|
|
|
|
|
|
|
|
روشي ساده و بي دردسر
وام هاي خانوادگي
مي توانيد با سه نفر عضو، صندوق را ايجاد كنيد و با انجام قرعه كشي، موجودي را بين خود وام دهيد. هفتگي يا ماهيانه مبلغي را به عنوان پول پايه انتخاب كنيد و به صندوق برگردانيد
|
|
ايمان مهدي زاده
تاكنون چقدر در انتظار وام، غبار روي اعصابتان نشسته است؟ وقتي با هيجان و شوق مي شنويم، فلان بانك و نهاد چگونه وام و تسهيلات در اختيارمان قرار مي دهد، شادمان و خرامان و خرسند به استقبال طي كردن پلكان اداره ها و بانك ها مي رويم. مدام در پي مدارك جديد مانند توپ به زمين نهادهاي مختلف پرتاب مي شويم. زمان مي گذرد و گرد و غبار انتظار، خسته و فرتوتمان مي كند. بالاخره مدارك حاضر مي شود و در نوبت قرار مي گيريم. پس از مدتي چند ماهه، نوبتمان مي رسد و گرفتن وام براي نخستين شب اخذش، خوشحالمان مي كند. از فردا صبح تازه به فكر برگرداندن نه چندان آسوده بهره پول مي افتيم و پشتمان مي لرزد. به هر حال بعضي وقت ها آنقدر دردسر به اينگونه دريافت تسهيلات نمي ارزد.
شما مي توانيد از نزديكان خود وام بگيريد. بي آنكه به سبد هزينه خانوارتان هزينه مازادي وارد شود. وقتي اين امكان وجود دارد، چرا در پي دردسرهاي ديگر برويم؟ البته اندازه و سقف اين صندوق منوط به مقدار سرمايه گذاري وام دهندگان است. وام دهندگان همان گيرندگان وام هستند.
صحبت كه به اينجا رسيد براي خيلي از خوانندگان تصويرها و شنيده هايي تداعي شد. صندوق هاي قرض الحسنه بر همين روال شكل گرفت، ولي در خانواده و بين نزديكان پولتان از گردش تندتري برخوردار است. اين صندوق مي تواند اعضاي بسياري داشته باشد. مي توانيد با سه نفر عضو، صندوق را ايجاد كنيد و با انجام قرعه كشي، موجودي را بين خود وام دهيد. هفتگي يا ماهيانه مبلغي را به عنوان پول پايه انتخاب كنيد و به صندوق برگردانيد. در اين صورت، نوبت پرداخت آن برسد - ماهيانه آسان تر است - شما همان پول پايه را به صندوق برمي گردانيد و بهره اي نيز به اين وام، افزوده نخواهد شد.
آغاز ماجرا
با يك مثال فرضي ماجرا روشن تر مي شود. وقتي سه نفر ماهيانه مبلغ 50 هزار تومان به صندوق بپردازند، هر ماه به شكل قرعه كشي يك نفر 150 هزار تومان وام برده است. حالا اگر تعداد اعضاي اين صندوق به 50 نفر برسد ماهيانه چيزي در حدود 25 ميليون ريال وام به اعضا مي رسد. پول كمي نيست. هركس در مراسم حضوري قرعه كشي برنده شد، ماه آينده نامش در ليست و گوي قرعه حضور ندارد و نامش مي رود انتهاي ليست. يعني زماني كه تمام اقساطش را به صندوق پرداخته باشد. بدين صورت بدشانس ترين نفر، در نوبت پنجاهم وام مي گيرد. مبلغ را فراموش نكنيد، 25 ميليون ريال. حال بخش ديگري از ماجرا هنوز روشن نشده و آن چگونگي امتداد عضوگيري است. براي نمونه به صندوق ياد شده اشاره مي كنيم. 20 نفر عضو شده اند و نفر بيست و يكم قصد دارد وارد صندوق شود، اگر وي پس از نخستين پرداخت برنده شود. حق ديگران ضايع مي شود. پس بهتر است نامش در پايان ليست قرار گيرد. وقتي مي تواند در زمره برنده ها قرار گيرد كه پرداختي اش به صندوق به اندازه ديگران شده باشد. توقع اينكه آخرين نفر صندوق 50 نفره، 25 ميليون ريال پرداخت كند، بي جا به نظر مي رسد. براي همين صبر مي كند تا به اندازه ديگران به صندوق سپرده باشد.
افزايش موجودي
وضعيت كه به اين منوال شكل بگيرد، با افزايش هر عضو، سپرده صندوق و در نتيجه اندازه وام بيشتر مي شود. مساله ديگر آنكه صندوق مدام در گردش است، يعني تنها يك حسابرس معتمد ديگران براي مراحل بوروكراسي كافي است. وقت چنداني نيز از او نخواهد گرفت. نزد يكي از شعبه هاي بانك يك حساب براي صندوق باز مي كنند. اعضا پس از پرداخت اقساط ماهيانه، روز قرعه كشي فيش هاي بانكي را تحويل مي دهند.
اگر فردي در پرداخت اقساط كاهلي كند، صندوق دچار اختلال مي شود. بنابراين بهتر است افراد با هم نزديك و صميمي باشند تا جاي خالي يكديگر را در پرداخت پر كنند.
با پرداخت ماهي 50 هزار تومان، پس از 4 سال و دو ماه - در بدبينانه ترين شرايط - مبلغ 25 ميليون ريال به حسابتان مي آيد و هيچ دردسري نداشتيد ودر صورت حضور در مراسم قرعه كشي حداقل ماهي يك بار صله رحم را نيز به جا آورده ايد.
|
|
|
|
|
فرهنگ مصرف
۵۲ ميليون ليتر بنزين را دور مي ريزيم
|
|
بهروز عيدي- ايران روزانه 52 ميليون ليتر بنزين را دور مي ريزد. اين موضوع صحت دارد، اگر خودروهاي ايراني استانداردهاي خودروهاي آلماني را داشته باشند.
طبق آمارهاي ارايه شده، كشور آلمان با 44 ميليون خودرو، روزانه 98 ميليون ليتر بنزين را به مصرف مي رساند. حال با يك تناسب ساده براي 5 ميليون خودروي در حال تردد كشور، ميزان مصرف بنزين آنها بايد حدود 11 ميليون ليتر در روز باشد، پس با توجه به مصرف روزانه كشور ما كه تقريبا 63 ميليون ليتر در روز است، خودروهاي ما حدود 52 ميليون ليتر اضافه مصرف روزانه دارند.
دلايل بيشماري را مي توانيم اشاره كنيم كه چرا آلماني ها، مصرف بنزين كمي دارند. اول اينكه تكنولوژي ساخت خودروهاي آنها بسيار پيشرفته است، به طوري كه متوسط مصرف بنزين در اتومبيل هاي آلماني 7 ليتر در هر 100 كيلومتر است، در حالي كه اين مقدار براي ماشين هاي ايراني 7/10 ليتر است. دليل دوم هم فرهنگ مصرف بين دارندگان خودرو است و آن را هم از ميزان مصرف روزانه هر خودرو كه 2 ليتر است بهتر مي توانيم متوجه شويم كه به دلايل بسياري مي شود اشاره كرد، مانند سرويس دهي كارآمد شبكه حمل و نقل عمومي و به روز بودن آنها، طرح هاي كارآمد توسعه شهري مثل پراكندگي يكنواخت مراكز خريد و نهادهاي اداري، وجود پارك سوارهاي متعدد در سطح شهر، جلوگيري از ترددهاي بي رويه با اطلاع رساني در مورد مراكز موردنياز شهروندان، رواج فرهنگ بهينه مصرف سوخت، استفاده از روش هاي ديگر جابه جايي مانند دوچرخه و... كه البته در قياس با كشورمان نابساماني هاي ما بهتر دستگيرمان مي شود. دليل ديگر پايين بودن مصرف بنزين آلماني ها، گرايش آنها به استفاده از انرژي هاي بي ضرر يا سبز است، مثلا توليد اتومبيل هاي برقي و هيدروژني.
با اشاره به آمارهاي فوق قصد ما اين بوده كه متوجه شويم پايين بودن تكنولوژي ساخت و فرسوده بودن خودروهايمان در كنار ناكارآمدي حمل و نقل عمومي و توسعه ساختارهاي شهري چه ضرر سنگيني از بابت مصرف انرژي به خصوص بنزين به كشور ما وارد مي كند.
|
|
|
نگاه
ارتباط رفاه مردم با مصرف سوخت هواپيما
اگر مي خواهيد بدانيد كه سطح رفاه جامعه ما بالا رفته يا نه، با آماري كه سازمان مديريت و برنامه ريزي اوايل هفته جاري در نشريه خود به چاپ رسانده است بهتر متوجه مي شويد، آن هم در جدولي كه براي ميزان رشد مصرف سوخت ها ارايه كرده است.
در اين جدول آماري، مصرف سوخت هاي هوايي مثلا بنزين هواپيما در سال 1355، حدود 4 درصد اعلام شد و اين مقدار در سال 1381 به 6/0 درصد رسيده است.
نكته اي كه از اين موضوع قابل نتيجه گيري است اين است كه مقدار پروازها ي هوايي در كشورهاي دنيا شاخص رفاه اجتماعي است. پس، از كاهش 4/3 درصدي ميزان مصرف سوخت هاي هوايي تا سال 1381 مي توان دريافت كه سطح رفاه مردم ما بسيار پايين آمده است و مردم از وضعيت معيشتي نامساعدتري برخوردار شده اند.
|
|
|
بازار۱
پيكان صفر
مستعمل آكبند!
گفته بودند ماه آينده خط توليد پيكان 37 ساله متوقف مي شود! از طرفي چندين سال است منتظر ماهي هستيم كه اين انقلاب تاريخ خودروسازي ايران رخش را به ما بنماياند و نفس خاكستري مانده در سينه هامان را به فضا بپراكنيم و شايد به دنبال آن، هوايي تازه و تميز را استنشاق كنيم. به ياد داريد آخرين باري كه چنين وعده اي را داده بودند، دو يا سه هفته پيش بود اما همان كساني كه اين مژده را داده بودند، چند روز پيش خبر تاسف بار توليد آن را تا سال آينده - حداقل - دادند.
ما كه به دنبال جسارت نوشتن دلايل ادامه توليد آن بوديم، نشد! حداقل بدانيد كه روزانه 688 پيكان از كارخانه پا به خيابان ها مي گذارند. پيشنهاد ما اين است تا دير نشده حتما يك پيكان بخريد. چون 13 تا 14 سال ديگر همين پيكان 50 ساله مي شود و ممكن است كارخانه ايران خودرو مانند كارخانه بنز به دنبال دارندگان مدل هاي قديمي اين ماشين به راه بيفتد و به دارندگان به خاطر داشتن اين نوع محصول ايران خودرو، جايزه هنگفتي بدهد.
بد نيست نظر كارشناسان را در مورد توليد پيكان بدانيد: آنها مي گويند توليد پيكان در حقيقت توليد خودروي فرسوده صفر كيلومتر است چرا كه تكنولوژي توليد اين خودرو حداقل به 50 سال قبل برمي گردد يعني به اصطلاح مستعمل آكبند است.
مصرف سوخت پيكان در هر 100 كيلومتر طي دو سال اول حداقل 5 ليتر بالاتر از استانداردهاي بين المللي است.
براي پولدار شدن به پيشنهادمان فكر كنيد!
|
|
|
بازار۲
از هر چهار تهراني يك نفر ماشين دارد
موقعي كه خيابان هاي تهران را ورانداز مي كنيم به نظر مي رسد تعداد ماشين ها در تهران خيلي زياد است اما طبق آماري كه داده اند به ازاي هر 4 نفر شهروند تهراني يك خودرو وجوددارد و به ازاي هر 11 نفر ايراني يك دستگاه خودرو. به عبارت ديگر، از 18 ميليون خانواري كه در ايران زندگي مي كنند، تنها يك چهارم آنها ماشين شخصي دارند.
از طرفي هم در بيشتر كشورهاي دنيا هر خانوار يك خودرو دارد و در بيشتر آنها هر خانوار داراي دو خودرو است. حال با در نظرگرفتن استاندارد جهاني هر خانوار يك خودرو، ايران 13 ميليون دستگاه خودرو كم دارد. اما حضور اين تعداد خودرو در خيابان ها و جاده هاي كشورمان امكان ندارد چون خيابان ها و جاده هاي ما حتي كشش تعداد خودروهاي موجود يعني 5 ميليون را ندارد و مي بينيم كه با حضور اين تعداد ماشين در خيابان ها چقدر مصرف سوخت يعني بنزين بالا مي رود و چقدر هم باعث آلودگي و ترافيك سنگين مي شود.
|
|
|
درد دل
به ما زنگ بزنيد
۲۰۵۲۶۲۷ تماس شنبه تا چهارشنبه 15الي 16
روشنايي خيابان ماهان
روشنايي خيابان ماهان يا سامان رو به روي پارك شريعتي در منطقه 19 ضعيف است و سرعت گير هم ندارد و خيلي براي مردم خطرناك است.
يك راننده شركت واحد
زنان مستمري بگير
۱۰۰ هزار تومان حقوقي كه زنان مستمري بگير از بيمه مي گيرند هيچ كمكي به آنها نمي كند. من 60 هزار تومان اجاره مي دهم. با ماهي 40 هزار تومان با بچه مدرسه اي چطور زندگي كنم؟ به اين زنان كمك كنيد.
فضاي سبز يا جاي زباله؟
در جنت آباد، لاله شرقي، خيابان مجاهد كبير، نبش كوچه لاله سوم، فضاي سبزي هست كه شهرداري منطقه 5 بخشي از آن را تبديل به دپوي آشغال كرده. بغل اين زمين مدرسه ابتدايي و زمين فوتبال هست. بعضي وقت ها هم كه زباله ها را آتش مي زنند.
بيمار رواني
يك پسر 18، 19 ساله رواني باعث آزار و اذيت مادرهاي دانش آموزان مدرسه ابتدايي دخترانه ميثاق رو به روي بازار ميوه و تره بار تهرانسر شده است. حركت هاي زننده اي انجام مي دهد و حتي به داخل مدرسه هم رفته. آنجا امنيت نداريم. مسوولان فكري به حال اين بيماران بكنند. حتي بعضي ها او را ملعبه دست خودشان مي كنند تا نسبت به دخترها و خانم ها بي احترامي كند.
پر از موش و آشغال
كوچه شيري، در راه آهن، 20 متري جواديه پر از موش و آشغال است. موش تا طبقه چهارم هم بالا آمده، شهرداري منطقه 16 رسيدگي كند.
ناصر آقا محمدي
شركت هاي كلاهبردار
بعضي شركت هاي فروش كالا يا سرمايه گذاري مشخص است كه مي خواهند كلاهبرداري كنند. مثلا شركت خصوصي ليزينگ... شرايط بسيار ساده و خوبي دارد. مي گويد فرم را پر كنيد و 3 هزار و 500 تومان هم مي خواهند. خواستم به مردم بگويم مواظب اين شركت ها باشند.
تقاضا از وزارت راه
منطقه سوادكوه به ويژه جاده شيرگاه به قائمشهر خطرناك است و از طرفي كمربندي هاي قائمشهر هم بسيار خطرناك است. تقاضا مي كنم فكر جدي براي اين راه بكنند.
عباس توكلي شهميرزادي
روشنايي ندارد
بين خيابان دانش و اطاعتي در شهرك ژاندارمري بلوار مرزداران اصلا چراغ ندارد. زمان برگشت بچه ها اينجا خيلي تاريك است و امنيت ندارد.
سه سال انتظار
سه سال پيش 15 ميليون به حساب شركت تعاوني مسكن براي دريافت يك واحد از پروژه ياس واريز كرده ام، ولي تاكنون هيچ اقدامي حتي براي ساخت آن هم انجام نشده. بيش از 100 نفر مانند من هستند كه اسير اين اعتماد خود شده اند.
عدم رعايت بهداشت در مهد كودك
در يك مهدكودك و پيش دبستاني در آپادانا بهداشت رعايت نمي شود. مثلا با همان كفش بيرون وارد اتاق بچه ها مي شوند. كيفيت غذاها پايين است و قيمت آنها هم نسبت به جاهاي ديگر گرانتر است. مسوولان رسيدگي كنند. نام اين مهد كودك در دفتر روزنامه موجود است.
|
|
|