اولين جنايت
گروه حوادث: ساعت ۵ بعدازظهر است. مرد عصباني از محل كارش به خانه آمده است. فريبا. ف از صبح تا حالا در خانه كار كرده است و انتظار ديدن چهره بشاش را دارد. اما امروز هم اين اتفاق نيفتاد.
محمد رضا، خسته از كار روزانه است. همسرش دوباره از او درخواست مي كند تا براي عروسي خواهرش لباس تهيه كند. اما محمدرضا دوباره فرياد مي كشد و مي گويد: ندارم. درگيري بالا مي گيرد. محمدرضا ديگر نمي تواند تحمل كند سريع به آشپزخانه مي رود و چاقويي برمي دارد. وي به طرف فريبا حمله ور مي شود و او را كه هيچ پناهي براي فرار ندارد را مورد ضربات متعدد چاقو قرار مي دهد.
اين اتفاق عصر روز ۲۱ مهرماه در حالي در نجف آباد اصفهان اتفاق افتاد كه مرد جنايتكار پس از دستگيري انگيزه اصلي خود از وقوع جنايت را تنها اختلافات خانوادگي عنوان كرده است.
دومين جنايت
صداي گلوله ساكنان يكي از خيابان هاي دشتستان از توابع بوشهر را وحشت زده كرد. چندين بار صداي گلوله در فضا پيچيد. چند تن از اهالي بيرون آمده بودند تا متوجه شوند صداهاي پي در پي گلوله از كجاست. موضوع به پليس اطلاع داده شد و پس از تحقيقات مقدماتي از محل مشخص شد در خانه مرد جواني به نام بهروز.ب جنايتي فجيع به وقوع پيوسته است.
اين مرد در پي اختلافات خانوادگي كه با همسرش داشت، اعضاي خانواده اش را به گلوله بسته است. مأموران انتظامي مستقر در محل حادثه، با پيكر نيمه جان علي ۵ ماهه و فرود ۸ ساله به همراه جسد همسر متهم به قتل روبه رو شدند. بنابراين دو كودك خردسال را كه از ناحيه كتف و شكم مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند را براي مداوا به بيمارستان انتقال دادند و جسد زن جوان را به پزشكي قانوني منتقل كردند.
كارآگاهان در ادامه بررسي هاي خود متوجه شدند كه بهروز پس از وقوع جنايت از محل متواري شده است. همچنين آنان از طريق همسايه ها دريافتند كه زوج جوان از مدت ها قبل با يكديگر اختلاف داشته اند.
سومين و چهارمين جنايت
سومين قتل يك زن در حالي در شهرستان انزلي رقم خورد كه همسر جنايتكارش علت اصلي مرگ همسرش را رابطه نامشروع عنوان كرد.اين مرد پس از دستگيري به پليس گفت: هنگامي كه وارد خانه شدم ناگهان ديدم همسرم با دو مرد غريبه داخل خانه است. اين مرد در اظهاراتش نزد بازپرس پرونده گفت: روز حادثه زماني كه براي انجام كاري سرزده به خانه رفتم همسرم را به همراه خواهرش و دو مرد غريبه در خانه ديدم. همان موقع اعصابم به هم ريخت و با چاقو به سمت همسرم حمله ور شدم. او را به قتل رساندم. سپس خواهرش به همراه دو مرد را به شدت زخمي كردم.
همچنين اين در حالي است كه چهارمين جنايت در پودنگ شيراز اتفاق افتاد. اين مرد با سلاح شكاري همسرش را به قتل رساند و به خانه همسايه گريخت. مأموران كلانتري ۲۰ گلسرخ از طريق مركز ۱۱۰ متوجه يك فقره قتل در محله پودنگ شيراز شدند و پس از عزيمت به محل با جنازه زن ۴۱ ساله اي روبه رو شدند كه توسط همسرش به قتل رسيده بود. از فرد قاتل پس از دستگيري يك سلاح ساچمه زني فاقد مجوز كشف شد. وي تنها انگيزه خود از وقوع جنايت را نزاع و اختلاف خانوادگي عنوان كرد.
