شب وقت كار است. خواب؟ حرام است براي كسي كه نانش به جارويي بلند بسته شده. دم دماي صبح، وقتي كه همه خواب گرفتاري هايشان را مي بينند، صداي خش خش جارو مي آيد. ظهر، نوبت نرده هاي كثيف شهر است. خواب؟ بين تمام اين 24ساعتي كه گذشت، چند پرانتز باز كنيد و داخلش بنويسيد مثلا استراحت. رفتگر اين لحظه هاي پرشتاب را در خانه اي پشت سر مي گذارد كه از گذشته به امروز پرتاب شده؛ جارو ي تكيه داده بر ديوار از خش خش مي افتد و رفتگر...