ايمان بياوريدبه آغاز فصل فولاد
خوزستان چون رويايي دست نيافتني سربرآورده و فوتبال ايران را تحت تاثير گنجينه هاي بي كلام خود شكل مي دهد. آنها پس از سال هاي دفاع مقدس، اكنون ميدان هاي سبز فوتبال را به جايگاه ستيز خود تبديل كرده اند. اگر نسل هاي قبل صنعت نفت آبادان را نمونه كاملي از فوتبال سراسر حمله و هيجان انگيز خوزستان اين برزيل ايران مي دانستند، حالا در ابتداي دهه هشتاد فولاد خوزستان به مدد بازيكنان بي همتايش كه جواني و سرعت، قدرت و جنگ آوري و همچنين جنگيدن تا آخرين لحظه را سرمشق خود قرار داده اند، يكه تازي مي كند. فولاد صدرنشين شده است به فاصله پنج امتيازي از رقيب اصفهاني ذوب آهن. در اين جنگ آهن و فولاد تيم هاي تهراني چون استقلال و پرسپوليس در پي يافتن راههايي براي گريز از سقوط هستند. سقوط فوتبال تهران هشداري است جدي كه بايد قبول كرد. به مدد سرمايه گذاري تيم هاي صنعتي و سرمايه داران روي فوتبال خوزستان دو سهميه در ليگ برتر دارد. اما مگر با پول مي توان استعداد خريد و با پول مي توان اين همه شوق و شور و هيجان را پا به توپ كرد. فولاد اگر قهرمان هم نشود و حتي اگر نتواند به جايگاه واقعي خود در پايان فصل برسد، همين كه چندين استعداد چون كعبي و مبعلي و علوي به فوتبال ايران معرفي كرده است، همين كه مركزگرايي و مركزپروري و پايتخت نشيني را در فوتبال ايران منقرض كرده، همين كه بهترين فوتبال اين روزهاي ايران را به نمايش مي گذارد و همين كه خوب بازي مي كند حتي اگر ببازد لايق تشويق و سزاوار توجه است. از سرزمين نفت و حماسه حالا شعري ديگر سروده مي شود. فولاد آن سوي آتش چيزي است كه هم نمي شكند و هم مي برد. فولاد خوزستان، فولاد آبديده جواني است.
|