پنجمين جنايت
مرد جواني در پي  درگيري خانوادگي همسرش را با تبر به شدت مجروح كرد. در اين حادثه كه در شهرستان ساري به وقوع پيوست مرد جنايتكاري به دنبال اختلاف خانوادگي با همسرش درگير شده و او را با تبر به شدت مجروح كرد. هم اكنون حال همسرش به شدت وخيم اعلام شده است.
ظرف ۵ روز گذشته شاهد ۵ مورد قتل خانوادگي در شهرستان هاي مختلف بوده ايم. اين در حالي است كه چندي قبل سردار نوري معاون آگاهي ناجا در گفت وگويي بيان كرد: قتل هايي كه از سوي بستگان نزديك و به دلايل ناموسي و خانوادگي صورت مي گيرد با ۴ درصد رشد از ۱۸ درصد در سال ۸۲ به بيش از ۲۲ درصد در سال جاري رسيده است.
محمد علي دادخواه وكيل پايه يك دادگستري در خصوص روند روبه رشد اين گونه جنايات گفت: در يك نگرش كلان اين نحوه جنايات مثل يك فاجعه بزرگ آهسته آهسته از خواب برمي خيزد در جاي جاي كشور به چشم مي خورد. براي ريشه يابي ذات وقوع اين جنايات و دريافت علت اصلي آن بايد به چند نكته اساسي توجه داشت.
اين مسايل هنگامي رخ مي دهد كه اصولاً يك فروپاشي نسبي اخلاقي را شاهد هستيم و آن ناشي از كاهش ايمان، اعتقاد و ارزش شايسته به زن و زندگي است. به نحوي كه اكثر اين مجرمان صراحتاً خود پايبندي اخلاقي صحيحي به كيان خانواده نداشته اند. اما اينكه چرا اين مسئله بروز كرده است امري است كه بيشتر نيازمند مطالعات و مشاهدات جامعه شناختي است و براي جلوگيري از منع شيوع آن بايد به اين موارد توجه ميداني شود. متأسفانه در هنگام كالبد شكافي و بررسي نگرش اين گونه مجرمان به جامعه مي بينيم به اعتبار، اهميت و حقوق زن بي اعتنا بوده اند. به نظر مي رسد بايد فرهنگ سازي مجددي را ما پي بريزيم و متأسفانه بدون هيچ پيرايه بايد بگوييم اين جنايات ناشي از بي توجهي به دين و فرهنگ وحقوق زنان بوده است. بديهي است اگر اقدامات قانوني و پيرو آن تصميمات قضايي انجام نشود خود به خود اين زمينه ناميمون فرهنگ زن كشي رواج خواهد يافت و همان گونه كه بارها ديده ايم جنايات بازتابي از عوامل اجتماعي، اقتصادي، روحي و بهره جويي از راهكارها و ترفندهاي حقوقي و قانوني است. همان گونه كه در ساير جرايم مثل جرايم اقتصادي ديده ايم با شدت عمل و قانون ويژه اين نحو جرايم كاهش يافته با تغيير نگرش قانون گذار و به تعاقب آن تصميمات شايسته دادرسان مي توان اميدوار بود كه از ميزان روبه رشد اين نحو جرايم زن كشي كاسته شود.

فارس: مسئول پيگيري پرونده گلد كوئست گفت: ۴ نفر از سرشاخه ها و عوامل اصلي اين شبكه در ايران بازداشت شده اند و تحقيقات در رابطه با شناسايي عوامل ديگر ادامه دارد.
محمد شادابي در خصوص چگونگي رسيدگي به اين پرونده گفت: درخصوص اقامه دعوا عليه عوامل اصلي اين شبكه كه در خارج از كشور مستقر مي باشند از طريق پليس بين الملل اقدام شده است.
