خانه احزاب ايران پس از فراغت از ساماندهي امور داخلي فرصتي يافت تا هشتمين همايش خود را به بررسي چالش هاي مهم كشور- كه اكنون از نظر اين خانه، پرونده هسته اي ايران، انتخابات رياست جمهوري آينده و رابطه مجلس و دولت است- بپردازد.
نمايندگان احزاب كشور روز پنجشنبه گذشته در سالن اجتماعات وزارت كشور جمع شدند تا يك بار ديگر نظرات خود در مورد مسايل مهم كشور را بشنوند، به نظر مي رسيد جنب وجوش احزاب در درون خانه بيشتر از سطح جامعه است.
براساس سنت هميشگي اين همايش ها، رئيس خانه احزاب پيش از ورود به بحث اصلي گزارشي از زمان شروع رياست خود تاكنون به حضار ارائه داد؛اين كه از زمان تشكيل شوراي مركزي جديد چند جلسه تشكيل شده، چند نامه فرستاده شده، كميته هاي فرعي چه مي كند و مسايلي از اين قبيل... بخشي هم به مسايل جديد اختصاص داشت كه اين بار سفر نمايندگان سه حزب سرشناس كشور و اعضاي خانه احزاب به چين و طرح دبير كلي خاتمي براي سازمان ملل متحد جزو مسايل جديد بودند. بي ترديد خانه احزاب ايران در طي سه سال و نيم فعاليت، توانسته است انسجام مناسبي در خود ايجاد كرده تا جايي كه اكنون به ارتباط با احزاب آسيايي و كشورهاي اسلامي مي انديشد و قرار است دو كنفرانس احزاب آسيايي و كشورهاي اسلامي را در تهران برگزار كند. خانه احزاب ايران در كنار برقراري ارتباطات خارجي، در حال گسترش دفاتر خود در سراسر ايران است، در حال حاضر چندين استان كشور اقدام به تأسيس خانه احزاب كرده اند.
برنامه اصلي هشتمين همايش پس از پايان گزارش حسن غفوري فرد رئيس خانه احزاب ايران آغاز شد. كاشفي عضو حزب مشاركت و از اعضاي هيأت رئيسه گفت كه قرار بود در اين جلسه در مورد پرونده انرژي هسته اي ايران افرادي از وزارت امور خارجه به جلسه بيايند كه نيامده اند، در مورد دو قرارداد تاو و ترك سل نيز مجلس و دولت وعده دادند تا كارشناسان خود را براي طرح نظرات دو قوه به همايش بفرستند كه از آنها هم خبري نيست. لذا تنها موضوع رياست جمهوري باقي مي ماند كه از نمايندگان احزاب مي خواهيم تا هر كدام پنج دقيقه راجع به ديدگاه هاي خود در اين باره توضيح دهند.
حزب اراده ملت ايران؛آرامش در درون اقتدار در بيرون
اولين سخنران،دبير كل حزب اراده ملت ايران بود كه هدف از بحث احزاب در مورد انتخابات آينده را رسيدن به دو هدف «آرامش در داخل» و «اقتدار در خارج» عنوان كرد و از همه احزاب خواست تا منافع ملي را بر منافع و رقابت هاي جناحي ترجيح دهند.
وي به انتخابات مجلس هفتم، اشاره كرد و گفت كه انتخابات رياست جمهوري آينده بايد در جهت كاهش تنش و يكپارچگي و آرامش در درون نظام پيش رود.
حزب جوانان ايران اسلامي
كاهش مشاركت، دغدغه اصلي
مهدي عليخاني دبير كل حزب جوانان ايران اسلامي نفر بعدي بود كه در ابتدا لازم ديد از دست اندركاران خانه احزاب به خاطر نظم و فعاليتي كه دارند تشكر و قدرداني كند. عليخاني در سخنان پنج دقيقه اي خود به هر سه چالش مطرح اشاره كرد و در مورد پرونده هسته اي ايران راه حل نهايي را اعتمادسازي در چارچوب سازمان بين المللي انرژي اتمي دانست. عليخاني سياست هاي دستگاه ديپلماسي هسته اي كشور را نيز به دليل پيوستن اروپايي ها- كه قرار بود ميانجي ما باشند- به آمريكايي ها، مورد انتقاد قرارداد.
