سوم رمضان مصادف است با درگذشت شيخ مفيد از علما و بزرگان مكتب تشيع كه با آثار علمي و فكري خويش و شاگردان برجسته اي كه تربيت كرد، توانست نقش ارزنده اي در نسج تفكر شيعي داشته باشد. مقاله حاضر به شرح و تبيين مختصري از زندگي علمي اين شخصيت بزرگ عالم اسلام مي پردازد
محمد محسني دهكلاني
ابوعبدالله محمد بن محمد بن النعمان الحارثي البغدادي، معروف به ابن معلم و شيخ مفيد از اكابر و فحول عالمان شيعي است كه رياست و مرجعيت علمي را در عصر خويش بر عهده داشت.
ميرزا عبدالله افندي در رياض العلماء معتقد است: «مقام فضيلت و دانش وي مشهورتر از آن است كه به توصيف در آيد»(۱) و همچنين در« الكني والالقاب» درباره مفيد آورده شده: «شيخ المشايخ الاجله و رئيس رؤساء المله، فخر الشيعه و محيي الشريعه، ملهم الحق و دليله و منارالدين و سبيله»(۲). تجليل از مفيد منحصر در لسان همسلكان وي نبوده و حتي مخالفان وي نيز زبان به ستايش و مدح وي گشوده اند. ابن نديم، معاصر سالخورده تر مفيد كارايي وي را در استدلال در «الفهرست» در فصل مربوط به متكلمان شيعه چنين نوشته است: «و ابن معلم، ابو عبدالله، در زمان ما رهبري متكلمان شيعه با اوست. وي در تركيب كلام بنابر اعتقاد همكاران خود برجسته است و عقل نكته سنج و قدرت نفوذ فراوان دارد. من با او ملاقات كرده و او را بسيار روشن ديده ام.»(۳) حتي فضل مفيد در كلام مغرضانه خطيب بغدادي نيز پنهان نمانده است.(۴)
شيخ مفيد در يازدهم ذيقعده سال ۳۳۶(۵) و به گفته اي(۶) ۳۳۸ و بنابر ضعيف ترين نقل(۷)، ۳۳۳ هـ .ق در «عكبرا» شهري بر كرانه شرقي دجله در نيمه راه ميان بغداد و موصل به دنيا آمد.
صاحب رياض العلما در اين باره مي گويد: «به خط يكي از علما ديدم، شيخ مفيد چهل و پنج سال پيش از رحلت شيخ صدوق به دنيا آمد»(۸) و از آنجا كه سال رحلت صدوق در مجامع رجالي ۳۸۱ ثبت شده است به نظر مي رسد قول اول (۳۳۶) صحيح ترين اقوال باشد.مفيد در سايه پدر رشد نمود و قرآن و كتابت و برخي از مبادي ادبيات را نزد وي آموخت. از پدر او خبري به دست ما نرسيده است جز اين كه به حرفه معلمي اشتغال داشته و به همين خاطر شيخ مكني به «ابن معلم» گشته است.(۹)
شيخ مفيد، نخست نزد ابوعبدالله حسين بن علي بصري معتزلي معروف به «جعل» علم قرائت را فراگرفت و سپس نزد ابي ياسر غلام ابي الجيش به خراسان رفت. نجاشي در خصوص اولين معلمين مفيد چنين آورده است: «طاهر غلام ابي الجبيش متكلم بود و شيخ ابو عبدالله رحمة الله عليه تحصيل (قرائت) خود را نزد او آغاز كرد. وي كتاب هايي نوشته بود كه شيخ- رضي الله عنه- معمولاً از آنها سخن مي گفت. (۱۰) غلام ابي الجيش ظاهراً يكي از شاگردان ابوالجيش بوده كه شيخ طوسي در باره وي چنين نوشته است: «مظفر بن محمد الخراساني ملقب به ابوالجيش يكي از متكلمان است، وي كتاب هايي درباره امامت نوشته و از حديث آگاه بود. يكي از شاگردان ابوسهل نوبختي است- شيخ مفيد- رحمة الله- نزد وي درس خواند و از او استماع حديث كرد.(۱۱) و بدين ترتيب مفيد با ابوسهل نوبختي ارتباط پيدا كرد.