وي افزود: اداره كل مبارزه با جرايم رايانه اي اداره آگاهي به طور متمركز در حال رسيدگي به اين پرونده است كه در اين راستا نيز بازپرس اين پرونده رايزني هايي را صورت داده است تا از طريق پليس بين الملل عليه عوامل اصلي اين باند اقامه دعوا شود.
مسئول پيگيري پرونده گلدكوئست افزود: از نظر مقامات قضايي افرادي كه تا قبل از تشكيل پرونده گلدكوئست اقدام به جمع آوري زير مجموعه مي كردند فاقد مسئوليت مي باشند ولي از زماني كه در زمينه كلاهبرداري هاي اين شركت اطلاع رساني شده است چنانچه شخصي حتي يك نفر را تشويق به خريد محصول از گلد كوئست كرده باشد از نظر قاضي به عنوان كلاهبردار تحت تعقيب قرار خواهد گرفت.
وي از مردم خواست چنانچه فردي با مراجعه به آنها قصد تبليغ و معرفي شركت گلدكوئست و تشويق به خريد از اين شركت را داشت فوراً مراتب را به دادسراي عمومي انقلاب تهران اعلام و يا از طريق پليس ۱۱۰ گزارش نمايند.

گروه حوادث: چندي پيش ماموران دايره ۲ اداره آگاهي موفق به دستگيري يك خريدار اموال مسروقه شدند. متهم در جريان بازجويي هاي پليسي بيان داشت: «يك سارق خودرو را كه در شهرستان ساوه زندگي مي كند مي شناسم و مي توانم آن را به شما معرفي كنم.»
عمليات پليسي براي دستگيري سارق خودرو مذكور آغاز شد، يك قرار ملاقات صوري بين متهم دستگير شده و سارق خودرو گذاشته شد. مأموران در محل قرار حاضر شده و به محض حضور سارق مذكور در محل وارد عمل شده و وي را كه سوار بر يك خودرو پرايد مسروقه بود دستگير كردند. در بازرسي بدني از سارق يك كليد خودرو پيكان از وي كشف شد كه در تحقيقات مقدماتي حاضر نشد مخفيگاه خودرو پيكان را معرفي كند. ماموران دايره ۲ آگاهي متهم را به مركز انتقال دادند.
بازجويي هاي فني- پليسي بلافاصله از وي آغاز شد. تحقيقات ادامه داشت تا اين كه در ساعت ۲۳ همان شب زنگ تلفن همراه وي كه تحت كنترل ماموران بود به صدا در آمد و در آن سوي خط مردي ميانسال به يكي از ماموران پليس كه خود را به جاي سارق مذكور معرفي كرده بود گفت: «پسر پنج ساله شما ساعت ها ست كه داخل خودرو پيكاني كه مقابل مغازه خواربار فروشي من است منتظر شما ست و در حال حاضر نيز ترسيده و به شدت گريه مي كند» مأموران به سرعت خود را به محل رسانده كودك پنج ساله را به منزل برده و تحويل مادرش دادند و خودرو مسروقه پيكان را كه كليد آن در ابتدا در جيب شلوار سارق كشف شده بود را به اداره آگاهي انتقال دادند.
سارق مذكور كه تحت بازجويي بود تا صبح فردا خبري از وضعيت فرزندش و تحويل آن به مادر كودك نداشت و ۲۴ ساعت بعد از دستگيري متوجه شد خودرو مسروقه پيكان نيز كشف شده است.
متهم در بررسي هاي بعدي به ماموران گفت: «پسرم را در خودرو مسروقه داخل يك كوچه فرعي گذاشته و شماره تلفن همراهم را نيز بر روي يك كاغذ نوشته و دست او دادم قصدم از قراردادن فرزندم در خودرو اين بود كه كسي به مسروقه بودن خودرو پيكان شك نكند و نمي دانستم كه با دستگيري من فرزندم ساعت ها در خودرو تنها خواهد ماند.»
بررسي بيشتر از متهم در دايره ۲ اداره آگاهي مركز ادامه خواهد داشت.

