سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۸۳
از اوفارل تا برانكو و مصطفي دنيزلي
نقش مربيان خارجي در فوتبال ايران
009384.jpg
سيامك قليچ خاني
كشورهاي جهان در دنياي امروزي با مسايل و مشكلات مختلفي در زمينه هاي متفاوتي دست و پنجه نرم مي كنند، ولي همگان در تلاش هستند با رفع اين مشكلات بتوانند در زمينه هاي مختلف با عبور از اين موانع به رفاه نسبي در جامعه دست يابند.
هر كشوري بنا بر شرايط سياسي، اقتصادي و اجتماعي راهكارهاي مناسبي را براي خود انديشيده و با تلاش و كوشش سعي در ايجاد زمينه هاي مناسب اجتماعي در كشورش مي نمايد.
اما در يك جمع بندي همه كشورهاي جهان چه غني و چه فقير در يك نقطه وجه اشتراك دارند و آن ايجاد زمينه هاي تفريحي و ورزشي براي مردم كشورشان است كه اين شرايط در كشورهاي مختلف داراي نقاط ضعف و قوت است.
ورزش، امروزه به عنوان يك ضرورت در تمامي جوامع مطرح است و مي رود كه خود را به عنوان يكي از نيازهاي اوليه انسان در جايگاه اجتماعي مطرح  نمايد و در اين ميان پيشرفت علم و اهميت انسان به خود باعث گرديد كه دانش پژوهان با تعميق بيشتري به اثرات ورزش در روح و جسم انسان بپردازند و تاثيرات مثبت و منفي آنرا براي مردم تبيين كنند و با حرفه اي شدن رشته هاي ورزشي اين پديده در بسياري از كشورهاي جهان به عنوان يك منبع درآمد سرشار، اقتصاد اين كشورها را تحت تاثير خود قرارداده و باعث رشد آن گرديده است.
در اين رشد بحث مديريت و آموزش بسيار مهم است .بعضي از فنون مديريت و مربيگري را مي توان امري ذاتي دانست كه اگر معتقد به اين باشيم به جاي تلاش براي يادگرفتن و آموختن، بايد دنبال ژن شناسي باشيم. حتي اگر مديريت و مربيگري ارتباطي با وراثت داشته باشد، قسمت عمده اي از آنها اكتسابي و آموختني است.
بحث مديريت و مربيگري در ورزش به خصوص فوتبال ابعاد مختلفي را شامل مي شود.
يكي از مسايل و مباحث داغ هميشگي فوتبال ايران موضوع مربيان آن است. دغدغه هاي تيم ملي و باشگاهي براي انتخاب مربي، ملاك هاي موفقيت مربي در تيم، ايراني و خارجي بودن مربي و ... در موقعيت هاي مختلف نقل محافل مي شوند.
به راستي از مربياني كه در ايران كار كرده اند، عملكرد كداميك موفق تر است؟ داخلي يا خارجي؟ چرا هيچيك از مربيان داخلي به اندازه بعضي از بازيكنان و حتي داوران، شهرتي جهاني پيدا نكرده اند؟
ملاك هاي ارزيابي مربيان چيست؟
۱ _ دانش فوتبال ۲ _ خودباوري و تعهد ۳ _ تفكر منطقي ۴ _ روانشناسي نفوذ ۵ _جامعه شناسي فرهنگي ۶ _ آمادگي هاي شخصيتي.
براساس ملاك هاي فوق مي توان روندي را براي ارزيابي انتخاب كرد. اگر هر ملاك را به صورت يك طيف درنظر بگيريم كه از يك تا صد قابل نمره گذاري باشد آنگاه مي توان جايگاه فرد را در هر ملاك پيدا كرد.به راستي مشكل مربيان ايراني كجاست؟ شايد مهم ترين مشكل مربيان ايراني در عدم نگرش تعاملي آنان به ملاك هاي موفقيت است. مربيان ما در ملاك هاي ذكرشده حالت تعادلي ندارند. اگر دانش فوتبال دارند در تفكر منطقي ضعيف هستند. اگر با مسايل جامعه شناختي آشنا هستند خودباوري لازم را ندارند. اگر به ارزيابي تك تك مربيان معروف فوتبال ايران بپردازيم خواهيم ديد كمتر كسي نمره قابل قبولي در همه ملاك ها مي گيرد.يكي احساسي است، يكي بيش از حد منظم است، ديگري فقط تئوري هاي خوب مي داند، يكي عصبي است و يا درباره دانسته هايش غلو مي كند.بايد قبول كنيم در هر رده فوتبال ايران به مربيان خارجي خوب و بزرگ نياز داريم.