سازمان دفاع از منافع ملي؛
چهره هاي جديد و كارآمد
نوبت به سازمان دفاع از منافع ملي رسيد، ياري دبير كل اين سازمان از فرصت پيش آمده استفاده كرد تا اعلام كند كه اين سازمان، ستاد انتخابات خود را تشكيل داده و مسئول آن را نيز معين كرده است. وي سپس جاي خود را به صمد ولي زاده سخنگوي ستاد انتخابات حزب داد تا به طرح ديدگاه هاي سازمان بپردازد. ولي زاده خواستار حضور چهره هاي جديد و كارآمد در صحنه رقابت هاي انتخابات رياست جمهوري شد.
جامعه اسلامي فرهنگيان
فرهنگ، زيربناي توسعه
رئوفيان دبير كل تازه انتخاب شده جامعه اسلامي فرهنگيان نيز انتخابات رياست جمهوري را از ديدگاه فرهنگيان مورد ارزيابي قرارداد.
رئوفيان از شروع زود هنگام بحث انتخابات به ويژه مصاديق كانديداها انتقاد كرد و تعيين معيارها را در شرايط فعلي مناسب تر دانست. وي فرهنگ را زيربناي توسعه خواند و از رئيس جمهوري آينده خواست تا برنامه هاي عملي خود را در مورد فرهنگيان اعلام كند.
جامعه اسلامي اصناف و بازارمجلس به قراردادهاي نفتي نظارت كند
نوبت به جامعه اسلامي اصناف و بازار رسيد، مطالب و سخنان كريمي بحث انتخابات رياست جمهوري را به مرزبندي هاي جناح هاي سياسي كشاند. رئيس جامعه اسلامي اصناف و بازار رئيس جمهوري آينده را كسي دانست كه بايد پاسخگوي مطالبات مردم و رهبري باشد. فقر، فساد، تبعيض به بيان رهبري مهم ترين مسايلي هستند كه رئيس جمهوري بايد آنها را از بين ببرد.
او سپس به موضوع مجلس و دولت اشاره كرد و اين كه مجلس تا به حال بر قراردادهاي خارجي هيچ نظارتي نداشته است لذا شروع نظارت از قرارداد تاو و ترك سل بايد به قراردادهاي نفتي گسترش يابد، زيرا تاكنون تبصره مربوط به قراردادهاي نفتي به صورت محرمانه رسيدگي شده اند. كريمي به پرونده هسته اي ايران نيز اشاره كرد و گفت كه رئيس جمهوري آينده نبايد به هيا هوهاي قدرتهاي بزرگ توجه كند.
وي از هيأت رئيسه احزاب خواست تا وقتي را نيز براي بررسي مسأله فلسطين و عراق بگذارد تا احزاب بتوانند جنايات آمريكا و اروپا را در اين كشورها مطرح كنند.
جبهه مشاركت بايد از نعمت عقل و تجربه ديگران استفاده كرد
الهه كولايي نماينده حزب مشاركت ايران اسلامي احترام به حقوق ديگران و ارزش گذاشتن به نظرات مخالف را مسير رسيدن به دموكراسي خواند و گفت كه احزاب بايد براي برگزاري انتخاباتي آزاد و برگزيدن رئيس جمهور واقعي مردم تلاش كنند. كولايي گفت كه رسالت احزاب واقع گرايي و بيان خواسته هاي مردم ايران است. او بايد شجاعت ديدن واقعيت ها را داشته باشيم. خدا هم حكم كرده كه از نعمت عقل و تجربه ديگران نيز استفاده كنيم.
عضو جبهه مشاركت اعمال حاكميت مردم را تنها در گرو مشاركت مردم و باور به اين كه خواسته هايشان به حساب گذاشته مي شود دانست.
كولايي آن گاه به طرح شعار دموكراسي و آزادي از سوي آمريكا براي مردم عراق اشاره كرد و گفت: معلوم نيست خارج كردن دلارهاي عظيم نفتي از عراق چگونه با اين شعار تطبيق دارد؟
وي راه مقابله با آمريكا را باز كردن عرصه مشاركت مردمي عنوان كرد و خواستار ايجاد فرصت هاي برابر، عادلانه و منصفانه براي همه كانديداها شد.