درباره منشأ لقب مفيد براي شيخ گفته شده است؛ «ابوياسر» كه نمي توانست به پرسش هاي شاگردش پاسخ دهد او را همراه با راهنمايي نزد «علي بن عيسي الرماني» مفسر معروف قرآن و شاگرد «ابن خشيد» روانه كرد. در آنجا شيخ مفيد روزي شنيد كه يك مرد بصري از «رماني» نظر وي را در باره دو حديث، يكي مربوط به غديرخم كه در آن به علي(ع) وعده جانشيني پيغمبر داده شده بود و ديگري مربوط به غاري كه ابوبكر در آن با پيغمبر درنگ كرده بود پرسش كرد، رماني در پاسخ گفت: حديث غار درايت است و حديث غدير روايت. روايت به اندازه درايت الزام آور نيست. هنگامي كه آن مرد بصري بيرون رفت مفيد از «رماني» درباره وضع و سرنوشت مردي كه امام عادلي را بكشد سؤال كرد: «رماني» در پاسخ گفت قاتل مرتكب گناه كبيره شده است. آنگاه مفيد پرسيد كه آيا علي(ع) امام بر حق بوده است، رماني به او جواب مثبت داد. سپس مفيد پرسيد در باره جنگ جمل و طلحه و زبير چه مي گويد و رماني گفت كه آنان توبه كرده اند .مفيد وقتي اينچنين شنيد؛ گفت: «مسأله جمل درايت بود و مسأله توبه كردن روايت». رماني پس از آن وي را نزد ابوعبدالله باز فرستاد و يادداشتي همراه وي فرستاد كه در آن به وي لقب «مفيد» داده بود.(۱۲)
در باره منشأ لقب مفيد اقوال ديگري نيز ذكر شده است. برخي از تراجم، حكايت مزبور را به وجه ديگر ايراد كرده اند و قصه مناظره را به مجلس قاضي عبدالجبار نسبت داده اند كه در آنجا قاضي عبدالجبار وي را به صدر مجلس برد و آنجا نشاند و گفت كه وي حقاً مفيد است و اضافه كرده اند هنگامي كه جريان مناظره به اطلاع عضدالدوله ديلمي رسيد، شيخ مفيد را احضار كرد و ماجرا را پرسيد، شيخ مفيد چگونگي مناظره را براي او نقل كرد. سلطان وي را بي اندازه احترام كرد و مركوب مخصوص همراه با قلاده و دهانه طلا و عمامه گرانبهايي به ضميمه صد دينار و بنده اي به وي اعطا نمود و ...(۱۳)
ابن شهر آشوب گزارش ديگري درباره منشأ عنوان مفيد آورده است. به گفته وي اين لقب از جانب «امام غايب» به شيخ عطا شده است.(۱۵) طبرسي دو يا سه نامه در كتاب خود نقل كرده است كه عنوان نخستين نامه چنين است: «به برادر حقيقي و دوست راه يافته به راه راست الشيخ المفيد»(۱۶) اين مطلب نشان مي دهد كه مقصود از كلمه مفيد «سودمند» براي امام غايب و نيز «آموزنده و فايده رسان» براي شاگردان بوده است.معلم ديگر مفيد كه او نيز از شاگردان «ابوسهل نوبختي» بود، «ابوالحسين علي بن عبدالله بن وصيف»، ملقب به «الناشي الاصغر» است. شيخ طوسي درباره وي چنين گفته است: «علي بن وصيف ابوالحسين الناشي وي متكلم و شاعر و قاري قرآن بود كه كتاب هايي نيز نوشته است. در فقه از مذهب ظاهري پيروي مي كرد. شيخ مفيد رحمة الله عليه- درباره او براي ما سخن گفته است».(۱۷) بنابر اين معلوم مي شود كه شيخ مفيد در حوزه كلام سه استاد داشته است كه دو تن از آنان بلاواسطه با خط امامي- معتزله نوبختيان پيوستگي داشتند.
