|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
حاصل فرار از شهري كه ديگر زيبا نيست
عجيب ترين باغ ايران
خانه كوچكتر از آن است كه انتظار وجود كتابخانه اي بزرگ در آن داشته باشي. با اين حال كتابخانه اصغر تقوي از معدود كتابخانه هايي است كه صاحبش تمام كتاب هايش را خوانده؛ با دقت هم خوانده
|
|
آناهيتا دروديان
ماجراياين باغ عجيب از۱۶ سال پيش آغاز شد وقتي كه يك روز صبح اصغر تقوي ازخواب بلند شد و ديگر تحمل زندگي در تهران پر هياهو را نداشت
آب درهاون كوبيدن هم كاريست. منطق حاكم بر آن ضرب المثل قديمي را فراموش كنيد، آب در هاون كوبيدن هم كاريست. اين باور شما را از هياهوي شهر بيرون مي كشد و به بياباني مي رساند كه در آن به جاي گياه، مار از خاك مي رويد.
حكايت، حكايت كسي است كه براي بيكار نبودن، حتي حاضر است آب در هاون بكوبد. عجيب نيست كه قطعه اي بكر از زمين كردان تبديل به بخشي از ويژگي هاي اين ناحيه شود، خاك بكر را شخم عميق بايد!
باغ البته باغ است، اما اين باغ معمولي نيست، صاحب باغ حتي روي شمارش روزهاي زندگي اش هم وسواس به خرج مي دهد. من 69 سال و 6 ماه سن دارم.
ماجراي اين باغ عجيب از 16 سال پيش آغاز شد وقتي كه يك روز صبح اصغر تقوي از خواب بلند شد و ديگر تحمل زندگي در تهران پر هياهو را نداشت. او رفت و قطعه اي زمين در كردان خريد. چي؟ اين هم داستان جالبي نيست؟ شما براي درك ويژگي هاي اين باغ بايد كمي صبر داشته باشيد؛ آرام آرام داستان باغ آقاي تقوي برايتان جذاب مي شود.
آغاز ماجرا
بيابان، باغ شد. گفتيم كه براي آغاز داستان بايد 16 سال به عقب برگرديم. اصغر تقوي امروز صاحب باغي است كه در آن 85 گونه گياه پرورش يافته. اين نكته را در ذهن داشته باشيد كه اين كار بدون تخصص و تنها با علاقه انجام شده است.
۱۶ سال پيش، وقتي اين زمين را خريدم در آن چيزي جز مار پيدا نمي شد. كار روي خاك زمين را به تنهايي آغاز كردم و پس از چند سال آن را به شرايط امروزي رساندم. حالا حدود 8 سال است كه اينجا زندگي مي كنم. البته خانواده ام تهران را ترجيح مي دهند، اما من آدمي نيستم كه به زندگي آرام در دوران بازنشستگي تن بدهم. اينجا هميشه كار هست و من اينجا راحتم.
به اصغر تقوي اگر بگوييد پيرمرد، احتمالا اخم هايش در هم فرو مي رود. پس مي نويسيم اين مرد 69 ساله و 6 ماهه، كار رسيدگي به گياهان باغش را به دستان هيچ كارگري نمي سپارد؛ وقتي چيزي عزيز باشد، براي نگهداري اش به هيچ دست غريبه اي اعتماد نيست.
بگذريم. اصغر تقوي 69 ساله و 6 ماهه را واقعا هم نمي شود پيرمرد خطاب كرد. درست در همان لحظه هايي كه ما در تختخواب از اين پهلو به آن پهلو مي شويم تا قسمت دوم خوابمان را آغاز كنيم، اصغر تقوي روزش را شروع كرده، ساعت دقيقش مي شود 5 صبح.
هر روز بايد حتما با ورزش آغاز شود. اين كار باعث مي شود و تا رگ ها مسدود نشوند. بعد نوبت صبحانه است. من اغلب مواد غذايي مورد نيازم را از باغ خودم تهيه مي كنم. اينجا حتي تهيه پنير هم بر عهده خودم است.
حالا همه چيز براي كار آماده است، اصغر تقوي در باغ پرسه مي زند و از باغباني و آبياري تا كارهاي فني را شخصا انجام مي دهد. به يادآوريد كه دراين باغ وسيع 85 گونه گياه وجود دارد.
اختراع
اختراعات آقاي تقوي. به جايي رسيديم كه وعده اش را از اول داده بوديم. در باغ اصغر تقوي وسايلي پيدا مي شوند كه شما مشابه آن را در هيچ جاي ديگر نمي بينيد. چرا؟ به اين دليل ساده كه اين وسايل از اختراعات صاحب باغ هستند.
يك موتور كه به هيچ سوختي نياز ندارد و با جاذبه زمين كار مي كند. البته اين اختراع هنوز به ثبت نرسيده ولي طرح آن اولين بار است كه توسط فردي پيشنهاد شده، ويژگي اصلي اين موتور، سازگاري با محيط زيست است. موتور ابداعي اصغر تقوي هيچ نوع آلودگي توليد نمي كند، حتي آلودگي صوتي.
براي ساخت اين موتور با چند سرمايه گذار مذاكره كردم اما آنها طرح را جدي نگرفتند. با اين حال من نااميد نمي شوم، با بچه هايي كه فيزيك خوانده اند صحبت مي كنم تا به نتيجه برسم. مطمئن باشيد اين موتور را با سرمايه شخصي ام مي سازم.
سيستم برق و وسايل آنجا هم عجيب و غريب است. تمام مراحل توليد برق را خود آقاي تقوي انجام داده و انواع ولتاژهاي 12۲۲۰،۱۱۰، و برق سه فاز را توليد مي كند. همينطور يك يخچال قديمي نفتي را به يخچال گازي تبديل كرده است. يك لوله جاروبرقي هم گاز توليد شده را به خارج از خانه هدايت مي كند. درست مثل لوله بخاري! وقتي كه به اينجا آمدم، براي گرفتن برق درخواست دادم، اما گفتند اين كار امكان ندارد. من هم تصميم گرفتم خودم دست به كار شوم. برق اينجا را با موتور تامين مي كنم. در ضمن تعمير موتور هم برعهده خودم است. در زيرزمين خانه اصغر تقوي، جايي وجود دارد كه اختراعات شكل مي گيرند. اين اتاق آدم را ياد كارگاه هايي مي اندازد كه در كارتون ها مي ديديم، با اين تفاوت كه اتاق كار اصغر تقوي واقعي است. يك موتور سيكلت دست ساز هم بين اشياي كهنه خودنمايي مي كرد كه توسط پسر آقاي تقوي ساخته شده بود. در خانه اصغر تقوي هيچ چيز دور ريختني نيست!
خانه اي عجيب
خانه پله ندارد. اين جالب ترين نكته اي است كه در لحظه ورود به باغ اصغر تقوي جلب توجه مي كند؛ يك نردبان چوبي رابط بين زمين و آسمان است. آخر شب، وقتي كه نردبان بالا كشيده شود، خانه اصغر تقوي شبيه يك كشتي كوچك مي شود؛ جايي كه هيچ موجود زنده اي قادر نيست وارد آن شود.
خانه را 2 متر بالاتر از سطح زمين ساخته ام. طرح اين خانه هم از خودم بود. اول زمين را چند متر كندم تا پايه هاي خانه محكم شود. اين خانه ضدزلزله است. وقتي كه همين چند وقت پيش زلزله آمد، من اصلا متوجه نشدم. بعد كه براي خريد از خانه خارج شدم، از مردم شنيدم كه شهر كاملا تكان خورده.