حزب مؤتلفه اسلامي
فعاليت  هيأت هاي مؤتلفه آغاز دموكراسي در ايران
جعفري نماينده حزب مؤتلفه اسلامي اظهار داشت: قبل از انقلاب هيأت ها با شاه مبارزه مي كردند و اين تمرين دموكراسي بود.
وي ادامه داد: «اين قدر مردم را تحقير نكنيد، زير پوشش اين كه حزبي راه انداخته ايم و مي خواهيم تمرين دموكراسي كنيم. ما انسان شجاع، جامعه شجاع و با تعهدات اسلامي هستيم، وقتي اسلام را پذيرفتيم ديگر به چيزي احتياج نداريم. اگر نخواهيم به ريسمان اسلام چنگ بزنيم همان مي شود كه آمريكا مي خواهد به ما سيلي بزند. بايد براي انتخابات يك تيم جامع و مانع داراي نسخه علاج تشكيل شود تا دردهاي موجود با اين نسخه معالجه شود. ما به دنبال تصاحب اين پست و آن پست نيستيم، خدمتگزار مردم هستيم. براساس آنچه كه امام و رهبر بزرگوار اعلام كرده اند. ما به دنبال خدمتگزاري در چارچوب اسلام هستيم، ما خدمتگزار سكولار نيستيم. پس احزاب بايد در چارچوب قانون اساسي- كه بالاي آن درشت نوشته شده اسلام- باشند. هيچ كس نمي تواند با مغلطه و سفسطه خارج از اين چارچوب، حزبي درست كند كه مردم را فريب دهد و جامعه غرق گناه و فساد شود. ما به دنبال مصداق ها نيستيم، نمي گوئيم بحث در مورد انتخابات دير است يا زود، چون هميشه تاريخ براي ما انتخاب است.
جامعه زينب(س)
كاهش مشاركت نتيجه حذف نخبگان سياسي پس از دوم خرداد
نفر بعدي خانم اميني از جمعيت پيروان حضرت زينب(س) و جامعه زينب(س) بود.
وي به طرح دلايل احتمال كاهش مشاركت مردم در انتخابات آينده پرداخت و گفت:« به خوبي هويداست كه سير مشاركت مردم از دوم خرداد به بعد نزولي بوده و توسعه سياسي نتيجه معكوس داده است. يكي از دلايل عدم مشاركت مردم، حذف سياسي مسئولين دلسوخته و مجرب به صرف اين كه به فلاني رأي نداده اند بود.
كساني از دوم خرداد چماقي ساختند كه سر مخالفين را با آن كوبيدند به طوري كه مردم مي ترسند اكنون مشاركت كنند، مردم بايد امنيت شغلي داشته باشند. وقتي مسئولين امنيت ندارند، وقتي نخبگان بترسند و شركت نكنند، عامه مردم هم شركت نمي  كنند.»
اميني به حذف هاي پس از دوم خرداد اشاره كرد و گفت:« رأي دادن به كانديدايي كه رأي نياورده جرم نيست كه بخواهيم فردي را به اين دليل بر كنار كنيم. آن هم به شكل هاي غيرمعقول كه برويم در اتاق طرف را بزنيم و بگوئيم شما بركناريد.»
حزب وحدت ايران اسلامي؛ بهتر است صادق باشيم
محبي دبيركل حزب وحدت ايران اسلامي سخنران بعدي بود كه سعي كرد به مطالب مطرح شده توسط جناح هاي اصلي سياسي پاسخ دهد. او خطاب به نماينده حزب مؤتلفه گفت: شما كه مي گوئيد بايد نسخه بنويسيم، چه كسي بايد اين كار را بكند؟ وي خطاب به نماينده جامعه زينب نيز گفت: اگر جناح حاكم، شما را حذف كرده آيا شما هم قبلاً اين كار را نكرده ايد؟
حزب مستقل ايران اسلامي شوراي نگهبان واژه رجال را تعريف كند
قدرتعلي حشمتيان نماينده سابق مجلس و مؤسس حزب مستقل ايران اسلامي نيز در ابتداي سخنان خود از اين كه احزاب بزرگ، احزاب كوچك تر را به حساب نمي آورند گلايه كرد ولي گفت كه ما كار خودمان را انجام مي دهيم.
