نويسندگان و ناشراني كه به معرفي كتاب خود در ستون خواندني ها تمايل دارند مي توانند يك نسخه از اثر خود را به نشاني خيابان آفريقا، بلوار گلشهر، مركز خريد آي تك، طبقه چهارم،بخش داستان ارسال كنند.
فتنه اي در شام
ديدار در حلب
نوشته: جعفر مدرس صادقي
ناشر: مركز
«ديدار در حلب» جديدترين اثر جعفر مدرس صادقي است كه همچون ساير آثار او در فضا و حال و هوايي بسيار عجيب و متفاوت مي گذرد. مدرس صادقي در اين داستان، قهرمان خود را يكي از مبارزان مسلمان انتخاب كرده كه از پاكستان براي نجات دوست خود از بند گروهي از اعراب به دمشق مي رود. خواندن اين داستان براي علاقه مندان آثار جعفر مدرس صادقي مي تواند تجربه بسيار خوشايندي باشد.
در بخشي از ديدار در حلب مي خوانيم:
«به اولين خيابان هاي نيمه تاريك شهر كه رسيدند، باران تندتر شد. راننده همچنان داشت حرف مي زد. داشت توضيحاتي درباره ساختمان هاي بلند و نيمه ويرانه اي كه از كنارشان مي گذشتند مي داد كه لابد آثار تاريخي شهر باستاني دمشق بودند. خيابان هاي حومه شهر همه خلوت و آب گرفته و خيابان هاي وسط شهر باريك تر و روشن تر. دوچرخه سواري از وسط يك چهارراه آب گرفته مي گذشت يك دستي مي راند، با دست چپ و با دست راست بسته بزرگي را به پهلويش چسبانده بود. پيرمردي بود و دوچرخه اش يك دوچرخه معمولي، شبيه همان دوچرخه هاي رستم و سهرابي كه در راولپندي فراوان بود...»
پرونده اي براي نويسنده
شهر شيشه اي
نويسنده: پل استر
ترجمه: شهرزاد لولاچي
ناشر: افق
«پل استر» داستان نويس مشهور و متفاوت آمريكايي در كتاب شهر شيشه اي ماجراي نويسنده اي را روايت مي كند كه درگير پرونده اي پيچيده مي شود و... شهر شيشه اي در ۲۰۳ صفحه با قيمت ۲۰۰۰ تومان به چاپ رسيده كه مي توانيد آن را از اغلب كتابفروشي هاي معتبر دريافت كنيد.
در فصل سه كتاب آمده:
«سخنراني تمام شد. كوئين نمي توانست بگويد چقدر طول كشيده است. چون تازه بعد از قطع شدن كلمات فهميد در تاريكي نشسته اند. ظاهراً روز تمام شده بود. جايي در ميان تك گويي استيلمن خورشيد غروب كرده، اما كوئين متوجه نشده بود. حالا متوجه سكوت و تاريكي شد و در سرش انعكاس كلمات غوغا كرد. چندين دقيقه گذشت. فكر كرد شايد حالا نوبت اوست كه چيزي بگويد، اما مطمئن نبود. مي توانست نفس هاي پيتر استيلمن را از آن طرف اتاق بشنود. غير از آن هيچ صدايي نبود. چيزهاي مختلفي به فكرش رسيد، اما بعد، يكي يكي همه آنها را از ذهنش بيرون كرد. سرجايش نشست و منتظر اتفاق بعدي شد...»
نمي دانم چه مي جويم چه خواهم
يادگار دوست
دفتري از غزل
نوشته: محمدباقر پيروزي
ناشر: حرف نو
«محمدباقر پيروزي» در زمره شعرايي است كه در سال هاي دهه بيست و سي با استبداد شاه به مبارزه برخاست و در اين راه شكنجه ها و آزار فراواني از جانب رژيم ديد كه بر روحيه او هم تاثير منفي گذارد. او در قطعه شعري كه در ابتداي كتاب به چاپ رسيده به چنين موضوعي اشاره دارد:
«گهي پويم ره انسان پرستي
گهي دارم درين ره ضعف و سستي
گهي محكم چو كوهم پيش دشمن
گهي كاهم سبك در پيش دشمن
گهي بر تخت بنشانم فضيلت
نكوهش مي كنم مكر و رذيلت
گهي خوانم سرود فتح و پيكار
بر انسان هاي پر ارج و فداكار
گهي خاموشم و دم بر نيارم
گهي از غم سكوت مرگ دارم
گهي گويم عدو هل من مبارز
زنندم زخمه اي كه فغان برآرم
گهي خندم به لب در دل بگريم
گهي اشكم روان از دل نگيرم
نمي دانم چه مي جويم چه خواهم
كيم من؟ چيستم؟ خود در چه راهم»