مسعودمير
پيرمرد و پيرزن، زن و مرد و كودك همه روي پيشاني شان با خاكستر يك صليب كشيده اند. جايي ديگر يك صف طويل انساني به چشم مي خورد كه همگي روي دو زانو راه مي روند و مراسم مذهبي ششم اوت را برگزار مي كنند. شاگردان يك معبد در اندونزي روز تعطيلشان را در بالكن هاي معبد با حباب ساختن سپري مي كنند. مراسم عيد پاك و ديگر اعياد مسيحيان را هم مي توان مشاهده كرد. در گوشه اي ديگر ردپاي مسلمانان و به ويژه ايراني ها به چشم مي خورد.
مادر نماز مي خواند و كودك بازيگوشش كنار او بالا و پايين مي پرد، مانند فرشته اي كه دور او طواف مي كند. در صف نماز جمعيت زيادي ديده مي شوند كه همگي سر برخاك مي سايند و در ميان آنها قامت يك جانباز روي يك ويلچر ازتمام نمازگزاران رفيع تر است. درجايي ديگر زني در مسير پرپيچ وخم يك زيارتگاه قدم بر مي دارد و...
نمايشگاه عكس مسابقه بين المللي هنر و نيايش با عكس هايي عجيب و استثنايي آغاز به كار كرده است. وقتي كه معاونت هنري وزارت ارشاد در ماه هاي ابتدايي سال فراخوان اين مسابقه عكاسي را در اختيار هنرمندان و اهالي فن قرارداد، پيش از آنكه مورد استقبال قرار گيرد، باعث ايجاد شبهه هاي متعدد شد. مسابقه جهاني عكاسي با موضوع نيايش آنقدر بكر و البته ناآشنا بود كه سري اول عكس هاي ارسالي با آنچه مسوولان برگزاري اين مسابقه جهاني انتظار داشتند فاصله زيادي داشت.
شايد به همين دليل بود كه عكس هاي مختلفي با اين موضوع از عكاسان مختلف دنيا به صورت يك ويژه نامه در نشريه عكس به چاپ رسيد تا عكاسان شركت كننده در اين مسابقه بيشتر با اين موضوع ارتباط برقرار كنند.
بعد از اين ماجراها بود كه محمود كلاري، ميترامحاسني، ابراهيم حقيقي، فرزاد هاشمي و جاسم غضبان پور، 4700 فريم عكس از 27 كشور دنيا را مورد داوري قرار دادند. اين داوري اوليه باعث گزينش حدود۱۷۵ عكس شد كه اكنون به ديوارهاي نگارخانه نياوران آويخته شده است. اما هنوز براي اينكه عكاسان برتر جايزه جهاني هنر و نيايش انتخاب شوند و اولين جايزه جهاني ايران را دريافت كنند، يك مرحله سخت داوري در پيش است.
لورا سراني مدير گالري هاي فينك فرانسه ، شهيد العالم عكاس بنگلادشي، ميشكت كريفاعكاس فرانسوي و عباس كيارستمي داوراني هستند كه مشخص مي كنند كدام عكاس جايزه نقدي اين جشنواره را از آن خود مي كند تا برندگان اين مسابقه روز هفتم بهمن ماه در تالار وحدت جوايز خود را از دست وزير ارشاد دريافت كنند. اما داستان داوران اين مسابقه هم مانند جايزه مجموعا 60 هزار دلاري آن جالب است.
تا قبل از ماجراي نشريه نشنال جئوگرافيك در مورد خليج فارس راي يك خانم آمريكايي در مورد عكس هاي اين مسابقه جهاني دخيل بود، اما بعد از اين ماجرا مسوولان مسابقه بين المللي هنر و نيايش به نشانه اعتراض عذر او را خواستند و به همين دليل است كه ديگر نمي  توان نام خانم ولچ من دبيرسرويس عكس نشنال جئوگرافيك را در ميان اسامي داوران نهايي پيدا كرد.
علاوه بر بخش اصلي نمايشگاه هنر و نيايش، چند بخش جنبي هم در برنامه نمايشگاه گنجانده شده است كه براي علاقه مندان جذاب خواهد بود. آلفرد يعقوب زاده عكاس ايراني الاصل مسوول برپايي يك كارگاه آموزشي در حاشيه اين نمايشگاه است. يعقوب زاده كه تجربه عكاسي طولاني مدت در فلسطين و همچنين 25 كشور ديگر دنيا را با خود يدك مي كشد، سه شنبه ششم بهمن ماه در محل نمايشگاه در دو نوبت صبح و بعدازظهر راجع به عكاسي مقاومت و عكاسي از مذاهب دنيا براي علاقه مندان سخنراني مي كند و تجربياتش را در اختيار مشتاقان قرار مي دهد. شهيد العالم نيز روز پنج شنبه هشتم بهمن ماه جلسه اي با موضوع عكاسي معاصر دنيا را راس ساعت 4بعدازظهر رهبري خواهد كرد. حضور در اين كلاس ها براي تمام افراد آزاد است و وجهي نيز از علاقه مندان دريافت نخواهد شد. با برگزاري اين مسابقه و البته دقت در صحبت هاي ايماني خوشخو معاون هنري وزارت ارشاد راجع به قابليت هاي گسترش اين مسابقه در سالهاي بعد مي توان اميدوار بود كه اولين جايزه جهاني ايران هر روز از اهميت بيشتري برخوردار شود.
مهدوي، معاون دبير اجرايي اين مسابقه مي گويد از سال آينده علاوه بر مسابقه عكس با موضوع نيايش براي آثار نوشتاري احتمالا شعر و گرافيكي نيز مسابقه برگزار خواهيم كرد و شايد در سالهاي آتي بتوانيم سينما و تئاتر را هم در زمره رشته هاي اين مسابقه بگنجانيم.
فارغ از چند و چون آثار عكاسان و حكايت مسابقه و جايزه و... دريافتن اين نكته كه به هر بهانه اي مي توان به سراغ معنويت رفت موضوع پسنديده اي است كه اينبار با يك اتفاق هنري تكرار مي شود. اگر قصد بازديد از نمايشگاه هنر ونيايش را داريد از ديدن عكس جانباز قطع پايي كه در حد فاصل دو ماشين پارك شده در كنار خيابان وليعصر مشغول نمازخواندن است، غافل نشويد.چه، به هر حال و با هر بهانه اي مي توان به سراغ معنويت رفت... اگر براي به سراغ معنويت رفتن بهانه نگيريم.

چرا؟
دشت اول امروز چند چرا بود از خواننده اي نكته سنج و دلسوز.
چرا سطح كيفي مصاحبه هاي صفحه يك شهروند گاهي تا اين حد بالا و پايين دارد؟
چرا در صفحه در شهر به موضوعات داغ تري پرداخته نمي شود؟
چرا نسبت به انتخابات واكنش خاصي نداريد؟
چرا يك صفحه را به شهرداري و شوراي شهر اختصاص داده ايد؟ آيا صفحه سوم همشهري كافي نيست؟
چرا گاهي اينقدر محافظه كار؟
چرا...چرا...چرا؟
پاسخ برخي از اين سوالات احتمالا نه در بطن ايرانشهر كه در تعريف آن نهفته است. اينكه قرار بوده ايرانشهر نشريه روزهاي داغ و متلاطم نباشد و آرام به افزايش سطح مطالبات شهروندان بپردازد. در اين بين البته خطاهاي كاري و روزنامه نگاري سهم خود را دارند و بابت آن بايد پوزش خواست؛ بدون دفاع!
كمك كنيد
رضا كامران، عقيده دارد رفع معضل خيابان آفريقا جردن به خصوص در روزهاي تعطيل دقيقا كار ايرانشهر است: اين شماييد كه بايد به مسوولان فشار بياوريد فكر عاجلي بكنند. اگر يك روز جمعه اتفاقي براي يكي از اهالي بيفتد و احتياج به كمك سريع داشته باشد، با اين ترافيك و ازدحام آدم هاي بيكار هيچ اميدي وجود ندارد.
به ايشان عرض كرديم به همشهري ها اعلام مي كنيم اگر دوست داريد نجات پيدا كنيد، خداي نكرده حتما پيش از ظهر جمعه دچار سانحه بشويد!
كشف 
تماس هاي مكرري داشتيم كه از ما صحت و سقم خبر ازدواج علي دايي را مي پرسيدند. اول گفتيم چه مي دانيم و البته ولي بعد علاقه مند شديم و زنگ زديم اين در و آن در به دنبال جواب، خلاصه اينكه جواب مثبت بود. يك شيريني طلب ما!
شكايت 
عكسي كه در شماره شنبه روي صفحه ايرانشهر كار شده بود، ماشين من است. از شما شكايت مي كنم.
چرا؟
شما نوشته ايد خودروي فرسوده، اين ماشين فرسوده نيست.
نيست؟
تعميرش مي كنم و سوارش مي شوم و از شما شكايت مي كنم.
نكته: اين روزها مردم ما را گرفته اند!
كمك 
پنج بچه قد و نيم قد داشته باشي و شوهرت را هم از دست بدهي. 32 ميليون بدهي شوهر مرحومت روي دوشت سنگيني كند و هيچ پشتيباني نداشته باشي. صداي طلبكاران روي سرت آوار شود و حتي براي بغض، گلويي ياريت نكند.
اينها را كه خواندي، به سياه بختي زني فكر كن كه در بزرگراه زندگي نه راه پيش برايش مانده و نه راه پس و به خدايي كه از ما دستگيري همنوعمان را مي خواهد.
نكته: قرار نبود پيغام هاي مشابه اين را درج كنيم، اما اين بار چاره اي نبود. به ما زنگ بزنيد، اگر مي توانيد.