وي از انتصاب علي باغبانيان نماينده نطنز در مجلس به عنوان رئيس ستاد انتخابات اين حزب و سخنگويي خانم علي بخشي خبر داد و به طرح سخنان خود در مورد تعريف واژه«رجال »پرداخت.
او گفت كه هنوز شوراي نگهبان هيچ تعريفي از اين واژه ارائه نداده است لذا براي ثبت نام آن قدر در دروازه  باز است كه سه هزار نفر ثبت نام مي كنند ولي آخرش ده نفر باقي مي مانند.
كانون همبستگي ايران
فائضي نماينده كانون همبستگي ايران نيز بزرگترين چالش انتخابات رياست جمهوري را چالش نخبگان با شوراي نگهبان عنوان كرد و گفت: در انتخابات گذشته ۱۵نفر از دبيران كل احزاب رد شدند و اين بزرگترين علت كمرنگي مشاركت مردم در انتخابات است. وي از شوراي نگهبان خواست تا رفتار سياسي و انتخاباتي اش را با قانون سازگار كند.
مجمع دانشجويان و فارغ التحصيلان گيلان؛
اگر رأي زنان را مي خواهيد سهم آنها را بدهيد
فريبا داوري مهاجر از مجمع دانشجويان و فارغ التحصيلان گيلان نيز از شوراي نگهبان خواست تا واژه«رجال»را در رابطه با زنان تفسير كند زيرا موضوع مشاركت، قدرت است و زنان نيازمند قدرت و فرصت هاي مشاركت هستند. داودي مهاجر گفت كه از ثروت، قدرت و منزلت جامعه چقدر سهم زنان است؟
در اين لحظه آقايان حاضر در جلسه شروع به خنديدن كردند كه داوري مهاجر اعتراض كرد و گفت: اگر رأي ما را مي خواهيد، سهم ما را بايد بدهيد.
حزب عدالت؛ بازي چپ و راست را تعطيل كنيد
نقي زاده از حزب عدالت، سخنان خود را به ضرورت نگاه علمي به جامعه اختصاص داد و از جناح بندي هاي سياسي جامعه كه چند سال پيش از سوي مجاهدين انقلاب اسلامي و در نشريه عصر ما صورت گرفت انتقاد كرد و گفت: بايد بازي چپ و راست را تعطيل كنيد. وي خواستار اصلاح قانون انتخابات رياست جمهوري و مجلس براي فراهم شدن زمينه حضور همه اقشار در رقابت هاي انتخاباتي شد.
پاياني بي نتيجه
نمايندگان احزاب ديگري نيز سخن گفتند كه عمدتاً كلي و دعوت به وحدت، صبر و تقوا بود. با پايان سخنان آخرين حزبي كه براي طرح ديدگاههايش ثبت نام كرده بود، جلسه بحث در مورد انتخابات رياست جمهوري بدون جمع بندي و ارائه راهكاري براي تداوم آن پايان يافت زيرا دو تن از كارشناسان اقتصادي دولت آمده بودند تا در مورد دو قرارداد«تاو»و«ترك سل» به نمايندگان احزاب گزارش ده دقيقه اي بدهند.اگر چه طرح بحث انتخابات رياست جمهوري از سوي نمايندگان احزاب با ديدگاههاي متفاوت، نشان دهنده وجود اختلافات شديد فكري بين آنها بود اما ظاهراً واقعيات جامعه به سمتي در حال پيشروي است كه بعيد نيست احزاب، از هر دو جناح سياسي با وجود ديدگاههاي كاملاً متفاوت و مغايري كه دارند به سوي وحدت تأكيدي و يا ضمني بر سر يك كانديدا به پيش روند.

پل فيندلي (Paul Findley) نماينده سابق كنگره آمريكا از حزب جمهوريخواهان از سال ۸۳-۱۹۶۱ طي تحليلي اعلام داشت كه جرج بوش آمريكا را به مخاطره انداخته منابع مالي زيادي هزينه كرده و اگر در دور دوم هم برنده شود هيچ تغييري در سياستهايش نخواهد داد.
وي در اين تحليل خود در روزنامه لبناني ديلي استار فيندلي مي نويسد كه بوش آمريكا را در معرض خطر قرار داده، آمريكا بيش از هميشه مقروض شده و از هر زمان ديگري بيشتر مورد تحقير واقع شده است.
وي مي افزايد: رياست جمهوري بوش با اشتباهات احمقانه اي همراه بوده است.
بوش در عكس العمل خود مسئله ۱۱ سپتامبر، اصول اصلي و دكترينها را كنار گذاشت و به درخواست ايشان كنگره بزدل به او قدرت وسيعي داد.
بوش با يك اقدام امپرياليستي يك سال بعد از ۱۱ سپتامبر اعلام كرد كه ايالات متحده خود بر آن است تا پليس جهان شود و دنيا را بر وفق مراد و در راستاي اهداف خود بنا كند.
بوش اقتدار ملي و ديگر قوانين حياتي بين الملل را با تاكيد بر حق خود براي حمله به يك كشور ديگر در هنگامي كه آمريكا با تهديد امنيتي روبرو مي شود، به زباله دان انداخت.
بوش اعلام كرد كه سازمان ملل و ديگر مؤسسات بين المللي يا بايد از او پيروي كنند يا عنصر نامطلوب تلقي مي شوند.
فيندلي در ادامه تحليل خود مي نويسد كه متاسفانه منظور بوش همان بود كه اعلام كرد.
فيندلي مي گويد كه بوش بدون اداكردن تدابير ديپلماتيك آمريكا را به يك ميدان عظيمي از جنگهاي پيشگيرانه وارد كرد و به عراق و افغانستان حمله نمود.
وي مي گويد: اين حملات مشكلات قبلي را حل نكرده باقي گذاشت و به لحاظ مالي مشكلات جديدي را هم ايجاد نمود.
آنها اخيراً يك هزار آمريكائي را در جنگ عراق كشتند و در اين پيكار حداقل ۱۳ هزار آمريكائي و افغاني به قتل رسيدند و هزار نفر ديگر نيز شديداً مجروح و زخمي شدند. خانواده هاي بي شماري در تمام جبهه ها به طرز وحشتناكي دچار ترس و وحشت شدند و خانه و كاشانه آنها ويران گرديد.
وي افزود كه جنگ، آمريكا را در سراسر جهان بويژه در بين يك ميليارد و ۳۰۰ ميليون مسلمان جهان منفور و مطرود ساخت و در داخل به جاي افزايش مالياتها بوش به كاهش آنها اقدام كرد كه اين مسئله مي تواند سنگيني هزينه هاي جنگ عراق را بر دوش نسلهاي آينده بيشتر كند.
بوش همواره به شيوه خود به توجيه جنگ مي پردازد.
وي ابتدا اعلام نمود كه جنگ براي خلاصي از سلاحهاي كشتار جمعي صدام حسين است وقتي ديكتاتور دستگير شد بوش موضع خود را تغيير داد و اعلام كرد كه جنگ لازم بود تا دموكراسي و آزادي را براي عراقيها به ارمغان بياورد.
اين نماينده سابق كنگره مي گويد كه مردم عراق چگونه مي توانند وعده هاي بوش را باور كنند؟ آنها نيازمند اين هستند تا به اطراف خود نگاه كنند و در همسايگي خود در فلسطين ببينند كه چگونه آمريكا از لحاظ مالي، سياسي و نظامي به حمايت از اسرائيل مي پردازد، رژيمي كه مدت زماني طولاني است دست به جنايت مي زند و برادران عراقي ها را در فلسطين از دست يافتن به آزادي و دموكراسي محروم كرده است.
حال عجيب نيست كه شبه نظاميان در عراق عليه تداوم اشغال دست به حمله مي زنند. نويسنده كتاب جنجالي آنها جرات سخن گفتن دارند اظهار مي دارد كه طرح بوش براي دور بعدي، مبارزه نظامي بيشتر است و مي خواهد دست به تغيير حكومتهاي ايران و سوريه بزند و با صحبتهاي تند اقدام به تهديد آنها مي كند و براي اين منظور اخيراً تائيديه كنگره را نيز دريافت كرده است و در اين راه آماده مي شود. براي محك خطر حمله به ايران بايد به وي ياد آوري شود كه در حمله ۱۹۸۰ عراق عليه ايران، آن كشور در دفاع موفق از تهران يك ميليون كشته در مقابل اين حملات داد.