عبدالصمد خرمشاهي - وكيل پايه يك دادگستري
معمولاً  كار دفاع از متهماني از قبيل خفاش شب ها و علي بيجه ها و امثالهم كه در سالهاي گذشته و همچنين اخيراً شاهد محاكمات آنها بوديم كار دشواري است. نفرت جامعه از افراد ياد شده و خشم و كينه خانواده هاي قرباني كمتر وكيلي را مايل به دفاع از اين گونه متهمين مي نمايد و بالتبع در اين پرونده ها به ندرت وكيلي به عنوان وكيل تعييني امر دفاع از متهم يا متهمين را به عهده مي گيرد. جو حاكم بر جامعه و مواردي كه در بالا به آنها اشاره شد هر گونه رغبت و انگيزه اي را براي وكلاي دادگستري جهت پذيرش داوطلبانه دفاع از اين گونه متهمين از بين مي برد. به همين دليل در دادگاه جانيان پاكدشتي مانند ساير پرونده هاي مشابه شاهد حضور دو نفر از وكلاي دادگستري به عنوان وكيل تسخيري متهمين بوديم. قانون اساسي و ساير قوانين از جمله تبصره ۱ ذيل ماده ۱۸۶ قانون آئين دادرسي كيفري كه چنين تصريح مي نمايد «در جرايمي كه مجازات آن به حسب قانون قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد مي باشد چنانچه متهم شخصاً  وكيل معرفي ننمايد تعيين وكيل تسخيري براي او الزامي است مگر در خصوص جرايم منافي عفت كه متهم از حضور يا معرفي وكيل امتناع ورزد.» همگي حكايت از اين دارد كه قانونگذار حق داشتن وكيل را براي هر نوع متهمي (حتي براي بيجه و همدستش) و امثال آنها به جهات عديده محترم شمرده و حقوق آنان ايجاب مي نمايد كه حضور وكيل در محكمه در اين گونه پرونده ها نبايستي صرفاً  تشريفاتي و براي اجراي ظاهري قانون باشد.
همانطوري كه عرض كردم كار وكيل در دفاع از متهمان چنين پرونده هايي كاري است شاق كه با دلشوره و دلهره همراه است و چه بسا در اين گونه دادگاهها وكيل تسخيري به علت عدم آگاهي پاره اي از اولياي دم و شاكيان پرونده، مورد طعنه و بي مهري و يا حتي تهمت و دشنام نامبردگان قرار مي گيرد و وجود چنين اوضاع و احوالي وكيل را مجبور مي  كند كه دفاعيات خود را خيلي مختصر و شتابزده و يا حتي در قالب لايحه ارائه نموده و اصطلاحاً خود را از مهلكه نجات دهد... كما اين كه در دادگاه جانيان پاكدشتي وكلاي محترم تسخيري به دفاع مختصري بسنده نموده و خواستار ارائه بقيه مطالب در قالب لايحه شدند.
لازم به توضيح نيست كه قطعاً  وكلاي دادگستري هرگز از نفس جرم و جنايت و هرگونه خلافي ، حمايت نمي كنند اما نبايستي فراموش كنيم كه وكيل دادگستري مدافع حقوق موكل خويش است «همان حقوقي كه قانونگذار در قوانين مربوط به آنها اشاره كرده است.» چه تعييني و چه تسخيري فرقي نمي كند _ فرض بر اين است كه در دادگاه دادستان يا نماينده او و قضات محكمه همگي اشراف بر قوانين داشته و در مقابل متهم هيچ گونه اطلاعي از قوانين و حقوق خود ندارد و براي ايجاد موازنه و رعايت عدالت، قانونگذار حضور وكيل در كنار متهم در مواردي كه گفته شد را الزامي دانسته است.
بنابراين و در يك نگاه كلي اصل در اين است كه اگر قرعه به نام وكيلي افتاد كه ناگزير است از حقوق چنان متهماني دفاع كند:
اولا: فرصت بايستي چنان باشد كه وكيل بتواند با مطالعه كامل پرونده از جزييات دقيق واقعه آگاهي و اطلاع كامل داشته باشد.