داستان حضور مربي خارجي در فوتبال ايران از دهه چهل آغاز شد. پس از اينكه مرحوم حسين صدقياني آموخته هاي جديدي را از بلژيك به ايران آورد، لزوم اين مربيان حس شد. از ماساروش مجارستاني، ايگورنتو تا ماساروشي و رايكوف كه بعدها به باشگاه ها نيز سرايت كرد. تاج _ استقلال كنوني _ با رايكوف و جكيچ حركت مي كرد، نيرو اهواز گامبوش مجار را داشت.
ليادين روس با ذوب آهن كار مي كرد، فرانس فان بالكوم مربي شهباز بود. آلن راجرز انگليسي بناي پرسپوليس هجومي را گذاشت. ياگوديچ با جوانان كار مي كرد و فرانك اوفارل تيم ملي تازه اي را ساخت.
گرانترين مربي خارجي كه در زمان رژيم سابق به ايران آمد فرانك اوفارل بود. مربي مستعفي منچستريونايتد در ازاي ۸۰ هزار پوند و حقوق ماهيانه ۵ هزار پوند به تهران آمد.
حشمت مهاجراني مي گويد: از جمع مربيان خارجي كه در زمان گذشته به ايران آمدند، رايكوف از همه تاثيرگذارتر بود. او خيلي زود فارسي را ياد گرفت .سعي مي كرد به بهترين وجه ممكن كار كند تا در تهران بماند. حقوق رايكوف قابل مقايسه با مربيان ايراني نبود. او در تيم ملي ساليانه ۲۰ هزار دلار هم نمي گرفت. در تاج درآمد ساليانه اش ۱۰۰ هزار دلار شد و در سال ۱۳۵۶ از آرارات حدود همين پول را براي يكسال گرفت.اما اوفارل قيمت بالايي داشت. او درس بزرگي به فوتبال داد. تعريف مي كرد كه بايد ديكتاتوري با نرمش ديپلماسي همراه باشد.
روزي در بازي منچستريونايتد و ليورپول درحالي جرج بست را به عنوان بازيكن فيكس به ميدان فرستاد كه يك هفته غيبت داشت، او آمد و ۳ گل به ليورپول زد.بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تمام مربيان خارجي شاغل در ايران كشور را ترك كردند. جنگ تحميلي، تعطيلي ليگ فوتبال كه حدود ۱۵ سال به درازا كشيده شد. اولين مربي خارجي كه بعد از انقلاب اسلامي به ايران آمد واسيلي گوجا رومانيايي بود كه يك اتفاق باعث حضور او شد. گوجا به عنوان يك تكنسين تراكتورسازي به تبريز آمد اما پس از يك مذاكره اتفاقي با مديرعامل وقت تراكتورسازي به قسمت تربيت بدني منتقل شد و به عنوان يك مربي تمام وقت سرمربي تيم هاي تراكتورسازي شد با حقوقي ماهيانه حدود ۳ هزار دلار.