اين سياستمدار كهنه كار در ادامه اذعان مي كند: به نظر مي رسد كه بوش از ماهيت تروريسم بي اطلاع است.
وي مي گويد كه تروريستها از آمريكاي آزاد متنفرند. مسخره است، واقعيت اين است كه آنها از سياست ما در خاورميانه، بيزار هستند نه از آزادي ما.
تروريسم ريشه در درد و رنج عميق، تحقير اصول بشري، ناسيوناليسم و مذهب دارد.
سياست بوش در راستاي مبارزه با تروريسم حتي يك گام كوچكي هم در راستاي كاهش اين درد و رنجها بر نداشته است. شايد او از رنجش اسرائيل در هراس است گرچه تاكنون دو آتشه ترين صهيونيستها هم بايد بدانند كه اسرائيلي ها تا زماني كه دست به ترور فلسطينيان مي زنند هرگز نمي توانند از ترور در امان باشند. اين نويسنده و منتقد سياستهاي آمريكا در تحليل خود مي نويسد كه جنگ افروزي بايد يكي از مهمترين مسائل انتخابات رياست جمهوري باشد اگر بوش انتخاب شود جنگ بيشتري به راه خواهد انداخت. چون وي به خاطر اينكه از جنگ ويتنام گريخته درد سربازان را درك نمي كند.
اين نويسنده گرچه خود از جمهوريخواهان است و در دوره قبل انتخابات رياست جمهوري آمريكا به شيوه اخير از انتخاب بوش حمايت كرده بود و از مسلمانان آمريكا خواسته بود براي حل مشكل فلسطين به بوش راي دهند ليكن در طي اين دوره با مشاهده سياست هاي بوش به يكي از منتقدين وي تبديل شده و به نظر مي رسد كه چنين اظهارنظري از سوي فيندلي كه در محافل سياسي آمريكا فرد شناخته شده مي باشد، نشان از تلاش وي براي جلب نظر اقليت عظيمي از مسلمانان آمريكا به نفع نامزد دموكراتها باشد.

با سلام
احتراماً؛ درج جوابيه سازمان ملي جوانان در آن روزنامه توضيحاتي در ذيل جوابيه مذكور در صفحه ۸ آن روزنامه در مورخ ۱۹/۶/۸۳ را موجب گرديد كه حاوي برخي اخبار كذب در مورد عملكرد سازمان ملي جوانان مي باشد. لذا جهت اطلاع دست اندركاران محترم روزنامه و تنوير افكار عمومي خواهشمند است دستور فرماييد جوابيه ذيل مطابق قانون مطبوعات در اولين شماره و در همان صفحه و ستون درج گردد:در مطالب روزنامه همشهري ادعاي كذب «وابستگي اكثريت مسئولان و معاونان سازمان ملي جوانان به يك حزب سياسي» بدون ارائه كوچك ترين دليل، مدرك و شاهد با تعبير «هيچ ترديدي وجود ندارد» فقط تكرار شده است.
اين در حالي است كه سازمان ملي جوانان همان طور كه بارها اعلام داشته است بدون كوچكترين جهت گيري سياسي عزم خود را تنها بر خدمتگزاري به عموم جوانان كشور قرار داده است و طرح چنين مسائلي جز ايجاد بدبيني در ذهن جوانان اثر ديگري نخواهد داشت.
۲- در مورد «واگذاري فعاليت ها و برنامه هاي مختلف به سازمانهاي غيردولتي جوانان» همان طور كه در پاسخ پيشين نيز گفته شد اصل ۱۵۷ قانون برنامه سوم توسعه و آيين نامه اجرايي آن صراحتاً واگذاري امور به سازمان هاي غيردولتي جوانان را تكليف قانوني سازمان ملي جوانان مي داند و اين سازمان را مكلف كرده است ظرفيت هاي ساير دستگاه هاي اجرايي را براي واگذاري امور به تشكل هاي جوانان نيز شناسايي نمايد و بديهي است عملكرد به اين تكليف قانوني نه تنها مذموم نيست كه از افتخارات اين سازمان محسوب مي شود.