ثانياً: وكيل مدافع بايد صرف نظر از مسائل حاشيه اي و جو حاكم بر پرونده ها با ذره بين دانش حقوقي خويش تمام مسائل مطروحه در پرونده را زير نظر قرار دهد و بر تشريفات دادرسي اشراف كامل داشته باشد و هر جا كه تشخيص داد بايستي در جهت شفاف شدن پرونده و يا حفظ حقوق موكل خويش اقدامي صورت گيرد درنگ ننمايد.
يكي از نكات و مطالب قابل توجهي كه در دادگاه جانيان پاكدشت شاهد آن بوديم نقش كمرنگ وكلاي محترم تسخيري متهمين بود كه به نظر مي رسيد حضور نامبردگان در كنار موكلين خود صرفاً  جهت رعايت تشريفات و اجراي ظاهري قانون صورت گرفته است كه در حد دفاع مختصري از متهمين و يا تقديم لايحه خلاصه مي گرديد. حال آن كه به جهاتي كه اشاره شد لزوم رعايت دقيق قوانين و مقررات در رسيدگي به پرونده هاي جنايي بويژه اين گونه پرونده ها اقتضاي آن دارد كه وكلاي تسخيري بدون نگراني از مسائل حاشيه اي نقش فعال خويش را در دادگاه اجرا نمايند.
فراموش نشود كه متهم «هر كس كه باشد» حق دارد و مي تواند از تمام ساز و كارهاي قانوني جهت دفاع از خود استفاده نمايد و طبعاً  وكيل وي بايستي اين سازوكارها را در موضع دفاع از موكلش به كار برد.

گروه حوادث: اوايل هفته جاري يكي از پرسنل شركت «لوينگ خودرو» از يكي از شركت هاي نقل و انتقال محموله هاي موتوري شهري واقع در خيابان زرتشت درخواست يك پيك براي ارسال ۲ ميليون و ۴۰۰ هزار تومان وجه نقد و ۱۳ ميليون تومان تراول چك در يك محموله براي يك شركت در منطقه تهرانپارس تهران كرد. چند دقيقه بعد پيك مذكور در محل حاضر شد و محموله را تحويل گرفت ولي هرگز بسته به مقصد نرسيد.
مرد ارسال كننده وقتي از تأخير غيرعادي پيك براي رساندن بسته به مقصد مطلع شد با شركت وي تماس گرفت ولي آنها نيز از علت تأخير وي خبر نداشتند.
شكايت به يكي از شعبات دادسراي امور جنايي تهران كشيده شد. بازپرس حسيني مسئوليت بررسي ماجرا را بر عهده گرفت. مسئول شركت به دادسرا فراخوانده شد و وي نيز در جريان تحقيقات گفت: به تمام آدرس هايي كه از پيك موتورسوار در اختيار ما بود مراجعه كرده ايم ولي اثري از وي نيست.
دستور جستجوي پليس براي دستگيري پيك موتورسوار فراري صادر شد. ادامه بررسي ها در اين خصوص ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: ساعت ۱۰ و ۱۰ دقيقه روز گذشته زنگ تلفن همراه بازپرس كشيك ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران به صدا درآمد. در آن سوي خط خبر مرگ يك مرد ۷۱ ساله به نام حشمت الله را به وي اطلاع دادند.
حشمت الله كه مديرعامل يك شركت ساختماني است صبح روز گذشته براي پيگيري پرونده شكايتي كه در پي مزاحمت هاي تلفني بسيار براي منزلش در دادسراي منطقه سعادت آباد تهران تشكيل داده بود به آن دادسرا مراجعه كرد.
چند دقيقه اي از ورود وي به دادسرا نگذشته بود كه دچار ايست قلبي شده و قبل از آن كه پزشكان اورژانس بر بالين وي حاضر شوند جان سپرد.

