خانه احزاب ايران به جايگاهي براي نمود فعاليت حزبي در كشور تبديل شده است.
اگر چه مشخص كردن يك متولي براي تقسيم يارانه دولتي بين احزاب، يكي از دلايل تشكيل خانه احزاب ايران بوده است و به تبع آن بعضي از احزاب و گروه ها نيز با هدف دريافت يارانه تشكيل شده اند، اما فارغ از اين پديده مهم اقتصادي در فعاليت گروه هاي سياسي، خانه احزاب مي رود تا با هويتي مستقل، «شرايط» بهتري را براي فعاليت احزاب و گروه هاي سياسي فراهم كند هر چند كه اين «شرايط» با توجه به پارامترهاي مهم ديگري كه براي به قدرت رسيدن يك حزب لازم است بسيار محدود مي باشد.
در رابطه با نوع فعاليت خانه احزاب ايران و انتظاراتي كه از آن وجود دارد، دو نكته قابل تأمل است. نخست آن كه در خانه احزاب كشور اعم از احزاب بزرگ، با سابقه و تأثيرگذار در تصميم گيري هاي كلان كشور با احزاب كوچك، بي تأثير و بعضاً فاقد شرايط موجوديت يك حزب، از جايگاه مساوي برخوردارند. اين تساوي جايگاه را مي توان در يكساني تأثير آراي آنها ملاحظه كرد.
شايد عده اي بگويند رأي احزاب در خانه احزاب ايران همانند رأي نمايندگان در مجلس شوراي اسلامي است كه در آن فرقي بين رأي نماينده اي كه با پشتوانه ميليوني وارد مجلس شده با نماينده ديگري كه چند هزار رأي بيشتر ندارد نيست، اما اين نكته را نبايد فراموش كرد كه شهرهاي بزرگ و پرجمعيت كه رفتار مردم آن تأثيرگذاري كلاني بر كل كشور دارد همواره از تعداد بيشتري نماينده در مجلس برخوردارند كه اين نمايندگان نسبت به سايرين باز هم اثرگذاري بيشتري بر مصوبات مجلس دارند. به عبارت ديگر رأي نفر اول تهران با رأي يك نفر از دورترين نقاط كشور يكي است ولي عملاً تهران داراي ۳۰ رأي و آن شهر كوچك داراي يك رأي است. در واقع پارامتر جمعيت باعث تأثيرگذاري بيشتر نمايندگان شهرهاي بزرگ شده است.
نكته قابل توجه ديگر كه به دنبال برابري آراي احزاب در خانه احزاب ايران حاصل شده، انتظاري است كه در رؤسا و دبيران كل احزاب و گروه هاي سياسي براي استفاده مساوي از امكانات موجود خانه احزاب ايران به وجود آمده است.
مثلاً در همايش اخير خانه احزاب، بعضي احزاب نسبت به سفر نمايندگان حزب مشاركت، مؤتلفه اسلامي و اسلامي كار به كنفرانس احزاب آسيايي در پكن پايتخت چين اعتراض داشتند، آنها بر اين باور بودند كه بايد راهكاري انديشيده شود كه همه احزاب عضو خانه احزاب ايران بتوانند در اين نوع برنامه ها مشاركت كرده و به اين سفرها بروند. برآورده شدن اين خواسته اگر چه مي تواند زمينه هاي رشد فكري و سياسي احزاب كوچكتر را فراهم آورد اما ترديدي هم نيست كه احزاب در همه كشورها با هدف كسب قدرت براي اجراي برنامه هاي خود تشكيل مي شوند لذا حزب كمونيست چين كه حزب حاكم اين كشور است نمي تواند. از حزبي در ايران دعوت كند كه نه تنها اسم و رسم و عضوي ندارد بلكه هيچ جايگاهي نيز در تصميم گيري هاي خرد و كلان كشور هم ندارد. تعامل و رابطه با احزاب بزرگ دنيا موجب رشد احزاب كوچك مي شود ولي براي حزب بزرگتر نه تنها متضمن فايده اي نيست بلكه هزينه بردار است.به نظر مي رسد دبيران كل احزاب كوچك و غيرتأثيرگذار نمي توانند انتظاراتي همانند احزاب بزرگتر در استفاده از تسهيلات و امكانات داشته باشند همان طور كه در پرداخت هزينه هاي فعاليت سياسي نيز مانند احزاب بزرگتر متحمل خسارات مادي و غيرمادي نمي شوند. احزاب كوچك زماني مي توانند انتظاري همانند يك حزب بزرگ داشته باشند كه بتوانند شرايط حزب خود را به وضعيت مطلوب نزديك كنند. داشتن ايدئولوژي و استراتژي، كار منسجم تشكيلاتي و توان جذب افراد به ويژه نخبگان از شرايط يك حزب مهم و سرنوشت ساز است.