ماهيانه رفتگران، يك رفتار اجتماعي رايج
حقوق منهاي همه آرزوها
گرچه اخذ وجه از شهروندان توسط عوامل كارمندي يا كارگري شركت تحت هر عنوان ممنوع بوده و در صورت مشاهده اخذ وجه، موضوع بايد در دفترپيمانكار لحاظ شود و جرايم سنگيني را به دنبال دارد اما بسياري از شهروندان هم داوطلبانه ماهيانه رفتگران را پرداخت مي كنند
صراحتا بيان شده كاركنان، كارمندان و كارگران كه با اين كارفرمايان فعاليت مي كنند، حق دريافت هيچ وجه نقدي را ندارند
آزاده بهشتي
عقربه هاي ساعت به 10 نرسيده اند. زنگ خانه به صدا درمي آيد، مرد، سطل زباله به دست به سمت در حركت مي كند، زن از آشپزخانه به مرد توصيه مي كند كه موقع پايين رفتن حتما پول همراه داشته باشد.
***
ساعت نيمه هاي ظهر را نشان مي دهد. خيابان ها پر از ماشين هايي است كه با عجله از بزرگراه ها به سمت خيابان هاي اصلي و از آنجا به خيابان فرعي مي پيچند، در ابتداي ورودي يكي از خيابان هاي اصلي تابلوي بزرگي خودنمايي مي كند كه در آن به شهروندان توصيه شده است: راس ساعت 9 آشغال ها را بيرون بگذاريد. پايين پايه هاي تابلو مملو از آشغال هاي رها شده است.
نيمه هاي شب است. مرد ميانسال كليد را در قفل در مي چرخاند و بي صدا وارد خانه مي شود، زن به استقبالش مي آيد و با صدايي آهسته، خسته نباشيد مي گويد. اصغر روي زمين ولو مي شود و تن خسته و عرق كرده اش را به ديوار تكيه مي دهد. زن با صدايي خفه و آهسته ، طوري كه بچه ها بيدار نشوند صحبت مي كند.
مي گويد كه صبح باز هم براي دختر دم بخت، خواستگار آمده و بايد فكري به حال جهيزيه بكند. همزمان كه مرد در جايش جا به جا مي شود به او يادآوري مي كند كه اجاره ماه قبل و اين ماه را بايد يكجا بدهد. علي، دفتر نقاشي اش تمام شده و مدرسه هم مقداري پول براي كمك خواسته است.
هوا سرد شده و بخاري خراب است و از همه مهمتر مادربزرگ، چند روز است كه قطره چشمش تمام شده و بايد به دكتر برود. صداي خرو پف مرد، سكوت اتاق را مي شكند.
***
رفتگري، پر زحمت، كم درآمد و يكي از مشاغل رايج در شهرهاست كه بيشتر اوقات از وضع و حال آن غافل بوده ايم،كافي است تنها يك شب براي جمع آوري زباله ها نيايند تا بوي تعفن آشغال هاي مانده در گوشه و كنار، شهر را پر كند. اما همين افراد از لحاظ وضعيت كاري، معيشتي و درآمدي در پايين ترين سطح قرار دارند.
ساعت 15:10 يكي از خيابان هاي تهران
هوا تاريك است، سرما استخوان سوز نيست، اما حضور خنكاي پاييز را زير پوست آسمان تاريك شهر مي توان حس كرد، راننده، سيگاري روشن كرده و به آرامي به جلو مي رود.
يك نفر از راست و نفر ديگر از چپ خم مي شوند و كيسه هاي زباله را بلند كرده و داخل ماشين پرتاب مي كنند.
همزمان با اين كار از سن و سال كمي كه زير چين و چروك سختي هاي زندگي گم شده است، مي گويد، 37 سال دارد، يك سال پيش بند و بساطش را از يكي از شهرهاي اطراف تبريز جمع كرده و دست زن و دو بچه اش را گرفته و آمده تهران به اميد كاري كه درآمد بهتري داشته باشد. بستان آباد بوديم. روي زمين پدرزنم كار مي كردم، پدر و مادرم مرده اند و پدرم براي 9 تا بچه اش ميراثي به جز رنج زندگي نگذاشت. چند سالي روي زمين پدرزنم كاركردم، اما طاقت حرف هاي مردم و پدر و مادرزنم را نداشتم. 3 ماه بيكار بودم. آمدم تهران، خيلي جاها رفتم براي كار، آخر سر هم باغبان پاركي كه چند شب در آنجا خوابيدم، توصيه كرد سري هم به شهرداري بزنم، آخرش هم شدم آشغالي . مي خندد و ادامه مي دهد بچه هايم كوچك هستند، خرج بچه كوچك بيشتر است، يك روز تب مي كند و روز بعد سردي اش مي شود. زندگي خرج دارد، كرايه خانه، خرج خورد و خوراك و ...
همزمان با برداشتن كيسه هاي زباله، زنگ در خانه ها به صدا در مي آمد. زن در پشت آيفن گفت: كيه؟!. سر ماهه خانم، ماهيانه.
ماهيانه، قانون يا فرهنگ
علي اكبر 42 سال دارد، خاتون آباد زندگي مي كند، به غير از خرج زن و 5 دخترش بايد از پدر و مادر پيرش هم مراقبت كند، در خانه اي را مي زند و هنوز دور نشده كه مرد جوان از خانه بيرون مي آيد. يك دست كيسه زباله و دست ديگر يك 200 توماني، هر دو را به علي اكبر مي دهد.
مي گويد:به نظر پول كمي است ،اما براي ما بد هم نيست. سه نفر هستند، او و مرد ميانسال ديگري كه آشغال ها را داخل ماشين مي اندازند و راننده.
پرداخت ماهيانه به رفتگران، بيش از آنكه يك قانون و ضابطه از سوي سازمان شهرداري باشد، يك رفتار اجتماعي است كه البته همه آن را با رغبت انجام نمي دهند.
مزايا و حقوق جمع آوري زباله ها براي اين قشر از افراد كه در اين كار مشغول به كار هستند، بسيار پايين است.، از سوي ديگر افرادي كه به عنوان رفتگر، مشغول به كار مي شوند، جزو قشر فقير جامعه هستند كه گاهي علاوه بر مسووليت زندگي خود، وظيفه نگهداري از خانوار ديگري را نيز به دوش مي كشند. به همين دليل پرداخت ماهيانه به آنها بيش از آنكه قانوني در شهرداري باشد، يك رفتار است كه از زمان هاي دور رايج بوده . با اين وجود نبايد به عنوان برگ برنده اي براي جمع آوري يا عدم جمع آوري زباله ها از سوي آنها تلقي شود.
مهندس خان محمدي، كارشناس اداره كل خدمات شهري به نحوه فعاليت اين رفتگران اشاره كرده و مي گويد: قراردادي كه براي كار اين افراد در نظر گرفته مي شود با پيمانكار است و به صورت مستقيم با شهرداري در تماس نيستند. اما در قراردادهايي كه با پيمانكاران بسته شده. بندي در نظر گرفته شده كه در آن صراحتا بيان شده كاركنان، كارمندان و كارگران كه با اين كارفرمايان فعاليت مي كنند، حق دريافت هيچ وجه نقدي را ندارند.
وي كه مي كوشدبگويد اين كار هيچگونه وجاهت قانوني در شهرداري ندارد و كاري غيرقانوني است، به بخشنامه 4/6/83 كه از سوي شهردار احمدي نژاد صادر شده، اشاره مي كند و مي افزايد: در اين بخشنامه آمده است، در راستاي اجراي تبصره 2 بند 3 قراردادهاي خدمات شهري، اخذ وجه از شهروندان توسط عوامل كارمندي يا كارگري شركت تحت هر عنوان ممنوع بوده و در صورت مشاهده اخذ وجه، موضوع بايد در دفتر پيمانكار لحاظ شود و جرايم سنگيني را به دنبال دارد. لذا از آنجايي كه متاسفانه بعضا مشاهده مي شود، كارگران تحت امر پيمانكاري به در منازل جهت اخذ وجه مراجعه مي كنند، طبق دستور دكتر احمدي نژاد بايد ترتيبي دهند كه مراجعه به در منازل ريشه كن شود.
خان محمدي به بازرساني كه در مناطق مختلف گشت زني مي كنند، اشاره كرده و مي گويد: اخذ ماهيانه براي سيستم شهرداري و خدمات شهري پذيرفتني نيست و در صورتي كه رفتگران درخواست ماهيانه كرده و در صورت دريافت نكردن آن، از بردن زباله ها خودداري كردند، بايد به شهرداري اطلاع داده شود.
يكي از دلايل طلب ماهيانه كافي نبودن حقوق و مزايا براي رفتگران است. خان محمدي در اين مورد مي گويد: وضعيت شغل و حقوق اين افراد با پيمانكاران و كارفرمايان است.
|