يك توصيه براي آدم هاي بدي كه ممكن است تنهايي هميشگي اصغر تقوي در اين باغ وسوسه شان كند. مهمترين اختراع صاحب باغ، سيستم امنيتي است كه آدم را ياد فيلم هاي اكشن مي اندازد. اين البته گذشته از 4 سگي است كه صبح تا شب بابت افتادن سايه كلاغ ها روي باغ هم پارس مي كنند. اما دزدها بايد بيش از سگ ها، آن سيستم امنيتي را جدي بگيرند. اين سيستم به حدي مهم است كه اصغر تقوي حاضر نيست در مورد آن حرفي بزند. اگر تصميم گرفتيد سري به اين باغ منحصر به فرد بزنيد، يادتان باشدكه غير از سيستم امنيتي، درباره ميزان تحصيلات هم سوالي از اصغر تقوي نپرسيد، اين هم جزو اسرار است! بگذريم. اگر مي خواهيد صاحب باغ ذوق زده شود، از او در مورد باغ يا سگ هايش سوال كنيد.
اينجا 4 سگ دارم كه بزرگترينشان فسقلي است. فسقلي به كسي حمله نمي كند مگر زماني كه كسي از او بترسد و البته كسي كه كار خلافي نكرده باشد، از هيچ چيز نمي ترسد.
گياهان دارويي
خانه كوچكتر از آن است كه انتظار وجود كتابخانه اي بزرگ در آن داشته باشي. با اين حال كتابخانه اصغر تقوي از معدود كتابخانه هايي است كه صاحبش تمام كتاب هايش را خوانده؛ با دقت هم خوانده.
اغلب كتاب هاي من مربوط به پرورش گياهان و گياهان دارويي است. من روي گياهان مختلف تحقيق مي كنم. باور كنيد خيلي از بيماري هاي سخت به وسيله گياهان دارويي درمان مي شوند.
اصغر تقوي با استفاده از گياهان دارويي، انسان ها و حيوانات را درمان مي كند. براي اين كار هم جدولي بزرگ با خطوط بسيار ريز تهيه شده. جنس كاغذ و كهنگي آن نشان مي دهد كه مربوط به سال ها پيش است. با اين حال هنوز هم با استفاده از ذره بين قابل استفاده است، چون بدون چشم مسلح به سختي خوانده مي شود. به هر حال دوستان و اطرافيان اصغر تقوي، وقتي از هيچ دارويي براي درمان بيماري ها نتيجه نمي گيرند، زنگ خانه او را به صدا در مي آورند.
دردسر
حالا احتمالا مشكلي با خاص بودن باغ آقاي اصغر تقوي نداريد. پس مي توانيم با آرامش به طبيعت بازگرديم. انگيزه ساختن اين باغ برمي گردد به گراني برخي اقلام غذايي مثل پسته، فندق، گردو و ... به هر حال در هر دوره اي با توجه به سقف درآمد، قيمت اين تنقلات گران بوده. آقاي تقوي هم كه خيلي به تغذيه فرزندانش اهميت مي داد، براي كمك به اقتصاد خانواده تصميم گرفت به خودكفايي برسد.
قبلا باغ كوچكي در تهرانپارس داشتم، ولي بعد درختكاري در اين منطقه را شروع كردم. راستش تهران شلوغ شده بود و من ديگر تحمل كار در آنجا را نداشتم. در فضايي با وسعت 4 هزار متر مربع درختكاري را آغاز كردم. در شروع كار البته با يك بدشانسي مواجه شدم. من براي رشد گياهان از كود اسبي استفاده كردم. كود اسبي حرارت زيادي توليد مي كند كه اين را بعدها فهميدم. بنابراين در فصل تابستان گرماي هوا و حرارت كود اسبي دست به دست هم دادند تا گياهان باغ خشك شوند. اول از همه درختان گيلاس، بعد هلو، سيب و ... علت را نمي دانستيم، حتي كارشناسان هم تعجب كرده بودند كه قضيه چيست. 30 ميليون تومان خسارت ديدم تا بفهمم كه كود اسبي براي گياهان مضر است. جالب است كه در ايران حتي كارشناسان كشاورزي هم نمي توانستند به من مشاوره بدهند.
آرامش
از استقبال با شكوه سگ هاي باغ كه بگذريم، قدم زدن در باغ اصغر تقوي هميشه جذاب است. به خصوص اگر پرسه در باغ در غروب يك روز پاييزي انجام شود. در اين باغ تمام گياهان مثل بچه نگهداري مي شوند. حتي انگورها در پاكت سفيد فرو رفته اند تا از شر گنجشك ها و ساير پرندگان در امان باشند. البته انگورهاي پاكتي از لحاظ رنگ با نمونه هاي مشابه تفاوت دارند، ولي حداقل حسن اين كار اين است كه انگورها سالم مي مانند!
از تمام ويژگي هاي اين باغ كه بگذريم، به آرامش مي رسيم. خود اصغر تقوي ناراحتي اعصابش را در اين باغ درمان كرد. پيش از آن او حدود 10 سال با اين بيماري دست به گريبان بود. به هر حال براي ما كه در هياهوي تهران صبح را به شب مي رسانيم، شايد اين مهمترين ويژگي باغ اصغر تقوي باشد؛ آرامش .
|
|
|
چند متر فضاي سبز و پارك، سهم تهراني ها از طبيعت
پارك ها در تهران توزيع عادلا نه اي ندارند و مساحت و وسعتشان هم عادلا نه نيست، علا وه بر اين پارك ها به سمت نوعي سرويس دهي مي روند تا محيطي آرام و دلپذير
|
|
شهره مهرنامي
استاندارد سرانه فضاي سبز در دنيا براي هر فرد 25 متر مربع است و در ايران براي هر فرد 9 متر مربع است، در حاليكه در حال حاضر تنها 2/5 متر مربع از اين فضا در تهران تامين شده است كه پراكندگي اين 2/5 از توازن درستي برخوردار نيست. البته قدر مسلم نسبت به سال هاي پيش افزايش يافته ولي تهران به قيمت از دست دادن گلوگاه هاي تنفسي خود همچون اوين، پونك، حصارك، فرحزاد و سرخه حصار و... يا كن كه تبديل به اتوبان همت شد صاحب زمين هاي سبزي شده است. درخت ها در تهران جاي خود را به اتوبان و بلوارهاي كم چمن مي دهند اين در حالي است؛ يك دانشمند طي تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده است؛ يك درخت طي 50 سال طول زندگي خود 31 هزار و 250 دلار اكسيژن توليد مي كند و 62 هزار دلار كنترل آلودگي هوا، 27 هزار و 500 دلار ارزش آب بازيافتي و جلوگيري از فرسايش خاك را به دنبال دارد.
مهاجرت، تاثيرات زيادي بر شهرها گذاشت و يكي از تاثيرات آن روي پارك ها و فضاي سبز آن بود چرا كه آدم هايي كه وارد شهري مي شوند نياز به مكاني براي سكونت دارند.
يك معمار طراح منظر در اين باره مي گويد: در محيط شهري كه يك محيط متراكم زيست انساني است و فضاي طبيعي كمتر ظاهر مي شود، پارك ها اين محيط را از لحاظ تفريح و تفرج و فضاي طبيعي براي شهر فراهم مي كنند.