اما در مورد واگذاري و تخصيص اعتبارات به تعداد معدودي سازمان غيردولتي، به اطلاع مي رساند سازمان ملي جوانان اعتبار يك ميليارد و صد ميليون توماني خود را براي كمك به سازمان هاي غيردولتي در سال گذشته براساس ارزيابي كارشناسي از طرح ها و پروژه هاي ارائه شده در ميان ۹۴۰ تشكل توزيع كرده است. (يعني ۸۰ درصد تشكل هايي كه تا آن زمان اعتبارنامه دريافت كرده بودند) و بديهي است كه تعداد ۹۴۰ تشكل از حدود ۱۱۰۰ تشكل به معني «معدود» نيست.
همچنين نحوه و ميزان تخصيص اعتبارات حمايتي و شيوه نظارت بر طرح هاي سازمان هاي غيردولتي جوانان در سال گذشته و امسال در قالب دستور العمل هاي قانوني، علني و دقيقي صورت گرفته كه كاملاً قابل ارائه و بررسي است و در همين ارتباط گفتني است كه مؤسسه اي به نام مؤسسه فرهنگ- انديشه چهره در سازمان ملي جوانان به ثبت نرسيده است و تاكنون حتي يك ريال به چنين مؤسسه اي كه در مطلب همشهري مورد ادعا قرار گرفته از سوي سازمان ملي جوانان پرداخت نشده است.
۳- در خصوص عضويت احتمالي برخي افراد در بيش از يك تشكل هيچ منع و محدوديت قانوني، نه در قوانين مدني جمهوري اسلامي و نه در آيين نامه هاي قانوني مربوط به فعاليت سازمان هاي غيردولتي جوانان وجود ندارد و بديهي است مسئولان سازمان خود را مجاز به تضييع حقوق جوانان براساس سليقه ها و آراي شخصي خود نمي دانند.
در ضمن بستگان هيچ يك از مديران سازمان در دوره مديريت جديد از سازمان هيچ مجوزي دريافت نكرده اند. لذا ادعاي مطرح شده درخصوص دادن مجوز به بستگان مسئولين سازمان به شدت تكذيب مي گردد و آن روزنامه مجاز است اسامي مورد ادعا را منعكس نمايد.همچنين در مورد خبر «تأسيس ۳۵ مؤسسه غيردولتي جوانان توسط شاخه جوانان نهضت آزادي و ۷۰ مؤسسه توسط شاخه جوانان حزب مشاركت!» به اطلاع مي رساند اين موضوع كذب بوده و مطابق آيين نامه تأسيس سازمانهاي غيردولتي جوانان اصولاً سازمانهاي غيردولتي جوانان ماهيت غير سياسي دارند و مطابق قانون اجازه فعاليت سياسي را ندارند و اين مسأله صراحتاً در اساسنامه تمامي سازمانهاي غيردولتي كه موفق به كسب اعتبارنامه فعاليت از سوي سازمان ملي جوانان شده اند درج شده است و كليه داوطلبان تأسيس تشكلهاي غيردولتي موظف به دريافت گواهي عدم سوء پيشينه از منابع قانوني مي باشند. همچنين بديهي است در صورت اثبات عملكرد سياسي توسط هر يك از سازمانهاي غيردولتي جوانان، مجوز فعاليت آن تشكل توسط سازمان ملي جوانان لغو خواهد شد. از اين رو خبر فوق اساساً كذب است و ادعاي كمك به چنين تشكل هايي توسط سازمان ملي جوانان نيز نادرست است.

خانه احزاب ايران به جايگاهي براي نمود فعاليت حزبي در كشور تبديل شده است.
اگر چه مشخص كردن يك متولي براي تقسيم يارانه دولتي بين احزاب، يكي از دلايل تشكيل خانه احزاب ايران بوده است و به تبع آن بعضي از احزاب و گروه ها نيز با هدف دريافت يارانه تشكيل شده اند، اما فارغ از اين پديده مهم اقتصادي در فعاليت گروه هاي سياسي، خانه احزاب مي رود تا با هويتي مستقل، «شرايط» بهتري را براي فعاليت احزاب و گروه هاي سياسي فراهم كند هر چند كه اين «شرايط» با توجه به پارامترهاي مهم ديگري كه براي به قدرت رسيدن يك حزب لازم است بسيار محدود مي باشد.