مركز حديث گري امامي كه در قرن سوم از كوفه به قم و خراسان منتقل شده بود سخت بر ضد نوبختيان عكس العمل نشان مي داد و لااقل دو شيخ از اين مكتب به بغداد رفتند و در ايام تحصيل مفيد در آن شهر تدريس كردند. نجاشي گفته است كه مفيد از شاگردان ابوالقاسم جعفر بن موسي بن قولويه قمي(م ۳۶۸) بوده است.(۱۸) محدث برجسته تر، ابوجعفر محمد بن علي بن حسين بن بابويه قمي معروف به شيخ صدوق بود. صدوق در سال ۳۵۲ به بغداد رفت و دو سال بعد يعني در سال ۳۵۴ در كوبه بود.(۱۹) صدوق در سال ۳۵۵ دوباره به بغداد رفت و با وجود جواني، شيوخ و محدثان درس هاي او را استماع مي كردند.(۲۰) يكي از آن شاگردان مفيد بود.(۲۱) از ابن جنيد اسكافي نيز مي توان در زمره استادان مفيد نام برد. در برخي تراجم، نام بيش از ۵۰ نفر ذيل شيوخ روايتي مفيد، ديده مي شود.(۲۲)
|
در مورد آثار علمي مفيد بايد گفت به رغم كثرت كار و اشتغال به تدريس و تعليم شاگردان از وي ثروت علمي بزرگي به جا مانده است. تا آنجا كه برخي، مصنفات مفيد را قريب به ۲۰۰ رساله كوچك و بزرگ مي دانند
|
|
شيخ مفيد از آن دسته دانشمنداني است كه در دو حوزه تربيت شاگرد و خلق آثار علمي، عمر پربركتي داشته است. برخي از اين شاگردان بي نياز از هر گونه تعريف و توصيفند و هرگونه كوششي در زمينه شناساندن ايشان، مصداق «تحصيل ماهو حاصل» مي باشد. از سوي ديگر، شرح احوال اينان خود اثري مستقل را مي طلبد و خارج از حوصله مختصر حاضر است. لذا در اينجا به ذكر فهرستي اجمالي از اهم نخبگان شاگردان مفيد كفايت مي كنيم:
شريف مرتضي علم الهدي (م ۴۳۶) صاحب آثار متعددي چون الانتصار و الناصريات
شريف رضي محمد بن حسين موسوي (م ۴۰۶) جامع نهج البلاغه.
ابوجعفر محمدبن حسن معروف به شيخ طوسي صاحب كتاب هاي متعددي چون مبسوط، نهايه، تهذيب، استبصار، عده و تبيان (م ۴۶۰)
ابوالعباس احمد بن علي نجاشي صاحب الفهرست (م ۴۵۰)
سلار بن عبدالعزيز ديلمي (م ۴۶۳) صاحب المراسم العلويه
ابوالفتح محمد بن علي كراجكي (م ۴۴۹) . صاحب روضات الجنات درباره اين شاگرد مفيد مي نويسد: «از جمله افرادي كه مفيد در آثار خود مكرر نام وي را ذكر نموده است و به كثرت فضل و شرف وي نسبت به ديگر همرديفان وي اعتراف نموده است شاگرد وي، فقيه آگاه و هوشمند شيخ ابوالفتح كراجكي است.»(۲۳)
آثار:
در مورد آثار علمي مفيد بايد اعتراف كرد به رغم كثرت كار و اشتغال به تدريس و تعليم شاگردان از وي ثروت علمي بزرگي به جا مانده است. تا آنجا كه برخي، مصنفات مفيد را قريب به ۲۰۰ رساله كوچك و بزرگ مي دانند.(۲۴)
دقت در فهرست عناوين نوشته هاي مفيد از يك سو مبين قوت علمي و اطلاع گسترده وي و از سويي نشان دهنده دامنه دلبستگي هاي اوست. اكثر اين آثار در رديف مصادر معتبر اوليه اسلامي است. ولي با تأسف شديد بايد اذعان نمود كه بيشتر اين آثار از بين رفته است و به دست ما نرسيده است.