گروه حوادث- آمده بود تا مهريه تنها دخترش را بگيرد. برگه هاي دادخواست مهريه را پر مي كرد. دختر ۲۲ ساله اش نيز از اين اتاق به آن اتاق مي رفت مي گفت: زماني كه آمدند خواستگاري ما فقط خانواده پسر را مي شناختيم. از آشناهاي دورمان بود.
چهار ماه از نامزديشان مي گذشت كه با هم عقد كردند. در آن مدت نامزدي هر ۱۵ روز يك بار به خانه ما مي آمد و يا با هم به بيرون مي رفتند. بعد از عقد بود كه تازه فهميديم آقا يك زن صيغه اي هم دارد چادرش را جلوتر كشيد و ادامه داد: خانه مجردي داشت و خانواده اش هم از ارتباطات پسرشان مطلع بودند. به صاحبخانه پسرشان گفته بودند كه پسرمان يك نامزد دارد كه شبها مي آيد. وقتي فهميديم او با زنهاي ديگري در ارتباط است موضوع را باخانواده اش مطرح كرديم. آنها نيز در ابتدا منكر همه چيز شدند ولي وقتي تلفنش را داديم براي كنترل مشخص شد زن صيغه اي دارد.
آهي كشيد و گفت: مقصر خانواده اش بودند كه راستش را نگفتند بعد از فاش شدن اين موضوع شروع كرديم به تحقيق كردن. مشخص شد اين فرد چندين سابقه كيفري هم در زمينه ضرب و شتم و هم ارتباط نامشروع داشته است.
او در ادامه گفت: اصرار من براي طلاق به خاطر دروغ گويي هاي خانواده دامادم است. مهريه دخترم ۵۵۰ سكه است كه دادگاه طي حكمي او را مكلف كرد تا هر ماه دو عدد از اين سكه ها را پرداخت كند او اعتراض به حكم صادره كرد و تعداد سكه ها به يك عدد كاهش يافت اما قرار شد پيش قسط سكه ها از ۱۰ به ۷۰ سكه افزايش پيدا كند.
او و دخترش كه در كنار شعبه اجراي احكام ايستاده بودند دو سال است كه دادخواست دريافت مهريه داده اند و ديروز توانستند حكم دريافت پيش قسط مهريه را كه از رقم آن مطمئن نبودند را به دست بياورند.
پيرزن ادامه داد:« مهريه را كه گرفتيم تقاضاي طلاق خواهيم كرد. مي گويند گرفتن آن هم ۴ سال طول مي كشد.»
در يك حساب سرانگشتي حدود ۵-۴ سال طول مي كشد تا تمام مهريه پرداخت شود ۴ سال هم طول مي كشد حكم طلاق را بگيرند دو سال هم هست كه شروع به انجام مراحل اداري كرده اند.
صغري ۷ سال است كه بدون همسرش و با تنها دخترش زندگي مي كند. شوهرش آنها را رها كرده است به امان خدا.
صغري چهره يك زن ۷۰ ساله را دارد و سن يك زن ۵۰ ساله.
او مي گويد: آمده ام درخواست مهريه بدهم. اول انقلاب با هم ازدواج كرديم. مهريه ام ۵۰ هزار تومان است كه نمي دانم الان چقدر مي شود. خودم خياطي مي كنم و خرج زندگي را درمي آورم. از او كه در مورد علت جدايي همسرش را مي پرسم مي گويد: ناراحتي قلبي داشتم. دريچه قلبم تنگ بود او تا متوجه هزينه درمان شد ما را رها كرد و رفت. با هزار جور قرض از اين و آن هزينه عمل قلبم را دادم. الان هم روي پاي خودم هستم و زندگي را مي چرخانم.