حضور او فوتبال آذربايجان را متحول كرد، كريم باقري، اكبر ذوالمجديان، سيروس و غلامحسين دين محمدي، علي باغميشه، نيك فكر و.... محصول سازندگي آن مربي رومانيايي بود. بعد از او كميته ملي المپيك در سال ۱۹۹۱ تصميم به آوردن يك مربي خارجي كرد و بونژاك مجاري به تهران آمد اما مربيان وقت تيم ملي ازجمله علي پروين با حضور او مخالفت كردند و او به طور موقت به استقلال تهران پيوست اما نه به عنوان سرمربي چراكه منصور پورحيدري نيز تنها به شرطي بونژاك را قبول مي كرد كه زيرنظر او كار كند. روز اول كار بونژاك در استقلال وقتي نفرات مي دويدند او صمد مرفاوي را به دليل اينكه غلط مي دويد از جمع جدا كرد كه با واكنش مربيان مواجه شد؛ «اين جوان _ مرفاوي _ ملي پوش استقلال است» و بونژاك متعجب مي گفت حداقل بگذاريد ايرادات فني اش را برطرف كنم. در آن دوره مرفاوي آقاي گل تهران شد . استقلال قهرمان بازي هاي فوتبال باشگاه هاي تهران و در نهايت نايب قهرمان آسيا.پس از بونژاك در استقلال، كشاورز تيم متحول آن زمان كه حالا ديگر اثري از آن نيست يك مربي روس گمنام را استخدام كرد به نام گونجارو كه او نيز در مقابل ستاره هاي آن زمان كشاورز خيلي زود قافيه را باخت و به حاشيه رفت. بعد از گوجا بيشترين تاثير مربي خارجي را سكوموروخوف روس در استقلال و يورگن گده در كشاورز داشتند و اين سه زمينه ساز حضور دوباره مربيان خارجي در ايران شدند.زماني كه امير عابديني رييس فدراسيون فوتبال شد مشخص بود كه تيم ملي پس از ۱۶ سال صاحب مربي خارجي خواهد شد. ابتدا آري هان بازيكن افسانه اي هلند براي هدايت تيم ملي آمد. روز اول هان را با يك وانت پيكان به ورزشگاه بردند و فرداي آن روز هفته نامه پهلوان به آري هان تهمت صهيونيست زد. هان به بهانه ثبت نام پسرش به آمستردام رفت و ديگر به ايران بازنگشت. پس از او فدراسيون عابديني با استانكو پوكلوپوويچ كرده است به توافق رسيد و استانكو مربي تيم ملي ايران شد با حقوقي ساليانه ۱۲۵ هزار دلار اما عمر استانكو در تيم ملي به چهار ماه هم نرسيد چراكه عمر رياست فدراسيون عابديني نيز به شش ماه نرسيد.
اما بزرگترين مربياني كه به ايران آمدند، توميسلاو ايويچ و ميروسلاو بلاژويچ بودند. ايويچ براي جام جهاني ۹۸ فرانسه آمد اما در فرانسه يك ايراني روي نيمكت ذخيره ها نشست.
حقوق ايويچ ساليانه چهارصد هزار دلار بود كه بخشي از آنرا «پوما» پرداخت مي كرد. بلاژويچ نيز براي اينكه تيم ملي را راهي جام جهاني ۲۰۰۲ كند به تهران آمد. او به همراه كادرش _ برانكو و فخرالدين بگوويچ _ پانصد هزار دلار در سال دريافت كرد. بلاژويچ پس از ناكامي در راه صعود به جام جهاني از ايران رفت، اما دستيارش، برانكو ايوانكوويچ ماندني شد و با هر موفقيت قيمتش بالاتر رفت و اكنون با قراردادي حدود ۳۰۰ هزار دلار مي تواند براي سومين بار تيم ملي ايران را جهاني كند.
در رده باشگاهي، فولاد اهواز نيز با بگوويچ تحولي شگرف را ايجاد كرد تا پس از جنگ تحميلي، خوزستان بار ديگر استعدادهاي بسياري را به فوتبال تحويل دهد، در سالهاي اول بگوويچ فقط حقوق ماهيانه مي گرفت اما اكنون با قراردادي ۳۰۰ هزار دلاري سرمربي تيم الوصل امارات است. در رده باشگاهي، پاس تهران در اين فصل يكي از بزرگترين مربيان جهان را به استخدام درآورده است. مصطفي دنيزلي سرمربي سابق تيم ملي تركيه اكنون سرمربي پاس است. دنيزلي مربي است با حقوقي ساليانه يك ميليون دلار اما او با قيمتي بسيار پايين تر به تهران آمد. در مذاكرات اوليه دنيزلي به هيچ وجه زيربار نمي رفت. او مي گفت من با قيمتي بالاتر از يك ميليون دلار به تهران مي آيم و جالب اينكه در متن اوليه قرارداد باشگاه پاس و دنيزلي نوشته شده بود. «قرارداد ۱۸ ماهه با دنيزلي با مبلغ يك ميليون و يك دلار!» كه با مخالفت مسوولان ورزش نيروي انتظامي مواجه شد و در نهايت مصطفي دنيزلي با قراردادي يك و نيم ساله و با مبلغ ۴۸۰ هزار دلار به ورزشگاه دستگردي آمد. هرچند براي قهرماني در ايران و سوپرجام باشگاه هاي آسيا پاداش هاي ويژه اي براي او در نظر گرفته اند.در حال  حاضر در ليگ برتر و جام آزادگان مربيان خارجي بسياري ديده مي شوند.
