ايمان مهدي زاده
اشتغال دغدغه كوچكي نيست. به اندازه كافي در ايجاد و راه اندازي آن تعلل كرده ايم. تاخير بيشتر، دردهاي بيشتري به ارمغان مي آورد. بسياري از شهروندان كار روزانه شان را اينگونه آغاز مي كنند. هر روز صبح از خواب برمي خيزيم، دوش مي گيريم و سركار حاضر مي شويم. پس از اتمام ساعت كاري، نوبت شغل دوم مي رسد. بگذريم كه شركت بعدي يا حتي مسافركشي چندان بر درآمد نمي افزايد ولي به هر حال محلي ديگر است تا روزمان شب شود. كاسب ها نيز از صبح تا غروب و شب يكسره در حجره و مغازه مي ايستند و اجناسشان را مي فروشند.جماعتي در اين بين جوياي كار است. از كنارمان مي گذرند. نگاهمان مي كنند. يا بي اعتنا مانند رهگذران كنار هم راه مي رويم. آنها در حسرت پيداكردن كار و ما خسته از كار اول، دوم يا ...
در دنياي پردغدغه بيكاري جامعه امروز، برخورداري از بيمه و قرارداد براي بعضي ها و حقوق مكفي براي خيلي ها يك خيالپردازي است. هرچند قوانين بيمه اي زيادي وضع شده و اگر شكايتي شكل بگيرد رسيدگي مي شود، ولي اين اتفاق بسيار نادر است. پيدا كردن شغل چنان مايه عذاب و رنج شده كه عده زيادي را اغوا كرده است. تحصيلكرده و تحصيل نكرده، سربازي رفته و نرفته، مرد و زن در گروه هاي سني متفاوت، جوياي كار هستند. بسياري از آنان، وقتي شغلي دست و پا مي كنند، با شرايط كارفرما كنار مي آيند؛ فعلا يك سيلي نقد مي چربد به حلواي نسيه شكايت.
كارفرما با زيردستانش مانند اموالش رفتار مي كند. كارگر البته، مي تواند، شكايت كند و بيمه اش را بگيرد، حق سنوات را و خيلي چيزهاي قانوني ديگر را. ولي مي  داند كه اين كار، خودزني در آن صنف به حساب مي آيد. پيدا كردن كار بعد، مدتي خانه نشيني و خيابانگردي براي جست وجوي كار لازم دارد.
شغل فصلي 
بازار شب عيد را همه شلوغ ترين بازار مي دانند و البته پرسودترين. تقاضاي خريد بالا مي رود. برخي شاغلان گرم عيدي و پاداش هستند و به نيمه دوم فروردين نمي انديشند. با خيالي آسوده خريد مي كنند. يك سال كار كرده اند و حالا مي خواهند با دسترنج شب عيدشان خيلي خريدها انجام بدهند.
خيابان هاي شلوغ و جمعيت درهم لوليده. ترافيك در پياده رو و خيابان به اندازه هم. در خيابان هاي مركزي شهر جاي سوزن انداختن نيست. در ازدحامي گنگ، دستفروش ها و شاگردان مغازه ها صدا در صدا مي اندازند. حتما بايد از قبل درباره سوژه خريد انديشيده باشيد وگرنه خيلي چيزها را خواهيد خريد. گله به گله خيابان بساطي پهن است و اغلب جواناني كه با شوق اجناسشان را بالاي دست مي گيرند و قيمت هايشان را اعلام مي كنند. آنان خود را مدام رقيب نمايشگاه و فروشگاه معرفي مي كنند، با صداي بلند. وقتي جنس را مي فروشند و پول را داخل كيسه مي گذارند، لبخندي كنج لبشان نقش مي بندد. جالب است بدانيم بيشتر آنان، سالي چند روز اين لبخند كوچك و سرد ولي شيرين را ميهمان چهره شان دارند.
اين جمعيت زيادي كه در ايام معروف به شب عيد مي بينيم، تنها همين يك ماه را خوب كار مي كنند و پولي به جيب مي زنند. آنان اغلب منتظر رسيدن شرايطي اين چنيني هستند. نقطه تمايز عمده  اين جوان با جوانان و شهروندان ديگر در روز و ساعت كاري است.
هنگامي كه ما 11 ماه و اندي پيوسته كار كرده ايم و شب عيد را براي خريد به بوتيك ها مراجعه مي كنيم و قصد مسافرت داريم، به جوانان سر زبان داري بر مي خوريم. جواني باهوش و به قول معروف؛ دست و پادار مي بينيم كه او چقدر براي جلب رضايت خاطرمان تلاش مي كند و به هر قيمتي فروشنده است، ما هم خريدار. پس معامله شكل مي گيرد و جنس فروخته مي شود. اين جوان فعال تنها همين چند روز را از سال كار دارد. معمولا اين عده از اوايل اسفندماه مشغول كارند تا پايان نيمه اول فروردين ماه سال جديد.
وقتي مغازه دارها از يكسال كار خسته شده اند و براي پاسخگويي به مشتريان وقت و انرژي كم مي آورند، سراغ اين عده را مي گيرند. آنها از طريق دوستان و خويشان معرفي مي شوند. سيستم كاري فروشندگان اين روش چنين است؛ مالك مغازه يا فروشگاه قيمت هاي سقف و كف كالاها را به ايشان مي گويد: فروشنده جوان مقابل پيشخوان مي  ايستد،  با مشتري كلنجار مي رود و در نهايت بالاتر از سقف فروشنده، هرچه فروخت ،  مال خودش مي شود. اين بستگي به سرزبان، هوش و ذكاوت جوان دارد.
شغلي براي افزايش قيمت
بازار واسطه يك واسطه ديگر پيدا مي كند و قيمت ها با تصاعد بيشتري مواجه مي شود.
حامد، يكي از اين جوانان است. سربازي نرفته و تحصيل نكرده، ولي با هوش و زبرو زرنگ است، مي گويد: همين عيد گذشته 20 روز از اسفند را كار كردم و 13 روز از فروردين. وقتي همه تفريح مي كردند و خريد، من ايستاده بودم براي فروش. جداي از 86 هزار تومان حقوق براي هر چهار هفته، مبلغ 850 هزار تومان خودم كار كردم.
تفاوت فاحش در ميزان دستمزد و پول درآورده شده، تنها به قشر مصرف كننده آسيب مي رساند. جواناني از اين دست به پول تو جيبي مي انديشند و اگر سرپرست خانوار باشند، شغل واسطه گري را در ديگر ايام سال نيز ادامه مي دهند؛ پررونق ترين بازار رايج در ايران، بازار واسطه گري است . آنها دو سوي جريان يك معامله را به هم مي رسانند و از اين حيث، سودي عايدشان مي شود. اين عامل قيمت هاي كاذب را به وجود مي آورد. بالاخره هرچه باشد از شغل كاذب حاصل شده است.
شب هاي عيد كه هنوز سه چهار ماه فاصله دارند، سفره خيلي از خانواده ها رنگين مي شود. آنان از خلال بازار واسطه گري اين ايام نوروزشان را جشن مي گيرند. نوروزي كه تنها فصل كاري  ايشان است. به جاي ديد و بازديد و مسافرت، صبح تا شب را يكسره كار مي كنند، بلكه  تا مدتي پس از رسيدن بهار، آنها نيز زندگي را با لبخند پي بگيرند.

اول هر كاري، دل يكدل نمي  شود كه انجامش بدهيم. وقتي هم كه مي  خواهيم عزم را جزم كنيم، دست ها كند مي  جنبند اما هر چه پيش مي  رويم، در انجامش سبك و سبكتر مي  شويم. حكايت، چند پيشنهاد در مورد حل مشكل زباله است كه روز به روز هم بيشتر و بيشتر مي  شود و حل معضلش سخت تر!
پيشنهاد ما مصرف به اندازه، استفاده دوباره و بازيافت در قالب موارد زير است. نتيجه اش هم كم شدن زباله آشپزخانه است. همانطور كه گفته شد اول كار سخت به نظر مي  رسد اما ادامه كار، شما را به شخصي حامي محيط زيست مبدل مي  كند. البته ممكن است پيش از اين خودتان پيشقدم بعضي از موارد آن بوده  باشيد.
مصرف به اندازه 
مصرف به اندازه معنايش كم مصرف كردن نيست بلكه مصرف با فكر است.
درباره موارد زير فكر كنيد و آنها را به كار ببنديد:
- پسمانده غذايتان را از اندازه معمول پخت كردنتان كم كنيد.
- مواد غذايي تان را به طور عمده خريداري و در ظروفي نگهداري كنيد كه غذا را براي مدت طولاني سالم نگه مي  دارند.
- وعده هاي غذايي تان را به جاي خريد از ساندويچي ها و رستوران ها در خانه طبخ كنيد.
اين مساله باعث ذخيره شدن باقيمانده غذا به جاي دورانداختن آن مي  شود.
- باقيمانده غذايتان را در كاسه يا بشقاب هاي دردار قابل شست وشو و در يخچال نگهداري كنيد. استفاده از ظروف پلاستيكي يكبار مصرف مقداري از غذا را هدر مي  دهد.
- به جاي دستمال يكبار مصرف از حوله دست و صورت براي ميز غذاخوري استفاده كنيد.
- تشنگي تان را از شير آب رفع كنيد و سعي كنيد يك بطري آب، خاص خودتان داشته باشيد.
- در مجالس و كنفرانس هايي كه نوشيدني ها در ليوان هاي يكبار مصرف سرو مي  شود از ليوان شخصي استفاده كنيد.
- در صورت امكان به جاي خريد ظرف، اقلام مورد نياز را اجاره كنيد.
- براي ريختن مايعات در ظرف ها از قيف استفاده كنيد.
استفاده دوباره 
استفاده دوباره، يعني استفاده كردن از چيزي بيش از يكبار و ترجيحا چند بار.
استفاده دوباره امكان ذخيره انرژي و مواد را براي توليد ظرف يا شيئي جديد فراهم مي  كند و مانع از دور ريختن مواد مصرف شده در جايي مي  شود كه امكان بازيافت وجود ندارد.
- محفظه هاي پلاستيكي و شيشه اي را دور نيندازيد و از آنها براي جاي ادويه، سوپ و مواد غذايي و غيرغذايي استفاده كنيد.
- مقواهاي جاي تخم مرغ و نظاير آن را براي استفاده كودكستان ها و مهد كودك ها نگهداري كنيد.
- در حفظ و نگهداري لوازم خانگي نهايت تلاشتان را به كار بگيريد و در صورت خرابي به جاي دور انداختن و خريد وسيله جديد آنها را تعمير كنيد.
- براي نگهداري لوازم و ظروف پخت از كاغذ آلومينيوم استفاده كنيد.
بطري هاي نرم و پلاستيكي كوچك را براي نوشيدني در مدارس و پيك نيك ها نگهداري كنيد.
بازيافت 
بازيافت وقتي اتفاق مي  افتد كه زباله توليد شده راطي يك روند خاصي يا به همان شكل سابقش درآوريم يا يك محصول جديد از آن بسازيم. مثلا يك قوطي آلومينيومي را هم مي  توان به عنوان يك قوطي نوشيدني استفاده كرد يا اينكه آن را به محفظه هاي احتراق سيلندر اتومبيل تبديل كنيم. مزيت بازيافت، به كارگيري مواد در همان ابتداي كار است نه بعد از انتقال به محل هاي دفن زباله.
بازيافت، منابع با ارزش را حفظ مي  كند و اثرات بدزيست محيطي را كاهش مي  دهد. اگر بازيافت را خودمان انجام دهيم هميشه آب و انرژي كمتري نسبت به تفكيك آن در محل جمع آوري زباله مصرف مي  شود.
مواد بازيافتني عبارتند از: كاغذ، بطري هاي شيشه اي، قوطي ها و فويل هاي آلومينيومي، بطري هاي پلاستيكي، قوطي هاي آهني و حلبي، كارتن هاي شير و مواد ديگر.

ماه رمضان با حال وهواي خاص خودش آمد. بوي نذري، شله زرد، حلوا و ديگر شيريني ها و دسرهاي خانگي فضاي ملكوتي افطار را پر مي كند. غروب كه مي شود همه اهل خانه گرد هم مي نشينند، دعا مي خوانند و افطار مي كنند. پس از افطار ساعت ها شكل ديگري دارد، مثل شب هاي قبل نيست. در اين ماه تفاوت هاي زيادي به چشم مي آيد.مردم به هم احترام مي گذارند و بيشتر به يكديگر كمك مي كنند. خلاصه كه در اين بازار مهر و محبت گل فروشي ها با افت فروش مواجه مي شوند.
درماه رمضان همه چيز براي خريدن يك شاخه يا دسته گل مهياست. روحيه ها شاد، آدم ها با نشاط و مهربان مي شوند، بهترين موقع براي هديه كردن يك شاخه گل، هنگام افطار است كه سفره را رونقي ديگر مي بخشد. شايد افت فروش گل فروشي ها به خاطر عدم برگزاري  جشن عروسي و تولد و ميهماني هاي ديگر باشد.

بهروز عيدي - پيشنهاد مي  كنم ساعت 9 شب سري به كوچه يا خيابان خودتان بزنيد يا از پنجره لحظه اي خودرو حمل زباله را ورانداز كنيد. فكر مي  كنيد چقدر از اين زباله ها امكان بازيافت يا مصرف مجدد را دارند.
همان لحظه اي كه كيسه زباله را گره مي  زنيد به زباله هاي توليد شده توسط اعضاي خانواده نگاه كنيد. آنها چه چيزي را دور انداخته اند؟روزانه 7 هزار تن زباله از سطح شهر تهران جمع آوري مي شود كه طبق برآوردها، 38 درصد آن را مواد غذايي تشكيل مي دهد و مابقي آن را بيشتر پلاستيك، چوب، آهن و كاغذ. كارهاي ساده زيادي قابل انجام است كه شما را در توليد كمتر زباله كمك مي   كند و با به كارگيري آنها راه حل هاي دراز مدتي براي مشكل روزافزون توليد زباله ارايه مي   شود.
به عنوان اولين قدم، در مورد مواد دور ريختني خودتان كمي فكر كنيد. خيلي از ما، خيلي از مواد را به سطل زباله سرازير مي  كنيم بدون اينكه از منشا آن خبري داشته و يا به چگونگي تبديل نشدنش به زباله تاملي كرده باشيم.
بعضي  فكرها كه در مورد زباله ها مي  شود به مغزمان خطور كند عبارت  است از چه چيزهايي فضا اشغال مي  كنند؟ چيزي براي دور نينداختن در ميان زباله هايمان وجود دارد؟ مواد قابل بازيافت يا قابل تعميري در آنها ديده مي       شود؟ چه چيزهايي امكان بازيافت دارند؟آيا آنها خطرناكند؟
با كمي انديشه و برنامه ريزي مي   توانيد تقريبا 62 درصد مواد غيرغذايي زباله هايتان را بازيافت، تعمير و مورد استفاده مجدد قرار دهيد. تمركز كنيد، فكر كنيد و به مراحل تدريجي مناسبي برسيد. به زودي اين مساله به روال عادي زندگي شما وارد مي       شودو مشاور خوبي براي دوستان و اقوام خود خواهيد شد. تجارب و خاطرات شيرين اين مساله، لحظات پر از سكوت ديد و بازديدها را پر مي      كند. ضمن اينكه از نظر اقتصادي هم كمك زيادي به خانواده شما مي     دهد. مثلا تا به حال به اين قضيه فكر كرده ايد كه به جاي خريد كارت تبريك هاي گران، خودتان از مقواهاي دورانداختني و با كمي سليقه و صبر و حوصله، كارت تبريك بسازيد؟

برداشت برخي ازما از فرهنگ مصرف مردم جوامع صنعتي و پيشرفته، ولخرجي و اسراف و بريز بپاش است! در صورتيكه در اينگونه جوامع توجه به محيط زيست پاكيزه و درست مصرف كردن اهميت فراوان دارد. هر چيزي به راحتي دور انداخته نمي  شود. راجع به آن فكر مي  كنند و در صورت امكان، آن را بازيافت يا تعمير مجدد مي  كنند! البته پيش از اين هم دوره هاي لازم را گذرانده اند.
كودكان در سنين كودكي تا دوره هاي نوجواني و جواني در كارگاه ها و مراكز آموزشي، آموزش زيادي مي  بينند. نجاري، تعمير خودرو، برقكشي ساختمان، خياطي براي نياز روزمره، دوره هاي كمك هاي اوليه، رنگ آميزي ساختماني، باغباني و آشنايي با گل و گياه، دكوراسيون منازل، آشپزي، بچه داري، كمك به سالمندان و ....
اينگونه است كه اتاقك كوچكي در هر خانه به وسايل و ابزار مختلف اختصاص پيدا مي  كند تا نيازهاي اوليه در آنجا رفع ورجوع شود و بدون پرداخت هزينه اضافي هم اوقات فراغت خوبي را براي خود فراهم مي  كنند و هم اينكه با كاهش زباله ها سهم قابل توجهي را در اقتصاد خانواده و كشورشان به عهده مي  گيرند.
چيزي كه در كشور ما اصلا به آن توجه نمي  شود و اگر كسي خودش علاقه نداشته باشد، هيچ آموزشي نمي  بيند. نتيجه اش هم اين مي  شود كه در بزرگسالي براي هر كار كوچكي مجبور مي  شويم تعميركار به خانه بياوريم و وسايل و لوازم به درد بخور خانه را به راحتي دور مي  اندازيم. نتيجه همه اينها هم هدر رفتن كلي پول است به خاطر هيچ.

هرچه از چيني ها مي نويسيم، فايده اي ندارد. هر روز بيشتر از روز قبل اجناس چيني را دست به دست در بازار مشاهده مي كنيم. سياست هاي اقتصادي چين سايه هولناكي بر بازار داخلي انداخته است. لوازم الكتريكي در اين بين مصون مانده و جاي خوشبختي است.
كابل هاي فشار قوي سال هاي سال است كه از آلمان وارد مي شود. جعبه هاي كليد پريز،  لامپ، سيم و بسياري اجناس الكتريكي ديگر، معمولا از اروپا وارد مي شود. كشورهاي اروپاي شرقي در ساخت اجناس سخت و محكم، فولادي يا چدني دقت و كيفيت مثال زدني دارند. آلمان، فرانسه و انگليس نيز عمده ترين واردكنندگان كالاي الكتريكي به ايران و خاورميانه هستند.
چيني ها در اين بازار حرفي براي گفتن ندارند. آنها كميچندي كار مي كنند و اجناسشان نسبت به اروپاييان از كيفيت مرغوبتري برخوردار نيست. نكته ديگر كه باعث شده آنان وارد اين عرصه نشوند، عدم خريد متقاضيان است. لوازم الكتريكي، لباس نيست كه اگر زدگي داشت قابل رفع و رجوع باشد. براي همين مشتريان ريسك نمي كنند و از بازار سابق استفاده مي كنند. اگرچه تفال 93 هزار توماني در قامت چيني به 15 هزار تومان فروش مي رود، ولي خريدار زيادي ندارد.

۳۲ سال سابقه چرا نبايد بازنشسته شود؟
كارمند شركت مخابرات هستم با 32 سال سابقه. طبق بخشنامه جديد، كاركنان 35 سال خدمت بازنشسته خواهند شد. گفته شده كه من در صورتي مي        توانم بازنشسته شوم كه بيمه سه سال باقيمانده را پرداخت كنم در غير اين صورت بايد 35 را تمام كنم. من نه توان ادامه كار دارم و نه قدرت پرداخت. چرا اين تعداد افراد را كه كم هم نيستند بازنشسته نمي      كنند تا جوان ها فرصت كار پيدا كنند.
خانم فريده آذري 
مطالبات بازنشستگان 
ما انتظار داريم كه مجلس هفتم در ادامه كار مجلس ششم به مساله مطالبات بازنشستگان رسيدگي عاجل كند. از اهتمام نمايندگان محترم به اين مساله تشكر و قدرداني مي  كنم .
سيد احمد كيايي طالقاني 
موسسات مالي بي  اعتبار
من 15 ميليون تومان سرمايه زندگي ام را به مدت 9 ماه براي دريافت وام به حساب موسسه مالي مصباح الهدي واريز كردم و حالا اين موسسه مدعي است كه نمي  توانيم وام بدهيم چون دولت مانع از فعاليت موسسه شده است. چرا دولت به موسسات مالي كه از عناوين تاثيرگذار هم استفاده مي  كنند اجازه فعاليت مي  دهد. در حالي كه فعاليت اين موسسات بعد از جلب توجه مردم و سرمايه گذاري آنها از سوي دولت متوقف مي  شود.
خانم حامدي 
دزدي از بچه هاي سرويس مدارس 
بعضي از راننده هاي سرويس مدارس با ترفندهاي مختلف از بچه ها دزدي مي  كنند و وقتي موضوع بامدير مدرسه مطرح مي شود نسبت به موضوع شانه خالي مي  كنند. مسوول مربوطه چه كسي است؟
خانم حامدي 
بن بازنشستگان 
قرار بن دادن به كارمندان بازنشسته چه شد؟ آيا استحقاق بازنشستگان كمتر از كارمندان شاغل است؟
بازنشسته ارتش 
بلاتكليفي كارشناس دادگستري 
متقاضي كانون كارشناسان دادگستري اصفهان هستم كه با وجود گذشت 4 سال از ثبت نام و قبولي در آزمون و گزينش هنوز بلاتكليف هستم. از رياست محترم قوه قضائيه تقاضاي رسيدگي دارم.
آقاي راوش از اصفهان 
بيمه تاكسيرانان 
چرا مسوولان سازمان تاكسيراني تكليف بيمه رانندگان تاكسي را مشخص نمي  كنند؟ آيا اقدامي در اين رابطه صورت مي   گيرد؟پدرم با وجود كهولت سن چه كار بايد بكند؟
خانم قاسمي 
راه اندازي تلفن هاي مركز تلفن منتظري 
با وجود درج تماس هاي مكرر مردم در اين ستون، هيچ اقدامي از سوي مسوولان در ارتباط با وصل تلفن هاي ثابت مركز تلفن شهيد منتظري منطقه 20 كه پول آنها 2 سال پيش واريز شده، صورت نگرفته است. مسوولان باز هم وعده روزهاي آينده را مي  دهند. اين در حالي است كه تلفن هاي همراه كه سال پيش پول آنها واريز شده بعد از چند ماه در حال واگذاري است.
آقاي كريمي 
تغذيه رايگان 
چند سال است دولت مي  گويد در مدارس مناطق محروم تغذيه رايگان توزيع مي  شود. در حالي كه در اين سال ها در مدارس منطقه خليج هيچ تغذيه اي توزيع نشده است. اين منطقه هم جزو مناطق محروم است.
يك شهروند از خليج 
صورت كبود از سيلي 
كارمند جماعت از بدو استخدامش مظلوم واقع مي  شود تا سرش را بگذارد و بميرد. حقوق بازنشستگي ما به 5 روز هم نمي  رسد. آيا اين انصاف است؟ ديگر صورتمان را با سيلي هم نمي   توانيم سرخ نگه داريم چون كبود شده.
آقاي اشرفي- بازنشسته ارتش 

سردبير محترم روزنامه همشهري 
با سلام 
احتراما، با عنايت به پيام يكي از شهروندان محترم مندرج درآن روزنامه در تاريخ 5/7/83 تحت عنوان طلب از شهرداري مستدعي است نسبت به درج جوابيه اداره كل امور اداري شهرداري تهران طبق قانون مطبوعات اقدام فرماييد.
طرح طبقه بندي مشاغل كارگري شهرداري تهران، متعاقب تدوين قانون كار جمهوري اسلامي، در اسفندماه سال 1369 از طريق مراجع قانوني تصويب و به مرحله اجرا درآمده است.
طرح موصوف مبتني بر ضوابط، كار آمد و به روز مي  باشد لكن در راستاي مساعدت بيشتر درباره كارگران رسمي و قراردادي و ايجاد انگيزش مضاعف براي اين قشر گرامي طي سال جاري بين 11 الي 16 درصد به حقوق آنان افزوده شده است كه احكام افزايش مرحله اخير در شرف تهيه و صدور مي  باشد.