يكشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۳
ميزگرد روزه در اديان( واپسين بخش)
آزادي معنوي
در بخش نخست اين ميزگرد كه با حضور حجت الاسلام دكتر الويري، موبد دكتر خورشيديان، كشيش دكتر راتوسي و مهندس آرش آبايي به نمايندگي اديان اسلام، زرتشتي، مسيحيت و يهوديت و با موضوع روزه در اديان برگزار شد، پيرامون فلسفه عبادت و چگونگي روزه گرفتن در اديان مختلف بحث شد. در واپسين بخش اين ميزگرد به مباحثي مانند چيستي روزه در اديان و آسيب شناسي آن در ميان نسل امروز پرداخته شده است كه توجه شما را به خواندن آن جلب مي كنيم.
005847.jpg
ياسر هدايتي
* از پيامير اسلام (ص) نقل شده است كه: «صوموا تصحوا» و اين همان «حفظ الصحه» است كه آقاي دكتر خورشيديان به آن اشاره كردند.
حجت الاسلام دكتر الويري: برخلاف بسياري از احكام كه در اسلام بيان شده است، خداوند هنگامي كه از روزه صحبت مي كند مثلا در آيه ۱۸۳ سوره بقره مي فرمايد؛ اي اهل ايمان روزه بر شما فرض شد همانطور كه بر پيشينيان شما از امتها و اديان گوناگون فرض شد. در روايات نيز از حضرت علي (ع) آمده كه نخستين روزه برخود حضرت آدم وضع شد. باز در روايت هاي اسلامي هست كه روزه به اين صورت كه مسلمانان مي گيرند بر انبياء پيشين و نه امت ها وضع شده بود. حتي در اديان غير ابراهيمي نيز روزه وجود دارد.اما چون ما دين اسلام را حلقه آخر اديان و پيامبر (ص) را خاتم انبيا مي شناسيم وجه كمال يافته روزه را در اسلام مي بينيم.بنابراين وجه كمال يافته معتقديم ديگر آن افراط و تفريط ها در روزه وجود ندارد.
خداوند در قرآن نيز (۱۸۷ بقره) به اين تسهيل حكم اشاره دارد. چراكه عبادت بايد به گونه اي باشد كه قابل اجرا باشد. اسلام خود پاره اي از روزه ها را كه ضرررسان بودند و در عربستان رايج بود منع كرد مانند روزه وصل كه دو روزه را به هم وصل مي كردند. همچنين روزه سكوت را تحريم كردند شايد به خاطر اينكه چرخه زندگي اجتماعي را مختل مي كرد.روزه ها در فرهنگ اسلامي واجب و مستحبي است. ما بايد بين ماه رمضان و روزه از منظري تفكيك قائل شويم، چراكه ماه رمضان، ماه ويژه اي است كه يكي از ويژگي هاي اين ماه، روزه گرفتن است. روزه در ماه رمضان واجب است و اگر كسي نتوانست در اين ماه روزه بگيرد، بايد قضاي آن را بجا بياورد. همچنين روزه اي كه نذر مي شود نيز واجب است.
بنابراين ما روزه واجب، مستحب، مكروه و حرام داريم. روزه در عيد فطر، عيد قربان و يا براي ابراز شادي در روز عاشورا (همانطور كه بني اميه انجام دادند) حرام است. همچنين فرزند نابالغ بدون اذن پدر و مادر، روزه اش حرام است يا اينكه اگر ضرر قطعي براي كسي داشته باشد باز روزه گرفتن براي او حرام است كه البته بايد قضاي آن را بجا بياورد.در اسلام سفارش زيادي به روزه گرفتن در روزهاي دوشنبه و پنجشنبه  شده است. سه روز از دو ماه رجب و شعبان نيز سفارش شده است.سه روز سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه رجب و شعبان را روزهاي سفيد «ايام البيض» مي خوانند. در آن ايام روزه مي گيرند و اعتكاف مي كنند. البته اين روزه ها نبايد مشقت آور باشند. چون دين به شدت با افراط و تفريط مبارزه مي كند.