در ليگ برتر، گمالوويچ (استقلال)، زوبل (پرسپوليس)، فرانچيچ (فولاد)، لوكابوناچيچ (استقلال اهواز)، مصطفي دنيزلي (پاس)، زينودويچ (صباباتري) و استانكو (سپاهان) حضور دارند و در ليگ دسته اول، گئورگ پاپيان ارمني مربي ايرانجوان بوشهر است، ماريال پوشينتك در پاسارگاد حضور دارد و ارنست ميدن دورپ سرمربي تراكتورسازي است.
از جمع مربيان خارجي اين فصل تاكنون، يشيچ از پگاه، فلوگ از عقاب و دورديف از صنعت نفت اخراج شدند.
به هرحال هم اكنون گرانترين مربي خارجي در تهران مصطفي دنيزلي است. آيا او مي تواند تاثير مربيان ارزانتري چون برانكو، بگوويچ، گوجا و... را داشته باشد و يا مانند بلاژويچ و ايويچ با مدتي كوتاه نيز چهره اي ماندگار داشته باشد.

كرايف، پلاتيني و بكن  باوئر
سه نگاه
فوتبال امروز جهان به دنبال چيست؟ هر روز صحبت از علمي شدن و پيشرفت است. ايجاد انستيتوهاي مربيگري و تشكيل كلاس هاي متعدد مربيگري در جهان دليل اين ادعاست.
فرانتس بكن باوئر، يوهان كرايف و ميشل پلاتيني از بزرگان فوتبال جهان، همگي دنياي مربيگري را نيز تجربه كرده اند، نظرات اين سه بي همتا در فوتبال جهان را در مورد مربيگري بخوانيد.
009378.jpg
ميشل پلاتيني
مربي در ابتدا تنها تصميم گيرنده در خارج ميدان است، اين اصل مهمي است كه در عين سادگي، پيچيده مي باشد. به نظر من، مربيگري بايد از جواني آغاز شود، اگر بخواهم نظري موشكافانه داشته باشم بايد بگويم كه مربي شديداً  به بازيكنانش وابسته است. مربي بازيكن را انتخاب مي كند، اما نمي  تواند جاي آنها بازي كند، اين خود درد بزرگي است كه فقط مربيان مي توانند آن را حس كنند. مسأله ديگر اين كه مربيان نبايد خود را با هيچ مربي ديگري مقايسه كنند. هر مربي روش خاصي دارد، به عنوان بازيكن مي شود بازيكن ديگري را الگو قرار داد، اما اگر به عنوان مربي خود را با مربي ديگر مقايسه كند نابود مي شود.
يوهان كرايف
يك مربي بايد فوتبال را در وهله اول به عنوان يك شغل همراه با سرگرمي و تفريح نگاه كند. اصولاً  مربي افسرده يعني تمام شده. حرفه مربيگري به همان اندازه دشوار است كه ثبت اوقاتي خوش از خلال آن.بنابراين سعي مي كردم كار و فعاليت در ميان بازيكنانم بخش عمده اي از اين خاطرات را تشكيل دهد.
روزي كه ديگر شور و وجدي در رهبري يك تيم در خود نديدم. بلافاصله، بارسلونا را ترك كردم. البته توجه داشته باشيد حتي در اوج لحظات خوش، هيچ  كس هدف و منظور اصلي كه همان فعاليت، تمرين مداوم و ارتقاء مهارت هاي فردي و گروهي است را نبايد فراموش كند. براي مربي رويا نبايد معنا داشته باشد و فقط واقعيت ها و نتايج مطرح است.