سايه به سايه اولين برنامه اي است كه براي امروز پيشنهاد مي دهيم. ساعت 13 از شبكه دوم شاهد اين برنامه خواهيد بود. كهنه سوار را مي توانيد ساعت 40:13 از شبكه سوم تماشا كنيد. اگر ديشب نتوانستيد سوار بي اسب را از شبكه اول ببينيد، ساعت 10:15 اين سريال تكرار خواهد شد. هشدار براي كبري 11 را مي توانيد ساعت 19 از شبكه تهران تماشا كنيد. بعد از پايان اين سريال و همچنين چند پيام بازرگاني، شاهد مجموعه طنز پاورچين در ساعت 20 خواهيد بود. همسفران شايد رفته رفته جذابتر شود به هر حال بايد صبر كرد و ديد. اين سريال امشب مانند چند دوشنبه گذشته ساعت 10:20 از شبكه سوم پخش خواهد شد.
مردان كوچك عنوان سريال دوشنبه شب هاي شبكه دوم سيماست. ساعت 21 اين برنامه را خواهيد ديد. مشق عشق را در ساعت 10:22 از شبكه اول خواهيد ديد. جذابترين برنامه امشب بدون ترديد 90 خواهد بود. باخت فولاد، تساوي استقلال، پيروزي صبا باتري با گل دايي، نفرات دعوت شده به تيم ملي و ... از موضوعاتي است كه امروز عادل خان فردوسي پور به آنها مي پردازد.
برنامه 90 اين دوشنبه ساعت 30:22 از شبكه سوم پخش مي شود، احتمالا دكتر سيار هم كارشناس داوري برنامه خواهد بود، البته احتمالا.
براي كساني كه فوتبال دوست ندارند سريال مظنونين كه ساعت 23 از شبكه تهران پخش مي شود، مي تواند انتخاب خوبي باشد.

امروز از آسمان خبر خاصي به زمين نمي رسد. دوشنبه حداقل از نظر آب و هوا يك روز بي خاصيت در زمستان است. امروز دماي هوا 7 درجه سانتيگراد بالاي صفر است و وقتي كه خورشيد هم با رفتنش آسمان تهران را سياه كند، دما به صفر درجه سانتيگراد مي رسد. راستي گفتيم خورشيد، امروز ابرهاي سياه براي خورشيد خانم مزاحمت ايجاد نمي كنند. شايد ابرها رفته اند كه خودشان را براي آخر هفته آماده كنند.

كسي كه نصيحت به پادشاهان كند، يا بيم سر دارد يا اميد زر.
سعدي

عشق، آتشي است كه با چند قطره آب خاموش مي شود.
شوپنهاور

براي انجام هر كاري، سريعترين، آسانترين و بهترين راه وجود دارد؛ اكنون وظيفه داريم آن راه ايده آل را پيدا كنيم.
گوستاومتزمان 

فرصت، گرانبهاترين اشياي توست، به گرانبهاترين كارها صرف كن.
سهل بن عبدالله