در تاريخ شهرسازي، شهرها قبل از اختلاف صنعتي به دليل وسعت كم و ارتباط نزديك با طبيعت نياز به پارك را احساس نمي كردند، در آن زمانها بيشتر باغ ها به صورت خصوصي در اختيار افراد ثروتمند شهرنشين بود، البته مردم نيز نياز زيادي به باغ يا چيزي شبيه به آن نداشتند چرا كه بيشتر كشاورز بودند. باغ لاله زار تهران را شايد بتوان نمونه چنين پارك ها و تفرجگاه هايي داشت.
با ظهور اولين پارك در سال 1850 كه سنترال پارك امريكا احداث شد اولين معماران منظر نيز ظاهر شدند و اين پديده در ديگر كشورها و شهرها به وجود آمد.
در ايران نيز باغ ملي يا همان پارك شهر اولين پاركي بود كه در دوره رضا شاه يعني حدود 70 سال پيش در تهران آن زمان ظاهر شد.
محسن خراساني زاده مي گويد: فضاي سبز با پارك فرق دارد، فضاي سبز با پوشش انبوه گياهي نقش تعديل و كنترل آب و هواي يك شهر را دارد و هواي شهر را تلطيف مي كند.
اين استاد دانشكده معماري دانشگاه شهيد بهشتي ادامه مي دهد: به همين دليل گاهي اوقات در حومه شهرها با ايجاد كمربند سبز از آمدن بادهاي مزاحم و ايجاد سيلا ب ها جلوگيري مي كنند يا به آبخيزداري آب كمك كرده يا مناطق صنعتي شهر را از مناطق مسكوني شهر جدا مي كنند.
وي مي افزايد: اما پارك محيط سبزي است كه انسان هم از آن به عنوان محلي براي تفريح و بهره گيري از طبيعت استفاده مي كند.
مهندس خراساني زاده مي گويد: شهر به نياز مردم رشد مي كند و رشد آن نياز به يك مديريت شهري دارد و اينجاست كه نياز به طرح هاي جامع شهري احساس خواهد شد.
طرح جامع شهري از اولين طرح هايي است كه هماهنگي محيط شهري را با جمعيت و نيازهاي شهروندان مقايسه مي كند و پيشنهادهايي مي دهد تا اين نيازها را رفع كند كه البته در ايران متاسفانه تاكنون چنين طرحي نبوده است.
اين معمار و طراح منظر تصريح مي كند: بعد از پيشنهاد طرح جامع كه استانداردها را بررسي مي كند مبحث بعدي اجراي آن به دست شهرداري ها است ولي از آنجا كه شهرداري هاي ما هميشه با كمبود اعتبارات مواجه بوده اند در ساخت و ساز شهري اول به راه ها و خيابان ها پرداخته اند و بعد فضاي سبز. به عقيده وي در شهري كه ساخته شده و سالها پيش نقشه اش ايجاد شده ديگر نمي توان در وسط شهر پاركي را به آن اضافه كرد چرا كه فضاي خالي ندارد و پارك هاي موجود نيز حد نهايي آنها هستند مگر اينكه ساختمان ها را خراب كنند و جاي آن پارك بسازند.
البته در حال حاضر كه خانه سازان براي ساخت بنا به حومه هاي شهر هم رسيده اند، شايد اصلا مقرون به صرفه نباشد كه فضاي سبز زمين متري چند صد هزار تومان را حفظ كرد.
درست است كه تهران در گذشته از فضاي سبز كمتري برخوردار بود و در طرح هاي جديد توجه بيشتري به فضاي سبز شد، ولي اينكه آيا كافي بوده است يا نه بحث ديگري است!
وي مي افزايد: در دوره هاي پيشين، شهرداري ها به جاي اينكه زمين ارزان قيمت را تبديل به پارك كنند آن را براي رفع نياز مالي خود به تراكم فروختند، برج ساختند و فضاي سبز را از بين بردند و تراكم جمعيت و آلودگي را جايگزين آن كردند. حالا هم كه تقاضا ايجاد شده باز پولي وجود ندارد كه فضايي برايشان ايجاد شود.
مهندس خراساني زاده در اين مورد مي گويد: وقتي فضاي سبز طبيعي خراب شود، مردم به محيط طبيعي مثل كوه يا جاهايي قابل تحمل تر رجوع مي كنند اي كاش به آنها رسيدگي شده و آماده پذيرايي از مردم شوند.
وي با اشاره به پارك هاي موجود در تهران مي افزايد: اين پارك ها توزيع عادلانه اي ندارند و مساحت و وسعتشان نيز متعادل نيست ، پارك ها بيشتر به سمت نوعي سرويس دهي مي روند تا اينكه يك فضاي آرام و دلپذير سبز باشند . آيا مي توان مقدار استفاده از پارك ها را كنترل كرد؟! هرگز نمي توان به مردم گفت كه اجازه رفتن به پارك را نداريد، بنابراين وقتي نمي توان مردم راكنترل كرد بايد فضاي بيشتري را برايشان ايجاد كرد.
اين معمار منظر ادامه مي دهد : مردم از پارك توقع يك محيط زيبا و آرام را دارند كه همراه با سايه و آب باشد و هواي آن مطلوب براي ماندن، فضايي كه آدم ها بتوانند در آن محيطي دنج را براي خود ايجاد كنند. البته اين محيط طبيعي و انساني بايد توازن داشته باشد. برخي از پارك ها اين سايه و چشم انداز را دارند، مثل پارك ملت يا جمشيديه.
وي مي گويد: البته پارك هاي ما از لحاظ پوشش گياهي بايد مورد توجه قرار بگيرند، چه از لحاظ رفاهي و چه آشنايي مردم با طيف گياهان و زيبايي شناسي، پارك هاي جوان تهران بسيار هستند كه سال ها طول مي كشد به اين حالت برسند و بايد براي رسيدن به هواي خوب در ساخت پارك ها از گياهان پيرتر استفاده كرد.
بازگشت به باغ ملي
خراساني زاده راهكار را تنها در روي كار آوردن فرهنگ باغ سازي و گياهشناسي سنتي مي داند و تصريح مي كند: ما باغ هاي ملي خود را فراموش كرده ايم، ما دانش داريم و آن را اشاعه نداده ايم.
وي فضاي معمارانه پارك هاي تهران را پر ايراد ذكر كرد و گفت: در ساخت يك پارك نه تنها بايد به مبلمان و كف سازي توجه كرد، بلكه بايد فضاي سبز را به گونه اي بنا كرد كه بتوان به راحتي وارد آن شد.
البته مشكلات پارك هاي ما تنها به اينها ختم نمي شود، خراساني زاده مي گويد كه پارك هاي ما نقاط مناسبي براي تجمع ندارند و يكي از چيزهايي كه در معماري پارك هاي ايراني اهميت دارد حضور آب كنار گياه است، چرا كه ايران از لحاظ مكاني در آب وهواي خشك قرار دارد.
به طور حتم كيفيت ظهور آب مي تواند تنوع بيشتري داشته باشد و حتي مي توان از حضور حيوانات نيز استفاده كرد.
اين استاد دانشگاه مي گويد: بايد به شيوه طراحي پارك ها بيشتر توجه كرد، بايد پارك ها را از حالت قراردادي درآورد و به حالت طبيعي بازگرداند.
