هر كسي كه از فقدان امنيت رنج مي برد سعي در تامين امنيت خود دارد. خيلي ساده است كسي كه از نظر جسماني ضعيف تر باشد و در دعوايي قرار گيرد براي پيروزي دست به ابزاري براي قدرتمند شدن مي زند
سينا قنبرپور
نامه از دفتر رئيس جمهور آمده بود. مهر خيلي فوري داشت. رئيس دفتر رئيس جمهور چند بار تماس گرفته بود تا رسيدن فكس را پيگيري كند. نامه درون كارتابل دبير ستاد گذاشته شد. مهر خيلي فوري و پيگيري هاي مكرر رئيس دفتر منشي را مجبور كرده بود با سرعت بيشتري اين نامه را براي رويت دبير ستاد آماده كند.
كارتابل روي ميز دبيرستاد گذاشته شد. دستور رئيس جمهور مربوط به تيراندازي جمعه شب قبل بود. همان تيراندازي كه معاون اول پليس آگاهي پايتخت در آن مجروح شده بود.دبير ستاد تعجب كرده بود؛ همه چيز كه در كنترل پليس است و سارقان مسلح هم دستگير شده اند نگراني براي چيست.
دستور رئيس جمهور فوري بود؛ به طور ويژه رسيدگي كنيد.
دبير ستاد از ابتدا تا انتهاي نامه را دوباره خواند. رئيس جمهور خواسته بود تا دبير ستاد گزارشي جامع براي طراحي برنامه اي در مقابله با سلاح و قاچاق آن در كشور تهيه كند. گزارش ها همه حكايت از آن داشت كه قاچاق سلاح به داخل كشور افزايش يافته. رئيس جمهور تاكيد كرده بود نمي خواهد دوباره شاهد مجروح، مصدوم يا معيوب شدن افسران ارشد نيروي پليس به دست افراد مسلح باشد، دستور رئيس جمهور فوري بود.
ماجراي جمعه شب يك عمليات موفق پليس بود كه در كمتر از ۴۸ ساعت سارقان مسلحي را در آن به دام انداخته بودند.
سه سارق كه رئيس آنها يك عراقي الاصل بود نقشه و ترفندي را طراحي كرده بودند تا بتوانند سلسله سرقت هاي مسلحانه اي در پايتخت انجام دهند. حالا طعمه اصلي آنها با هوشياري، پليس را خبر كرده و كارآگاهان نيز در زمان مناسب هر سه را دستگير و از توسعه و دامنه كار آنها جلوگيري كرده بودند.
تنها يك اتفاق افتاده بود. اتفاقي گريزناپذير كه همه پليس ها آن را به خوبي مي شناسند. در درگيري ميان پليس و سارقان و با وجود استفاده از عنصر غافلگيري به وسيله كارآگاهان باز هم يكي از كارآگاهان ارشد پليس از ناحيه دست مجروح شده بود.
به هرحال ماجرا اينك در كنترل پليس بود و ماموران چهار قبضه كلت كمري، چند نارنجك و يك كلاشينفك مخصوص عمليات هاي تروريستي كشف و ضبط كرده بودند. از فعاليت يك باند مجهز خيلي زود جلوگيري شده بود.
دستور فوري است؛ اين را دبير ستاد تلفني به فرمانده پليس پايتخت مي گفت. دبير ستاد چند دقيقه اي بعد از خواندن نامه رئيس جمهور با فرمانده پليس پايتخت موضوع را در ميان گذاشت. لحظاتي بعد كه گوشي تلفن را گذاشت منشي دفترش را صدا كرد. دبير ستاد مي خواست دستور را فوري اجرا كند.
نامه اي بنويسيد. يك پيوست داشته باشد. اصل نامه را به آگاهي بفرستيد و رونوشت آن را به فرماندهي پليس پايتخت. دبير ستاد مضمون نامه را روي كاغذي دستنويس كرده بود. آن را به منشي داد؛ فقط مي خواهم فوري باشد.
دبير ستاد داشت در اتاقش قدم مي زد كه منشي تماس تلفني را به او خبر داد. آقاي دبير، جناب رئيس جمهور مي خواهند با شما صحبت كنند.
دوباره پشت ميزش نشسته بود و دقايقي بعد رئيس جمهور او را خطاب قرار داد؛ كاري كرده ايد؟
ـ بله، با آگاهي و پليس پايتخت تماس گرفتم قرار شده است آنها گزارشي تهيه كنند.
ـ نه، اين طوري نمي شود، مي خواهم خود شما شخصاً اجراي اين كار را برعهده بگيريد وگرنه از شما جلوتر خبرنگارها هستند. روزنامه اقتصادي امروز را خوانده ايد؟ آن را ببينيد مي فهميد چه مي گويم.
گزارش روزنامه صبح راجع به قاچاق سلاح بود. كشف بيش از ۱۱ هزار قبضه سلاح در مدت شش ماهه گذشته و بررسي علل جذب اين تعداد سلاح به كشور. دبير، صفحه مربوط به گزارش را جدا كرد و به منشي دستور داد هيچ تلفني را جز رئيس جمهور وصل نكند و تمام قرارها را تا اطلاع بعدي منتفي كند.
گزارش اينگونه آغاز مي شد. بازار خريد و فروش سلاح دست كم سه ميليارد تومان در سال چرخه مالي دارد. ۱۱ هزار قبضه سلاح در شش ماه اگر قيمت متوسط ۱۵۰ هزار تومان را حساب كنيم براي يك سال چنين رقمي درمي آيد.
اين حكايت از سلاح ها تابع مقررات همه بازارهاست؛ عرضه و تقاضا. گزارش تاكيد كرده بود كه اين تقاضاي زياد است كه عرضه را متاثر كرده و رشد قاچاق را سبب شده است.
تا تقاضا نباشد عرضه اي پديد نمي آيد مگر تئوريسين ها با يك فرهنگسازي مدت دار نيازي در جامعه بسازند و آن نياز سبب تقاضا شود.
گزارش اينگونه ادامه مي يافت: هركسي كه از فقدان امنيت رنج مي برد سعي در تامين امنيت خود دارد. خيلي ساده است. كسي كه از نظر جسماني ضعيف تر باشد و در دعوايي قرار گيرد براي پيروزي دست به ابزاري براي قدرتمند شدن مي زند.
پس ساده تر اين كه در چنين فضايي نياز به داشتن سلاح به وجود مي آيد. اگر كسي قصد تبهكاري در جامعه هم داشته باشد اين نياز در او شكل گرفته است كه براي اقدام تبهكارانه خود ابزار تهيه كند. پس همين نيازهاست كه تقاضا براي سلاح را شكل داده است.
بنابراين مشكل از باز بودن مرزها نيست، مشكل جاي ديگري است. جايي ميان ساختار اجتماعي و اقتصادي.
حالا روي ميز دبير ستاد دو برگه كاغذ بود؛ نامه رئيس جمهور و بريده روزنامه و يك بازار. نامه رئيس جمهور دبير ستاد را دوباره به ياد گفت وگوي تلفني با رئيس جمهور انداخت؛ فوري، خودت بايد پيگيري كني.
بنا به گفته فرمانده انتظامي آذربايجان غربي ۸۵ درصد جرايمي نظير سرقت، راهزني و زورگيري به وسيله سلاح صورت مي گيرد. آدم ربايي، قتل و تهديد را هم بايد به اين جرايم افزود.
اما چه گزارشي بايد براي رئيس جمهور تهيه شود. چه راهكاري بايد براي اجرا ارايه داد.
صبح روز بعد ستاد تشكيل جلسه داد. موضوع جلسه قاچاق سلاح به داخل كشور بود. همه نسبت به وضعيت مرزها و بي ثباتي در كشورهاي همسايه شكايت داشتند. اعضاي شركت كننده در جلسه فقط به همين مسايل توجه كردند. گزارش فوري تهيه شد. فرمانده پليس پايتخت و فرمانده آگاهي نيز گزارش هاي مفصلي ارايه كرده بودند. اين دو گزارش نيز به عنوان ضميمه به گزارش ستاد اضافه شد. همه چيز آماده ارايه به رئيس جمهور بود.
گزارش دبير ستاد براي رئيس جمهور آماده بود. يك هفته بود كه اين گزارش روي ميز گذاشته شده بود. اما دبير ستاد از گزارش راضي نبود. اين نسخه درمان اين درد نيست. منشي دبير ستاد در اتاق را باز كرد: آقاي دبير،از دفتر رئيس جمهور يك برگ فكس رسيده است، شما بايد خيلي سريع به دفتر ايشان برويد.
دبير ستاد فوراً خود را به دفتر رئيس جمهور رساند. رئيس جمهور عصباني بود؛ مگر نگفتم نمي خواهم شاهد قرباني شدن عده اي ديگر از نيروهايمان براي مبارزه با سلاح باشم، پس اين اقدام فوري شما كجاست؟
دبير ستاد، آرام و آهسته پاسخ داد؛ درمان اين درد با نسخه هاي فوري ميسر نمي شود. بايد طرحي متفاوت بريزيم.
نامه از دفتر رئيس جمهور آمده بود. مهر خيلي فوري خورده بود. رئيس دفتر رئيس جمهور چند بار تماس گرفته تا رسيد فكس را پيگيري كند. نامه در كارتابل دبير ستاد جاي گرفت. مهر خيلي فوري منشي را واداشته بود به سرعت. كارتابل دبيرستاد روي ميز بود كه دبير وارد اتاقش شد.
نامه را نگاه كرد؛ آقاي دبير ستاد،شما از اين تاريخ مسئول بررسي معضل قاچاق سلاح هستيد. فوري در اين باره اقدام كنيد و پيش نويس لايحه اي براي ارايه به مجلس آماده كنيد.