009372.jpg
يك مربي بايد انتظار هر گونه اتفاقي را داشته باشد. شكست براي عبور از مرز خوش باوري ها لازم است و براي ورود به ورطه پرمشقت حقايق بايد بسيار مقاوم بود.در مربيگري هيچ اختراعي يا كشفي انجام نداده ام، من فوتبال را در آنچه بدان بيشترين معني را مي دهد مي بينيم، به ثمر رسيدن گل هاي بسيار و براي موفقيت بايد از امكانات مناسب سود جست. شايسته نيست كه بازيكناني كه در اختيار داريم تنها به دفاع و كسب نتيجه بينديشيم. يك مربي بايد هميشه خود را برنده بداند.
يك مربي بايد در انتظار اين باشد كه در بهترين لحظات، امكان شكنندگي است و بايد مراقب و مواظب باشد. كمترين سستي و غفلت، افتي چشمگير و همه جانبه در كيفيت فني، تاكتيكي و روحي به دنبال دارد و در اين هنگام است كه يك بازيكن بسيار خوب در حد يك بازيكن در حد متوسط نزول مي كند.در سطح پايه به فوتبال خياباني كه تابع غريزه است معتقدم، وقتي مي شنوم كه مربيان، نوجوانان و جوانان را در سيستم هاي (۲-۴-۴) و يا (۳-۳-۴) محبوس مي سازند، مو بر بدنم راست مي شود، بايد بگذاريم آنها بازي كنند. اجازه دهيم آنها مجال بسط و پرورش انديشه هاي خود را بيايند و بگذاريم در رشد و باروري استعدادهايشان آزاد باشند.
009375.jpg
فرانتس بكن باوئر
مربي در وهله اول بايد يك روانشناس بزرگ باشد، وقتي توانستي ميان ۲۰ بازيكن يك مجموعه هماهنگي ايجاد كني، مسائل تاكتيكي حل مي شود. يك مربي بايد بپذيرد كه اعتراف به اشتباه گناه نيست و مربيان بايد اين شجاعت را داشته باشند، مربي باشگاهي با ملي متفاوت است و هر كدام بحث خود را دارد اما خود با اين كه بيشتر مربي ملي بودم اما كار در باشگاهها را دوست داشتم. مربيگري در باشگاه يعني زندگي با فوتبال.يك مربي بايد حداقل ۱۶ ساعت در روز را به فوتبال اختصاص دهد. اين كه روزي يك يا دو جلسه بازيكنان را تمرين دهي و سپس اسير كارهاي ديگر شوي. هيچ گاه موفق نخواهي شد.

مربيان تيم ملي ايران از ابتدا تا امروز
۱- حسين صدقياني (ايران) (۱۴ بازي)۱۹۴۱ تا ،۱۹۵۸
۲- فرانس ماساروش (مجارستان)(۶ بازي) ،۱۹۵۹
۳- حسين فكري (ايران)(۲۱ بازي)۱۹۶۲ تا ،۱۹۶۶
۴- گرگي سوچ (مجارستان)(۷ بازي)،۱۹۶۶
۵- حسين فكري(ايران)(۱ بازي)،۱۹۶۷
۶- محمد بياتي(ايران)(۴ بازي)۱۹۶۸ تا ،۱۹۷۰
۷- زدراكورايكوف(يوگسلاوي)(۲ بازي)،۱۹۶۹
۸- محمد بياتي(ايران)(۱۰ بازي)،۱۹۷۰
۹- ايگورنتو(شوروي)(۲ بازي)،۱۹۷۲
۱۰- پرويز دهداري(ايران)(۲۴ بازي)،۱۹۷۲
۱۱- محمد رنجبر(ايران)(۱۱ بازي)،۱۹۷۲
۱۲- محمد بياتي(ايران)(۱ بازي)،۱۹۷۳
۱۳- دسني مك لنان (اسكاتلند)(۴ بازي)۷۴-،۱۹۷۳
۱۴- فرانك اوفارل(ايرلند جنوبي)(۱۵ بازي)۷۵-،۱۹۷۴
۱۵- حشمت مهاجراني(ايران)(۳۸ بازي)۱۹۷۸-،۱۹۷۶
۱۶- حسن حبيبي (ايران)(۱۶ بازي)۱۹۸۲-،۱۹۷۹
