ايستاده است اين كوه در آفتاب
بيرون از روشني در گرما
بيرون از گرما در باد
بيرون از باد در آفتاب.
بيرون از سنگ بر برف
بيرون از سايه سنگ
بر سنگ زير ستيغ،
بيرون از سنگ در سايه.
آزادي را پاياني نيست.
بيرون از برف بر علف
بيرون از علف بر چهره
بيرون از علف بر برف.
آزادي را پاياني نيست.
بيرون از سرما در روشني
بيرون از گرما در برف
بيرون از برف بر علف
و بيرون از علف ميان درختان
ميان درختان در سايه
بيرون از درختان بر سنگ
ايستاده است اين كوه در آفتاب
***
پيتر له وي (۲۰۰۰-۱۹۳۱)، نويسنده آثار متعددي در زمينه هاي مختلف ادبي بود از جمله زندگينامه نويسي، سفرنامه نويسي، رمان هاي هيجان انگيز، ترجمه، نقد ادبي و پژوهش هاي آكادميك.اما بيش و پيش از هر چيز، او شاعر بود و از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۹ كرسي پروفسوري شعر را در دانشگاه آكسفورد در اختيار داشت و انتشارات Anvill بيش از ۱۲ مجموعه شعر او را منتشر كرده است.اليزابت جنينگز، شاعر، درباره شعرهاي له وي مي گويد: «فكر مي كنم بسياري از شعرهاي پيتر له وي همچنان زنده خواهند ماند، نشان جاودانگي را درونشان مي توان ديد.»پيتر له وي، در عين حال، يك كشيش ژزوئيت بود.