معاون خدمات شهري اسبق شهرداري تهران مي گويد: تهران آنقدر مشكل دارد كه تنها با يك برنامه ريزي بسيار حساب شده و طرح ها و پروژه هاي تعريف شده مي توان آن را به شهري سالم نزديك كرد. او ادامه مي دهد: آن زمان كه قرار شد تهران تبديل به پايتخت شود، اين شهر از پتانسيل بسيار بالايي برخوردار بود، چه از لحاظ ساختار فيزيكي بالقوه و چه از لحاظ حضور عناصر شهري در اطراف تهران.
وي ادامه مي دهد: بنابراين تهران قابليت تبديل شدن به يك شهر خوب با مفاهيم امروزي به عنوان پايتخت و يك كلانشهر را داشت. البته در حال حاضر تهران كلانشهر هست، ولي شرايط لازم يك كلانشهر را ندارد، شرايط زيست محيطي در تهران به اندازه كوچكش نيز تعريف نشده است. براي تبديل يك ده به شهر استانداردهايي بايد رعايت شود كه در ايران هرگز چنين قوانيني مهم شمرده نشده است.
وي مي گويد: پارك مي تواند جاي تقابل و تعامل افكار باشد. مردم مي توانند دور هم جمع شوند. پارك تنها يك استراحتگاه نيست، يك مكان فرهنگي است كه بايد داراي تعاريف فرهنگي باشد كه بيشتر پارك هاي ما فاقد اين شرايط هستند.
اين مهندس عمران مي گويد: در دنيا پارك هاي تخصصي زيادي از جمله براي نابينايان وجود دارد كه در آنها از درختان و وسايلي استفاده مي كنند كه نابينايان بتوانند از آن استفاده كنند. وي اضافه مي كند: يك پارك خوب بايد داراي محل فرهنگي و هنري حتي براي هنرمندان باشد. همچنين با شرايط توپوگرافي محلي، شهري و آب و هوايي همخواني داشته باشد. حقاني پارك هاي تهران را پارك هاي فرامنطقه اي مي داند و مي گويد: مردم از تمام نقاط تهران به آنجا هجوم مي آورند مانند پارك ملت. پارك هاي محله اي ، ريه هاي تنفسي هر منطقه محسوب مي شوند كه افراد خود منطقه معمولا از آن استفاده مي كنند. نوارهاي سبز حاشيه شهر نيز فضاي سبز موجود تهران است كه به دليل كمبود فضا در شهر بايد به اين فضاهاي حاشيه اي شهر رسيدگي بيشتري شود. به عقيده وي تعريف پارك قطعا به وجود نيمكت، چمن، گل و پياده رو ختم نمي شود هرچند كه از عناصر اصلي يك پارك باشند، ولي بايد بتوانند نيازهاي مورد طلب مراجعه كننده را تامين كنند. حقاني مي افزايد: نبايد فراموش كرد كه كاشت گل وچمن در تهران مقرون به صرفه نيست و بايد از گياهان چند ساله و درخت هاي مناسب با آب و هواي تهران - آن هم به مقدار زياد- استفاده كرد. وي مي گويد: ما در تهران نياز به زمين سبز نداريم. طراحان ما فقط زمين سبز را طراحي مي كنند و نمي دانند كه هزينه زياد ايجاد اين زمين هاي سبز تنها بر دوش شهروندان شهر است. اين مسوول اسبق شهرداري ادامه مي دهد: طرحي كه براي شهري كشيده مي شود بايد از محيط زيست آن شهر تبعيت كند، نمي توان براي بناي جاده ها باغ ها را از بين برد، اما بهترين درختان و فضاهاي سبز ما به خاطر ايجاد بناها از بين رفتند، كشور ما از لحاظ سبزي كم بضاعت است و ما نبايد اين بضاعت كم را از دست بدهيم.
|
|
|
جابه جايي آغاز شده است اما...
مسجد سليمان در وضعيت بم
در صورتيكه آنجا زلزله بيايد تمام شهر به خاطر ساخت و ساز نامناسب و واقع شدن روي حفره هاي گازي آماده انفجار است و اين حكايت شهري است كه زماني رونق بسيار داشت
محمد محمدپور
شهري كه بزرگترين منابع گازي كشور در آن است، گاز شهري ندارد و شايد نيازي به آن نيست چرا كه گاز در سرتا سر شهر پخش شده است، مسجد سليمان انباشته از گاز است....
پس از سال ها اعتراض و فرياد كه مسجد سليمان در خطر نشت گاز و آلودگي شديد قراردارد تحركاتي آغاز شده و اين اميد مي رود كه نقاط ناامن شهر خالي از سكنه شود. مسوولان شهري 5 نقطه را نقاط ناامن نام گذارده اند كه كوي نفت خيز ناامن ترين آنهاست.
رضايي، نماينده مسجد سليمان در مجلس مي گويد: در كل 3 هزار و۵۰۰ خانوار بايد جابه جا شوند، اين يك طرح است كه بايد به تدريج آن را پياده كرد. در كوي نفت خيز حدود۵۰۰خانوار زندگي مي كنند. بيماري هاي تنفسي بزرگترين خطري است كه آنها را تهديد مي كند. اگر از آنها بپرسيد حتما به شما خواهند گفت كه چگونه با حفر گودالي كوچك و روشن كردن كبريتي، آتش زبانه مي كشد.
هم اكنون طرح بر پاشنه توسعه و انتقال شهر مي چرخد.700 واحد مسكوني اجاره به شرط تمليك آماده شده و در مرحله واگذاري است. معاون وزير مسكن و شهرسازي مي گويد:وزارت مسكن براي احداث خانه هاي جديد منتظر نظر وزارت نفت و تاييد نقاط امن از سوي اين وزارتخانه است.
رضايي به ايرانشهر مي گويد: ما پيش بيني احداث 10 هزار واحد مسكوني را كرده ايم. نماينده مسجد سليمان ادامه مي دهد: از اين تعداد، حدود 700 واحد را وزارت مسكن و شهرسازي ساخته و بقيه به وسيله بخش خصوصي احداث خواهد شد.
آنچه مسجد سليمان را روي هوا قرار مي دهد و وضعيت آن را ناپايدار مي سازد، وقوع زلزله هاي گاه و بيگاه در اين شهر است. زلزله هايي كه طي بهمن و اسفند پارسال بيش از 50 مورد بود. نماينده مسجد سليمان مي گويد: بزرگي آنها بيشتر از 5/4 و 7/ 4 ريشتر نبوده. اگر خداي ناكرده زلزله اي با بزرگي 6 ريشتر بيايد متاسفانه بايد بگويم فاجعه اي در پيش خواهد بود.
پس از رايزني هاي بسيار، دولت تخصيص بودجه 2 ميليارد تومان در سال را تصويب كرد. تاكنون 4 ميليارد تومان براي انتقال نقاط ناامن شهر به مسجد سليمان تخصيص يافته است. مهندس كريمي، شهردار مسجد سليمان به ايرانشهر مي گويد: با يك ميليارد و 5 ميليارد، مشكلي حل نمي شود. دولت بايد با سرعت بيشتر و با اعتباري افزون تر به كمك ما بيايد.