اهم آثار به جا مانده ايشان به قرار زير است:
۱- الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد: اين كتاب جزو اولين و كاملترين آثاري است كه پيرامون حيات و تاريخ ائمه نگارش يافته است و اكثر كتبي كه متأخر از «الارشاد» نوشته شده اند به اين اثر اعتماد كرده و از آن استفاده نموده اند. منتخبي از الارشاد به اسم «المستجاد من الارشاد» منسوب به علامه حلي به فارسي ترجمه و منتشر شده است.
۲- «المقنعه» اين كتاب مبسوط و پرارزش مشتمل بر تمامي ابواب فقه است ابتداي كتاب شامل مباحث اصول دين مي باشد. اين اثر از قديمي ترين متون فقهي شيعي است كه شاگرد بزرگ مفيد يعني شيخ الطائفه در ۱۰ جزء اقدام به شرح آن نموده است كه به نام «تهذيب الاحكام» معروف است. تهذيب يكي از كتب اربعه حديثي معتبر شيعه است كه مكرراً به چاپ رسيده است.
۳- الامالي: كه گاهي از آن با نام المجالس نيز ياد مي شود. اين كتاب براساس ۴۲ مجلس درس و بحث ترتيب يافته است. اولين مجلس آن روز شنبه ده رمضان سال ۴۰۴ املاء شده است و آخرين مجلس آن روز شنبه ۲۷ رمضان سال ۴۱۱هـ.ق
۴- العيون و المحاسن: كتابي است با محتواي مناظره با مخالفين. سيد مرتضي بخش هايي از آن را انتخاب نموده و تحت عنوان «الفصول المختاره من العيون و المحاسن» تأليف نموده است. آقا جمال خوانساري نيز اقدام به ترجمه فارسي آن نموده است.
۵- اوايل المقالات في المذاهب و المختارات: اين كتاب درباره مختصات اماميه در اصول علم كلام مي باشد. اين اثر حدفاصل ميان عقايد شيعي و معتزلي است.
۶- «تصحيح الاعتقاد بصواب الانتقاد» اين كتاب شرحي انتقادي بر كتاب عقايد استادش شيخ صدوق است. در اين اثر مفيد متعرض آراء صدوق شده و به طور مفصل از اعتقادات وي انتقاد كرده است.
۷- «الافصاح في الامامه» اين كتاب بحثي مستوفي پيرامون اثبات امامت اميرالمومنين نموده و ادله مخالفين را به چالش كشانده و رد نموده است و در نهايت امامت امام علي(ع) را اثبات نموده است.
۸- «المسأله الكافيه في ابطال توبه الخاطيه» اين اثر اختصاص به مسئله توبه عايشه، طلحه و زبير دارد و بازگشت آنها را از خطاهاي ايشان در فتنه جمل بررسي نموده است. علامه مجلسي بخشي از اين اثر را در بحار درج نموده است.
۹- كتاب المزار: اين اثر در دو بخش تدوين يافته است. بخش اول اختصاص به بيان فضيلت كوفه و كربلا و زيارت امير المؤمنين و امام حسين(ع) دارد. در اين بخش زيارت اين دو امام و زيارت حضرت عباس و ساير شهدا آمده است.
در بخش دوم اين اثر فضيلت زيارت حضرت رسول و فاطمه و ساير ائمه مختصراً ذكر شده و زيارت آنان بيان شده است.
۱۰- الجمل و النصره لسيد العترة في حرب البصره
در زمان حيات شيخ مفيد بغداد به علت وجود كثيري از دانشمندان مذاهب مختلف اسلامي مركز فرهنگي دنياي اسلام بود. مجالس مناظره و جدل به منظور حقانيت نحله هاي مختلف ديني برپا بود و چه بسا صحنه هاي مناقشه در حضور خلفا و امراء برگزار مي گرديد. شيخ مفيد نيز در اين مجالس حاضر مي شد و با مخالفين به مجادله برمي خاست و شبهات ايشان را پاسخ مي گفت: مناظرات مفيد منحصر در بغداد نمي شد وي در سفرهاي بي شماري فرصت را غنيمت شمرده و با مخالفين به بحث مي نشست.(۲۶)
ادامه دارد