موقع صحبت كردن با چادر جلوي دهانش را مي گرفت تا كسي متوجه نشود او دندانهاي نيش ندارد. او مي گفت ۳۰ سال زندگي كردن با اين مرد نتيجه اش اين شد كه بفهميم« بي مهري مردها واقعي است. »

گروه حوادث: ساعت ۱۲ظهر روز نهم مهرماه سال جاري ابوالفضل ۲۷ ساله در حاليكه يك كلت كمري در دستانش بود وارد يكي از شعبات بانك صادرات شد. براي ترساندن حاضران در ساختمان بانك يك تير هوايي شليك كرد كه به سقف ساختمان برخورد كرد. سپس قصد شليك يك تير ديگر را داشت كه گلوله در كلت گير كرده و شليك نشد. با ايجاد اين مسئله مشتريان بانك و پرسنل آن كمي جرأت پيدا كردند و قصد دستگيري سارق را داشتند كه ابوالفضل با صداي بلند همدستش را كه محمد نام داشت به داخل بانك فراخواند.با حضور محمد در ساختمان بانك بار ديگر مردم عقب نشيني كردند. ابوالفضل به سوي يكي از مشتريان رفت و قصد سرقت تراول چك او را كه در دستانش بود داشت كه مرد مقاومت كرد. وقت زيادي براي سارقان باقي نمانده بود، ابوالفضل به سرعت پشت پيشخوان دويده و بعد از عقب زدن مسئول پيشخوان، ۱۵بسته اسكناس هزار توماني به ارزش يك ميليون و ۵۰۰ هزار تومان را از روي پيشخوان دزديده و همراه ديگر همدستش به سوي در خروجي بانك دويدند.
همدست ديگر سارقان كه سوار بر يك موتورسيكلت بيرون بانك در انتظار آنان بود خود را به در بانك رساند. محمد پشت سر موتورسوار نشست و ابوالفضل در حاليكه ساك حاوي پول هاي سرقتي در دستانش بود نيز قصد جاي  دادن خود بر روي موتورسيكلت مذكور را داشت كه كارمندان بانك و چند نفر از مشتريان براي دستگيري سارقان وارد عمل شده و ابوالفضل را به همراه اسكناس هاي مسروقه دستگير كردند. ديگر همدستان او بلافاصله از محل گريختند.
ابوالفضل به داخل بانك برده شد. پرسنل بانك مأموران كلانتري ۱۵۶ را در جريان ماوقع قرار دادند ولي قبل از حضور مأموران مذكور در محل ابوالفضل با يك تكه شيشه شكسته كه بر روي زمين بانك افتاده بود اقدام به خودزني كرد كه مأموران بعد از رسيدن به محل او را به بيمارستان انتقال داده و تحت مداوا قرار گرفت.
ابوالفضل بعد از انتقال به اداره آگاهي مركز به مأموران دايره يك گفت: همدستي كه در سرقت بانك با من همراه بود حسين معروف به حسين خروس بود كه در حال حاضر نيز نمي داند در كجا مخفي است. سخنان ضد و نقيض ابوالفضل شك مأموران را برانگيخت. بار ديگر تحقيقات از وي آغاز شد. اين بار ابوالفضل مجبور به بيان حقيقت شد و گفت: سارقان فراري بانك مذكور برادر كوچكترم محمد و دوستم اميد بود، اميد بر روي موتورسيكلت به انتظار ما بود و محمد در جريان سرقت كمكم كرد.
با روشن شدن حقيقت عمليات دستگيري دو سارق ديگر آغاز شد. صبح روز يكشنبه هفته جاري، مأموران دايره آگاهي مركز بعد از مراقبت چندساعته محل تردد روزانه محمد در حوالي خيابان نيروي هوايي موفق به شناسايي و دستگيري او شدند.
ساعت ۲۳ همان روز اميد در خيابان پيروزي دستگير و به اداره آگاهي انتقال يافت.
محمد و اميد در جريان بازجويي هاي پليسي ضمن اعتراف به سرقت از بانك مذكور به ۲۰ فقره كيف قاپي با همدستي ابوالفضل اعتراف كردند.
بررسي هاي بيشتر از سه متهم بازداشت شده فوق در دادسراي امور جنايي تهران و اداره آگاهي ادامه خواهد يافت.