به گفته او، اين مشكل مربوط به سا ل ها پيش است. وقتي از او مي پرسيم چرا به تازگي مقدمات انتقال شهر فراهم شده، مي خندد و مي گويد: والله چه عرض كنم؟ آنقدر تذكر داده شد و جدي گرفته نشد كه نمي توان گفت چقدر بوده. سال 80 نماينده ما تصميم جدي گرفت كه قضيه را پيگيري مي كند. ايشان رضايي گفتند: تكليف را معلوم كنيد بالاخره قرار است تمام شهر منتقل شود يا بخشي از آن؟ سرانجام هيات دولت تصميم گرفت بخشي از شهر انتقال يابد.
برخلاف نظر رضايي، شهردار عقيده ندارد كه با يك زلزله قوي، شهر منفجر شود. به عقيده او اين يك بحث تخصصي است. شهر از قدم الايام اينطور بوده و تاكنون اتفاق خاصي نيفتاده است. اختلاف نظر ميان نماينده و شهردار فقط به همين محدود نمي شود. روي مرگ و مير ناشي از خفگي هم گويا ملاحظات مانع از بيان برخي مسايل مي شود.
رضايي مي گويد: در طول 30 سال اخير گزارش هايي زيادي از مرگ و مير افراد مخصوصا كودكان به ما رسيد، كودكاني كه براي بازي داخل گودال ها مي رفتند، اما به خاطر نشت گاز و در اثر خفگي جان خود را از دست مي دادند. در عوض شهردار مسجد سليمان مي گويد: مرگ و ميري نبوده! نشت گاز فقط ايجاد آلودگي مي كند. بيماري هاي تنفسي بوده، ولي مرگ و مير ناشي از آن، خير.
نشت گاز در مسجد سليمان گرچه به خاطر فرسودگي لوله هاي كار گذاشته شده توسط وزارت نفت هم صورت مي گيرد، اما بيشتر از دل زمين خارج مي شود. كافي است سنگي شكافته باشد يا حفره ها اجازه بالا آمدن آن را بدهند. به گفته رضايي، وزارت نفت لوله هاي آسيب ديده را تعويض كرده است، اما راهي براي پر كردن حفره هاي طبيعي و شكاف سنگ ها وجود ندارد. گاز راه خود را پيدا مي كند و بالا مي آيد.
با اين حال مشكلاتي بر سر راه مسوولان قرار دارد. غير از تامين اعتبار كه مهمترين دغدغه آنهاست عدم توانايي مالي سكنه نقاط ناامن شهر، انتقال آنها را با مشكل روبه رو مي سازد. برخي از آنها به رغم پولي كه به آنها پرداخت شده نمي توانند مكان و مسكن تازه اي براي خود تهيه كنند.
رضايي مي گويد: با وجود آنكه دولت مصوب كرده بود جابه جايي صورت گيرد، اما امكاناتي فراهم نشد تا خانه ها جديد ساخته شود. يكي از سوالات ما از وزراي مسوول همين بود.
با اين حال كار - هرچند دير - آغاز شده است و مسوولان اميدوارند ظرف مدت 3 سال سكنه نقاط ناامن شهر را در واحدهاي جديد كه در نقاط امن احداث شده اند، اسكان دهند. مسجد سليمان 150 هزار نفر سكنه دارد، اما قرار نيست همه آنها جابه جا شوند!
مسجد سليمان اما تا حدود زيادي شبيه بم است.
رئيس سازمان ملي زمين و مسكن مي گويد: مسجد سليمان به خاطر نشت گاز، آلودگي محيط زيست و امكان تخريب خانه ها در مرحله بحراني قرار دارد و شرايطش شبيه بم است. شدت بيماري هاي تنفسي در شهر به قدري بالاست كه بايد هرچه سريعتر 10 هزار خانواده مسجد سليمان به نقاط امن منتقل شوند. در صورتيكه آنجا زلزله بيايد تمام شهر به خاطر ساخت و ساز نامناسب و واقع شدن روي حفره هاي گازي آماده انفجار است و اين حكايت شهري است كه زماني رونق بسيار داشت. نه مثل امروز كه عده اي از آن كوچ كرده اند و عده اي با دلهره در آن زندگي مي كنند.
مسجد سليمان به پيشينه اش مي بالد، به نويسندگاني كه پرورش داد و به هنرمندان خود. شهري كه اولين بازي فوتبال در ايران را ميزباني كرد ولي امكانات ورزشي اش در حد صفر است. اما حالا براي مردمان آن امكانات رفاهي اهميتي ندارد، آنها درصدد رفع نيازهاي اوليه شان هستند: هواي پاك و بدون آلودگي و يك شهر امن!
|
|
|
شهري
بازيافت سريع زباله ها
|
|
چند ماهي است كه جريان بازيافت زباله ها خصوصا در تهران روندي جدي تر به خود گرفته و بايد اميدوار بود كه از اين راه بتوان انرژي بيشتري با هزينه اي كمتر توليد كرد. شايد راه اندازي كارخانه كمپوست زباله ها نيز در اين رابطه باشد. دكتر احمدي نژاد، شهردار تهران در اين باره مي گويد: تا پايان امسال روزانه 6 هزار تن از زباله هاي تهران به كمپوست تبديل مي شود. ايشان در مراسم افتتاح كارخانه كمپوست كهريزك با اعلام اين خبر افزود: در تهران روزانه بيش از 7 هزار تن زباله توليد مي شود كه يكهزار تن آن شامل شيشه. پلاستيك، چوب ، فلز و ... قابل بازيافت و تبديل ا ست و مابقي دفن مي شود. از 6 هزار تن مواد غير قابل بازيافت درحال حاضر با احداث يك كارخانه كمپوست، روزانه دو هزار تن به كود طبيعي تبديل شده و 4 هزار تن باقيمانده نيز تا پايان سال مي تواند به منبع درآمدي براي شهردار ي تهران تبديل مي شود. وي با اشاره به اقدامات صورت گرفته در خصوص بسترسازي براي بازيافت زباله هاي شهري مي گويد: تاكنون درمورد بازيافت كاغذ و پلاستيك كارخانه هايي احداث شده است و در آينده براي مواد ديگري چون شيشه، چوب وفلز نيز اقداماتي صورت مي گيرد. بخش قابل توجهي از زباله هاي شهري، قابليت تبديل به كود يا انرژي را دارد. تبديل به انرژي به هزينه هنگفتي نياز داشته و با توجه به ارزان بودن انرژي هاي ديگر مانند برق و گاز، اين اقدام به صرفه نيست. وي در ادامه بهترين راه بازيافت زباله هاي تر را تبديل به كمپوست عنوان كرد و افزود: در مجموعه كهريزك، كارخانه تبديل كمپوست باظرفيت روزانه دو هزار تن ايجاد شده كه تاپايان سال به 6 هزار تن در روز خواهد رسيد.چند وقت هم هست كه سطل هاي زباله مخصوص در شهر تعبيه شده و روي آن نوشته مخصوص شيشه يا كاغذ. اگر ما هم مراعات كنيم و در اين زمينه ياري رسان شهرداري باشيم ، باور كنيد جاي دوري نمي رود .
|
|
|
پزشكي
ويتامين ها را سر خود مصرف نكنيد
|
|
دكتر علي كشاورز، مدير گروه تغذيه دانشگاه علوم پزشكي مي گويد: ويتامين ها بر خلاف تصور موادي بي جان نيستند و مواد شيميايي فعالي هستند كه اگر زياد مصرف شوند، مشابه يك سم عمل مي كنند بنابراين بايد توسط پزشك تجويز شوند.
برخي از افراد معتقدند ويتامين ها مواد غذايي هستند، پس مي توان آنها را به صورت خودسرانه و به مقدار دلخواه مصرف كرد. در حاليكه اين گونه نيست و اگر اين مواد به طور حساب شده و متناسب با نيازهاي انسان مصرف نشود براي بدن زيان هايي را به همراه دارد. به عنوان مثال مصرف زياد ويتامين C مضر است و برخلاف تصور برخي كه فكر مي كنند چون اين ويتامين در آب محلول است از طريق كليه ها دفع مي شود و مي توان آن را به مقدار دلخواه مصرف كرد، اما چنين نيست واين ويتامين بايد به مقدار مناسب و در مدت زمان كوتاه مصرف شود. اگر ويتامين C به طور مداوم مورد مصرف قرار گيرد عوارض منفي به جاي مي گذارد ، از جمله اين كه بدن نسبت به مصرف مداوم آن اعتياد پيدا مي كند و سيستم بدن نسبت به كاهش مصرف آن واكنش نشان مي دهد. همچنين ويتامين۶ B اگر به صورت مكرر مصرف شود موجب بالا رفتن اسيديته و PH شده و خطر ابتلا به عفونت هاي ادراري افزايش مي يابد، چرا كه در اين حالت جذب آهن در بدن افزايش يافته، ميزان غلظت خون بالا مي رود و باعث بروز سكته هاي قلبي و مغزي مي شود. بنا به دلايل ياد شده مصرف ويتامين۶ B به مردان توصيه نمي شود و بانوان هم در دوران يائسگي نبايد از اين ويتامين مصرف كنند. مصرف ويتامين C در ورزشكاران به عنوان مكمل غذايي توصيه مي شود، چرا كه ميزان موردنياز ويتامين C در يك فرد عادي در حدود 60 ميلي گرم، اما در فرد ورزشكار در حدود 150 تا 300 ميلي گرم است . با اين وجود حتي فرد ورزشكار هم نبايد ويتامين C را به طور مداوم استفاده كند چون ديگر از فوايد آن بهره
نمي برد و مصرف مكرر آن موجب اختلال در فعاليت عضلانيش مي شود .
|
|
|
رفاه
نگران سيم كارت ها نباشيد
|
|
با شروع واگذاري سيم كارت هاي ثبت نام شده به متقاضيان برحسب اولويت و شماره فرم ثبت نام، هم قيمت سيم كارت پايين آمده و هم تا حدي نگراني خريداران كاهش پيدا كرده. ولي مساله اين جاست كه عده اي نگرانند كه تمام سيم كارت ها به موقع تحويل داده نشود.واگذاري سيم كارت هاي تلفن همراه به متقاضيان در اولويت اول و دوم فيش هايي كه دو رقم آخر آنها 33 و 74 است از روز شنبه 18 مهر تا پنج شنبه 23 مهرماه و اولويت هاي سوم و چهارم فيش هايي كه دو رقم آخر آنها 31 و 95 است از شنبه 25 تا پنج شنبه 30 مهرماه 83 انجام مي شود.
به گزارش روابط عمومي شركت مخابرات ايران، اين گروه از متقاضيان مي توانند با در دست داشتن اصل شناسنامه و كپي فيش ثبت نام به دفاتر پست يا دفاتر خدمات تلفن همراه محل ثبت مراجعه و سيم كارت هاي خود را دريافت كنند.تاكنون مشكل حادي در اين مرحله از واگذاري ها رخ نداده است. يكي از مشكلات پيش آمده، متقاضياني هستند كه بيش از يك سيم كارت ثبت نام كرده و در اين مرحله تنها يك سيم كارت به آنها تعلق مي گيرد، اما آنها انتظار دريافت سيم كارت هاي بيشتري دارند.همچنين تعداد يكهزار سيم كارت از حدود 100 هزار سيم كارت تهيه شده به دليل بي توجهي برخي از متقاضيان به تكميل پرونده و همچنين برخي اشكالات در سيستم ثبت رايانه اي فرم ثبت نامشان صادر نشده است.اين متقاضيان در صورت تكميل و اصلاح فرم ثبت نام خود سيم
كارت ها را در اسرع وقت و از طريق پست پيشتاز به نشاني منزل يا محل كارشان دريافت خواهند كرد.تعداد معدودي از دفاتر ارتباطي به دليل جابه جايي يا تعطيلي، تغيير نشاني داشتند كه نشاني هاي جديدشان در محل سابق اعلام شده است.
متقاضيان مي توانند نياز اطلاعاتي خود را در زمينه واگذاري سيم كارت از طريق سايت روابط عمومي اين شركت با نشاني www.irantelecom.ir تامين كنند.
شما چند تا سيم كارت ثبت نام كرديد؟ بيشتر از 2 يا 3 سيم كارت؟ ولي قرار شده با اين طرح ديگر مشكلي نداشته باشيد.
|
|
|
بهداشت
لي جونگ در بم
|
|
وقتي آقاي لي جونگ ووك دبير كل سازمان جهاني بهداشت واردشهر بم شد، تصورش را هم نمي كرد كه روياي تاريخي او ازاين شهر چگونه به تلي ازخاك بدل شده است، اما او قرار نبود كه بازديد سابقش از ارگ بم و از بناهاي تاريخي اين شهر را مرور كند هر چند كه اين كار اصلا برايش آسان نبود اما او قرار بود وضعيت بهداشتي شهر بحران زده اي را بررسي كند كه زماني به عنوان ميهمان و يا حتي گردشگر پا به درون آن گذاشته بود
ورود دبير كل سازمان جهاني بهداشت به بم در تمام ستون صفحات روزنامه هاي كشور درخشيد اما بايد منتظر ماند و ديد كه گزارش آقاي دبير كل از اين شهر زلزله زده به سازمان جهاني بهداشت چگونه خواهد بود .
توسط لي جونگ ووك كه در اين سفر به همراه هياتي آمده است و دكتر جزائري مدير كل منطقه اي شرق مديترانه وي را همراهي مي كند چند طرح شهر سالم بم شامل طرح هاي توانمندسازي زنان و دختران بي سرپرست و زنان سرپرست خانواده، طرح چاه هاي جاذب و كشتارگاه به بهره برداري مي رسد.
بازديد از 3بيمارستان در حال ساخت شهر بم شامل يك بيمارستان 96 تختخوابي ،بيمارستان هاي امام و هلال احمر و چند مركز بهداشتي و درماني، مقر يونيسف در بم، NGO ها، شركت در جلسه پرسش و پاسخ و ديدار با مسوولان استان كرمان و شهرستان بم از ديگر برنامه هاي سفردبير كل سازمان جهاني بهداشت و هيات همراه است.
|
|
|
جوان
تب مدرك در سازمان ملي جوانان
|
|
سازمان ملي جوانان هم افتاد توي تله پروسه مدرك گرايي. خوب از هر كس اين انتظار مي رفت غير از سازمان ملي جوانان كه از بدو تاسيس نداي شايستگي جوانان و پرهيز از
مدرك گرايي سر مي دادند. اينكه سازمان ملي جوانان تصميم گرفته كه نيروي جوان جامعه را Up to Date كند اتفاق مباركي است، اما برگزاري دوره هاي كاربري رايانه براي اعطاي گواهينامه بين المللي ICDL هم از آن حرف ها است. به هر حال نمي دانم كه 120 هزار جواني كه قرار است اين گواهينامه را دريافت كنند يا اين مدرك، چه گلي به سرشان خواهند زد. متن خبر را بخوانيد:
سازمان ملي جوانان با همكاري سازمان آموزش فني و حرفه اي كشور، دومين دوره مهاجرت گواهينامه بين المللي ICDL را براي 120 هزار جوان در سراسر كشور برگزار مي كند. در اين دوره كه با هدف ارتقاي توانمندي و
مهارت هاي جوانان در خصوص كاربري رايانه به اجرا درمي آيد، 120 هزار جوان آموزش خواهند ديد. دوره مهارت آموزشي گواهينامه بين المللي كاربري رايانه ICDL با همكاري سازمان آموزش فني و حرفه اي سراسر كشور داير خواهد شد. به همين منظور 3 ميليارد و 50 ميليون ريال از سوي سازمان ملي جوانان، براي اجراي اين امر اختصاص يافته است. اين گزارش مي افزايد: جوانان 19 تا 29 سال داراي مدرك ديپلم و بالاتر مي توانند با مراجعه به مراكز سازمان فني و حرفه اي استان ها نسبت به ثبت نام و شركت در دوره هاي مذكور اقدام كنند. قابل ذكر است: در تابستان امسال 60 هزار جوان گواهينامه بين المللي ICDL را از اين مراكز با همكاري سازمان ملي جوانان دريافت كردند.
|
|
|
شهرستان
ياد باران
|
|
درمنطقه آب وهوايي ايران اتفاقات عجيب زيادي مي افتدآنقدر كه ديگر از حالت شگفتي به درآمده و به يك پديده عادي بدل مي شود چه از باد و باران هاي فراوان در اوايل خردادماه جاري كه شهر تهران رادرآستانه تابستان به شب هاي پاييزي بدل كرد و چه شهرهاي جنوبي را كه در آستانه پاييز به روزهاي تابستاني و پر شرج و رطوبت برد. در حالي كه براي پنجمين روز متوالي هواي شرجي و مه آلود به ويژه در هنگام شب و بامداد در جنوب استان خوزستان حاكم است، قطع گسترده برق در شهرهاي خرمشهر وآبادان و ساير شهرهاي جنوبي استان خوزستان باعث شد مردم تا صبح نخوابند. قطع برق از 30 دقيقه بامداد سه شنبه 21 مهر ماه تا ساعت 8 بامداد ادامه داشت و اين در حالي بود كه مردم به دليل قطع برق و گرماي هوا ناشي از شرجي نتوانستند شب آرامي را پشت سر بگذارند و تا صبح بيدار ماندند. همچنين هواي شرجي دو روز گذشته باعث لغو پرواز آبادان به تهران نيز شد و لازم به يادآوري است كه پرواز صبح تهران به آبادان نيز در روز 20 مهرماه به دليل مه شديد ناشي از شرجي لغو شده بود كه باعث به هم ريختن برنامه مسافران شد. سهيل مطوريان رئيس اداره برق خرمشهر دراين زمينه گفت:بر اثر مه و رطوبت شديد، شبكه عايق خود را از دست داده و به قولي خودش را نمي گيرد كه اين پديده باعث قطع برق مي شود. طبق اين گزارش حوالي ساعت 40:1دقيقه بامداد سه شنبه صداي انفجار شديد يكي از ترانس هاي برق به خوبي در سطح خرمشهر شنيده شد. گزارش هاي تكميلي حاكي است برق در بسياري از نقاط آبادان، خرمشهر، اروند كنار، ماهشهر، بندر امام خميني ، سربندر، هنديجان، مينودشت و شادگان به دليل همين پديده قطع شد ، اهالي شب سختي را پشت سر گذاشتند. به ويژه دانش آموزان براي رفتن به مدرسه با مشكل بي خوابي و خستگي روبه رو بودند.گفتني است بازگشت هواي شرجي و گرما به جنوب خوزستان مردم را در اين نقطه ازكشور مجبور به استفاده از دستگاه هاي خنك كننده كرده است.
|
|
|
خارجي
مرگ نه ميليون آسيايي در سال
|
|
باور كنيد هوا مساله مهمي است. اگر فرصت شد وسيله نقليه خود را يك تنظيم موتور كوچك كنيد تا مقداري از بار آلودگي تهران كاسته شود.
مدير منطقه اي UNDP در آسيا و اقيانوسيه در نخستين روز نشست بيانيه ماله در تهران گفت: تحقيقات نشان مي دهد كه در اثر آلودگي هوا در منطقه آسيا، كودكان و مادران بسياري دچار انواع بيماري هاي تنفسي مي شوند و سالانه 500 هزار نفر در اثر آلودگي هوا مي ميرند. در نشست كنترل و پيشگيري از آلودگي هوا و اثرات برون مرزي آن در كشورهاي جنوب آسيا كه با حضور سفراي كشورهاي عضو بيانيه ماله در منطقه جنوب آسيا، مسوولان سازمان حفاظت از محيط زيست، متخصصان داخلي و برخي از سازمان هاي غير دولتي خارجي و ايراني برگزار شد، سوراندرا شرستا تصريح كرد: طي دو دهه اخير سهم آمريكاي شمالي و اروپا در ايجاد آلودگي هواي كره زمين بسيار زياد بوده است. اين دو قاره براي كسب ثروت بيشتر، محيط زيست را دچار آسيب بيشتري نسبت به ديگر قاره ها كرده اند. متاسفانه در روند نابودي محيط زيست طي تاريخ 5 هزار ساله زمين، تحولات به صورت خطي پيش مي رود به اين صورت كه اول از طبيعت براي غني كردن ثروت خود استفاده مي كنيم بعد از آن دست به تحقيقات، بازسازي و احياي طبيعت مي زنيم. اين روند نمي تواند هميشه ادامه داشته باشد و بايد براي حفظ محيط زيست ابتدا مانع تخريب آن شد. در آسيا آلودگي محيط زيست موجب شده است كه توليد محصولات غلات كشاورزي منطقه، بين 10 تا 20 درصد كاهش پيدا كند.وي با بيان اينكه آسيا پاسيفيك موتور حركت و تحول اقتصادي منطقه است و اين رشد اقتصادي حجم زيادي از انرژي را مصرف مي كند و اثرات منفي بر محيط زيست دارد، گفت:من از حضار مي خواهم كه در اين نشست، طرح هاي عملياتي تبيين شود و به ويژه در موقعيت توليد با توانمند سازي در زمينه جمع آوري اطلاعات لازم خصوصا مطالعات كامل در زمينه بهداشت انسان و اثر آن بر محيط زيست انجام شود.
|
|
|
زنان
نگراني بانوان از توسعه ويلانشيني
|
|
افزايش خريد و فروش ويلا و زمين در مناطق شمالي كشور صداي جمعيت زنان مبارزه با آلودگي هاي زيست محيطي را هم درآورد. به خصوص بانواني كه طرفدار زيست و طبيعت خارج از شهر هستند از توسعه شهرها به مناطق ساحلي و كوهستاني بسيار نگرانند.مديرعامل جمعيت زنان مبارزه با آلودگي هاي زيست محيطي گفت: هجوم ويلانشينان با فرهنگ هاي متفاوت به منطقه و بسياري تغييرات ديگر كه در جهت توسعه ناپايدار منطقه بوده، پيامدهاي ناهنجار اجتماعي، اقتصادي و بهداشتي براي منطقه مازندران به همراه داشته است.دكتر مه لقا ملاح، مديرعامل جمعيت زنان مبارزه با آلودگي هاي زيست محيطي گفت: منطقه ساحلي درياي مازندران يكي از ويژه ترين مناطق زيستي در جهان محسوب مي شود و اين منطقه تاكنون به دليل مديريت هاي بخشي كه اغلب با مشكلات عديده مواجه بوده، با تهديدهاي متعددي مواجه است. وي افزود: مي توان به آلودگي آب هاي درياي مازندران، كاهش ماهيان خاوياري بي نظير و ساير شيلات اين درياچه، كاهش سطح جنگل هاي نظير هيركاني، تغيير كنترل نشده كاربري اراضي، تراكم جمعيت خارج از تحمل محيط در برخي مناطق ساحلي، مشكلات زباله و فاضلاب و آلودگي هاي نفتي و مواد زائد خطرناك، گسترش بيماري هاي مختلف، مشكلات آب هاي زيرزميني و نابودي تالاب ها، به عنوان تهديدهايي براي اين منطقه اشاره كرد.ملاح خاطرنشان كرد: با وجود مشكلات و تهديدهاي ذكر شده اين منطقه به جهت توانايي هاي بالاي خود داراي فرصت هاي قابل توجهي براي توسعه پايدار است كه از جمله اين فرصت ها مي توان به ويژگي منطقه اي ترابري بين المللي و چشم انداز هاي طبيعي اشاره كرد.مديرعامل جمعيت زنان مبارزه با آلودگي هاي زيست محيطي، تصريح كرد: وجود امكانات ويژه براي اكوتوريسم و گردشگري، مناطق حافظت شده استثنايي براي جلب اكوتوريسم داخلي و بين المللي، تنوع زيستي بي نظير ويژه، جلب دانشمندان و محققان از سراسر جهان براي تحقيقات روي محصولات شيلات و كشاورزي، از ديگر فرصت هاي موجود براي توسعه پايدار است.
|
|
|
جهانشهر
توسعه فضاي سبز شهري نيوجرسي
|
|
سياست افزايش سطح زير كشت فضاي سبز در شهرها به منظور گسترش فضاي سبز شهري در شهرهاي ايالت نيوجرسي آمريكا يكي از مهمترين برنامه هاي سازمان حفاظت از محيط زيست در ايالت نيوجرسي آمريكا به شمار مي رود.
افزايش دماي شهرهاي ايالت نيوجرسي و آلودگي هوا ناشي از افزايش تردد خودروها و فعاليت كارخانه هاي صنعتي زندگي در شهرهاي اين ايالت را با دشواري رو به رو ساخته است. همچنين افزايش گرما و آلودگي هوا، تخريب محيط زيست مناطق مختلف ايالت نيوجرسي را نيز سرعت بخشيده است.
سازمان محيط زيست ايالت نيوجرسي براي كاهش دماي عمومي شهرهاي اين منطقه و همينطور به منظور جلوگيري از آلودگي هواي اين ايالت اقدام به اجراي طرحي فراگير در اين زمينه كرده است.
اولويت اول اجراي اين طرح تشويق مديران شهري و اعضاي حكومت هاي محلي شهرهاي ايالت نيوجرسي در زمينه حفظ و گسترش فضاي سبز اين شهرها است.
به همين منظور سازمان حفاظت از محيط زيست ايالت نيوجرسي اقدام به برگزاري هشت كارگاه آموزشي براي مديران شهري و اعضاي حكومت هاي محلي ايالت شهرها و مناطق ايالت نيوجرسي كرده است.
در اين كارگاه هاي آموزشي اعضاي مديريت شهري و حكومت هاي محلي از دانش چگونگي استفاده بهينه از آب به منظور توسعه هرچه بيشتر فضاي سبز، پايداري و حفظ فضاي سبز، چگونگي استفاده از گونه هاي درختان با رشد و پايداري بيشتر و توان تصفيه هرچه بيشتر هوا از آلاينده ها و همچنين آخرين راهبردها در زمينه جلوگيري از هرزروي آب هاي سطحي بهره مند مي شوند.
از آنجايي كه جذب سرمايه و تامين اعتبار مالي لازم به منظور توسعه فضاي سبز يكي از مهمترين مشكلات مديريت شهري و حكومت هاي محلي به شمار مي رود، در اين كارگاه ها به مبحث سرمايه گذاري در زمينه گسترش فضاي سبز به طور ويژه اي پرداخته مي شود.
در اين زمينه سازمان حفاظت از محيط زيست ايالت نيوجرسي با دعوت از مديران ارشد نهادهاي مالي غير دولتي و انجمن هاي غير انتفاعي و همچنين مديرانNGO هاي فعال در زمينه فضاي سبز اقدام به تشويق آنها در مورد سرمايه گذاري در توسعه و گسترش فضاي سبز شهري كرده است. شهرداران و اعضاي حكومت هاي محلي در اين كارگاه هاي آموزشي از دانش چگونگي جلب سرمايه در زمينه توسعه فضاي سبز و استفاده از وام هاي موسسات اعتباري بهره مند مي شوند. همچنين در اين كارگاه ها با اعضا و مديران ارشد موسسات مالي و اعتباري نيز آشنايي پيدا مي كنند. يكي از مباحث مهم مطرح شده در اين كارگاه ها احداث پارك هاي جنگلي و تفريحي با اعتبار سرمايه گذاران خصوصي به صورت بيع متقابل است كه با استقبال شهرداران و سرمايه گذاران روبه رو شده است. برگزاري اين كارگاه هاي آموزشي توسط سازمان حفاظت از محيط زيست ايالت نيوجرسي منجر به اخذ وام هاي كم بهره توسط شهرداران شهرهاي اين ايالت از موسسات اعتباري مختلف شده است.
گسترش فضاي سبز شهر جرشيو در گرو تامين آب
كمبود آب به منظور گسترش و توسعه فضاي سبز مهمترين دغدغه مديريت شهر جرشيو فلسطين به شمار مي رود.
شهرداري جرشيو براي تعديل دماي هواي شهر و همچنين جلوگيري از آلودگي هواي فزاينده شهر ناگزير به گسترش هرچه بيشتر فضاي سبز شهري شده است.
كمبود آب هاي سطحي و منابع آ ب هاي زيرزميني يكي از مهمترين مشكلاتي است كه مديريت شهري شهر جرشيو با آن روبه رو است.
مديريت شهري شهر جرشيو به منظور مقابله با اين مشكل با اقدامي فراگير، صرفه جويي و استفاده بهنيه از منابع آبي را در دستور كار خود قرار داده است.
شهردار جرشيو به منظور تسري فرهنگ صرفه جويي و مصرف بهينه از منابع آبي اقدام به برگزاري كلاس هاي ويژه آموزشي چگونگي استفاده از آب در مدراس اين شهر كرده است. دانش آموزان مدارس شهر جرشيو در اين كلاس ها دانش چگونگي جلوگيري از هرز روي آب، حفظ منابع آب هاي سطحي و زيرزميني و مصرف بهينه آب آشاميدني را فرا گرفته و علاوه بر عمل كردن به آن رعايت موارد فوق را به خانواده هاي خود توصيه مي كنند.
مديريت شهري شهر جرشيو معتقد است گسترش فضاي سبز در شهر و همچنين حفظ و تثبيت منابع آبي از جمله وظايفي است كه به صورت يك ميراث از گذشتگان به نسل كنوني به ارث رسيده است و نسل امروز نيز آن را بايد براي آيندگان به يادگار بگذارد.
|
|
|