در رابطه با نوع فعاليت خانه احزاب ايران و انتظاراتي كه از آن وجود دارد، دو نكته قابل تأمل است. نخست آن كه در خانه احزاب كشور اعم از احزاب بزرگ، با سابقه و تأثيرگذار در تصميم گيري هاي كلان كشور با احزاب كوچك،  بي تأثير و بعضاً فاقد شرايط موجوديت يك حزب، از جايگاه مساوي برخوردارند. اين تساوي جايگاه را مي توان در يكساني تأثير آراي آنها ملاحظه كرد.
شايد عده اي بگويند رأي احزاب در خانه احزاب ايران همانند رأي نمايندگان در مجلس شوراي اسلامي است كه در آن فرقي بين رأي نماينده اي كه با پشتوانه ميليوني وارد مجلس شده با نماينده ديگري كه چند هزار رأي بيشتر ندارد نيست، اما اين نكته را نبايد فراموش كرد كه شهرهاي بزرگ و پرجمعيت كه رفتار مردم آن تأثيرگذاري كلاني بر كل كشور دارد همواره از تعداد بيشتري نماينده در مجلس برخوردارند كه اين نمايندگان نسبت به سايرين باز هم اثرگذاري بيشتري بر مصوبات مجلس دارند. به عبارت ديگر رأي نفر اول تهران با رأي يك نفر از دورترين نقاط كشور يكي است ولي عملاً تهران داراي ۳۰ رأي و آن شهر كوچك داراي يك رأي است. در واقع پارامتر جمعيت باعث تأثيرگذاري بيشتر نمايندگان شهرهاي بزرگ شده است.
نكته قابل توجه ديگر كه به دنبال برابري آراي احزاب در خانه احزاب ايران حاصل شده، انتظاري است كه در رؤسا و دبيران كل احزاب و گروه هاي سياسي براي استفاده مساوي از امكانات موجود خانه احزاب ايران به وجود  آمده است.
مثلاً در همايش اخير خانه احزاب، بعضي احزاب نسبت به سفر نمايندگان حزب مشاركت، مؤتلفه اسلامي و اسلامي كار به كنفرانس احزاب آسيايي در پكن پايتخت چين اعتراض داشتند، آنها بر اين باور بودند كه بايد راهكاري انديشيده شود كه همه احزاب عضو خانه احزاب ايران بتوانند در اين نوع برنامه ها مشاركت كرده و به اين سفرها بروند. برآورده شدن اين خواسته اگر چه مي تواند زمينه هاي رشد فكري و سياسي احزاب كوچكتر را فراهم آورد اما ترديدي هم نيست كه احزاب در همه كشورها با هدف كسب قدرت براي اجراي برنامه هاي خود تشكيل مي شوند لذا حزب كمونيست چين كه حزب حاكم اين كشور است نمي تواند. از حزبي در ايران دعوت كند كه نه تنها اسم و رسم و عضوي ندارد بلكه هيچ جايگاهي نيز در تصميم گيري هاي خرد و كلان كشور هم ندارد. تعامل و رابطه با احزاب بزرگ دنيا موجب رشد احزاب كوچك مي شود ولي براي حزب بزرگتر نه تنها متضمن فايده اي نيست بلكه هزينه بردار است.به نظر مي رسد دبيران كل احزاب كوچك و غيرتأثيرگذار نمي توانند انتظاراتي همانند احزاب بزرگتر در استفاده از تسهيلات و امكانات داشته باشند همان طور كه در پرداخت هزينه هاي فعاليت سياسي نيز مانند احزاب بزرگتر متحمل خسارات مادي و غيرمادي نمي شوند. احزاب كوچك زماني مي توانند انتظاري همانند يك حزب بزرگ داشته باشند كه بتوانند شرايط حزب خود را به وضعيت مطلوب نزديك كنند. داشتن ايدئولوژي و استراتژي، كار منسجم تشكيلاتي و توان جذب افراد به ويژه نخبگان از شرايط يك حزب مهم و سرنوشت ساز است.