۱۷- جلال چراغپور _ تقي جهاني و حسين آبشناسان (ايران) (۱۳ بازي)،۱۹۸۲
۱۸- محمود ياوري(ايران)(۷ بازي)،۱۹۸۳
۱۹- ناصر ابراهيمي(ايران)(۱۰ بازي)۸۵-،۱۹۸۴
۲۰- فريدون عسگرزاده(ايران)(۲ بازي)،۱۹۸۶
۲۱- پرويز دهداري(ايران) (۲۰ بازي)۱۹۸۹-،۱۹۸۶
۲۲- رضا وطنخواه (ايران)(۴ بازي)،۱۹۸۹
۲۳- مهدي مناجاتي (ايران)(۴ بازي)،۱۹۸۹
۲۴- علي پروين(ايران)(۴۱ بازي)۱۹۹۳-،۱۹۸۹
۲۵- استانكو پوكله پوويچ(كرواسي)(۴ بازي) ،۱۹۹۴
۲۶- محمد مايلي كهن(ايران)(۴۰ بازي)۹۷-،۱۹۹۶
۲۷- والديرويه را(برزيل)(۳ بازي)،۱۹۹۷
۲۸- توميسلاوايويچ(كرواسي)(۵ بازي)،۱۹۹۸
۲۹- جلال طالبي(ايران)(۳ بازي)،۱۹۹۸
۳۰- منصور پورحيدري(ايران)(۱۹ بازي)۲۰۰۰-،۱۹۹۸
۳۱- جلال طالبي(ايران)(۲۵ بازي)،۲۰۰۰
۳۲- آدمار دسيلوا براگا (برزيل)(۳ بازي)،۲۰۰۱
۳۳- ميروسلاو بلاژويچ (كرواسي)(۱۹ بازي)،۲۰۰۱
۳۴- برانكو ايوانكوويچ(كرواسي)(۱۸ بازي)،۲۰۰۲
۳۵- همايون شاهرخي(ايران)(۸ بازي)،۲۰۰۳
۳۶- برانكو ايوانكوويچ(كرواسي)،۲۰۰۴

نگاه
مربيان ايراني و نمودار فوتبال
009381.jpg
بي گمان، هرچه فوتبال سرعت و كمال مي گيرد، كار مربيان تيم ها بسي حساس تر و مشكل تر مي شود،  با اين ارتباط جهاني، با اين مراودات و مسابقات فراوان و اين حساسيت هاي آشكار و نهان كه تا عمق وجود و احساس بازيكنان را مي كاود و بيرون مي ريزد، آيا ديگر چيزي باقي مانده است كه يك تيم براي خود محفوظ نگه دارد و چون «فن استاد»  آخر كار رو كند؟ حالا كه هيچ تيمي نكته نشكافته و نشكفته ندارد و هيچ بازيكني نيست كه نوظهور عمل كند و حالا كه علم و تكنيك چنان در خدمت مربيان و بازيكنان قرار گرفته است كه فكر مي كنيم به سقف حركات تاكتيكي رسيده ايم اما با اين وجود يك اصل در فوتبال مسلم است و يك امر بديهي كه مربيان جسور و بي پروا، شاگرداني پرجرأت، با اعتماد به نفس، متكي به خود و تيم هاي موفق مي پرورانند.
در فوتبال ايران مي توان مثال زد، هرچند جسارت ها نيز متفاوت است.
جسارت حجازي با فيروز كريمي و كاظمي، فرق دارد. همين طور روش اميرقلعه نويي با علي پروين، هرچند كه سعي مي شود شباهت هايي ميان اين دو ساخت و يا پرداخت. در مقابل نوع مربيگري بيژن ذوالفقارنسب نيز خاص است. شايد يكي از مشكلات ما همين است كه مربيان ما فاكتورهاي كامل را ندارند و در واقع در يك نقطه درجا مي زنند.
بديهي است براي رفع نواقص مربيگري و آشنايي با تاكتيك هاي روز فوتبال جهان ، لازم است مربيان طراز اول كشورمان نيز در كلاس هاي پيشرفته مربيگري شركت كنند.بايد قبول كنيم كه فوتبال كنوني آوردگاه مربيان انديشمند است كه چون عرصه شطرنج به پيكار مغزها و انديشه ها مي پردازند.
مربيان فوتبال ما در اين عرصه در كدام نقطه نمودار قرار دارند؟

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |