سعيده عليپور
يك سال از حادثه زلزله بم گذشته است و تند و تيزي خبر، كم كم دارد تلطيف مي شود. حالا بعد از يك سال از حادثه، دانشجوها دور هم جمع شده اند كه بگويند زلزله گرچه هزاران چهره زشت داشت، اما زيبايي هايي مثل فداكاري و از جان گذشتگي عده اي را نمي توان فراموش كرد.
امداد و نجات در روزهاي اول، يك جور از جان گذشتگي مي خواست، چون ممكن بود، هر آن چند ديوار به جا مانده بر اثر پس لرزه ها روي سرت خراب شود و تو هم بشوي يكي از قربانيان زلزله...
سالن علامه اميني دانشگاه تهران مملو از جمعيت دانشجويي است كه آمده اند تا در مراسم اهداي تنديس فداكاري به تعدادي از دانشجويان فعال در امداد و نجات زلزله بم شركت كنند.
توي ذهن مي آيد كه چه جور مي شود فداكاري را اندازه گرفت، وقتي هزار كيلومتر آن سوتر از تو در سرزميني كه مردمانش زير دست و پاي زمخت تقدير له مي شوند و تو اينجا بعد از هزار نفر ديگر، مي شنوي و گوشه دلت درد مي آيد و عزمت را جزم مي كني براي كمك...
آن روزها هر كس هر چه در توانش داشت، مي گذاشت...
كه دبير جشنواره پشت تريبون از نمادين بودن تنديس ها مي گويد، از اينكه فقط توانستند 500 دانشجوي فعال را در امر امداد رساني شناسايي كنند. در حالي كه تعداد فعالان دانشجو خيلي بيشتر از اين حرف ها بود ... شايد 4 ، يا 5 هزار تا...
تصوير روز دوم بعد از حادثه مي آيد توي ذهن... حياط شلوغ دانشگاه شلوغ تر از هميشه ... پلاكاردهاي مقوايي متعدد اعزام نيرو به بم و كرمان كه چند ساعتي بيشتر روي ديوارها دوام نياورد چرا كه خيلي زود ظرفيت تكميل شد... گوشه حياط كوچك دانشگاه پر بود از پتو و لباس و كنسرو هايي كه سهميه شام بچه خوابگاهي ها بود به گمانم... روي سن سالن، يونوليت هاي رنگ آميزي شده، نقش ارگ بم را اجرا مي كنند و لوح هاي تقدير روي هم تلنبار شده تا تقديم شود به 54 دانشجوي فعال.
گروهي از دانشجويان داخل سالن همچنان لباس امداد به تن دارند، انگار كه از آن حال و هوا هنوز بيرون نيامده باشند.
منتخبان دانشجو از 8 سازمان مختلف معرفي شده اند؛ هلال احمر، بهزيستي، وزارت علوم، وزارت بهداشت، وزارت جهاد كشاورزي، بنياد ايثارگران، سازمان ملي جوانان و كميته امداد.
خانمي به عنوان منتخب دريافت تنديس فداكاري روي سن مي رود و صداي تشويق جمع بلند مي شود.
رويا دامغاني 23 سال دارد و در يكي از گرايش هاي رشته كشاورزي در كرمان تحصيل مي كند و مي گويد: از دوره دبيرستان عضو جمعيت هلال احمر بودم و با موارد امدادي آشنايي داشتم. اما واقعيت اين است كه هيچ وقت فكر نمي كردم آن چيزهايي كه ياد گرفته ام روزي به درد چنين فاجعه اي بخورد...
جثه ريز نقشش را ورانداز مي كنم، وقتي از بيرون آوردن جنازه ها از زير خاك مي گويد. اينكه چه طور از پس كار برآمده است.
مي گويد: روز هاي اول خانم ها را نمي گذاشتند كه به سمت بم بروند اما من رفتم... حالا كه فكرش را مي كنم مي بينم كارهايي كه آن موقع انجام دادم در حالت عادي شايد در توانم نبود، ديدن خون برايم آزار دهنده بود و حالا در آن شرايط چند كرور جنازه از زير آوار در مي آمد... چشمش خيس مي شود... حتي گريه هم نمي كردم تمام ذهنم در پي اين بود كه شايد نفر بعدي كه از خاك بيرون مي آوريم زنده باشد... 
جمال رحيميان، معاون فرهنگي جهاد دانشگاهي تهران ودبير جشنواره نخل هاي اميد مي گويد: بر اساس طرح اعطاي تنديس فداكاري قرار شده تا از اين پس به دانشجوياني كه در فعاليت هاي امدادي، دفاعي و خيريه شركت موثر و فعال دارند امتيازهايي  داده شود تا هر ساله در سالگرد زلزله بم، به آنها تنديس فداكاري اعطا شود. براي پيگيري اين موضوع هم دبيرخانه دايمي اين كار در محل معاونت جهاد دانشگاهي تهران تشكيل شده است.
امير ساعد خواجه زاده هم يكي ديگر از نيروهاي فعال بود كه تنديس فداكاري را از آن خود كرد. گرچه به نظرش بعد از حادثه بم آدم هايي را ديده كه او به گردشان هم نمي رسيد. سنش از 22 سال تجاوز نمي كند اما صلابتش در حرف زدن آدم را در سن و سالش به شك مي اندازد. مي گويد:  اصولا دانشجو بودن و روحيه دانشجويي داشتن در چنين حوادثي خيلي به درد مي خورد، چرا كه دانشجو مي رود سر اصل مطلب، بدون مقدمه هاي اضافه.
رشته عمران تحصيل مي كند آن هم در كرمان و از دوره دبيرستان مي گويد: يك روز قبل از حادثه بم از طرف دانشگاه رفته بوديم شيراز، صبح كه رسيدم وقتي راننده تاكسي از زلزله بم گفت سريعا خودم را رساندم به هلال احمر كرمان و بعد از چند ساعت اعزام شديم به بم. خودش مسوول تيم  آواربرداري است.
مي گويد: 3 روز پشت سر هم كار مي كرديم بدون اينكه لحظه اي بنشينيم.
باور كنيد كه نمي  شد نشست. حالا كه از حادثه يك سال گذشته به نظرم غير عادي مي آيد ولي بود... تعريف مي كند از 5 دانشجوي علوم پزشكي كه موقع نجات از زيرآوار خودشان هم زير آوار ماندند. مي گويد: 50 روز به طور مداوم بم بودم، دانشجوهاي پزشكي در بخش درمانگاه ها فعاليت زيادي داشتند حتي مثلا دانشجوهاي رشته الكترونيك هم براي تعمير دستگاه هاي زنده ياب كار مي كردند و ... با حرارت تعريف مي كند، انگار كه تصاوير از جلوي چشمش رژه مي رود، زير آفتاب داغ كوير آدم هايي بودند كه 60 هزار سيلندر گاز را تخليه كردند چادر زدند...
نيشخند مي زند، انگار ذهنش نقب زده باشد به يكسري از اطلاعات. مي گويد: گفتند جمعيت بم 90 هزار نفر بود اما ما 130 هزار چادر در بم زديم، 180 هزار دفترچه بيمه كه هر كدامشان 5 نفر را تحت پوشش قرار مي داد صادر شد. و دوباره برمي گردد سر حرف اصلي خودش:  آنجا خارجي ها در سخت ترين شرايط امداد رساني مي كردند... در حالي كه كه در كشورشان جشن كريسمس بر پا بود. بيرون سالن تصاوير بم پشت قاب هاي شيشه اي روي پارتيشن ها نصب بود، تصاويري كه دلت مي خواست هيچ وقت رخ نمي داد تا ثبت شود، اما از همين تصاوير دردناك هم بوي مهرباني را مي شد حس كرد...

حالا مجبوريد براي پارك ماشين در كوچه پس كوچه هاي شهر هم پول پرداخت كنيد. نگهبان هاي محلات هم مي توانند بابت پارك ماشين، پول دريافت كنند. سردار طلايي هم براي اثبات اين حرف گفته است كه براي دريافت حق پارك از شهرداري مجوز گرفته شده است. اين درحالي است كه معاون اجرايي سازمان حمل ونقل و ترافيك شهرداري تهران گفته است اقدام نگهبان محله مبني بر دريافت حق پارك از خودروها و موتور سيكلت ها غير قانوني است.
وي گفت: به عنوان مثال عده اي مقابل اداره گذرنامه از صاحبان خودروها و موتورسيكلت هاي مراجعه كننده حق پارك دريافت مي كنند كه اين اقدام غيرقانوني است. گرچه نگهبان هاي محله  زير نظر شركت هاي خصوصي فعاليت مي كنند اما اجازه فعاليت آنها از سوي فرمانده انتظامي تهران صادر مي شود.

مسيح به دنيا آمد و پاپانوئل كوچولو در خانه سالمندان آسايشگاه كهريزك را به صدا درآورد و بعد ميهمان پاپانوئل هاي پيري شد كه سال ها قبل وقتي جوان تر و تواناتر بودند، دستشان پر بود از هديه هاي رنگارنگ...
حالا همان ها روي ويلچر انتظار يك لبخند محبت آميز را مي  كشند، حتي اگر از لب هاي يك پاپانوئل كوچك باشد.

ليلا  موسوي زاده 
زندگينامه تعداد زيادي از انسان هاي ثروتمند و محبوب نشانگر اين است كه اكثر آنها قبل از شهرت، زندگي بسيار معمولي يا حتي فقيرانه اي داشتند.
ازبرد پيت ستاره معروف فيلم هاي چند ميليون دلاري شروع كنيم كه قبل از شهرت، شغلش اين بود كه لباس يك مرغ را بپوشد و مردم را تشويق كند تا براي صرف غذا وارد يك رستوران فست فود شوند.
جك بلك، كمدين مشهور آمريكايي قبل از شروع برنامه معروف مدرسه راك در يك تبليغات معمولي مواد غذايي نقش بازي مي كرد يا شريل كرو خواننده معروف قبل از شهرتش، در تبليغات سطح پايين تلويزيوني مي خواند.
ويلي بران كه زمان زيادي شهردار سانفرانسيسكو بود، در دوران تحصيلش در يك دبيرستان براي 25 سنت كفش واكس مي زد و به عنوان سرايدار كار مي كرد تا بتواند هزينه تحصيلش را بپردازد. پس از دوران دانشگاه مدتي دنبال كار گشت و موفق نشد، در نهايت مجبور شد كه دفتر كوچك وكالت باز كند و پس از آن با موفقيت هايي كه به دست آورد، شهردار سانفرانسيسكو شد.
اوپرا وينفري مجري معروف آمريكا كه به عنوان ملكه تلويزيون روزانه مشهور است، كارش را به عنوان يك خبرنگار معمولي براي يك ايستگاه راديويي شروع كرد.
در واقع شروع كار ساده در يك شركت يا سازمان به اين معنا نيست كه شما هيچ وقت نمي توانيد به درجه هاي بالاتر دست پيدا كنيد، اما اين در شرايطي است كه ساختار صحيحي وجود داشته باشد.
راه كليدي رسيدن به اين مرحله رشد در محيط كاري اين است كه عملكرد و رفتار شما بايد به گونه اي باشد كه انگار اين مهمترين كار جهان است. بايد آن را به بهترين نحو انجام دهيد.
خانم جيل برد كار خود را در قسمت تبليغات شركت معروف عروسك سازي متل شروع كرد. او به عنوان يك كارمند ساده به قدري در فروش عروسك هاي باربي تاثير گذاشت كه در حال حاضر مديرعامل بزرگ ترين شركت عروسك سازي دنيا است. پس از رشد اين عروسك سازي، بسياري از شركت هاي رقيب از روش اين شركت استفاده كردند و ارزش اين را كه كارمندهايشان از صفر شروع كنند و سپس مراحل رشد را طي كنند، فهميدند.
شركت RentACar كه يكي از بزرگترين شركت هاي كرايه ماشين در آمريكا است، از بين افراد تازه كار خود به دنبال مديران آينده اش است. تقريبا تمامي روساي اين شركت كار خود را در ابتدا به عنوان يك كارگر ساده آغاز كردند.
بعضي وقت ها اسامي معروف و مشهور به ما ياد مي  دهند كه براي موفقيت بايد ريسك كنيم. خانم دوناكارن، طراح معروف لباس، سن حقيقي خود را به مدير فروشگاه نگفت تا بتواند وارد آنجا شود و كارهاي اوليه را در رابطه با صنعت طراحي لباس بياموزد.
جي.كي رولينگ، نويسنده هري پاتر سال ها طرحي در رابطه با جادوگري را در ذهنش داشت، اما مجبور بود كارهايي دور از علاقه اش براي گذراندن زندگي خود و دخترش انجام دهد. مدتي منشي يك شركت يا معلم مدرسه بود، اما اين خانم هيچ وقت فكر خود را فراموش نكرد.
در حال حاضر كتاب اين نويسنده از مشهورترين و پرفروش ترين كتاب هاي جهان بوده و او از پولدارترين و معروف ترين نويسندگان جهان است.
زندگي اين افراد به ما نشان مي  دهد كه هيچ وقت از روياهاي خود غافل نشويم. جوليارابرتز، هنرپيشه معروف هاليوود، شهر كوچك خود را در جورجيا ترك كرد و در سن 17 سالگي به نيويورك رفت تا بتواند هنرپيشه شود. اين زن مشهور در سن 37 سالگي كه به تازگي مادر بچه هاي دوقلو شده است، گرانترين هنرپيشه زن در ليست ساليانه هاليود 2004 شد. درآمد او براي هر فيلم 20 ميليون دلار است.
همچنين نيكل كيدمن، ريزويتراسپون و باريمور كه هر كدام 15 ميليون دلار در سال 2004 دستمزد گرفتند، كار خود را از زير صفرشروع كردند.
همه اين مثل ها نشان مي دهد دنيا پر از موقعيت است و كسي جاي كسي را تنگ نمي كند. دوستاني كه از بيكاري و كمبود امكانات و چيزهايي مثل اين شكايت دارند، مي توانند اين گزارش را با دقت بيشتري بخوانند.

بعد از كش و قوس هاي مختلف درباره توزيع شير رايگان در مدارس تهران، كارخانه هاي طرف قرارداد مكلف شدند هفته اي يكبار به دانش آموزان در مدرسه شير رايگان بدهند.قرار بود تمام اين شيرها به شكل استريل باشد اما امروز تنها 30 درصد از شير توزيع شده استريل و مابقي پاستوريزه است.

توزيع شير در مدارس تهران آن هم به شكل رايگان بازتاب هاي متفاوتي را دربرداشت، چه اين بازتاب ها در پاره اي از موارد به برخورد دانش آموزان با شير مربوط مي  شد.
از طرف ديگر عدم توزيع شير در بعضي از مناطق تهران نيز اين شائبه را به وجود آورده كه بعضي از آنها از دريافت وتوزيع شير سر باز زدند. در آن زمان تبريزي، مسوول پاسخگويي دفتر بهداشت و تغذيه آموزش و پرورش اعلام كرد: اين تنها يك شايعه است اما تغيير مزه در شيرهاي استريل و پاستوريزه شايد بهانه عده  اي باشد كه با اين طرح مخالفند. شير استريل بايد سريع در دسترس دانش آموزان قرار بگيرد اما وقتي كاميون هاي حمل شير اجازه ورود به محدوده طرح ترافيك را ندارند، مجبوريم از توزيع اين نوع شير صرفنظر كرده و براي مدتي شير پاستوريزه در اختيار دانش آموزان قرار دهيم.
اما امير نعيمي، رئيس اتحاديه تعاوني هاي لبني در اين باره مي  گويد: به دليل عدم تاخير در اعلام قيمت شير رايگان مدارس از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي، كارخانه ها در توليد شير استريل دچار مشكل شدند و در حال حاضر 30 درصد از ميزان تعيين شده شير استريل در مدارس توزيع مي  شود، اما 50 درصد از شير توزيع شده در مدارس بايد استريل باشد و طبق توافقات قبلي قرار بود هفته اي دوبار در مدارس توزيع شود ولي الان به دليل پايين بودن ميزان توليد، فقط هفته اي يك بار اين كار صورت مي  گيرد.
وي در ادامه مي  گويد: در حال حاضر بر اساس قيمت اعلام شده از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي، قيمت 200 سي سي شير استريل 144 تومان است.ضمنا قيمت همين مقدار شير پاستوريزه نيز 75 تومان تعيين شده است.

مردم اطمينان مي كنند، تنها به اين دليل كه آگهي شركت در روزنامه چاپ شده است. شايد دليل خوبي براي اطمينان كردن نباشد، اما وقتي روزهاي متوالي آگهي شركت... در روزنامه اي معتبر چاپ مي شود و چنان وعده هايي مثلا براي خريد خودرو مي دهد يا چنان شرايطي را براي استخدام عنوان مي كند، بي شك هر كسي را وسوسه مي كند.
در هفته هاي اخير گذشته از مشكلات بيشماري كه بعضي از شركت هاي تازه تاسيس تاكنون به بار آورده اند، ماجراي كلاهبرداري چند شركت در خصوص فروش اقساطي خودرو باز هم خبرآفريني كرد. جالب آنكه اغلب اين شركت ها به ثبت رسيده اند و به اين لحاظ مي توانند اطمينان مردم را جلب كنند.
گذشته از امكان كلاهبرداري، موارد اخلاقي پيش آمده در برخي از اين شركت ها نيز مزيد بر علت شده است.تا آنجا كه مردم اطمينان خود را به اشتغال فرزندانشان در برخي از اين دفاتر از دست داده اند.
به قاعده مردم انتظار دارند، سازمان يا ارگاني بر نحوه كار اين شركت ها نظارت كند و شايد از نظر مردم اداره نظارت بر اماكن عمومي به لحاظ نظارت بر كار اين شركت ها، شايسته ترين ارگان باشد. با اين همه به گفته سردار نجفي مديركل نظارت بر اماكن عمومي ناجا هيچ ساز وكار قانوني براي نظارت بر اين شركت ها وجود ندارد و در نتيجه برخورد با اين شركت تنها در صورت گزارش ها يا شكايات مردمي امكان پذير است.
وي در اين باره مي گويد: قانون ما را مسوول كرده از اتحاديه ها پشتيباني انتظامي كنيم. در ماده 27 و 28 قانون نظام صنفي اگر كسي مجوز نداشته باشد، اتحاديه از ما مي خواهد مركز را ببنديم و ما هم مي بنديم يا اگر تخلفي مرتكب شده باشد، برخورد مي كنيم. در قانون، اتحاديه ها، سازمان ها و نهادهايي كه مرجع صدور مجوز هستند، مسووليت نظارت و كنترل حسن انجام كار را نيز به عهده دارند. در جريان كنترل و نظارت هرگاه موردي باشد، ما نيز در پشتيباني از اتحاديه وارد عمل مي  شويم، اما در قانون شركت ها چيزي به عنوان بررسي صلاحيت نداريم. درحال حاضر هركسي مي تواند با پرداخت مبلغي شركت به ثبت برساند.
لابد در روزنامه ها خوانده ايد كه با 15 هزار تومان دستمزد، شركت موردنظر شما را به ثبت مي رسانند. با اين حساب متقاضي مي تواند در خانه اش بنشيند و شركت مورد نظر خود را با كمترين دردسر به ثبت برساند. سردار نجفي در اين باره مي گويد: چون هيچ بررسي روي سوابق متقاضي نمي شود، گاهي پيش مي آيد كساني با سوابق و اهدافي با كمترين هزينه براي كارشان يك پوشش قانوني ايجاد مي كنند. بعد از ثبت شركت نيز هيچ  كنترل و نظارتي بر كار آنها اعمال نمي شود كه ما بتوانيم پشتيباني كنيم. به همين دليل مشكلات زيادي در زمينه اجتماعي، فرهنگي و خصوصا اقتصادي براي مردم به وجود مي آيد. در اين موارد ما بر اساس گزارش هاي مردمي و شاكي خصوصي برخورد مي كنيم. بسياري خانم ها كه شكايت دارند حتي مايل به شكايت حضوري هم نيستند. در نتيجه روي تلفن 110 گزارش مي دهند. ما هم همه اين گزارش ها را تا رفع مظنونيت از شخص دنبال مي كنيم. به غير از مسايل اخلاقي كه اتفاقا بيشترين شكايت خانم هاست، مشكلات ديگري نيز وجود دارد. مثلا شركت در زمينه بازرگاني به ثبت رسيده، اما وارد بخش توزيع هم شده است. اين تنها بخش كوچكي از مشكلاتي است كه برخي از اين شركت ها به وجود آورده  اند.
با اين همه نمي توان همه شركت ها را نيز متخلف به حساب آورد، چرا كه بسياري از شركت هاي بزرگ و موثر در ساز و كار اقتصادي كشور نيز با همين شكل به ثبت مي رسند. با اين حال به قاعده با تعريف ساز و كار قانوني براي فعاليت شركت حتي شركت هاي بزرگ نيز منتفع مي شوند.
سردار نجفي شركت ها را به دو بخش شركت هاي معظم و تاثيرگذار و شركت هاي تازه تشكيل تقسيم مي كند و مي افزايد: البته بايد حساب اين شركت ها را از شركت هاي معظم صنعتي و اقتصادي جدا كرد. اين مقوله در مورد شركت هايي صدق مي كند كه هر روز در سطح شهر اضافه مي شوند.
سردار نجفي درباره اقدامات انجام شده در اين خصوص توضيح مي دهد: در زمينه شركت ها هيچ سازوكار قانوني براي نظارت و كنترل و در نتيجه برخورد نيروي انتظامي وجود ندارد، اما با توجه به گزارش هاي مردمي و مصاديق كلاهبرداري يا موارد اخلاقي يا دخالت هاي صنفي كه از سوي اين شركت ها اعمال شده، جلساتي در شوراي امنيت كشور تشكيل شده و بر اساس مطالب ارايه شده و تصميمات اتخاذ شده، قرار بر اين است كه از اين پس ثبت شركت ها پيش از ثبت از نيروي انتظامي استعلام صلاحيت كنند، ما هم ظرف 15 روز پاسخ مي دهيم. اين به لحاظ ثبت سوابق اشخاص هم براي ما مهم است، چراكه ما از يك منظر سرويس اطلاعاتي هم به حساب مي آييم. در صورت ثبت سوابق متقاضيان ثبت شركت، اگر فردا گذاشتند رفتند، بدانيم فرد را كجا تعقيب كنيم. در همين زمينه هم پيش نويس يك لايحه را تهيه و به شوراي امنيت و مراجع مربوطه پيشنهاد داده ايم كه ان شاءالله به مجلس برود و به قانون تبديل شود. در آن صورت با فراغ بال با تخلفات اين شركت ها برخورد مي كنيم، هرچند اكنون نيز بر اساس وظيفه خود با تخلفات اين شركت ها برخورد مي كنيم.

پيرو خبر چند روز پيش كه براساس يك تحقيق دانشگاهي عنوان شده بود، تعداد زيادي از ازدواج هاي دانشجويي منجر به طلاق مي شود. ستاد ازدواج دانشجويي اعلام كرده است: 98 درصد ازدواج هاي دانشجويي موفق هستند.
رئيس ستاد ازدواج هاي دانشجويي گفت: تحقيقات انجام شده روي 2 هزار زوج دانشجو نشان مي دهد كه 98 درصد از اين ازدواج ها در 2 سال گذشته موفقيت آميز بوده است.
گرچه ما نفهميديم، بالاخره كدام يك از اين تحقيقات درست است اما اين ستاد ميزان طلاق در ازدواج هاي دانشجويي را نزديك به صفر دانست و گفت: تحقيقات روي 15 هزار زوج در حال اجراست، موفقيت اين طرح را در 7 سال گذشته نشان مي دهد.

پليس مشهد براي ايجاد ارتباط با مردم مسابقه نقاشي براي بچه ها برگزار كرد. در اين مسابقه نقاشي 1500 كودك مشهدي تصوير پليس را كشيدند.
بچه  هاي مشهدي چهره پليس را در هدايت كودكان به هنگام عبور از وسط خيابان، دستگيري سارق، مامور راهنمايي و رانندگي در برخورد با جرايم رانندگي و خودروي پليس نقاشي كردند.
معاون اجتماعي و ارشاد فرماندهي انتظامي مشهد گفت: حوزه اين معاونت امسال 1704 جلسه آموزش همگاني براي اقشار مختلف مردم به ويژه دانش آموزان در 608 مسجد،  315 واحد آموزشي و 5 خانه فرهنگ مشهد برگزار كرده است.