موبد دكتر خورشيديان: متاسفانه اين در همه اديان وجود دارد كه بعضي ها در انجام عبادات به افراط يا تفريط كشانده مي شوند.
* باتوجه به اين كه همه اساتيد درباره روزه در دين هاي مختلف صحبت كردند اجازه بدهيد، يك مساله را به اجمال مطرح كنيم. اين مساله كاركرد ابعاد مختلف روزه به ويژه ابعاد اجتماعي و معنوي آن است.آقاي آبايي پيرامون آن كاركرد معنوي و اجتماعي كه روزه در دين يهود دارد به اختصار توضيح بفرماييد.
مهندس آرش آبايي: روزه در دين يهود طبق آن ترتيبي كه ذكر شد كاركردهاي متفاوتي نيز به دنبال دارد. اولين روزه كه به خاطر توبه است؛ يك هدف آن تقريب به خدا و هدف ديگر آن تمركز بر عبادت است. در روزه يوم كيپور افراد با منع شدن از كسب و كار، كاملا درگير عبادت هستند. كاركرد ديگر، حالت سوگواري داشتن است. يعني روزه گرفتن نشانه سوگواري و افسردگي است يا به خاطر گناه يا به خاطر مناسبتي كه به خاطر آن ناراحت هستيم. آن چهار روزه كه ذكر شد يا روزه هاي مستحبي كه به خاطر بخشش گناه انجام مي شود، يك حالت ناراحتي به شخص دست مي دهد از اينكه من از چيزي كه مي توانستم استفاده كنم، خودم را بازداشته ام.يعني به نوعي لذت هاي طبيعي ام را قربان مي كنم تا گناهم بخشيده شود.
بخش ديگر آن به خاطر يادبود فقرا است كه درماندگي آنها را حس كنيم.
موبد دكتر خورشيديان: در فرهنگ زرتشتي به روزه معنوي داشتن بسيار تاكيد شده است. به عنوان مثال ما هر روز هنگام صرف ناهار يك سري دعاهايي داريم ازجمله اينكه: خدايا، آرزو داريم همان طور كه ما سير شديم همه مردم دنيا نيز سير شوند.
ما هميشه در اوستا مي خوانيم: هم نيرو باشيم با همه راستكاران جهان.اگر يك زرتشتي اينها را رعايت نكند ما او را زرتشتي نمي دانيم.دين مي خواهد به ما بياموزد كه به خودت بيا و قابليت هاي وجودي خودت را بشناس چراكه از همين طريق به خدا مي رسي و خدا را مي شناسي. ما بايد با اين همه قابليت، هم زور و متحد همه نيكان جهان باشيم.
مادر چهار روزي كه آن را (نبر ) مي ناميم واجب است كه همسايه هاي چهارسوي خود را درنظر بگيريم كه گرسنه نباشند و بايد بخشي از غذاي خود را به آن همسايه هاي فقير اختصاص بدهيم.
حجت الاسلام دكتر الويري: همان طور كه مطرح شد عبادت در همه اديان مشتركات صريح و آ شكاري دارد. در اسلام عبادات تك ساحتي و تك بعدي نيستند. من در اينجا چهار بعد از ابعاد روزه را كه با اديان ديگر نيز مشترك است، مطرح مي كنم: يك وجه آن، وجه فردي و دروني و عبادي است. اما در همه آموزه هاي ديني كه درباره روزه داريم بلافاصله به آن وجه اجتماعي توجه شده است. اين توجه هم در احكام و هم در توصيه ها است.
پيامبر (ص) در آخرين جمعه ماه شعبان كه ضمن قرائت خطبه اي مردم را به آمدن ماه رمضان بشارت دادند، فرمودند: ماه رمضان ماه صبر و مواسات است. مواسات يعني خيرخواهي اجتماعي.در خطبه طولاني تر ديگري از پيامبر كه درباره ماه رمضان صحبت شده، پيامبر از ويژگي ها و برترين كارهاي اين ماه به صدقه دادن و نيكويي كردن به اطرافيان اشاره مي كنند.
امام سجاد (ع) در دعاي شروع ماه رمضان، مي فرمايند: خدايا، به ما توفيق صله رحم عطا كن، توفيق بده تا با همسايگان از طريق هديه دادن و خشنودكردنشان رابطه خوبي داشته باشيم، توفيق بده نسبت به كساني كه بر ما ستم كردند رابطه خوبي داشته باشيم. در روايتي از امام رضا (ع) است كه اگر كسي در ماه رمضان به روي مومني بخندد، خداوند در روزي كه همه چهره ها عبوس است به روي چنين انساني خواهد خنديد. اگر كسي در اين ماه به مومني كمك كند، در روز قيامت كه پاها مي لغزد خداوند او را كمك خواهد كرد.اگر كسي به داد مظلومي برسد، خداوند به دادش خواهد رسيد و اين نشان مي دهد كه اين نوع خدمات اجتماعي در ماه رمضان مورد تاكيد بسياري است. اين در احكام ماه رمضان نيز مشهود است، مثلا ما روايت بسياري داريم در فضيلت افطاري دادن، يا پايان ماه رمضان در عيد فطر بايد زكات فطره بپردازيم و اين پول صرف محرومان مي شود. نماز عيد فطر نيز كه بايد به جماعت خوانده شود تجلي اين بعد اجتماعي است كه پس از يك ماه خودسازي بروز پيدا مي كند.
005850.jpg
موبد دكتر خورشيديان:
نسل امروز كه ديگر در تفكري خاص محصور نيست، به دنبال چرايي هاست؛ چرا كه عصر امروز عصرخرد گرايي است و اگر شخص با مباني عقلي عبادات آشنا شود مسلما وابستگي و اطاعت او نيز به آن عبادت بيشتر مي شود

ساحت سوم روزه اين است كه در كنار آن وجه دروني كه انسان به تامل در درون خود مي پردازد درعين حال بايد به آسمان نيز توجه داشته باشد، يعني شروع ماه رمضان با رويت هلال ماه است و در ادامه عبادت روزه با طلوع و غروب خورشيد است. اين پيوند انسان با جهان هستي است و يك نوع وجه طبيعت شناختي روزه است. ساحت چهارم، نيز ناظر به آن همدلي تمام مسلمانان جهان است كه در هر جاي جهان كه باشند در وقتي خاص به روزه گرفتن مي پردازند و اين همان هم زورشدن با تمام راستان جهان است.يعني روزه داراني كه در يك زمان روزه هستند و به سمت قبله واحدي روي دارند.
نكته ديگر اينكه، روزه در ماه رمضان وجه خاصي دارد. روزه ماه رمضان در فرهنگ ما با چند مقوله پيوند خورده است. ماه رمضان، ماه نزول قرآن است، شب قدر در اين ماه قرار دارد و در اين ماه روزه گرفتن واجب شده است.
* ما در مناجات شعبانيه كه اكثر امامان شيعه نيز به آن توجه دارند فرازي داريم كه «الهي هب لي كمال الانقطاع اليك» خدايا عالي ترين مرتبه انقطاع ازغيرخودت را به من عطا فرما. همان طور كه در ابتدا ذكر شد، عبادت يعني بندگي كسي كه ما را از هرگونه تقيد و بندگي مادي آزاد مي كند، تنعمات مادي براساس نيازهايمان از آن مواردي هستند كه در بسياري از اوقات راه تكامل ما را مسدود مي كنند و منجر به بندگي ما نسبت به غير مي شوند و روزه از آن مواردي است كه ما را در مسير انقطاع از عجز خدا و انشاءالله وصال حق قرار مي دهد.آقاي دكتر راتوسي شما هم درباره آن كاركردهاي اجتماعي و معنوي روزه در مسيحيت صحبت كنيد.
كشيش دكتر راتوسي:در كتاب اشعياء نبي آمده: «آيا روزه پسنديده من اين نيست كه بندهاي ظلم را گشوده و گره هاي زنجير را باز كرده و مظلومان را آ زاد كرده و هر يوغ را بشكنيد. و مگر روزه پسنديده من اين نيست كه نان خود را به گرسنگان ببخشي و فقيران رانده شده را به خانه بياوري و هنگامي كه برهنه اي را ببيني او را بپوشاني...»
حقيقتا آنكه در غرقاب ماديت اسير است چگونه مي تواند از جهان مادي به جهان معنوي پرواز كند. اما متاسفانه امروز همه چيز ظاهري شده است.
* من نقطه عزيمت بحث پاياني خود را همين مساله قرار مي دهم كه باتوجه به سيطره فرهنگ مادي در جهان معاصر شما آسيب شناسي عبادت روزه را به ويژه در ميان نسل جوان چگونه بررسي مي كنيد.
مهندس آ رش آبايي: تفاوت بنيادي كه نسل امروز با نسل گذشته دارد، اين است كه فضاي ديني حاكم بر نسل گذشته،  بيشتر فضاي پاداش و مجازات بوده است، يعني همان طور كه در زندگي اجتماعي، كاركردها و كنش ها و واكنش ها براساس مجازات، يا حكم و نتيجه حكم بوده در اديان نيز اين فضا رشد پيدا كرده است.
هرچند پيامبران همواره سعي مي كردند معارف دين را به مردم بياموزند و بزرگان دين مي دانستند كه پشت هر حكمي چه فلسفه اي نهفته است.پس در آن فضاي قديم، احكام ديني بيشتر با گفتمان پاداش و جزا وارد اذهان مردم مي شد. در جهان امروز و هرچه پيشتر مي رويم اين گفتمان كاركرد خود را دارد از دست مي دهد. در فضاي امروز گفتمان اقناع بيشتر غلبه دارد، يعني شخص اگر از لحاظ فكري اقناع نشود، يعني براي پرسش هايي نظير اينكه چرا اين كار را انجام مي دهد؟ اين كار چه حاصل دروني دارد؟ و... پاسخ مناسبي پيدا نكند، آن نظام پاداش و جزا نمي تواند تاثير عمده اي بر او بگذارد. بنابراين اين وظيفه بزرگان و متوليان دين است كه جداي از بايد و نبايدها، چرايي ها و نتايج را نيز بيان كنند تا نسل امروز و آينده بتواند در جهاني كه جهان انتخاب از ميان انبوه هاست آن راه صحيح كه دين و آموزه هاي ديني است را انتخاب كند.
موبد دكتر خورشيديان: آنچه مسلم است، وجدان حاصل خرد است خرد باعث مي شود انسان بتواند نيك را از بد تشخيص دهد. مي تواند برترين و بدترين باشد. پس انسان تنها موجودي است كه مي تواند خود را تغيير دهد.
005853.jpg
كشيش دكتر راتوسي:
استاد مطهري مي گويند: علم سرعت مي بخشد، ايمان جهت. اما متاسفانه اكنون علم براي جامعه انساني مضراتي را به بار آورده است كه ازجمله آنها جداشدن علم از همزاد خود ايمان است و در نتيجه دچار فقدان معنويت شده ايم

در گذشته، پدر و استاد مي گفتند و فرزند و شاگرد بايد اجرا مي كردند و زياد به دنبال چرايي ها و تبيين مسايل نبودند. نسل امروز باتوجه به وسايل ارتباط جمعي كه ابزار مسلط قرن است و شخص را از محصوربودن در تفكري خاص به در مي  آورد و يا انواع تفكرات ديگر، حتي تفكرات الحادي آشنا مي سازد، به دنبال چرايي هاست؛ چراكه عصر امروز عصرخرد گرايي است و اگر شخص با مباني عقلي عبادات آشنا شود مسلما وابستگي و اطاعت او نيز به آن عبادت بيشتر مي شود.
آنچه مسلم است اين است كه همه مي دانيم تنها وقتي جامعه خوشبخت مي شود كه تك تك ما خوشبخت شويم. پس بايد از گذشته خود در انديشه ديگران نيز باشيم و اين با خردگرايي و آموزش به دست مي آيد، وقتي شما اين فراز را به او فهمانديد كه خوشبختي از آن كسي است كه درپي خوشبختي ديگران باشد، ديگر محال است شخص درپي انجام گناه باشد.
كشيش دكتر راتوسي: استاد مطهري مي گويند: علم سرعت مي بخشد، ايمان جهت. اما متاسفانه اكنون علم براي جامعه انساني مضراتي را به بار آورده است كه ازجمله آنها جداشدن علم از همزاد خود ايمان است و در نتيجه دچار فقدان معنويت شده ايم.
به نظر من، ما با علم زدگي به بن بست مي رسيم. من در نصيحت به جوانان براي آمادگي انجام عبادت مي گويم كه ابتدا از آسان شروع كنند به ويژه با الزامي كه مثلا در روزه گرفتن چهارشنبه ها و پنج شنبه ها به آنها مي كنم.
موبد دكتر خورشيديان: به نظر من علم به ما معنويت مي دهد و ما بايد اطلاعات را از دانش و علم جدا كنيم. اطلاعات داده هاي پردازش نشده است كه وقتي آن را پيراسته مي كنيم به دانش و سپس علم تبديل مي گردد. دانش آن چيزي است كه انسان توانسته پيدا كند و روزه نيز يكي از آنهاست. ما اگر به روزه با اين ديد توجه كنيم همه آن را مي پذيرند.
حجت الاسلام دكتر الويري: بنده اين سيطره ماديتي كه در ابتدا به آن اشاره كرديد قبول ندارم. شايد در سه دهه پيش اين حرفها براي خود محملي داشت اما اكنون در كل جهان ما يك بازگشت دوباره را به اخلاق و معنويت شاهد هستيم، چه در جنبه نظري و چه در جنبه عملي آن. در ايران نيز باتوجه به روحيه توحيدي ايراني ها كه هيچگاه پيشاني خود را در مقابل بتي بر خاك نگذاشته اند و اين از افتخارات ايران است، اين روند روبه رشد معنويت و دين گرايي قابل ملاحظه است. ما نبايد به ظاهر افراد حكم كنيم. اما من نخستين گام براي ترويج بيشتر اين فرهنگ را ايجاد معرفت و بصيرت مي دانم.اين بصيرت و معرفت با علم تفاوت دارد. چون همه جنبه هاي عبادت قابل تبيين با علم تجربي نيست. ما اگر عبادت را تابع علم قرار دهيم، جايي كم مي آوريم، چراكه يك وجه عبادت تعبد است، اما بايد بصيرت و شناخت داشته باشيم. در ضمن اين گونه نيست كه سوال و چرايي درمورد فلسفه احكام مربوط به امروز باشد، ما كتابي از شيخ صدوق داريم به نام «علل الشرايع» كه در آن زمان به تببين فلسفه احكام پرداخته است.
اما اكنون شيوه بازگويي آنها مهم است. ما با استفاده از تمام ابزارهايي كه دنياي جديد در اختيارمان نهاده بايد آن را بازگويي كنيم. بنابراين من نخستين خلاء را درمورد عدم بصيرت و شناخت كافي مي دانم.
نكته ديگر اينكه ما نبايد بين پاره اي از پديده هاي سياسي و عبادات پيوند بزنيم. مثلا اگر كسي روزه بگيرد نبايد آن گونه نشان داده شود كه به يك جريان سياسي كمك كرده است. بلكه كاملا مرز اينها بايد از هم تفكيك شوند. البته اين به معناي جداكردن دين از سياست نيست.
جداكردن مرزهايي است كه عبادت شخص با بستگي به مرزهاي سياسي زيرسوال برود.

انديشه
اقتصاد
اجتماعي
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |