چه سريع  تر وضعيت تغيير يابد. شايد هيچ مجموعه و سازماني در كشور تا اين تعداد نيروي تخصصي نداشته باشد. بسياري از نيروهاي تخصصي آموزش و پرورش، در جاهاي ديگر افراد شاخص و مطرحي هستند در صورتي كه در آموزش و پرورش ارج و قرب خاصي ندارند و حتي گاهي مورد بي مهري هم قرار مي گيرند. به همين دليل، چنين افرادي انگيزه هاي خود را براي كار در آموزش و پرورش از دست مي دهند و بسياري تمايل دارند دوران خدمت شان در آموزش و پرورش هر چه زودتر به سرآيد تا راحت تر بتوانند به دغدغه هاي حرفه اي خود بپردازند.
در صورت درك ضرورت سامان  دهي تخصص ها در آموزش و پرورش، اين نكات مي توانند حائز اهميت باشند:
۱- تعداد و تنوع تخصص ها در آموزش و پرورش به حدي است كه اجراي طرح هاي فوريتي و ضربتي به هيچ نتيجه اي جز آشفتگي نمي انجامد. براي سامان دهي بايد برنامه اي ۵ تا ۱۰ ساله تدوين شود.
۲- شناسايي و تشكيل بانك اطلاعاتي نيز بايد به صورت تدريجي و منظم آغاز شود. ما در آموزش و پرورش مؤلفين و مترجميني داريم كه بيش از ۲۰تا۳۰ اثر چاپ شده دارند و هنرمندان و مخترعيني داريم كه آثار بزرگي خلق كرده اند. آموزش و پرورش كمتر عادت دارد دنبال چنين افرادي برود مگر آن كه ضرورتي پيش آيد و يا ...؛ اما اگر قصدي براي ساماندهي و استفاده از اين نيروها در كار باشد، بايد دنبال آنها رفت.
۳- بايد نوع به كارگيري تخصص ها دوباره تعريف شود. حداقل قضيه آن است افرادي مانند پزشكان كه حوزه فعاليت دارند، در جايگاه خود قرار گيرند. چه اجباري وجود دارد فردي را كه تخصصي دارد، به زور در جايگاهي كه مؤثر نيست و يا حتي ارتباطي با آن ندارد، حفظ كنيم؟ باز به عنوان نمونه اي ديگر، كساني كه مدرك فوق ليسانس روانشناسي با گرايش هاي متفاوت دارند، به دليل كاهش دانش آموزان انساني و به تبع آن كاهش ساعات درس روانشناسي، مجبورند در اموري غيرتخصصي مانند تدريس علوم اجتماعي به كار گرفته شوند و يا در نهايت به پست مشاوره روي آورند كه آن هم براي خود مشكلاتي دارد.
۴- آموزش و پرورش بايد از تفكر به كارگيري باري به هر جهت، مصلحتي، اجباري و غيرضابطه اي نيروها خارج شود. يك پژوهش دقيق مي تواند ميزان ضرر و زيان هنگفت آموزش و پرورش از ناحيه ضعف هاي مديريتي در به كارگيري نيروها و همچنين عدم ساماندهي تخصص ها را نشان دهد. در شرايطي كه آموزش و پرورش از كمبود شديد بودجه رنج مي برد، عجيب است كه توجهي به روش هاي صرفه جويي وجلوگيري از هدر رفتن بودجه ندارد.
تخصص ها و طرح ارتقاي شغلي
در طرح ارتقاي شغلي، فرهنگيان براساس امتيازات مكتسبه به گروههايي تقسيم مي شوند. اين طرح ، ضمن آن كه باز نمونه اي از طرح هاي معيوب و بيمار است، از يك فلسفه انگيزشي بسيار ناقص هم استفاده كرده است. رتبه بندي معلمان و ايجاد انگيزه از طريق رقابت، آن هم با تقويت كننده اي ناكارآمد، بيانگر نگاهي ناآگاهانه و بيمار به آموزش و پرورش و رسالت آن است. اگر چه به ظاهر اين طرح به تخصص ها اهميت مي دهد، اما در واقع، تخصص ها در اين طرح نيز ناديده گرفته مي شود، به جاي آن كه طي يك فرآيند مستمر؛ آموزش و پرورش به دنبال كشف و شناسايي نيروهاي متخصص خود باشد و براي آنها جايگاهي مناسب و درخور ايجاد كند، طي يك حركت ضربتي و بدون جاذبه، از همه مي خواهد كه هر چه مدرك براي كسب امتياز دارند، بياورند تا رتبه بگيرند!  يك نيروي متخصص و بالاتر از آن يك نيروي فرهيخته و دانشور با انگيزه رتبه و ارتقا به ميدان نمي آيد و به نوع ديگري از انگيزه ها و جاذبه ها نياز دارد، كه مهم ترين آنها احترام و حفظ شأن است.
تدريس در غير رشته
يك مسأله ديگر كه در حاشيه ساماندهي تخصص ها مي تواند مورد توجه قرار بگيرد، نيروهايي هستند كه در غيررشته اصلي خود به تدريس يا فعاليت ديگر اشتغال دارند. با اين موضوع، به تناسب زمان و موقعيت، نياز و حتي تصميم هاي سليقه اي در مناطق و ادارات، به شيوه هاي متفاوتي رفتار مي شود. هر سال به هنگام ساماندهي نيروها در آغاز سال تحصيلي، مشكلات زيادي از اين ناحيه به وجود مي آيند. دبير شيمي كه سالها زيست شناسي تدريس كرده است، كسي كه مدرك فلسفه دارد تدريس عربي را پيشه خود ساخته است و يا دبير علوم تجربي راهنمايي كه به عنوان دبير زبان انگليسي شناخته شده است و نمونه هاي مشابه ديگر به وفور در آموزش و پرورش وجود دارند. وقتي يك منطقه با مازاد دبير زيست شناسي روبه رو مي شود مي ماند كه چه كند؟ همه مناطق هر ساله با يكي دو مشكل اين چنيني مواجه مي شوند، زماني كساني را مجبور مي كنند كه به رشته اصلي خود برگردند و زماني هم به لطايف الحيل، تازه واردها را به نوعي راضي مي كنند. اين مشكل ساليان سال در آموزش و پرورش وجود داشته و دارد ولي حل نشده است. در كنار ساماندهي تخصص ها، اين موضوع نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.

بازار فرهنگ
مسئوليت مدني مديران شركت هاي سهامي
مؤلف: محمود رضا مسعودي/ ناشر: كيفيت/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۵۷ صفحه، رقعي/ ۱۳۰۰ تومان.
مؤلف در بخشي از مقدمه كتاب آورده است: «هدف از اين تحقيق اولا شناخت مسئوليت مدني مديران شركت هاي سهامي است و آن هم مستلزم پاسخ به سؤالاتي ديگر است از جمله اينكه وظايف و اختيارات و موانع محدوديت هاي مديران چيست و منابع و اركان مسئوليت مدني چه است كه طي اين تحقيق به تفصيل و تحليل مباحث فوق و مرتبط پرداخته شده است و هدف ديگر تعيين نقايص قانون تجارت و شناخت مسئوليت مدني آنها در برابر سهامداران، شركت و اشخاص ثالث است كه به تفصيل به آن پرداخته شده است...»
مجموعه راهنماي مراجعان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
004038.jpg
مجموعه راهنماي مراجعان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي صدور مجوزهاي فرهنگي، هنري و آموزشي منتشر شد.
روابط عمومي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در راستاي طرح تكريم از مردم و جلب رضايت ارباب رجوع و به مناسبت سال پاسخگويي مسئولان به مردم، مجموعه ۵ جلدي راهنماي مراجعان «مطبوعات و تبليغات»، «كتاب- نشر»، «مؤسسات فرهنگي و فعاليت هاي آموزشي و ديني»، «هنر» و «سينما» را منتشر كرده است.
دومين كتاب اين مجموعه كه راهنماي مراجعان به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در حوزه نشر و كتاب است، به مواردي همچون صدور مجوز چاپ كتاب، وام چاپ كتاب، صدور حواله كاغذ، فيلم و زينك، اعلام وصول كتاب، وام اجاره به شرط تمليك، وام تبصره ۳ براي چاپ، مجوز خروج كتاب از كشور، مجوز انتشارات دولتي، مجوز نشر براي افراد حقيقي و حقوقي، تمديد پروانه نشر، نمايشگاه كتاب استاني، صدور معرفي نامه براي دريافت وام اهل قلم و... مي پردازد.
«دادسرا» منتشر شد
شماره ۳ و ۴ ماهنامه «دادسرا»، نشريه داخلي دادسراي عمومي و انقلاب تهران، ويژه شهريورماه ،۱۳۸۳ منتشر شد.
در بخش نگاه اين شماره دادسرا، برنامه اجرايي شش ماهه دوم سال ۱۳۸۳ دادسراي عمومي و انقلاب تهران درج شده است. افق هاي روشن به مناسبت انتصاب آيت الله هاشمي شاهرودي و بيانات مقام معظم رهبري خطاب به مسئولان قضايي، عناوين مطالب بخش سخن نخست است.
نقش دادسرا در پيشگيري از وقوع جرم و اصلاح كودكان و نوجوانان بزهكار/ اقتصاد و نقش آن در پيشگيري از وقوع جرم/ اثر فوت محكوم عليه بر مجازات مقرر در حكم/ عزت نفس و نقش آن در پيشگيري از وقوع جرم / بزهكاران تهراني مقام اول را در استفاده از شيوه هاي جديد ارتكاب جرم دارند / جايگاه دادسرا در دادرسي كيفري اطفال و تأمين حقوق آنان / نگاهي به تحولات حقوقي - قضايي زندان / اقدامات دادسراي عمومي و انقلاب تهران در مورد اينترنت/ آخرين اطلاعات جزئيات پرونده تخلف و كلاهبرداري آموزشگاه هاي بدون مجوز كنكور...

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
سياست
سينما
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |